فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۰۶۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هسته می تواند شکل وابسته ها را تعیین کند. به این امر حاکمیت می گویند. در بسیاری از زبان ها، هسته های فعلی و حروف اضافه ای، براساس این حاکمیت، می توانند، با اعطای نشانه های حالت به وابسته های خود، شکل صرفی آنها را تغییر دهند. وظیفه نشانه های حالت نشان دادن روابط دستوری میان هسته و وابسته ها و روشن نمودن نقش های معنایی است. گاهی حروف اضافه همه این نقش ها را به تنهایی به عهده می گیرند و از نشانه های حالت استفاده نمی گردد. با این حال، استفاده از نشانه های حالت در زبان هایی که تصریف غنی دارند امری طبیعی به شمار می رود. گویش تالشی در زمره چنین زبان هایی قرار می گیرد. این گویش از جمله زبان های ایرانی شمال غربی است که در قسمت هایی از استان گیلان و نیز جمهوری آذربایجان تکلم می گردد. در این تحقیق، گونه تالشی ماسال مورد بررسی قرار می گیرد. ما، در ابتدای این مقاله، دو سازوکار نشانه های حالت و حروف اضافه و نقش های آنها را مورد توجه قرار می دهیم. سپس نشان خواهیم داد که در بعضی زبان ها، هم زمان، از هر دو امکان برای بازنمودن روابط دستوری و نقش های معنایی استفاده می شود. در ادامه مقاله، نظام حالت گونه تالشی ماسال را به طور مختصر توصیف می کنیم و نشان می دهیم که این گونه، در زمان حال، دارای نظام حالت مفعولی و، در زمان گذشته، دارای نظام غیر فاعلی دوگانه است. این نظام مبیّن دستوری شدگی ترتیب کلمات و کم رنگ تر شدن تمایز دهندگی نشانه های حالت است. نکته حائز اهمیت در این گویش وجود پس اضافه هاست که، با توجه به حاکمیت خود بر اسم/ گروه های اسمی، موجب اعطای نشانه های غیرفاعلی به اسم/ گروه اسمیِ وابسته خود می شوند و، از این رهگذر، نقش های معنایی و روابط دستوری را مشخص می کنند. ازآنجاکه پس اضافه ها یکی از منابع اصلی به وجود آمدن پسوندهای نشانه حالت هستند، حتی با وجود نظام غیرکارآمدی مثل نظام غیرفاعلی دوگانه نمی توان انتظار داشت که نشانه های حالت به سرعت در این زبان از بین برود. تبدیل پس اضافه به پسوند حالت را هم اکنون نیز می توان دراین گونه مشاهده کرد.
مقاله به زبان انگلیسی: توصیف واژگانی چکیده های مقالات مجلات زبان شناسی کاربردی؛ A Corpus-Based Study of the Lexical Make-up of Applied Linguistics Article Abstracts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله گزارش نتایج مطاله ای در مورد بسامد واژگان چکیده های مقالات مجلات حوزه زبان شناسی کاربردی می باشد. چکیده مقالات پانزده مجله پژوهشی برجسته زبانشناسی کاربردی از اغاز سال 2005 میلادی تا نوامبر 2011 با استفاده از نرم افزار های مجموعه Compleat Lexical Tutor تجزیه و تحلیل شد. بخشی از برونداد این تجزیه و تحلیل عبارت است ازفهرست پر بسامدترین کلمات محتوایی و فهرست کلمات و اختصارات پر بسامد ی که در پیکره ملی بریتانایا (BNC) و جود ندارد. علاوه بر این، واژه های این چکیده مقالات با فهرست کلمات عمومی انگلیسی (GSL) و واژگان اکادمیک (AWL) مقایسه شد و واژه های مشترک و واژه های منحصر به یکی از این مجموعه ها مشخص شد. همچنین، واژه هایی از این دو فهرست که در این چکیده ها دارای بسامد بیشتری از متون عمومی است به طور جداگانه فهرست شد. معنا و اهمیت این شباهت ها و تفاوت ها نیز در جای خود مورد بحث قرار گرفته است.
درباره وند / u ـ / در گونه زبانی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گونه های زبانی از نظر ویژگی های مختلف آوایی- واجی، صرفی- نحوی و واژگانی با یکدیگر تفاوت دارند. از جمله ویژگی های صرفی گونه کرمانی، پسوند / u - / است که در این گونه زبانی، کاربرد و حوزه عمل کردی گسترده دارد. این وند با پیوستن به عناصر قاموسی مختلف، مجموعه ای متنوع از مفاهیم مختلف را پدید می آورد. امروزه، اگر چه به دلیل نفوذ گونه معیار، از میزان زایایی این پسوند کاسته شده است، همچنان در گفتار گویشوران کرمان، این پسوند به کار می رود. مفاهیمی که پسوند / u - / به عنصر پایه می دهد، عبارت اند از: تصغیر، صمیمیت، تحقیر، فراوانی، دارندگی، تشبیه، توصیف، معرفگی و... . پسوند مورد بحث، بدین صورت، هویت صرفی خود را آشکار می کند؛ همچنین به دلیل دارا بودن قابلیت زیاد برای واژه سازی، امکان ترکیب شدن با بسیاری از مقوله های واژگانی را به منظور خلق اقلام واژگانی جدید دارد.
در پژوهش حاضر، با تکیه بر انواع متون گفتاری شفاهی و کتبی همچون مشاهده و ثبت گفتار گویشوران بومی منطقه و نیز گرد آوری داده های مرتبط از طریق متونی همچون مثل ها، داستان ها، حکایت ها و نمونه های گفتاری، در شناخت ساختار و نقش این عنصر واژه ساز در گونه کرمانی کوشیده ایم.
مطالعة تطبیقی شیوة بازنمایی کنشگران ایرانی و غربی در پروندة هسته ای ایران در رسانه های بین المللی (الگوی 2008 ون لیون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف تحلیل گفتمان انتقادی، بررسی روابط نابرابر و سلطه گرانة حاکم بر رسانه و ایجاد آگاهی، بینش و نگاه انتقادی در مخاطبان رسانه هاست و انگاره اجتماعی- معنایی نحوة بازنمایی کنشگران اجتماعی (Van Leeuwen, 2008) چارچوب نظری مناسبی برای پژوهش در این حوزه در اختیار زبان شناسان و تحلیلگران گفتمان قرار می دهد. در تحقیق حاضر، پنجاه خبر و مقالة منتشر شده در رسانه های معتبر بین المللی که در دو ماه پایانی سال 2010م دربارة پروندة اتمی جمهوری اسلامی ایران منتشر شده اند، در چارچوب انگارة یادشده بررسی و نحوة بازنمایی کنشگران اجتماعی دو طرف منازعه (ایران- غرب) تحلیل می شود تا میزان بی طرفی یا جانبداری این رسانه ها در بازنمایی نقش آفرینان این کشمکش بین المللی آشکار شود. نتایج پژوهش مؤید این واقعیت است که با وجود ادعای بازنمایی بی طرفانة وقایع توسط خبرگزاری ها و مطبوعات مهم بین المللی، جریانی هدفمند از سازکارهای زبانی و اجتماعی در مطالب منتشر شده توسط آن ها دربارة پروندة اتمی ایران دیده می شود: کنشگران اجتماعیِ طرف ایرانی، هم ازنظر حجم و محتوا و هم به لحاظ نحوة نام دهی و هویت دهی، به شیوه ای متفاوت با کنشگران غربی بازنمایی می شوند و تصویری غیرمنطقی و ستیزه جو از ایشان نشان داده می شود؛ درحالی که کنشگران طرف دیگر منازعه با همدلی بیشتر و به عنوان افرادی منطقی و صلح طلب معرفی می شوند.
توصیف گروه های اسمی در گویش لری خرم آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه گروه نقشی حرف تعریف یکی از تعدیل های صورت گرفته در نظریه حاکمیت و مرجع گزینی است که در توصیف و تحلیل گروه اسمی، تحول عمده ای پدید آورد. به طور مثال مجموعه ای از فرافکنی های نقشی خاص در سطوح بالاتر از اسم به کار می رود. درسطح بالاتر از گروه اسمی در گویش لری خرم آبادی، گروه های نقشی شمار، حرف تعریف و اضافه به کار می رود. گروه های نقشی مربوط به اسم بر گروه اسمی هیچ گونه نقش معنایی فرافکنی نمی کنند بلکه هر کدام ویژگی های نحوی خاصی را به گروه اسمی می افزایند. گروه نقشی حرف تعریف، از راه ویژگی های نحوی خاصِ حروف تعریف، به گروه اسمی ساخت و معنی مناسب تخصیص می دهد. گروه اضافه نیز از راه ویژگی نحوی اضافه و رابطه افزودگی، گروه اسمی را گسترش می دهد. تحقیق حاضر، گروه های نقشی مربوط به اسم را در گویش لری خرم آبادی بررسی و توصیف خواهد کرد.
گویش کمزاری جزیره لارک: آزمون ملاک های رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور آزمودن ملاک های رده شناسی آوایی، واجی، صرفی، نحوی و معنایی بر داد ه های گردآوری شده از گویش کمزاری جزیره لارک، واقع در جنوب غربی خلیج فارس نگارش یافته است. پژوهش حاضر از آن رو اهمیت دارد که تا کنون هیچ گونه توصیف زبان شناختی از گویش کمزاری جزیره لارک ارائه نشده و این امر در شرایطی روی داده است که گویش کمزاری یک گویش ایرانی در خطر است که در مرز شبه جزیره عربی، یعنی در محلی که به لحاظ جمعیتی تحت سیطره زبان عربی قرار دارد، به آن تکلم می گردد. داده های مقاله حاضر، در یک پژوهش میدانی که در پاییز سال 1387 در جزیره لارک صورت گرفت، توسط نگارنده جمع آوری شده است. برای گردآوری داده های گویشی 33 مصاحبه با دوازده گویشور صورت گرفت. مصاحبه ها بر اساس چهار نوع پرسش نامه مختلف که بر مبنای اولویت های ساختاری و واژگانی متفاوتی سامان یافته اند انجام شد. از جمله ویژگی های آوا ـ واج شناختی مهم این گویش، به وجود آواهای لثوی سایشی کناری، برگشتی روان، کامی روان و کامی خیشومی می توان اشاره کرد. الگوی هجایی در کمزاری و فارسی نو همانند است. توالی مضاف ـ مضافٌ الیه و موصوف ـ صفت و استفاده از پیش اضافه ها، وجود پسوند نشان گذار و اشاره در کمزاری، از شواهد به دست آمده در این پژوهش است. فعل بی زمان در کمزاری به کار نمی رود و در این گویش مطابقه بین عدد و معدود برقرار است. در کمزاری تمایز جنس دستوری دیده نمی شود. نمایه اعداد از دو تا ده بین کمزاری و دیگر گویش های ایرانی تفاوت نشان نمی دهد، بااین حال صورت به کاررفته برای عدد یک در این گویش با دیگر گویش های ایرانی تفاوت دارد. بررسی ساخت های خویشاوندی بیشترین شباهت را بین کمزاری وگویش های لری نشان می دهد.
نمونه واژه های فارسی دری باقی مانده در گویش های جنوب خراسان درج شده در فرهنگ السامی فی الاسامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
السامی فی الاسامی یکی از کتب مهم و معتبری است که در لغت عربی به فارسی تالیف شده است. مؤلف این فرهنگ گاه در برابر یک لغت عربی و گاه برای چند لغت عربی که پشت سر هم ذکر کرده، واژه یا ترکیبی از فارسی دری به عنوان معادل بیان نموده است. در این پژوهش: تعدادی از این گونه واژه های فرهنگ السامی فی الاسامی که هنوز در گویش های زنده خراسان رواج دارد امّا دیگر در فارسی رسمی متداول نیست همراه با معنی و بعضاً ریشه یابی آن ها بیان شده و سپس شواهدی از متون کهن دیگر که مؤید معانی مورد نظر این واژه هاست، ذکر گردیده است. برخی از این واژه ها پیشتر در ذیل فرهنگ های فارسی آمده، امّا معنایی برای آن بیان نشده است.
Assimilation of Final Low Back Vowel in Eghlidian Dialect(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this article, the low back vowel // in word-final positions in Eghlidian dialect, one of Persian dialects, is studied. This vowel is represented phonetically as [], [] and [] in different phonetic environments. Therefore many words were collected via interviewing ten native speakers so that these different alternant forms can be accounted for appropriately. Since one of the authors of this article is a native speaker of the dialect, the verity of the data is confirmed. In writing this article, the collected data were classified in terms of different alternations of the vowel //, then related contexts were analyzed. Analysis of data showed that, firstly, in individual words, the final vowel // is pronounced as [o] when it is preceded by a non-glottal consonant; however, it is pronounced as [] when preceded by a glottal consonant and, secondly, in continuous speech, as a result of an assimilation, the final position vowel // is pronounced as [o] and [], respectively according to the graveness and acuteness of its preceding consonant.
بررسی گونه های زبانی در استان آذربایجان غربی با روش فاصله سنجی گویشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، اطلس زبانی جامعی از گونه های ترکی آذری در استان آذربایجان غربی ارائه می شود و روشی برای اندازه گیری درجه تراکم تفاوت های واژگانی، آوایی، ساختواژی و نحوی، در میان گونه های ترکی آذری، طرح می گردد. بدین منظور، چهار سطح زبانی «واژگانی»، «آوایی»، «ساختواژی» و «نحوی»، در نظر گرفته شده و سپس، درهم فشردگی کلی مقوله های زبانی در یک منطقه جغرافیایی، بر اساس مفهوم واین رایش اندازه گیری گردیده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که، از میان همه سطوح و گونه های زبانی در استان آذربایجان غربی، ویژگی های واج شناختی، در قیاس با سطوح واژگانی، ساختواژی و نحوی، به تفاوت های اجتماعی و منطقه ای حساس تر است. بنابراین، با در نظر گرفتن تفاوت میان گویش و لهجه، باید گفت که گونه های مختلف ترکی آذری گویش نیستند، بلکه زیرلهجه های آن محسوب می گردند.
توصیف مصدر /æh/ در گویش خانیک و مقایسه با چند گویش دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت های مختلف از مصدر/æh/ در گویش مردم روستای تاریخی خانیک و روستاهای همجوار با آن رواج دارد. صیغة دوم شخص مفرد حال این مصدر در گویش مزبور، بازمانده ای از زبان سنسکریت و فارسی باستان است. برخی ساخت های مصدر/æh/چون به عنوان فعل اسنادی در معنای «هستن» و «بودن» به کار می رود، از افعال پر کاربرد در این گویش به شمار می آید. در این جستار، نشان داده شده که فعل /æh/ در گویش امروز مردم خانیک چه ساخت هایی دارد. همچنین پیشینة/æh/ در زبان سنسکریت، فارسی باستان، اوستایی و فارسی میانه بررسی و نیز صیغه های آن در گویش خانیک با دیگر گویش های امروزی که در آن ها رواج دارد مثل گویش های کاخک، فردوس و گزیک مقایسه شده است. مصدر/æh/در گویش خانیک و کاخک با مقداری تفاوت، کاربرد دارد و در گویش فردوس و گزیک ردپایی از آن دیده می شود. ساخت های ریشة/æh/در فارسی معیار وجود ندارد و به کار نمی رود. معیار تلفظ فعل ها در گویش خانیک براساس سخن گویشوران کهن سال است و در دیگر گویش ها بر اساس کتاب ها یا رساله هایی است که به بررسی این گویش ها پرداخته اند. صرف فعل های مصدر//æh/، در گویش خانیک، در جای دیگری نیامده و این مقاله اولین نوشته ای است که به معرفی آن پرداخته است.
واژه بست های ضمیری در گویش رایجی (آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه پی بست های ضمیری در فارسی باستان و میانه تا حدودی ثابت بوده است و آنها در جایگاه واکرناگل، یا جایگاه دوم، یعنی پس از اولین واژه، در جمله ظاهر می شدند. این پی بست ها در اکثر زبان های ایرانی دچار تحول شده و از حیث نقش و جایگاه تغییر کرده اند. در این مقاله توزیع و نقش های مختلف پی بست های ضمیری در گویش رایجی، یا گویش آران و بیدگل، از زبان های ایرانی نو شمال غربی، بررسی شده است و در ضمن مقایسه ای هم با کاربرد این واژه بست ها در برخی دیگر از زبان های ایرانی شده است. این پی بست ها در رایجی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته، ضمیر ملکی، مفعول مستقیم و غیرمستقیم و متمم حروف اضافه به کار می روند. در رایجی این واژه بست ها دیگر در جایگاه واکرناگل به کار نمی روند و از این حیث با زبان های ایرانی باستان و میانه متفاوت اند. این پی بست ها در اشاره به فاعل منطقی جمله در زمان گذشته به صورت شناور می توانند به سازه های مختلفی قبل از فعل اضافه شوند. این واژه بست ها در نقش های دیگر به هسته خود اضافه می شوند.
ریشه شناسی واژه هایی از گویش بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بختیاری از گویش های جنوب غربی ایران است و به همراه دیگر گویش های لری و فارسی، بازمانده فارسی میانه است که خود بازمانده فارسی باستان است. در این مقاله 44 واژه از گویش بختیاری ریشه شناسی شده است. در مورد هر واژه، نخست بر پایه شواهد موجود در خود گویش، ساخت اشتقاقی واژه و دگرگونی های آوایی انجام گرفته بر روی آن توضیح داده شده، سپس بر پایه برابر یا هم ریشه واژه در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی و نیز زبان های هندواروپایی، به ریشه شناسی واژه و بازسازی صورت ایرانی باستان و هندواروپایی آغازین آن پرداخته شده است. واژه ها با تلفظ رایجشان در بختیاری گونه کوهرنگ آورده شده اند.
بررسی و توصیف طنین معنایی و معنی ضمنی واژه در نظام معنایی واژگان و همنشینی ها در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند مطالعات تحلیل گفتمان با زبانشناسی پیکره، زمینه های جدیدی را در مطالعات زبانی فراهم آورده است که قبلاً کمتر مورد توجه قرار می گرفت. یکی از این زمینه های جدید، مطالعه طنین معنایی حاصل از همنشینی های مکرر یک واژه با مجموعه ای از واژه های دیگر است. طنین معنایی به بار مثبت، منفی و یا خنثایی اشاره می کند که یک واژه به ظاهر خنثی پس از هم نشینی مکرر با کلمات مثبت، منفی یا خنثی به خود می گیرد. این مفهوم یکی از مفاهیم بسیار مهم در زبانشناسی پیکره است که اخیراً مورد علاقه زبان شناسان واقع و به آن پرداخته شده است. این مقاله، برای نخستین بار به معرفی طنین معنایی در زبان فارسی، بیان تعاریف و کاربردهای آن و نیز ارائه مثال هایی در یک پیکره از متون فارسی می پردازد. چارچوب نظری این پژوهش، مبتنی بر دیدگاه های سینکلر (1987) و بیل لو (1993) است. بر این اساس با جست و-جوی تعدادی از ترکیب های فعلی در محیط اینترنت، پیکره ای از جمله های فارسی حاوی این ترکیب ها به همراه همایند های آنها استخراج گردید. نتایج این بررسی به لحاظ آماری نشان می دهد که واژه ها و عبارت-های مترادف در زبان فارسی می توانند طنین معنایی متفاوتی داشته باشند.
ساخت های معرفه ساز در لری بویراحمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لری بویراحمدی از گویش های جنوب غربی اییاری و لری لرستانی سه گونه اصلی از گویش های لرییل می دهند. بویراحمدی ساخت های متنوع و جالبی برای معرفه ین مقاله ساخت های معرفه ساز در لری بویراحمدی بررسی شده و با برابر آنها در دیگر گونه های لری و نیز برخی از گویش های ایرانی، به ویژه گویش های حوزهی از این ساخت ها را دارند، مقایسه شده است. داده های بویراحمدیِ این تحقیق به صورت ضبط گفتار و ثبت آوانگاری گفتار دوازده نفر از گویشوران بویراحمدی از شهرستان مارگون و روستاهاییلویه و بویراحمد در تابستان 1387 گردآوری شده است. نتایج نشان می لری بویراحمدی چهار ساختِ مختلفِ معرفه ساز دارد: پسوندهاییه دار [–ku:] و [–u:]یبی از صفت های اشاره [u:] «آن» و [i:] «این» به همراه پسوندهاییه دار [–vo] ، [–yo] و [–ho] برای معرفه ی روند. یه دارِ [–i:] نیز برای معرفه ی قیدهای زمان استفاده می شود.
تأثیر ارائه مشارکتی و غیرمشارکتی بصورت انبوه و توزیع شده در درک و تولید هم نشین های واژگانی (The Effects of Collaborative Versus Non-collaborative Massed and Distributed Presentation on the Comprehension and Production of Lexical Collocations)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی تاثیر ارائه مشارکتی و غیرمشارکتی انبوه و توزیع شده همنشین های واژگانی، تعداد 105 دانشجوی مورد تحقیق به 4 گرو تقسیم شدند. هر یک از گروهها به روش متفاوتی مورد تدریس قرار گرفتند. در پایان دوره آموزش، آزمونهای درک و تولید واژگانی از دانشجویان گرفته شد. به منظور مقایسه عملکرد فراگیران در درک همنشین های واژگانی از فرایند تحلیل واریانس دو طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد نه شیوه تدریس و نه نوع ارائه تاثیر معنی داری در درک همنشین ها ندارند. فرایند تحلیل واریانس دو طرفه دیگری برای بررسی عملکرد فراگیران در آزمون تولیدی مورد استفاده قرار گرفت. نتیجه این بررسی نیز نشان داد هیچ یک از دو فاکتور موردنظر به تنهایی تاثیر معنی داری در تولید همنشین ها ندارند ولی تاثیر تعاملی آنها به لحاظ آماری معنی دار است. نتایج این تحقیق می تواند برای فراگیران و مدرسان زبان انگلیسی کاربردهای تئوری و عملی داشته باشد.
چشم انداز آموزش زبان فارسی به غیر ایرانیان از منظر برنامه ریزی درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
تجربه نشان داده است که غفلت از برنامه درسی و نحوه طراحی آن به معنای عدم توجه جدی به محتوا، اهداف یادگیری، اهداف رفتاری، نحوه آموزش و شیوه ارزشیابی برنامه زبان آموزی است. هدف این مقاله توجه دادن متخصصان زبان فارسی به اهمیت برنامه درسی در چشم انداز آموزش زبان فارسی به غیر ایرانیان است. از مهم ترین ویژگی های یک کتاب مناسب آموزش زبان داشتن نظریه زبانی و نظریه یادگیری و توجه به تفاوت های زبان آموزان و اهداف و نیازهای آنهاست. سؤال مقاله حاضر این است که فرآیند تدوین کتاب های آموزشِ زبان فارسی به غیرایرانیان، تا چه حد از اسلوب علمی طراحی برنامه درسی تبعیت می کند. برای این منظور در بخش مبانی نظری، تفاوت بین روش تدریس و طراحی برنامه درسی نشان داده شده و روش های تدریس و برنامه های درسی بر پایه نظریه های زبانی توصیف شده است. سپس سیر تکوین برنامه های درسی و جهت گیری های غالب در این زمینه و در نهایت نحوه بازنمایی این سیر تکوینی در کتاب های آموزش زبان فارسی به غیرایرانیان مورد بحث قرار گرفته است. در بخش پایانی مقاله نیز ضمن برشمردن عوامل مؤثر در طراحی برنامه درسی مناسب چند پیشنهاد کاربردی برای بسامان کردن فرآیند تدوین منابع آموزش زبان فارسی به غیر ایرانیان ارائه شده است.
بررسی وندها در گویش کهنوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودباری از گویش های ایرانی جنوب غربی است که در جنوب استان کرمان در شهرستان های رودبار، کهنوج، منوجان، قلعه گنج، جیرفت، عنبرآباد و همچنین برخی از مناطق استان هرمزگان رایج است و گونه های مختلفی دارد. در این مقاله به معرفی وندهای فعال گونة کهنوجی و توصیف و طبقه بندی آنها در دو زیرگروه اشتقاقی و تصریفی، به مقایسة آنها با زبان فارسی معیار پرداخته ایم. براساس داده های این پژوهش، هرچند بسیاری از وندهای کهنوجی با زبان فارسی رسمی مشترک است، با این حال، برخی از وندهای این گویش یا در زبان فارسی وجود ندارند و یا از بین رفته اند. بنابراین ریشه آنها را باید در زبان فارسی دری یا میانه دنبال کرد. از آنجا که تاکنون تحقیق مستقلی در زمینه معرفی وندهای این گویش صورت نگرفته است، توصیف و شناسایی آنها می تواند امکانات این گویش را در حوزة واژه سازی، بیش از پیش برای پژوهشگران علاقه مند مشخص سازد.