اسب؛ برای خاندا نهای پهلوانی و جنگاوران هندواروپایی از ارزش توتمی دیرپایی برخوردار بوده، به همین دلیل در شاهنامه که اثری حماسی است، پرتکرارترین نمادینه جانوری را ب هوجود آورده است که نمادینگی آن را تنها باید در ارتباط با که نالگوی قهرمان بررسی کر د. این نماد جانوری که در پیوند با آب و دریا (ارتباط با نیروی سرشار زمین و طبیع ت) کامل م یشود، در حقیقت،تجسم قدرت غریزی ناخودآگاه اوست که که نالگوی قهرم ان، با را مکردن آن (مهار غریزه خو د)، مسیر پیکار برای کمال و پیروزی را پش تسر م یگذار د. از این دیدگاه نمادینگی اس بهای شاهنامه را در ارتباط با که نالگوی قهرمان میتوان به چهار بخش تقسیم کرد:
1. تفسیرهای اساطیری از را مکردن اسب؛ 2. توتم اسب در خاندا نهای پ هلوانی؛
3. شخصیت انسا نگونه اس بهای پهلوانان و نقش مکمل آ نها در تکوین قهرمان؛ 4. اس بهای نمادین هکننده فره.
یکی از زمینه های شاهنامه پژوهی، طبقه بندی شاهنامه به بخش های مختلف و تعریفی بوده است که شاهنامه پژوهان، از محور طولی اتصال دهنده داستانها- بر اساس ارزش های حماسی، اساطیری و تاریخی- ارایه داده اند. مجموعه این پژوهش ها را می توان در سه بخشِ توصیفی، تحلیل تاریخ گرایان، و تاویل های اسطوره گرایان تقسیم بندی کرد.در این جستار، ضمن مروری بر نظریات مطرح شده در هر یک از بخش های سه گانه فوق، و نقد این آرا، در ادامه سعی شده است، طبقه بندی توصیفی جدیدی از شاهنامه، در سه بخش «تاریخ اساطیری»، «تاریخ دین آوری» و «تاریخ روایی» ارایه شود.
این پژوهش با عنوان «مقایسه تراژدی رستم و سهراب با اودیسه و ادیپوس» به انجام رسیده است.روش تحقیق تاریخی- نظری می باشد که برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از متن شاهنامه فرودسی، ایلیاد و اودیسه هومر و ادیپوس سوفوکل و سایر حماسه های جهان به صورت فیش برداری استفاده شده است. محقق در نگارش این تحقیق پس از مطالعه تراژدی های مذکور به مقایسه آنها پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که حزن و اندوه ناشی از ارتکاب گناه در تراژدی ادیپوس بیشتر از رستم و سهراب و اودیسه است و مخاطب در تراژدی ادیپوس بیشتر تحت تاثیر کاتارسیس (تزکیه نفس) قرار می گیرد.
گشتاسب، از پادشاهان نامدار کیانی است. او براساس منابع زرتشتی، گسترنده دین بهی و پادشاهی پسندیده است. همسر او در اوستا و متون پهلوی، هوتس نام دارد که دختری ایرانی و از نژاد نوذر دانسته شده است. اما تفاوتهای آشکاری میان شخصیت گشتاسپ و همسرش در اوستا و متون پهلوی با آنچه در شاهنامه فردوسی درباره این شخصیتها آمده است، وجود دارد. در شاهنامه، گشتاسپ چهره ای منفی دارد. همچنین برخلاف این متون، نام همسر او در شاهنامه، کتایون است که طی سفر گشتاسپ به روم ماجرای پیوندشان شکل می گیرد. در این مقاله سعی شده است تا ضمن معرفی شخصیت گشتاسپ و همسرش به بررسی دوگانگیهای میان متون مختلف از اوستا تا شاهنامه پرداخته شود.
از آنجا که اثر بزرگ ملی میهنمان با نام خداوند جان و خرد آغاز شده است، این آغاز زیبا ارزش و منزلت خرد را از جنبه های مختلف بیان می دارد. حکیم توانا و چیره دست با بینش و اندیشه ای ژرف، زندگی راستین را در صحنه های رزم می جوید و با معرفی و نشان دادن محاسن اخلاقی، و با برحذر داشتن انسانها از رذایل اخلاقی، هدف والای شاد زیستن را جست وجو می کند:جهان چون گذاری همی بگذرد خردمند مردم چرا غم خورد در مقاله حاضر، پژوهشگر درصدد برآمده است ارتباط خرد و شادی را در شاهنامه فردوسی بررسی کند و نتایج حاصل از بررسی را با شعر چند شاعر فارسی و عربی زبان تطبیق دهد و در نهایت، نتیجه مشترک را بیان کند.چکیده عربی:یحاول هذا المقال أن یبحث عن العلاقات الموجودة بین العقل والفرح فی شاهنامه لفردوسی، لیقارن النتائج مع عدد من شعراء الفرس والعرب؛ وأخیرا یتطرق إلی النتیجة المشترکة. وبما أن شاهنامه کنتاج وطنی جلیل یبدأ باسم رب الروح والعقل، فإن هذا المطلع الجمیل یعبّر عن قیمة العقل ومکانته من النواحی المختلفة. یبحث فردوسی، بوصفه حکیما قدیرا یمتلک رؤی عمیقة وأفکارا سامیة، عن الحیاة الحقیقیة فی معارک الحرب کما یبحث عن مسرات الحیاة بالحثّ علی المحاسن الأخلاقیة تارة، وبالکف عن الرذائل الأخلاقیة تارة أخری. وبالنظر إلی أن التعقل یعتبر من الطرق الأکثر سرورا لتقویة الروح، فإنه یسبب الثقة بالنفس ویؤدی إلی التقدم کما یجلب السرور فی الحیاة. وفی ظل التعقل یطیب مقال الإنسان وتحسن فعاله وترحل الأحزان عن کیانه.