فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱٬۳۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تغییر در سطح رفاه و شرایط زندگی در سکونتگاه های انسانی، به ویژه در مناطق محروم و حاشیه ای که ازلحاظ سطح رفاه و شاخص های توسعه با انواع چالش ها و مشکلات مواجه اند، بیش از هر چیز مطالعه و سنجش میزان رفاه اجتماعی را ضروری می سازد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه و سنجش میزان رفاه اجتماعی در نواحی روستایی شهرستان زَهَک (استان سیستان و بلوچستان) که از مناطق محروم جنوب شرق کشور به شمار می آید، پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و پیمایشی (تکمیل پرسشنامه) است. جامعة آماری تحقیق را کلیة ساکنان روستایی شهرستان زهک تشکیل می دهند. حجم نمونه 329 سرپرست خانوار ساکن در 30 روستای نمونه است، که ازطریق فرمول کوکران به دست آمده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمون های آماری در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که میزان رفاه اجتماعی در نمونه انتخابی ازلحاظ کلیه شاخص های اقتصادی و اجتماعی با ارزش میانگین 76/2، کمتر از حد متوسط و ضعیف است و وضعیت رفاهی روستاهای منطقه بیش از همه در زمینه های اوقات فراغت، رضایت از زندگی و درآمد و اشتغال با مشکل مواجه است.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر میزان مشارکت شهروندان در امور شهری (مطالعه ی موردی: منطقه ی ۱۳ شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت و عدم مشارک ت مردم می توان د برنامه ریزی های یک شهر یا منطق ه را تح ت تأثیر قرار داده، روند برنامه ریزی را سرعت بخشیده یا کند نماید؛ از این رو بررسی موانع و مشکلات مشارکت مردم در یک منطقه یا شهر به روشن شدن آن کمک خواهد کرد. به عبارت بهتر رویارویی با مشکلاتی که شهرهای مهم جهان با آن درگیر هستند، همانند انفجار جمعیت، رفت و آمد خودروها در خیابان ها و جاده ها، آلودگی هوا و محیط زیست، سیل مهاجران روستایی و ده ها مسأله ی دیگر، تنها با بهره گیری درست و بهینه از توان و استعدادهای موجود در شهروندان و شهرها در قالب برنامه های مشارکتی قابل دستیابی است. هدف پژوهش حاضر سنجش عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت شهروندان منطقه ی ۱۳ اصفهان در امور شهری است؛ لذا به همین منظور پس از طرح سؤال آغازین و ارائه ی هدف پژوهش براساس چهارچوب نظری، فرضی ه های تحقیق شکل گرفت و برای آزمون روابط متغیرها فرضیه های تحققی شکل گرفت و برای آزمون روابط متغیرهای فرضیه های مطرح شده، حجم نمونه براساس فرمول کوکران ۱۸۰ نفر از افراد بالای ۱۸ سال ساکن در منطقه ی ۱۳ شهرداری اصفهان به صورت خوشه ای و چند مرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از روش پیمایشی با ابزار پرسشنامه، مورد بررسی قرار گرفتند و داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss و روش های آماری مناسب (R پیرسون و تحلیل آماری anova oneway) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر رابطه ی معنادار بین متغیرهای مستقل (اعتماد نهادی، رضایت اجتماعی، امنیت اجتماعی و مدت زمان سکونت) با مشارکت است. در حالی که برطبق یافته های پژوهش بین متغیرهای مستقل و پایگاه اجتماعی – اقتصادی و نوع مالکیت و با مشارکت تفاوت معناداری وجود ندارد. الگوی نهایی نشان داد که بیشتر از همه، متغیر مستقل اعتماد نهادی در مشارکت اجتماعی مؤثر است.
بررسی سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان به تفکیک بخش های آموزشی و بهداشتی - درمانی طی برنامه چهارم توسعه
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای فرآیندی است، در جهت مشارکت مردم و مناطق در برنامه ریزی و فراهم آوردن موجبات برنامه ریزی در جهت انطباق با برنامه های کلان ملی و ویژگی های منطقه ای. بنابراین برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری های منطقه ای، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. در برنامه ریزی منطقه ای، هدف استفاده بهینه از منابع، برای توسعه منطقه است. بنابراین شناخت توانها و تنگناهای منطقه جزء مبانی کار است. همچنین لازمه برنامه ریزی منطقه ای شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و داده های تحقیق به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. هدف از تحقیق حاضر شناخت درجه توسعه شهرستانهای استان لرستان به تفکیک بخشهای آموزشی و بهداشتی - درمانی در دو مقطع زمانی 1382 و 1387 با بکارگیری دو روش تحلیل عاملی(استفاده از نرم افزار spss) و تاکسونومی عددی می باشد. همچنین، شهرستانهای استان به لحاظ توسعه در هر بخش، رتبه بندی و ضرایب نابرابری بین آنها محاسبه گردیده است و در نهایت این که اولویت های لازم برای توسعه را در هر شهرستان مشخص شده است.. در پایان با استفاده از نرم افزار Arc GIS سطح بندی شهرستان های استان، جهت تحلیل توسعه فضایی بخش های استان نمایش داده شده است. و جایگاه هر یک از شهرستان های استان در توسعه این بخش ها مشخص شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که نابرابری بین شهرستانهای استان طی دوره زمانی مورد بررسی در بخشهای آموزش و بهداشت و درمان افزایش یافته است.اما این افزایش ناچیز و روند توسعه متعادل بین شهرستان های استان رو به افزایش است.همچنین باید بیشترین توجه را به شهرستان های دلفان، ازنا و الیگودرز داشت.
سنجش میزان موفقیت پارک های بانوان از دیدگاه شهروندان نمونه موردی: کلانشهر تبریز
حوزههای تخصصی:
چند سالی هست که پروژه پارکهای بانوان در برخی مادرشهرهای ایران جهت رفاه حال بانوان ایرانی به اجرا درآمده است. با توجه به اینکه نیمی از شهروندان را بانوان تشکیل می دهند، در دهه های اخیر در کشورهای توسعه یافته و نیز در حال توسعه از جمله ایران، توجه به نیازهای ویژه بانوان از سوی برنامه ریزان شهری مطرح شده است. پارکها و فضاهای سبز مختص بانوان ، به عنوان یکی از مهمترین مراکز خدمات رفاهی و تفریحی بوده است که علاوه بر جنبه بهداشتی و روانی، در توسعه پایدار شهری و بهبود کیفیت زندگی بانوان از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر بر آنست تا میزان موفقیت این فضاهای مختص بانوان را از دیدگاه آنان، مورد سنجش قرار دهد. روش تحقیق کاربردی- تحلیلی و پیمایشی است که با تکمیل 140 پرسشنامه در 3 پارک بانوان شهر تبریز انجام پذیرفته است. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss و Excel استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده موفقیت بالای پارک بانوان بوده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده موفقیت نسبی پارک های بانوان در مقابل وجود ضعف هایی است که در این پژوهش در راستای از میان برداشتن این ضعفها پیشنهاداتی ارائه شده است. همچنین روابط بین خصوصیات شهروندان با میزان رضایت آنان از پارکهای بانوان مرد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، یافته ها بیانگر وجود رابطه معنادار بین سن افراد، وضعیت تأهل و شغل آنان با میزان رضایتمندی از پارک بانوان است.
بررسی عوامل مؤثر بر فقر خانوارهای شهری استان خراسان شمالی با استفاده از الگوی توبیت
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری شاخص های فقر و مطالعه عوامل تعییین کننده آن یکی از ابزارهای اصلی تجزیه و تحلیل مساله فقر و یاری کننده سیاستگذاری های مربوط به آن است. هدف این مطالعه، بررسی عوامل مهم و مؤثر در رفاه خانوار و وضعیت فقر در مناطق شهری استان خراسان شمالی است. استان خراسان شمالی جزو استان های محروم کشور است که در سال 1383 با تقسیم خراسان بزرگ به استانی مستقل تبدیل شد که تاکنون مطالعه ای جامع در زمینه فقر این استان صورت نگرفته است. در این مطالعه از خط فقر مطلق، برای محاسبه خط فقر جهت شناسایی خانوارهای فقیر از خانوارهای غیر فقیر استفاده شده است. خط فقر مطلق بر پایه ی داده های هزینهای 162 کالای مصرفی استخراج شده از داده های 717 خانوار نمونه طرح هزینه و درآمد خانوارهای شهری استان خراسان شمالی در سال 1389 برآورد می شود. به منظور بررسی عوامل تعیین کننده ی فقر در سطح خرد، تأثیر متغیرهای بارتکفل، جنس و سن سرپرست خانوار، مخارج آموزشی و مخارج بهداشتی سنجیده شده است. نتایج نشان می دهد که تمامی متغیرهای توضیحی الگو به جز سن سرپرست خانوار، بر فقر مناطق شهری استان مؤثر هستند. علاوه براین، نتایج حاکی از آن است که چنانچه خانواری بتواند خود را به سطح متوسط مقادیر توضیحی الگو برساند به احتمال 6/78 درصد بالای خط فقر قرار گرفته و از گروه خانوارهای فقیر خارج می شود. بر اساس نتایج مدل، احتمال قرار گرفتن خانوارهای زن سرپرست نسبت به خانوارهای مردسرپرست در گروه فقیر بیشتر است و بنابراین، لازم است سیاستگذاران توجه بیشتری به این قشر از جامعه در سیاست های فقرزدایی خود نمایند.
سنجش پراکنش و فشردگی شهر اردبیل در سطح محلات با استفاده از تکنیک های خودهمبستگی فضایی
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش بیش از حد شهرها باعث بوجود آمدن مشکلات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی – روانی بسیاری از جمله: آلودگی هوا، از بین رفتن اراضی کشاورزی و افزایش هزینه حمل و نقل شده است. شهر اردبیل نیز به دلیل مسائل اقتصادی و سیاسی رشد گسترده ای را بخصوص در دهه های اخیر تجربه کرده است. اهداف این تحقیق ابتدا بررسی علل رشد و گسترش شهر اردبیل به تفکیک محلات در دهه های اخیر و سپس تعیین مناسب ترین روش برای اکتشاف فضایی و عقلانیت توزیع فضایی است. داده های مورد نیاز برای این پژوهش از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن طی سال های 1385- 1335، طرح جامع و همچنین برداشت های میدانی جمع آوری شده است. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف تحقیق رویکرد حاکم بر فضای پژوهش تحلیلی- توصیفی است، اگر چه در این تحقیق از سایر روش ها همچون همبستگی نیز استفاده شده است. به منظور شناخت شکل این شهر و بررسی میزان کمیت آن(پراکنش از فشردگی) از روش، درجه تجمع(با استفاده از ضرایب موران جهانی و محلی) استفاده گردیده است. نتایج حاصل از موران جهانی و محلی بیانگر این مساله است که هرچند در سال 1385 نسبت به 1375 محلات مرکزی از نظر جمعیت و تعداد شاغلین فشرده و متمرکزند، اما پراکنش افقی شهر افزایش یافته و در واقع شهر به سمت گستردگی بیشتر پیش می رود. در این راستا لازم است شهرداری از گسترش بیشتر شهر و ساخت و سازها بر روی زمین های کشاورزی ممانعت به عمل آورده و جهت توسعه ی مناسب شهر را بر اساس طرح جامع و رشد درون شهری هدایت کند و شهر را به سوی فشردگی همراه با پایداری و کیفیت زندگی در محلات شهری رهنمون شود.
مطالعه رابطه اعتماد و وفاق اجتماعی در میان افراد 20 سال و بالاتر شهر گنبد کاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع بررسی حاضر، شناخت رابطه بین اعتماد و ابعاد آن به عنوان یکی از مهمترین دغدغه های بشری و وفاق اجتماعی منتهی شونده به نظم اجتماعی است. ویژگی های اجتماعی و قومیتی جامعه مورد بررسی و وجود خرده فرهنگ های قبیله ای و طایفه ای، لزوم دقت به وفاق و همبستگی اجتماعی در این جامعه را ضروری می سازد. چارچوب نظری این پژوهش بر نظریه نوین اشتومکا استوار است. در این تحقیق وفاق اجتماعی با چهار مؤلفه یا ارزش عام گرایی، عدالت گرایی، دینداری و وفاداری به میهن، اعتماد نیز در سه بعد اعتماد بین شخصی، اعتماد تعمیم یافته و اعتماد نهادی سنجش شده اند. به منظور سنجش صحیح تر، متغیر میانجی هویت ملی و متغیرهای زمینه ای نیز در این تحقیق دخالت داده شده اند. روش تحقیق پیمایش و داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه در بین حجم نمونه 385 نفر از ساکنان 20 سال و بالاتر شهر گنبد کاووس واقع در استان گلستان انجام گرفته است. نتایج تحلیل آماری نشان داد که بین اعتماد و وفاق اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، بین ابعاد اعتماد در سه بعد اعتماد بین شخصی، اعتماد تعمیم یافته و اعتماد نهادی و نیز متغیر میانجی هویت ملی با وفاق اجتماعی نیز رابطه مثبت و معناداری دیده شده است. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که از بین ابعاد اعتماد، بعد نهادی آن بیشترین رابطه و قدرت تبیین کنندگی متغیر وابسته را داراست.
بررسی نقش احساس تعلّق محلّه ای در افزایش مشارکت اجتماعی (مورد مطالعه ی: محله قزل قلعه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال سیاست جدید شهرداری تهران در راه تبدیل شدن به یک نهاد اجتماعی، طرح مدیریّت محلّه برای تمرکززدایی در اداره ی امور شهری با مشارکت شهروندان مطرح شده است. سؤالات اصلی تحقیق حاضر این است: وضعیت حس تعلق محله ای موجود در بین ساکنان محله ی قزل قلعه تهران چگونه است؟ این پدیده متأثر از چه عواملی خواهد بود؟ و آیا با مشارکت اجتماعی در سطح محلات ارتباط دارد. هدف از پژوهش شناسایی سطح حس تعلّق محلّه ای، میزان بهره وری محلّه ای و شناخت محلّه ای و نهایتاً سطح آمادگی برای مشارکت است. چارچوب نظری تحقیق الگوی مک میلان و چاویس در مورد حس تعلّق محلّه ای و نیز مشارکت مجید رهنماست. این پژوهش به روش کمّی صورت گرفته و تمام ساکنان ۱۸ سال به بالای محله قزل قلعه ی تهران جمعیت آماری این پژوهش محسوب می شوند. نوع نمونه گیری بر اساس نمونه گیری خوشه ای است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین میزان هزینه های زندگی خانوارها، نوع شغل، تعداد سال های سکونت افراد در محله و حس تعلق محله ای شان نسبت به محله رابطه ی معناداری وجود دارد، در حالی که بین وضعیت مسکن، جنسیت، سن، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل و حس تعلق محله ای رابطه ی معناداری وجود ندارد. از دیگر نتایج این تحقیق این بود که متغیر شناخت محله ای بیشترین (۵۲/۰) تأثیر را بر متغیر وابسته یعنی آمادگی برای مشارکت داشته است. پس بیشترین تأثیر بر روی متغیر وابسته را حس تعلق محله ای ایجاد می کند؛ یعنی در مجموع ۲۷ درصد از متغیر تمایل به مشارکت تحت تأثیر این متغیر قرار دارد. در این تحقیق متغیر بهره وری محله ای نیز به دلیل اینکه سطح معناداری آن از ۵% بزرگتر است، تأثیری بر متغیر وابسته ندارد و از معادله ی رگرسیون خارج می شود.
مقایسه ی شهر مطلوب با شهر جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با جهانی شدن و تغییرات شتابان در اقتصاد شهرهایی چون شانگهای، هنگ کنگ، توکیو و… شاهد مفهوم نوظهوری چون شهر مطلوب در مطالعات شهری هستیم. به طوری که مفهوم یاد شده در رقابت مستقیم با شهرهای جهانی قدیمی (چون نیویورک، لندن و پاریس) بیشتر از گذشته توجه اندیشمندان را به خود جلب کرده است. بر این اساس، موضوع پژوهش حاضر، مقایسه ی شهر مطلوب با شهر جهانی است؛ بدین منظور، ابتدا مفهوم شهر جهانی و خصوصیات آن از نگاه اندیشمندانی چون ساسن، فریدمن، شورت، کاستل و… تشریح می گردد و سپس مفهوم شهر مطلوب و خصوصیات، وجوه افتراق و اشتراک این دو مفهوم برجسته می شود. کوشش این مقاله معطوف به یافتن پاسخ به این پرسش اساسی است که شهر مطلوب و شهر جهانی چه تفاوت ها و تشابهاتی با هم دارند؟ در مسیر یافتن پاسخ علمی به سؤال یاد شده، نتیجه ای که با بهره گیری از روش اسنادی به دست آمد عبارت از این است که شهر مطلوب شهری است که با تکیه بر مدل توسعه ی پایدار محلی و با تأکید بر حکمرانی شهری دارای سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و محیطی قوی و به دنبال توسعه ی درون زاست. این در حالی است که تئوری شهر جهانی معطوف به الگوی توسعه ی برون زا و فاقد مقیاس ه ای عینی است و به همین دلیل است که شهر جهانی، قطبی شدن و بحران های زیست محیطی را تشدید می کند.
مطالعه اتنوبوتانی و اتنواکولوژی گونه های دارویی کچیک (مطالعه موردی مراتع کچیک در شمال شرق استان گلستان) سیده زهره میردیلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موارد بحث برانگیز پیرامون گیاهان دارویی، دانش بومی است. این دانش بسیار گسترده است و جنبه های متفاوتی از جمله اتنوبوتانی گیاهان دارویی را نیز دربرمی گیرد. اتنوبوتانی به معنی دانشی است که بشر از گیاه-شناسی و اکولوژی محیط زیست گیاهان دارد. در این تحقیق یک ارزیابی اتنوبوتانیکی در 5 روستای واقع شده در منطقة ترکمن نشینِ اطراف شهرستان کلاله واقع در شمال شرقی استان گلستان، صورت پذیرفت. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه در سه مرحله انجام شد و اطلاعاتی مانند زمان جمع آوری، پراکنش اکولوژیکی، نام محلی، خواص درمانی و اندام دارویی مورد استفاده برای گیاهان مورد مطالعه، مجموعاً با استفاده از 234 پرسشنامه ثبت شد. در این بررسی تعداد 45 گونه دارویی– خوراکی، متعلق به 21 خانواده با توجه به سابقه مصرف توسط مردم بومی معرفی شد. نتایج نشان داد که دانش بومی نه تنها دارای اطلاعاتی در زمینه خواص درمانی گونه های دارویی است، بلکه درمورد خصوصیات اکولوژیکی گیاهان (اتنواکولوژی) نیز اطلاعات گرانبهایی دارد که حتی بدون نیاز به عملیات اکولوژیکی و صرف هزینه و زمان بسیار جهت پلات اندازی، می توان پراکنش تقریبی آنها را نیز برآورد نمود.
شهر دوستدار زن شناسایی معیارهای شهر دوستدار زن از نظر زنان متعلق به پایگاه ها و تیپ های مختلف اجتماعی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی برخی از معیارهای شهر دوستدار زن از نظر زنان متعلق به پایگاه ها و تیپ های مختلف اجتماعی است.این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی و کیفی است.روش مورد استفاده اتنوگرافی (مردمنگاری)و تکنیک جمع آوری داده ها مصاحبه مسأله محور است.جمعیت آماری زنان 18 تا 50 سال ساکن تهران هستند که طی 5 سال گذشته ساکن تهران بوده اند.نمونه گیری غیر احتمالی و قضاوتی و حجم نمونه 19 نفر است.نتایج این پژوهش حاکی از آن است که از نظر زنان مصاحبه شونده با بهره مندی از هشت ویژگی، تهران شهری دوستدار زن می شود:تهران امن،تهران راحت،تهران فعال،تهران مشارکتی،تهران فراغتی،تهران عادلانه،تهران زیبا و تهران دوستدار کودک.علاوه بر این دو متغیر تیپ اجتماعی و پایگاه اقتصادی و اجتماعی تفاوت چندانی در دیدگاه های زنان در مورد معیارهای شهر دوستدار زن ایجاد نمی کند.بلکه سه موقعیت خانه داری، اشتغال و مادری تفاوت هایی در دیدگاه ها، نیازها و دغدغه های زنان در زندگی شهری ایجاد می کند.
انواع و اندازه شبکه های مهاجرتی مهاجران از استان آذربایجان شرقی ساکن در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری و تشدید روابط اجتماعی موجب بروز رفتارهای اجتماعی خاصی ازطرف افراد می شود که آنان به تنهایی قادر و یا در فکر انجام آن رفتار نیستند. ازجمله آن، تصمیم به مهاجرت است که وجود خویشاوند و آشنا در مقصد مهاجرتی می تواند عمل مهاجرت را برای کنشگر تسهیل نماید. در این مقاله جهت شناخت بهتر جریان های مهاجرت از استان آذربایجان شرقی به مقصد استان تهران، که مهمترین جریان مهاجرت داخلی در ایران است، انواع و اندازه شبکه های اجتماعی مهاجران در زمان مهاجرت در مقصد و تعیین کننده های آن به روش پیمایش روی 530 مهاجر مطالعه شده است. نتایج نشان می دهد اکثر مهاجران در زمان قبل از مهاجرت شان به ترتیب شبکه اجتماعی خویشاوندی، خانوادگی، دوستی و هم محلی در مقصدهای بالقوه داشتند و شهرستان مبدأ و سن مهاجران در زمان مهاجرت توانسته است این گونه های مهاجران را بهتر تفکیک نماید. اندازه شبکه های اجتماعی مهاجران نسبتاً کوچک به دست آمده است و اکثر آنان از طریق یک نسبت خویشاوندی و آشنایی (گره) به شبکه اجتماعی در مقصد ملحق شده اند. احتمال وجود شبکه مهاجرتی برای مهاجران بالقوه از شهرستان های سراب، میانه و هشترود بسیار بیشتر از مهاجران سایر شهرستان های استان آذربایجان شرقی است. همچنین، مهاجران دارای وضعیت اجتماعی- اقتصادی ضعیف، جهت جابجایی خود از شبکه های مهاجرتی بزرگ استفاده می نمایند.
بررسی رابطه ی سرمایه ی اجتماعی همسایگی با احساس امنیت محله ای (مورد مطالعه: شهر آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان انواع روابطی که یک فرد در جامعه با دیگران دارد (ارتباط با اعضای خانواده، دوستان، همکاران و…)، ارتباط با همسایگان نیز یکی از این روابط می باشد و در بستر همین روابط همسایگی است که پدیده ای به نام سرمایه اجتماعی همسایگی نیز رقم می خورد که متشکل از ابعاد عینی (شبکه روابط و تعاملات، انسجام رابطه ای، مشارکت اجتماعی) و ابعاد ذهنی (اعتماد اجتماعی، انسجام ارزشی، مشارکت اجتماعی و نزدیکی اجتماعی) می باشد. وجود این نوع خاص از سرمایه اجتماعی دارای پیامدهای مهمی در زندگی اجتماعی افراد می باشند. یکی از مهم ترین اثرات و پیامدهای سرمایه ی اجتماعی همسایگی، افزایش امنیت محله ای می باشد. همچنین کنترل اجتماعی نیز از پیامدهای دیگر آن می باشد. بنابراین نبود این نوع خاص از سرمایه اجتماعی می تواند منجر به بروز مشکلات اجتماعی در سطح محله و جامعه شود. لذا شناخت این نوع از سرمایه اجتماعی می تواند به ما در حل بسیاری از معضلات شهری کمک نماید. در این راستا، این پژوهش با حجم نمونه ۳۸۴ نفر در شهر آران و بیدگل (منطقه آران)، انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS و با به کارگیری روش های آماری نظیر توزیع فراوانی، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی، تحلیل مسیر و… توصیف و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که میان سرمایه اجتماعی همسایگی با امنیت محله ای، کنترل اجتماعی و هویت محله ای رابطه وجود دارد و سرمایه ی اجتماعی همسایگی، کنترل اجتماعی و هویت محله ای به عنوان متغیرهای مستقل قسمتی از واریانس امنیت محله ای به عنوان متغیر وابسته را تبیین می کنند.
بررسی پیامدهای اقتصاد غیررسمی و توریسم تجاری بر تحولات کالبدی فضایی شهرستان مرزی بانه؛ رویکرد تحلیل استراتژیک فضایی چند مقیاسی
حوزههای تخصصی:
یکی از مناطق مرزی کشور که اخیراً بنا به وجود اقتصاد غیررسمی مرزی، حوزه جذب توریست تجاری خود را به سرتاسر کشور گسترش داده و دچار تحولات فضایی و کالبدی شدیدی شده است منطقه مرزی بانه در استان کردستان است. جریان گسترده سرمایه مالی در نتیجه دو عامل اقتصاد غیررسمی و توریسم تجاری، سبب بوجود آمدن رونق هایی مقطعی در مقیاس های کلان و خرد منطقه شده است. گستردگی عواقب فضایی ناشی از این روند در تحولات شهر و منطقه بانه باعث شد تا تحلیل کیفیت آن بصورت چندمقیاسی دنبال گردد. روشهای مرسوم برنامه ریزی به دلایل مختلف پاسخگو و کارآمدی لازم جهت بررسی و تحلیل اینچنین مسائلی را در مناطق مرزی نخواهند داشت. لذا در این مقاله الگوسازی و تبیین رویکردی واقع بینانه و عمیق با رویکرد تحلیل استراتژیک فضایی چند مقیاسی دتبال شد. بدین منظور شناخت جریان های فضایی و اقتصادی اخیر منطقه با روش توصیفی و تحلیلی انجام شد که طی آن مصادیق پژوهش از طریق مصاحبه های رو در رو و تصویری با عوامل بومی، عکسبرداری، پیمایش میدانی و بازدید از نواحی صفر مرزی مستند شدند. با فرض منطقه مرزی بانه به عنوان یک سیستم منطقه ای، فرصت ها و چالش های توسعه منطقه به عنوان مسائل درونی و بیرونی سیستم با استفاده از تکنیک SWOT مورد شناسایی و تحلیل استراتژیک قرار گرفتند. در پایان راه کارهایی به منظور هدایت فرآیندها و رونق های مقطعی اخیر و رهیافت منطقه به توسعه پایدار منطقه ای مشخص شد.
تحلیل و ارزیابی مشکلات مدیریتی شهرهای کوچک و میانی (نمونه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها دارای هر اندازه و بعدی باشند به یک مدیریت بهینه ی شهری جهت کاهش مشکلات فرهنگی، اجتماعی، خدماتی، ایجاد آرامش و آسایش در محیط های شهری، اجرای عدالت به نحو موثر، تقویت روحیه ی مشارکت شهروندان نیازمندند. از آن جا که شهرهای بزرگ و کلان شهرها دارای میزان جمعیت بالا، تمرکز و تراکم انواع فعالیت ها و کارکرد ها هستند؛ به تبع آن با مسائل و مشکلات زیادی روبرو می باشند. شهرهای کوچک و میانی نیز در این زمینه مشکلات خاص خود را دارند، لذا اگر برنامه ها و استراتژی های مناسب در این زمینه در جهت حل مشکلات مدیریت شهری در تمامی سطوح ملی، منطقه ای و محلی اتخاذ نگردد، مشکلات مدیریت شهری در کشور همچنان وجود خواهد داشت. این مقاله ضمن بررسی مشکلات مدیریتی شهرهای کوچک و میانی، به نقش این شهرها در توسعه پایدار منطقه ای نیز اشاره دارد. روش تحقیق در این مقاله به صورت توصیفی و تحلیل محتوا است و برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای، مجلات تخصصی، مصاحبه با مدیران و کارشناسان استان استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شهرهای کوچک و میانی- خاصه شهر ایلام با وجود مشکلات خاصی که با آن مواجه هستند به یک سری افراد با تجربه و متخصص جهت امر مدیریت و انجام وظایف تخصصی خود نیازمندند. علاوه بر این در این زمینه حمایت دولت به منظور تقویت بنیه مالی به منظور ارائه راهکارهای پایدار ضروری است.
بررسی موانع و راهکارهای مناسب توسعة مشاغل خانگی روستایی شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به افزایش سریع و گستردة جمعیت، ازجمله جمعیت روستایی ایران، و ناتوانی بخش کشاورزی در اشتغال زایی کافی برای نیروی کار حجیم و فزایندة روستایی، توسعة اشتغال غیرکشاورزی به ویژه برای گروه های کم زمین یا فاقد زمین، اهمیت بسزایی دارد. یکی از کسب وکارهایی که در سال های اخیر درخصوص زنان روستایی به آن توجه شده، مشاغل خانگی است. در کشورهای جهان سوم درصد کمی از زنان روستایی در این زمینه مشغول به کار هستند و متأسفانه کار خانگی این عده نیز در قالب نهاد یا مؤسسة مشخصی تعریف نشده است. ازین رو، پژوهش کاربردی حاضر پژوهش حاضر، کاربردی با هدف بررسی راهکارهای مناسب توسعة مشاغل خانگی از دیدگاه زنان روستایی و کارشناسان است، که با روش توصیفی پیمایشی در سال 1390 انجام شد. جامعة آماری این پژوهش شامل 15000 زن روستایی و 50 کارشناس صاحب نظر در زمینة مشاغل خانگی بود و حجم نمونه براساس جدول مورگان 375 نفر زن روستایی و 50 نفر کارشناس تعیین گردید. روش نمونه گیری در جامعة زنان به صورت طبقه ای با انتساب متناسب، و در جامعة کارشناسان سرشماری بود. روایی پرسشنامه با بهره گیری از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای هریک از موانع توسعة مشاغل خانگی شامل خانوادگی، فردی، اقتصادی، دولتی و شخصیتی به ترتیب 87/0، 88/0، 76/0، 89/0، 87/0 محاسبه شد، که نشان دهندة مناسب بودن ابزار پژوهش است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نشان داد که مهم ترین موانع توسعة مشاغل خانگی از دید زنان به ترتیب موانع شخصیتی، فردی، اقتصادی، خانوادگی و دولتی است. از دید کارشناسان، مهم ترین این موانع به ترتیب موانع خانوادگی، فردی، شخصیتی، دولتی، و اقتصادی هستند. نتایج مطالعات همبستگی، ارتباط مثبت و معناداری را بین عضویت در تشکل ها، سطح تحصیلات زنان و توسعة مشاغل خانگی با احتمال خطای 01/0 نشان می دهند. بین سایر متغیرها ازقبیل سن زنان، وضعیت تأهل، داشتن یا نداشتن الگوی نقش، موفقیت یا عدم موفقیت الگوی نقش، داشتن تجربة شخصی در زمینة مشاغل خانگی و توسعة کسب وکارهای خانگی رابطة معناداری وجود ندارد.