فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۷۹٬۰۷۷ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
99 - 119
حوزههای تخصصی:
اخلاق، بخش مهمی از ادب تعلیمی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. به گونه ای که در زبان فارسی آثار بی شماری، با موضوع ادب تعلیمی و سرشار از آموزه های اخلاقی به وجود آمده اند. وجود اندیشه های اخلاقی در شعر و نثر فارسی که از فرهنگ و تربیت دینی بهره می گیرد به ادبیّات و متون فارسی غنای خاصی بخشیده است. طب القلوب نقشبندی، رساله ای عرفانی است که محتوای ارزشمند و پرمایه ای را در زمینه مسائل اخلاقی، تربیتی و دینی در خود جای داده است. در این کتاب، اصطلاحات طبی فراوانی آمده است: نام داروها، اشاره های متعدد به اصول طبی قدیم، نام بیماری ها و غیره. نقشبندی این اصطلاحات را در بیشتر موارد به صورت تشبیه به کاربرده تا پیام اخلاقی و عرفانی خود را بیان کند. نویسنده، در این کتاب، مضامین تعلیمی، اخلاقی و عرفانی را به بهترین شکل بیان نموده است. این مقاله کوششی است به روش توصیفی- تحلیلی در بیان علت پیدایش اوصاف نکوهیده اخلاقی، نسخه شفابخش عرفانی و حصول ملکات فاضله انسانی، با تکیه بر کتاب طب القلوب. یافته ها و نتایج این پژوهش حاکی از آن است که اگرچه فضایل عرفانی و اخلاقی در طب القلوب بیش تر مورد تأکید است؛ امّا رذایل اخلاقی و سرزنش و نکوهش آن ها هم ذهن و فکر نویسنده را به خود مشغول کرده است و در نوشته او نمود یافته است.
ظرفیت های فقهی و فرا فقهی در تدوین فقه های معاصر
منبع:
فقه و فقاهت سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
85-118
حوزههای تخصصی:
فقه معاصر واژه ای برای پرداختن به مباحث و مسائل فقه های تخصصی و فقه های مضاف است. فقه معاصررا می توان قسیم فقه فردی به شمار آورد که به بررسی مسائل فقهی مورد نیاز جامعه امروزی با رویکرد اجتماعی می پردازد و با توجه به گستردگی و پیچیدگی مسائل اجتماعی، لازم است این گونه مسائل با رویکرد اجتماعی در فقه شیعه مورد تفقه قرار گیرد و نیازهای اساسی جامعه امروزی را فراهم نماید. با توجه به اینکه فقه معاصر به بررسی مسائل مربوط به جامعه و اجتماع و نهادهای مربوط به آن می پردازد، ضروری است که ظرفیت های فقهی و فرافقهی در این باره مورد توجه و واکاوی قرار گیرد ودر این نوشتار این عنوان با روش توصیفی و کتابخانه ای مورد بررسی قرار می گیرد. فضای صدور، خطابات قانونیه و منطقه الفراغ به عنوان دیدگاه های فقهی و مباحثی نظیر نگاه سیستمی به فقه، فهم اجتماعی نص، زمان ومکان به عنوان دیدگاه های فرا فقهی مورد واکاوی قرار گرفته است.
البنية السردية في رواية الشوك والقرنفل ليحيى السنوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ الروایه تضم الشخصیه والحدث والفضاء، فالأولى أن تتم دراستها بناء على النظریه السردیه ویرجع الهدف من هذه الدراسه وفق البنیه السردیه هو إضفاء شیء جدید لحقل الدراسات السردیه، وروایه الشوك والقرنفل أرضیه خصبه لتلك الدراسه بصفتها الأبرز لما كُتب وأشد وقعًا وتأثیرًا فی نفس القارئ؛ لأنها تحكی الواقع المریر والظلم للشعب الفلسطینی. ویرجع سبب اختیارنا لهذه الروایه إلى بیان التاریخ المأساوی للقضیه الفلسطینیه، ونعتمد فی هذا المقال على المنهج البنیوی لما تحوی الروایه من نصوص یوجب تفكیكها وتفصیل ما تضم بین سطورها من عناصر سردیه، ومن هذا المنطلق نحاول أن نکشف عن مدی مقدره السنوار فی توظیف هذه العناصر أداهً للتعبیر عن واقع فلسطین المأساوی. وتوصّل البحث إلى أن السنوار حسن استعمال مكونات البنیه وأجاد توظیف تلك العناصر السردیه، قاصدًا - عبر إمتاع القارئ بالدور الذی تتخذه الشخصیه من ثانوی، وأساسی، الذی لا یمكن حذفها والتنازل عنها بوصفها الشریان النابض للروایه، والعصب الحی للعملیه السردیه برمّتها- أن یسرد فترات من تاریخ المقاومه وکفاح الشعب الفلسطینی للحریّه والتحریر وصمودهم أمام الظلم، وبالتالی أدّی مهمته تجاه أرضه ووطنه.
اعتقاد به پیامبران در باور علویان تخته چی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش و اهمیت پیامبران و چهارده معصوم در اعتقادات و آیین های علویان تخته چی انجام شده است. پژوهش به طور خاص به بررسی نحوه تأثیرگذاری پیامبران و امامان در ساختار دینی، مناسک و آموزه های علویان و ارتباط آن ها با تصوف می پردازد. برای دستیابی به این هدف، از بررسی متون تاریخی و دینی علویان و تحلیل های محققان در حوزه تصوف استفاده شده است. منابعی همچون اشعار، دعاها و متون مذهبی علویان که ادعای ارتباط تنگاتنگی با پیامبران و امامان دارند، بررسی شده اند. همچنین، آثار محققان در مورد علوی های تخته چی و جایگاه پیامبران در آن، مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته های این مقاله بدین صورت می باشد که علویان تخته چی به ویژه حضرت محمد (صلوات الله علیه) را به عنوان شخصیتی مرکزی و مهم در معراج و آیین های علوی می دانند. شروع و پایان اکثر مناسک علوی با ذکر نام پیامبر و بسم الله نشانگر اهمیت اوست. امامت به عنوان ادامه دهنده راه پیامبر در اجرای احکام الهی، جایگاه ویژه ای در میان علویان تخته چی دارد. امامان از نسل پیامبر و به ویژه دوازده امام به عنوان رهبران معصوم از جانب خداوند انتخاب شده اند و علویان به مهدویت و بازگشت امام دوازدهم باور دارند. در مناسک علویان همچون آیین جمع، گلبانگ ها و دعاهایی که توسط رهبران مذهبی خوانده می شود، جایگاه نبوت و امامت را به تصویر می کشد و این آیین ها با ذکر نام پیامبر و امامان آغاز و پایان می یابد
قلمرو علم اخلاق از حیث منبع و روش در منظومه معارف اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
۵۰-۲۷
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوری منابع از طریق مطالعه کتابخانه ای، ضمن به رسمیت شناختن مرز میان سه دسته معرفت دینی، به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چه نسبتی میان علم اخلاق با دو دانش همجوار خود، یعنی علم فقه و علم کلام، از جهت منبع و روش وجود دارد.پرسش اصلی این پژوهش بدین قرار است که حدود و قلمرو علم اخلاق در منظومه معارف دینی از دو جهت منبع استخراج و نیز روش استنباط چگونه ارزیابی می شود. فرضیه نخست این است که علم اخلاق از جهت منبع با علم فقه اشتراک دارد و با علم کلام تنها در منبع شهود متفاوت است. فرضیه دوم آن است که علم اخلاق از حیث روش با دو علم فقه و کلام تفاوت دارد و در آن کمتر از دقت های علمی با رویکرد اجتهادی بهره برده شده است. هدف تحقیق تعامل و پیوند علمی و منطقی این سه دانش در راستای کاربست تفقه قرآنی در حوزه استنباط معارف دینی است.
جریان شناسی اخلاق سلوکی - اجتهادی و تربیتی حوزه های علمیه ایران در یکصد سال اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
۸۶-۵۱
حوزههای تخصصی:
در بازخوانی تاریخ اندیشه اخلاق پژوهان مسلمان می توان سه جریان و چهار رویکرد را از یکدیگر بازشناخت: جریان های عقل گرا، نص گرا و جریان عرفانی که به ترتیب رویکردهای اخلاق عقلی، اخلاق نقلی، اخلاق عرفانی و با ترکیب انها رویکرداخلاق تلفیقی را شکل داده اند. امتداد تلاش های علمی عالمان مسلمان در نهاد علمی دیرپای حوزه های علمیه پس از صدها سال فراز و نشیب در آخرین ایستار خود، شاهد شکل گیری هشت جریان علمی بوده است. این جریان ها حاصل کنش ورزی علمی و دغدغه های تربیتی عالمان شیعه در حوزه های علمیه ایران بوده است. این جریان ها عبارت اند از جریان سلوکی عرفانی، جریان اخلاق اجتهادی، جریان ترویج عملی معارف اخلاقی، جریان دعایی و مناسکی و جریان تربیت اجتماعی، جریان کلامی حکمی اسلامی، جریان فلسفی نوین(فلسفه اخلاقی) و جریان علمی تجربی. پژوهش حاضر با روش تحلیل مضمون فشرده و رهیافت کل نگر به توصیف و تبیین کوتاه پنج جریان نخست پرداخته و سه جریان بعدی را به جهت گستردگی و تنوع درون گفتمانی به تحقیق مستقلی واگذارده است. این مقاله عهده دار ترسیم نقطه کانونی هر گفتمان و معرفی مهم ترین چهره ها و آثار هر یک از جریان های پنج گانه است.
بررسی تحلیلی نسبت خُلق و ملکه در اندیشه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
۱۹۱-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
تحویل ملکه به خُلق، تصوری رایج اما نارسا در گفتگو درباره ملکه است. بین ملکه و خلق از نظر مفهومی و مصداقی تفاوت هایی وجود دارد. ملکه معنای عام تری از خلق دارد. ملکه در آثار فارابی و ابن سینا در سه حوزه خلق، صنعت و نطق مورد به کار رفته است. این مقاله نشان می دهد که محدود کردن ملکات به خلقیات نادرست است؛ و در نتیجه در سطح مفهومی آنچه به دنبال «ملکه نفسانی» در تعریف خلق می آید، مقوم معنایی خُلق است و نمی توان به مثابه قید یا توضیح اضافه به آن نگریست و تعریف خُلق یعنی «ملکه نفسانی که به سهولت و بدون تأمل عمل می شود» نمی تواند به «ملکه نفسانی» تقلیل یابد. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی به بررسی معانی و کاربردهای خُلق و ملکه در اندیشه فارابی و ابن سینا پرداخته و تفاوت های آن ها را روشن می سازد.
بررسی تطبیقی اراده الهی ازمنظرعلامه حلی و فیاض لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۹
۱۳۶-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
مسئله «اراده الهی» از جمله مباحث کلامی است که متکلمان اسلامی دیدگاه های متفاوتی در مورد آن ارائه نموده اند. ما در این مقاله با روش کتابخانه ای و با مراجعه به آثار کلامی، به بررسی تطبیقی مساله اراده الهی ازدیدگاه دو اندیشمند برجسته مدرسه حلّه و اصفهان، یعنی «علامه حلی» و «فیاض لاهیجی»خواهیم پرداخت. یافته های تحقیق نشان می دهد که علی رغم شباهت های این دو متفکر، آنها در ذاتی یا فعلی بودن اراده اختلاف نظر دارند. از این رو علامه حلی اراده را صفت ذات می داند ولی فیاض قائل به حدوث اراده است و اراده اجمالی را همان علم می داند که صفت ذات خواهد بودو تحقق اراده به معنای حدوث را اراده تفصیلی و صفت فعل می داند. اما علت اختلاف دیدگاه در این دو حوزه فکری تفاوت درنگاه معرفت شناسی آن هاست؛ زیرا رویکرد متکلمان درمدرسه حلّه درقبال«اراده الهی»رویکردی فلسفی است، اما در مقابل متکلمان مدرسه اصفهان علاوه بر رویکرد فلسفی رویکردی نص گرایانه را نیز دنبال می کنند.
صورت بندی و مبانی اصل «بی طرفی» در اندیشه اخلاقی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
۱۷۰-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین اصول اخلاقی در اندیشه امام خمینی التزام به اصل «بی طرفی» در ارزیابی و داوری آراء و اعمال افراد فارغ از هر گونه نسبتی است که از لحاظ دینی، ملّیت، گرایش سیاسی و رابطه خویشاوندی با ما دارند. با توجه به یافته های مقاله این اصل در کلام امام با تعابیری همچون «داشتن نظر سالم و بی طرف»، «بی نظری»، «اظهارنظر آزادانه و بدون حبّ و بغض و تعصب»، «حکم به خوبی یا بدی عمل بدون توجه به عاملان آن» بیان می شود و برای چنین التزامی ما را دعوت به رعایت معیارهای عقلی و اخلاقی می کند. در نوشتار حاضر با روش توصیفی -تحلیلی و با نظر به پیشینه این بحث در فلسفه اخلاق، ابتدا سعی شد به این پرسش پاسخ دهیم که براساس کلام امام چه صورتبندی ای از اصل «بی طرفی» می توان عرضه کرد و معیارها یا مبانی عقلی و اخلاقی این اصل کدامند؟ پس از صورتبندی اصل «بی طرفی»، نشان داده ایم که معیارهای مذکور عبارتند از «حق مداری و دلیل طلبی»، «سازگاراندیشی»، «حسن و قبح ذاتی و عقلی افعال»، و «تعمیم پذیری».
تفسیر آیه اکمال، با رویکرد نقد «تابشی از قرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
۵۸-۳۳
حوزههای تخصصی:
سلفی گران ایرانی یا قرآنیون با شعار بازگشت به قرآن، باورهایی از امامیه که برگرفته از قرآن کریم، سنت و عقل است را انکار نموده اند. نمونه بارز آن، انکار ارتباط آیه 3 سوره مائده با امامت امیرمؤمنان علی(ع) است که نگارنده تفسیر «تابشی از قرآن»، بر خلاف دیدگاه مجموع دانشمندان شیعه، مقصود از روز را برهه ای از زمان و منظور از یأس را ناامیدی یهود و نصارا نسبت به اسلامِ گسترش یافته، می پندارد و هر گونه پیوستگی آیه اکمال را با امامت، انکار می کند. مقاله پیش رو، با روش توصیفی تحلیلی، تلاش دارد ضمن ارائه تفسیر آیه اکمال، تفسیر «تابشی از قرآن» را نقد نماید. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که روش تفسیری قرآن بسندگی و خروج از مبنای تفسیری، از جمله کاستی های تفسیر یادشده است. از سوی دیگر از جهت محتوا، ادعای نگارنده پیرامون سیاق آیه اکمال، زمان نزول آیه، مقصود از «الیوم»، مراد از یأس کافران و چگونگی اکمال دین و رضایت الهی، قابل خدشه است و نتیجه آن که ارتباط وثیق آیه اکمال با امامت امیرمؤمنان(ع) مدلل و دیدگاه مقابل نقادی شده است.
سعادت از نظر آیت الله جوادی آملی، غایت جامع یا غالب؟(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۴
45 - 74
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائل مهم و بحث انگیز درباره سعادت، دو تفسیر غایت جامع و غایت غالب از سعادت است. این دو تفسیر بر اساس میزان اثرگذاری عوامل دخیل در سعادت تحلیل می شوند. طبق تفسیر غایت جامع، سعادت مفهومی است که چند مولفه دارد که هر کدام ارزش استقلالی دارند؛ و بر اساس تفسیر غایت غالب، سعادت تنها یک مولفه سازنده دارد و سایر مولفه ها، مقدمه یا وسیله نیل به آن سعادت حقیقی هستند. مقاله حاضر می کوشد ضمن واکاوی دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره چیستی سعادت و تبیین سعادت متعالیه، به این پرسش پاسخ دهد که دیدگاه ایشان درباره سعادت، تفسیر غایت غالب است یا غایت جامع. حاصل این تحقیق آن است که سعادت متعالیه در آثار ایشان به عنوان کمال وجودی نفس مطرح می شود و فضایل علمی، عملی، عقلی و دینی مقدمه ای برای نیل به این سعادت است. بنابراین دیدگاه ایشان، هم خوانی بیشتری با تفسیر غالب از سعادت دارد. در ارائه و طرح یافته های این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
نقد دیدگاه محمد شحرور درباره مفهوم واژه «فرقان» در قرآن؛ مطالعه لغوی، ادبی و تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی آراء نو اندیشان معاصر در حوزه مسائل قرآنی، موضوعی در خور اهتمام است. محمد شحرور از نو اندیشانی است که معنایی متفاوت از واژه قرآنی فرقان ارائه نموده است. بر پایه این نظریه، فرقان به معنای ده فرمان تورات بوده لذا به هدف اثبات این دیدگاه به دلایل متعددی همانند: ارتباط آیات بر اساس تکرار واژه فرقان و ارتباط معنایی برخی آیات و ده فرمان استناد شده است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی- انتقادی واژه فرقان را از نگاه ریشه ای، لغوی، ادبی، قرآنی و تفسیری مورد تحلیل و نقد قرار داده است و در ادامه اثبات نموده که مبانی نظریه شحرور در سه موضوع لغوی(عدم ارتباط ریشه ای و معنایی واژه فرقان و ده فرمان)، ادبی(اشتباه در تشخیص واو عطف و ایجاد تکرار زائد) و تفسیری(تناقض در کمیت و کیفیت آیات مورد استناد و ده فرمان) دارای اشکال است لذا کلمه قرآنی فرقان نمی تواند معنای مد نظر شحرور را حمل نماید.
سيميائية العتبات النصية ودلالاتةا في رواية سجين المرايا لسعود السنعوسي وفقا لنظرية جيرار جينيت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
159 - 176
حوزههای تخصصی:
لقد أصبحت هناک أسس نظریه معرفیه تتوجّه إلى الکشف عن الجزئیات والتفاصیل المحیطه بالنص أو ما یسمّى بعتبات النص، منها نظریه جیرار جینیت الذی یعدّ أحد أقطاب النقد والشعریه فی فرنسا، والّذی انخرط فی تیّار النقد الجدید، واهتمّ بالعتبات النصیه خلال بحثه فی دائره الشعریات. لقد اهتمت السیمیائیه الحدیثه بدراسه الإطار الذی یحیط بالنص، کالعنوان، واسم المؤلف، والتعیین الجنسی، والغلاف، والعتبات الواقعه داخل النص نفسه، من إهداء، ومقدمات، وعبارات توجیهیه، وتنبیهات، وهوامش، وتذییلات، وغیر ذلک من النصوص التی أُطلق علیها عنوان النصوص الموازیه. کلّ ذلک لأن النصوص المعاصره ارتبطت بعصرها بروابط ثقافیه ومعرفیه جدیده، تناولتها من النهضه التکنولوجیه والإعلامیه. ومن هنا، ینطلق هذا البحث بالسعی للولوج إلى دراسه أهمّ العتبات النصیه التی تستحق التحلیل بمثابه أبواب تدخلنا فی غیاهب النص، ثم تطبیق تقنیاتها على روایه سجین المرایا لسعود السنعوسی، وتقدیم تصوّر مبدئی لتمظهرات المناص، مستخدماً المنهج الوصفی التحلیلی. وتشیر نتائج البحث إلی نجاح الروایه فی ترسیم المناص، بدءاً من الغلاف، بما فیه من صوره طوبوغرافیه فی مرآه دالّه على طور المرآه فی تکوین شخصیه الإنسان، کما یدلّ شکلها الهندسی على العزله والانطوائیه، والعنوان الذی اختاره الروائی جامعاً الوظائف التعیینیه، والوصفیه، والإیحائیه، والإغرائیه، للدلاله على مَن قد سجن نفسه فی ماضیه وآلامه، ویعیش منعزلاً عن الناس، هکذا باستهلاله القیم من قبل الکاتب الواقعی، روبندرونات طاغور، وختاماً بغلافه الخلفی الذی یشیر إلی نص نوستالوجی من الروایه جامعاً معناها بشکل رمزی ومختصر للمتلقی.
واکاوی وکالت سفیه در امور مالی با تأکید بر ماده 667 قانون مدنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
61 - 82
حوزههای تخصصی:
در فقه امامیه و حقوق ایران، سفیه به کسی گفته می شود که فاقد حالتی است که وی را به حفظ مال وا دارد و او مال را در جای خود مصرف نمی کند. به همین دلیل صرفاً در امور مالی یا متضمن مال محجور است. بر مبنای این دیدگاه، سفیه از تعیین وکیل در امور مالی و دارای جنبه مالی ممنوع شده است؛ زیرا وی در اموری که خود امکان تصرف ندارد نمی تواند وکیل انتخاب کند. این در حالی است که وکالت پذیریِ او در امور مالی یا دارای جنبه مالی پذیرفته شده است. دیدگاه فوق خالی از اشکال نیست؛ زیرا سفیه در حین وکالت نیز فاقد قوای تشخیص مصلحت در امور مذکور است، ازسویی باتوجه به اینکه «رعایت مصلحت موکل» به موجب ماده 667 قانون مدنی الزامی است، وکالت وی خالی از اشکال نیست. در پژوهش حاضر سعی شده است با به کارگیریِ روش توصیفی تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای، مبنای صحت و یا عدم صحت این نوع وکالت تبیین شود. به نظر می رسد باتوجه به اینکه معیار عدم جواز توکیل توسط سفیه، در وکالت پذیری نیز موجود است و تحقق مفاد ماده 667 قانون مدنی نیز درباره او ممکن نیست، وکالت پذیریِ وی نیز صحیح نباشد.
رهیافت های مواجهه با چالش های اخلاقی احکام کیفری اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
159 - 188
حوزههای تخصصی:
احکام جزایی بخشی از پیکره شریعت اسلامی را تشکیل می دهند. در دنیای جدید برخی مدعی اند بعضی از این احکام از قبیل اعدام مرتد، شیوه های خشن مجازات ، لوث و قسامه، قصاص مادر و... با معیارهای اخلاقی مغایر هستند. در مواجهه با این مسئله، سه رهیافت اصلی را شاهدیم: مدافعه جو و توجیه گرا؛ منتقد و اصلاح گرا؛ اخلاق/عقل گرا. دسته نخست اساساً منکر وجود هرگونه چالشی است و احکام شرعی را منطبق بر اخلاق دینی می داند. گروه دوم با قبول اصل چالش، اصلاحاتی در این موارد به عمل می آورد. اما رهیافت اخلاق گرا ضمن تأکید بر لزوم انطباق شریعت با گزاره ها و هنجارهای اخلاقی، به ایجاد تغییرات اساسی در مبانی احکام جزایی باور دارد. این جستار با به کارگیری روش تحلیلی انتقادی درصدد ارائه راه حلی عملی جهت رفع تغایر میان برخی از احکام جزایی با معیارهای اخلاقی و جامعه پذیرترکردن آن هاست. باور نگارندگان آن است در مواردی که حکمی جزایی با عقلانیت و وجدان جمعی در تغایر باشد، گزاره اخلاقی مقدم می شود؛ ازاین رو ضروری است پاره ای از احکام جزائی در پرتوِ اصول اخلاقی و عقلانی مورد بازخوانی واقع شود.
مضامین عرفانی در شعر آیینی معاصر سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
233 - 253
حوزههای تخصصی:
مضامین معنوی و عرفانی در شعر آیینی حضوری ارزنده دارد که کمتر مورد توجه قرارگرفته است در این مقاله، شعرمعاصر سیستان در حوزه آیینی دنبال می گردد و درون مایه های عرفانی در آن مورد بررسی قرارمی گیرد پیوند عرفان با این نوع از شعر در نمونه های حقیقت محمدیه، مدح پیشوایان دینی و در موضوعاتی چون سماع معنوی و نمادهای چون کوه قاف و معراج عرفانی تا نورالانوار دنبال می شود از این نمونه ها نتیجه گیری می شود که عناصر معنوی وعرفانی که در جوهره شعرآیینی وجوددارد اگر جستجو گردد به حضور جنبه های عرفانی در شعر دفاع مقدس وشعر انقلابی نیز می رسد.
راهکارهای بازشناسی دو «علی بن حَسّان» در اسناد احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
72 - 97
حوزههای تخصصی:
با واکاوی میراث کهن حدیثی و رجالی شیعه، با دو راوی با نام «علی بن حَسّان» مواجهیم: «علی بن حَسّان هاشمی» و «علی بن حَسّان واسطی»؛ یکی با یادکردی ویژه چون: «ثقهٌ ثقهٌ » مورد اعتماد قلمداد شده و دیگری با یادکردهای مخرّبی چون: «ضعیفٌ جدّاً» و «غالٍ»، روایاتش نپذیرفتنی اعلام شده است. این پدیده، تمییز و جداسازی مصادیق این عنوان مشترک را در اسناد حدیث، بر پایه راهکارهای اطمینان بخش، ضروری می نماید. برای این منظور، پس از اثبات تعدّد این دو راوی (برخلاف نگره شیخ صدوق)، با بهره گیری از منابع رجالی، فهرستی و نیز اسناد احادیث، به گردآوری راهکارهای تمییز مشترکات پرداخته شد. از آنجایی که هر دو علی بن حسّان در طبقه ای تقریبا مشترک قرار دارند و نمی توان تنها بر پایه تخمین محدوده زندگی، به بازشناسی طبقه روایی ایشان پرداخت، طبقه شناخت دقیق دو راوی بر پایه ارتباط با ائمه علیهم السلام و توجه به مشایخ و روایت گران ایشان، در دستور کار بعدی این نوشتار قرار گرفته است. حل اسناد مشکل برخی کتب حدیثی، که پیاده سازی راهکارهای گردآوری شده را با درنگ بیشتری روبرو می سازد، آخرین بخش از مقاله را به خود اختصاص داده است.
خوانش هانری کربن از هم گرایی اهل معنا با تکیه بر آخرت شناسی فلسفی-عرفانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
57 - 76
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در دستگاه فلسفی ملاصدرا برای هانری کربن جذابیت و نقش محوری دارد، ضرورت وجود عالم مثال، جسم مثالی و خیال خلاق در تبیین جهان شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی است. ازآنجاکه دغدغه اصلی کربن رهایی و نجات بشر از بی معنایی است و در این رهگذر حذف عالم میانه و قوه معرفتی آن یعنی خیال را از عوامل مهم این بی معنایی و تقدس زدایی از عالم هستی می داند، به دنبال هم گرایی سسلسله اهل معنا (افلاطونیان عالم) و یافتن وجوه مشترک آنان در سرتاسر تاریخ است. وی با تعمّق در آثار فیلسوفان و عارفان مسیحی در سنت غربی و همچنین با ژرفکاوی در سنت ایرانی – اسلامی و نیز با بهره گیری از روش پدیدار شناسی هرمنوتیکی خوانشی از آخرت شناسی ملاصدرا ارائه می نماید که بیانگر وجوه مشترک فراوانی میان معنویتباوران است. در این نوشتار به بررسی این وجوه مشترک در میان افلاطونیان پارس از یک سو و خانواده اهل معنا در سنت غربی آن از سوی دیگر می پردازیم.
بررسی حکم فقهی تجمل گرایی
منبع:
در مسیر اجتهاد سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
11 - 31
حوزههای تخصصی:
تجمل گرایی یکی از مهم ترین مسائل جوامع کنونی است که دارای زوایا و جهات مختلف است. با توجه به اهمیت این پدیده و خلأ بررسی این مفهوم به عنوان یک موضوع فقهی، پژوهش پیش رو به بررسی تجمل گرایی از منظر فقهی با روش توصیفی-تحلیلی پرداخته است. در این راستا، ابتدا با بررسی مفهوم تجمل گرایی و تعریف آن به معنای «استفاده بی رویه و بی هوده از اشیاء و وسایل گرانبها جهت مباهات و تفاخر»، اعم بودن این مفهوم نسبت به معنای لغوی تجمل و معنای اصطلاحی آن در فقه اثبات گردید و پس از آن، با مطرح شدن عنوان های اسراف، تبذیر، تکاثر و کنز، امکان استیفای زوایای مختلف تجمل گرایی توسط این عناوین بررسی شد. و در بخش اصلی پژوهش با بررسی حکم فقهی هر یک از عنوان های تجمل، اسراف، تبذیر، تکاثر و کنز و ارتباط آن ها با مفهوم تجمل گرایی، امکان سرایت دادن حکم این عناوین به پدیده ی تجمل گرایی پیگیری شد. با این اوصاف حکم تجمل گرایی با معنای ذکرشده، مساوی حکم جواز تجمل نیست و طبق شرایطی مشمول حکم حرمت اسراف، تبذیر، تکاثر و کنز قرار دارد. با اثبات حکم حرمت برای پدیده ی تجمل گرایی، فضا برای پژوهش های تکمیلی درباره ی شناخت مصادیق تجمل گرایی و راه های جلوگیری از تجمل گرایی از منظر فقه فراهم گردیده است.
Understanding the Self from the Embodied Cognition Paradigm(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
121 - 140
حوزههای تخصصی:
Over the centuries, the concept of the self has remained a prominent subject of philosophical inquiry. However, recent years have witnessed a notable shift, with empirical investigations in fields such as psychology, neuroscience, and anthropology directing their focus toward unraveling the mysteries of the self. These multidisciplinary endeavors have yielded profound insights into the nature of the self, particularly its intricate connection to the physical body. This article centers on a prevailing theory in contemporary discourse: the concept of the embodied self. Central to this theory is the proposition that the self is not an abstract entity but is fundamentally constituted byand inseparably linked with the corporeal form. The article provides an analytical examination of the theoretical scaffolding supporting this theory, drawing substantiation from recent empirical studies spanning diverse disciplines, including philosophy, psychology, and cognitive science. Additionally, it delves into the realm of phenomenology, briefly delving into Merleau-Ponty's philosophical contributions.