فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۰۶۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر درصدد یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا نظام حالت غالب در گویش هورامی متأثر از ویژگی های کلامی است یا نه؟ دوبوا (1987, 2003) معتقد است که تعیین نظام حالت در هر زبان را تنها می توان در پرتو ملاحظات کلامی و فرانحوی به صورت کامل تحلیل کرد. وی نشان داده است که برخی ویژگی های کلامی سبب به وجود آمدن گرایش کلامی ویژه ای به نام «ساخت موضوعی ارجح» می شود که ویژگی های آن منطبق با ویژگی های ساخت های نحوی «ارگتیو» است. نحوة رقابت این گرایش با سایر گرایش های کلامی که عمدتاً ویژگی هایی شبیه به نظام حالت مفعولی در حوزة نحو دارند، درنهایت، موجب تعیین نظام حالت در حوزة نحو می شود. در این مقاله نخست نشان می دهیم که با وجود مشاهدة الگوی ساخت موضوعی ارجح در کلیة ساخت های زبانی گویش هورامی، میزان تأثیرگذاری این الگو در ساخت های گذشتة ساده بیشتر از ساخت های مضارع است و همین موضوع موجب ارگتیو شدن ساخت های گذشتة ساده در این گویش می شود. سپس به این موضوع می پردازیم که سایر گرایش های کلامی رقیب نظیر گرایش «جانداری مبتدا» و «پیوستگی مبتدا»، بر خلاف ساخت موضوعی ارجح، همواره محرک الگوی حالت مفعولی در حوزة نحو هستند و تأثیر آن ها در هر دو دسته از ساخت های ارگتیو و مفعولی گویش هورامی دیده می شود ولی میزان تأثیرگذاری هریک از این دو گرایش کلامی بر مفعولی شدن انگارة حالت در این گویش متفاوت است؛ چنانکه فقط گرایش جانداری مبتدا می تواند الگوی حالت را در ساخت های غیرارگتیو در گویش هورامی به سوی نظام حالت مفعولی سوق دهد. دستاوردهای تجربی این پژوهش می تواند به لحاظ نظری مؤید رویکردهایی باشد که معتقدند پدیده های نحوی بنیادین نظیر الگوی حالت غالب، تحت تأثیر عوامل کلامی و بر اساس ملاحظات کاربردشناختی شکل می گیرند.
ماهیت نمود واژگانی فعل و رابطه آن با تکواژ ستاک ساز غیر معلوم - rā در کردی سورانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استناد به آرای وندلر (1957، 1967) و کرافت (2010)، ماهیت نمود واژگانی فعل و رابطه آن را با تکواژ ستاک ساز غیرمعلوم -rā/rē در کردی سورانی مورد مطالعه قرار می دهد. در این مقاله، که پژوهشی توصیفی-تحلیلی است، نشان داده می شود برخی از افعال با وجود ویژگی مشترک نمودی، رفتارهای متفاوتی نسبت به تکواژ -rē/rā از خود نشان می دهند؛ زیرا ساخت صوری فعل از جمله ساده و مرکب بودن آن بر پیوستن این تکواژ به فعل تاثیر می گذارد. این امر نشان می دهد که صرفاً نمود فعل ، توانایی تبیین حضور و یا عدم حضور تکواژ مذکور را در سطح نحو ندارد، بلکه صورت فعل نیز نقش مهمی را در این امر ایفا می کند. علاوه بر این، در این مقاله نشان داده می شود در بیشتر موارد آزمون های «در x زمان» و «به مدت x زمان» نمی توانند وجه ممیزه معیاری برای تمایز گذاشتن رخدادهای «کرانمند» و «ناکرانمند» باشند. این امر سبب می شود که این آزمون ها نتوانند نقش محوری در تمایز گذاشتن رخدادها براساس نمود واژگانی در کردی سورانی ایفا کنند. افزون براین، مقاله حاضر گویای این مطلب است که هیچ رابطه مستقیمی بین ساخت غیر معلوم و کرانمندی وجود ندارد، زیرا تکواژ rā/rē- هم در رخدادهای کرانمند و هم ناکرانمند قابلیت پیوستن به فعل را دارد.
بررسی صوری و معنایی تکرار در گویش کردی سورانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ویژگی های فرایند تکرار در گویش کردی سورانی بررسی می شود و با ساخت تکرار در زبان فارسی، از حیث صوری و معنایی، مطابقه داده می شود. از حیث صوری، ساخت تکرار را هم از نظر صرفی و هم از نظر آوایی بررسی می کنیم و، از حیث معنایی، مفاهیمی که بیشتر در ساخت تکرار رخ می دهند مدّ نظر است. در این راستا، با استفاده از دیدگاه موراوچیک (١٩٧٨)، ویژگی های صوری و معنایی تکرار را بررسی می کنیم و سپس به بیان ویژگی های صوری و معنایی این ساخت در سورانی و مقایسه آن با فارسی می پردازیم. در پایان، نتیجه می گیریم که از حیث ویژگی های صرفی ساخت تکرار در دو زبان مثل هم است، از حیث ساخت آوایی، همان طور که انتظار می رود، در ساخت های تکرارِ دو زبان تفاوت هایی وجود دارد و، از حیث ویژگی های معنایی، بسامد مفهوم افزایش کمیت در هر دو زبان بیشتر است.
توصیف و بررسی دستگاه فعل در گویش دلواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق توصیف دستگاه فعل در گویش دلواری است. داده های مورد نیاز تحقیق را یکی از نگارندگان که خود گویشور دلواری است، جمع آوری کرده است. روش انجام کار به صورت معرفی و توصیف عملکرد ستاک های حال و گذشته، صفت مفعولی و مصدر، پیشوندهای فعلی تصریفی، و پیشوندهای اشتقاقی است. گویش دلواری دارای دو نوع علامت مطابقه فعلی است. در افعال زمان گذشته متعدی، از پی بست های ضمیری و در سایر افعال از شناسه های فعلی استفاده می شود و، در تمام موارد، فعل از نظر شخص و شمار با فاعل منطقی جمله مطابقت می کند.
بررسی واژگان خویشاوندی هورامی براساس معیار های مورداک
حوزههای تخصصی:
به رغم مطالعات بسیاری که با هدف توصیف مسائل زبان شناختی زبان های ایرانی انجام گرفته اند، مسائل معنی شناختی و مردم شناختی این زبان ها تا حدی مورد غفلت بوده است. این مسأله به ویژه در مورد زبان ها و گویش های غرب کشور مصداق پیدا می کند. مطالعه حاضر در پی آن است تا با بهره گیری از مفاهیم نظری موجود در معنی شناسی و انسان شناسی، به ویژه آرای مورداک، واژگان خویشاوندی و مفاهیم مرتبط با آن را در زبان هورامی، گونه ای که در شهر پاوه بدان تکلم می شود، مورد بررسی قرار دهد. در نتیجه این پژوهش تعداد 63 واژه خویشاوندی هورامی، شامل 27 واژه نسبی، 18 واژه سببی، 9 واژه ناتنی و 9 واژه خویشاوندی جمعی، استخراج شده و بر اساس معیارهای مورداک و ارزشهای چندگانه هر کدام طبقه بندی شدند.
بحثی درباره گویش شناسی متون فارسی عبری دوره نخست: وجود لغات شرقی در برخی متون جنوب غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واکاوی موردی فرایند درک نوشتاری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
در چند دهه اخیر، تحقیقات مرتبط با کشف فرایند های درک نوشتاری (خواندن) در زبان های اول و دوم فراگیرندگان زبان با استفاده از روش برون فکنی اندیشه، سیری افزایشی را نشان میدهد. در مقاله حاضر، دادههای بیانی یک دانشجوی کرهای را که بر اساس روش برون فکنی اندیشه به دست آمده است، تحلیل میکنیم تا بدین وسیله،الگوی خواندن او را از طریق راه کار های مورد استفاده اش برای حل مشکلات هنگام خواندن متن تعیین کنیم. این تحقیق با استفاده از روش سطح یک گزارشهای کلامی هم زمان درمدل اریکسون و سایمون [3] (1993) انجام شده است. دادههای بیانی شرکت کننده کرهای نشان میدهد که او هنگام تعامل با متن،برای مقابله با مشکلات درک متن، از راه کار های استنباطی یا مربوط به فرایند مرتبه بالا تر درک و راه کار های متنی یا مربوط به فرایند مرتبه پایین تر درک بهره گرفته است.فرایند های مرتبه بالا تر درک به ترتیب فراوانی، در حوزههای فراشناختی، ارزیابی و استنباط قرار دارند. درباره فرایند های مرتبه پایینتر درک، این دانشجو بیشتر، از راه کار رمز شکنی واژگانی استفاده کرده و بنابر این، مدل خواندن او از نوع تعاملی- استنباطی است. نتایج این پژوهش به درک بهتر تعامل فراگیرندگان زبان فارسی با متن، شناسایی حوزههای مشکل آفرین در این بخش و نیز طراحی روشهای آموزشی مفید تر برای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان کمک می کند.
فرهنگ های عمومی یک زبانة فارسی از منظر برآورده کردنِ نیاز کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متأسفانه تاکنون برآورده کردن نیاز مخاطب در فرهنگ های فارسی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. هدف این مقاله بررسی پنج فرهنگ عمومی یک زبانة فارسی، یعنی لغت نامة دهخدا، فرهنگ فارسی معین، فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ فارسی امروز و فرهنگ سخن، از منظر برآورده ساختن نیاز کاربران و میزان رضایت آنان از این فرهنگ هاست. برای دستیابی به این مقصود، کاربران مورد نظر به سؤالات پرسش نامه ای پاسخ دادند، با برخی از آنان مصاحبه ای انجام شد و نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری محک خورد. اصول کلی این تحقیق شامل شناسایی نیازهای ارجاعی کاربران، میزان رضایت آنان از فرهنگ ها و بررسی رابطة این نیازها با متغیرهای اجتماعی، همچون سن کاربران، میزان تحصیلات و نیز رشتة تحصیلی آنان، بوده است. در این تحقیق، مشخص شد که رشتة تحصیلی کاربران، در میزان استفادة آنان از فرهنگ، یافتن اطلاعات در بخش های مرتبط در فرهنگ، و همچنین رضایت کاربران از فرهنگ های موجود، عامل مؤثر و تعیین کننده است.
Структура словарной статьи и структура значений многозначного слова в ментальном лексиконе (на примере слова форма) (ساختار مدخل و ساختار معانی کلمات چندمعنایی در مجموعه واژگان ذهنی (بر پایه کلمه форма))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مقایسه ساختار مدخل های فرهنگ ها و ساختار معنایی کلمات در مجموعه واژگانی ذهنی انسان می پردازد. ساختار مدخل را می توان به عنوان یک ساختار سلسله مراتبی کلمات چندمعنایی که بر اساس تجزیه و تحلیل متون تهیه شده است، بررسی کرد. این ساختار سلسله مراتبی در فرهنگ های گوناگون به اشکال مختلفی تجلی یافته است؛ ولی معانی گوناگون مربوط به یک کلمه چندمعنایی دارای سلسله مراتب قرارگیری ویژه خود هستند. تعیین این معانی به میزان کاربرد گویشوران بستگی دارد و معمولاً با سلسله مراتب موجود در فرهنگ های لغت مطابقت ندارد. بر پایه معانی و تصورات همگانی از کلمه форма برای پنج گروه اجتماعی نشان داده شده است که تعداد معانی پرکاربرد و سلسله مراتب آنها در مجموعه واژگان ذهنی برای گروه های اجتماعی گوناگون متفاوت است.
بررسی فرآیند ارتقاء اسم ملکی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی، درون حوزة کسرة اضافه، گاه عنصری به نام اسم ملکی به عنوان گروه نحوی حامل نقش معنایی مالک حضور دارد که به دلیل بازبینی مشخصه، جابه جا می شود و به حوزة بالاتر می رود. در تحلیل های زبان شناختی آراء مختلفی از بودن یا نبودن حرکت عنصر ملکی ارائه شده است. در این مقالة می کوشیم با رویکردی مشخصه بنیاد، فرایند یاد شده را در چارچوب مفاهیم نظری برنامة کمینه گرا تبیین کنیم و تحلیلی همگون و متفاوت از انگیزة حرکت و جابه جایی این سازه ارائه دهیم. در این مقاله در تقابل با تحلیل قمشی (1997) و به پیروی از تحلیل ریتر (1991 و 1992) محل ترکیب اسم ملکی را مشخص گر گروه اسمی کوچک قرار می دهیم و سپس برای بازبینی مشخصة «+معرفه»، آن را به جایگاه مشخصگر گروه تعریف ارتقاء می دهیم. بدین ترتیب به لحاظ ردهشناختی، زبان فارسی جزو زبان هایی قرار می گیرد که ساخت ملکی معرف مانند دارند.
تفاوت های گفتار و نوشتار در آموزش مهارت گفتاری زبان فارسی به غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
در مقالة حاضر، به جایگاه گونه گفتاری در آموزش زبان پرداخته شده و رویکردهای آموزش سنتی و جدید در این حوزه معرفی گردیده است. آنگاه وضعیت آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان، در سطوح ابتدایی تا پیشرفته، و نقش مهارت گفتاری بررسی و بر اهمیت تفاوت های گفتار و نوشتار در روند یادگیری تأکید شده است. بخش پایانی مقاله حاوی دسته بندی و توضیح پرکاربردترین تفاوت های واجی، صرفی و نحوی فارسی گفتاری با فارسی نوشتاری از نظر تدریس به غیر فارسی زبانان است. داده های مقاله عمدتاً از دو طرح پژوهشی زبان فارسی (صفارمقدم، 1386) و فارسی گفتاری (صفارمقدم، 1391)، که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به انجام رسیده و از مجموعه های آموزشی عمده به شمار می آیند، گرفته شده و، ضمن استفاده از منابع کتاب خانه ای، بر اساس تجربه نگارنده، تنظیم و تدوین گردیده اند. با توجه به محدودیت مدرسان غیر ایرانی و بسیاری از استادان ایرانی به لحاظ تخصص زبان شناسی، کوشش شده است که از پیچیدگی بیان و کاربرد اصطلاحات تخصصی در حد امکان احتراز گردد. محتوای مقاله بخشی جدایی ناپذیر از هر برنامه آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان، که با هدف یادگیری مهارت گفتاری طراحی گردیده، محسوب می شود. از این رو، تسهیل در آموزش زبان فارسی و، درنهایت، کمک به ارتقای سطح و جایگاه فرهنگی ایران در دانشگاه ها و مراکز علمی خارج از کشور از نتایج آن است.
گویش روستای اردکول و متون کهن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراهم آوردن داده های زبانی برای تدوین فرهنگی که جامع تمام واژه های زبان فارسی باشد، سال هاست که مورد توجه سازمان های فرهنگی ـ پژوهشی و برخی از پژوهندگان زبان و ادب فارسی قرار گرفته است. بی تردید تداوم این سنت پسندیده فرهنگی و رفع کاستی ها و نقائص فرهنگ های موجود، نیازمند بررسی دقیق تمام متون فارسی، اعمّ از خطی و چاپی، و همچنین گردآوری گویش های مختلف زبان فارسی است. در همین راستا، این مقاله می کوشد با استفاده از واژه های موجود در گویش روستای اردکول، از روستاهای بخش زیرکوه قاین، معنی تعدادی از واژه های کمیاب و مبهم به کار رفته در متون کهن فارسی را تعیین کند. این واژه ها در فرهنگ های موجود ثبت نشده، یا صورت و معنی ضبط شده برای آنها ناقص و مشکوک است.
مطالعة تطبیقی شیوة بازنمایی کنشگران ایرانی و غربی در پروندة هسته ای ایران در رسانه های بین المللی (الگوی 2008 ون لیون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف تحلیل گفتمان انتقادی، بررسی روابط نابرابر و سلطه گرانة حاکم بر رسانه و ایجاد آگاهی، بینش و نگاه انتقادی در مخاطبان رسانه هاست و انگاره اجتماعی- معنایی نحوة بازنمایی کنشگران اجتماعی (Van Leeuwen, 2008) چارچوب نظری مناسبی برای پژوهش در این حوزه در اختیار زبان شناسان و تحلیلگران گفتمان قرار می دهد. در تحقیق حاضر، پنجاه خبر و مقالة منتشر شده در رسانه های معتبر بین المللی که در دو ماه پایانی سال 2010م دربارة پروندة اتمی جمهوری اسلامی ایران منتشر شده اند، در چارچوب انگارة یادشده بررسی و نحوة بازنمایی کنشگران اجتماعی دو طرف منازعه (ایران- غرب) تحلیل می شود تا میزان بی طرفی یا جانبداری این رسانه ها در بازنمایی نقش آفرینان این کشمکش بین المللی آشکار شود. نتایج پژوهش مؤید این واقعیت است که با وجود ادعای بازنمایی بی طرفانة وقایع توسط خبرگزاری ها و مطبوعات مهم بین المللی، جریانی هدفمند از سازکارهای زبانی و اجتماعی در مطالب منتشر شده توسط آن ها دربارة پروندة اتمی ایران دیده می شود: کنشگران اجتماعیِ طرف ایرانی، هم ازنظر حجم و محتوا و هم به لحاظ نحوة نام دهی و هویت دهی، به شیوه ای متفاوت با کنشگران غربی بازنمایی می شوند و تصویری غیرمنطقی و ستیزه جو از ایشان نشان داده می شود؛ درحالی که کنشگران طرف دیگر منازعه با همدلی بیشتر و به عنوان افرادی منطقی و صلح طلب معرفی می شوند.
درباره وند / u ـ / در گونه زبانی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گونه های زبانی از نظر ویژگی های مختلف آوایی- واجی، صرفی- نحوی و واژگانی با یکدیگر تفاوت دارند. از جمله ویژگی های صرفی گونه کرمانی، پسوند / u - / است که در این گونه زبانی، کاربرد و حوزه عمل کردی گسترده دارد. این وند با پیوستن به عناصر قاموسی مختلف، مجموعه ای متنوع از مفاهیم مختلف را پدید می آورد. امروزه، اگر چه به دلیل نفوذ گونه معیار، از میزان زایایی این پسوند کاسته شده است، همچنان در گفتار گویشوران کرمان، این پسوند به کار می رود. مفاهیمی که پسوند / u - / به عنصر پایه می دهد، عبارت اند از: تصغیر، صمیمیت، تحقیر، فراوانی، دارندگی، تشبیه، توصیف، معرفگی و... . پسوند مورد بحث، بدین صورت، هویت صرفی خود را آشکار می کند؛ همچنین به دلیل دارا بودن قابلیت زیاد برای واژه سازی، امکان ترکیب شدن با بسیاری از مقوله های واژگانی را به منظور خلق اقلام واژگانی جدید دارد.
در پژوهش حاضر، با تکیه بر انواع متون گفتاری شفاهی و کتبی همچون مشاهده و ثبت گفتار گویشوران بومی منطقه و نیز گرد آوری داده های مرتبط از طریق متونی همچون مثل ها، داستان ها، حکایت ها و نمونه های گفتاری، در شناخت ساختار و نقش این عنصر واژه ساز در گونه کرمانی کوشیده ایم.
نقد و معرفی کتاب: مطالعات بختیاری: واج شناسی، متن، واژه نامه. اریک آنونبی و اشرف اسدی، اوپسالا، انتشارات دانشگاه اوپسالا، 2014
حوزههای تخصصی:
کشور ایران با تنوع قومی و زبانیِ بسیار گسترده، همواره از اهمیت ویژه ای برای مطالعاتِ فرهنگی و زبانی برخوردار بوده است اما متأسفانه تحقیقاتِ انجام گرفته پیرامون میزانِ زوال یا بقای گونه های زبانی، در بسیاری از موارد، خبر از رو به زوال بودنِ آنها در آینده ای دور یا نزدیک دارد (بشیرنژاد، 1390). از طرفی دیگر، علیرغم تلاش های گسترده در مراکز پژوهشیِ داخل و خارج از کشور، بخش اعظمی از این سرمایه های زبانی بدون بررسی باقی مانده و یا نیازمند مطالعه و تحقیق بیشتر است. اریک آنونبی در راستای ثبت و ضبط جنبه های مختلف این گنجینه های زبانی، با مطالعاتِ خود از سال 2003 بر روی گویش ها و زبان های رایج در ایران، به ویژه گویش های جنوب غربی ایران، سرآغازِ پروژه ای عظیم در مطالعات گویشی را رقم زده است، که بازنمود آن را می توان در تدوینِ وبگاهِ اطلسِ زبان های ایران مشاهده کرد، که در زمان نگارشِ این نوشته، مراحل آغازی و آزمایشی خود را طی می کند. همچنین، به تازگی انتشارات دانشگاه اوپسالای سوئد کتابی با عنوان ""مطالعات بختیاری: واج شناسی، متن، واژه نامه"" منتشر کرده است که اریک آنونبی و اشرف اسدی، در این کتاب، با نگاهی زبان شناختی، به مطالعه و بررسی بخش های مختلف زبان بختیاریِ گونة شهر مسجدسلیمان پرداخته اند. نگارندگان این اثر بر این باورند که این پژوهش تلاشی است در جهت پاسخ گویی به برخی از سؤالات و ابهاماتی که درکتاب لوریمر (1922)، دربارة بختیاری، مطرح شده و تا به امروز بدون پاسخ مانده است.
تمایز جنس مؤنث و مذکر در گویش تاتی خلخال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان تاتی یکی از زبان های ایرانی شما ل غربی است که در نقاط مختلفی از ایران (به نام تاتی جنوبی و گاه آذری) و خارج از آن (تاتی شمالی) رواج دارد و بسیاری از ویژگی های کهن زبانی را حفظ کرده است. تاتی جنوبی در مناطق جنوب غربی قزوین، اشتهاردِ کرج، دو بخش شاهرود و خورش رستم خلخال، طارم علیا و خویین، در خویین استان زنجان، دیزمار، کرینگان، کلیبر، کلاسور آذربایجان شرقی، و بخش های جیرنده و فاراب رودبار رواج داشته و دارد. تمایز جنس (مذکر، مؤنث و خنثی) یکی از مباحث مهم زبان شناسی است. به طور کلی جنس در زبان ها به دو صورت دستوری و غیردستوری یا طبیعی خود را نشان می دهد. گرچه در زبان تاتی خلخال تمایز جنس دستوری در مقوله های اسم، ضمیر (ضمیر شخصی، اشاره، مبهم و ملکی) و فعل به چشم می خورد، اما تا حال تحقیقی در این زمینه صورت نگرفته است. آنچه در این مقاله آمده بررسی جنس از منظر دستوری و طبیعی در زبان تاتی است. در این زبان اسم های مؤنث در حالت فاعلی مفرد، با داشتن پی بست بدون تکیه -a؛ ضمایر ملکی با -ə؛ و فعل ها با -â از نمونه های مذکر خود تمایز دارند. در بخشی از مقاله به جنس طبیعی تاتی اشاره ای شده است. در تاتی، علاوه بر واژه هایی که بر جنس مؤنث و مذکر دلالت دارند، تکواژهایی نیز یافت می شود که در آغاز بعضی از واژه ها ظاهر می شوند تا جنس آن را تعیین کنند. در انتهای مقاله تعدادی از اسم های مذکر و مؤنث تاتی فهرست شده اند.