مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
کارگران
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
105 - 116
هدف از مطالعه حاضر، بررسی ارتباط حمایت اجتماعی با خودتنظیمی و رابطه آن با فعالیت بدنی اوقات فراغت کارگران ایران می باشد. این پژوهش توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری آن، کارگران ایران و نمونه آماری به روش تصادفی طبقه ای ساده از 15 استان، به تعداد 388 کارگر می باشد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه "مشارکت در فعالیت بدنی اوقات فراغت"، "حمایت اجتماعی" و "خودتنظیمی" (کائی گانگ لی ،2010) انجام شد. برای توصیف داده ها از آمار توصیفی و برای تحلیل روابط از رگرسیون تک متغیره و چند گانه استفاده شد (05/0 p<). برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. یافته های تحقیق نشان داد بین حمایت اجتماعی وخودتنظیمی، ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. لذا حمایت های اجتماعی و کمک هایی که از سوی دوستان و به ویژه اعضای خانواده می شود، تاثیر بسزایی در افزایش خودتنظیمی دارد. همچنین، بین خودتنظیمی و فعالیت های بدنی اوقات فراغت رابطه مثبت و معنی دار برقرار است؛ یعنی اگر افراد بخواهند در زمان فراغت شان بیشتر و به طور مداوم به فعالیت های بدنی بپردازند، باید اهدافشان را مدیریت و سازماندهی نمایند. لذا پیشنهاد می گردد که آحاد جامعه به منظور برخورداری از فواید مشارکت در فعالیت های بدنی اوقات فراغت و افزایش سلامت جسمانی، برنامه ریزی را در فرایند روزمره خود مورد تاکید قرار دهند.
شرم اجتماعی بیکاری: مطالعه زمینه ای در میان کارگران بیکارشده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۱۶۰-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
این مطالعه بر اهمیت توجه به ابعاد اجتماعی و روانی بیکاری و نقش نهادهای حمایتی در کاهش آثار منفی آن تأکید دارد. در شرایط دشوار اقتصادی و تنگناهای حاکم بر بنگاه های تولیدی، توجه بیش ازپیش به کارگران به عنوان سرمایه های ارزشمند کشور و موتور محرک توسعه اقتصادی ضروری به نظر می رسد. ناامنی شغلی و بیکاری می تواند تأثیر عمیقی بر زندگی شخصی و آینده شغلی افراد داشته باشد و آن ها را با بحران هایی نظیر ازدست دادن هویت، مشکلات اقتصادی و خانوادگی مواجه کند. این مقاله با بررسی تجربه بیکاری و پیامدهای روانی و اجتماعی آن در میان کارگران بیکارشده در تهران، در پی فهم فرآیند مواجهه و کنارآمدن کارگران با بیکاری و آسیب های ناشی از آن است. مطالعه حاضر با رویکرد تفسیری-کیفی و روش نظریه زمینه ای (داده بنیاد) برساخت گرا اجرا شده است. پژوهشگران برای گردآوری داده های موردنیاز، در سه نقش کارگر، محقق و کارمند یکی از نهادهای حمایتی در میدان تحقیق حضور یافته اند و داده ها از طریق مصاحبه با ۳۷ کارگر بیکارشده گردآوری شد. مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع دردسترس و نظری انتخاب شدند. داده ها نیز در چهارچوب نظریه زمینه ای برساخت گرا، طی سه مرحله کدگذاری اولیه، متمرکز و نظری تحلیل شد. یافته ها نشان داد تجربه بیکاری دارای ابعاد گوناگونی ازجمله ننگ اجتماعی بیکاری، بحران هویت، بحران اقتصادی، بحران خانوادگی، تجربه شرمساری و روان رنجوری است که درنهایت همگی ذیل مقوله «شرم اجتماعی بیکاری» صورت بندی شده اند. این مقوله ابعاد مختلفی از تجربه طرد، تجربه شکست شخصی و ناتوانی در کامیابی را به دنبال دارد.
رابطه سازگاری اجتماعی و حمایت اجتماعی با سلامت خانواده در کارگران: مطالعه موردی شهرک های صنعتی اردکان
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
23 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارگران شرکت های صنعتی برای عملکرد موثرتر نیاز به گستره ای از ویژگی ها دارند. یکی از این ویژگی ها، سلامت خانواده است. هرچه فرد از سلامت خانواده بیشتری برخوردار باشد، انگیزه های بیشتری برای انجام بهتر کار دارد. کارگران به عنوان نیروی انسانی، نقش مهمی در بهره وری شرکت دارند و بهره وری بالاتر باعث می شود، شرکت بتواند رقابت پذیر باشد و به فعالیت های خود ادامه دهد. برهمین مبنا، شرکت های صنعتی، در کنار ویژگی ها و مهارت های فنی کارگران، تمرکز ویژه ای بر سلامت خانواده آنان دارند و تلاش می کنند آن را ارتقا بخشند. علیرغم گستردگی کارگران و نقش مهم آنها در بهره وری صنایع در ایران، توجه به سلامت خانوادگی کارگران چندان مورد توجه تحقیقات اجتماعی نبوده اند. با با این تفاصیل، هدف پژوهش حاضر این است که رابطه سازگاری اجتماعی و حمایت اجتماعی را با سلامت خانواده کارگران صنعتی مورد بررسی قرار دهد.روش: این پژوهش در چارچوب روش شناسی کمی و با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، کارگران شرکت های صنعتی شهرستان اردکان بوده است که تعداد آنان بالغ بر 3000 نفر است. از این تعداد، 400 نفر در صنایع شیشه، کاشی و سرامیک، ماشین آلات، و ذوب و تولید آهن، با استفاده از نمونه گیری احتمالی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش سلامت خانواده، سازگاری اجتماعی، و حمایت اجتماعی، به ترتیب پرسشنامه هاوشتات و همکاران (1985)، بل و والش (2015) و واکس و همکاران (1986) بوده اند. تمامی این پرسشنامه در تحقیقات پیشین در ایران مورد استفاده قرار گرفته و اعتبار آنها تایید شده است. به علاوه، جهت سنجش پایایی آنها از ضریب آلفا کرانباخ استفاده شد که ضریب آن برای سلامت خانواده، حمایت اجتماعی، و سازگاری اجتماعی به ترتیب 89/0، 66/0، 89/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده و داده ها در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، حمایت اجتماعی با سلامت خانواده رابطه مثبت و معنی دار (307/0) در سطح (01/0P<) دارد. همچنین، نتایج ناظر بر این است که سازگاری اجتماعی با سلامت خانواده رابطه مثبت و معنی دار (**222/0) در سطح (01/0P<) دارد. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد، سازگاری اجتماعی و حمایت اجتماعی قادر هستند، حدود 15/0 از تغییرات سلامت خانواده را تبیین کنند.نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که حمایت اجتماعی و سازگاری اجتماعی می توانند سلامت خانواده کارگران را تحت تاثیر قرار دهند. براین اساس، شرکت های صنعتی با حمایت اجتماعی و ایجاد زمینه های سازگاری اجتماعی می توانند سلامت خانواده را ارتقا داده و به بهره وری نیروی کارشان کمک کنند. امری که در نهایت به بهبود کارایی شرکت های صنعتی می انجامد.
زیست کارگری ایرانیان در جنوب قفقاز؛ وضعیت اشتغال، ساعات کار و دستمزد (از اواخر قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اواخر قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم میلادی نیروی کار ایرانی در قفقاز تجربه های زیسته متفاوت از آنچه که در ایران داشت، پشت سر گذاشت که یکی از مهمترین این تجربه ها در زمینه نوع اشتغال، ساعات کار و دستمزد آنان اتفاق افتاد. براین اساس هدف مقاله حاضر واکاوی تجربه زیسته این افراد در زمینه های یاد شده است. لذا تلاش شده تا با رویکرد تاریخ از پایین و الهام گیری از روش شناسی «ادوارد پالمر تامپسون» به این پرسش پاسخ داده شود که نیروی کار ایرانی در قفقاز در سپهرهای حیات اجتماعی؛ یعنی اشتغال، ساعات کار و دستمزد چه تجربه ای پشت سر گذاشت و این تجربه چه نسبتی با هستی طبقاتی آنان داشت؟ نتیجه مطالعات که مبتنی بر گردآوری داده ها از منابع آرشیوی است، نشان می دهد: هستی طبقاتی مهاجران ایرانی با تجربه زیسته آنان در یک رابطه علت و معلولی قرار داشت؛ یعنی نیروی کار ایرانی به علت نوع هستی طبقاتی (عدم برخورداری از سرمایه مادی، ابزار تولید و دانش و مهارت) که داشتند، بیشتر در صنعت نفت، معادن، کشاورزی، اسکله ها و غیره به عنوان کارگر بیش از 12 ساعت کار می کردند اما به لحاظ دریافتی مالی در پایین ترین سطح قرار داشتند. بدین صورت که با توجه به نوع کاری که انجام می دادند میانگین بین 12 تا 21 روبل دریافت می کردند که مقداری از آن بابت جریمه و رشوه کم می شد.
مناسبات کارگری در کارخانه ی قند آبکوه (1315-1325ش) به روایت اسناد آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
در دوره ی پهلوی اول به دنبال سیاست های اقتصادی و در روند صنعتی شدن کشور کارخانه هایی در شهرهای مختلف ایران پدید آمد. در این میان، کارخانه های قند و شکر جایگاه ویژه ای داشت. هدف از تأسیس این کارخانه ها دستیابی به استقلال اقتصادی و سیاسی در برابر دولت روسیه بود. در کارخانه ی قند آبکوه که در 1315ش شروع به کار کرد، افرادی به عنوان کارگر، کارمند و کشاورز، استخدام شدند. این نوشتار بر آن است تا با تکیه بر روش تحقیق تاریخی و با استفاده از اسناد آرشیوی و مجموعه مصاحبه های تاریخ شفاهی موجود در آستان قدس رضوی به بررسی وضعیت رفاهی، آموزشی و بهداشتی کارگران و مناسبات آن ها با کارفرمایان در این کارخانه بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد مسئولین کارخانه ی قند آبکوه تا حد امکان انتظارات معیشتی و رفاهی کارکنان را مرتفع کرده اند و مدیران آن گام های اساسی در حوزه ی بهداشت و درمان، آموزش، و به طور کلی، رفاه کارکنان برداشته اند. در امور مالی نیز بازرسان نظارت شدیدی را بر قراردادهای خرید، سرمایه گذاری ها، نحوه ی کشت کشاورزان و خرید بذراعمال می کردند که در اسناد بازتاب پیدا کرده است.
قانون کار یا آیین نامه ای دولتی؛ تحلیلی در باب زمینه های تنظیم و تصویب نظامنامه کارخانجات و مؤسسات صنعتی: 1309- 1315 ه.ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامع ترین مقرراتی که در حدفاصل سال های 1304 تا 1320 برای تنظیم روابط کار در ایران به تصویب رسید، نظامنامه کارخانجات و مؤسسات صنعتی در سال 1315 بود. تا سال 1309، قوانین و مقررات دولت در حوزه کار و تأمین اجتماعی، فقط کارمندان دولت را شامل می شد. در حدفاصل سال های 1309 تا 1315 نیز، تنها کارگران شاغل در طرح های راه سازی و راه آهن و برخی کارگران تابع اداره کل صناعت و فلاحت، مشمول مقررات حداقلی در زمینه دریافت غرامت برای جبران حوادث ناشی از کار، در قالب صندوق های احتیاط شدند؛ اما با تصویب نظامنامه کارخانجات در سال 1315، تمام کارگران شاغل در کشور مشمول این مقررات شدند که در مؤسساتی با بیش از ده نفر کارگر مشغول به کار بودند . نوشته حاضر، با استفاده از روش باز ترکیب گری و با بهره بردن از اسناد منتشر نشده آرشیوی، به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه زمینه هایی موجب تصویب نظامنامه مؤسسات و کارخانجات صنعتی در سال 1315 شد؟ مدعای ما در نوشته حاضر این است که تلفیق دو تجربه مهم دولت در این دوره، زمینه را برای تدوین و تصویب نظامنامه کارخانجات فراهم کرد. نخست، نظامنامه کارخانجات تلاشی برای به سامان کردن روابط کاری در این دوره، در قالب سازوکار صندوق های احتیاط ادارات طرق بود که بر اساس آن تمام هزینه خدمات اجتماعی بر دوش عملجات قرار می گرفت و کارفرمایان و دولت جز در مواردی بسیار کلی، از هرگونه مسئولیتی مبرا بودند و دیگری تجربه بلدیه ها در تنظیم امور صحی و بهداشتی مناطق شهری بود که در آن با هماهنگی مدیران کارخانجات، شرایط بهداشتی چنین محیط هایی، تنظیم می شد. بر این اساس، هدف مقاله حاضر زمینه یابی تصویب نظامنامه ای است که تا سال 1320 به مبنای ارائه خدمات اجتماعی به گروه های مختلف عملجات ایرانی بود.
بررسی ارتباط بین میزان فعالیت های ورزشی و سرمایه اجتماعی در بین کارگران کارخانجات منتخب تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش مدیریت ورزش سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
28 - 42
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر ورزش بر سرمایه اجتماعی کارگران کارخانجات منتخب تبریز به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کارگران این کارخانه ها به تعداد 960 نفر و بر اساس فرمول کوکران 274 نفر که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها در مورد متغیر سرمایه اجتماعی و میزان فعالیت بدنی از پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایائی 81/0 در قالب لیکرتی 5 گزینه ای استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده گردید. برای توصیف متغیر های کیفی به محاسبه درصد و توزیع فراوانی و برای توصیف متغیرهای کمی به محاسبه شاخص های مرکزی و پراکندگی اقدام شده است. در ارتباط با آمار استنباطی و آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و رگرسیون چندگانه استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان داد میانگین سرمایه اجتماعی کارگران در حد پایینی است و همچنین همبستگی معنادار، مثبت و مستقیمی بین اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی و در کل سرمایه اجتماعی با میزان فعالیت های ورزشی وجود دارد. یعنی افرادی که برنامه زمانی منظمی برای ورزش اختصاص می دهند، از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردارند.