فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
خطای شناختی اساس همه نابهنجاری های روانی انسان تلقی می گردد. پژوهش حاضر با هدف استکشاف مدل مفهومی خطاهای شناختی در قرآن کریم به روش ترکیبی تحلیل محتوا و کمی روایی سنجی از متخصصان صورت گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد خطای شناختی از دو مؤلفه شناختِ خطا و منطق فکری خطاساز تشکیل یافته است.الف) خرافه گرایی و سطحی نگری و ترس از غیرخدا ، زمینه پیروی از ظن-گمان و خیال پردازی را فراهم می آورد. ب) هرزباوری، جو پذیری و شتابزدگی، منجر به برخورد گزینشی می شود.ج)سنت گرایی، خودبرتر بینی و عناد-حق ناباوری در ساحت شناخت های خطا(مؤلفه اول)، زمینه تحریف حقایق را فراهم می آورد. د)تمام مؤلفه های منطق فکری خطاساز(پیروی ازظن، خیال پردازی، برخورد گزینشی، تحریف حقایق) با رقم زدن «قیاس غیرمنطقی» عامل محوری خطای شناختی درقرآن کریم است».یافته های مطالعه کمّی نشان داد که میزان شاخص CVI در زیر مؤلفه ها در دامنه 88/0 تا 1 و میزان شاخص CVR در زیر مؤلفه ها در دامنه 78/0 تا1 است. بنابراین، خطای شناختی در قرآن کریم، دارای مدل مفهومی و برخوردار از روایی محتوایی است که قابلیت سنجش در قالب ساخت ابزار را دارد.
شیوه های مدیریت افراد وابسته به مواد متجاهر در دنیا: ترسیم نقشه مفهومی و مطالعه مروری نظام مند، گامی به سوی طراحی و مداخله در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
165 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی شیوه های مدیریت افراد وابسته به مواد متجاهر در دنیا به منظور طراحی برنامه های مداخله ای برای ایران بود. روش: طرح پژوهش از نوع مطالعه نظام مند تحلیلی بود. در این راستا، برای یافتن مستندات مربوط به شیوه های مدیریت افراد وابسته به مواد متجاهر در دنیا، جستجوی یکپارچه و تجزیه وتحلیل مقالات منتشر شده تا سال 2023 در پایگاه های اطلاعاتی Pubmed، Springer، Scopus، ProQuest، Elsevier، Science direct، National Institutes of Health، Google Scholar ، انجام شد. یافته ها: یافته ها حاکی از تمرکز بیشتر متون بر روی موضوعات مدیریت درد، خود-مدیریتی، مصاحبه انگیزشی، مراقبت های اولیه، موانع خدمات بهداشتی، آموزش، مراقبت بیمار-محور، کیفیت زندگی و سلامت روانی بود. نتیجه گیری: مطابق با یافته های شواهد-محور، مداخلات جامع رفتاری و دارویی، مداخلات مبتنی بر اقامت یا اسکان، مداخلات کاهش آسیب، برنامه های راهنمایی همتایان، درمان های جایگزین، برنامه های اشتغال و آموزش حرفه ای، مداخلات مبتنی بر ایمان و مداخلات مبتنی بر عدالت کیفری برای افراد وابسته به مواد متجاهر ایران پیشنهاد می شود.
تجارب زیسته مادران در ارتباط با فرزندان بعد از زندانی شدن سرپرست خانواده
حوزههای تخصصی:
زمینه: خانواده، واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده سالم، زمینه ساز اصلی حرکت تکاملی و رشد دهنده انسان است، از این رو فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظایف والدین می باشد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین و بررسی تجارب زیسته مادران در ارتباط با فرزندان بعد از ضربه زندانی شدن سرپرست خانواده انجام پذیرفت.
روش: رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، کیفی بود؛ که محقق طی مطالعه عمیق به بررسی تجارب زیسته خانواده هایی با سرپرست زندانی پرداخت. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی زنان متأهل و دارای فرزند شهر بیرجند در سال 1401 بود که همسرانشان زندانی بودند. نمونه گیری با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری در حجم نمونه در نظر گرفته شد. همچنین برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه های پدیدارشناسی از تحلیل توصیفی به روش کلایزی استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش در قالب 403 گزاره، 302 مفهوم، 33 مقوله و 7 مقوله اصلی بازنمایی شد. مقوله های اصلی عبارتند از: وابستگی به فرزندان، قدرت ابراز وجود، کنترل، زندگی و محنت، احساس ناامیدی و ناتوانی، اختلال استرس پس از سانحه، اختلال روان تنی. نتایج مصاحبه ها همچنین نشان داد که زندانی شدن پدر به طور مستقیم کیفیت زندگی و رابطه فرزندان با مادر را دستخوش تغییرات می کند.
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که زندانی شدن پدر به طور مستقیم با زندگی سایر اعضای خانواده در ارتباط بوده و کیفیت زندگی آنها را دچار تغییرات اساسی می کند همچنین بر رابطه مادر و فرزندان نیز تأثیر دارد. رابطه ها گاهاً بدتر شده و خانواده گاهاً به از هم گسیختگی و آشفتگی منجر شده و جریان عادی زندگی که قبلاً وجود داشت، از بین می رود. بر این اساس به نظر می رسد خانواده های زندانیان مواد مخدر نیاز به راهنمایی و مداخلات یاری رسان در جهت بهبود کیفیت زندگی و به ویژه رابطه والد-فرزندی با مادر دارند.
Effectiveness of Cognitive Behaviour Therapy in Reducing Bullying Behaviours of Adolescents in Taraba State, Nigeria
حوزههای تخصصی:
Objective: This study examined the effectiveness of cognitive behaviour therapy (CBT) in reducing bullying behaviours among adolescents in Taraba State, Nigeria.Methods: This study adopted a quasi-experimental design. The population of this study was 3,222 SS1 students of the 2022/2023 Academic Session and a sample of 24 adolescents were drawn as subjects of the study using purposive sampling. The researchers used a questionnaire titled Adolescents’ Behavioural Problem Questionnaire (ABPQ) for data collection. The data collected were analyzed using paired samples and independent samples t-test to analyze the hypotheses.Results: The findings revealed that CBT was effective in reducing bullying behaviours among adolescents. The findings also revealed that there was gender difference in the effectiveness of CBT in reducing bullying behaviours among adolescents.Conclusion: The researchers concluded that CBT is effective in ameliorating bullying behaviours among adolescent students.
Risk Factors of Complicated Grief in Iran: A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim and Background: The factors of complicated grief are unclear, and many studies have referred to it as a socio-cultural phenomenon. Therefore, the present research aims to study the risk factors of complicated grief qualitatively.Method: This investigation's theoretical framework and research methodology were based on quality and phenomenology type. The study included grieving participants (n=15) and psychologists (n=4) specialised in grief and loss counseling. Data was collected through in-depth interviews from December 10, 2022, to April 30, 2023, using purposive sampling (n = 19), and data saturation determined the sample size. Interviews were conducted either online or face-to-face by one well-trained researcher, depending on the participants' convenience. The interviews were conducted in 4 sessions, each lasting about 60–90 min, and simultaneously collected and analyzed the data. The analysis approach of this study was grounded theory.Results: After transcribing and documenting the interview content, revisited the coding process, yielding 230 distinct codes, and carried out the selective and axial coding processes after extracting the codes. Researchers categorized the codes whittled down to 52 primary codes. These were then divided into three theme clusters (psychological, social, family, and cultural factors). psychological factors such as loss, social factors such as lack of social support, and cultural factors such as wrong comforting behaviors can be effective in complicated grief.Conclusion: This study suggests that various psychological, cultural, and social determinants contribute to the evolution of grief into a pathological condition, making it a cultural and social phenomenon.
پتانسیل های وابسته به رویداد (ERPs) اولیه در انواع پردازش اطلاعات حسی بینایی و شنوایی حین تصمیم گیری فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
257 - 271
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از سؤالات اساسی تحقیقات پردازش اطلاعات حسی این است که آیا تجربه می تواند بر پردازش اطلاعات تاثیر بگذارد؟ هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفه P1 پتانسیل وابسته به رویداد پردازش اطلاعات بینایی، شنوایی و بینایی-شنوایی حین تصمیم گیری فضایی بازیکنان نخبه بدمینتون است.روش : مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی، با هدف کاربردی و براساس نمونه گیری تصادفی ساده روی 13 بازیکن نخبه بدمینتون انجام شد. سیگنال های مغزی با دستگاه الکترونسفالوگرافی با سه بلوک 72 کوششی محرک های بینایی، شنوایی و بینای-شنوایی براساس چهار موقعیت تصمیم گیری فضایی سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار متلب و اس.پی.اس.اس در سطح معناداری 0/05 استفاده شد.یافته ها: مؤلفه اولیه P1 در بازه زمانی 40 تا 120 میلی ثانیه مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که در کانال Cz و F7، بین سه حالت پردازش اطلاعلت حسی، در تأخیر موج P1 تفاوت معناداری مشاهده شد؛ به طوری که در حالت بینایی-شنوایی تأخیر کمتری بدست آمد. همچنین در اوج دامنه P1 در کانال های Cz، Fz، FC3 و F7 بین سه حالت، تفاوت معناداری مشاهده شد.نتیجه گیری: با توجه به مدل یکپارچگی متقاطع، افراد نخبه براساس سطح تخصص خود، از مناطق شناختی مغز و مناطق ویژه توجه برای پردازش اطلاعات چندحسی و تک حسی استفاده می کنند. بنابراین تقویت بلندمدت (تجربه ورزشی) به احتمال زیاد می تواند سرعت پردازش اطلاعات حسی در مغز را حین تصمیم گیری افزایش دهد.
The 3* 2 Achievement Goals Model and University Students' Agentic Engagement: The Mediating Role of an Epistemic Emotion(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Previous studies generally showed that achievement goals are linked with academic engagement. However, the association between the newly-developed model of achievement goals (i.e. the 3*2 model) and agentic engagement has received relatively little attention. Furthermore, the underlying mechanism of this relationship is unclear, more specifically, among university students. Guided by the assumptions of the control-value theory of emotions, epistemic curiosity could be a potential mediator. The current study aimed to explore the mediating role of epistemic curiosity in the relationship between achievement goals and agentic engagement among 350 university students from Ferdowsi University of Mashhad in the academic year of 2019-2020. Participants completed the measures of the Achievement Goals Questionnaire, Epistemic Curiosity Scale, and Agentic Engagement Scale. Data analysis was performed using SPSS version 24.0 and AMOS software. The findings showed that epistemic curiosity significantly mediated the association between approach goals and avoidance goals with agentic engagement (P<0.001). Overall, the findings offer new evidence on the association between variables of the present study and shed light on the underlying processes. Theoretical and practical implications are also discussed.
نقش انعطاف پذیری روان شناختی، همدلی عاطفی و تجارب معنوی در پیش بینی رضایت زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
149 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو بررسی نقش انعطاف پذیری روان شناختی، همدلی عاطفی و تجارب معنوی در پیش بینی رضایت زناشویی زنان متأهل بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متأهل شهر قم بود. برای تعیین حجم نمونه از قانون تاباچنیک و فیدل استفاده شد که تعداد 250 نفر از زنان متأهل به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در جمع آوری داده ها از چهار پرسشنامه رضایت زناشویی اینریج (EMS)، پذیرش و عمل − نسخه دوم (AAQ-II)، همدلی عاطفی مهرابیان و اپستین (EES) و تجارب معنوی روزانه (DSES) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که رضایت زناشویی به ترتیب با انعطاف پذیری روان شناختی، همدلی عاطفی و تجارب معنوی ارتباط مثبت و معناداری دارد. با توجه به تحلیل رگرسیون، انعطاف پذیری روان شناختی به میزان بیشتر و همدلی عاطفی و تجارب معنوی به میزان کمتر می توانند رضایت زناشویی را پیش بینی کنند؛ بنابراین می توان گفت انعطاف پذیری روان شناختی، همدلی عاطفی و تجارب معنوی نقش بسزائی در رضایت زناشویی زنان متأهل ایفا می کنند.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه حل مسئله مشارکتی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
266-291
حوزههای تخصصی:
حل مسئله یکی از مهم ترین مهارت هایی است که همه افراد و به طور ویژه دانش آموزان و دانشجویان باید آن را فراگرفته تا در مواجهه با چالش ها و مشکلات زندگی بتوانند از آن استفاده نمایند. در حل مسئله مشارکتی، کار بین اعضای یک گروه تقسیم شده و آنها مهارت و دانش خود را به منظور یافتن یک راه حل مناسب به کار می گیرند. پژوهش حاضر باهدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه حل مسئله مشارکتی در دانشجویان انجام شده است.روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 2500 نفر از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کرمان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که بر اساس جدول مورگان تعداد 335 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط 5 نفر از متخصصان حوزه روان شناسی و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی بررسی و تأیید شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS-26، LISREL و SmartPLS تجزیه وتحلیل گردید. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه 96/0 محاسبه گردید. بارهای عاملی کلیه خرده مقیاس ها با گویه های مربوطه بیشتر از 4/0 به دست آمد که همگی آنها معنادار (001/0 > p) بودند. مقادیر آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی برای خرده مقیاس ها بیشتر از 7/0 محاسبه گردید که تأییدکننده پایایی درونی و بیرونی خرده مقیاس ها است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تائیدی بیانگر ارتباط قوی تر خرده مقیاس های پیروی از قوانین مشارکت، برقراری ارتباط با اعضای تیم و شرح نقش ها و سازماندهی تیم با حل مسئله مشارکتی دارد. لذا می توان نتیجه گرفت که مهارت های برقراری ارتباط موثر و کار گروهی در بین دانشجویان ضعیف بوده و بایستی آموزش این مهارت ها در دستور کار مدارس و دانشگاه ها قرار گیرد.
تدوین و اعتباریابی بسته روانی- آموزشی مبتنی بر استعاره برای تبیین و مفهوم سازی طرح واره های حوزه خودگردانی و عملکرد مختل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف: به دلیل بومی نبودن منابع اصلی روان شناسی یکی از چالش های درمانگران ایرانی، نحوه ارائه مطالب و مداخلات روان شناختی به مراجعان است. طراحی و استفاده از استعاره های متناسب بافرهنگ و شرایط مراجع ایرانی به رفع این مسئله کمک می کند. این پژوهش با هدف طراحی و اعتبار یابی بسته روانی- آموزشی مبتنی بر استعاره برای تبیین و مفهوم سازی طرح واره های ناسازگار اولیه حوزه خودگردانی و عملکرد مختل انجام شده است. روش: پژوهشگر بر اساس مبانی طرح واره درمانی و استعاره های مراجعان، برای هر طرح واره حوزه خودگردانی و عملکرد مختل 5 استعاره (درمجموع 20 استعاره) طراحی و تدوین کرد و برای اعتبار یابی در اختیار پنل متخصصان 13 نفری قرار داد تا علاوه بر روایی کیفی، روایی محتوایی به شیوه کمی نیز انجام شود. در اعتبار یابی کمی از دو ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل آماری نشان داد که از بین 20 استعاره، 17 استعاره مقدار ضریب نسبی روایی محتوا و شاخص روایی محتوایی بالاتر از اندازه موردنیاز )54/0≤ CVR ) و 79/0≤ (CVI را به دست آورده و معتبر شناخته شدند. نتیجه گیری: با توجه به تأثیرات و کاربردهای استعاره در فرایند آموزش و روان درمانی و بر اساس نتایج اعتبار یابی استعاره های طراحی شده، می توان از این بسته روانی- آموزشی، در آموزش و جلسات طرح واره درمانی استفاده کرد.
پیش بینی سرخوردگی زناشویی بر اساس تحریف شناختی، بخشودگی بین فردی و راهبردهای تنظیم هیجان ها در افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرخوردگی زناشویی از مهم ترین عوامل ایجاد مشکلات و پیامدهای منفی در بین زوجین است که می تواند منجر به طلاق شود. از این رو، بررسی عوامل مؤثر بر این متغیر اهمیت فراوانی دارد. هدف پژوهش حاضر، پیش بینی سرخوردگی زناشویی بر اساس تحریف شناختی، بخشودگی بین فردی و راهبردهای تنظیم هیجان در افراد متأهل بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، تمام افراد متأهل مراجعه کننده به مراکز سلامت شهرستان زنجان در سال 1400 بود. شرکت کنندگان در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای دو منطقه از مناطق مختلف شهرستان زنجان انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس سرخوردگی زناشویی MDS، مقیاس تحریف شناختی بین فردی (ICDS)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ-P) و پرسشنامه بخشودگی بین فردی جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS (نسخه ۲۴) با استفاده از تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری (05/0 P<) انجام شد.
یافته ها: نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که بین تحریف های شناختی، بخشودگی بین فردی و راهبردهای تنظیم هیجان با سرخوردگی زناشویی، همبستگی چندگانه 0/41 وجود دارد (p<0/05). همچنین 17 درصد از واریانس سرخوردگی زناشویی توسط متغیرهای پیش بین به طور معناداری تبیین می شود (p<0/001). بخشش بین فردی دارای بیشترین سهم در تبیین واریانس سرخوردگی زناشویی است.
نتیجه گیری: سرخوردگی زناشویی زوجین تحت تأثیر عوامل درون فردی و بین فردی مختلفی قرار دارد. از این رو، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر سرخوردگی زناشویی و استفاده از نتایج آن به شکل کاربردی و مداخله ای، تأثیرات بسیاری بر بهبود روابط زوجین دارد.
هنجاریابی و کفایت شاخص های روان سنجی پرسشنامه خطای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
249 - 270
حوزههای تخصصی:
این مقاله به منظور هنجاریابی و بررسی کفایت شاخص های پرسشنامه ی خطای شناختی (CEQ) انجام گرفته است. این مقیاس دارای 24 سوال است و در دو کشور آلمان و آمریکا توسط لوفور و پاسل در سال های 1981 و 2009 هنجار شده است و شامل 4 زیر مقیاس فاجعه-سازی، تعمیم افراطی، شخصی سازی و انتخاب انتزاعی می باشد. شیوه پژوهش از جهت اعتباریابی و هنجاریابی از نوع پژوهش های روان سنجی و از جهت شناسایی خطاهای شناختی جز پژوهش های توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش مردان و زنان متأهل ایرانی بود. حجم نمونه ی مورد مطالعه 439 نفر می باشد که از 5 کلانشهر انتخاب گردیده اند. برای انجام تحلیل از نرم افزارهای Spss و Lisrel استفاده شد. نتایج، ساختار چهار عاملی مفروض بر نظریه ی خطای شناختی را تأیید کرد. نرم مقیاس ها برای زنان و مردان متأهل ایرانی نیز به دست آمد. و مشخص شد پایایی های بدست آمده و اعتبار سازه از ضریب بالا و مطلوبی برخوردار است که نشان دهنده مورد اعتماد و کاربردی بودن پرسشنامه در مراکز مشاوره و همچنین استفاده در تحقیقات میدانی است.
تدوین بسته آموزش سرمایه های روان شناختی و ارزیابی اثربخشی آن بر ناگویی هیجانی دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته آموزشی سرمایه های روان شناختی و ارزیابی اثربخشی آن بر ناگویی هیجانی دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده انجام گرفت. روش پژوهش حاضر در بخش کیفی، تحلیل مضمون به روش قیاسی و در قسمت کمی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده بود که در دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش تعداد 34 دانش آموز طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش آموزش سرمایه های روان شناختی را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ناگویی هیجانی (AQ) و سیاهه رفتاری کودکان و نوجوانان (CABI) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش سرمایه های روان شناختی از نظر متخصصان دارای روایی محتوایی کافی است. همچنین این بسته بر ناگویی هیجانی (0001>P؛ 35/0=Eta؛ 02/17=F) دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده تأثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش سرمایه های روان شناختی با بهره گیری از مبانی تاب آوری، خوش بینی، امید و خودکارآمدی می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش ناگویی هیجانی دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده مورد استفاده گیرد.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزندپروری مثبت بر واکنش پذیری هیجانی و خودکارآمدی مقابله ای دانش آموزان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
253 - 272
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزندپروری مثبت بر واکنش پذیری هیجانی و خودکارآمدی مقابله ای دانش آموزان پسر نوجوان بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مادران و دانش آموزان پسر پایه ششم مدارس شهر دهدشت (سال تحصیلی 1402-1401) بوده است. نمونه های مورد بررسی در این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام گرفت. برای گردآوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پرسش نامه های خودکارآمدی مقابله ای (CSE) Chesney et al.، مقیاس واکنش پذیری هیجانی Nock et al. استفاده شده است. گروه آزمایش طی 8 جلسه (90 دقیقه) تحت آموزش مهارت های فرزندپروری مثبت قرار گرفتند. اما گروه کنترل چنین مداخله ای دریافت نکردند. داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های فرزندپروری مثبت به نحو معنی داری به کاهش واکنش پذیری هیجانی و افزایش خودکارآمدی مقابله ای در گروه آزمایش منجر شده است. بنابراین، می توان گفت آموزش مهارت های فرزندپروری بر واکنش پذیری هیجانی و خودکارآمدی مقابله ای دانش آموزان پسر نوجوان اثربخش است.
تدوین و اثریخشی درمان مبتنی بر هیجان بر مؤلفه های سازگاری روانی با بیماری سرطان در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
297 - 316
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین و اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان بر مؤلفه های سازگاری روانی با بیماری سالمندان مبتلا به سرطان انجام شد. طرح پژوهش حاضر آمیخته (ترکیبی) می باشد. در بخش کیفی به روش روایت پژوهی و در بخش کمی، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری پژوهش سالمندان زن مبتلا به سرطان در شهر تهران در سال 1401-1400تشکیل دادند که از این جامعه 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. تدوین بسته درمان مبتنی بر هیجان در قالب 10 جلسه 90 دقیقه ای طراحی و ارائه شد. برای اعتباریابی آن از اعتبار محتوایی استفاده شد. ابزار پژوهش را پرسشنامه سازگاری روانی با بیماری (Watson et al.) مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس آمیخته بهره برده شد. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد که چهار مقوله اصلی چالش های حمایتی، چالش های جسمی و فیزیولوژیکی، چالش های معنوی و چالش ها هیجانی با نه مقوله محوری استخراج شد. سپس بر اساس مقوله های به دست آمده و مطالعات کتابخانه ای بسته مداخله مبتنی بر هیجان برای سالمندان مبتلا به سرطان تدوین و اعتبار آن توسط متخصصان درمان هیجان محور مورد تأیید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بسته مداخله ای هیجان مدار توانست با (سطح معنی داری، 001/0=p) سازگاری روانی با بیماری سرطان را افزایش دهد. به علاوه بسته مداخله ای هیجان مدار پس از اجرای پس آزمون، پیگیری شد و نتایج نشان داد که تغییر محسوسی در پس آزمون بعد از دو ماه ایجاد نشده است. می توان نتیجه گرفت بسته مداخله مبتنی بر هیجان بر سازگاری با بیماری و مؤلفه های آن در زنان سالمند مبتلا به سرطان اثر بخش است.
نقش تعدیل گر جنسیت در رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده با نگرش به خودکشی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
157 - 165
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف آزمودن مدل علّی تعدیل گری جنسیت در رابطه ادراک از تجارب حمایتی با نگرش به خودکشی در دانشجویان انجام شد. در این پژوهش همبستگی، از جامعه آماری دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی، 217 مشارکت کننده (108 پسر و 109 دختر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به لینک پاسخ به سوال های بسته سنجش، پاسخ دادند. مشارکت کنندگان به مقیاس چندبُعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زمیت، دالم، زمیت و فارلی، 1988) و پرسشنامه خودکشی نوجوانان (کارز و مولر، 1984)پاسخ دادند. به منظور آزمون مدل علّی اثرات تعدیل گرِ از روش آماری تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی، استفاده شد.نتایج تحلیل رگرسیونی سلسله مراتبی نشان داد در حالی که هر یک از متغیرهای منابع تجارب حمایتی و جنسیت به تفکیک از نظر آماری، به طور معناداری، نگرش به خودکشی را پیش بینی کردند، وزن های رگرسیونی مربوط به مسیرِ تعاملیِ منابع حمایتی و جنسیت، در پیش بینی نگرش به خودکشی، از نظر آماری، معنادار نبود. در مجموع، نتایج این پژوهش شواهد مضاعفی را در دفاع از مشخصه های کارکردی فراجنسیتیِ تجارب حمایتی در بافتارِ رفتارهای خودآسیب زا در بین دانشجویان، فراهم کرد. در این پژوهش، نتایج موافق با دیگر قطعات اطلاعاتی نشان داد که ادراک از تجارب حمایتی از طریق بهبود در منابع مقابله ای دانشجویان دختر و پسر، آن ها را به طریقی یکسان، در برابر رجوع به گزینش هایی خودآسیب رسان، ایمن می کند.
اثربخشی مدل روان آموزشی ماتریکس بر تکانشگری و لغزش مجدد به مصرف مواد افراد وابسته به مت آمفتامین شهر اهواز
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۳۱-۱۱۸
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مدل روان آموزشی ماتریکس بر تکانشگری و لغزش مجدد به مصرف مواد افراد وابسته به مت آمفتامین شهر اهواز انجام گرفت. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد وابسته به مت آمفتامین شهر اهواز در سال 1400 بود. از جامعه فوق 30 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش طی 14 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) درمان ماتریکس را دریافت کردند و در این فاصله گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس پیش بینی بازگشت (PRC) رایت (1993) و پرسشنامه تکانشگری بارت (BIS) بارت (2004) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر تکانشگری و لغزش مجدد به مصرف مواد تفاوت معناداری وجود دارد (0/05>p)؛ بنابراین مدل روان آموزشی ماتریکس روشی کارآمد برای کاهش تکانشگری و لغزش مجدد به مصرف مواد در افراد وابسته به مت آمفتامین شهر اهواز بوده است.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی در ارتباط بین اضطراب اجتماعی دانش آموزان و سبک های فرزندپروری والدین
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۲۴-۲۱۲
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه اضطراب اجتماعی دانش آموزان با سبک های فرزندپروری والدین با نقش واسطه ای ذهن آگاهی در آن ها بود. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان پسر متوسطه دوم دبیرستان های شهر کرند غرب بود که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول به تحصیل بودند. تعداد360 نفر از دانش آموزان بر اساس جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و پرسشنامه مقیاس سبک های فرزندپروری بامریند و پرسشنامه ذهن آگاهی براون و رایان (MMAS) استفاده شد. تحلیل آماری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون انجام شد و تمامی مراحل با کمک نرم افزار آماری Amos صورت گرفت. نتایج نشان می دهد بین اضطراب اجتماعی دانش آموزان و سبک های فرزندپروری والدین آن ها رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نقش واسطه ای ذهن آگاهی در ارتباط بین اضطراب اجتماعی دانش آموزان و سبک های فرزندپروری والدین به لحاظ آماری تأیید شد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود در مدارس، کارگاه های آموزشی سبک های فرزندپروری برای والدین برگزار شود تا از بروز مشکلاتی مانند اضطراب اجتماعی جلوگیری شود.
اثربخشی موسیقی درمانی بر مهارت های اجتماعی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۳۸-۲۲۵
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه موسیقی درمانی و سایر مداخلات مبتنی بر موسیقی به طور فزاینده ای در درمان بالینی کودکان در بسیاری از کشورها به کار می روند. این پژوهش باهدف اثربخشی موسیقی درمانی بر مهارت های اجتماعی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، دانش آموزان دختر دوره ابتدایی مدارس استثنایی شهر شیراز در سال تحصیلی 1401-1402 بودند. نمونه آماری تعداد80 نفر که از طریق روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و سپس به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش (40 نفر) و گواه (40 نفر) گمارده شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه گرشام و الیوت (1990) فرم معلم گردآوری و با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری از طریق نرم افزار spss نسخه 26، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. قبل از اجرای مداخله، مرحله پیش آزمون، اطلاعات پرسشنامه برای هر دو گروه آموزش و گواه اخذ شد. در مرحله بعد برنامه موسیقی درمانی طراحی شده در 12 جلسه برای گروه آموزشی به اجرا گذاشته شد و هیچ مداخله ای برای گروه گواه صورت نگرفت. پس از اجرای مداخله در مرحله پس آزمون، مجدداً اطلاعات پرسشنامه برای هردو گروه آموزش و گواه دریافت شد. اطلاعات دریافت شده در هر دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و کوواریانس چند متغیری با استفاده از نرم افزار مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد موسیقی درمانی بر مهارت های اجتماعی کودکان کم توان ذهنی دختر آموزش پذیر اثربخش است، همچنین تحلیل هریک از ابعاد مهارت های اجتماعی نشان داد، این اثربخشی در بعد همکاری بیشترین و در ابعاد خویشتن داری و قاطعیت کم ترین تأثیر را داشته و در بقیه ابعاد اثربخشی مشاهده نشد. ازاین رو نتیجه گیری می شود، موسیقی درمانی به عنوان یک مداخله گروهی بر مهارت های اجتماعی اثربخش است. پیشنهاد می شود، از پتانسیل موسیقی درمانی در مدارس استثنایی به صورت آموزش تخصصی و بالینی با انتخاب روش های مداخله ای متناسب با اختلال کودکان بهره گرفته شود.
پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس ادراک رنج، معنای زندگی، حمایت اجتماعی و انعطاف پذیر روان شناختی در بیماران سندروم روده تحریک پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف پیشبینی کیفیت زندگی بر اساس ادراک رنج، معنای زندگی، حمایت اجتماعی و انعطافپذیر روانشناختی در بیماران سندروم روده تحریکپذیر و به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. مواد و روشها: جامعه آماری پژوهش را بیماران مبتلابه سندرم روده تحریکپذیر اصفهان در سال 1401-1402 به تعداد 140 نفر تشکیل دادند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامههای کیفیت زندگی (IBS-QOL) پاتریک و دراسمن ، مقیاس تجربه و ادراک رنج اسچالز و همکاران ، پرسشنامه معنا در زندگی (MLQ) استگر و همکاران ، پرسشنامه پذیرش و عمل ویرایش 2 (AAQ-II) بوند و همکاران و زمینه یاب مطالعه پیامدهای پزشکی حمایت اجتماعی (MOS-SSS؛ شربورن و استوارت) استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد از بین متغیرهای مورد مطالعه در رگرسیون بهترین پیشبینی کننده کیفیت زندگی، در گام اول حمایت اجتماعی، در گام دوم معنای زندگی و در گام سوم ادراک از رنج بوده است. بر این اساس در گام اول ضریب حمایت اجتماعی 6/52 درصد واریانس کیفیت زندگی، در گام دوم ضرایب حمایت اجتماعی و معنای زندگی 6/55 درصد واریانس کیفیت زندگی و در گام سوم ضرایب حمایت اجتماعی، معنای زندگی و ادراک از رنج 2/57 درصد واریانس کیفیت زندگی را تبیین میکند. نتیجهگیری: با توجه به نقش معنی دار ادراک رنج، معنای زندگی، حمایت اجتماعی و انعطافپذیر روانشناختی در پیش بینی کیفیت زندگی پیشنهاد میشود، یک برنامه جامع مراقبتی از بیماران سندروم روده تحریک پذیر با توسعه و افزایش متغیرهای فوق برای ارتقای کیفیت زندگی آنان پیش نهاد می گردد