مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
اندیشه سیاسی
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
2463 - 2481
حوزههای تخصصی:
دوره رنسانس، تجلی گاه اندیشه های متضاد و گوناگون است. فیلسوفان، ادیبان، هنرمندان، سیاستمداران هریک ترکیبی از دوران کلاسیک و مدرن بودند. در این دوره گذار هم بحث حاکمیت کلیسا بود و هم بحث حاکمیت مردم، هم از الهیات مسیحی سخن گفته می شد و هم فلسفه یونانی. اندیشمندان این دوره نیز نمود این دوره گذار بودند. فیلسوفان سیاسی این دوره از ماکیاولی تا هابز نقش برجسته ای در زمینی کردن نگاه به سیاست داشتند. اگر این فیلسوفان قله فلسفه سیاسی این دوره بودند، فیلسوفان دیگری بودند که به مثابه دامنه کوه فلسفه مدرن شناخته می شود و با شناخت بهتر اندیشه آنها، فهم ما از بنیان های فلسفه مدرن روشن تر می شود. فرانسیسکو سوارز از آن دسته فیلسوفانی بود که هم پای در الهیات مسیحی و هم دل در گرو فلسفه یونان داشت. اندیشه او نمود گذار اندیشه سیاسی از آسمان به زمین است. در این مقاله با هدف شناخت «قانون» در اندیشه سیاسی این فیلسوف اسپانیایی که تاکنون هیچ پژوهشی در زبان فارسی صورت نگرفته است، به دنبال پاسخگویی به این مسئله است که مفهوم قانون چه تعریفی در اندیشه سوارز دارد و این تفکر چه تأثیری در گذار به حاکمیت مردم داشته است؟ روش مورد بررسی بر مبنای روش زمینه-متن محور اسکنیر خواهد بود.
روش شناسیِ جان پاکاک در اندیشۀ سیاسی؛ تاریخ نگاری زمینه گرا و پارادایم زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری در اندیشه سیاسی، در کنار نگاه به بستر یا زمینه های تاریخی و سیاسی، پارادایمِ زبانی مسلط در دوره شکل گیری هر اندیشه ای را نیز شناسایی و مورد بررسی قرار می دهد. جان پاکاک در کنار کوئینتن اسکینر و جان دان از بنیانگذاران مکتب کمبریج در روش شناسیِ اندیشه سیاسی می باشد. بر اساس روشِ تاریخ نگاریِ وی، برای مطالعه اندیشه سیاسی بایستی از یک سو متون اندیشه سیاسی را در زمینه تاریخی شان قرار داد و از سوی دیگر به تحلیل زبانی این متون به عنوان جزئی از یک پارادایم یا کنش گفتاری پرداخت. مشخصه های روش شناسیِ تاریخ نگاری عبارتند از: زمینه یا بستر تاریخی در یک سو، و زبان، کنش، گفتمان و پارادایم در سوی دیگر. این روش در مقابل روش شناسی متن محور قرار می گیرد. پس از انتشار کارهای پاکاک و تحقیقات وی درباره اندیشه سیاسی قرن هفدهمِ انگلستان شاهد کشف نوعی سنت جمهوری خواهی هستیم که در دهه های گذشته سنت لیبرالیسم را به چالش کشیده است.
جستاری درباره ایده راینهارت کوزلک مبنی بر بحران و آسیب زایی اندیشه سیاسی مدرن در بستر سنت ضد روشنگری آلمانی
منبع:
غرب پژوهی سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
7-28
حوزههای تخصصی:
بحران در نظریه پردازی سیاسی، و همچنین نگارش تاریخ اندیشه سیاسی در اروپا همواره نقشی اساسی داشته است. طی نیمه نخست سده بیستم، سنت ضدروشنگری آلمانی با متفکرانی مانند مارتین هایدگر و کارل اشمیت ایده «بحران» در اندیشه جدید را تبدیل به موضوع پژوهش کرده و به آسیب زایی و نتایج آن اشاره کردند. در دنباله این نوع از پژوهش ها، راینهارت کوزلک یکی از پژوهشگرانی است با تمرکز بر مفهوم بحران در اندیشه سیاسی مدرن به توضیح سیر تحول و آسیب زایی آن پرداخته است. ما در این پژوهش به بررسی زمینه مند ایده راینهارت کوزلک درباره اندیشه سیاسی-تاریخی روشنگری می پردازیم. پرسش این پژوهش اینگونه قابل طرح است: ایده راینهارت کوزلک مبنی بر بحران زاییِ اندیشه سیاسی-تاریخی روشنگری در چه زمینه ای، متأثر از چه متفکرانی، شکل گرفته و مدعا و نیّت مؤلف در طرح آن چیست؟ مطابق یافته های ما اندیشه کوزلک تحت تأثیر حلقه ضدروشنگری هایدلبرگ، به ویژه کارل اشمیت و کارل لُویت مبنی بر بحران در اندیشه مدرن، شکل گرفته است. ایده کوزلک این است که اندیشه جدید با هابز و از دل بحران جنگ های مذهبی آغاز شد و در ادامه تحول خود، به سبب برهم زدن نسبت اخلاق و سیاست، دچار نوعی تناقض و بحران مداوم بود. ازهمین روی، او نوعی غایت شناسی از تبعات اندیشه سیاسی مدرن، به ویژه روشنگری، و نسبت آن با توتالیتاریانیسم سده بیستم ارائه می دهد تا نشان دهد که اندیشه سیاسی جدید دچار آسیب زایی است.
اسلام گرایی در تونس، ماهیت و چشم انداز آینده
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
203 - 232
حوزههای تخصصی:
ادبیات سیاسی اسلام گرایی در تونس که از بطن سنت فکری اخوان المسلمین سربرآورده بود، در سیر تکاملی خود، به ویژه پس از انقلاب 2011 با تغییراتی مهم روبرو گردید. اسلام گرایان میانه رو به رهبری حرکه النهضه پس از دوره کوتاهی از حکمرانی در سالهای 2011 تا 2014 به تدریج از سنت فکری اسلام سیاسی انقلابی و ایدئولوژیک فاصله گرفته و به نوعی عملگرایی روی آوردند. پژوهش حاضر با هدف پاسخ به این پرسش انجام شده است که این گذار از اسلام سیاسی انقلابی به سمت عملگرایی را چگونه می توان تبیین نمود. داده های تحقیق که در چارچوب دیدگاه های معرفت شناسانه مکینتایر تحلیل شده است، نشان می دهد که این چرخش فکری صرفا یک تاکتیک سیاسی نبوده، بلکه حکایت از وقوع یک بحران معرفت شناختی در خوانش رهبران النهضه از سنت فکری اخوانی دارد. آنان در مواجهه با مجموعه در هم تنیده ای از بحران های جامعه تونس، دریافته بودند که دیگر نمی توان با تکیه بر اصول و باورهای گذشته راه حلی برای پیشرفت ارائه نمود، بلکه به منظور رفع نارسایی های موجود باید ارزیابی مجددی از سنت فکری اسلامی صورت پذیرد. صورتبندی مجدد آنان از سنت اسلامی به جای آن که مبتنی بر امکانات درون سنت باشد، بیشتر در جهت فاصله گرفتن از اصول و معیارهای سنت و در جهت گرایش به پراگماتیسم و نوعی واقع گرایی سیاسی بوده است. این امر نشان می دهد که اسلام گرایان برای حل بحران های جامعه خود، مجهز به ابزارهای تحلیلی و فکری لازم نبوده و به همین جهت، نتوانسته اند بر اساس معیارهای درون سنت اسلامی اندیشه ای نظام مند و منسجم برای تحقق الگویی موفق از حکمرانی اسلامی ارائه نمایند. آنان در صورتی خواهند توانست در آینده جامعه تونس نقشی داشته باشند که خود را به ابزارهای تحلیلی فکری لازم در مواجهه با مسائل نوظهور مجهز سازند.
موضع ماکیاولی در برابر دین: مواجه ای مبتنی بر واقعیت موثر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
163 - 176
حوزههای تخصصی:
مواجهه ماکیاولی با دین همچون مواجهه او با فلسفه سیاسی کلاسیک، طبیعیات کلاسیک و نگرش به تاریخ به سبک کلاسیک امری متفاوت و از منظری خاص است. به اعتقاد نگارنده این مقاله، ماکیاولی به دلیل آنکه نجات میهن و دوام دولت سیاسی را در رأس هرم نگاه خود به غایت سیاست قرار داده است و از غایات به زعم خود خیالی دوری کرده است، تمامی وجوه و ساختار اندیشه کلاسیک را در این جهان بینی و غایت جدید مورد بررسی و ترجمه قرار می دهد. ماکیاولی از یک طرف اهمیت دین را در تداوم دولت سیاسی( اعم از جمهوری و شهریاری) بسیار زیاد می داند و از طرف دیگر آن را همچون شمشیری دولبه موجب نفاق و شکست و تباهی یک دولت و جامعه معرفی می کند. در این مقاله نگارنده توضیح می دهد که چگونه ماکیاولی دین مسیحیت را در تقابل با دین رومیان مورد نقد قرار داده و چه راهکارهایی را برای تغییر صورتِ ماده تباه شده دین توسط دستگاه کلیسا پیشنهاد می کند. نکته مهم این است که صورت جدید پیشنهاد شده، سابق در بطن انجیل واقع شده بود و ماکیاولی با استفاده از آن از دین تعریفی در راستای تبدیل آن به ابزاری مدنی و سیاسی ارائه می کند که می تواند در برابر بخت در تعریف سیاسی و مذهبی روم باستان قرار گیرد و در واقع موضع گیری پیچیده خود را نسبت به مسیحیت نشان دهد.
جایگاه قانون اساسی در اندیشه حقوقی آیت الله بهشتی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
127 - 146
حوزههای تخصصی:
آیت الله بهشتی سهم قابل توجهی در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران داشت. هدف از این نوشتار بررسی جایگاه قانون اساسی در اندیشه حقوقی آیت الله بهشتی است. نگارندگان با کاربست روش تحلیلی تاریخی و با تأکید بر جایگاه حقوق عمومی و اساسی در اندیشه ایشان، سعی دارند نشان دهند که چگونه ایشان با استفاده از منابع قرآنی و روایی و تجربیات سیاسی، مفاهیم حقوقی را در فصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران جای داده است. سؤال اصلی تحقیق بدین صورت بیان می شود که چرا آیت الله بهشتی سراغ چنین ایده ای از تأسیس نظام حقوقی سیاسی رفته و چرا به قانون اساسی تن داده است؟ یافته ها حاکی از آن است که نظام فکری خاص ایشان در عرصه حقوق اساسی مشتمل بر ویژگی های خاص قانون اساسی در نظر ایشان، رهبری و مردم در قانون اساسی، حاکمیت سیاسی، نظارت در قانون اساسی، توسعه سیاسی، اقتصاد در قانون اساسی، اقتصاد اسلامی، عدالت خواهی اقتصادی و همچنین رویکرد خاص این متفکر اسلامی به نظام «امامت - امت» و البته آزادی های مشروع در قانون اساسی است که نگاه ایشان به مقوله قانون اساسی را از دیگران ممتاز می کند.
گفتمان دولتشهری و تکوین اندیشه سیاسی در یونان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
229 - 264
حوزههای تخصصی:
تلاش برای رمزگشایی از پیچیدگی های اندیشه سیاسی یونان باستان به عنوان خاستگاه دانش سیاست، همچنان مورد توجه اهل فن است، به طوری که از نظرگاه های مختلف به تدقیق در چگونگی شکل گیری و شرایط ظهور اندیشه سیاسی و ماهیت و چیستی آن در یونان باستان پرداخته شد و بسته به نظام تحلیلی اندیشمندان، عوامل مختلفی چون نظام حکمرانی، فرهنگ و جغرافیا در شکل گیری و برساخت اندیشه سیاسی در یونان باستان اهمیت پیدا می کند. در همین راستا هدف این پژوهش «تحلیل نقش و جایگاه نظام دولتشهری در تکوین اندیشه سیاسی یونان باستان است». سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از «ظهور نظام دولتشهری چه تأثیری در شکل گیری اندیشه سیاسی در یونان باستان داشته است؟ فرضیه پژوهش بدین نحو مطرح می شود که: « نظام دولتشهری نه صرفاً به عنوان یک نظام سیاسی بلکه در قامت یک گفتمان مسلط نه تنها به مناسبات سیاسی روزمره در یونان باستان تعین می بخشید؛ بلکه نقشی انکارناپذیر در نضج تفکر سیاسی و ماهیت آن داشته است. به بیان دیگر، اندیشه سیاسی به عنوان یک دانش تاریخی از قواعد چگونگی شکل گیری و تحول در گفتمان ها پیروی می کند». در همین راستا روش شناسی پژوهش شاهد سه مرحله در شکل گیری گفتمان دولتشهری و در نتیجه تکوین اندیشه سیاسی در یونان باستان هستیم. مرحله نخست ظهور بحران در گفتمان سلطنت (مونارک). مرحله دوم شکل گیری و تثبیت گفتمان دولتشهری به عنوان گفتمان هژمون، مرحله سوم مفصل بندی عناصر گفتمانی اندیشه سیاسی که حول یک دال مرکزی (دولتشهر) معنا پیدا می کنند. لازم به ذکر است نگارنده از تحلیل گفتمان به عنوان روش و چارچوب نظری پژوهش بهره می برد.
روایت «حکومت» در اندیشه سیاسی محقق سبزواری و محقق کرکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
218 - 244
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر فهم نگاه محقق سبزواری و محقق کرکی در باب «حکومت» با بهره گیری از الگوی نظری «غایت–مشروعیت» و با استفاده از «روش تفسیری» است. در بخش غایت حکومت؛ محقق سبزواری «خیرات عامه» با تأکید بر عدالت و محقق کرکی «اعتلا و گسترش شیعه» را به عنوان غایت حکومت طرح می کنند. در بخش کیستی حاکم؛ محقق سبزواری از باب «رعایت قوانین مَعدِلت» و محقق کرکی از باب «فواید عملی برای گسترش» شیعه حکم به مشروعیت عملکردی حکام صفوی می دهند. در حوزه محدودیت اعمال قدرت: محقق سبزواری بر «تدبیر و قانون، نهاد وزارت، تفکیک قوا، شایسته سالاری و داشتن مأموران مخفی» تأکید دارد و محقق کرکی با پذیرش مسئولیت و اذعان حکام صفوی به منصوب بودن از طرف ایشان، مانع مهمی برای جلوگیری از ظلم به رعیت و سوءاستفاده از دین برای سلطه بر مردم بوده است. در حوزه حق اعتراض بر ضد حاکمیت: محقق سبزواری و محقق کرکی با متوقف کردن امربه معروف و نهی ازمنکر به اجازه شاهان صفوی یا به دلیل احتمال ضرر و منع مردم از هرگونه اقدام عملی، از باب «کنشگری منفی» از مردم می خواستند در قتل و جور حکام با آنان همکاری نکنند.