مطالب مرتبط با کلیدواژه

تاریخمندی فهم


۱.

بررسی امکانِ جمع بین مبانی معرفتی قرآن و اصول هرمنوتیک فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر متن هرمنوتیک فلسفی فهم پذیری نسبیت شکاکیت تاریخمندی فهم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۵ تعداد دانلود : ۶۴۵
قرآن به عنوان پیام الهی، وقتی هدایت بخش و سعادت آفرین است که به درستی فهمیده شود و در محور زندگی قرار بگیرد. فهم قرآن، مبانی و زیرساخت های اعتقادی خاصی دارد که پذیرفته شده همه فرق اسلامی است و مهم ترین آنها عبارتند از: وحیانیّت، مبتنی بر عقل و فطرت، معرفتبخشی و واقعی بودن، حکیمانه بودن، هدایتگری، درخور فهم بودن و... که تشکیک در هر یک از این مبانی، اعتبار قرآن را مخدوش می کند. مبانی هرمنوتیک فلسفی عبارتند از: محوریّت مفسّر، دیالکتیک در فهم، اتفاقی بودن فهم، غیرِ روشمند و منطق گریزی فهم، تاریخمندی فهم و نقش اساسی پیش فرض ها در به دست آمدن فهم. برون داد این مبانی عبارتند از: بی توجهی به اراده مؤلّف، نبود معیار برای فهم درست، ناممکن بودن فهم ثابت و عینی، توجیه قرائت های مختلف از متن واحد، شکاکیّت، نسبیّت و پلورالیسم در فهم. نگارنده در مقاله اعتقاد دارد که اصول و مبانی هرمنوتیک فلسفی با مبانی فهم قرآن در تقابل جدّی هستند و امکان جمع بین آنها وجود ندارد. کسانی که تلاش می کنند بین مبانی فهم قرآن با هرمنوتیک فلسفی هماهنگی ایجاد کنند، در عمل چاره ای جز توجیه و تأویل مبانی قرآن در راستای نتایج هرمنوتیک فلسفی نخواهند داشت.
۲.

بررسی تأثیر تجرد نفس وعلم، بر تاریخمندی فهم، از طریق تحلیل مراتب ادراک با تأکید بر نظرات علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک فلسفی تاریخمندی فهم تجرد نفس ادراک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۴
مقاله حاضر به بررسی تعامل میان نظریه تاریخمندی فهم در هرمنوتیک فلسفی و تأثیر تجرد روح برآن می پردازد. هرمنوتیک فلسفی، با تأکید بر پدیدارشناسی، انسان و تمام ابعاد وجودی او، من جمله فهم را زمانی و تاریخی می داند. در مقابل فلاسفه اسلامی بر بعد مجرد انسان و تجرد علم تأکید دارند، و ادراک انسانی را فعلی از قوای نفس می دانند. این پژوهش با تحلیل مراتب ادراک و نقش جسم و روح در هر یک از مراتب، به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا تجرد نفس و روح، ناقض نظریه تاریخمندی فهم است و این نظریه بدون در نظرگرفتن بعد مجرد انسان بنا نهاده شده است یا خیر؟ پاسخ به این سوال از طریق واکاوی مراتب ادراک به روش تحلیلی توصیفی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد اگرچه تجرد نفس، با مبنای پدیدارشناسی در تاریخمندی فهم سازگار نیست، اما نظریه تاریخمندی به طور کامل با تجرد روح ناسازگار نیست. در برخی موارد مانند ادراکات حضوری و تصدیقات بدیهی، و بازادراک شده، تاریخمندی منتفی است و در چارچوب نظریه بازگشت علوم حصولی به حضوریِ علامه طباطبایی، تاریخمندی ادراکات حصولی، در مرتبه ادراک حضوری منتفی است. از این رو تجرد روح، ناقض ذاتی بودن تاریخمندی در فهم است