فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۷٬۹۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ولادیمیر مینورسکی از مهمترین ایران شناسان قرن بیستم است و آثار پژوهشی او از تنوع زیادی در مطالعات جغرافیایی، تاریخی و ادبیات ایران برخوردار است. مسئله این مقاله بررسی رویکرد و روایت ولادیمیر مینورسکی از چگونگی تحول و تکامل جامعه ایرانی است که تلاش شده با بررسی مهمترین آثار و ویژگی های مطالعاتی او به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که از نظر وی چه عواملی باعث ماندگاری جامعه ایرانی و تحول در تاریخ این کشور شده است. در پژوهش حاضر زوایای جدید و ناشناخته ای از فعالیت های ایرانشناسی مینورسکی روشن می شود. مهمترین آنها که وجه تمایز وی با سایر ایرانشناسان خارجی نیز محسوب میشود، ورود او به خلق تئوری و طرح نظریه جدید برای تشریح و درک عمومی تاریخ ایران بعد از اسلام است. این نظریه بر مبنای دو مفهوم «میان پرده ایرانی» و «اسلام ایرانی» شکل گرفته و استوار یافته ا ست که در مقاله حاضر به بررسی آنها پرداخته می شود.
تاریخ نگاری شیعیان امامی مذهب در آغاز دوره ی غیبت کبری (نمونه موردی: تثبیت نظریه وجود و غیبت امام زمان(عج))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علما، اندیشمندان و بزرگان امامی مذهبی از ابتدای امر غیبت تاکنون، با روش های مختلف به رفع شبهات و تثبیت نظریه ی وجود و غیبت امام عصر(عج) پرداخته اند. در این میان چهار اثر الغیبه نعمانی، کمال الدین صدوق، ارشاد مفید و الغیبه طوسی که در اولین سده ی پس از آغاز غیبت کبری، به رشته ی تحریر درآمده اند، در تثبیت این نظریه نقش بسزایی داشته اند. در پژوهش حاضر چگونگی کوشش برای تبدیل نظریه ی وجود و غیبت امام زمان(عج)، به تصوری اجتماعی با تکیه بر منابع یاد شده و با استفاده از رویکرد نظریه ی تحلیل گفتمان و اصطلاحات تخصصی نظریه ی گفتمان لاکلا و موفه مورد بررسی قرار گرفته است. براساس بررسی انجام شده، مؤلفان این آثار با جایگزین نمودن دال خالی غیبت به جای دال مرکزی گفتمان تشیع امامی (ائمه) و مفصل بندی وقته هایی حول محور این دال، پس از گذشت بیش از یک قرن به تدریج توانستند از نظریه ی وجود و غیبت دوازدهمین امامِ شیعیانِ امامی تصوری اجتماعی ایجاد کنند. در نتیجه به سهم خود در رفع بحران ایجاد شده در گفتمان تشیع امامی و باور امروز شیعیان امامی به غیبت دوازدهمین امام شان و شناخت آنان با شاخصه ی «منتظر» بودن، تأثیرگذار باشند.
بررسی نهضت توابین از دیدگاه ابراهیم بیضون
حوزههای تخصصی:
جنبش توابین به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی و یارانش یکی از مهترین جریانات سیاسی – مذهبی در تاریخ اسلام بعد از نهضت عاشورا است که جهت انتقام از قاتلان امام حسین انجام گرفت. این جنبش شیعی از ابعاد اجتماعی مورد توجه تاریخنگاران مدرن عرب از جمله ابراهیم بیضون قرار گرفته است. ایدئولوژی اصلی جنبش توابین توبه و پشیمانی بدلیل عدم همراهی با امام حسین در واقعه عاشوراست. نهضت توابین علاوه بر مبانی و اصول مذهبی دارای ابعاد سیاسی تشکیل حکومت علوی بود، که نظریه خروج آنها بر ضد حاکم ظالم زمینه ساز قیامهای بعدی شیعه بر ضد نظامهای اموی و عباسی شد. بررسی و واکاوی نهضت توابین از دیدگاه ابراهیم بیضون با روش تحلیلی-تفسیری، مسأله اصلی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد.
تأثیر تفکرات ابن تیمیه بر جریان های سلفی معاصر
حوزههای تخصصی:
سلفی گری همواره یکی از مسائل مهم و بحث برانگیز در مسیر تفکر اسلامی بوده است و ذهن محققین و پژوهشگران بسیاری را به خود معطوف کرده است. قرن هفتم هجری را می توان نقطه عطفی در جریان اندیشه سلفی در دنیای اسلام دانست؛ در این دوره ابن تیمیه عقاید بنیادگرایانه اهل حدیث و حنابله را به صورت یک جریان فکری ارائه کرد. این جریان فکری تحت عنوان سلفی گری پس از چند قرن مسکوت ماندن شعله ور گردید و گسترش یافت. سه اقلیم مهم و تأثیرگذار مصر، عربستان و هندوستان هر کدام به نوعی تحت تأثیر این جریان بنیادگرایانه قرار گرفتند. مسئله مورد نظر پژوهش پیش رو این است که اولاً تأثیر تفکرات ابن تیمیه بر بنیادگرایی در هر کدام از این مناطق، با تکیه بر بررسی شخصیت های برجسته این تفکر، تا چه حد بوده است و ثانیاً ظهور این تأثیرپذیری در افراد مختلف با توجه به اقلیم های متفاوت چگونه بوده است. این تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش کتابخانه ای و مراجعه به اسناد و کتاب ها و نیز استفاده از اینترنت انجام گرفته است. بر اساس، یافته های پژوهش حاکی از آن است که تفکرات سلفی و بنیادگرایانه ابن تیمیه پس از سال ها مسکوت ماندن به یکباره رونق گرفتند و پیروان بسیاری در نقاط مختلف یافت؛ اما تأثیرپذیری این افراد از افکار ابن تیمیه با توجه به عوامل مختلفی از جمله محیط جغرافیایی، شرایط زندگی و شخصیت افراد متفاوت بود و در نقاط مختلف بازخورد متفاوتی داشت.
کارکرد سیاسی پزشکی در عصر اول عباسی (237 132)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهیابی پزشکان به دربار برای درمان خلیفه و درباریان، زمینه ساز ورودشان به عرصه قدرت و سیاست بود. بررسی نحوه ارتباط خلفا و پزشکان، جایگاه ممتازشان در نزد خلفا و درباریان، تأثیرگذاری در عرصه سیاست و موقعیت مالی آنها ازجمله مباحث مغفول مانده در حوادث عصر اول عباسی است. این مقاله می کوشد بر اساس رویکرد ارتباط سلامت،[1] در نگاهی کارکردی به توضیح و تبیین حضور پزشکان در دربار خلفای عباسی بپردازد و نشان دهد پزشکان چگونه بر برنامه های سیاسی خلفا تأثیر می گذاشتند. نیز نشان دهد به رغم نفوذی که پزشکان در دربار داشتند و گاه فرامینی صادر می کردند، یا به مناصبی دست می یافتند، از گزند منازعات سیاسی به دور نبوده و نفوذ سیاسی شان فارغ از همدلی و همراهی با خلیفه، ناپایدار و بسته به نظر شخص حاکم بوده است.
واکاوی نقش طیب حاج رضایی در کودتای 28 مرداد 1332
حوزههای تخصصی:
پس از سقوط رضا شاه در شهریور 1320، پسرش محمدرضا با تلاش های محمدعلی فروغی و خواست متفقین بر سریر قدرت نشست. هرچند در ابتدای حکومت پهلوی دوم، آزادی های سیاسی برقرار شد و فضا برای تنفس احزاب و گروه های سیاسی بوجود آمد، اما همین آزادی موجب گردید که رفته رفته مخالفان حکومت از گوشه و کنار سر بر آورده، نوای اعتراض سر دهند و درصدد به لرزه درآوردن پایه های سلطنت پهلوی و سپس نابودی آن شوند. در چنین شرایطی که هیاهوی اعتراض از هرسو شنیده می شد، دولت و شاه از هر وسیله ای برای پیش بردن امیال و خواسته های خود سود می جستند. یکی از این ابزارهای کارآمد، گروه هایی از افراد جامعه بودند که با توسل به زور بازو و قبضة چاقو به اهداف خود دست می یافتند. این افراد که با کارهایی چون چاقوکشی، درگیری لفظی و فیزیکی با مردم، زورگویی و گاهی قتل و خونریزی باعث ارعاب مردم می شدند، به حربه ای در دست دولت بدل گردیدند. یکی از این افراد که به عنصری دولتی بدل شده بود و در راستای امیال حکومتی گام بر می داشت، طیب حاج رضایی بود. نقش او را به طور گسترده در حادثة 9 اسفند 1331، کودتای 28 مرداد 1332، دخالت در حوزه های انتخاباتی مجلس هجدهم و درگیری با عوامل ملی گرای مخالف شاه می توان مشاهده کرد. تغییر موضع ناگهانی طیب حاج رضایی و روی گردانی وی از رژیم شاه و روی آوردن به نهضت امام خمینی(س)، جنبة دوم زندگانی طیب را تشکیل می دهد، به طوری که نقش وی را در قیام ضد حکومتی پانزده خرداد 1342 به وضوح می توان مشاهده کرد. بدین ترتیب، این مقاله با شیوة توصیفی- تحلیلی و با هدف شناخت نقاط تاریک کودتای سال 1332 به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که طیب حاج رضایی با چه هدفی در این کودتا شرکت کرد، چه نقشی در کودتا ایفا نمود و عملکرد او چه تاثیری در روند وقوع کودتای 28 مرداد داشت#,
کارکرد نهاد حِسبَه در برقراری امنیت اجتماعی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نهاد های تشکیلات اداری حکومت های مسلمان که در برقراری بخشی از امنیت اجتماعی شهرها و حفظ اخلاق عمومی و سلامت فضای کسب و کار و رعایت امور شرعی در جامعه، نقش مهمی برعهده داشت، دیوان احتساب یا حِسبه بود. این نهاد بنابر ضرورت اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، وابسته به تشکیلات قضایی پدید آمد، اما گستره وظایف آنْ امور اقتصادی، اجتماعی و امنیت عمومی جامعه اسلامی را دربرگرفت. در این مقاله ضمن تبیین کارکردهای مختلف نهاد حِسبَه، نقش آن در تأمین امنیت اجتماعی و حفظ ارزش ها و هنجارهای دینی در جامعه بررسی می شود. یافته پژوهش نشان می دهد که برآیند کارکردهای این نهاد در حوزه نظارت بر اجرای مسائل شرعی و حفظ اخلاقیات جامعه و در حوزه اقتصادی که حفظ نظم و سلامت امور اقتصادی و نظارت بر عملکرد اصناف و بازاریان بود، به برقراری امنیت اجتماعی شهرها منجر می شد.
ساختار و گونه های نهادهای علمی و آموزشی افریقیه در عصر بنوحفص (625 941ق)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بنوحفص (625 941ق) که ابتدا به عنوان والی دولت موحدین (515 668ق) بر تونس فرمان می راندند با زوال موحدین، اعلام استقلال کردند و ابوزکریای اول (625 647ق) با انتخاب شهر تونس به عنوان پایتخت افریقیه، اداره امور این سرزمین را به دست گرفت. در این زمان، حمله مغول در شرق، ادامه جنگ های صلیبی در مصر و شام، سقوط تدریجی اندلس به دنبال نبرد عقاب (609ق) و آشفتگی مغرب اقصی در آستانه استیلای بنی مرین (614 869ق) باعث کندی حرکت علمی و رکود مراکز و نهادهای آموزشی جهان اسلام شده بود. استقرار دولت بنوحفص و تأمین امنیت منطقه تونس و حمایت امرای بنوحفص و اختصاص اوقاف، زمینه ساز مهاجرت دانشمندان از اندلس و سایر نقاط جهان اسلام به افریقیه شد که گسترش علوم و معارف اسلامی، راه اندازی کتاب خانه های غنی، تأسیس نهادهای آموزشی و بالندگی جامع زیتونه و مدرسه شماعیه را به دنبال داشت. این نوشتار گذشته از ارائه گزارشی تاریخی در این باره، به اصول و مبانی آموزش حفصیان با تکیه بر مذهب مالکی، رویکردهای علمی آموزشی در قلمرو حفصیان و گونه شناسی مراکز علمی و آموزشی تأسیس شده در قلمرو حکومتی آن ها می پردازد.
مدیریت تعارض انبیاء اولوالعزم با طاغوت
حوزههای تخصصی:
بهره مندی از یافته های روان شناختی در تحلیل تاریخی؛ یک مرور انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای کاربرد یافته های روانشناختی در تحلیل های تاریخی یک زیربنای نظری قوی وجود دارد چرا که روان شناسی مطالعه رفتار انسان در حال و تاریخ مطالعه رفتار و تجربه انسان در گذشته است. به نظر می رسد برای این کاربرد دو دوره به هم مرتبط می توان قائل بود؛ در دوره نخست دیدگاه های رویکرد روان تحلیل گری فرویدی در تحلیل ویژگی های شخصیتی رهبران سیاسی مورد استفاده قرار گرفت و تصمیم رهبران سیاسی در شکل گیری رویدادهای تاریخی را با چنین نگاهی تفسیر کردند. مشکلات رویکرد روان تحلیل گری باعث ظهور رویکرد دوم یعنی دیدگاه-های روان شناسی بین نسلی در تحلیل های تاریخی شده است به گونه ای که تغییر در روش های فرزندپروری به پیش برنده تغییرات اجتماعی دانسته شد و این اعتقاد بوجود آمد که نگرش ها و رفتارها با کودک و سیر تکاملیِ فرزندپروری، تاریخ را شکل می دهد. برای چنین ادعای تاریخی، شواهد نظری روان شناختی (دیدگاه ویگوتسکی) وجود دارد اما همچنان فقدان حمایت تجربی را می توان ضعف عمده این رویکرد دانست. در این مقاله این ادعاها با یک رویکرد انتقادی مرور خواهد شد و در پایان به منظور بهره مندی از دانش روان شناسی در تحلیل تاریخی توصیه هایی خواهد شد.
بازیابی فرهنگ ایران باستان در دورةآلِ بویه: مشروعیت سیاسی حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد حکومت و اعمال قدرت توسط یک فرد یا گروه و تداوم و پذیرش آن توسط مردم،همواره از دغدغه های اصلی حاکمان و فرمانروایان در جوامع مختلف بوده است که اغلب از آن به عنوان تلاش برای کسب مشروعیت سیاسی یاد می شود. از آنجا که امیران بویه ای در زمانی کوتاه از زندگی ساده قبیله ای به حاکمیت منطقه وسیعی دست یافتند و از قبل الگو و برنامه ای مناسب برای حفظ و تداوم قدرت نداشتند، ناگزیر بودند که این الگو را از شهریاران پیش از اسلام به ویژه ساسانیان که در سده چهارم هجری قمری ارج و منزلت بسیاری در نزد مردم داشتند، اقتباس و با شرایط زمان منطبق کنند. بنابراین آلِ بویه برای این که حکومتشان توسط مردم بهتر پذیرفته شود، در صدد برآمدند تا با بهره گیری از مفهوم سیاسی سلطنت در ایران باستان یعنی الهی بودن حکومت، وراثت و عدالت به حکومت خود مشروعیت ببخشند. در این پژوهش تلاش بر آن است تا با استخراج اطلاعات از منابع و پژوهش ها و با استفاده از رویکرد تاریخی و روش تحلیلی و توصیفی، به اقدامات آلِ بویه برای کسب مشروعیت بپردازد.
بازتاب اوضاع اقتصادی و رفاه اجتماعی قرن پنجم در سفرنامه ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرنامه ها منابعی هستند که با استفاده از آن ها می توان به بررسی مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دینی، تاریخی، جغرافیایی، نوع لباس، خوراک و آداب و رسوم و غیره پرداخت. در میان سفرنامه های فارسی، سفرنامه ناصر خسرو را شاید بتوان دقیق ترین منبع در نوع خود به شمار آورد. توصیف ناصر خسرو در این اثر از مکان ها، جوانب مختلف را در بر می گیرد. یکی از این جنبه ها توجّه به وضعیّت اقتصادی مناطق است. وی با دقّت، به توصیف اوضاع اقتصادی مناطقی که در طی سفر از آن ها عبور کرده، از جمله وضعیّت تجارت، کشاورزی، صنعت و عوامل موثّر بر رشد اقتصادی شهرها و نیز شاخص های رفاه مانند عمارت ها، تولیدات کشاورزی و مشاغل پرداخته است. رونق و شکوفایی اقتصاد شهرها بیشتر به عواملی چون: تدبیر حاکمان، شرایط اقلیمی، رواج تجارت و تنوّع مشاغل بستگی داشته است. بر اساس توصیف های ناصر خسرو، مصر از جهات مختلف، از اقتصاد و رفاه بهتری برخوردار و از نظر شکوه عمارت ها، تنوّع محصولات و گوناگونی مشاغل در میان شهرها شاخص بوده است. این تحقیق به روش کتابخانه ای و اسنادی و تحلیل محتوا انجام گرفته است.
تصویر زن ایرانی در سفرنامه های فرانسویان از اوایل دوره قاجار تا انقلاب مشروطه بر اساس نظریه بازنمایی استوارت هال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرنامه نویسان فرانسوی عصر قاجار در گزارش های خود، به مسأله ی زنان توجه ویژه ای نشان داده اند. از آن جایی که زنان شهری کارکردی متفاوت با زنان روستایی در ایران داشتند، این موضوع بازتابی جدی در سفرنامه های آنان داشت. پژوهش حاضر، با استفاده از نظریه ی بازنمایی استوارت هال و روش توصیفی تحلیلی تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که نگرش سفرنامه نویسان فرانسوی نسبت به زنان ایران در دوره قاجار چگونه بوده است؟ در پاسخ می توان این مدعا را مطرح کرد که دو نگرش کلی در مقوله ی زن از این سفرنامه ها قابل استنباط است: نگرش تحسین آمیز و دیگر، نگاه شرق شناسانه نسبت به زن ایرانی. نگاه نخست، بیشتر مثبت و نگاه دوم تا حدودی منفی است. یافته های دیگر پژوهش نشان می دهد که هرچند سیاحان فرانسوی در سفرنامه هایشان، زن ایرانی را از جهات متعددی مورد توجه و گاه آنان را مورد ستایش قرارداده اند و توصیف های آنان با توجه به محدودیت هایشان در مطالعه ی زنان جامع بوده است؛ ولی در بازنمایی این مؤلفه ها چندان موفق عمل نکرده اند.
شالبافی در جامعه ایران؛ بررسی تحولات تجارت شال در عصر قاجار (1209- 1344ه .ق/1795-1925م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین صنایع دوره قاجار، صنعت شالبافی بود. ابریشم و پشم ایران افزون بر کاربرد در تولید انواع قالی و پارچه ابریشمی، در بافت محصولی به نام شال استفاده می شد. با تثبیت دولت قاجار و حمایت برخی از دولت مردان، شالبافی به صنعتی مهم و با ارزش تبدیل شد. شهرهای کرمان، مشهد و کاشان به تدریج به مراکز شالبافی تبدیل گشته و نقش مهمی در رشد و بالندگی این صنعت ایفا کردند. همزمان با گسترش صنعت شال در کشور، این کالا علاوه بر اهمیت سیاسی و اجتماعی، از جنبه های اقتصادی و تجاری نیز جایگاه ویژه ای پیدا کرد؛ تا آنجا که می توان در پژوهشی مستقل این مسائل را مورد واکاوی قرار داد. شناخت سیر تحولات تجارت صنعت شال، همان امری است که این پژوهش در نظر دارد با مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به اسناد کنسولی بجای مانده از دوره قاجاریه و نیز به روش توصیفی- تحلیلی به آن پاسخ دهد. مسائل محوری مقاله دو مورد است: اولاً ویژگی ها و کاربرد شال در جامعه ایران عصر قاجار چیست؟ و مهم تر آن که وضعیت تجارت این کالا در دوره قاجار چگونه بوده است؟ دستاورد پژوهش نشان از آن دارد که در جامعه ایران از شال استفاده های متنوعی می شده و دارای کاربد های فراوانی بوده است. همچنین با گسترش صنعت شالبافی در کشور، تجارت آن نیز در دستور کار دولت قاجار قرار گرفت و صادرات آن در کنار دیگر محصولات آغاز به کار کرد.
تاریخ نگری محدث قمی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدث قمی بخش عمده ای از آثار علمی خود را به نگارش تاریخ اختصاص داد. علی رغم استقبال گسترده از آثار تاریخی وی، درباره نگرش تاریخی او پژوهش درخوری انجام نگرفته است. در این مقاله با نگاهی نوپردازانه به متن آثار تاریخی محدث قمی بینش تاریخی نویسنده ترسیم گردید و روشن شد آغاز و پایان هستی را جلوه ای از مشیت الهی می داند که برای جهان و آفرینش آرمانی در نظر گرفته شده است. محدث قمی نقش رهبران دینی و حاکمان را در سعادت و یا شقاوت جامعه برجسته می داند. تعریف و فایده مندی تاریخ از نظرگاه محدث قمی شرح تجارب و احوال گذشتگان است و این تجربه انگیزی تاریخ، فایده و سودمندی روشنی در زندگی مادی و معنوی انسان دارد و راه رسیدن به کمال را به سالکان می نمایاند. بدین سان، می توان گفت اساس اندیشه و فهم تاریخ نگاری محدث قمی بر اهمیت به ایده تحکیم ایمان و اعتقادات مذهبی جامعه شعیه استوار شده است. او تاریخ را کاربردی و مردمی می نگریست و می کوشید در زمانی که تألیف آثار علمی به زبان عربی ارزش بود به زبان فارسی و به شکلی روان اندیشه های خود را مکتوب کند.
جایگاه تشیع در اندلس در مقایسه با مذاهب دیگر (تحلیلی بر علل گسترش نیافتن تشیع در اندلس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسلمانان از سال ۹۲ تا ۸۹۸ ق/۷۱۱ تا ۱۴۹۲ م، در اندلس حضور داشتند و این منطقه بخشی از دنیای اسلام محسوب می شد. با بررسی جایگاه تشیع در اندلس، این مسئله برای ما آشکار می شود که در دوره حاکمیت مسلمانان در این سرزمین، تشیع نفوذ و گستردگی نداشت و اندلس وضعیت متفاوتی با مناطق شرقی خلافت داشت.
عواملی چند موجب شد که در این منطقه از جهان اسلام، تشیع نتواند از کثرت جمعیت برخوردار شود. این عوامل را می توان این گونه برشمرد: فعال نبودن اصحاب و راویان روایات ائمه(ع) در آنجا؛ حضور نداشتن گسترده قبایل و خاندان های شیعی؛ حاکمیت امویان که مخالف هرگونه اندیشه و تفکر با بن مایه های شیعی بودند؛ حاکمیت مذهب اوزاعی و بعد از آن مالکی که مخالف تفکر و اندیشه های شیعی بودند. این مقاله در پی بررسی این عوامل است.
بررسی مسئله تغییر تابعیت اتباع ایران و عثمانی و واکنش دولت ایران نسبت به آن در فاصله سال های 1900-1922م/ 1317-1341ه.ق از خلال منابع و اسناد ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجاورت دو حکومت ایران و عثمانی و مشابهت های فرهنگی و تاریخی آن ها سبب شد در دوره قاجار تعداد بی شماری از اتباع دو طرف به دلیل مشکلاتی که در وطن خود با آن مواجه بودند به کشور همسایه مهاجرت و تغییر تابعیت دهند. اگرچه شماری از مهاجرین نیز در ابتدا ضمن زندگی و کسب وکار در کشور همسایه، تابعیت خود را حفظ کرده، ولی پس از مدتی تابعیت خود را تغییر می دادند. از اینرو این موضوع مهم است که دلایلی باعث می شد این افراد، تابعیت خود را تغییر دهند و واکنش دولت ایران در قبال تغییر تابعیت اتباعش چگونه بود؟. این مقاله با روش کتابخانه ای اسناد موضوع را مورد بررسی و نتیجه حاصل نشان می دهد دلایلی چون اختلافات مذهبی، بدرفتاری مأمورین و دولت ها، بیرون آمدن اتباع از قید قوانین کشور خود و شرایط اقتصادی موجبات تغییر تابعیت افراد زا فراهم می اورد و این امر اغلب با اعتراضات پی درپی دولت ایران همراه بود.
نگرش قبیله ای ترکمانان سلجوقی و تقابل آن با الگوی ملکداری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش قبیله ای ترکمانان به حکومت و الگوی ملکداری ایرانی دو گفتمان رقیب در دوره سلجوقی بودند که هر کدام تلاش می نمودند تا رقیب را از صحنه بیرون کنند، یا این که نگرش دیگر را تحت سلطه قرار دهند. در نگرش قبیله ای حکومت متعلق به تمام قبیله بود و خاندان حاکم به نمایندگی از آنها به حکومت می پرداخت. این نوع نگرش که نماینده اصلی آن امرای ترکمان بودند، قدرت رییس قبیله را محدود به سنت های ایلی می-نمود. اما در الگوی ملکداری ایرانی که در ابتدا برای ترکمانان بیگانه بود، قدرت در دست فرمانروا متمرکز بود. وی جایگاه فرابشری داشته و سایه خدا بر روی زمین بود و از این رو صاحب اموال و انفاس بوده و قدرت مطلق داشت. دیوانسالاران ایرانی مروّجان اصلی این نوع تفکر بودند و تعارض امرای ترکمان با وزرای ایرانی در قالب تقابل دو نگرش به حکومت قابل بررسی است. مقاله حاضر تعارض این دو نگرش را از مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر ساختار حکومت سلجوقی دانسته و بر آن است که با رویکردی تحلیلی به بررسی نگرش قبیله ای سلجوقیان و بویژه امرای ترکمان و تقابل آن با الگوی ملکداری ایرانی بپردازد. بر اساس آن چه در این مقاله حاصل شد، غزهای سلجوقی در بدو ورود به ایران تفکری محدود به سنت های قبیله و توأم با تمرکزگریزی داشتند و علیرغم تلاش های عناصر دیوانسالار ایرانی و موافقت سلاطین سلجوقی، نگرش قبیله ای امرای ترکمان پس از دوره خواجه نظام الملک که تحت تأثیر الگوی ملکداری ایرانی بود، با شدتی بیشتر نمود یافت که سبب تضعیف جایگاه دیوانسالاران و پیکارهای مداوم میان شاهزادگان و امرای سلجوقی بود.
هم نشینی اسکندر و ارسطو در روایات ایرانی
حوزههای تخصصی:
دربارهٔ پیوند اسکندر و ارسطو در تاریخ و ادبیات گزارش ها و روایت ها و افسانه هایی وجود دارد. در واقع این پیوند، یکی از مهمترین پیوندهای مثبت میان فرزانگان و سیاستمداران است. چه نه سیاستمداری بزرگتر از اسکندر در تاریخ دیرین جهان به این اندازه از نامداری رسیده و نه امروز کسی را بلندمرتبه تر از ارسطو در دانش عهد باستان می شمارند. تا آنجا که گاه او را نخستین دانشمند راستین (Genuine Scientist) می دانند. اگرچه آن دو تنها سه سال در کنار یکدیگر بودند، تا پایان عمر اسکندر، نامه نگاری جای درس و مشق مکتبی را گرفته بوده است. اسکندر و ارسطو هر دو در ایران، نه به اتفاق که در میان برخی از گرایشها، ستوده شده اند. این پژوهش پس از بررسی روندِ ایرانی مآبی اسکندر و ارسطو در سپهر فرهنگ و ادب ایرانی، تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که آیا ستودگی این دو و برجستگیِ هم نشینی آنان بر اساس ویژگی های ذاتی آنان بوده و یا بیش از آنکه به آنان مرتبط باشد، به خودِ ایرانیان برمی گردد؟