مطالب مرتبط با کلیدواژه

کبدچرب غیرالکلی


۱.

بررسی تاثیر تمرینات تناوبی شدید همراه با مکمل خرفه بر سطوح سرمی آنزیم های کبدی موش های صحرایی مبتلا به کبدچرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی شدید (HIIT) آلانین آمینوترانسفراز آسپارتات آمینوترانفراز آلکالین فسفاتاز مکمل خرفه کبدچرب غیرالکلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۲۳
مقدمه و هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر مصرف مکمل خرفه به همراه تمرینات تناوبی شدید (HIIT) بر سطوح سرمی آنزیم های کبدی موش های مبتلا به کبدچرب غیرالکلی (NAFLD) بود.مواد و روش ها: بدین منظور 25 سر رت بالغ بعد از مصرف 12 هفته رژیم غذایی پرچرب به طور تصادفی در پنج گروه کنترل سالم، کنترل کبدچرب، مکمل، تمرین و تمرین + خرفه مورد ارزیابی قرار گرفتند. مکمل خرفه با توجه به وزن موش ها با دوز 400 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و پروتکل تمرینی HIIT به مدت 8 هفته، 5 جلسه در هفته با شدت ۹۰ درصد سرعت بیشینه در گروه های مربوطه اعمال شد. سطوح سرمی آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST)، آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آلکالین فسفاتاز (ALP < span lang="AR-SA">)، به روش فتومتریک اندازه گیری شد. برای مقایسه بین گروهی از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 0.05>P < span lang="AR-SA"> استفاده شد.یافته ها: سطح AST در گروه تمرین HIIT (P < span lang="AR-SA">=0.007) و تمرین + مکمل (P < span lang="AR-SA">=0.005) به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل بود. اما با وجود کاهش سطح AST در گروه مصرف مکمل نسبت به گروه کنترل، این تفاوت از نظر آماری معنادار نبود (0.052=P < span lang="AR-SA">). سطح ALT در گروه مصرف کننده مکمل (0.038=P < span lang="AR-SA">)، تمرین HIIT (P=0.047) و تمرین همراه با مکمل (0.021=P < span lang="AR-SA">) به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل بود و بین سطح ALP < span lang="AR-SA"> سرمی گروه های تحقیق پس از 8 هفته تمرین HIIT و مصرف مکمل خرفه، تفاوت معناداری وجود نداشت (0.657=P < span lang="AR-SA">). بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان دهنده تأثیر مثبت HIIT همراه با مصرف مکمل خرفه بر آنزیم های کبدی AST و ALT رت های مبتلا به NAFLD می باشد. با توجه به نتایج، احتمالاً مصرف مکمل خرفه و تمرینات تناوبی شدید بتواند به عنوان یک روش درمانی غیردارویی در افراد مبتلا به NAFLD مورد استفاده قرار گیرد.
۲.

آثار هشت هفته تمرینات استقامتی بر شاخص های کبد چرب، نیمرخ چربی و مقاومت به انسولین در زنان دیابتی مبتلا به کبدچرب غیرالکلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی ترکیب بدن نیمرخ چربی کبدچرب غیرالکلی دیابت نوع دو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۲۵
مقدمه و هدف: بیماری کبدچرب غیرالکلی با رسوب چربی در سلول های کبدی مشخص می گردد و در صورت عدم کنترل ممکن است سبب فیبروز، سیروز و تخریب سلولی کبد گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین آثار 8 هفته تمرین استقامتی بر شاخص های ترکیب بدنی، نیمرخ چربی و کبد چرب در زنان دیابتی مبتلا به کبد چرب غیرالکلی اجرا شد.مواد و روش ها: در این مطالعه 30 زن دیابتی (سن 7±53 سال، قد 4±158 سانتی متر، وزن 9±75 کیلوگرم) دارای کبدچرب غیرالکلی شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (15=n) و تمرین (15=n) تقسیم شدند. تمرینات گروه تمرین به صورت دویدن در هر جلسه به مدت 30-45 دقیقه و شدت 60-70 درصد ضربان قلب ذخیره و سه جلسه در هفته و طی هشت هفته اجرا شد. آنزیم های کبدی، نیمرخ لیپیدی، قند خون، انسولین، شاخص مقاومت به انسولین، شاخص های ترکیب بدن و VO2max پیش و پس از پروتکل تمرینی ارزیابی شد. از روش آماری آنووا با اندازه گیری مکرر جهت تعیین تفاوت ها استفاده و سطح معنی داری آزمون ها P≤0.05 در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد که اثر تعاملی زمان × گروه در متغیرهای نیمرخ چربی (TG، TC، HDL و LDL)، آنزیم های کبدی (ALT و AST)، انسولین، مقاومت به انسولین، VO2max ، WHR، وزن و درصد چربی بدن معنادار می باشد. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که به جز در متغیر HDL که تغییر معناداری نداشت، سایر متغیرهای نیمرخ چربی در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشت (P<0.05). همچنین نتایج بین گروهی نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های کنترل و تمرین، در فاکتورهای قندخون ناشتا، ALT، AST، TG، HDL ،LDL، انسولین، مقاومت به انسولین، VO2max ، WHR، وزن و درصد چربی بدن وجود دارد (P<0.05).بحث و نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کنند که تمرین هوازی با شدت متوسط می تواند از طریق جبران اثرات تخریبی دیابت نوع دو و کبدچرب غیرالکلی نقش مهمی را در بهبود این بیمارن ایفا کند. علاوه بر این انجام تمرینات هوازی می تواند از پیشرفت بیماری NAFLD جلوگیری کند.
۳.

تأثیر تمرین تناوبی شدید با عصاره خرفه بر روی سیرتوئین 6 و مقاومت به انسولین موش های دارای کبد چرب غیر الکلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی شدید مکمل خرفه سیرتوئین 6 مقاومت به انسولین کبدچرب غیرالکلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
مقدمه و هدف: بیماری کبدچرب غیرالکلی از تجمع بیش از حد تری گلیسرید در کبد به وجود می آید. NAFLD در بدن منجر به التهاب و فشار اکسایشی می شود، به نظر می رسد براثر فشار اکسایشی بیان سیرتوئین ۶ دچار اختلال شده و تلومر دچار فرسایش می شود. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی هشت هفته تمرینات تناوبی شدید (HIIT) و مصرف مکمل خرفه بر سطح SIRT6 و مقاومت به انسولین در موش های دارای کبدچرب غیرالکلی می باشد. مواد و روش ها: 25 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با سن شش هفته و با دامنه وزنی 160 تا 185 گرم، به طور تصادفی انتخاب و برای القای NAFLD، موش ها به مدت 12 هفته تحت رژیم غذایی پرچرب قرار گرفتند. سپس موش ها در پنج گروه کنترل سالم، کنترل کبدچرب، تمرین، مکمل خرفه و تمرین+مکمل خرفه قرار گرفتند. مکمل خرفه با توجه به وزن موش ها با دوز 400 میلی گرم بر کیلوگرم به گروه های مربوطه خورانده شد. پروتکل تمرینی HIIT به مدت 8 هفته 5 روز در هفته با 7 تکرار یک دقیقه ای با شدت 90 درصد سرعت بیشینه انجام شد که با تناوب های استراحت فعال شامل 2 دقیقه دویدن با شدت 20 درصد بیشینه همراه بود. میزان SIRT6 باروش وسترن بلات اندازه گیری شد . داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 0.05≥P تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: مقاومت به انسولین در گروه کنترل کبدچرب به طور معناداری نسبت به گروه کنترل سالم بالاتر بود. سطح این شاخص در گروه تمرین، مکمل خرفه و تمرین+مکمل خرفه به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل کبدچرب بود. همچنین سطح پروتئین سیرتوئین 6 در گروه کنترل کبدچرب به طور معناداری نسبت به گروه کنترل سالم پایین تر بود. سطح این شاخص در گروه تمرین، مکمل خرفه و تمرین+مکمل خرفه به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل کبدچرب بود (0.05≥P). بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد ترکیب تمرین تناوبی شدید با مصرف مکمل خُرفه می تواند به عنوان درمان مکمل در افراد مبتلا به کبدچرب غیر الکلی استفاده شود.