فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱٬۰۵۸ مورد.
تأثیر فعل اسنادی فارسی بر ساختمان فعل در گویش عربی عربخانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استخراج خودکار معادل های واژگانی از پیکره های دو زبانه موازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به مدد ظهور انواع فناوری های رایانه ای، پیکره های زبانی نقش بسیار مهمی در حل انواع مختلف مسائل زبانشناختی ایفا می کنند. پیکره های دو زبانه موازی در سطح جمله و در سطح واژه می توانند برای بازیابی واحدهای تک واژه ای و یا حتی چند واژه ای براحتی مورد استفاده قرار گیرند که این امر کاربردهای مفیدی در حوزه های مختلف رایانه و زبان خواهد داشت. هدف این مقاله به کارگیری یک پیکره موازی انگلیسی– فارسی از قبل طراحی شده در جهت ساخت یک مطابقه[1] (کشف اللغات) دو زبانه کارآمد با استفاده از آماره اطلاعات متقابل است. در اینجا از آماره اطلاعات متقابل استفاده می شود تا همترازی در سطح واژه بین جملات انگلیسی و فارسی پیکره مورد نظر صورت گیرد. یک پیکره زبانی همتراز شده در سطح واژه مسلماً کاربردهای زیادی از جمله در تهیه نرم افزار حافظه ترجمه، مدیریت مجموعه اصطلاحات، بازیابی اطلاعات دوزبانه، سیستم ترجمه ماشینی مبتنی بر آمار و مانند آن دارد. با استفاده از یک الگوریتم ابتکاری آزمایشی ترتیب داده شده و مقایسه ای بین برونداد همترازسازی خودکار با جملات همتراز شده توسط مترجم انسانی صورت گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که برنامه مطابقه گزارش شده در این تحقیق می تواند صحتی معادل 75 درصد را به دست آورد.
نمود واژگانی افعال مرکب در گویش بیرجندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمود از ویژگی های ساختاری و معنا شناختی فعل است که در زبان های مختلف به شیوه های متفاوت بازنمایی می شود و زمان دستوری را از زمان غیر دستوری متمایزمی کند. تاکنون دسته بندی ها ی متفاوتی از انواع نمود فعل ارائه شده است. با توجه به اهمیت مطالعه گویش های فارسی برای حفظ آنها و نیز دستیابی به قواعد متقن دستوری در گویش های مختلف فارسیدر این مقاله نمود واژگانی تداومی در افعال مرکب متناظر دارای همکرد ""کردن"" و ""داشتن"" در گویش بیرجندی بررسی شده است. داده های پژوهش نشان می دهد این افعال متناظر دارای نمودهای واژگانی متفاوتند و همکرد ""داشتن"" مفاهیم ""نهایت ناپذیری"" و ""تداوم عمل"" را به معنی فعل می افزاید. همچنین به تردید استاجی در خصوص وجود نمود مستمر در افعال مرکب دارای همکرد ""داشتن"" در زبان فارسی پاسخ داده شده است.
Nominalization in the Research Article Discussion Sections of Local and International Journals of Applied Linguistics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed at investigating the tendency of research article (RA) authors for the application of nominalization in RA discussion sections from the perspective of two discourse communities. To this end, 150 RA discussion sections were selected from local and international Applied Linguistics journals. Following the rhetorical structure analysis of the corpus and the move tagging, the authors analyzed the vertical and horizontal distribution of the nominalization types within and between the journals. The results demonstrated that international RA authors show a greater preference to use nominalization in certain moves of the discussion sections, and this can be explained by considering the move function and nominalization types. It was also revealed that a large number of nominalizations are located in some moves than others. In other words, authors use nominalization in these moves to ameliorate the style and the language of the discussion sections to sound more persuasive. Finally, fine-grained qualitative analyses are presented
فرهنگ نگاری گویشی (مطالعه موردی: بررسی فرهنگ نگاری در گیلکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران، از سرزمین هایی است که از دیرباز، زبان ها و گویش های بسیاری در آن رواج داشته است؛ ولی با وجود این تنوع زبانی در کشورمان، عمر پژوهش درباره زبان های ایرانی، چندان طولانی نیست و به صورت اساسی و تخصصی، از یک سده تجاوز نمی کند. در مواردی نیز هنوز مطالعه علمی درباره زبان ها یا گویش ها شروع نشده و آگاهی ما از برخی زبان ها و گویش های ایرانی، اندک است. یکی از روش های مورد استفاده برای معرفی زبان یا گویشی خاص، تدوین فرهنگ لغت برای آن است. به طور کلی، هر مجموعه ای از واژه های گرد آمده را می توان فرهنگ نامید؛ اما برای معرفی زبان ، چنین فرهنگ هایی مورد نظر نیستند؛ بلکه آن هایی هستند که به روشی علمی و دقیق نوشته شده باشند. سابقه فرهنگ نویسی برای زبان فارسی در کشور ما نشان می دهد که فاصله ما با فرهنگی درست و علمی، بسیار زیاد و این مسئله درباره گویش های ایرانی، بسیار متفاوت است؛ زیرا برای بسیاری از گویش ها، فرهنگ لغتی تدوین نشده و یا اگر تدوین شده باشد، برای متخصصان حوزه زبان شناسی، قابل استفاده نیست و تنها تعدادی از گویشوران، از آن ها لذت می برند. نوشتن فرهنگ لغت هایی که واژه های یک گویش را به طور دقیق معرفی کند و برای اهل زبان و متخصصان، قابل استفاده باشد، به اصولی نیازمند است که با پیروی از آن می توان فرهنگ لغاتی کم عیب تر نوشت. در این مقاله کوشیده ایم برخی اصول ضروری در حوزه فرهنگ نگاری گویشی را ذکر و بررسی کنیم و برای نشان دادن اهمیت این کار، مطالعه موردی و آسیب شناسی در حوزه فرهنگ نگاری برای زبان گیلکی صورت گرفته است. از بخش های این مقاله می توان اصول فرهنگ نگاری گویشی، فرهنگ نگاری برای زبان گیلکی و آسیب شناسی فرهنگ های گیلکی را نام برد.
بررسی زبان شناختی گویش رودباری کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کاربرد زبان های مازندرانی و فارسی در شهر جویبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کاربرد زبان های فارسی و مازندرانی در بافت های تعاملی مختلف در میان گویش وران مازندرانی شهر جویبار است. پرسش اصلی این است که کاربرد زبان مازندرانی و فارسی، با توجه به متغیرهای سن و جنسیت در بافت های مختلف اجتماعی، چه تفاوت هایی دارند. نمونة آماری پژوهش حاضر 100 گویش ور جویباری (50 مرد و 50 زن) می باشند که خود به دو گروه 25 نفره، والدین (میانگین سنی 39 سال) و فرزندان (میانگین سنی 16 سال)، تقسیم و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامة محقق ساخته در سال 1388 گردآوری شده و از آزمون های آماری غیر پارامتریک «کولموگورف اسمیرنوف» و «خی دو» برای مقایسه استفاده شده است. بررسی پاسخ های ارائه شده نشان می دهد که به طور کلی گرایش به کاربرد زبان فارسی در میان مادران بیش تر از پدران و در میان دختران بیش تر از پسران است. بررسی تأثیر متغیر جنسیت در مجموع داده ها با استفاده از آزمون آماری خی دو نشان می دهد که تفاوت بین مردان و زنان در کاربرد زبان فارسی و مازندرانی در سطح P≤0/001 است. تفاوت کاربرد فارسی و مازندرانی بین والدین و فرزندان در سطح P≤0/001 معنادار است. در نمونه مورد بررسی در این پژوهش، تأثیر بافت بر کاربرد زبان معنادار نیست.
Concordance-Based Data-Driven Learning Activities and Learning English Phrasal Verbs in EFL Classrooms فعالیت های مبتنی بر فهرست های واژگانی در بافت جمله و یادگیری افعال دو کلمه ای در کلاس های زبان انگلیسی به عنوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In spite of the highly beneficial applications of corpus linguistics in language pedagogy, it has not found its way into mainstream EFL. The major reasons seem to be the teachers’ lack of training and the unavailability of resources, especially computers in language classes. Phrasal verbs have been shown to be a problematic area of learning English as a foreign language due to their semantic opacity and structural differences between English and learners’ first languages. To examine the pedagogic potentiality of the use of corpus linguistics in the context of EFL, the present study aimed at comparing the effect of paper-based data-driven learning (DDL) activities, as a substitute for online DDL activities, with the activities designed based on dictionary entries in terms of their effect on learning phrasal verbs in both short and long run. To this end, the study adopted a quasi-experimental pretest posttest control group design. The analysis of the data collected through an immediate posttest as well as a delayed posttest showed that the DDL activities led to greater improvements by the participants. Based on the results of the study, it is argued that paper-based DDL activities can be used effectively in EFL classes to enhance learning and help learners to become more autonomous in their learning efforts.
رویکردی پیکره محور بر افعال وجهی شش متن قرن ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، کاربرد افعال وجهی در پیکرة شش متن از قرن ششم هجری (عتبه الکتبه، اسرارالتوحید، تذکره الاولیا، مقامات حمیدی، کلیله و دمنه و راحه الصدور) بررسی می شود. نتایج نشان می دهد که میزان استفاده از این نوع افعال در کنار دیگر انواع فعل چشمگیر است. در ساخت های وجهی علاوه بر فعل، صفت ها و قیدهای وجهی نیز به تقویت معانی لزوم، احتمال، توانمندی و خواستن کمک کرده اند. با توجه به معانی بافتی و کارکردی، در اثری همچون عتبه الکتبه، مفاهیم تعهد، ضرورت و... نسبت به پنج متن دیگر برجسته تر می نماید. بینش سیاسی، روایی و عرفانی، شخصیت، قدرت و جایگاه اجتماعی، عواملی هستند که در میزان به کارگیری و درجة عناصر وجهی تأثیرگذارند. این تحقیق نشان می دهد که تفاوت ژانرها به اختلاف هایی هر چند اندک کشیده می شود. ترسیم ویژگی های عمومی سبک دوره و تجربه های فردی هر نویسنده با موضوعی ارتباط دارد که به آن پرداخته است.
اطلس گویشی و گویش سنجی کرانه جنوب شرقی دریای مازندران به روش بسامد واکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش سنجی روشی کمّی برای اندازه گیری تفاوت های میان گویش های مختلف است که با محاسبه آماری مقدار این تمایزات در نمونه های گسترده ای از ویژگی های زبانی در یک منطقه گویشی به دست می آید. هدف پژوهش حاضر نیز ارائه نمونه ای از اطلس گویشی استان مازندران بر مبنای روش های گویش سنجی است. در پژوهش حاضر که مبتنی بر روش توصیفی هم زمانی و دادگان میدانی است، آوانگاشت معادل های محلّی 62 واژه مورد تحلیل انبوهه قرار گرفت و منطقه های گویشی کرانه های جنوبی دریای مازندران بر اساس بسامد واکه ها مکان یابی شده است. موادّ زبانی متشکل از 73 مصاحبه است. میانگین سنی گویشوران 36 سال، متوسط سواد آنها در حد آموزش ابتدایی و 38% آنها زن بودند. نقشه های تفسیری حاصل ضمن تعیین چهار منطقه گویشی شمال غربی، غربی، شمال شرقی، و جنوب مرکز با آلفای کرنباخ 84/0، نشان می دهد که واکه های پیشین /i/ و /a/، بیشترین شاخص تأثیر را در گوناگو نی های منطقه ای دارند.
غزلی ملمّع از ناصرالدین خطیب شفعوی به سه زبان عربی، فارسی و شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان مردم شیراز تا اواسط قرن نهم گویش خاصی بوده که با فارسی تفاوت داشته است. این گویش دنباله یکی از گویش های فارسی میانه بوده و شیرازیان آن را شیرازی می نامیده اند. کهن ترین نمونه این اشعار از قطب الدین شیرازی، سعدی، حافظ، شمس پُسِ ناصر، شاه داعی شیرازی، ابواسحاق شیرازی است که هرکدام سروده های کوتاه و بلندی به این گویش دارند. از ویژگی های این گویش وجود ساخت کنایی (ارگتیو) از ماضی ساده افعال متعدی است. دیگر تبدیل g پایانی کلمات بعد از مصوت a، و شاید سایر مصوت ها، به γ (غ) است. در این مقاله، تنها غزل ملمّع یا مثلثی که از ناصرالدین خطیب باقی مانده و یک بیت از سه بیت آن به شیرازی است شرح و معنی شده است.
نخستین پیکره نقش های معنایی زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
نخستین پیکره نقش های معنایی زبان فارسی که حدود 30.000 جمله از زبان فارسی معاصررا شامل می شود، به صورت دستی برچسب گذاری شده است. این پیکره بر اساس مفهوم نقش هایمعنایی فیلمور، لایه ای از اطلاعات مربوط به رابطهمحمول موضوعرا به ساخت نحوی پیکره وابستگی اضافه می کند. دراین مجموعه، افعال، اسم های گزاره ای و صفت های گزاره ای به عنوان محمول های جملهدر نظر گرفته شده و بنا بر نوع رویدادشان، در جمله تعیین ظرفیت شده اند. خروجی این پیکره بر اساس الگویهمایش زبان شناسی رایانه ای و پردازش زبان طبیعی(CoNLL) آماده شده است. نقش های معناییمورد استفاده در برچسب زنی معنایی شامل دو گروه برچسب های موضوعی و برچسب های نقشیهستند. برچسب های موضوعی ساخت ظرفیتی محمول های جمله را به دست می دهند و برچسب هاینقشی، افزوده های توصیف گر فعل یا کل جمله را شامل می شوند. تعداد نقش های معنایی27 مورد و تعداد موضوع های نقشی 15 مورد است. دو برچسب وجه نما و نفی هم به عنوانبرچسب نقشی مورد استفاده قرار گرفته است.
مقایسة پسوندها و پیشوندهای تصریفیِ فعل در کردیِ گورانی و فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با تحلیل ساخت تصریفیِ بیش از 200 فعل از کردیِ گورانی، به بررسی پسوندها و پیشوندهای تصریفیِ فعل در این گویش از زبان کردی و مقایسه آن با زبان فارسی معیار پرداخته می شود. این فعل ها در زمره رایج ترین و پرکاربردترین فعل های ساده در این گویش هستند. روش انجام این پژوهش از گونه توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است و ما یافته های خود را در دو گروه پسوندها و پیشوندهای فعلی، دسته بندی کرده ایم. پسوندها خود چهار دسته را در بر می گیرد: 1. شناسه ها، 2. پسوندهای فعلیِ ستاک ساز، 3. پسوندهای فعلیِ نمود ساز و 4. پسوند التزامی. در دسته بندیِ ریزتر، پسوندهای ستاک ساز شامل پسوندهای ستاک گذشته، حال ، مجهول و سببی هستند. پسوندهای نمود ساز نیز خود به پسوندهای گذشته کامل، گذشته استمراری، گذشته استمراری دور، گذشته استمراری نقلی و حال کامل تقسیم می شوند. پیشوندهای فعلی هم چهار دسته: 1. نفی، 2. امر ، 3. نهی و 4. التزامی را شامل می شوند. یافته های این پژوهش همچنین نشان می دهد که فعل در گویش گورانی دارای تصریف شمار، شخص، زمان، نمود، وجه و جهت است.
حالت نمایی در کردی سورانی (سنندجی و بانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دستور زایشی اخیر دو دیدگاه عمده راجع به چگونگی نظام حالت دهی وجود دارد. دیدگاه چامسکیایی استاندارد این است که حالت توسط هسته ی دستوری به نزدیکترین گروه اسمی از طریق یک رابطه ی مطابقه اعطا می شود (بیکر 2010). در این رویکرد حالت به عنوان تجویز کننده ی گروههای اسمی، مفهومی کاملاً نحوی دارد و ارتباط مستقیمی بین حالتهای ساختاری و روابط ساختاری گروههای اسمی پذیرنده حالت ها وجود دارد. در دیدگاه دوم، حالت-دهی توسط قواعد پیکره ای و در بخش آوایی صورت می گیرد. در این رویکرد ارتباط مستقیمی بین حالت دهی و مطابقه برقرار نیست و سلسه مراتب ساختواژی، حالت گروههای اسمی را تعیین می کند. در این مقاله بر اساس داده هایی از زبان کردی (سنندجی و بانه ای) و با مقایسه ی شباهت ها و تفاوت های این دو گونه-ی کردی از گویش کردی سورانی نشان خواهیم داد که در نظام حالت دهی گونه های مختلف از گویش سورانی از رویکردهای متفاوتی استفاده می شود.
توصیف واکه های ساده در گویش لکی نورآبادی در قیاس با زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف توصیف واکه های ساده در گویش لکی نورآبادی در تقابل با فارسی نوشتاری معیار نگاشته شده است. بر این مبنا، به دنبال مقدمه ای کوتاه مشتمل بر جای گاه این گویش در خانوادة زبان های ایرانی، به ارائه مجموعه ای از تحلیل های ساختاری در آن می پردازیم. تحلیل فوق، با تأکید بر نقش واجی کشش واکه ای در گویش، واکه های ساده در آن را در چهار دسته: 1. پسین و گرد [/u/, /:ɔ/, /ɔ/, /:ɑ/, /ɑ/]، 2. پیشین و گسترده [/i/, /:I/, /I/, /ε/, /a:/, /a/]، 3. پیشین و گرد [/У/, /:ø/, /ø/] و 4. مرکزی [/ә/, /ɜ/] ارائه و توصیف می نماید. تقسیم بندی فوق مجموعه ای مشتمل بر 16 واکه ممیز را در نظام واکه ای گویش در مقابل نظام 6 واکه ای فارسی برمی شمرد.