فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱۸٬۰۲۶ مورد.
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
123 - 136
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بیش فعالی از جمله اختلالات رفتاری تلقی می شود که می تواند بر سطوح عملکردی دانش آموزان تأثیرگذار باشد و موجب رفتارهای آسیب زننده از جمله پرخاشگری گردد و در این ارتباط برنامه های مداخلاتی ویژه کودکان برای کاهش مشکلات رفتاری می تواند مفید واقع گردد. لذا هدف از انجام این اقدام پژوهی بررسی پایین آوردن میزان پرخاشگری دانش آموز پایه دوم با برنامه آموزش ذهن آگاهی ویژه کودک بود.روش شناسی پژوهش: ایﻦ پژوهش از ﻧﻮع اقدام پژوهی و مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری دردسترس بود. جامعه و نمونه آماری مورد نظر در این پژوهش یک نفر از دانش آموزان پایه دوم «پ. ن» در مدرسه ابتدایی دخترانه ادب واقع در شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 1402-1401 بود. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه پرخاشگری نلسون و فینچ (2000) و ایده و راه حل پیشنهادی اقدام پژوه برنامه آموزش ذهن آگاهی ویژه کودک بود.یافته ها: نتایج نشان داد که دانش آموز مورد مطالعه که تحت آموزش برنامه آموزش ذهن آگاهی ویژه کودک قرار گرفته بود میزان پرخاشگری وی بعد از دریافت راه حل کاهش پیدا کرده بود که که این امر بیانگر آن است که اقدام پژوهی مورد نظر بر روی وی کارآمد بوده است و اقدام پژوه به هدف خود رسیده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت تمرینات ذهن آگاهی در کاهش مشکلات رفتاری مفید است و لازم است برنامه ریزان و روانشناسان از چنین برنامه های مداخلاتی به صورت گسترده استفاده کنند.
اثربخشی برنامه ذهن آگاهی کودک محور بر احساس تعلق به مدرسه و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: دانش آموزان از مهمترین اقشار جامعه هستند و عملکردهای تحصیلی مطلوب این قشر می تواند موفقیت هر جامعه را تضمین کند. بنابراین این پژوهش با هدف اثربخشی برنامه ذهن آگاهی کودک محور بر احساس تعلق به مدرسه و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهرستان دلفان در سال 1403 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و در دو گروه مساوی 15 نفری جایگزین شدند. برنامه ذهن آگاهی طی 10 جلسه به صورت گروهی و هر هفته یک جلسه برای گروه آزمایش اعمال شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (بری و همکاران، 2004) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، 2004) استفاده شد. داد ه ها به کمک روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس و با نرم افزار spss-26 انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد برنامه ذهن آگاهی کودک محور بر افزایش احساس تعلق به مدرسه (145/15=F، 015/0=P و 589/0=Eta) و افزایش اشتیاق تحصیلی (690/16=F، 016/0=P و 568/0=Eta) هر یک از شاخص های این دو متغیر در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشته است (05/0>P).نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت درمانگران و مشاوران مدارس می توانند جهت بهبود و موفقیت فرایندهای تحصیلی دانش آموزان از تمرینات ذهن آگاهی استفاده نمایند.
تأثیر توان بخشی شناختی رایانه ای بر مهارت های کلامی دانش آموزان با نقص ویژه یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی تأثیر توان بخشی شناختی رایانه ای بر مهارت های کلامی دانش آموزان با نقص ویژه یادگیری ریاضی بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دوماهه بود. از میان دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی با نقص ویژه یادگیری ریاضی شهر اهواز به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 40 نفر انتخاب و پس از همتاسازی با جایگزینی تصادفی در گروه های آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه ای 50 تا 60 دقیقه ای برنامه آموزش نرم افزار توان بخشی شناختی کاپیتان لاگ (نسخه 2018) را به شیوه انفرادی دریافت کردند در حالی که به گروه گواه این برنامه آموزشی ارائه نشد. به منظور سنجش مهارت ها کلامی دانش آموزان از آزمون رشد زبان (TOLD) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده از راه آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نسخه بیست و چهارم نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها: توان بخشی شناختی رایانه ای باعث شد که توانایی آزمودنی های گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری در مقایسه با گروه گواه، در اکثریت مهارت های کلامی از جمله واژگان تصویری، واژگان ربطی، واژگان شفاهی، درک دستوری، تقلید جمله، تکمیل دستوری، تمایزگذاری کلمه و تحلیل واجی افزایش پیدا کرد (05/0>p)، ولی بین توانایی تولید کلمه گروه های آزمایش و گواه در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که برنامه توان بخشی شناختی رایانه ای بر رشد مهارت های کلامی دانش آموزان با نقص ویژه یادگیری ریاضی مؤثر است و می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مناسب استفاده شود.
اثربخشی تکرار ناکلمات برشدت لکنت، حافظه واجی و سازگاری روانشناختی کودکان مبتلا به لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۱۴-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تکرار ناکلمات بر شدت لکنت، حافظه واجی و سازگاری روان شناختی کودکان مبتلا به لکنت زبان انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان مبتلا به لکنت زبان مراجعه کننده به مراکز اختلال های یادگیری شهر سنندج در سال 1402 بودند که از میان آنان 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخله برای گروه آزمایش به پرسشنامه شدت لکنت رایلی (2009)، پرسشنامه هوش کودکان وکسلر نسخه 10 و پرسشنامه سازگاری دخانچی (1396) پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش در 16 جلسه ۳۰ دقیقه ای و هر هفته سه جلسه برنامه آموزش ناکلمات را دریافت کردند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای را دریافت نکرد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که تکرار ناکلمات، شدت لکنت، حافظه واجی و سازگاری روان شناختی آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل را به گونه معناداری بهبود بخشیده است (01/0>P). نتیجه گیری: استفاده از آموزش ناکلمات می تواند به عنوان یک روش درمانی مؤثر بر بهبود لکنت زبان کودکان استفاده شود.
A Model of Professional Learning Communities of Elementary School Principals Using the Grounded Theory Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۲, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۴
66 - 89
حوزههای تخصصی:
Despite the importance of continuous professional development for schools principals, researches show that their professional development approaches need to be review and move towards programs based on collective learning. Therefore, the main goal of this research was to provide a model for professional learning communities of elementary school principals. The present study was conducted using the qualitative research method of grounded theory and interviews with a targeted sample, including 29 key informants (15 university professors and 14 school principals) with relevant research records. The interviews were analyzed using the coding methods of Strauss and Corbin (1998). Four criteria of data authenticity, transferability, reliability and verifiability were used to check the validity of the data. After conducting interviews and open, axial and selective coding; The research results showed 18 general selection codes including causal conditions (collective learning culture; feeling the need for collective learning; leadership and management styles), contextual conditions (dynamic and flexible organizational structure; infrastructures and facilities; empathy and common goals; Encouraging principals towards learning communities), intervening conditions (teaching soft skills; suitable time and place for meetings related to communities; management knowledge; correct plan and program), central phenomenon (professional learning communities), Strategies for developing professional learning communities (suitable work space; professional learning; the existence of a supportive policy for learning communities; modeling of the experiences of successful schools) and consequences (organizational consequences; student success; professional development of teachers) that reflected the pattern of professional learning communities of primary school principals and the relationships between its different dimensions.
تأثیر یادگیری مشارکتی از طریق یک شبکه اجتماعی برای تقویت مهارت نوشتاری زبان آموزان ایرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، محققین تلاش کرده اند تا با انتخاب یک رسانه اجتماعی همخوان (ادمودو) که به تمامی معلمان و دانش آموزان در سراسر جهان خدمات آموزشی ایمن و رایگان ارائه می دهد، تأثیر یادگیری مشارکتی از طریق یک شبکه اجتماعی برای تقویت مهارت نوشتاری زبان آموزان ایرانی را بررسی کنند. . بنابراین، یادگیری پروژه محور از طریق شبکه های اجتماعی، زمینه نظری این مطالعه بوده است. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان پایه دهم دوره متوسطه دوم مدراس پسرانه و دخترانه آیت اله آملی شهرستان آمل در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که بر اساس نرم افزار محاسبه حجم نمونه جی پاور، تعداد 24 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب و به صورت گمارش تصادفی (قرعه کشی) انتخاب شدند و با راهنمایی معلم-محقق در شش گروه کوچک در سایت ادمودو ثبت نام کردند. بعد از دریافت راهنمایی و فایل های آموزشی اولیه ، ابتدا با اصول داستان نویسی به زبان انگلیسی آشنا شدند. سپس در دو مرحله مختلف از آنها خواسته شد که ابتدا یک داستان کوتاه با همکاری همسالان خود از طریق سایت ادمودو بنویسند و پس از پایان فعالیت گروهی، هر دانش آموز موظف شد به تنهایی یک داستان را بنویسد. آزمون های نوشتاری بر اساس مدل (Alderson & Tankó, 2010) که نوشته ها را بر اساس مقیاس 1 تا 6 رتبه بندی میکند توسط دو ارزیاب (محققین) نمره گذاری شد. همبستگی پیرسون برای بررسی پایایی نمرات بین ارزیاب-ها اجرا شد و نتایج (Pearson r = 0.81 p <.05,) برای آزمون انفرادی و(Pearson r = 0.88 p <.05,) برای آزمون گروهی، توافق معنی داری را بین دو ارزیاب در هر دو آزمون نشان داد. مقایسه نمرات داستانهای فردی نشان داد که پس از تکمیل کار گروهی آنلاین از طریق سایت، دانش آموزان پیشرفت قابل توجهی در مهارت های نوشتاری خود نشان دادند و این اصل اثربخشی فعالیت های مشارکتی آنلاین از طریق رسانه های اجتماعی بر یادگیری دانش آموزان را تأکید می کند. علاوه بر این، از شرکت کنندگان خواسته شد که به یک پرسشنامه باز در دو مرحله قبل و بعد از پروژه آنلاین پاسخ دهند. روایی سازه پرسشنامه از طریق بررسی متخصصین و تحلیل عاملی اکتشافی تضمین شد. همچنین از تحلیل آلفای کرونباخ به عنوان معیار همسانی درونی مقیاس استفاده شد و شاخص پایایی برآورد شده پرسشنامه به دست آم
نقش واسطه ای اشتیاق تحصیلی در رابطه بین فراشناخت و اضطراب کامپیوتر دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اشتیاق تحصیلی در رابطه بین فراشناخت و اضطراب کامپیوتر دانشجویان میباشد . روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی بوده وبه شیوه معادلات ساختاری انجام پذیرفته است .جامعه آماری شامل کلیه دختران دانشجوی مقطع کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی واحد تهران مرکز بوده است. با استفاده از روش نمونه در دسترس تعداد ۲۲۵ دانشجو داوطلب انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند وبه پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (Frederick et all,2004)، فراشناخت Wells et all,2004) )و اضطراب کامپیوتر (Heinssen et all,1987) پاسخ دادند . برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار های spss18 و Amoss23 استفاده شد .یافته ها نشان داد فراشناخت و اشتیاق تحصیلی بر اضطراب کامپیوتر اثری برابر262/0_ و ۲۳۱/۰- دارند و مسیرهای فراشناخت و اشتیاق تحصیلی به طور مشخص ۸۰/۰ و ۶۰/۰ از واریانس مشترک اضطراب کامپیوتر را تبیین و پیش بینی می کنند . براساس نتایج بدست آمده میتوان گفت که اشتیاق تحصیلی در رابطه بین فراشناخت و اضطراب رایانه نقش واسطه گری ایفا می نماید .
سنتزپژوهی کاربرد چت بات ها (نرم افزار هوش مصنوعی) در آموزش زبان انگلیسی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: ادغام چت بات ها در حوزه آموزش، به ویژه در بهبود یادگیری زبان انگلیسی، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. نوآوری هایی مانندChatGPT، یک مدل زبان بزرگ، می توانند وظایف مختلف پردازش زبان طبیعی را انجام دهند که از نتایج آموزشی پشتیبانی می کنند. مطالعه حاضر نقش چت بات ها را در آموزش زبان انگلیسی از طریق یک سنتز کیفی از مطالعات موجود مورد بررسی قرار می دهد. روش ها: محتوای 15 مقاله منتخب از پایگاه های داده علمی معتبر جهانی با استفاده از یک طراحی تحقیق کیفی تحلیل شد. فرآیند سنتزپژوهی طبق الگوی پیشنهادی سندلوسکی و باروسو (2007) انجام شد تا درک جامعی از موضوع حاصل شود. برای ارزیابی قابلیت اطمینان یافته ها، از ضریب کاپای کوهن استفاده شد که مقدار 0.88 را به دست داد. یافته ها: تحلیل یافته ها نشان داد که چت بات ها صرف یک ابزار نیستند، بلکه ابزارهای عملی و مؤثری برای یادگیری زبان انگلیسی به شمار می آیند. مطالعه حاضر تجربه های یادگیرندگان را با استفاده از چت بات ها برای یادگیری زبان انگلیسی بررسی کرد و عواملی که بر نتایج تأثیر می گذارند و مزایا و معایب این رویکرد را شناسایی کرد. با وجود چالش های خاص، نتایج به طور قاطع نشان دهنده تأثیرات مثبت آموزشی هستند و چشم انداز امیدوارکننده ای درباره ظرفیت چت بات ها در آموزش زبان انگلیسی به وجود می آورند. نتیجه گیری: با دگرگونی در چشم انداز آموزشی، دوره های تربیت معلمان باید شامل حوزه هوش مصنوعی و روش های نوآورانه برای ارتقاء سواد دیجیتال شوند. پژوهش حاضر به معلمان این امکان را می دهند که فراگیران را در استفاده از چت بات ها در مراحل مختلف یادگیری زبان انگلیسی هدایت کنند و تجربیات آموزشی آنان را تقویت کنند.
بررسی عناصر زیبایی شناختی (رنگ، نور و فرم) در طراحی فضای آموزشی مراکز پیش از دبستان بر اساس دستور العمل سازمان بهزیستی کشور و تطبیق با استانداردهای موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
313 - 326
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عناصر زیبایی شناختی (رنگ، نور و فرم) در طراحی فضای آموزشی مراکز پیش از دبستان بر اساس دستورالعمل سازمان بهزیستی کشور و تطبیق با استانداردهای موجود بود. روش پژوهش حاضر، روش توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی 68 مهد کودک منطقه 5 شهر تهران زیر پوشش سازمان بهزیستی بود که تعداد 20 مهد کودک از بین جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان مهدهای نمونه انتخاب شدند. یافته های بدست آمده از پژوهش حاضر نشان داد که بین نظرات مدیران در رابطه با عناصر زیبایی شناختی بر اساس چک لیست سازمان بهزیستی و پرسشنامه محقق ساخته اختلاف معنی داری وجود دارد و از طرفی کاربرد عناصر زیبایی شناختی در طراحی فضای آموزشی مهدکودک ها در سطح ضعیفی قرار دارد و نیاز به اصلاح و تغییر دارد....... ..... .... .... ... ... .. .. ... ... .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .... .. ... ... ... .. .. ... .....
تأثیر برنامه مدرسه تلویزیونی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در ایام کرونا با میانجی گری انگیزش تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، بررسی اثر برنامه ی «مدرسه تلویزیونی ایران» شبکه آموزش، بر میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری انگیزش تحصیلی، در ایام کرونا می باشد. روش پژوهش، پیمایشی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم (1038 نفر) شهرستان کردکوی در سال 1401-1400 می باشند که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 343 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه استاندارد عملکرد تحصیلی پاهم و تایلر(1999) و انگیزش تحصیلی گای، مارش و داوسون(۲۰۰۵) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان تماشای مدرسه تلویزیونی با انگیزش تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد.نتایج نشان داد که بین میزان تماشای مدرسه تلویزیونی با انگیزش تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد.
کاربرد فناوری های هوش مصنوعی در برنامه آموزشی استیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فناوری هوش مصنوعی در تلفیق با رویکردها و برنامه های آموزشی، از رشد و توسعه چشمگیری برخوردار است. با این حال کاربرد هوش مصنوعی در برنامه آموزشی استیم هنوز به طور کامل شناسایی نشده است. این پژوهش باهدف شناسایی مطالعات صورت گرفته در خصوص روند و تأثیر کاربرد فناوری های هوش مصنوعی در برنامه آموزشی استیم محور انجام شد.روش شناسی: این پژوهش به روش مرور نظام مند انجام شد. پس از جستجو در پایگاه داده های خارجی Scopus، ProQuest، Science Direct، Wiley، Springer و Web of Science، و داخلی نورمگز، مگ ایران و مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی بر اساس واژگان کلیدی و معیارهای ورود و خروج، مجموعاً 20 مقاله بررسی شد.یافته ها: ربات های آموزشی رایج ترین فناوری هوش مصنوعی در آموزش استیم محور بودند. کاربرد فناوری های هوش مصنوعی در برنامه آموزش استیم محور، بر دانش برنامه نویسی، حل مسئله، همکاری، ارتباط و تصمیم گیری، تفکر انتقادی و تحلیلی، به ویژه تفکر محاسباتی، درک عمیق و افزایش انگیزه یادگیری تأثیر مثبت داشته است. 30% مطالعات مربوط به کاربرد فناوری های هوش مصنوعی در برنامه آموزشی استیم محور در دوره تحصیلی ابتدایی، 25% آموزش عالی و 22% دوره کودکی بود. 50% از پژوهش ها به روش کمی، 20% کیفی و 30% به روش ترکیبی انجام شده بود.نتیجه گیری و پیشنهادها: تلفیق هوش مصنوعی در برنامه آموزش استیم محور نتایج و پیامدهای مثبتی در یازهتحقق نای به هنگام نظام های آموزشی دارد. با این حال نیاز به انجام پژوهش های بیشتر به ویژه با استفاده از روش های ترکیبی احساس می شود. نوآوری و اصالت: این مطالعه شناخت منسجم و تازه ای از روند و کاربرد فناوری هوش مصنوعی در آموزش مبتنی بر برنامه آموزش استیم محور بدست می دهد. همچنین می تواند راه گشای برنامه ریزان آموزشی در بهره مندی از فناوری هوش مصنوعی در آموزش و نیز هدایت پژوهش های آتی دراین زمینه باشد.
روش های تدریس اثربخش جغرافیا در مدرسه های مقطع ابتدایی ایران
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درباره تدریس اثربخش جغرافیا در مقطع ابتدایی کشور ایران است. امروزه در آموزش و پرورش، نقطه توجه خود را از تدریس به یادگیری برگشت داده است. این گونه نگرش، یادگیری را محور و پایه همه برنامه ها، سیاست ها و خط مشی های آموزشی قرار می دهد و بایسته ی آن نیز توجه به تدریس اثربخش و کارآمد است. برونداد اثربخشی روش تدریس معلمان جغرافیا به افزایش کیفیت آموزش و در پایان یادگیری بهتر می انجامد. هدف این پژوهش معرفی گونه های تدریس اثربخش جغرافیا می باشد. روش انجام آن کیفی از گونه ی پدیدارشناسی است. راهبرد چیره بر انجام پژوهش، استقرایی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که روش های گفتگوی جغرافیایی، چندرسانه ای و فناوری پایه، بازوی وارسازی، رفتار مهربانانه، نقشه محوری، پژوهش محوری، ارائه کلاسی، بارش اندیشه ای، مشاهده، تدریس عملکردی، روش آمیخته، پرسش و پاسخ، مشارکت گروهی، انگیزه داشتن معلم، کاوشگری، یادگیری وارونه در یادگیری اثربخش جغرافیا بسیار کارا است. در نتیجه می توان به این باور رسید که آموزش جغرافیا به عنوان دانشی نظری – کاربردی با نگاهی به تدریس متعارف دیگر کارایی خود را دست داده است و باید روش های یادگیری آن همسان با روح زمانه دگردیسی شود. در این مقطع، تدریس جغرافیا به شکل اثربخش، نقشی اساسی در درک دانش آموزان از جهان پیرامون، توسعه تفکر فضایی، و ارتباط با محیط زیست ایفا می کند.
ادراکات و تجارب زیسته معلمان از وضعیت آموزش هنر در کلاس های چندپایه (مورد مطالعه: استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
185 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی تجارب زیسته معلمان از وضعیت آموزش هنر در کلاس های چندپایه ابتدایی بوده است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از روش پدیدارشناسی و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. شرکت کنندگان در پژوهش، معلمان کلاس های چندپایه ابتدایی استان چهارمحال و بختیاری بودند که از آنها 16 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شد. تحلیل داده ها با روش کوربین و استراوس صورت گرفت. یافته ها نشان داد که تعداد کدهای باز استخراج شده (2091) بود که به ترتیب در چهار هسته اصلی هنرهای ترسیمی (89/29)، دستی (30/26)، ادبی (63/24) و نمایشی (18/19) دسته بندی شد. کد محوری «نقش مشارکتی معلم و دانش آموزان» دارای بیشترین فراوانی در هنرهای ترسیمی (88/14)، نمایشی (22/17) و ادبی (24/25) و کد محوری «تلفیق هنرهای دستی با دروس مختلف» دارای بیشترین فراوانی در هنرهای دستی (36/14) بود. در ارتباط با کمترین کد های محوری نیز می توان به «انجام فعالیت های انفرادی» اشاره داشت که دارای کمترین فراوانی در هنرهای دستی (45/1) و ادبی (58/0) بود. کد های محوری «بی توجهی معلم به ارزشیابی» و «استفاده از فضای کلاس» دارای کمترین فراوانی در هنرهای نمایشی (2) و کد محوری «بی توجهی به گروه بندی» دارای کمترین فراوانی در هنرهای ترسیمی (96/0) بود. در نهایت یافته ها حاکی از این امر است که اهمیت انواع هنرها در نزد معلمان کلاس های چندپایه، به یک میزان نبوده است؛ بنابراین پیشنهاد می گردد که متصدیان امر با برگزاری آموزش های ضمن خدمت، اهمیت آموزش و توجه به انواع هنرها را برای معلمان کلاس های چندپایه تبیین نموده و حمایت های لازم را در این راستا به عمل آورند.
نقش برنامه مدرسه تلویزیونی بر عملکرد تحصیلی کیفی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی با میانجی گری درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
189 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، بررسی نقش برنامه ی «مدرسه تلویزیونی ایران» شبکه آموزش، بر میزان عملکرد تحصیلی کیفی دانش آموزان با میانجی گری درگیری تحصیلی، در ایام کرونا می باشد. روش پژوهش پیمایشی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانش-آموزان پایه ششم (1038 نفر) شهرستان کردکوی در سال 1401-1400 می باشند که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 343 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه استاندارد درگیری تحصیلی شوفلی و بکر(2006) و عملکرد تحصیلی پاهم و تایلر(1999) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان تماشای برنامه مدرسه تلویزیونی با درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم(با میانجی گری درگیری تحصیلی) بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد. نین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم(با میانجی گری درگیری تحصیلی) بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد.
طراحی الگوی حمایت حرفه ای از نومعلمان؛ نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
39 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی حمایت حرفه ای از نومعلمان در بدو خدمت می باشد. این پژوهش کیفی با استفاده ازنظریه داده بنیاد(رهیافت نظام مند)، به شناسایی الگوی مفهومی حاصل از تحلیل مصاحبه های نیمه ساختار یافته پرداخته است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند ، 22 نفر از متخصصین تعلیم و تربیت و معلمین باتجربه ، انتخاب و مصاحبه ها با نرم افزار MAXQDA در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. برای بررسی اعتبار یافته های پژوهش از تکنیک کنترل های اعضاء و توصیف غنی داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل داده های کیفی شامل 375 عبارت مفهومی، 71 مقوله فرعی و 21 مقوله اصلی بود که در قالب ابعاد شش گانه مدل پارادایمی شامل شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر، پدیده ی اصلی، راهبردها و پیامدها شناسایی شدند. نتایج بر شناسایی دوره بدو خدمت به عنوان یک دوره ی مهم در توسعه حرفه ای معلمان و پشتیبانی همه جانبه از نومعلمان طبق الگوی موردنظرتاکید دارد. بنابراین به آموزش و پرورش پیشنهاد می گردد از ظرفیت حامیان رسمی و غیر رسمی نومعلمان استفاده نماید
تعیین نگرش معلمان به «اشتباه» و «اشتباه کردن» در فرایند یادگیری و بهبود فرهنگ مواجهه با آن (مورد مطالعه: دانش آموزان دوره ابتدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی نگرش معلمان به اشتباه و اشتباه کردن در فرایند یادگیری و بهبود فرهنگ مواجهه با آن در رویارویی با دانش آموزان دوره ابتدایی بود. برای دست یابی به این هدف از پارادایم تفسیری، رویکرد کیفی و راهبرد پدیدارشناسی از نوع ون مانن و توصیفی - تحلیلی بهره برده شد. میدان پژوهش شامل معلمان دوره ابتدایی کردستان در سال تحصیلی 1402-1403 بود که با نمونه گیری هدف مند ملاک محور، به تعداد 12 نفر تا رسیدن به درجه اشباع انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته پژوهشگرساخته و فرمت داده ها صوت بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک قیاسی - استقرایی بهره برده شد. یافته ها در دو بخش تحلیل شدند: بخش نخست، نگرش و رفتارهای معلمان در قبال اشتباهات دانش آموزان که شامل پنج تم، چهار مقوله و 55 مضمون بود و بخش دوم، راهکارهای معلمان برای بهبود فرهنگ مواجهه با اشتباه کردن شامل دو تم و 22 مضمون بود. نتایج یافته ها بیانگر این بود که نگرش و تصور معلمان از اشتباه و اشتباه کردن چندان مطلوب نیست و به ندرت آن را بخش طبیعی از فرایند یادگیری می دانند؛ از این رو، ضروری است تا با برگزاری دوره های آموزشی فرهنگ مواجهه با اشتباه کردن برای معلمان، به ارتقای فرهنگ مواجهه با اشتباه پذیری اهتمام شود. در این رابطه، ایجاد فضایی حمایتگر به منظور ایجاد فرهنگ اشتباه پذیری در مدارس نقشی جالب توجه در تربیت پذیری دانش آموزان و ارتقای کیفیت نظام آموزشی دارد.
تاثیر انجام خطاهای عمدی یادگیری بر حافظه کاری و عملکردی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
111 - 122
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر انجام خطاهای عمدی یادگیری بر حافظه کاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم بود. روش پژوهش: . روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهرستان چگنی در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. از جامعه آماری مذکور تعداد 30 نفر که شرایط ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به صورت تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش مقیاس حافظه کاری دانیمن و کارپنتر (1980) و آزمون مداد کاغذی محقق ساخته جهت سنجش عملکرد تحصیلی دانش آموزان بود. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیره) بود. داده ها در قالب نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه برای متغیر عملکرد تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت (01/0P<، 317/69F=) اما برای متغیر حافظه کاری تفاوت معناداری وجود نداشت (647/0P=، 214/0F=). نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت که انجام خطاهای عمدی یادگیری موجب افزایش عملکرد تحصیلی می شود ولی تأثیری بر حافظه کاری ندارد.
بررسی نقش شفقت به خود، احساس ارزشمندی و خشم صفت در پیش بینی هراس اجتماعی دانش آموزان نوجوان در پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
163 - 174
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات روانشناختی برخی از دانش آموزان هراس اجتماعی است که به میزان زیادی می تواند عملکرد تحصیلی را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف نقش شفقت به خود، احساس ارزشمندی و خشم صفت در پیش بینی هراس اجتماعی دانش آموزان نوجوان دختر در پساکرونا انجام شد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی است که به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه اردکان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه بر اساس فرمول گرین 250 نفر تعیین و نمونه گیری به روش خوشه ای انجام شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های هراس اجتماعی کانور و همکاران (۲۰۰۰)، احساس ارزشمندی روزنبرگ (۱۹۶۵)، شفقت به خود ریس و همکاران (2011) و خشم صفت اسپیلبرگر (۱۹۹۰)، پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه، در سطح 05/0 و با بهره گیری از نرم افزار SPSS26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین احساس ارزشمندی و هراس اجتماعی رابطه منفی معنی دار(001/0>P)؛ بین شفقت به خود با هراس اجتماعی رابطه منفی معنی دار (001/0>P) و بین خشم صفت با هراس اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد (001/0>P). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که ۲۵ درصد از واریانس هراس اجتماعی دانش آموزان نوجوان با ترکیب خطی متغیرهای شفقت به خود، احساس ارزشمندی و خشم صفت پیش بینی می شود (۵۱۲/0=R، 4۶۲/0=R2 و 4۵۱/0=R2 تعدیل یافته). نتیجه گیری: تمرکز بر مداخلات مبتنی بر شفقت به خود مبتنی بر احساس ارزشمندی و مدیریت و ابزارگری صحیح خشم می تواند با تعدیل خلق و خوی و واکنش خشمگینانه در خصوص اشتباهات، هراس اجتماعی را کاهش دهد.
بررسی اثربخشی فعالیت بدنی مبتنی بر بازی وار سازی بر افزایش نیک زیستی فردی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
175 - 187
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:بازی وار سازی،به عنوان یک رویکردنوین وجذاب،توانسته است درزمینه های مختلف توجه زیادی رابه خودجلب کند.استفاده ازعناصربازی درفعالیت های ورزشی نه تنها انگیزه دانش آموزان رابرای شرکت درفعالیت های بدنی افزایش می دهد،بلکه باتقویت تعاملات اجتماعی وتوسعه مهارت های همکاری،به آنها کمک می کندتادرجامعه به شکل مؤثرتری عمل کنند؛بنابراین هدف تحقیق حاضربررسی اثربخشی فعالیت بدنی مبتنی بر بازی وار سازی برافزایش نیک زیستی فردی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان بود.روش پژوهش:روش تحقیق به کارگرفته شده دراین مطالعه،کمی وبه شکل نیمه آزمایشی است که شامل طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری این تحقیق شامل دانش آموزان دختر مقطع دوره دوم دبیرستان استان آذربایجان شرقی درسال تحصیلی 1403-1402بود نمونه گیری به روش در دسترس انجام شده، شامل گروه کنترل و گروه آزمایش که هرگروه از25 نفر تشکیل شده و به روش تصادفی ساده درگروه ها جاگذاری شده اند.ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های استانداردسازگاری اجتماعی و نیک زیستی بود.روایی این پرسشنامه ها توسط پنج تن از اساتیدبرجسته مدیریت ورزشی تایید شده و پایایی آنها در حد قابل قبول ارزیابی شده است. برای وضعیت موجود،از یافته های توصیفی (میانگین و انحراف) و به منظور تجزیه و تحلیل و تحلیل داده ها ازآزمون های خطی شاپیروویلک،آنالیز واریانس دو سویه و تعقیبی بونفرونی درسطح معناداری (05/0>p) با استفاده از نرم افزار 26SPSS استفاده شد.یافته ها: بررسی ها نشان داد عوامل زمان و گروه به همراه تعامل بین زمان و گروه، تاثیرات معناداری برمؤلفه های متغیر نیک زیستی فردی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان داشته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، می توان نتیجه گرفت که ادغام تمرینات ورزشی با بازی وار سازی، به طور معناداری موجب افزایش نیک زیستی فردی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان می شود.
ارائه مدل به جهت تهیه، تحلیل و اعتبار سنجی محتوای آموزشی از طریق آموزش از راه دور در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
220 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل جهت تهیه،تحلیل و اعتبار سنجی محتوای آموزشی از طریق آموزش از راه دور در آموزش عالی می باشد که از طریق بررسی نقاط قوت و ضعف مدل های پیشین صورت گرفته و با استفاده از رویکرد تلفیقی به ارائه مدل مذکور پرداخته است.روش: در این پژوهش به تحلیل و نقد مدل های پیشین پرداخته شده و نقاط قوت و ضعف آن ها را مورد بررسی قرار داده و سپس مدل جدید با رویکرد تلفیقی ارائه شده است در تحلیل مقالات با توجه به این که پژوهش با هدف دستیابی به یک الگو برای تهیه تحلیل و اعتبارسنجی محتوای آموزشی بود از روش تحلیل مضمون ولکات استفاده شده است و همینطور از روش تحقیق مبتنی بر نظریه زمینه ای استفاده گردیده برهمین اساس در پژوهش حاضر با توجه به ماهیت روش شناسی کیفی به به جای ارائه ی فرضیه سوال مطرح می گردد یافته ها: یافته های این پژوهش نیز حاکی از آنست که مدل های طراحی آموزشی برای آموزش از راه دور دربرگیرنده تمامی عناصر مورد نیاز در یک برنامه جامع طراحی آموزشی نمی باشد و همین امر باعث شده تا فرایند طراحی آموزشی به صورت جامع مدنظر قرار نگیرد، همچنین طراحان قبلی نیز مدل های خود را به صورت با رویکرد مستقل طراحی نموده اند و این باعث شده تا نتوان از کلیه ظرفیت ها و امکانات در فرآیند مذکور استفاده کرد. لازم به ذکر است پژوهشگر در این پژوهش تلاش نموه تا در مدل نوین خود ضمن بهره گیری از مدل های پیشین نگاهی کاملاً نو و متفاوت برای تهیه،تحلیل و اعتبارسنجی محتوای آموزشی داشته باشد و همچنین مبانی فلسفی،ویژگی ها،اصول و الزامات