فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال یادگیری از چالش برانگیزترین اختلالات در زمینه ی روان شناسی و آموزش و پرورش است. یکی از ویژگی های مهم کودکان دارای اختلال یادگیری، اختلال درکارکردهای حافظه است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات ایروبیک بر بهبود عملکرد شناختی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، 45 نفر از دانش آموزان دختر 8 ساله مبتلا به اختلال یادگیری شهرستان سرایان در سال تحصیلی 93-1392 بودند که30 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به تصادف در دو گروه 15 نفری شاهد و آزمون قرار گرفتند. در ابتدا از طریق مصاحبه با کودک و والد، بررسی پیشینه و اجرای آزمون وکسلر اختلال یادگیری در این افراد تایید شد. به منظور ارزیابی عملکرد شناختی از آزمون وکسلر تجدید نظر شده ی کودکان استفاده شد. سپس گروه آزمون به مدت 8 هفته برنامه ی تمرین درمانی ایروبیک را دریافت کردند. تحلیل آماری با استفاده از روش توصیفی، تحلیل واریانس و با کمک نرم افزارSPSS نسخه ی 18 انجام شد.
یافته ها: بنا بر نتایج این تحقیق، 8 هفته تمرینات ایروبیک بر بهبود عملکرد شناختی کودکان دارای اختلال یادگیری در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد تاثیر معنی داری داشته است (05/ 0P<).
نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرینات ایروبیک می تواند به عنوان یک روش غیر تهاجمی و غیر دارویی تاثیر مثبتی بر بهبود عملکرد شناختی کودکان دارای اختلال یادگیری داشته باشد.
مقایسه صفات شخصیت، اضطراب صفت - حالت و اضطراب وجودی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی مشاهده شده در جمعیت عمومی و مراکز بالینی است. هدف این مطالعه مقایسه صفات شخصیت، اضطراب صفت - حالت و اضطراب وجودی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی بود.
روش: طرح این پژوهش از نوع علی - مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی افراد مراجعه کننده به درمانگاه ها، مراکز تخصصی روان پزشکی و مراکز مشاوره شهر های ارومیه و تبریز در سه ماهه آخر سال 1393 و سه ماهه نخست سال 1394 تشکیل می دادند و از بین آنها 80 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این نمونه به دو گروه تقسیم شد؛ یک گروه 40 نفری با تشخیص اختلال اضطراب فراگیر و گروه دیگر 40 فرد عادی را در بر می گرفت. شرکت کنندگان فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو، سیاهه اضطراب حالت - صفت اشپیل برگر و مقیاس اضطراب وجودی گود را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین نمرات روان آزردگی، گشودگی، خوشایندی و اضطراب حالت در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بطور معنی داری بیشتر است. همچنین تفاوت معناداری در میانگین نمرات اضطراب وجودی در بین گروه ها مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از اهمیت متغیرهای صفات شخصیت و اضطراب صفت - حالت در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
رابطه بین اضطراب و افسردگی با میانجی گری تفکر ارجاعی وکمال گرایی به روش معادلات ساختاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در پژوهش حاضر رابطه بین اضطراب و افسردگی با میانجی گری تفکر ارجاعی و کمال گرایی مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه، 24۰ نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان های متوسطه دوم به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و با تکمیل پرسش نامه افسردگی بک (۱۹۹۶) و پرسش نامه اضطراب اسپیتزر و همکاران (2006) و پرسشنامه تفکرارجاعی اهرینگ و همکاران (۲۰۱۰) مقیاس کمال گرایی چند بعدی فلت و هویت (1991) در این پژوهش شرکت کردند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که رابطه مستقیم اضطراب و افسردگی غیر معنی دار است. در مقابل، رابطه غیر مستقیم آن ها با میانجی گری تفکر ارجاعی و ابعاد کمال گرایی در سطح 01/0 معنی دار بود. همچنین اثر تفکر ارجاعی بر افسردگی در سطح 01/0 معنی دار بود. از بین ابعاد کمال گرایی، کمال گرایی جامعه مدار و کمال گرایی دیگرمدار به صورت مثبت و در سطح معنی دار 01/0 و کمال گرایی خودمدار به صورت منفی در سطح معنی دار 01/0 بر افسردگی، اثر دارد. نتیجه گیری: یافته ها نشان دادند کمال گرایی دیگرمدار و جامعه مدار و تفکر ارجاعی رابطه بین اضطراب و افسرگی را میانجی گری می کند و در مجموع از طریق کنترل تفکر ارجاعی و اصلاح ابعاد ناسالم کمال گرایی به ابعاد سالم و کارآمد از تبدیل اختلال اضطراب به اختلال افسردگی می توان جلوگیری کرد.
بررسی الگوی پیش بینی علایم اضطراب اجتماعی بر پایه عامل سرشتی بازداری رفتاری و عوامل شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش، بررسی الگوی پیش بینی علایم اضطراب اجتماعی بر پایه مولفه تکاملی-سرشتی بازداری رفتاری و مولفه های شناختی بوده است. فرض بر این است که بازداری رفتاری به عنوان یکی از علل تاریخچه ای نوعی و فردی علایم اضطراب اجتماعی، به همراه مولفه های فردی و شناختی مانند سوگیری در توجه و تعبیر رخدادهای اجتماعی، موجب بروز علایم اضطراب اجتماعی می شود. روش کار: در این پژوهش مقطعی، در سال 91-1390 تعداد 408 دانشجوی شاغل به تحصیل در دانشگاه های شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند. این دانشجویان، پرسش نامه های بازداری رفتاری بزرگسالان، گذشته نگر بازداری رفتاری، کانون توجه، پیامدهای رویدادهای منفی اجتماعی و اضطراب اجتماعی را تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل رگرسیون چندگانه ی خطی گام به گام با کمک نرم افزارSPSS نسخه ی 16 تحلیل شدند. یافته ها: تمامی متغیرها، به طور معنی داری با اضطراب اجتماعی همبستگی داشتند (05/0 P<). هم چنین متغیرهای سرشتی و شناختی در بروز علایم اضطراب اجتماعی تاثیر معنی داری داشتند. در نهایت الگوی پیش بینی که در آن بازداری رفتاری به همراه عوامل شناختی موجب بروز علایم اضطراب اجتماعی می گردد، مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان از ابزارهای پژوهش به عنوان وسیله ای برای پیش بینی و در نهایت غربالگری افراد در معرض ابتلا به اضطراب اجتماعی بهره برد. هم چنین با توجه به تاثیر عوامل شناختی در بروز علایم اضطراب اجتماعی، می توان آموزش های مبتنی بر شکل گیری باورها و دیدگاه های متناسب و منطقی را از سنین پایه شروع کرده و این آموزش ها را در درمان نیز به کار برد.
تأثیر توان بخشی شناختی رایانه یار بر بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توان بخشی شناختی رایانهیار بر بهبود کنشهای اجرایی و عملکرد خواندن دانشآموزان نارساخوان انجام شد. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان نارساخوان مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 بود که از بین آن ها 30 نفر با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. برای جمعآوری دادهها از ویرایش چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان (وکسلر، 2003)، آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی نما (کرمینوری و مرادی، 1387) و نسخه نرمافزاری آزمون مرتب کردن کارتهای ویسکانسین (شاهقلیان و همکاران، 1390) استفاده شد. برنامه توان بخشی شناختی رایانهیار، در طی 11 جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شد، درحالی که گروه کنترل، آموزشی دریافت نکردند. یافتهها: تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که در مرحله پسآزمون بین کنشهای اجرایی و عملکرد خواندن گروههای آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود دارد. نتایج نشان داد روش توان بخشی شناختی رایانهیار باعث بهبود کنشهای اجرایی و عملکرد خواندن و مؤلفههای آن ها شده است (001/0p
مقایسه تحولی توانایی تشخیص هیجانات و سوگیری هیجانی در دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تحولی توانایی تشخیص هیجانات در دانش آموزان کم توان ذهنی در شهر شیراز انجام شد.
روش: در این پژوهش، جامعه آماری شامل همه دانش آموزان کم توان ذهنی شهر شیراز بودند. نمونه پژوهش شامل120نفر از دانش آموزان کم توان ذهنی (6 دختر و60 پسر) مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهر شیراز بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده شامل مقیاس سنجش مهارت های تشخیص هیجانات کودکان بود. داده ها با استفاده آزمون های تحلیل واریانس و خی دو موردتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که با افزایش سن، توانایی تشخیص هیجانات در کودکان کم توان ذهنی افزایش می یابد و از لحاظ توانایی تشخیص هیجانات، تفاوتی در 2جنس مشاهده نشد. همچنین سوگیری بیشتر دانش آموزان بر هیجان غم متمرکز بود. به این ترتیب که داستان ها و تصاویر مبهم را غمگین ارزیابی کردند.
نتیجه گیری: توانایی تشخیص هیجانات در دانش آموزان کم توان ذهنی با بالا رفتن سن، افزایش می یابد. همچنین نوعی سوگیری هیجانی مبتنی بر غم در تشخیص هیجانات این گروه از دانش آموزان مشاهده شد که این مسئله باید در نحوه فرزندپروری والدین شان و نیزآموزش های مدرسه ای و تعاملات این گونه دانش آموزان در جامعه پیگیری شود.
نقش سیستم های مغزی- رفتاری در اختلال سایکوپاتی بر اساس مدل سه بخشی سایکوپاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سایکوپاتی مجموعه ای از خصوصیات عاطفی، بین فردی و رفتاری است که نمایانگر سنگدلی، بی پروایی، فربیکاری، بزرگ منشی، هیجان خواهی و پرخاشگری می باشد. مدل سه بخشی سایکوپاتی که این اختلال را بر اساس سه سازه تهور، پستی و بازداری زدایی توصیف می کند، با هدف تلفیق و ترکیب مفاهیم و رویکردهای تاریخی مختلف و متضاد نسبت به ارزیابی سایکوپاتی توسعه یافت. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سیستم های مغزی- رفتاری در اختلال سایکوپاتی بر اساس مدل سه بخشی سایکوپاتی می باشد.\nروش: در یک طرح همبستگی از نوع علی غیر آزمایشی در قالب مدل یابی معادلات ساختاری، تعداد 450 نفر از زندانیان دارای جرایم مختلف زندان مرکزی ارومیه بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و مقیاس سه بخشی سایکوپاتی و مقیاس فعال ساز رفتاری/ بازداری رفتاری(BIS/BAS) کارور و وایت اجرا گردید. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با بر آورد حداکثر برازش تحلیل شد.\nیافته ها: نتایج نشان داد که مدل نظری پژوهش برازش مناسبی دارد. همچنبن سیستم جنگ/گریز/اجتناب (FFFS) اثر مثبت معناداری بر تهور و اثر منفی معناداری بر بازداری زدایی و پستی دارد. سیستم فعال ساز رفتاری(BAS) اثر مثبت معناداری بر تهور، پستی و بازداری زدایی داشته و سیستم بازداری رفتاری (BIS) نیز اثر مثبت معناداری فقط بر تهور داشته و بر پستی و بازداری زدایی اثر معناداری ندارد.\nنتیجه گیری: نتایج بدست آمده از این مطالعه بطور کلی نقش سیستم های مغزی- رفتاری را در تبیین ابعاد سه گانه مدل سه بخشی مورد تأیید قرار داده و نشان داد که تئوری حساسیت به تقویت تأثیر مهمی در بسط تئوریکی و پژوهشی سبب شناسی سایکوپاتی داشته و از نقش اساسی تر سیستم فعال ساز رفتاری در اختلال سایکوپاتی حمایت می کند.
استفاده از دستگاه ارتباطی جایگزین مبتنی بر آی پد برای دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی و اختلال طیف اتیسم در کلاس درس با استفاده از دسترسی به فناوری ارایه برنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: افرادی که به عنوان فلج مغزی و اختلال طیف اتیسم تشخیص داده می شوند دارای کمبودهای ارتباطی قابل توجهی هستند. استفاده از یک دستگاه ارتباطی تقویتی و جایگزین اغلب اوقات برای ارتقای زبان و همکاری در مدارس، منزل و محیط های اجتماعی لازم و ضروری است. پژوهش حاضر تاثیر ارایه دستگاه ارتباطی تقویتی و جایگزین با فناوری بالا را برای دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی واختلال طیف اتیسم، موردارزیابی قرار می دهد که آی پد اپل نامیده می شود و دارای نرم افزار کاربردی «گوتالک نو» است. تلفیق فناوری، به همراه کاربرد بلندمدت از دستگاه ارتباطی تقویتی و جایگزین بر ارتقای عناصر کلیدی در جهت آموزش دانش آموزان، معلمان، دستیاران آموزشی و والدین در طول سال تحصیلی تاکید دارد.
نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهند که در اثر استفاده از آی پد مهارت های ارتباطی دانش آموزان و عملکرد غیررسمی شان در مدارس افزایش یافته است. همچنین نیاز به توسعه شریک ارتباطی در طی زمان کاهش یافته، درحالی که دانش آموز، معلم و والدین همچنان با وجود دستگاه آی پد جایگاه شان حفظ می شود. این پژوهش موردی از کاربرد این دستگاه ارتباطی با فناوری بالا برای نیازهای ارتباطی پیچیده و دسترسی جامع حمایت می کند که خواستار آموزش نظام مند والدین، دستیاران آموزشی، معلمان و دانش آموزان هستند.
پیشگیری از عود رفتار اعتیادی در معتادان
حوزههای تخصصی:
خطر بازگشت به مصرف مواد مخدر به دنبال ترک اعتیاد همواره مطرح است و این مساله مقابله با مسئله اعتیاد را پیچیده تر می سازد. فرایند عود و بازگشت زمانی آغاز می شود که تفکرات، احساسات و رفتارهای فردی که در برنامه بهبودی قرار دارد دوباره تحریف و غیر منطقی می شوند. فرایند عود و بازگشت غالبا شامل فعال نمودن سیستم انکار ورزی به مثابه یک سپر دفاعی غیر انعطاف پذیر، تمایل به تنهایی و انزوا و نمونه هایی از قضاوت های منفی، تصمیم گیری های عالی و نامناسب، ناتوانی در مواجهه با مشکلات و بروز فشارهای زندگی و استرس است. بنابراین، این مساله همواره مورد توجه مسئولین و نیز خود مبتلایان به سوءمصرف مواد و خانواده آنان بوده است. بر این اساس برنامه ریزی و تلاش جهت کاهش این مسئله باید به عنوان بخشی از برنامه های پیشگیری از اعتیاد در جامعه مورد توجه قرار گیرد. در کشور ما نیز خصوصاً در سال های اخیر با وجود گسترش انواع برنامه های درمانی و تلاش در جهت کاهش تعداد مبتلایان به اعتیاد از طریق بازگرداندن آنان به زندگی سالم، همچنان شاهد آمار روز افزون معتادان و نیز اخبار ناخوشایند از این مسئله در جامعه هستیم. کارشناسان امر علت اصلی شکست اغلب این برنامه های درمانی و کاهش آسیب در معتادان را فراوانی بازگشت معتادان در کشور دانسته اند. لذا پرداختن به مسئله عود در درمان اعتیاد الزامی و از نیازهای اساسی در فرایند کنترل معضل اعتیاد در کشور است. به این منظور، هدف اصلی این مقاله مروری، بررسی عود رفتار اعتیادی و عوامل مؤثر بر آن و رویکردهای پیشگیری از عود بود.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر خستگی بر ابعاد خستگی روانی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(MS): یک مطالعه ی موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خستگی یکی از شایعترین مشکلات بیماران مبتلا به ام.اس می باشد که اثرات منفی زیادی بر زندگی آن ها دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر خستگی در سه بعد جسمانی، شناختی و اجتماعی خستگی در بیماران مبتلا به ام.اس بود.
روش: در این پژوهش از طرح تک آزمودنی از نوع چند خط پایه ای استفاده شده است. نمونه ی این پژوهش 3 نفر از بیماران مراجعه کننده به انجمن ام.اس بودند که از خستگی شکایت داشتند و ملاک های ورود و خروج پژوهش را دارا بودند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه ی مقیاس تاثیر خستگی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از درصد بهبودی و اندازه تاثیر استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد اندازه تاثیر محاسبه شده در بعد جسمانی مقیاس تاثیر خستگی در مرحله پس از درمان و مرحله پیگیری 45 روزه به ترتیب، 991/. و 989/. است. اندازه تاثیر در بعد شناختی در مرحله پس از درمان و مرحله پیگیری 76/. و در بعد اجتماعی نیز به ترتیب، 83/. و 80/. به دست آمد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر خستگی در کاهش خستگی جسمانی، شناختی و اجتماعی بیماران مبتلا به ام.اس موثر بوده و می تواند به عنوان یکی از گزینه های تاثیرگذار در کاهش ابعاد جسمانی، شناختی و اجتماعی خستگی در بیماران مبتلا به ام.اس در کنار سایر مداخلات دارویی و غیردارویی مورد استفاده قرار گیرد.
درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و اختلالات مصرف مواد: مروری نظری و پژوهشی
حوزههای تخصصی:
رفتارهای پرخطر رفتارهایی هستند که سلامت و رفاه افراد را تحت تأثیر قرار می دهند لذا به کارگیری درمان مناسب برای کاهش این خطرات ضرورت دارد. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی شکلی جدیدی از درمان ها برای اختلال مصرف مواد است که برای کاهش آسیب های بیماران، مدلی مبتنی بر سلامت عمومی و بیماری را فراهم نموده است. برخلاف اشکال سنتی درمان و روش های ترک مواد، درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی به نوعی طراحی شده است که جایگاهی که افراد در آن قرار دارند را نشان دهد. شکل سنتی درمان اختلال مصرف مواد مانع عود در افراد می گردد تا به عنوان یک درمان شکست خورده قلمداد نشود. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش عواقب منفی مصرف مواد تمرکز می کند و فرصتی برای مصرف کنندگان مواد فراهم می نماید تا تأثیرات مخرب اختلال را کاهش دهند. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی از طریق شناساندن نشانه های آغاز تمایل به مصرف مواد، افراد را از حال حاضر، اینجا و اکنون خود آگاه می کند. این مقاله، مروری بر کاربرد فنون درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی است که به عنوان یک درمان جایگزین نسبت به برنامه های سنتی مصرف مواد تلقی می شود چرا که این برنامه های سنتی برای هر فردی کارایی لازم را ندارند. بر اساس مبانی نظری و پژوهشی می توان گفت که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی یک مداخله مؤثر و کارآمد برای اختلالات مصرف مواد است که برای انواع اختلالات مصرف مواد و در نمونه های مختلف توصیه شده است.
پیش بینی تحریف های شناختی بر اساس باورهای غیرمنطقی و همجوشی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ازآن جا که اعضای سازمان از مهم ترین سرمایه های مراکز آموزش عالی به شمار می روند، بررسی و شناسایی عوامل مرتبط با منابعی که می توانند بر عملکرد شغلی آن ها مؤثر باشند، از اهمیت روز افزونی برخوردارشده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر پیش بینی تحریف های شناختی بر اساس باورهای غیرعقلانی و همجوشی شناختی کارکنان اداری دانشگاه پیام نور استان همدان بود. روش: به منظور انجام این مطالعه نمونه ای به حجم240نفر از کارکنان اداری دانشگاه پیام نور استان همدان به روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شدند. شرکت کنندگان آزمون باورهای غیرمنطقی جونز (1986)، آزمون تحریف های شناختی بک و وایسمن (1978) و پرسشنامه همجوشی شناختی مقیاس گیلاندرز (2010) را تکمیل نمودند. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که باورهای غیرعقلانی و همجوشی شناختی نقش پیش بینی معناداری در پیش بینی تحریف های شناختی کارکنان اداری دانشگاه پیام نور استان همدان دارند (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، باورهای غیرعقلانی و همجوشی شناختی می توانند تحریف های شناختی را پیش بینی کنند؛ بنابراین با آموزش و مدیریت باورهای عقلانی و عوامل کارآمد شناختی می توان تحریف های شناختی کارکنان را کاهش داد.
ارزیابی بالینی تأثیر سایکودراما در درمان اضطراب اجتماعی (موردپژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فوبیای اجتماعی که در DSM 5 به اضطراب اجتماعی تغییر نام داده است، سبب ناتوانی شدید فرد در برقراری ارتباطات اجتماعی و احساس شرمندگی و عدم تمایل به حضور در موقعیت های اجتماعی خاص می شود. بنابراین به کارگیری یک روش درمانی مؤثر در مورد آن بسیار حائز اهمیت است. اگرچه روش های درمانی نمایش محور برای درمان این اختلال توصیه شده اند اما کاربرد این روش ها به صورت بالینی در پژوهش ها به چشم نمی خورد. بنابراین مهم ترین هدف پژوهش حاضر، آزمون اثربخشی سایکودراما به عنوان یک روش درمانی نمایش محور در درمان اضطراب اجتماعی بود. پژوهش حاضر یک پژوهش تجربی از نوع موردپژوهی ست که از طرح AB استفاده کرده است. درمانجو، یک پسربچه ی ده ساله ی مبتلا به اضطراب اجتماعی و آزمونی که برای برآورد میزان و نوع اضطراب درمانجو به کار گرفته شد، آزمون اضطراب کودکان اسپنس بود. نتایج مشاهده توسط درمانگر و مادر درمانجو، نشان دهنده ی کاهش قابل توجه نشانه های اضطراب اجتماعی درمانجو بود. هم چنین مقایسه ی نمرات درمانجو در آزمون اضطراب کودکان اسپنس در پیش آزمون و پس آزمون، بیانگر کاهش قابل ملاحظه ی میزان اضطراب اجتماعی او بود. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که سایکودراما، روش درمانی مناسب و مؤثری در درمان اضطراب اجتماعی است اما با توجه به این که پژوهش حاضر یک موردپژوهی است، به سختی می توان نتایج آن را تعمیم داد. لذا پیشنهاد پژوهشگر حاضر، انجام پژوهش های بیشتری با هدف آزمون اثربخشی سایکودراما در درمان اختلال مذکور است.
ارتباط سلامت روان و افکار خودکشی با کیفیت زندگی وابسته به سلامتی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 94-1393(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :با توجه به روند صعودی نگران کننده مشکلات عاطفی، روانی و افکار خودکشی در میان دانشجویان، شناخت مسایلی که می تواند کیفیت زندگی و سلامت آنان را به مخاطره بیندازد، ضروری به نظر می رسد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی ارتباط سلامت روان و افکار خودکشی با کیفیت زندگی وابسته به سلامتی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 94-1393 بود. مواد و روش ها:در این مطالعه مقطعی، 1000 دانشجوی رشته های مختلف دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. با استفاده از پرسش نامه سلامت عمومی (General Health Questionnaire-12 یا GHQ-12)، مقیاس 36-SF (Short Form Health Survey-36) و فرم اطلاعات دموگرافیک، ارتباط سلامت روان و افکار خودکشی با کیفیت زندگی وابسته به سلامتی و ابعاد آن تعیین گردید. داده ها با استفاده از آزمون های Independent t، ANOVA و مدل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:میانگین نمره کیفیت زندگی در دانشجویان، 70/70 به دست آمد (فاصله اطمینان 95 درصد = 68/71-71/69). بالاترین نمره به بعد عملکرد جسمانی با میانگین 29/85 (فاصله اطمینان 95 درصد = 56/86-95/83) و پایین ترین نمره به بعد محدودیت ایفای نقش به علت مشکلات عاطفی با میانگین 26/55 (فاصله اطمینان 95 درصد = 17/58-48/52) اختصاص داشت. بین سلامت روان و شیوع افکار خودکشی و کیفیت زندگی دانشجویان ارتباط معنی داری مشاهده شد (05/0 > P). نتیجه گیری:نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شیوع اختلالات روان و افکار خودکشی در دانشجویان بالا می باشد و با سطح کیفیت زندگی آن ها ارتباط دارد. بنابراین، توصیه می شود که پیشگیری، شناسایی و درمان اختلالات روان و افکار خودکشی توسط مسؤولان دانشگاه به عنوان اولویت در نظر گرفته شود تا بدین وسیله کیفیت زندگی دانشجویان ارتقا یابد.
پردازش واژگانی– معنایی: مقایسه ی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
آزمایش سودمندی یک برنامه توان افزای شناختی برای بهبود کارکردهای اجرایی در دانش آموزان با نارسایی های ویژه یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :یکی از پایه ای ترین ویژگی های کودکان مبتلا به اختلال های یادگیری، اختلال در کارکردهای شناختی است. پژوهش حاضر، به بررسی اثربخشی برنامه توان افزای شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی (حافظه کاری، توجه و درک مطلب) دانش آموزان با نارسایی های یادگیری پایه سوم تا پنجم ابتدایی پرداخت. مواد و روش ها:طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد بود. جامعه پژوهشی در بردارنده تمامی دانش آموزان پسر پایه های سوم تا پنجم ناتوان یادگیری در سال تحصیلی 94-1393 در مدارس عادی دولتی شهر تهران بود. 20 تن از دانش آموزان (از هر مدرسه 10 نفر) به صورت هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه شاهد و آزمایش جایگزین شدند. برای دانش آموزان گروه آزمایش طی 10 جلسه برنامه تقویت شناختی اجرا شد و گروه شاهد به برنامه های معمول خود ادامه داد. برای سنجش عملکرد حافظه کاری گروه نمونه از آزمون N-Back و سنجش توجه از آزمون عملکرد پیوسته CPT (Continuous performance test) و سنجش درک مطلب از مقیاس هوش Wechsler کودکان (WCIS یا Wechsler comprehension subscale) استفاده شد. داده های حاصل از این آزمون ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استباطی، تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها:تأثیر برنامه توان افزای شناختی در بهبود حافظه کاری و درک مطلب (05/0 > P) و در افزایش توجه دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری (01/0 > P) معنی دار بود. همچنین، این برنامه بر توجه بیش از سایر کارکردها مؤثر بود. نتیجه گیری:برنامه توان افزای شناختی موجب تغییر در کارکردهای شناختی آموزندگان شد و این خود می تواند زمینه های بهبود در شرایط یادگیری و آموزش آموزندگان را نیز به دنبال داشته باشد.
اثر بخشی آموزش فنون وارونه سازی عادت در درمان تیک های حرکتی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات تیک از مهم ترین اختلالات دوران کودکی هستند. تیک صدا یا حرکتی ناگهانی و ناموزون است که می تواند ساده یا پیچیده باشد. یکی از روش های درمانی برای این اختلالات رفتار درمانی است. پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش فنون وارونه سازی عادت در درمان تیک های حرکتی صورت گرفته است.
روش: پژوهش حاضر طرح آزمایشی تک موردی با خط پایه است. نمونه این پژوهش را 2 پسر مقطع ابتدایی مبتلا به تیک حرکتی تشکیل دادند که به روش هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان پژوهش مراجعه کنندگان به کلینیک اعصاب و روان بزرگمهر تبریز بودند که با توجه به ملاک های تشخیصی DSM-5 توسط روانپزشک تشخیص داده و پس از اجرای خط پایه وارد طرح درمان شدند و آموزش فنون وارونه سازی عادت را به صورت انفرادی در طی 8 جلسه و به مدت 1 ماه دریافت کردند. ابزار سنجش مقیاس شدت کلی تیک یل (YGTSS، 1989) می باشد که در طی درمان و پیگیری یک ماهه از آن استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های بازبینی نمودارها ، درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که آموزش فنون وارونه سازی عادت باعث کاهش علائم تیک های حرکتی کودکان می شود. پیگیری 1 ماهه بعد از اتمام درمان حاکی از ماندگاری این نتایج بود.
نتیجه گیری: وارونه سازی عادت که یکی از درمان های رفتاری محسوب می شود، ازموثرترین درمانها برای اختلالات تیک کودکان است.
ویژگی های عصب روان شناختی و نظریه ی ذهن در کودکان بیش فعال همراه با نقص توجه و کودکان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزیابی عصب روان شناختی جامع علایم موجود در فرد را در نظر می گیرد که بر پایه ی درک ساختار و عملکرد مغز است و باعث درک غنی تر از علایم و در نهایت، منجر به توصیه های درمانی موثرتر می شود. این پژوهش به منظور بررسی ویژگی های عصب روان شناختی و تئوری ذهن و رابطه ی این دو مولفه در کودکان بیش فعال همراه با نقص توجه و مقایسه ی آن ها با کودکان عادی صورت گرفت. روش کار: روش تحقیق این پژوهش، به روش علی مقایسه ای است که به این منظور 25 دانش آموز بیش فعال به روش نمونه گیری در دسترس و 25 دانش آموز عادی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و از آزمون عصب روان شناختی کانرز و آزمون نظریه ی ذهن برای سنجش دو گروه استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل آماری با استفاده تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) و تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون نشان دادکه بین دو گروه بیش فعال و عادی از نظر مولفه های نظریه ی ذهن و 3 تا زیرمقیاس آزمون عصب روان شناختی، مشکلات توجه (001/0=P) و کارکردهای اجرایی (0001/0=P) و عملکرد تحصیلی خواندن (027/0=P) تفاوت وجود داشت یعنی کودکان بیش فعال از نظر این 3 مولفه و از نظر نظریه ی ذهن (009/0=P) پایین تر از کودکان عادی عمل کردند اما همبستگی بین ویژگی های عصب روان شناختی و نظریه ی ذهن در دو گروه بیش فعال و عادی ملاحظه نشد. نتیجه گیری: برای ارزیابی تشخیصی کودکان بیش فعال می توان از آزمون های عصب شناختی به عنوان مکمل آزمون های رفتاری استفاده کرد و هم چنین با توجه به نتایج این پژوهش، کودکان بیش فعال، نیازمند برنامه های توان بخشی در مورد عملکرد تحصیلی، مشکلات توجهی، عملکرد تحصیلی خواندن هم چنین تئوری ذهن هستند بنابراین تمهیداتی در این زمینه باید صورت گیرد.
درمان مواجهه واقعیت مجازی در اختلال های اضطرابی و PTSD: مروری نظام مند بر ادبیات پژوهش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در این مطالعه مروری منظم، ضمن معرفی درمان به روش مواجهه واقعیت مجازی (VRET یا Virtual exposure therapy) نتایج اثر آن بر اختلال های اضطرابی و PTSD (Post traumatic stress disorder) مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. VRET، نسبت به درمان های مواجهه زنده و مواجهه خیالی برتری هایی دارد، از جمله کنترل پذیری و امنیت بیشتر درمانجو امکان پذیر بوده و به عنوان یک روش درمانی جدید برای بازیابی و بازسازی تجارب هیجانی آسیب زا معرفی شده است.
مواد و روش ها: تحقیق حاضر به روش مرور نظام مند، جستجو در پایگاه های Sciencedirect و Pubmed انجام شد. در پیشینه پژوهش 39 مطالعه مداخله به دست آمد که VRET را برای درمان اختلال های اضطرابی و PTSD مختلف به کار برده بودند.
یافته ها: VRET در درمان اختلال های اضطرابی از جمله هراس خاص و اجتماعی، اختلال استرس پس از ضربه، اختلال وحشت زدگی و گذرهراسی، اختلال و اضطراب فراگیر، اثرات مثبت در سنجش های پس از درمان نشان داده است و در مقایسه با روان درمان های مؤثر فعلی از جمله درمان مواجهه زنده و رفتار درمانی- شناختی، اثرات مثبت مشابه داشته است. نتایج پیشینه پژوهش نشان داد که اثرمندی VRET در سطوح شناختی، رفتاری و فیزیولوژیک رخ می دهد. همچنین، نتایج مثبت درمانی به طور عمده در پیگیری های بلند مدت نیز حفظ شد.
نتیجه گیری: VRET به عنوان یک روش درمانی جدید می تواند، بخشی از فرایند درمان اختلال های اضطرابی و PTSD قرار گیرد و مطالعات و فعالیت های پژوهشی به سمت این موضوع گسترش یابد.