مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
دانشگاه آزاد اسلامی
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه اهمیت دانش و تولید آن بر کسی پوشیده نیست و دانشگاه ها به عنوان محور اصلی تولید آن به شمار می روند. تولید دانش نیز مانند همه تولیدات دیگر دارای چالش ها و آسیب هایی است که نیازمند مطالعه است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های آسیب شناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-400 بودند که بر اساس روش اشباع نظری تعداد 22 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که برای اعتبار یافته ها از دو روش روایی محتوایی به وسیله 4 خبره بیرون از پژوهش و 2 نفر خبره داخل در پژوهش استفاده شد و برای پایایی نیز از روش توافق کدگذاری استفاده شد که حاصل آن 86/0 شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی به روش تحلیل مضمون در نرم افزار Maxqda18 استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد 86 کد باز، 9 کد محوری و سه کد انتخابی برای آسیب شناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی شناسایی شد؛ به طوری که کدهای انتخابی شامل آسیب های نظام دانشگاهی (خط مشی گذاران، دست اندرکاران)؛ آسیب های ساختاری (برنامه درسی آموزش عالی، ساختار پژوهشی، ساختار حمایتی، ساختار وابسته) و آسیب های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی) بودند.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی در سه حوزه (آسیب های دانشگاهی، ساختاری و فرهنگی) دارای چالش هایی است که برای ارتقای کمی و کیفی تولید دانش، باید بازنگری در قوانین مربوط دانش و علم و همچنین ارتقای علمی اساتید و دانشجویان صورت بگیرد.
طراحی الگوی ارتقای عملکرد تحصیلی دانشجویان شاهد و ایثارگر واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
392 - 410
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این مقاله طراحی الگوی ارتقای عملکرد تحصیلی دانشجویان شاهد و ایثارگر واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران است. روش شناسی: روش انجام پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از روش گرندد تئوری، برای شناسایی عوامل موثر بر ارتقای عملکرد تحصیلی دانشجویان شاهد و ایثارگر واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه خبرگان در حوزه مدیریت آموزشی و آموزش عالی و مدیریت منابع انسانی بودند تا اشباع نظری 17 مصاحبه صورت گرفت. و تمام مصاحبه ها بین 45 تا 75 دقیقه به طول انجامید. مصاحبه های نیمه ساختار یافته با خبرگان در سال 1401 به صورت پرسشنامه ای با 84 شاخص و 32 مولفه و 7 بُعد انجام شده و برای تعیین وضعیت موجود ابعاد از آزمون تی تک نمونه و برای طراحی الگو از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها: در وضعیت موجود بعد محتوایی با عدد تی 3.8 نسبت به ابعاد دیگر از وضعیت بهتری برخوردار است و در نهایت برای اعتباریابی الگو از 5 عامل فلسفه و اهداف، نظریه های حمایت کننده، مراحل اجرایی، ارزیابی و بازخورد و سازوکار ارتقاء استفاده شد که نشان دادند الگو از اعتبار کافی برخوردار است.نتیجه گیری: همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون و مدل خروجی نشان می دهد بالاترین سطح همبستگی بین بعد مقوله اصلی و پیامدها می باشد. از طرفی ضریب تاثیر بین متغیرها نیز مشخص نمود که ضریب تاثیر شرایط مقوله اصلی بر پیامدها با ضریب (0.860) بیشترین تاثیر را نسبت به روابط دیگر متغیرها دارد.
ارائه و اعتبارسنجی مدل پیشگیری از اهمال کاری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
295 - 310
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه و اعتبارسنجی مدل پیشگیری از اهمال کاری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی بود .
روش شناسی: پژوهش حاضر با روش کیفی پدیدارشناسی انجام شد، جهت شناسایی کارکنان اهمال کار دانشگاه آزاد اسلامی ابتدا کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی در سال(98-99) مدنظر قرار گرفت، سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 384 نفر نمونه جهت بررسی اولیه انتخاب شدند که با اجرای پرسشنامه اهمال کاری تاکمن (1991) روی این افراد در نهایت تعداد 25 نفر واجد شرایط این پژوهش شناسایی شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که داده ها تا تعداد 15 نفر به اشباع نظری رسید. تحلیل داده ها بر اساس روش 7 مرحله ای کلایزی انجام شد برای سنجش اعتبار داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش استفاده گردید.
یافته ها: یافته های مکشوف 179 عبارت کلیدی مستخرج (مفاهیم اولیه)، 292 مفهوم فرعی (دسته اول)، 32 مفهوم فرعی (دسته دوم) و 3 مفهوم اصلی( بُعد) بود. جهت تایید باورپذیری یافته های کیفی از مقیاسی با طیف 3 گزینه ای جهت سنجش نسبت روایی محتوا (برآورد ضریب لاوشه) استفاده شد و به منظور اطمینان پذیری یافته های کیفی ضریب پایایی هولستی به میزان 97/0 برآورد شد. یافته ها نشان داد که مدل پیشگیری از اهمالکاری کارکنان از 3 بعد اصلی شامل بعد سازمانی(با 14 مولفه)، بعد فردی(با 15 مولفه) و بعد اجتماعی(با 3 مولفه)شکل می گیرد.
بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد، طبق مدل پیشگیری، مؤلفه های بعد سازمانی شامل انجام برنامه ریزی در امور، ارتقاء آموزش های توانمندساز، تقویت سیستم مدیریتی، بهبود امور مالی، بهبود اجرای امور، جو سازمانی سالم و مناسب، ارتقاء فرهنگ مشارکت، حضور رهبری انگیزشی، بهبود نظارت و ارزیابی، بهبود سازماندهی در سازمان، قانون گذاری مناسب، پشتیبانی نرم افزاری مناسب و ارتباط سالم و مناسب در سازمان می باشد
الگوی جاری تربیت سیاسی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی: رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
108 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضع موجود برنامه درسی تربیت سیاسی در دانشگاه آزاد اسلامی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل کلیه کارگزاران دخیل در برنامه درسی تربیت سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با چهارده نفر از اساتید دروس تربیت سیاسی و اساتید دانشگاه آزاد اسلامی، ده نفر از دانشجویان این دانشگاه و پنج نفر از مدیران گروه های آموزشی جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده-ی بیست و چهار مفهوم محوری و نه مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل گسست آموزشی در برنامه تربیت سیاسی به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علی (ضعف مهارتی، ضعف نگرشی، چالش های محیطی)، عوامل زمینه ای (عوامل مدیریتی دانشگاه و عوامل محیطی – زمینه ای)، شرایط مداخله ای تسهیل گر(آموزش و توسعه حرفه ای اساتید، دسترسی پذیری، حمایت و بسترسازی دانشگاه)، شرایط مداخله گر محدودکننده(چالش های سازمانی، محیطی، دخالت های سیاسی و موانع فردی و اجرایی)، راهبردها (تجدید رویکرد برنامه ریزی درسی، طراحی برنامه استراتژیک در زمینه کاربرد فاوا، استفاده از سیاست های تشویقی و واسپاری مسئولیتی) و پیامد (عدم تحقق اهداف برنامه درسی قصد شده و کسب نامناسب برنامه درسی تربیت سیاسی) سازمان یافت.
الزامات و بسترهای برنامه درسی تربیت اقتصادی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی الزامات و بسترهای برنامه درسی تربیت اقتصادی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام گرفت. حوزه پژوهش شامل کلیه کارگزاران دخیل در برنامه درسی تربیت اقتصادی هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع نمونه بارز انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با بیست و سه نفر از اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای استان خراسان رضوی جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون در سه سطح مضامین پایه، سازمان دهنده و منتخب استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده ی 5 بُعد اصلی شامل الزامات برنامه ای تربیت اقتصادی(مشتمل بر محورهایی چون تدوین برنامه های درسی جامعه محور، تجدید رویکرد در برنامه ریزی و اجرای مناسب برنامه های درسی)، الزامات اجتماعی-دانشگاهی (مشتمل بر محورهایی چون فرهنگ سازی اجتماعی، آشناسازی و الگوسازی اقتصادی از سوی دانشگاه و مؤلفه های کلان جامعه دانشگاه)، الزامات راهبردی (مشتمل بر محورهایی چون همسوسازی باورها با سبک زندگی، درونی سازی بجای برون سپاری، آماده سازی دانشجویان برای ورود به بازارکار، توجه به مهارت های شناختی و فراشناختی دانشجویان، شبکه سازی و تعامل گرایی در تربیت اقتصادی)، الزامات زمینه ای (مشتمل بر محورهایی چون تأثیرپذیری در بُعد فردی، فرهنگ معیشتی دانشجویان و رویکردهای آموزشی و تربیتی دانشگاه) و بسترهای تربیت اقتصادی (مشتمل بر محورهایی چون مهارت آفرینی و توانمندسازی دانشجویان، توجه به منابع و ظرفیت های موجود و دانش اقتصادی دانشجویان) مورد سازماندهی قرار گرفت. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که در تربیت اقتصادی دانشجویان عوامل فردی، دانشگاهی، اجتماعی و فرهنگی نقش دارند.
توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان قم با رویکرد داده بنیاد و معادلات ساختاری (یک مطالعه آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
25 - 49
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: توانمندسازی کلید موفقیت سازمان ها و نظام های آموزشی بوده و دانشگاه ها باید برای توسعه، اثربخشی، ارتقای توانمندی ها و شایستگی های اعضای هیئت علمی خود گام های موثری در این زمینه بردارند. هدف این پژوهش توانمندسازی اعضای هیئت علمی در دانشگاه آزاد اسلامی استان قم به روش آمیخته با رویکرد معادلات ساختاری بود.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش در بخش کیفی استفاده از نظریه داده بنیاد و در بخش کمّی، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری در بخش کیفی بر اساس اصل اشباع نظری تعداد15 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه، صاحبنظر در حوزه توانمندسازی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته، و در بخش کمّی دربرگیرنده تمامی اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی استان قم(221 نفر) بود که با استفاده از فرمول کوکران145 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از مدل اشتراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمّی از روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد.یافته ها: نتایج فاز کیفی کشف 145 مفهوم،12 مقوله اصلی و32 مقوله فرعی شامل عوامل علّی، زمینه ای،مداخله گر،راهبردها و پیامدها بود. در فاز کمّی روایی صوری توسط تعدادی از نمونه آماری و روایی محتوایی آن توسط چندنفر از متخصصان تایید و پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای تمام مقوله ها بالاتر از7/0 برآورد گردید.بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه، موجب می گردد که دانشگاه در محیط رقابتی به گونه ای موفق عمل کند که علاوه بر اثرپذیری از محیط، برآن اثرگذار نیز باشد.
ارائه الگوی اقتصاد دانش محور در آموزش عالی در دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله ارائه الگوی اقتصاد دانش محور در آموزش عالی در دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران است. روش پژوهش از نظر اهداف، کاربردی، از نظر داده کیفی و از نظر نوع مطالعه، داده بنیاد نوظهور است. براساس روش نمونه گیری آگاهانه از نوع هدفمند گلوله برفی و براساس اشباع نظری، تعداد 17نفر خبره انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های اکتشافی است بعد از جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل آنان به صورت کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت که بر اساس تحلیل داده ها الگوی مناسب اقتصاد دانشمحور در آموزش عالی ارائه گردید .نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که این الگو از شش بعد: عوامل علی، پدیده اصلی، عوامل زمینه ای، عوامل راهبردی، عوامل مداخله گر و پیامدها و 15 مؤلفه و 84 شاخص سازنده، تشکیل شده است که در مقایسه با سایر الگوها از اعتبار بیشتری برخوردار است؛ بنابراین به کارگیری و عملیاتی کردن الگوی مذکور می تواند به ارتقای کیفی آموزش عالی، کمک به سزایی کند .مطالعه اقتصاد دانش محور در دانشگاه های آزاد اسلامی می تواند به عنوان گامی به سوی ارتقاء کیفیت درنظام آموزش عالی به ویژه در سطح دانشکده ها و گروه های آموزشی تلقی شود. برای تحقق این منظور ابتدا لازم است ابعاد و مؤلفه های اقتصاد دانش محور شناسایی شوند و سپس با مدیریت و برنامه ریزی مناسب زمینه بهبود و ارتقاء اقتصاد دانش محور و به تبع آن کیفت آموزش های دانشگاهی فراهم شود.
الگوی توسعه حرفه ای اساتید در دانشگاه آزاد اسلامی مبتنی بر رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
60 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضع مموجود توسعه حرفه ای اساتید دانشگاه آزاد اسلامی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل کلیه کارگزاران دخیل در توسعه حرفه ای اساتید دانشگاه آزاد اسلامی هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با هفده نفر از اساتید دانشگاه آزاد اسلامی نه نفر از مدیران گروه های آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده ی پانزده مفهوم محوری و پنج مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل توسعه حرفه ای فرد گرا مبتنی بر توتالیتاریسم به عنوان پدیده مرکزی وضع موجود توسعه حرفه ای اساتید، چالش های توسعه حرفه ای (مشتمل بر مؤلفه هایی چون عدم همراهی عوامل توسعه حرفه ای، عملکرد سلیقه ای و کمیت گرایی در برنامه های توسعه حرفه ای)، رویه ها و فرآیندهای توسعه حرفه ای (مشتمل بر محورهایی چون مدیریت دانش استراتژیک، توجه به شایستگی های دانشی و ایجاد شبکه های تعاملی)، بسترهای شکل گیری وضع موجود (مشتمل بر محورهایی چون عوامل فراسازمانی، سازمانی و فردی) و پیامدهای وضع موجود ( مشتمل بر مؤلفه های پیامدهای فرهنگی، آموزشی و مدیریتی) مورد سازماندهی قرار گرفت.
شناسایی پس ران های جامعه پذیری اعضاء هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
97 - 116
حوزههای تخصصی:
از آنجا که دانشگاه ها اغلب تلاش می کنند سازگاری بین اعضاء هیئت علمی و دانشگاه را توسعه دهند، جامعه پذیری سازمانی در این میان نقش اساسی دارد. مطالعه حاضر با هدف شناسایی پسران های جامعه پذیری اعضاء هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی شد. تحقیق حاضر یک تحقیق آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) است که در بخش اول از روش تحلیل تم و کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و گزینشی) و در بخش دوم از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری جهت طراحی مدل و شناسایی مولفه های پیشران های جامعه پذیری اعضاء هیئت علمی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی 12 نفر و در بخش کمی، 10 نفر از خبرگان و اساتید باتجربه دانشگاهی بودند. جهت گردآوری اطلاعات از روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی و از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه ی محقق ساخته بهره گرفته شده است. روایی محتوا توسط اساتید راهنما مورد تایید قرار گرفت. بر اساس مدل طراحی شده، روابط ضعیف و عدم تعادل بین زندگی حرفه ّای و خصوصی در سطح اول ، سازگاری کم بین آموزش ها و نیازهای شغلی و فرصت های محدود در سطح دوم و بازخوردهای پراکنده و انتظارات مبهم در سطح سوم مدل قرار گرفتند. هم چنین بر اساس نمودار قدرت نفوذ-قدرت وابستگی، مولفه فرصت های محدود در ناحیه وابسته، مولفه های سازگاری کم بین آموزش ها و نیازهای شغلی، عدم تعادل بین زندگی حرفه ای و خصوصی و بازخوردهای پراکنده در ناحیه پیوندی و مولفه انتظارات و نقش های مبهم در ناحیه مستقل قرار گرفتند.
ارائه مدل مشارکت فرهنگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی (مورد مطالعه: دانشگاه های آزاد اسلامی استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مطالعه حاضر با هدف ارائه مدل مشارکت فرهنگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی در استان هرمزگان انجام شده است.
روش شناسی پژوهش: این مطالعه یک پژوهش آمیخته است که در بخش کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و برمبنای مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از خبرگان به ارائه مدل کیفی پرداخته شده است؛ هم چنین در بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، بر اساس نظرات 390 نفر از دانشجویان در واحدهای مختلف دانشگاه آزاد استان هرمزگان، به بررسی اعتبار مدل کیفی پیشنهادی پرداخته شده است.
یافته ها: در بخش تحلیل مضمون، 51 مضمون پایه، 12 مضمون سازمان دهنده و 1 مضمون فراگیر شناسایی گردید. هم چنین نتایج تکنیک تحلیل عاملی تاییدی نیز برازش هر چهار مدل (مضامین فراگیر) پیشنهادی را تایید کرد.
بحث و نتیجه گیری: یافته های این مطالعه می تواند ضمن ارائه بینش عمیق به تصمیم گیران ارشد و مدیران فرهنگی، زمینه ساز مشارکت فرهنگی هرچه بیشتر دانشجویان دانشگاه آزاد (و سایر دانشگاه ها) گردد.
ارائه مدل ارتقاء سلامت اداری (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
167 - 200
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی این پژوهش ارائه مدل ارتقاء سلامت اداری با توجه به ساختار سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران است. این پژوهش به تعیین وضعیت موجود سلامت اداری در این دانشگاه، شناسایی مهم ترین ابعاد و مؤلفه های ارتقاء سلامت اداری و ارزیابی تناسب مدل ارتقاء سلامت اداری می پردازد.روش شناسی: این پژوهش از نوع آمیخته و کاربردی است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل روسای دانشکده ها، استادان و متخصصان مدیریت دولتی و در بخش کمی شامل اعضای هیئت علمی و کارشناسان در دانشکده های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران بود. در مرحله کیفی، ابعاد و مؤلفه های سلامت اداری از طریق مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های نیمه ساختاریافته شناسایی شد. سپس در مرحله کمی، پرسشنامه ای طراحی و بر روی 136 نفر از نمونه آماری به منظور اعتبارسنجی الگوی حاصله اجرا گردید.یافته ها: نتایج نشان می دهد که مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر سلامت اداری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران به ترتیب شامل توسعه علمی – پژوهشی (β=0.891)، توسعه فرهنگ سازمانی (β=0.865)، شفافیت (β=0.771)، پاسخگویی (β=0.766)، اخلاق مداری (β=0.709)، سازگاری سازمانی (β=0.663) و خلاقیت و نوآوری (β=0.519) هستند. همچنین، یافته ها نشان می دهند که بین سلامت سازمانی و بهره وری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، به طوری که افزایش سلامت سازمانی منجر به افزایش بهره وری می گردد. علاوه بر این، بین میزان سلامت سازمانی و خلاقیت مدیران نیز رابطه ای مثبت مشاهده شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهند که ارتقاء سلامت اداری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران نیازمند توجه به مؤلفه های کلیدی مانند توسعه علمی و پژوهشی، فرهنگ سازمانی و شفافیت است. این یافته ها می توانند به عنوان مبنایی برای طراحی و اجرای برنامه های ارتقاء سلامت اداری در این دانشگاه و دیگر مؤسسات آموزشی مشابه مورد استفاده قرار گیرند."مقاله فوق در فهرست آماده انتشار می باشد"
بررسی تأثیر خودرهبری بر خودکارآمدی کتابداران با توجه به نقش آوای سازمانی(مطالعه موردی واحدهای جامع دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
72 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس سند تحول خود، توجه همه جانبه به کارکنان دارد. شناخت نیروی انسانی و عوامل مؤثر در به کارگیری هرچه مطلوب تر این سرمایه سازمانی، یکی از دغدغه های مدیران آن است، لذا پژوهش حاضر در این راستا انجام گرفته است و هدف آن، بررسی تأثیر خودرهبری بر خودکارآمدی سازمانی با توجه به نقش آوای سازمانی در کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی است. روش پژوهش: پژوهش از نظرهدف، کاربردی و از نظر نوع، همبستگی است. شیوه گردآوری اطلاعات، پرسشنامه مبتنی بر پرسشنامه های خودرهبری نک و هافتون، خودکارآمدی شرر و آوای سازمانی هامس است .جامعه آماری شامل کتابداران دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای جامع بود که از 105 نفر کتابدار، تعداد 100 نفر به پرسش ها پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش همبستگی با استفاده از آزمون مدل معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارSmart PLS نسخه 2 استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که خود رهبری با ضریب مسیر (417/0) بر خودکارآمدی با نقش میانجی آوای سازمانی تأثیر دارد. همچنین، خودرهبری با ضریب مسیر (833/0) و (692/0) به ترتیب بر خودکارآمدی و آوای سازمانی تأثیر دارد. آوای سازمانی با ضریب مسیر (160/0) بر خودکارآمدی تأثیر دارد. نتیجه گیری: با توجه به تأیید تأثیر آوای سازمانی در ارتباط بین خودرهبری و خودکارآمدی، می توان با برنامه ریزی و آموزش های لازم و تشویق کتابداران، رفتارهای خودرهبری، خودکارآمدی و آوا را در آنها تقویت نمود و از نتایج آن در کتابخانه های دانشگاهی بهره برد.
بسترها و الزامات مدیریت الکترونیک منابع انسانی در دانشگاه آزاد اسلامی (تحلیل مضمون)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
108 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی بسترها و الزامات مدیریت الکترونیک منابع انسانی در دانشگاه آزاد اسلامی بوده است. این پژوهش از نظر جهت گیری، کاربردی، از نظر رویکرد پژوهش، کیفی و از نظر استراتژی های پژوهش، تحلیل مضمون (روش شبکه مضامین) می باشد. مشارکت کنندگان پژوهش کنونی، شامل 18 نفر از متخصصان و خبرگان مدیریت منابع انسانی در دانشگاه آزاد (واحدهای مستقر در استان خراسان رضوی) بوده اند که به شیوه ای هدفمند و ملاک محور انتخاب شده اند. ملاک مورد نظر داشتن حداقل 5 سال سابقه فعالیت در بخش ها و معاونت های مرتبط با مدیریت منابع انسانی دانشگاه آزاد اسلامی بوده است. جامعه موردنظر این پژوهش، واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در استان خراسان رضوی بود. انتخاب مشارکت کنندگان و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با آنها، تا رسیدن به مرحله اشباع نظری داده ها، ادامه یافت. طی این فرایند با 18 نفر از مشارکت کنندگان، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام پذیرفت. به منظور تأمین روایی و پایایی از معیارهای لیکن و گوبا بهره گرفته شد. تحلیل داده ها و طبقه بندی آنها نشان دهنده 4 بعد، 13 مقوله اصلی و 47 مقوله فرعی بوده است. الزامات زمینه ای- زیرساختی شامل مقولات منابع مالی و اعتباری؛ عوامل فرهنگی؛ فناوری و تکنولوژی؛ تعالی؛ الزامات فرایندی-کارکردی دربرگیرنده مقوله های توسعه حرفه ای – سازمانی؛ نظارت، پایش و ارزشیابی سازمانی؛ حفظ، نگهداشت و جبران خدمات؛ الزامات ساختاری- سازمانی مشتمل بر انطباق و تناسب ساختاری؛ خط مشی گذاری و سیاست گذاری؛ مطلوبیت و بهینه گی سامانه ؛ کفایت منابع انسانی؛ مدیریت و رهبری و بعد الزامات فردی نیز شامل مقوله های ادراک و نگرش فردی؛ شایستگی و توانمندی فردی می باشد.
شناسایی بسترها و الزامات مدیریت کیفیت فراگیر در دانشکده های موضوعی دانشگاه آزاد اسلامی (رویکرد تحلیل مضمون)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی بسترها و الزامات مدیریت کیفیت فراگیر در دانشکده های موضوعی دانشگاه آزاد اسلامی است. این پژوهش از نظر جهت گیری، کاربردی، از نظر رویکرد پژوهش، کیفی و از نظر استراتژی های پژوهش، تحلیل مضمون (روش شبکه مضامین) می باشد. مشارکت کنندگان شامل 23 نفر از متخصصان و خبرگان مدیریت دانشگاهی (دانشگاه آزاد اسلامی) و مدیریت صنعتی در استان خراسان رضوی بوده اند که به شیوه ای هدفمند و ملاک محور انتخاب شده اند. انتخاب مشارکت کنندگان و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با آنها، تا رسیدن به مرحله اشباع نظری داده ها، ادامه یافت. به منظور تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و گوبا بهره گرفته شد. تحلیل داده ها و طبقه بندی آنها نشان دهنده 5 مضمون فراگیر، 16 مضمون سازمان دهنده و 77 مضمون پایه بوده است. الزامات فرهنگی - زمینه ای (دربرگیرنده ویژگی های خصیصه ای حاکمیتی؛ تناسب توسعه ساختاری و فرهنگ عمومی نهادی)؛ الزامات فرایندی-راهبردی (مشتمل بر مضامین سازمان دهنده مدیریت دانش، قوانین و رویه های سازمانی و فرایند نظارت و ارزیابی سازمانی)؛ الزامات علمی- محتوایی (شامل گزینش رویکردهای بهینه حکمرانی، برنامه درسی و مواد و منابع آموزشی)؛ الزامات مدیریت و رهبری (مشتمل بر مهارت ها و توانمندی ها، دانش های عمومی-حرفه ای و ویژگی های شخصیتی) و الزامات منابع انسانی (شامل مضامین سازمان دهنده تدوین کارآمد برنامه های توسعه حرفه ای، جبران خدمات بهینه و نیازسنجی منابع انسانی) می باشد.
شناسایی و تبیین مؤلفه های ارزیابی کیفیت خدمات آموزشی در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت در آموزش عالی، نه رسیدن به نقطه ای ثابت و ایستا، بلکه حرکت و جریانی پویاست. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تبیین مؤلفه های مؤثر در ارزیابی کیفیت آموزش در دانشگاه هاست. روش تحقیق به لحاظ ماهیت کاربردی و از نظر روش شناسی، توصیفی پیمایشی است. ابزار گردآوری داده های بخش کیفی تحلیل محتوا با استفاده از نرم افزار اطلس تی و استخراج نشانگرها و استفاده از روش دلفی بوده است. جامعه آماری بخش دلفی 18 نفراعضای هیأت علمی با روش غیراحتمالی (گلوله برفی) و اشباع نظری و در بخش کمی 92 نفر هیأت علمی و 357 نفر دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی با روش نمونه گیری تصادفی ساده و استفاده از جدول مورگان، گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. و از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS 26 در تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. عوامل ساختار سازمانی، هیأت علمی، دانشجویان، دوره های آموزشی، راهبردهای یاددهی – یادگیری و تجهیزات و امکانات 71 نشانگر و 29 ملاک که در این بین اعضای هیأت علمی دارای اولویت بیشتری می باشد. نتایج حاصل نشان دهنده وضعیت نسبتاً مطلوب کیفیت آموزش در دانشگاه آزاد اسلامی بوده و تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله کمی وجود دارد.
بررسی وضعیت و راهکارهایی اجرایی حکمرانی داده در سازمان ها (مطالعه موردی دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شکل گیری داده های و گسترش پر شتاب و متنوع کلان داده در سطح کشور و سازمان ها، فرصت ها، تهدیدها، چالش ها و رخ دادهای زیادی به وجود آمد و این سبب شده با یک نیاز جدی روبرو باشیم و آن اینکه برای استفاده و مواجه با این کلان داده چگونه می توان فرآیندها، نقش ها، سیاست ها، استانداردها و معیارها و در نگاه کلی حکمرانی داده را تدوین و بهبود بخشید. در این مسیر این پژوهش در صدد آن است تا در گام اول به پرسش: وضعیت حکمرانی در سطح سازمان ها چگونه است؟ و در گام دوم ضمن بررسی دقیق وضعیت موجود، جایگاه و نتیجه مطلوب شکل گیری حکمرانی داده، به پرسش: چه راهکارهای اجرایی در برای اجرایی شدن حکمرانی داده در سطح سازمان ها به ویژه دانشگاه آزاد اسلامی می توان پیشنهاد داد؟ پاسخ بدهد. از این رو این پژوهش با بهره گیری از مصاحبه عمیق با نخبگان به صورت کیفی و با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمیق با 18کارشناس، گردآوری و پس از استخراج و کدگذاری در سه موضوع اصلی: الف)بررسی وضعیت حکمرانی داده در سطح سازمان ها، ب)بررسی حکمرانی داده در سطح دانشگاه آزاد اسلامی، ج)راهکارهای اجرایی حکمرانی داده در دانشگاه، دسته بندی شده است و حاصل آن توصیف وضعیت حکمرانی در کشور ، سازمان ها و دانشگاه و همچنین ارائه راهکاره اجرایی برای دانشگاه آزاد اسلامی در حوزه حکمرانی داده بوده است.
ارتباط نوع پوشش با انواع عزّت نفس در دانشجویان (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی نجف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۲)
163 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: از مهم ترین مباحث چند سال اخیر در دانشگاهها، بحث پوشش دانشجویان در دانشگاههاست. پژوهش با هدف بررسی رابطه بین نوع پوشش با عزّت نفس در دانشجویان انجام شد. روش: روش این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود که به صورت اسنادی و میدانی(پیمایشی) انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد در سال تحصیلی 02-1401 بود که حجم نمونه آن با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، بر حسب تعداد جامعه آماری(18200 نفر)، 384 نفر برآورد شد و در نهایت با احتساب ریزش آماری، حجم نمونه به 373 نفر کاهش یافت و پرسشنامه ها به روش نمونه گیری تصادفی- سهمیه ای برحسب دانشکده توزیع شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسشنامه عزّت نفس کوپر اسمیت(1967) و پرسشنامه سلیقه لباس احمدی(1400) بود. داده های به دست آمده، به روش ضریب همبستگی پیرسون و با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس نسخه 23 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نوع پوشش مدگرا و نوع پوشش اسپرت با عزّت نفس عمومی، رابطه منفی و معنادار وجود دارد. به عبارتی؛ دانشجویان دارای نوع پوشش مدگرا و اسپرت، عزّت نفس پایین تری دارند. همچنین دانشجویان دارای نوع پوشش شبه مدرن و غیر سنّتی، عزّت نفس اجتماعی بیشتری دارند. دانشجویانی که نوع پوشش سنّتی/مذهبی، شبه مدرن و غیر سنّتی دارند، میزان عزّت نفس تحصیلی/شغلی پایین تری دارند. نتایج آزمون فریدمن نیز نشان داد که دانشجویان به ترتیب دارای نوع پوشش اسپرت(10/4)، غیر سنّتی(71/3)، مدگرا(08/3)، شبه مدرن(25/2) و سنّتی/مذهبی(85/1) بودند. نتیجه گیری: توجه به تأثیر ابعاد عزّت نفس در نوع پوشش دانشجویان دختر، حائز اهمیت و بررسی بیشتر است.
ارائه الگوی بهزیستی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
302 - 315
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی بهزیستی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد.
روش شناسی: پژوهش حاضر به سنت پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا انجام شد، محیط پژوهش شامل منابع دست اول، بانک های اطلاعاتی علمی معتبر در حوزه مطالعات بهزیستی و مقالات خارجی در فاصله زمانی سال های (2024 تا 2000) و مقالات داخلی در فاصله زمانی سال های (1403- 1398) نمایه شده است. ابزار مصاحبه، اعضای هیئت علمی و روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب شده اند. ابزار مورداستفاده در این قسمت مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند بود. پس از دسته بندی 128 سؤال اولیه، روایی محتوایی آن ها با دو روش کیفی (نظر 10 نفر از متخصصان) و کمی (بررسی میزان توافق هر سؤال با استفاده از ضریب روایی – محتوایی CVR) انجام شد. بعضی سؤالات که روایی آن ها پایین بود حذف شد با استفاده از ضریب هولستی، پایایی پرسشنامه 90% برآورده شد.
یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی نشان داد، متغیرهای توازن سازمانی با 4 مؤلفه بهزیستی، ارتباطات با دو مؤلفه، بهزیستی افراد با دو مؤلفه، بهزیستی رهبری با سه مؤلفه، بهزیستی ساختار سازمانی با چهار مؤلفه، بهزیستی محیطی با دو مؤلفه، پویایی سازمانی با پنج مؤلفه، خود مراقبتی با دو مؤلفه، برند سازمانی با چهار مؤلفه، معناگرایی با سه مؤلفه، عوامل تشکیل دهنده بهزیستی سازمانی هستند.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت نقش بهزیستی در پیشبرد اهداف آموزشی دانشگاه ها و هدایت افراد توانمند به بازار کار و جامعه و اهمیت کیفیت زندگی انسان ها در عصر نوین ملاک های پیشنهادشده در مدل پیشنهادی می تواند یکی از راه های بهبود وضعیت دانشگاه های ما باشد.
تبیین جامعه شناختی مسئولیت اجتماعی بنگاه های اقتصادی- انتفاعی براساس هنجارهای اخلاقی و دینی (مورد مطالعه: مدیران دانشگاه آزاد اسلامی و بانک پارسیان در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئولیت اجتماعی بنگاه ها یکی از موضوعات مهم مورد توجه در سال های اخیر بوده است تا جایی که سازمان های بین المللی استانداردهایی را در این زمینه ارائه نموده اند.
امروزه یکی از مهم ترین موضوعات در مدیریت، مسئولیت اجتماعی بنگاه ها و شرکت ها CSR می باشد. مسئولیت اجتماعی بنگاه به معنای الزام به پاسخگویی گروههای ذینفع خارجی است. صاحب نظران مختلف از جمله وود، میچل، لاولی، سالوسکی، زولچ، کارول و لانتوس در سالهای اخیر به بررسی مباحث مسئولیت اجتماعی پرداخته اند. هدف اصلی این پژوهش نیز بررسی ابعاد و وضعیت کلی مسئولیت پذیری اجتماعی بر اساس هرم چهار بعدی کارول و تعاریف مفهومی سالوسکی ، زولچ و لانتوس در میان 215 نفر از مدیران دانشگاههای آزاد اسلامی و شعب بانک پارسیان واقع در شهر تهران خصوصا در پایبندی به ابعاد اخلاقی و دینی بر اساس روش پیمایشی و استفاده از پرسشنامه است. با عنایت به نتایج حاصله جهت گیری های دینی، ارزشی و اخلاقی بنگاه های تحت مطالعه در سطح متوسط رو به بالا است. بر اساس اطلاعات مأخوذه در بعد اقتصادی و شرکت استراتژیک 87 % از مدیران کسب سود و افزایش سرمایه را به عنوان مسئولیت اولیه و اصلی ترین هدف برای یک بنگاه اقتصادی و انتفاعی دانسته اند . در بعد قانونی و حقوقی مسئولیت اجتماعی نیز بیش از نیمی از مدیران سازمان ها ( 57%) ملزم به رعایت قوانین و مقررات و حدود 70% آنان ملزم به رعایت شئونات اخلاقی هستند. نتایج به دست آمده پژوهش در بعد بشر دوستانه، مسئولیت اجتماعی را در سطح مثبت و قابل قبول ارزیابی نموده است. آزمون فرضیات تحقیق نشان داد: 1- رابطه مثبت و معنی داری میان جهت گیری های دینی و اخلاقی بنگاههای اقتصادی مورد مطالعه و مسئولیت اجتماعی آنها وجود دارد. (35/0 r=) 2- رابطه مثبت و معنی داری میان تقید و التزام عملی مدیران بنگاه های اقتصادی مورد مطالعه به اخلاق، اصول و فرایض دینی و مسئولیت اجتماعی آنها وجود دارد. (54/0 r=) 3- رابطه مثبت و معنی داری میان جهت گیری های دینی و اخلاقی بنگاههای اقتصادی تحت مطالعه و اثربخشی سازمانی آنان وجود دارد. (44/0 r=) 4- رابطه مثبت و معنی داری میان مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی تحت مطالعه و اثربخشی سازمانی آنها وجود دارد. (55/0 r=).
طراحی و تدوین نظام جامع مدیریت استعداد در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی مدیریت استراتژیک استعداد دردانشگاه آزاد اسلامی مطالعه موردی منطقه یک انجام شد . تحقیق از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر داده ها، آمیخته اکتشافی و از نظر ماهیت و نحوه جمع آوری داده ها، در بخش کیفی داده بنیاد و بخش کمی توصیفی همبستگی می باشد. روش جمع آوری داده ها، آمیخته از نوع اکتشافی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه روش پیمایشی مقطعی بر مبنای نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری مرحله کیفی متشکل از افراد خبره و صاحب نظران و مطلعان کلیدی در حوزه قلمرو موضوعی تحقیق بودند که به روش نمونه گیری آگاهانه، هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه مرحله کمی متشکل از کلیه اعضای هیات علمی و مدیران منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی بود که بر اساس جدول شماره کرجسی و مورگان حجم نمونه 384 نفر تعیین شد و سپس به روش تصادفی طبقه ای پرسشنامه بین آنها توزیع شد. روش جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی کتابخانه ای و میدانی و مصاحبه بود و در بخش کمی به روش میدانی و با پرسشنامه انجام شد. به منظور روایی ابزار از روایی محتوایی و سازه و برای تعیین پایایی ابزار از آلفای کرونباخ استفاده شد. روش تحلیل داده های کیفی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی بود و برای تحلیل داده های کمی از آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و ازمون t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج بدست آمده در مرحله کیفی ارائه الگویی برای مدیریت استراتژیک استعداد با 3 بعد، 9 مولفه و 78 شاخص بود که در مرحله کمی 3 بعد، 9 مولفه و 77 شاخص مورد تأیید قرار گرفتند. نهایتاً الگوی مدیریت استراتژیک استعداد منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی با 3 بعد(کشف استعداد ، روشهای توسعه و آموزش استعدادها و حفظ و نگهداشت استعداده)، 9 مولفه(نگرش در استعداد ، دانش در استعداد ، مهارت در استعداد ، روشهای ارائه مستقیم در استعداد ، روش های تعاملی در استعداد ، روش های کاربردی- عملیاتی در استعداد ، استعداد در محیط واقعی، استعداد در محیط مجازی، استعداد در محیط دانشگاه) و 77 شاخص طراحی و مورد تایید قرار گرفت.