فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۷۸٬۸۷۴ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
239 - 260
حوزههای تخصصی:
با توجه به این نکته که شعر و ادبیات معاصر، هم زمان با دیگر حوادث و تحولات سیاسی و اجتماعی، رشد و پیشرفت چشمگیری داشته است؛ ولی گروهی از شاعران معاصر، همگام با پدیده های جامعه، از دانش و بینش گذشتگان خود غافل نماندند و در سروده های خود به انحای گوناگون، از اندوخته های علمی آنان بهره بردند. محمد بیابانی، یکی از شاعران سخن سرای معاصر است که هم در زمینه شعر سنتی و هم در شعرِ نو، طبع آزمایی کرده است. بیابانی در سروده های خود، اعم از سنتی و نو، به شکل بارز از اصطلاحات و تعبیرات عرفانی و نمادین، برای بیان مطلب و اندیشه های خاص خود استفاده نموده و در بیشتر موارد با توجه به موضوع سروده هایش به صورت نمادین آن را جلوه گر ساخته است. این پژوهش درصدد است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای، به بررسی اصطلاحات و تعبیرات عرفانی در مجموعه اشعار محمد بیابانی بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که انگیزه اصلی بیابانی از کاربرد اصطلاحات عرفانی در سروده های سیاسی و اجتماعی خود چیست؟ نتایج پژوهش بیانگر آن است که بیابانی برای بیان اندیشه و افکار خاصِ خود به مخاطب و همچنین غنی و پربار نمودن شعرش، از اصطلاحات و تعبیرات عرفانی بهره برده-است.
امکان سنجی معافیت پدر رضاعی از حد سرقت در پرتو آموزه های فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرابت رضاعی با شیرخوردن طفل، برحسب شرایط مندرج در ماده ۱۰۴۶ ق.م، از زنی ایجاد می شود که مادر واقعی طفل نباشد. این قرابت، مانع ازدواج میان خویشاوندان رضاعی می شود و آثار قرابت ناشی از نسب، مانند ارث و انفاق، در آن مطرح نمی شود. قانون مجازات اسلامی به پیروی از فقه شیعه، سرقت مستوجب حد را موجب قطع عضو می داند و صرف خویشاوندی را موجب سقوط مجازات حدی نمی شمارد؛ اما مجازات حد قطع در سرقت مالِ فرزند توسط پدر را براساس بند «ج» ماده ۲۶۸ ساقط کرده است. به کار بردن واژه کلی «پدر» در فقه و قانون، این سؤال اساسی را به ذهن متبادر می سازد که اگر سرقت توسط پدر از مال فرزند رضاعی صورت گیرد و جامع تمام شرایط موجب حد باشد، می توان بر سقوط حد قطع از پدر رضاعی قائل بود؟ جستار حاضر به روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه ای، با تتبع و بررسی دقیق ادله اربعه درباره سرقت حدیِ پدر و تطبیق آن با دیگر قواعد فقهی و قانونی، به این نتیجه رسیده است که قانونگذار با وضع مواد 120 و 121 قانون مجازات اسلامی بر تفسیر موسع از قاعده درأ گرایش دارد و حدیث «أنت ومالک لأبیک» نیز که دلالت بر وجوب احترام به پدر دارد، شامل قرابت ناشی از رضاع نیز می شودبرای جلوگیری از قطع رحم، از سرایت حکم عام در آیه می کاهد که براساس تلازم احکام عقل و شرع، همچنین تسالم اصحاب بر قاعده درأ و اهتمام شارع بر احتیاط در دماء در جرائم مستوجب حد، شبهه مصداقیه ای در گستره آیه سرقت ایجاد می شود که بر پدر رضاعی سرایت می کند و معافیت از مجازات قطع عضو در ماده 268 قانون مجازات اسلامی بر پدر سارق از مال فرزند رضاعی را دارای وجاهت شرعی و قانونی نشان می دهد.
یگانگی با خداوند در عرفان مسیحی و عرفان هندی تحلیلی توصیفی- انتقادی بر فلسفه مایستر اکهارت و ودانته سنتی و مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۲)
83 - 94
حوزههای تخصصی:
مسئله یگانگی انسان با خداوند یکی از موضوعات بنیادین و چالش برانگیزی است که ذهن متفکران و عارفان شرق و غرب را به خود مشغول کرده است. این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی تطبیقی دیدگاه مایستر اکهارت و مکتب ودانته درباره یگانگی انسان با خداوند می پردازد و می کوشد به «امکان یگانگی انسان با خداوند از دیدگاه این دو سنت فلسفی و عرفانی» بپردازد. مایستر اکهارت، عارف مسیحی، یگانگی با خدا را هدف نهایی انسان می داند و بر ضرورت وارستگی از تعلقات دنیوی و خالی شدن از خود برای دستیابی به این یگانگی تأکید می کند. او الوهیت را در اعماق وجود انسان قابل کشف دانسته و به تلفیق عرفان و عمل در زندگی روزمره پرداخته است. در مقابل، ودانته، خصوصا مکتب ادوایته، یگانگی را حقیقتی ازلی معرفی می کند که به دلیل توهم (مایا) از دید انسان پنهان مانده است. این مکتب، با تأکید بر معرفت فلسفی، رهایی از مایا و درک برهمن را راه دستیابی به حقیقت یگانگی می داند. این مقاله، ضمن تحلیل تطبیقی این دو دیدگاه، تلاش دارد مرزهای فلسفی میان عرفان مسیحی و فلسفه هندی را روشن تر سازد. بررسی ها نشان می دهد که هر دو سنت بر وارستگی از تعلقات و اهمیت یگانگی در زندگی روزمره تأکید دارند، اما یکی بر تجربه عرفانی و دیگری بر معرفت فلسفی متمرکز است. با وجود این، چالش های نظری و عملی هر دو دیدگاه در تحقق این یگانگی همچنان پابرجاست.
نسبت دین و انسان در اندیشه ی جوزایا رویس: تحلیلی بر نظریه ی "جامعه ی وفاداران"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
95 - 108
حوزههای تخصصی:
مسئله ی نسبت دین و انسان از مباحث بنیادین در فلسفه، جامعه شناسی و الهیات است که با تحولات فکری و اجتماعی همواره دستخوش تحولاتی بوده است. در دوران مدرن و به طور خاص در غرب، رشد عقل گرایی، سکولاریسم و فردگرایی، منجر به طرح پرسش های مهمی در حوزه دین شده است. در این میان، جوزایا رویس، فیلسوف ایده آلیست آمریکایی، با ارائه ی نظریه ی «جامعه ی وفاداران» کوشیده است تا چارچوب نوینی برای تبیین پیوند دین، اجتماع و هویت انسانی ارائه دهد. او دین را نه صرفاً مجموعه ای از باورهای متافیزیکی، بلکه تعهدی اخلاقی و اجتماعی به یک اجتماع معنوی می داند که در آن، وفاداری به ارزش های متعالی و خیر جمعی، جوهره ی دینداری را تشکیل می دهد. این جستار، با اتخاذ روش تحلیل توصیفی-انتقادی، نظریه ی رویس را در نسبت با چالش های معنویت در جهان معاصر مورد نظر و تأمل قرار داده است. یافته ها نشان می دهد که علی رغم تأکید رویس بر نقش دین در تقویت انسجام اجتماعی، نظریه ی او با نقدهای مهمی مواجه است؛ از جمله ابهام در تعریف جامعه ی وفاداران، نادیده گرفتن ابعاد وحیانی و عرفانی دین، و امکان سوءاستفاده ی ایدئولوژیک از مفهوم وفاداری. مقایسه ی آرای رویس با سنت فلسفی اسلامی نشان می دهد که برخلاف رویکرد او که دین را عمدتاً نظامی اجتماعی-اخلاقی تلقی می کند، در اندیشه ی اسلامی ایمان به وحی و حقیقت متعالی، بنیان دینداری را تشکیل می دهد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که نظریه ی جامعه ی وفاداران، با پذیرش ابعاد معرفتی و وحیانی دین، می تواند به مثابه امکانی برای بازاندیشی جایگاه دین در جهان مدرن قلمداد شود. این نوشته، نشان می دهد که دین، باوجود چالش های ناشی از مدرنیته، همچنان نقش مهمی در معنابخشی به حیات انسان معاصر ایفا می کند.
زبانی شدنِ وحی و ایده زبان توقیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در الهیات تطبیقی، قولی مبنی بر تناظر شخص مسیح و قرآن وجود دارد؛ چه هر دو اموری الهی هستند که یکی در قالب تجسد به ساحت بشری آمده و دیگری در قالب فرایند زبانی شدن (نزول). اما از آنجا که آموزه تجسد در مسیحیت با چالش چگونگی حلول امر نامتناهی در امر متناهی مواجه است، به نظر می رسد که پذیرش چنین تناظری می تواند چالش متناظری را برای فرایند زبانی شدن ایجاد کند. پس با فرض وجود تناظر میان شخص مسیح و قرآن، آیا می توان مفری از چالشی که در برابر فرایند زبانی شدن ایجاد شده پیدا کرد؟ در این مقاله استدلال می شود که یکی از پاسخ های احتمالی به این چالشْ تمسک به «ایده زبان توقیفی» و مشخصاً پذیرش منشأ الهی برای زبان است. این پاسخ در مورد زبانی شدن جریان دارد، اما در مورد تجسد، از آنجا که حلول در ماده اتفاق می افتد، جریان نخواهد داشت. اما در ادامه، پس از توضیح نحوه حلِ چالش یادشده، نشان داده خواهد شد که این ایده، از حیثِ انتقال منشأ زبان به ساحت الهی، دست کم با دو نقد جدی مواجه خواهد بود: یکی نقد مبتنی بر فهم ناپذیریِ وحی و دیگری نقد مبتنی بر عدم مقبولیتِ تاریخی-پدیدارشناختی.
نقد و بررسی فقهی و حقوقی ادله ضرورت غربالگری و نقش آن در سقط جنین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
31 - 47
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های مهم غربالگری در امر پزشکی، غربالگری جنین است. پژوهش حاضر با روشی توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی بهدنبال پاسخ این سؤال اساسی است که از منظر فقه امامیه و حقوق اسلامی حکم شرعی و قانونی غربالگری و ضرورت آن چیست و چه نقشی در سقط جنین دارد؟حکم اولیه غربالگری از منظر فقهی به دلیل تهاجمی بودن آزمایش هایآن و درصد بالای نتایج مثبت و منفی کاذب عدم جواز شرعی است و در شرایط ثانوی و اضطرار دارای حکم جواز خواهد بود. قانون حمایت از خانواده در سال 1400 تصویب شد و ماده واحده سقط درمانی را که ابهامات بسیاری داشت و نیز نوعی الزام غربالگری از آن برداشت می شد به طورکلی نسخ کرد و ضوابط و مصادیق انجام دادن غربالگری را در مواد مختلف ازجمله ماده 53 و56 و 71 بهصراحت بیان کردو هرگونه الزام را برای انجام دادن غربالگری یا سقط جنین به عنوان حکم اولی ممنوع دانست و مرتکبین را به مجازات محکوم کرد. اما براساس شرایط اضطرار، حکم عقل، درخواست والدین، تشخیص پزشک، و عدم ورود ضرر به جنین یا مادر یا هردو حکم ثانوی جواز را لحاظ کرده است.
Sheikh Mufid’s Epistemological Views on Sensory Perception(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Sensory perception is a fundamental component of Islamic epistemology, playing a crucial role in human understanding of the external world. Sheikh Mufid, a prominent Twelver theologian, adopts a reason-centered approach to this subject, arguing that the senses alone are insufficient to produce certain knowledge; rather, valid knowledge emerges only through their interaction with reason. By distinguishing between simple and composite sensory perception, he clarifies the role of reason in analyzing and affirming sensory data, emphasizing the necessity of filtering illusions and imaginations through rational scrutiny. Moreover, while he upholds direct realism in perception—affirming a direct connection between the perceiver and the perceived—he also acknowledges its limitations. The findings of this study indicate that Sheikh Mufid presents a systematic framework for understanding the interaction between the senses, reason, and revelation, maintaining a firm stance against epistemic relativism. His rationalist approach has not only shaped Shiite theological epistemology but also offers valuable insights for contemporary epistemological analysis.
The Role of Religion in the Formation of Knowledge from the Perspective of Abul Hasan Ameri(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
95 - 118
حوزههای تخصصی:
Ameri believes that knowledge is formed through matter and form. This matter either originates from religion or does not. If the matter comes from a religious source, it constitutes religious sciences in the specific sense, including disciplines such as hadith studies and similar fields. However, since religion requires not only matter but also form, and since the general form of all sciences is shaped by the universal intellect that is the source of religion—namely, the intellect of the Prophet—while their details are discovered by ordinary human intellects, it can be said that the true form of all sciences is religion and knowledge takes shape under a form called religion. In this sense, all real sciences,inasmuch as they correspond to reality,are religious, and it is religion, through its teachings, that leads to the existence of real sciences. In other words, since the combination of religion and human intellect, which is called wisdom, forms the structure of real sciences, it can be said that the main paradigm for the formation of real sciences is wisdom.
A Critical Examination of Mullā Sadrā’s Theory of the Correspondence of Existential Realms within the Framework of the Epistemological Correspondence Theory of Truth(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Mullā Sadrā interprets “correspondence” in the correspondence theory of truth as the identity of quiddity (ʿayniyyat-e māhūwī) between mental existence (wujūd-i dhihnī) and external existence (wujūd-i khārijī) of a known object. However, this view conflicts with his principle of the primacy of existence (aṣālat al-wujūd), which posits that mental and external existences occupy distinct existential ranks, making identical quiddities impossible. To resolve this, Sadrā proposes the theory of correspondence of existential realms (tatābuq-i ʿawālim-i wujūdī), arguing that the quiddity of external existence is identical to that of mental existence, and their correspondence arises from the identity of their higher and specific existences. This article argues that while Sadrā clearly explains the identity of quiddity, his theory of existential correspondence fails to resolve the inconsistency. For true knowledge of an external object, the mental form must distinguish it from other objects in a conditioned (bi sharṭ-i lā) manner, not merely through indeterminate, unconditioned (lā bi sharṭ) knowledge of its qualities. Thus, knowing an object’s qualities abstractly does not equate to knowing the object itself, as distinguishing it requires specific, conditioned knowledge, undermining Sadrā’s resolution of the conflict between his theories.
واکاوی مسئله شناخت در اندیشه صدرالمتالهین با تاکید بر مباحث روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
91 - 120
حوزههای تخصصی:
ماهیت شناخت در فلسفه متعالیه شناخت پدیده و مفهومی است که قابل استفاده در حوزه علمی، عملی و عینی مدنی است. در فلسفه صدرالمتألهین شناخت و منابع شناخت دارای مراتب اند. با لحاظ نگاه عرفانی، مراتب شناخت در حکمت متعالیه به ترتیب اعم از حقیقت، شریعت و طریقت است. ملاصدرا خودش را در یک روش خاص محصور و محدود نمی سازد و از روش های متفاوت بهره می برد، چه این روش ها را سبیل بنامیم یا کثرت گرایی روشی و آن را بحثی در حوزه میان رشته ای تلقی کنیم. از منظر ملاصدرا ادراکات حسّی جزئی بر ادراکات عقلی کلّی تقدّم دارد. اگر ادراکات حسّی جزئی در کار نباشد، عقل به درک کلیّات، اعم از تصوّری و تصدیقی، و بدیهی و نظری قادر نخواهد بود. از دیدگاه صدرالمتألهین، آگاهی حسّی و ادراک محسوسات، منشأ پیدایش تصوّرات اولیّه و ادراکات ابتدایی بشر است. شایان ذکر است که ادراک هر کس نسبت به خودش، بر همه ادراکات مقدّم است، ولی این ادراک را باید از جمله ادراکات حضوری دانست.
تأملی در معنای زندگی از نگاه فلسفه اگزیستانسیالیسم الحادی و فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۲۰
67 - 79
حوزههای تخصصی:
معنای زندگی از دیرباز به عنوان گمشده بشر، همواره محل بحث دانشمندان بسیاری قرار گرفته است. معناداری زندگی ارتباط تنگاتنگی با هدفمند بودن خلقت انسان دارد. برخی با اعتقاد به خدا و نقش انحصاری او، معنای زندگی را کشفِ هدف الهی و عمل به آن می دانند. در مقابل، نگاه انسان محورانه، انسان را با ویژگی آگاهی و قدرت انتخاب، هدف ساز و جاعل معنای زندگی می داند. روش تحقیق، تحلیلی توصیفی است، مسئله تحقیق در این پژوهش، بررسی نگرش اگزیستانسیالیم الحادیِ افرادی مانند آلبرکامو، سارتر، نیچه و برخی همفکران معنوی آنها مانند مصطفی ملکیان می باشد که با انکار و مرگ خدا، معنای زندگی را امری جعل شدنی توسط اختیار انسان می دانند. ازجمله یافته های تحقیق که با تکیه بر نقد مبانی معرفت شناختی، هستی شناسانه، انسان شناسانه و بیان ادله نقلی می باشد مخدوش بودن مبانی فکری آنها، تبیین معنای زندگی انسان را در راستای هدف الهی و کشفی بودن معنای زندگی است.
بررسی خلود در عذاب و شبهات آن از دیدگاه علامه طباطبائی و شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۲۰
94 - 79
حوزههای تخصصی:
خلود در عذاب یکی از مسائل مربوط به معاد و کیفر الهی است که هریک از اندیشمندان به مقتضای مبانی فکری خود در پی تبیین آن برآمده اند. عده ای قائل شدند که خلود در دوزخ، مساوی خلود در عذاب نیست و مخلدین در دوزخ پس از اینکه مدتی عذاب می بینند، عذاب با طبع آنها سازگار شده و به عذب تبدیل می شود، در مقابل عده ای قائلند که عذاب به هیچ عنوان برای مخلدین در دوزخ گوارا نخواهد شد. مسئله تحقیق این نوشتار بررسی دیدگاه علامه طباطبائی و شهید مطهری در این مسئله و بررسی شبهات پیرامون آن با توجه به نظر این دو اندیشمند است که به روش توصیفی تحلیلی نگاشته شده و یافته های تحقیق نشان می دهد که از دید این اندیشمندان خلود در عذاب امری قطعی است و کفار، منافقان و مشرکان معاند تا ابد در عذاب خواهند بود؛ همچنین در پاسخ به شبهات مخالفان خلود در عذاب مشخص می گردد که این مسئله با رحمت، عدل و حکمت الهی ناسازگار نیست و آیاتی را که ایشان در جهت عدم دوام عذاب ذکر کرده اند همه قابل خدشه است.
ارزیابی مبانی تجربی و الهیاتی «ژن خدا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۲۰
23 - 33
حوزههای تخصصی:
پژوهشگر عرصه ژنتیک، دکتر دین هَمر مدعی است، ژنی که منجر به گرایش انسان ها به معنویت و اعتقادات دینی می شود را کشف نموده است. او این ژن را حاصل تکامل زیستی نوع انسان می داند که منجر به ایجاد درگاه های ورودی در بخش نورون پس سیناسپی می گردد و با انتقال منوآمین ها به درون سلول و ایجاد حالات خوش معنوی، او را به سمت معنویت گرایی و بالتبع فرض خالق برای هستی سوق می دهد. پژوهش حاضر با استفاده از روش اسنادی (کتابخانه ای) توضیح می دهد که چگونه براساس تحقیقات آزمایشگاهی بعدی، ژن مورد نظر را نمی توان به عنوان علت تامه احساسات معنوی جا زد و تنها باید برای آن نقش کوچکی در این فرایند در نظر گرفت. نیز ادعای مطرح شده قادر نیست دلایل عقلی و یقینی مبنی بر وجود خداوند را بشکند، ازاین رو تلاش همر را نمی توان نافی وجود متعلق معنویت، یعنی خداوند متعال دانست.
تحلیل مفهوم دعا در روایت امام صادق (ع) و رابطه آن با عبودیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۲۰
35 - 46
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی و تبیین مفهوم دعا پرداخته و به منظور روشن شدن حقیقت دعا بر اساس روایت امام صادق(ع) و ارتباط آن با مفهوم عبودیت انجام شده است. در این روایت، دعا نه در مفهوم خواندن، بلکه به معنای اجابت کردن پروردگار از جانب انسان آمده است و این اجابت به واسطه پذیرش الوهیت خداوند در دو مرتبه اعتقاد و عمل محقق می شود که این مفهوم با معنای عبودیت و بندگی و سریان آن در تمام زوایای زندگی انسان مطابقت دارد. با توجه به نتایج به دست آمده روشن می شود که دعا در حقیقت همان هدف زندگی و عبودیت در برابر پروردگار است که سبب می شود انسان به حیات طیبه دست یافته و با ذوب شدن در صفات حضرت حق به انسان «متأله» مبدل گردد. این پژوهش به صورت کتابخانه ای انجام شده و در آن از روش تحلیلی توصیفی استفاده شده است.
تأثیر سبک زندگی بر پیشگیری از بزه دیدگی با نگاهی به مبانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۲۱
73 - 82
حوزههای تخصصی:
گسترش مطالعات بین رشته ای در دهه های اخیر با ظهور مباحث پست مدرنیسم سبب شد سبک زندگی به عنوان موضوعی مهم مورد توجه اندیشمندان قرار گیرد. در حوزه مطالعات جرم شناختی نیز سبک زندگی در مباحث علت شناسی وقوع جرم و پیشگیری از آن حائز اهمیت است. با این توضیح، هدف اصلی این پژوهش تبیین ارتباط میان سبک زندگی به عنوان یک شاخص روان شناختی جامعه شناختی در موضوع پیشگیری از بزه دیدگی است. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته، همچنین گردآوری اطلاعات به روش اسنادی و از طریق مطالعه منابع معتبر انجام شده است. بر اساس یافته های پژوهش شکل گیری سبک زندگی تابع مؤلفه های فرهنگی و اجتماعی و تحول در نگرش ها و رجحان های فردی و اجتماعی است. ازاین رو هرچند سبک زندگی در ظاهر هویتی فردی می باشد، لیکن کنش میان زندگی فردی، اجتماعی و فضای مجازی در شکل گیری آن مؤثر است. در موضوعات جرم شناختی، توجه به علت شناسی وقوع جرم و پیشگیری از آن، مهم ترین حوزه های بحث می باشد. در این راستا مؤلفه هایی چون روحیه صبر و مدارا، محافظت از آماج ها، نوع پوشش، تعاملات خانوادگی، تغییر در کالبد شهری، میزان استفاده از فضای مجازی در سبک زندگی بزه دیده نقش مهمی در پیشگیری از جرم ایفا می کند.
نقش انتظار فرج در زندگی انسان معاصر با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۲۱
61 - 72
حوزههای تخصصی:
انتظار فرج موعود از فراگیرترین آموزه های دینی است که دامنه آن بخش گسترده ای از ابعاد زندگی انسان معاصر را دربر گرفته است. بی تردید انتظار فرج، نقش بسزایی در ارتقای کیفیت زندگی انسان معاصر دارد، اما متأسفانه بسیاری از مردم، به دلیل ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حاکم، فرصت های لازم برای بهره برداری از این انتظار را نمی یابند و تحت فشارهای مختلف قرار دارند. ازاین رو تحقیق حاضر درصدد پاسخ گویی به این سؤال است که نقش انتظار فرج در زندگی انسان معاصر با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی چیست؟ داده های این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای جمع آوری شده است. یافته ها نشان می دهد که آسایش و آسودگی زندگی، گشایش در مشکلات، عزیز شدن نزد اهل بیت، تخلق به اخلاق اسلامی و ارتقای علمی، تجلی عبودیت، سرزندگی و امید و شوق آفرینی، صبوری در برابر مشکلات و استحکام خانواده، ترویج حیا و عفت در جامعه، مصلح اجتماعی و اصلاحگری جامعه، تواضع و فروتنی و اجتناب از تکبر، ترویج فرهنگ شجاعت و شهادت، ازجمله آثار انتظار فرج موعود در زندگی انسان معاصر است.
گونه شناسی عوالم معنوی در احادیث معراجیه اسلامی و متون مکاشفه ای زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
47 - 62
حوزههای تخصصی:
معراج در ادیان مختلف، به ویژه اسلام و آیین زرتشت، مطرح است. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی و تحلیلی به این سؤال پاسخ دهد که گونه شناسی عوالم معنوی در احادیث معراجیه اسلامی و متون مکاشفه ای زرتشتی چیست؟ در متون معراجی اسلام مباحثی مانند دوزخ، دیدار با فرشتگان، بهشت، مناجات با خداوند، عبور از دریاهای نور و ظلمت و دریاهایی از برف و یخ، و مشاهده ارواح پیامبران مطرح است. در متون زرتشتی نیز مباحثی چون دوزخ و صحنه هایی از زنان بدکار، هم سخنی ﺑﺎ اﻣﺸﺎﺳﭙﻨﺪان، بهشت، دیدار و صحبت با اهورامزدا، ﮔﺬﺷﺘﻦ از کوره یا کوهی از آتش، ریختن روی گداخته بر سینه و پاره کردن شکم با کارد، و دنیای ارواح آمده است. در متون زرتشتی از عروج چند نفر و حالات آنها صحبت به میان آمده است؛ حال آنکه در اسلام معراج از ویژگی های پیامبر(ص) است و در مورد افراد شاخص مانند امامان معصوم(ع) سخنی از معراج بیان نشده است. محتوای معراج زرتشت، در واقع پیشگویی از آینده و به دست آمدن حقیقت اشیا بوده و در معراج ارداویراف از مشاهدات وی در مورد بهشت و دوزخ و شرح مجازات بهشتیان و دوزخیان سخن رفته است. طبق آیات و روایات، معراج پیامبر اسلام(ص) جسمانی و روحانی بوده؛ ولی در دین زرتشت، افرادی که برایشان ادعای عروج به عوالم معنوی شده است، در عالم خواب و رؤیا این مسیر را طی کرده اند. تعداد معراج پیامبر اسلام(ص) در روایات، متفاوت و متعدد بیان شده است؛ اما در دین زرتشت در مورد افرادی که به این سفر معنوی رفته اند، به یک سفر اشاره شده است. مفسران و علمای شیعه معتقد به عروج آن حضرت در حالت بیداری اند؛ ولی عروج در دین زرتشت از نوع مکاشفه، خواب و رؤیاست.
تطور مفاهیم پیرامون فرجام شناسی فردی در آیین زرتشتی از متون گاهانی تا متون پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
63 - 80
حوزههای تخصصی:
باور به جهان پس از مرگ و دریافت پاداش و پادافره، از اعتقادات راستین زرتشتیان است؛ به گونه ای که بر تمام بنیان های اعتقادی آنان سایه افکنده است. این باور در متون دینی در دوره باستان (اوستایی) و در دوره فارسی میانه (پهلوی) به خوبی بیان شده است. هرچند این متون این باور را به صورت کلی تبیین کرده اند، اما هر کدام از آنها برخی از زیرمجموعه های جهان پس از مرگ را تبیین کرده یا تفصیل داده اند. در این تحقیق، با تحلیل متون دینی زرتشتیان در ادوار اوستای متقدم، اوستای متأخر و متون پهلوی، تغییرات صورت گرفته درباره فرجام و حیات پس از مرگ را مورد بررسی قرار داده و به تبیین مفاهیم آخرت شناسی در آنها پرداخته ایم و تلاش کرده ایم که تطور مفهوم مرگ را در این دوره ها مورد بررسی قرار دهیم. ازهمین رو مفاهیم اصلی وابسته به مفهوم مرگ و فرجام شناسی فردی مشخص شده است و بر مبنای آنها متون مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. مفاهیم آخرت شناسی در متون گاهانی به صورت کلی، اما در متون پهلوی به صورت کامل تری بیان شده اند. سیر تطور در این دوره ها به این صورت بوده است که مفاهیم آخرت شناسی با پیوستگی و یکسانی نسبی در متون دوره باستان طرح و سپس به دوره میانه منتقل شده اند.
بررسی مقایسه ای فرجام شناسی در اسلام و هندو با تأکید بر مکتب فلسفی یگه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
131 - 150
حوزههای تخصصی:
فرجام شناسی از جمله عقاید مهم همه ادیان است که بخشی از آن ناظر به عاقبت انسان پس از مرگ می باشد. یکی از آیین هایی که رویکردی قابل توجه در این زمینه دارد، آیین هندوست که شامل شش مکتب فلسفی است و یوگا یک مکتب از آن است . این مکتب شامل مبانی فرجام شناسی همچون سمساره و رسیدن به مقام برهمن در رابطه با فرجام انسان است؛ اما در عصر حاضر، افراد یوگا را معمولاً به عنوان رشته ورزشی می شناسند؛ غافل از اینکه در مراحل سلوک یوگا، مبانی اعتقادی متفاوتی با عقیده مسلمانان وجود دارد و برای رسیدن به نهایت یوگا، باید به این مبانی اعتقاد پیدا کرد. در این تحقیق با رویکرد کتابخانه ای تحلیلی درصدد تطبیق عقاید دو آیین اسلام و هندو با تأکید بر مکتب یوگا در باب فرجام انسان هستیم؛ چراکه ضروری است مسلمانی که در وهله اول جهت ورزش جسم و در نهایت به منظور آرامش روح، یوگا را انتخاب می کند، از این تفاوت ها مطلع باشد.
هوای نفس و شیطان از منظر قرآن (بررسی موردی بیان اشتراکات و افتراقات)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معرفت اخلاقی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
87 - 102
حوزههای تخصصی:
انسان گرچه با کمک عقل و راهنمایان دین می تواند به قرب الهی برسد، اما قابلیت تنزل به مرتبه حیوانیت و پایین تر از آن را نیز دارد. «هوای نفس» و «شیطان» مهم ترین عوامل این تنزل هستند. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا هوای نفس و شیطان یک حقیقت اند یا دو واقعیت مستقل؟ تحقیق حاضر با روش «تحلیل آیات قرآن کریم» نشان می دهد که هوای نفس و شیطان دو واقعیت جداگانه بوده، دارای اشتراکات و افتراقاتی هستند. مهم ترین اشتراک آنها در مواردی مانند هدف، دشمنی با انسان، حرکت گام به گام، حرص و ولع نسبت به معاصی و جلوگیری از کارهای خیر است. در مقابل، تفاوت اساسی آنها در نوع وجود و درونی و بیرونی بودن است. همچنین از نظر علیت و تأثیرگذاری، هوای نفس به مثابه فاعل قریب و مباشرِ افعال انسان، علت حقیقی شمرده می شود، درحالی که تأثیر شیطان در حد علت اعدادی است. بر این اساس، هرگاه انسان شیطان را در حال طواف کعبه دل که حرم امن الهی است، ببیند، می تواند با یاد خدا هوای نفس را مهار کند تا شیطان نیز از او دور شود.