مطالب مرتبط با کلیدواژه

روان کاوی


۲۱.

رفتار فاشیستی در روابط بینافردی تبیینی روان کاوانه با رویکرد کریستوفر بالِس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فاشیسم نسل کشی کریستوفر بالِس روان کاوی دوبودگی روانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۴۵
همچون بسیاری از مصطلحات علمی دیگری که در نظریه های علوم انسانی تعاریف خاص خود را دارند اما در گفتار عمومی معنایی عام و غیرتخصصی پیدا کرده اند، اصطلاح «فاشیسم» عموماً به هر گونه اِعمال قدرتِ فردمحورانه و خودکامانه اطلاق می شود. از دیگر سو، در نظریه های سیاسی، فاشیسم به منزله ی نوعی ایدئولوژی تعریف می شود که به ویژه در تبلورهای بین المللی آن درخور بررسی است. در ادبیات مربوط به این موضوع در علوم سیاسی، فاشیسم بیشتر با تکیه بر ظهور آن در تاریخ سیاسی تعریف یا بررسی شده است. این تبیین تاریخی، به رغم شالوده های علمی آن، از بُعد دیگری از فاشیسم غفلت می ورزد که به طور خاص در رفتارهای فردی و روابط بینافردی مصداق پیدا می کند. روان کاو معاصر کریستوفر بالِس است فاشیسم در روابط بین الملل را شکلی بزرگ مقیاس از فاشیسم در روابط بینافردی آحاد جامعه می داند و آن را با اتخاذ رویکردی لاکانی و با استناد به مفهوم «دوبودگی روانی» در نظریات رابرت جِی. لیفتون تحلیل می کند. مطابق با تعریف روان کاوانه ی بالِس، فاشیسم ظرفیتی بالقوّه در همه ی انسان هاست که در صورت بی توجهی به تبلور پیدا کردن آن در روابط بینافردی، به سهولت می تواند به جنبشی توده ای تبدیل شود. در نوشتار حاضر، ابتدا ویژگی های مفهوم «فاشیسم» مطابق با ادبیات رایج در علوم سیاسی را برمی شمریم و سپس با اتخاذ رویکردی میان رشته ای می کوشیم نشان دهیم که تعریف روان کاوانه ی بالِس از فاشیسم علاوه بر این که پرتو روشنگرانه ای بر رفتارهای معمول در زندگی روزمره می افکند، جنبه های مهمی از خاستگاه ناخودآگاهانه ی کنش های فاشیستی در روابط بین ملت ها را نیز آشکار می کند.
۲۲.

تحلیل روان کاوانه شخصیت اصلی رمان هَرَس براساس آرای کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمان هرس نسیم مرعشی روان کاوی کارن هورنای روان رنجوری اضطراب بنیادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۱۰
کارن هورنای از جمله روان کاوانی است که بیش از فروید بر تعامل های اجتماعی به مثابه عواملی مؤثر بر شکل گیری شخصیت تأکید کرد و در تحلیل هایش، روان کاوان را به دقت در بسترهای اجتماعی ای که فرد در آن رشد می کند، فراخواند. ما نیز در این جُستار با بهره گیری از آرای هورنای به تحلیل شخصیت اصلی رمان هَرَس؛ یعنی نَوال، پرداختیم. روش ما در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقصودمان، پاسخ به این پرسش اصلی بود که نَوال برای محافظت خویش در برابر اضطراب بنیادی از کدام گرایش روان رنجور استفاده کرده است؟ یافته های این مقاله نشان داد که شرایط نامطلوب ایام کودکی نوال، همچون فقدان مادر و عدم توجه پدر به نیازهای اساسی اش به شکل گیری اضطراب بنیادی در شخصیت او می انجامد. در ایام جوانی مرگ فرزند سبب شدت یافتن اضطراب بنیادی در او می شود. نَوال برای محافظت از خود در برابر اضطراب بنیادی از گرایش های روان رنجورانه (حرکت به سوی مردم، حرکت علیه مردم و حرکت به دور از مردم) بهره می جوید و در نهایت دوری از مردم را برمی گزیند و گرایش روان رنجورانه حرکت به دور از مردم در او شکل می پذیرد. این گرایش به سبب تعارضی که با دیگر گرایش ها دارد موجب شکل گیری تضاد بنیادی در شخصیت نوال می شود. در این شرایط، او برای محافظت از خویش  به خود ایده آلی (مادری برای تمام مردگان) رومی آورد. خود ایده آلی به نوبه خود بر وخامت شرایط روانی شخصیت می افزاید و او را بیش از پیش از واقعیت پیرامون و خود واقعی اش دور می سازد.