فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی معادلات ساختاری دلزدگی زناشویی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه ، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی با نقش واسطه ای خودپنداره جنسی در زنان متقاضی طلاق شهر شیراز انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه های خانواده در سال 1402 تشکیل دادند. از بین جامعه آماری تعداد 320 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، پرسشنامه طرحواره یانگ ( 2003)، پرسشنامه انتظارات زناشویی امیدوار و همکاران ( 1389)، پرسشنامه پردازش اطلاعات هیجانی باکر و همکاران (۲۰۰۷) و پرسشنامه خودپنداره جنسی اسنل (1995) بود. داده های جمع آوری شده، با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از روابط مستقیم متغیرهای پژوهش نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد . هم چنین طرحواره های ناسازگار اولیه، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی علاوه برتاثیر مستقیم ازطریق خودپنداره جنسی با دلزدگی زناشویی اثرغیرمستقیم مثبت ومعناداردارند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که خودپنداره جنسی به عنوان یک متغیرمیانجی توانست رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی را تبیین نماید. شماره ی مقاله: ۳
تاثیر پوشیدن ماسک صورت در دوران همه گیری کووید-19 بر ادراک چهره در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر پوشیدن ماسک صورت بر ادراک چهره در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم است. تعداد 18 کودک (13 پسر، 5 دختر) مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا و هوش بهر عادی در بازه سنی 7 تا 12 سال (میانگین سن = 9.917، انحراف معیار = 1.7342) به روش نمونه گیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان در این پژوهش یک تکلیف تشخیص و تمیز چهره که شامل چهره های آشنا و ناآشنا برای کودک بود را انجام دادند. در حین انجام تکلیف، تعداد و مدت زمان تثبیت ها در نواحی موردعلاقه (AOI) توسط دستگاه ردیاب چشمی ثبت شد. درنهایت، برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده، از روش آزمون t وابسته استفاده شد. نتایج نشان داد که هنگام مقایسه چهره های با ماسک صورت آشنا و ناآشنا با یکدیگر و هنگام مقایسه چهره های بدون ماسک صورت آشنا و ناآشنا با یکدیگر، تعداد و مدت زمان تثبیت ها در نواحی موردعلاقه (AOI) با یکدیگر تفاوت معناداری ندارند. همچنین، برای چهره های آشنا و ناآشنا به طور جداگانه، تعداد و مدت زمان تثبیت ها در ناحیه چشم ها تفاوت معناداری با ناحیه ماسک صورت نداشت. الگوی نتایج به دست آمده از مقایسه چهره های با و بدون ماسک صورت آشنا، مشابه الگوی نتایج به دست آمده از مقایسه چهره های با و بدون ماسک صورت ناآشنا بود. درمجموع، یافته ها حاکی از آن است که ماسک صورت تأثیر مشابهی بر الگوی نگاه به چهره های آشنا و ناآشنا می گذارد. همچنین، نحوه نگاه به ناحیه چشم ها تقریباً مشابه با ناحیه ماسک صورت است.
پیش بینی استرس ادراک شده براساس طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در دانش آموزان دختر فاقد پدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
141 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی استرس ادراک شده بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در دانش آموزان دختر فاقد پدر انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم فاقد پدر شهر قم در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ به تعداد ۱۵۰۰ نفر بود. برای جمع آوری داده ها از نمونه در دسترس استفاده شد و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران ۳۰۵ نفر برآورد شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (PSS، ۱۹۸۳)، هوش معنوی کینگ (SISRI، ۲۰۰۸) و طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF، ۱۹۹۸) جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره هم زمان تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد استرس ادراک شده براساس طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در دانش آموزان دختر فاقد پدر قابل پیش بینی است (۰۵/۰>p). نتیجه گیری می شود استرس ادراک شده بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در دانش آموزان دختر فاقد پدر قابل پیش بینی است و 6/14 درصد از واریانس استرس ادراک شده را تبیین می کنند.
ناایمنی های دلبستگی و صفات اختلال شخصیت مرزی: نقش میانجی تفکر دوپاره و اعتماد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
100 - 123
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تفکر دوپاره و اعتماد اجتماعی در ارتباط بین ابعاد دلبستگی ناایمن و صفات اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش متشکل از دانشجویان دانشگاه های 20 استان ایران بود. جمع آوری داده ها از بهمن 1399 تا اسفند 1399 ادامه یافت. با به کارگیری طرح همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری و نمونه گیری در دسترس، 436 دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان مجموعه ای از پرسشنامه های خودگزارش دهی، شامل سیاهه سنجش شخصیت– خرده مقیاس مرزی، سیاهه دلبستگی بزرگسال، پرسشنامه اعتماد اجتماعی و سیاهه تفکر دوپاره را تکمیل کردند. از مدل یابی معادلات ساختاری برای آزمون مدل پیشنهادی استفاده شد. یافته ها: نتایج مدل میانجی گری سریالی نشان داد که تفکر دوپاره، میانجی گر رابطه ابعاد دلبستگی ناایمن و اعتماد اجتماعی بود و از سوی دیگر، اعتماد اجتماعی صفات مرزی را پیش بینی می کرد. متغیرهای پیش بین به ترتیب 4، 49 و 60 درصد از واریانس تفکر دوپاره، اعتماد اجتماعی و صفات شخصیت مرزی را تبیین می کردند. نتیجه گیری: مسیری که ناامنی های دلبستگی از طریق آن بر صفات اختلال شخصیت مرزی تأثیر می گذارند، برای هر یک از ابعاد دلبستگی متفاوت است. به علاوه، بی اعتمادی اجتماعی، و نه تفکر دوپاره، سازوکاری است که ناایمنی دلبستگی از مسیر آن به صفات اختلال شخصیت مرزی منجر می شود. بنابراین، پرداختن به بی اعتمادی اجتماعی می تواند به درک جامع تری از اختلال شخصیت مرزی بیانجامد.
مقایسه تکانشوری و ولع مصرف مواد در مردان وابسته به مواد محرک، مخدر و مستعد اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۴۴-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تکانشوری و ولع مصرف مواد در مردان وابسته به مواد محرک، مخدر و مستعد اعتیاد بود. روش: روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد و دانشجویان دانشگاه پیام نور در شهر تبریز در سال 1402 بود. از این بین، 150 نفر در سه گروه افراد وابسته به مواد مخدر (50 نفر)، افراد وابسته به مواد محرک (50 نفر) و دانشجویان با نمره بالا در مقیاس آمادگی به اعتیاد (50 نفر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه تکانشوری بارت، پرسشنامه عقاید ولع انگیز و مقیاس آمادگی به اعتیاد پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سه گروه در شدت تکانشوری و ولع مصرف مواد تفاوت معنی داری وجود داشت. میزان تکانشوری و ولع مصرف در افراد وابسته به ماده مخدر و محرک بیشتر از افراد مستعد و در افراد وابسته به مواد محرک بیشتر از افراد وابسته به مواد مخدر بود. نتیجه گیری: بالا بودن تکانشوری و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد در مقایسه با افراد مستعد اعتیاد، اهمیت مشکلات شناختی در اعتیاد را نشان می دهد. افزایش شدت ولع مصرف مواد و تکانشوری در افراد وابسته به مواد محرک در مقایسه با مواد مخدر، احتمالا به ماهیت داروشناختی این مواد مربوط می شود.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی براحساس تنهایی و طلاق عاطفی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی بر احساس تنهایی و طلاق عاطفی زنان نابارور انجام پذیرفت. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی بود که با دو گروه آزمایش، طرح پیش آزمون – پس آزمون و یک گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری، شامل کلیه زنان متاهلی بود که دچار مشکل ناباروری بودند و به مرکز ناباروری میلاد مشهد در زمستان 1400 مراجعه کرده بودند. 45 نفر به صورت دردسترس انتخاب شدند و در 3گروه 15 نفری به روش تصادفی جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه احساس تنهایی (UCLA) و پرسشنامه طلاق عاطفی (EDS) در پیش آزمون پاسخ دادند. سپس گروه های آزمایش در هشت جلسه 90 دقیقه ای، با درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. بعد از اتمام جلسات پس آزمون اجرا شد. داده ها با استفاده نرم افزار 26spss- و روش تحلیل واریانس مکرر بررسی شدند.یافته ها: تحقیق نشان داد که در مراحل پس آزمون و پیگیری بین گروه های آزمایش، درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی با گروه کنترل تفاوت معنادار وجود دارد(001/0< P). نتایج نشان داد اثربخشی رویکرد طرحواره درمانی نسبت به هیجان مدار تأثیر بیشتری براحساس تنهایی و طلاق عاطفی زنان داشته است.
اثربخشی روش تدریس مشارکتی بر خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان ابتدایی شهر خرم آباد
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش تدریس مشارکتی بر خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان ابتدایی شهر خرم آباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی دبستان پسرانه شهدای ماسور ناحیه 2 شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1402-140 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 20 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 1 گروه آزمایش (هر گروه 10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه آزمایش تحت روش تدریس مشارکتی قرار گرفت؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از سیاهه خودپنداره تحصیلی دانش آموزان ابتدایی (SSCI) چن و تامپسون (2004) و مقیاس اشتیاق به مدرسه (SESS) وانگ و همکاران (2011) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد روش تدریس مشارکتی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر بهبود خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان داشته است (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که روش تدریس مشارکتی می تواند به عنوان شیوه ای آموزشی مناسب برای بهبود خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه دانش آموزان به کاربرده شوند.
فراتحلیلی بر پژوهش های داخلی و خارجی در زمینه ی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای زوجی (CCET) طی سال های 2000 تا 2022(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
62 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف :پژوهش های بسیاری به بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای زوجی پرداخته اند. بسیاری از این پژوهش ها تغییرات معناداری را نسبت به گروه کنترل گزارش کرده اند اما تأثیر دقیق آنها مشخص نیست و نیاز به یکپارچه سازی این تحقیقات وجود دارد؛ بنابراین هدف این فراتحلیل تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای زوجی (CCET) بود.روش: 20 پژوهش که از لحاظ روش شناسی قابلیت بررسی داشتند، انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. منابع جستجو اطلاعات شامل پایگاه اطلاعات علمی (SID)، پایگاه اطلاعات نشریات ایران (Magi ran) و پایگاه مجلات تخصصی نور (Norma’s) برای مقالات داخلی؛ همچنین پایگاه های ساینس دایرکت (www.sciencedirect.com)، وایلی (wiley.com)، اسپرینگر (link.springer.com)، تاندفون لاین (tandfonline.com)، جیستور (jstor.org)، ای پی ای (APA) و گوگل اسکالر (Google Scholar) است. کلید واژه جستجو آموزش مهارت های مقابله ای زوجی (CCET) بود. تجزیه وتحلیل داده ها و محاسبه اندازه اثر با استفاده از نرم افزار CMA2 و شاخص g هجز انجام شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که تراز اندازه اثر آموزش مهارت های مقابله ای زوجی (CCET) برای اثرات ثابت (27/0) و برای اثرات تصادفی (13/0) است. بررسی ناهمگنی اثرات با استفاده از آزمون کیو کوکران (Cochran's Q) نشان داد مقدار Q برابر با 87/2488 و مجذورI برابر با 16/92 به دست آمد که معنی دار است (001/0 > p). مقدار g هجز تصادفی برابر با 27/0 به دست آمد (001/0 < p) از نظر بالینی این مقدار اثرگذاری کمتر از متوسط ارزیابی می گردد. بنابراین می توان نتیجه گرفت CCET اثر کمی داشته است. همچنین مقایسه اندازه های اثر در تحقیقات صورت گرفته در ایران و سوئیس نشان می دهد مقادیرg هجر ثابت و تصادفی در تحقیقات ایران (64 مطالعه) و سوئیس (132 مطالعه) به ترتیب 62/0 و 73/0 برای ایران و 06/0 و 09/0 برای مطالعات انجام شده در سوئیس به دست آمد. در هر دو جامعه مقدار مجذور I بزرگتر از 90/0 است. بر این اساس اندازه اثرهای تصادفی مد نظر قرار می گیرد. مقادیر g هجر در جامعه سوئیس بسیار خفیف و در جامعه ایرانی در کران بالای متوسط به دست آمده و تفاوت اثرگذاری ها بسیار عمیق است. بر این اساس اندازه اثر به دست آمده در پژوهش های صورت گرفته در بازه کوچک قرارگرفته است. نتیجه گیری : درمانگران در فرایند درمان افزون بر رویکردهای درمانی باید به عوامل مغفول مانده که در این مقاله تشریح شده است توجه داشته باشند.
تعیین نقش میانجی توانمندی ایگو در رابطه تروما با حالات تجزیه ای و مسخ شخصیت افراد دارای تجربه تروماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
159 - 170
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی توانمندی ایگو در رابطه با حالات تجزیه ای و مسخ شخصیت افراد دارای تجربه تروماتیک انجام شد. روش پژوهش، توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری در این پژوهش را کلیه افراد 15 تا 35 سال دارای تجارب تروماتیک استان قم در سال 1402 تشکیل دادند و نمونه پژوهش شامل 250 نفر از این افراد با در نظر گرفتن معیارهای ورود بود. لذا از طریق ارسال لینک برای افراد انتخاب شده، پرسشنامه ها به صورت اینترنتی تکمیل شد. ابزارهای اندازه گیری، پرسشنامه های مسخ شخصیت (DES، سیرا و بریوس، 2000)، تجارب تجزیه ای (DES-II، کارلسون و پوتنام، 1993)، ترومای کودکی (CTQ، برنستاین و همکاران، 2003) و توانمندی ایگو (ESS، بارون، 1953) بودند. تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج برازندگی مدل پیشنهادی حاکی از برازش خوب مدل با داده ها بود. بر اساس یافته های به دست آمده ترومای کودکی بر حالات تجزیه ای و مسخ شخصیت اثر مثبت و معنادار و بر توانمندی ایگو اثر منفی معنادار دارد (01/0>P). همچنین توانمندی ایگو بر حالات تجزیه ای و مسخ شخصیت اثر منفی و معنادار دارد (01/0>P). همچنین با ورود متغیر توانمندی ایگو به مدل اثر غیرمستقیم ترومای کودکی بر حالات تجزیه ای و مسخ شخصیت معنادار شد (01/0>P). بنابراین قدرت ایگو می تواند بر تجربه بعد از تروما اثر گذارد و باعث تعادل روانی و عدم ابتلا به اختلالات تجزیه ای و مسخ شخصیت هنگام مبارزه با محرک های درونی و بیرونی شود.
مقایسه سبکهای فرزندپروری والدین، خود کنترلی و گرایش به رفتارهای پر خطر در نوجوانان بزهکار کانون اصاح و تربیت نوجوانان غیر بزهکار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴
173-201
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دوره نوجوانی می تواند زمینه ساز مشکلاتی نظیر پرخاشگری و انجام رفتارهای پرخطر باشد. این مسائل در بزهکاری و به تبع آن نگهداری نوجوانان در کانون اصلاح و تربیت مؤثر است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبکهای فرزندپروری، خودکنترلی و شیوع رفتارهای پرخطر در نوجوانان غیربزهکار و بزهکار انجام شد. روش: پژوهش فوق کمی، کاربردی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری شامل 100 نوجوان بزهکار کانون اصلاح و تربیت و 100 نوجوان دانش آموز غیربزهکار در مقاطع متوسطه استان اصفهان در سال 1401-1402 بوده که از هر گروه 30 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزارها شامل پرسشنامه های سبک فرزندپروری بامریند (1972)، خودکنترلی تانجنی (2004)، مقیاس خطرپذیری نوجوانان (1390) است و تحلیل آماری به وسیله نرم افزار SPSS23 و تحلیل واریانس چندمتغیری انجام شده است. یافته ها: دو گروه نوجوانان بزهکار و غیربزهکار در سبکهای فرزندپروری سهل انگارانه و مستبدانه والدین تفاوت معناداری داشتند. دو گروه در خودکنترلی، مقیاسهای خودنظم دهی، کنشهای تکانشی، عادات سالم و اخلاق کاری تفاوت معناداری داشتند و نوجوانان غیربزهکار خودکنترلی بالاتری نشان دادند. رفتارهای پرخطر در پنج مقیاس گرایش به مواد مخدر، الکل، سیگار، رفتار خشونت آمیز و رانندگی خطرناک بین دو گروه تفاوت معناداری داشت و نوجوانان بزهکار گرایش بیشتری به این رفتارها داشتند. بحث: بر اساس مطالعه حاضر سبک فرزندپروری سهل گرایانه و استبدادی، خودکنترلی پایین و گرایش به رفتارهای پرخطر عواملی هستند که موجب بزهکاری نوجوانان بوده و لزوم آموزش والدین در حوزه فرزندپروری و افزایش خودکنترلی نوجوانان را نشان می دهد.
پیش بینی فکر خودکشی براساس تنظیم شناختی هیجان با واسطه گری تعلق پذیری خنثی در نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
129-173
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودکشی پدیده اجتماعی مهمی است که می تواند سلامت روانی جامعه را به خطر بیندازد. به عبارت دیگر، میزان خودکشی و اقدام به خودکشی را می توان از مهم ترین شاخصهای بهداشت روانی افراد در یک جامعه به حساب آورد. این پژوهش با هدف بررسی، پیش بینی فکر خودکشی بر اساس تنظیم شناختی هیجان با واسطه گری تعلق پذیری خنثی در نوجوانان انجام شد. روش: روش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. برای انجام پژوهش حاضر، تعداد 230 نفر از دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های موردنیاز این پژوهش از سه پرسش نامه افکار خودکشی بک، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایچ و پرسش نامه نیازهای بین فردی استفاده شد. پس از جمع آوری داده ها، فرضیه ها و مدل پیشنهادی پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد تنظیم مثبت و منفی هیجان به ترتیب تأثیر منفی و مثبت بر تعلق پذیری خنثی دارند و همچنین تعلق پذیری خنثی بر فکر خودکشی تأثیر مثبت دارد. شاخصهای ارزیابی کلیت مدل در دامنه ای مطلوب است. بحث: با وجود اینکه تنظیم منفی هیجان و تنظیم مثبت هیجان به صورت مستقیم قادر به پیش بینی فکر خودکشی نبودند اما به صورت غیرمستقیم و با میانجی گری تعلق پذیری خنثی پیش بینی کننده فکر خودکشی بودند. ازاین رو، متغیر تعلق پذیری خنثی در رابطه بین تنظیم مثبت هیجان، تنظیم منفی هیجان و فکر خودکشی دانش آموزان نقش واسطه ای دارد.
اثربخشی درمان غیر فعال سازی حالت بر دلزدگی زناشویی و میل به طلاق در همسران مردان بهبود یافته از اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
۳۰-۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان غیر فعال سازی حالت بر دلزدگی زناشویی و میل به طلاق در همسران مردان بهبود یافته از اعتیاد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی همسران مردان بهبود یافته از اعتیاد شهر اصفهان در سال 1402 بود. از این بین، 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های دلزدگی زناشویی و میل به طلاق را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. درمان غیر فعال سازی حالت در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر دلزدگی زناشویی و میل به طلاق تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، درمان غیرفعال سازی حالت باعث کاهش دلزدگی زناشویی و میل به طلاق در گروه آزمایش شد و اثرات درمان در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود متخصصین حوزه سلامت روان و اعتیاد از این درمان به عنوان مداخله ای اثربخش در جهت کاهش مشکلات روانشناختی همسران مردان بهبود یافته از اعتیاد، بهره ببرند.
ادراک بیماری در افراد مبتلا به بیماریهای مزمن: فراترکیب کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری مزمن تأثیرات طولانیمدتی در زندگی فرد دارد. در طول این مسیر، ادراک فرد از بیماری بهطور مستقیم بر رفتار بیماری و نتایج سلامتی وی اثرگذار است. در این راستا، توجه به این مفهوم و پرداختن به آن از اهمیت ویژهای برخوردار است و هدف از مطالعه حاضر، بررسی ادراک بیماری در افراد مبتلابه بیماریهای مزمن بود. مواد و روشها: مطالعات کیفی منتشرشده درزمینه ادراک بیماری در سالهای 2019 تا 2024 از پایگاههای خارجی Google Scholar، Pubmed، Sciencedirect و پایگاههای داخلی Sid، Noormags، Elmnet و Magiran جمعآوری و بررسی شدند. با مرور متن کامل مقالهها، مواردی که باهدف پژوهش سازگار بود، انتخاب شدند. پس از بررسی عنوان، چکیده، متن و حذف مطالعات تکراری، 29 مطالعه تمام متن به زبان انگلیسی (19 مقاله) و فارسی (10 مقاله) انتخاب شدند و با رویکرد تفسیری مورد تحلیل و مقایسه نهایی قرار گرفتند. یافتهها: در میان مطالعات منتخب دو مقوله 1- ادراک بیماری و عوامل فردی اثرگذار و 2- ادراک بیماری و عوامل فرهنگی-اجتماعی اثرگذار استخراج گردید. مقوله اول، یعنی ادراک بیماری و عوامل فردی اثرگذار، شامل رویارویی باتجربه هیجانات، نیازهای بیمار، کنترلپذیری و پیامدهای بیماری، اثر بیماری بر کیفیت زندگی، باورهای مربوط به علل بیماری، باورهای معنوی مرتبط با بیماری، دوراهیهای اعلام یا پنهان کردن بیماری و عواقب آن، بیماری فرصتی برای رشد، دانش محدود در خصوص بیماری و پیامدهای آن، دیدگاههای مثبت و منفی نسبت به درمان و مکانیسمهای دفاعی در رویارویی با بیماری بود. مقوله دوم، یعنی ادراک بیماری و عوامل فرهنگی- اجتماعی اثرگذار شامل هویت (جنسی، دینی، ملی، فرهنگی و...) در رویارویی با بیماری بود. نتیجهگیری: ادراک بیماری عاملی اثرگذار در تشخیص، پیگیری و تعهد درمانی بیماران است و عوامل فردی و فرهنگی-اجتماعی پیشبرنده نوع نگاه افراد به خود، بیماری، سابقه خانوادگی و هویت است
پیش بینی ارزیابی شخصی بحران محور در مادرانِ دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری بر اساس انعطاف پذیری شناختی و میانجی گری باورهای معنوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کیفیت ارزیابی شخصی در مواجهه با موقعیتهای استرسزا در مادران مبتلا به کودک دارای ناتوانی در یادگیری، نقش مهمی در بهزیستی روانشناختی آنها و در نتیجه ارتقاء نقش حمایتی آنها از فرزندانشان دارد؛ لذا پژوهش حاضر، با هدف پیشبینی ارزیابی شخصی بحرانمحور مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری بر اساس انعطافپذیری شناختی و نقش میانجی باورهای معنوی انجام شد. مواد و روشها: روش تحقیق، توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش، مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری باران و ساحل استان همدان، در سال 1401 و 1402 بود که از میان آن ها 202 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه ارزیابی شخصی بحرانمحور خانواده (السون و همکاران، 1981)، انعطافپذیری شناختی (دنیس و واندروال، 2010) و دینداری/ معنویت مؤسسه ملی سلامت ایالاتمتحده آمریکا (1999) استفاده شد. تمام تحلیلها با استفاده از نرمافزار Amos و SPSS نسخه 24 انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد که انعطافپذیری شناختی تأثیر مثبت و معناداری بر باورهای معنوی دارد (β=0.65). همچنین، تأثیر باورهای معنوی بر ارزیابی شخصی مثبت و معنادار بود (β=0.63). با این حال، تأثیر مستقیم انعطافپذیری شناختی بر ارزیابی شخصی معنادار نبود(β=0.06) و تأثیر غیرمستقیم انعطافپذیری شناختی بر ارزیابی شخصی از طریق باورهای معنوی بر اساس روش بوتاستروپ ( فاصله اطمینان 95%)، معنادار بود(β=0.40) . نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه بینش های ارزشمندی را برای مشاورانی که با کودکان مبتلا به اختلال یادگیری کار میکنند ارائه میدهد و به آنها کمک میکند تا اثر بخشی مداخلات حمایتی خود را برای مادران کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری افزایش دهند. این پیشرفتها از طریق استراتژی های متمرکز بر افزایش انعطافپذیری شناختی، تقویت باورهای معنوی و تقویت خودارزیابی های مثبت تسهیل خواهد شد
یافتاری داده بنیاد از ابعاد و مؤلفه های حکمرانی در نظام های آموزشی در اندیشه منظوم حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حکمرانی در نظام های آموزشی همچون چتری بر کلیه ارکان و اجزاء دستگاه تعلیم و تربیت سایه افکنده است و شناخت ابعاد و مؤلفه های حکمرانی بویژه از منظر اندیشمندان عرصه حکمرانی، الگویی نظام مند و مجرب را پیش روی سیاستگذاران تربیتی و آموزشی خواهد گشود. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های حکمرانی در نظام های آموزشی در منظومه فکری حضرت آیت الله خامنه ای که بیش از سه دهه در بالاترین سطوح حکمرانی و در چارچوب اندیشه اسلامی نقش آفرین بوده است، انجام شده است. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش «نظریه پردازی داده بنیاد» و با بهره گیری از نرم افزار تحلیل کیفی Atlas.ti و اعتباریابی دوگانه با استفاده از ارزیاب موازی با محاسبه ضریب کاپای 0.94 و اخذ نظر خبرگان و صاحب نظران موضوعی انجام شده است. یافته ها: نتایج کد گذاری سه مرحله ای بر روی 2424 سند شناسایی شده که جملگی منتسب به معظم له بوده و 273 سند انتخابی و 1381 گزاره، از رویش 3 بُعد و 13 مؤلفه حکایت دارد. بُعد «ماهیت حکمرانی» شامل مؤلفه های «مردم پایه، استقلال طلب، آرمان گرایی واقع بین، عدالت محور» و بُعد «قلمرو حکمرانی» شامل مؤلفه های «اسناد و نظامات، ارکان تعلیم و تربیت، حکمرانی بیرونی» و بُعد «ویژگی های حکمرانی» شامل مؤلفه های «انعطاف پذیری، فسادستیزی، قانون مداری، پاسخگویی، وحدت و یکپارچگی، همکاری و هم افزایی». نتیجه گیری: حکمرانی در نظام های آموزشی در هندسه فکری حضرت آیت الله خامنه ای بر الگویی منسجم و برخاسته از مبانی اندیشه اسلامی ابتناء یافته است که پژوهش حاضر گوشه ای از این انسجام فکری را احصاء و ارائه نموده است. واژگان کلیدی: حکمرانی، نظریه پردازی داده بنیاد، نظام های آموزشی، حضرت آیت الله خامنه ای
رابطه صمیمیت و رضایت زناشویی با بخشودگی زناشویی زوجین شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
رابطه زناشویی، زیربنای روابط خانوادگی و تربیت نسل های آینده است و به عنوان اساسی ترین رابطه انسانی تلقی می شود، استحکام و بهبود آن همواره از اهمیت و توجه والایی برخوردار است؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه صمیمیت و رضایت زناشویی با بخشودگی زناشویی زوجین شهر کرمانشاه بود. پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1401-1400 بود. نمونه موردنظر در پژوهش حاضر مطابق با فرمول کوکران 269 نفر با روش نمونه گیری در دسترس از مراکز مشاوره انتخاب شدند و به پرسشنامه های صمیمیت، رضایت زناشویی و بخشودگی زناشویی پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با استفاده از رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین صمیمیت و رضایت زناشویی با بخشودگی زناشویی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت هرچقدر میزان صمیمیت و رضایت زناشویی بالاتر باشد میزان بخشودگی زناشویی زوجین نیز بالاتر خواهد بود. بنابراین با توجه به اهمیت و نقش صمیمیت زناشویی و رضایت زناشویی در زندگی زناشویی می توان بخشودگی زناشویی را تبیین نمود.
مدل توانمندسازی کارکنان آموزش و پرورش بر اساس رویکرد ارتقای عملکرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از برجسته ترین کارکرد های مدیریت منابع انسانی، در نظام آموزش و پرورش، تربیت کارکنان توانمند، جهت؛ تغییر، تحول و توسعه سازمانی است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف معرفی مدل توانمندسازی کارکنان آموزش و پرورش، براساس رویکرد ارتقای عملکرد انجام شده است. روش ها: این پژوهش از نظرهدف، کار بردی با رویکردکیفی به روش داده بنیاد است که با روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند، 20نفر از افراد خبره و متخصص آموزش و پرورش تا حد رسیدن به اشباع نظری داده ها، انتخاب و طی مصاحبه نیمه ساختارمند، داده ها جمع آوری و از طریق کدگذاری سه مرحله ی و مقایسه مداوم با روش گرند تئوری مورد تحلیل قرارگرفت. یافته ها: مدل پارادایمی شامل شش مقوله اصلی؛ سیس تم کنترل، توانمند سازی منابع انسانی، ارتقای فرهنگ سازمانی، پویایی سیستم، تعاملات سازمانی و ارتقای عملکرد با 26مقوله فرعی ازطریق تحلیل داده ها به دست آمد و اعتبار آنها تأئید شد. نتیجه گیری: پس ازتحلیل داده ها و تأئید نهایی مقوله ها توسط خبرگان، مدل پژوهش ترسیم و نتایج نشان دادکه از اعتبار لازم برای کاربرد، جهت توانمندسازی کارکنان و معلمین آموزش و پرورش به منظور ارتقای عملکرد برخورداراست.
مدل یابی تاب آوری تحصیلی مبتنی بر شفقت به خود و خودگویی مثبت با توجه به نقش میانجی بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آذر) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
۲۵۰-۲۳۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: شفقت به خود و خودگویی مثبت دو عامل مهم در ویژگی های شناختی هستند که می توانند در عملکرد تحصیلی همچون تاب آوری تحصیلی نقش تعیین کننده داشته باشند، اما طبق پیشنه بررسی شده، در تحقیقات گذشته کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. بر این اساس بررسی رابطه شفقت به خود و خودگویی مثبت با بهزیستی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی یک خلاء پژوهشی می باشد. هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی تاب آوری تحصیلی بر اساس شفقت به خود و خودگویی مثبت با توجه به نقش میانجی بهزیستی تحصیلی در بین دانش آموزان متوسطه دوم شهر کرمان انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهر کرمان به تعداد 8200 نفر در سال تحصیلی 1402-1401 است. که طبق جدول مورگان 384 نفر روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای (به نسبت جنسیت دانش آموزان) به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شفقت به خود تف و همکاران (2003)، خودگویی برین تاپت و همکاران (2013)، بهزیستی تحصیلی تومینین- سوینی و همکاران (2017) و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با آماره های توصیفی و استنباطی مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای Spss25 و Amos24 انجام گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از برازش مدل تاب آوری تحصیلی مبتنی بر شفقت به خود و خودگویی مثبت با توجه به نقش میانجی بهزیستی تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم استان کرمان می باشد (001/0 >p). بطوری که شفقت به خود و خودگویی مثبت از طریق نقش میانجی بهزیستی تحصیلی 67/0 درصد از واریانس تاب آوری را تبیین می کنند (001/0 >p). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، از جمله روش های ارتقاء تاب آوری تحصیلی و بهبود بهزیستی تحصیلی دانش آموزان، تقویت شفقت به خود و خودگویی مثبت می باشد.
نقش واسطه ای بخشش در رابطه بین استادهای رابطه ای و کیفیت زناشویی زنان مواجه با پیمان شکنی همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
385 - 393
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نقش واسطه ای بخشش در رابطه بین استادهای رابطه ای و کیفیت زناشویی زنان مواجه با پیمان شکنی همسر بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل شامل کلیه زنان مواجه با پیمان شکنی همسر در شهر تهران که در سال 1402 در این شهر مشغول به زندگی با همسر خود بوده اند و طلاق نگرفته اند و به اینترنت دسترسی داشتند، از این میان تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس کیفیت زناشیی برادبور و همکاران، پرسشنامه بخشش ری و همکاران و مقیاس اسنادهای رابطه ای فینچام و برادبری استفاده شد. برای بررسی روایی مقیاس ها از تحلیل عامل تاییدی و برای پایایی نیز از ضریب آلفای کرانباخ استفاده گردید که نتایج حاکی از مطلوب بودن روایی و پایایی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد، اسناد رابطه ای تأثیر معناداری بر بخشش دارد. بخشش نیز دارای تأثیر معنادار بر کیفیت زناشویی است. اسناد رابطه ای نیز تأثیر معناداری بر کیفیت زناشویی دارد. بررسی روابط غیرمستقیم نیز نشان داد که بخشش در رابطه بین اسناد رابطه ای و کیفیت زناشوئی زنان مواجه با پیمان شکنی همسر نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که اسنادا رابطه ای و بخشش دو مورد از عوامل اصلی برای پیشایندهای کیفیت زناشویی می باشند.
نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین شایستگی اجتماعی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
69 - 82
حوزههای تخصصی:
پلتفرم های شبکه های اجتماعی مناطق مجازی هستند که افراد می توانند صفحات مجازی خود را ایجاد کنند و با علایق مشترک دوست شوند. با ادغام شبکه های اجتماعی در زندگی روزمره افراد، پتانسیل تأثیرگذاری بر بسیاری از بخش های رفتار انسان را دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین شایستگی اجتماعی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی در دانش آموزان بود. روش این مطالعه توصیفی_ همبستگی بود. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول و دوم شهر کرج در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. حجم نمونه با روش نمونه گیری در دسترس 400 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد شبکه های گریفیث، پرسشنامه شایستگی اجتماعی گومز_اورتیز و همکاران و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی زیمت و همکاران بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم شایستگی اجتماعی و حمایت اجتماعی ادراک شده بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی در رابطه بین شایستگی اجتماعی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی نقش میانجی و معنادار داشت. براین اساس پیشنهاد می شود که رابطه بین این متغیرها در مداخله های مرتبط با اعتیاد به شبکه های اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.