فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۴۶۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مزارات چرنداب تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چرنداب نام یکی از محلات کهن تبریز و نیز نام یکی از مهمترین گورستانهای تاریخی شهر تبریز است. تنها آثار به جای مانده از گورستان تاریخی چرنداب و مزارات آن، سنگ قبرهای صندوقی شکل است که در بدنه دیوار برخی از بناهای تاریخی این محله و یا در کوچه پس کوچه های آن به چشم می خورد. عرصه گورستان تاریخی چرنداب تا حدود سال 1313 ش. معین و مشخص بوده، لیکن از این تاریخ به بعد با احداث خیابان و ساخت و ساز در عرصه آن، آثار به جای مانده از بین رفته است، ولی با این حال، هنوز هم می توان حدود تقریبی آن را بر اساس شواهد و اسناد موجود مشخص نمود. آنچه که در نوشتار حاضر بررسی می شود، پیشینه تاریخی این مکان و نیز گزارشهای تاریخی موجود درباره چرنداب از ادوار مختلف تاریخی تا دوره معاصر است. همچنین تلاش شده است شرح مختصری از آثار و احوال بزرگان مدفون در مزارات چرنداب از منابع تاریخی استخراج و ارایه گردد. مهمترین منبع تاریخی درباره چرنداب و بزرگان مدفون در آن،کتاب روضات الجنان و جنات الجنان است. این کتاب با آنکه درباب مزارات اکابر و اولیای تبریز و حواشی آن تحریر یافته، لیکن اطلاعات سودمندی در خصوص محلات تاریخی تبریز در بردارد و بیشترین اطلاعات مربوط به چرنداب و اهل مزارات آن در این کتاب ارایه شده است. همچنین تلاش شده بر اساس آثار بر جای مانده و نیز نقشه های تاریخی شهر تبریز، محدوده این محوطه تاریخی مشخص گردد.
شاهنامه نواب عالی و قاسمی گنابادی
حوزههای تخصصی:
رستم اژدهاکش و درفش اژدها پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اژدهاکشی از جمله مواردی است که تنی چند از پهلوانان نامی ایران از جمله رستم، بدان دست یازیده اند؛ چرا که در گستره اساطیر ایران، اژدها، نماد خشکسالی است و در واقع، کشتن اژدها نماد پیروزی ترسالی بر خشکسالی است. اما موردی که در ایران با نماد خشکسالی بودن اژدها تناقض دارد، رستم دستان است. او اگر چه در خوان سوم، خود نیز به کشتن اژدها موفق می شود، هم درفش او اژدها پیکر است و هم به نیای خود ضحاک (اژی دهاک اوستا) نیک می بالد که این امر با اژدهاکشی او و نماد خشکسالی بودن اژدها در اساطیر ایران تناقض دارد. نگارنده در این جستار به این نتیجه رسیده است که درفش اژدها پیکر رستم و تقدس اژدها در دیدگاه او احتمالا تحت تاثیر اساطیر چین به ایران راه یافته است؛ از این رو اژدهایی که توتم رستم است و سخت آن را گرامی می دارد برخلاف اساطیر ایران، نماد باران و طراوت و ترسالی است
حماسه، اسطوره و تجربه عرفانی خوانش سهروردی از شاهنامه
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله نشان دادن نگاه تأویلی سهروردی است به روایات،عناصر و مؤلفه های اثر حماسی بزرگ ایران یعنی شاهنامه فردوسی. مقاله به دو بخش تقسیم می شود: در بخش نخست بنیان های متفاوت تأویل در نزد فردوسی و سهروردی بررسی می گردد و نشان داده می شود که اسطوره و حماسه چگونه در اندیشه فردوسی و در پرتو اصول و قواعدی که او برای فهم و تأویل آنها به دست می دهد، به مثابه اموری معقول و خردپذیر جلوه می کنند حال آن که در نزد سهرودی آنچه مهم است نه به دست دادن تفسیر و تبیینی معقول از حماسه و اسطوره بلکه فهم آنها به مثابه رمزها و نمادهایی است که در پرتو نوعی تجربه زیسته عرفانی و باطنی فهم و تفسیر می شوند. در بخش دوم هم با واشکافی تحلیلی عناصر حماسی و اسطوره ای شاهنامه که در حکایات عرفانی سهروردی بدل به رمزها و نمادهای عرفانی و گنوسی می شوند، دگردیسی اسطوره و حماسه به عرفان یا گذر از حماسه تاریخی- ملی به حماسه معنوی مورد تأمل و مداقه قرار می گیرد.
آیین پارسی: نیمی از شاهنامه سروده ی فردوسی نیست (1)
حوزههای تخصصی:
نبرد پدر و پسر : نقدی بر ترجمه کتاب سهراب و رستم ، اثر آنتونی پاتر
حوزههای تخصصی:
رقمی شبیه رقم «شاهنامه فلورانس»
حوزههای تخصصی:
آیین فردوسی
حوزههای تخصصی:
نگاه اگزیستانسیالیستی به بخشهایی از شاهنامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فردوسی و شاهنامه
حوزههای تخصصی:
نارسیده ترنج
سرسخن: ارزش فردوسی و شاهنامه برای ایرانیان
حوزههای تخصصی:
بررسی تحلیلی گونه های پیمان و سوگند در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی از زمان سروده شدن تاکنون، همواره برای اهل فن و عامه مردم یکی از آثار درخور توجه بوده است. در این شاهکار ماندگار، افزون بر عناصر ویژه ادب حماسی که طبیعتا وجه غالب آن است، عناصری مانند عهد و پیمان، سوگند، عشق و ... دیده می شود که جنبه ای عام تر دارند و بیشتر با درونیات و عواطف انسان در پیوند هستند و از دیدگاه انواع ادبی می توان آن ها را درگستره ادبیات غنایی قرار داد. سوگند و عهد و پیمان در شاهنامه جایگاهی مهم و بنیادین دارد و ریشه بسیاری از حوادث را می توان در عهدشکنی و وفای به عهد جستجو کرد. عهد و پیمان و سوگند از دیرباز درمیان ایرانیان و برخی دیگر از ملت ها، یکی از عناصر بنیادی مذهبی، اخلاقی و اجتماعی به شمار می رفته و در فرهنگ های گوناگون به فراوانی بر آن تاکید شده است. به گونه ای که حتی درگذشته های بسیار دور بر مبنای باورهای میترایی (ایزد پیمان)، نوعی نظام بر جوامع هند و اروپایی حاکم بوده است؛ این باورها با گذر زمان تحول یافته و به متون اسطوره ای و حماسی و آثار غنایی هریک از این ملت ها راه یافته است. پدید آمدن سوگندنامه ها در زبان و ادبیات فارسی نشانگر اهمیت این عناصر در فرهنگ و جامعه ایرانی است. در این مقاله، جایگاه عهد و پیمان در متون ایران باستان و بازتاب آن با تاکید بر جنبه های اجتماعی، در شاهنامه فردوسی با روش تحلیلی بررسی شده است و از آن جا که بخش جدایی ناپذیر بسیاری از پیمان های شاهنامه سوگند است و پیوند بسیار نزدیکی میان این دو دیده می شود، سوگندهای موجود در شاهنامه و هم چنین مقدسات یادشده در هریک از پیمان ها واکاوی می شود.
در باره بیت « ایران ستیزانه
حوزههای تخصصی:
گویی که شاهنامه تاریخ همه ملت هاست با نگاهی به ترجمه منظوم شریفی از شاهنامه
حوزههای تخصصی:
فواید شاهنامه از حیث لغت و صرف و نحو
حوزههای تخصصی: