مطالب مرتبط با کلیدواژه

دختر رعیت


۱.

بررسی تطبیقی مؤلفه های مارکسیستی رمان ژانی گل اثر ابراهیم احمد و دختر رعیت اثر محمود اعتمادزاده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۲۷۷
نقد مارکسیستی گونه ای از نقد ادبی است که از ارتباط جامعه و ادبیات سخن می گوید. در نقد مارکسیستی ادبیات را بر اساس شرایط تاریخی پدیدآورنده آن تحلیل می کنند. بنابراین برای نقد مارکسیستی شناخت زمینه تاریخی آن نیز ضرورت دارد با اشغال ایران و عراق و منطقه کردستان بعد از جنگ جهانی اول توسط نیروهای متفقین و روسیه، جریانی بر ادبیات فارسی و کردی مسلط می شود که بسیاری از نویسندگان آن ها را تحت تأثیر مارکسیسم و کمونیسم روسیه قرار می دهد. جامعه ایران در خلال و بعد از جنگ جهانی اول به دلیل ناکارآمدی نظام حاکم درگیر مشکلاتی همچون؛ فقر و تنگدستی، وجود نظام طبقاتی و فشار حاکم بر مردم توسط حکومت وقت بوده است، کردستان عراق نیز از دیرباز محل نزاع با دولت و حکومت های مرکزی وقت خود در پی یافتن حکومت و دولتی مستقل بوده است، اندیشه ناسیونالیست کردی در کردستان عراق و نیز تأثیرپذیری جامعه ایران و کردستان عراق از جریان های کمونیستی و مارکسیستی بعد از جنگ جهانی اول این زمینه را فراهم می کند که به بررسی آثار نویسندگان ادبیات فارسی و کردی و تأثیرپذیری آن ها از این جریان ها پرداخته شود. در این پژوهش به نقد مارکسیستی رمان ژانی گل و دختر رعیت که می توان گفت در ادبیات فارسی و کردی هر دو اثر جزو نخستین داستان های واقع گرای اجتماعی هستند بر اساس مؤلفه های نقد مارکسیستی پرداخته شده است و پس از بررسی هایی که در این پژوهش انجام گرفته مشخص شده است که؛ محمود اعتمادزاده و ابراهیم احمد رمان هایشان را وسیله ای برای بیان افکار خود قرار داده اند.
۲.

تیپ شناسی شخصیت های دو رمان یوتوپیا (خالد التوفیق) و دختر رعیت (محمود اعتمادزاده) براساس الگوی انیاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یوتوپیا دختر رعیت انیاگرام تیپشناسی شخصیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۲۵
یکی از رویکردهای جدید در شخصیت شناسی، الگوی انیاگرام است که اولین بار توسط یک ارمنستانی یونانی تبار به نام ایوانویچ گورجیف (1877-1949م) مطرح شد. به نظر گورجیف، شخصیت ها به نُه تیپ (اصلاح طلب، یاری رسان، موفقیت طلب، فردگرا، فکور، وفادار، خوشگذران، رهبر و صلح جو) تقسیم می شوند که هر یک دارای ابعاد اجتماعی، فکری و احساسی خاص خود است. علاوه براین، هر شخصیتی مرکب از سه جنبه سالم، متوسط و ناسالم است. احمد خالد التوفیق نویسنده مصری و محمود اعتمادزاده نویسنده ایرانی در دو رمان یوتوپیا (آرمان شهر) و دختر رعیت ، با هنرمندی تمام، اوضاع آشفته جوامع خود و تاثیر آن بر شخصیت ها را به تصویر کشیده اند. براین اساس، پژوهش حاضر به تطبیق شخصیت های این دو اثر، براساس نظریه انیاگرام پرداخته است. طبق نتایج پژوهش، در رمان یوتوپیا ، تیپ هفت (خوشگذران) و در رمان دختر رعیت ، تیپ دو (یاری رسان) و تیپ هشت (رهبر) بیشترین بسامد را دارند؛ اما اغلب شخصیت های دو رمان در لایه های متوسط و ناسالم شخصیتی قرار دارند. آشفتگی اوضاع جامعه و عدم تعادل و حمایت اجتماعی، بی عدالتی ها و فقدان قانون و پایمال شدن حقوق انسانی از جمله عللی است که بر سلامت روان افراد تأثیر گذاشته و موجب آشفتگی روانی و اختلال در شخصیت افراد و بروز ناهنجاری در رفتار آنان گردیده است.
۳.

چند صدایی در رمان دختر رعیت اثر به آذین با کاربست رویکرد گفت وگومندی باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چندصدایی باختین به آذین دختر رعیت جنسیت بافت اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۴
پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از آراء باختین و به طور خاص نظریه گفت وگومندی، گفتمان موجود در رمان دختر رعیت، اثر به آذین را واکاوی انتقادی کند و به بازتاب چندصدایی در این رمان بپردازد. در این پژوهش به این پرسش ها پاسخ داده شده است: 1- چگونه زنان رمان مورد پژوهش در بروز چندصدایی، پویامند بوده اند؟ 2- چگونه طبقات فرادست و فرودست در بروز چندصدایی در رمان مورد پژوهش مؤثر بوده اند ؟ 3- چگونه روشنفکران و طبقه نخبه در بروز چندصدایی در رمان دختر رعیت مؤثر بوده اند؟ نتایج به دست آمده حاکی از این مهم بود که زنان در بازنمود چندصدایی نقشی منفعل داشته اند و صرفاً بستر داستانی را برای بازنمود گفتمان غالب معرفی شده توسط قهرمان فراهم آورده اند. علاوه بر این، اقشار نخبه داستان که تحت تأثیر جریان های چپ و ملی گرایی هستند در به وجود آمدن چندصدایی در داستان مؤثر بوده اند. تقابل و رویارویی دو طبقه فرادست و فرودست نقش عمده ای در چند صدایی رمان دارد؛ زیرا زندگی روستایی سنت محور در خدمت نهادینه سازی پایه های قدرت طبقه توانگر جامعه بوده است. البته آنچه به عنوان نتیجه گیری این تتبع باید متذکر شد این است که بافت اجتماعی و جنسیت، موضوعات برجسته ای در تاروپود داستانی دختر رعیت است که نویسنده با استفاده از آن تلاش کرده ریشه های فکری و اخلاقی جامعه سنتی را به چالش بکشد و سعی کند یک چندصدایی میان اجزای قدرت و اجزای مقهور جامعه برقرار سازد.
۴.

تحریفِ گفتمان محورِ تاریخ جنبش جنگل در رمان دختر رعیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی دختر رعیت نورمن فرکلاف جیمز پل جی گفتمان سیاسی جنبش جنگل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۴
زبان و آثار زبانی ازجمله نوشته های ادبی، هیچ گاه از وجوه ایدئولوژیک برکنار نیستند. هدف این پژوهش، تبیین ایدئولوژی ها و گفتمان های سیاسی خودی و دیگری در رمان دختر رعیت نوشته به آذین بود. برای بررسی، از نظریه و روش تحلیل گفتمان انتقادی (رویکردهای جیمز پل جی و نورمن فرکلاف) بهره گیری شد. با استفاده از نظریه جی، مسائل برجسته شده، هویت ها، روابط اجتماعی-سیاسی، کنش ها، منافع اجتماعی و غیره بررسی شد. نظریه فرکلاف به منظور تبیین گفتمان های خودی و دیگری به کار بسته شد. برخی دستاوردهای پژوهش بدین شرح است: در رمان، برخی مسائل سیاسی عصر مشروطه از 1286 تا 1300ش (پایان جنبش جنگل) برجسته شده است؛ مانند اوضاع نابسامان ایران، اشغال ایران در جنگ جهانی اول، استعمار انگلیس و روسیه، استبداد داخلی و مهم تر از همه جنبش جنگل و انقلاب سوسیالیستی گیلان. برخی وجوه ایدئولوژیک رمان عبارت است از: هواداری از رعیت، کارگر و پیشه ور؛ انتقاد از زمین داران و ثروتمندان؛ لزوم آگاهی و مبارزه با استبداد و استعمار برای رسیدن به جامعه آرمانی بی طبقه. به آذین عضو حزب توده بوده و رمان را به سبک «رئالیسم سوسیالیستی» نگاشته است. در رمان، گفتمان چپ (سوسیالیسم)، به صورت «خودی» و گفتمان حاکم (قاجار و پهلوی)، گفتمان اسلام گرا (تشیع) و امپریالیسم به صورت «دیگری» بازنمایی شده است. رمان، مخالف قدرتِ حاکم و وضعِ موجود و خواهان دگرگونیِ آن است. جنبش جنگل که متعهد به اسلام و تشیع بوده، با دیدگاهی منفی نمایش داده شده است. نویسنده برخی واقعیت های تاریخی را نادیده گرفته است. او نقش کمونیست ها را برجسته ساخته و اهمیت جنبش جنگل را فروکاسته و گاهی اقدامات سودمندشان را ناگفته رها کرده است. نویسنده از سران جنبش، به ویژه میرزا کوچک خان، به دلیل داشتن اندیشه های اسلامی و مخالفت با کمونیسم، انتقاد کرده و او را ساده لوح، غیرسیاستمدار، ناسازگار، پیمان شکن و ترسو نشان داده است. نویسنده انقلاب گیلان را حاصل تلاش کمونیست های ایران (هم فکران خود) می داند. بازنمایی رویدادها و هویت های رمان، با آنچه در منابع معتبر تاریخی آورده شده، متفاوت است.