فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
اصفهان به عنوان منطقه برخوردار و دارای جایگاه راهبردی در حاشیه رودخانه زاینده رود، در تاریخ ایران موقعیت ویژه ای دارد. در دوران اسلامی، اصفهان از رونق شهری درخور توجهی برخوردار بود و این مهم در التفات اقوام و جهانگشایان مختلف به این شهر مؤثر بود و البته در جای خود، یکی از عوامل رونق مذکور قلمداد می شد. با این همه، اختلافات سیاسی و مذهبی و نفاق اجتماعی حاکم بر شهر در قرن ششم قمری/دوازدهم میلادی، موجب شد تا این شهر رونق مطلوب خود را از دست بدهد. رونق نسبی مذکور نیز با ایلغار مغول در محاق فرو رفت و تا دوران صفویه رونق لازم را حاصل نکرد. نوشتار حاضر در پرتو تبیین وضع حاکم بر اصفهان و با طرح این سؤال که ایلغار مغول بر حیات اقتصادی و اجتماعی این شهر چه تأثیری گذاشت؟ زمینه های اقتصادی اجتماعی غلبه مغول بر اصفهان را بررسی می کند، تا پیامدهای هجوم و حاکمیت مغول بر این شهر را تبیین کند. نتایج پژوهش نشان می دهد ایلغار مغول گسست حیات اجتماعی و رکود معیشت شهری و کشاورزی اصفهان را درپی داشت و در فضای کالبدی و ساختاری شهری اصفهان تغییراتی ایجاد کرد.
اقدامات فتحعلی شاه قاجار برای کسب مشروعیت سیاسی براساس روش های جاری در دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشروعیت، تبدیل قدرت عریان به اقتدار پذیرفته شده نزد افراد جامعه است. در هر جامعه ای، منابع مشروعیت با توجه به فرهنگ و سنن حاکم بر آن جامعه تعریف و توجیه می شود. در تاریخ ایران اغلب، نیروی نظامی طرف پیروز و دارای حق حکومت را مشخص می کرد؛ اما پس از تأسیس حکومت، هر خاندانی سعی می کرد با توسل به سنن تاریخی، به حکومت خود مشروعیت ببخشد. آقامحمدخان به عنوان مؤسس حکومت قاجار در ایران، فرصت چندانی برای مشروعیت بخشی به حکومت قاجارها به دست نیاورد؛ بنابراین فتحعلی شاه پس از رسیدن به سلطنت، تلاش کرد با بهره گیری از سنن رایج در دوره اسلامی، به حکومت خود مشروعیت ببخشد. این مقاله می کوشد تکاپوهای مشروعیت ساز فتحعلی شاه قاجار را براساس معیارهایی همچون امتیازات نسبی و حسبی، بهره گیری از سنن شاهی ایران و مشروعیت دینی به روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای استفاده از اطلاعات کتابخانه ای بررسی و تحلیل کند.
نگاهی به تأثیر نظام مالیاتی بر شورش غریب شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شورش های اعتراض آمیز که واکنشی به اوضاع نامطلوب حاکم بر جامعه محسوب می شوند، علت های مختلفی دارند که بازشناسی آنها رهیافتی به زندگی اجتماعی مردم و بازیابی تاریخ اجتماعی است. بررسی شورش های دوره صفویه نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ به ویژه که در تاریخ نگاری این دوره، زندگی اجتماعی مردم و طبقات فرودست، جز اشاراتی واگذاشته شده است. شورش مردم گیلان در آغاز پادشاهی صفی که به نام شورش غریب شاه شناخته می شود، نمونه مهمی از شورش های گروه های فرودست است که این پژوهش علت ها و عوامل مؤثر در آن را بررسی می کند. این بررسی مبتنی بر دو دسته از گزارش ها و نوشته هاست: گزارش های مورخان دوره صفویه و نظریه ها و تحلیل های پژوهشگران معاصر. بررسی دقیق گزار ش ها نشان می دهد که شورش گیلان در آغاز پادشاهی شاه صفی، به طور مشخص اعتراض به پادشاهی شاه صفی نیست بلکه ریشه ها و زمینه های آن را باید در دوره پادشاهی شاه عباس جستجو کرد. مهم ترین علت ها در نحوه حکومت و اداره ایالت گیلان و فشارهای مالیاتی در قالب گرفتن اخراجات گوناگون است که موجب سلب امنیت اقتصادی مردم این ایالت در دوره شاه عباس اول شد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از گزارش های تاریخی و اسناد و تحلیل های پژوهشگران به موضوع می پردازد.
بررسی علل سقوط حکومت کیاییان در دوره صفوی
حوزههای تخصصی:
کیاییان خاندانی است محلی که حدود دو قرن نیم بر ناحیه بیه پیش گیلان حکومت نمود. آن ها توانستند مدت ها به شکل خود مختار و مستقل از حکومت مرکزی؛ حاکمیت خود را حفظ نمایند. همین نوع حکومت کیاییان سبب شد تا نهضت صفویان در پناه حمایت آنان به بار نشیند. اما در ادامه، حکومت صفویه به دلیل بسط و گسترش قدرت خود و ایجاد سیاست ایران واحد؛ به تضعیف قدرت این خاندان محلی همت گماشت. به نظر می رسد اختلافات و جنگ های داخلی گیلان، از درون این حکومت را تضعیف نمود. همچنین به دلیل سیاست تمرکز گرایی شاه عباس و جاذبه های جغرافیایی و عوامل اقتصادی گیلان و همین طور اختلافات مذهبی کیاییان با حکومت صفوی و برخی مطامع اقتصادی و سیاسی صفویان؛ حکومت کیاییان راه سقوط را طی نمود. در این پژوهش سعی خواهد شد با اتکا به منابع این دوره، این عوامل مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. هدف این بررسی انجام یک پژوهش توصیفی- تحلیلی در حوزه مطالعات تاریخی (کتابخانه ای) و به منظور شناخت و ارزیابی عوامل زوال و سقوط دودمان سلسله کیاییان در گیلان و در زمان حکومت صفویه به ویژه شاه عباس اول است.
بررسی زمینه های تصویب قانون نیابت سلطنت فرح پهلوی
حوزههای تخصصی:
جانشینی سلطنت ازجمله جستارهایی است که همواره در تاریخ ایران بحث آفرین بوده است، چراکه این گفتمان افزون بر ارتباط ویژه اش با مباحث مربوط به قدرت، دارای پیچیدگی های بسیار زیاد نیز بوده است؛ یکی از بحث برانگیزترین موضوعات مرتبط با نیابت سلطنت، کاوش نیابت سلطنت در دوره پهلوی دوم و برنامه نیابت سلطنت فرح دیبا بود. این موضوع که پس از ترور نافرجام محمدرضا شاه مطرح شد، درواقع تصمیمی بود که در راستای تأمین بقای نظام سلطنت گرفته شد؛ اگرچه در برخی از منابع و یادداشت های شخصی علل دیگری ازجمله اعطای اعتبار به فرح پهلوی از ناحیه آمریکا، علت این موضوع قلمداد شده است، اما بررسی اسناد و هم چنین جراید وقت نشان می دهد که پادشاه ایران در اندیشه حفظ بقای دودمان و نظام سلطنت پهلوی در راستای طرح این قانون اقدام کرده است؛ و به دنبال آن ابتدا باعث تغییر قانون اساسی و انجام این تغییر در مجلس مؤسسان و سپس تصویب آن به عنوان یک ماده واحده جداگانه در مجلس شورای ملی شده است.
بررسی سیاست مذهبی شاه سلطان حسین
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی سیاست مذهبی شاه سلطان حسین در دوره صفویه پرداخته شده است. پادشاهان صفوی با بهره گیری از ایدئولوژی شیعه، سعی در کسب مشروعیت سیاسی و ساختاری حکومت خویش نمودند. انتشار و تثبیت ایدئولوژی مذهب تشیع، در تعامل با علمای دینی، دست یافتنی بود. بنابراین هر کدام از پادشاهان صفوی با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی حکومت از نفوذ علما در راستای توسعه و گسترش تشیع و تثبیت حکومت بهره بردند. تعامل شاهان صفوی با علما و فقهای شیعه، از اواخر دوره شاه اسماعیل اول آغاز شد، و با ورود علمای شیعه، بویژه از جبل عامل به ایران در دوره شاه طهماسب گسترش یافت. در دوره صفوی با وجود دیگر گروه های تأثیرگذار در قدرت، از جمله نیروهای قزلباش و ... قدرت و جایگاه علمای شیعه در دستگاه حکومت روندی رو به رشد داشت. در دوره ی شاه عباس اول با توجه به تغییرات گسترده ی در حکومت و کاهش قدرت نیروهای قزلباش و جایگزینی نیروی سوم متشکل از نیروهای گرجی و چرکس، شرایط برای افزایش قدرت علما و فقها در صحنه سیاسی کشور فراهم شد. اما نظارت دقیق شاه عباس و قدرت مطلقه او مجالی برای مداخله سیاسی علما باقی نگذاشت. سیاست مذهبی صفویان چه تأثیری در تعامل یا برخورد آنها با اقلیت های دینی و اهل سنت داشته است؟ پس از شاه عباس و با روی کار آمدن شاهان ضعیف این فرصت فراهم شد تا علمای شیعه در قدرت مداخله مستقیم نمایند. در دوران شاه سلطان حسین به دلیل عدم درایت سیاسی و بی اعتنایی او نسبت به منافع حکومت و ملت، مداخله زیاد علما، با اتخاذ سیاست خشن و سخت گیرانه به پیروان دیگر مذاهب باعث ایجاد تنش هایی در درون قلمرو صفویان شدند که نتیجه این سیاست پیگرد اقلیت های مذهبی غیرشیعی بود که بافت اجتماعی جامعه ایران را سست کرد و زمینه برای سقوط دولت صفویه فراهم گردید. روش تحقیق در این پژوهش تاریخی – توصیفی و تحلیلی بوده است.
تعاملات و تقابلات صولت الذوله قشقایی و ژانذارمزی فارس در آستانه و نخستین سال های جنگ جهانی اول ( 9334 9221 ق/ 9196 9199 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیروی ژاندارمری که با کمک مؤثر دولت انگلیس برای تأمین امنیت مسیر جاده شاهی تأسیس شده بود، در نخستین سال ورود به فارس، با نیروی مرکزگریز قشقایی دچار تضاد منافع شد و به درگیری شدید میان آنان انجامید. با شروع جنگ جهانی اول، اگرچه سیاست دولت مرکزی بر اعلان بی طرفی بود؛ قشقایی ها به طرفداری از دولت آلمان پرداختند. در این میان به تدریج در ژاندارمری نیز گرایش به سیاست دولت آلمان پیدا شد و در مخالفت با سلطه انگلیس، یاورعلیقلی خان از افراد ژاندارمری اقدام به ایجاد کمیته حافظین استقلال فارس کرد. این سازمان دارای روابط تنگاتنگی با حزب دموکرات فارس بود که آن نیز گرایشات ژرمانوفیلی داشت. سرانجام ژاندارمری در مخالفت با سلطه انگلیس و با گرایش به دولت آلمان در شیراز به کودتای روز چهارشنبه دوم محرم 1334دست زد. در این برهه زمانی ژاندارمری روابط حسنه ای با صولت الدوله قشقایی برقرار کرد و قرارداد اتحادی بین صولت الدوله و سلطان احمد اخگر فرمانده ژاندارمری منعقد شد. با این حال، تحولاتی چون ضعف فزاینده و فروپاشی درونی ژاندارمری و افزایش فشار دولت جدید برای سرکوبی آنها، تلاش صولت الدوله برای حفظ منافع و قدرت، همراهی قشقایی ها را نیم بند و سرانجام به رویگردانی مبدل ساخت. این مقاله به بررسی چگونگی و چرایی تعاملات و تقابلات قشقایی ها با ژاندارمری در طول نخستین سالهای جنگ جهانی اول با تکیه بر اسناد و متون تاریخی و با بهره گیری از شیوه توصیفی تحلیلی است.
مدیریت ایدئولوژیک افکار عمومی در عصر سلجوقیان با تأکید بر مسئله مشروعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افکارعمومی به معنای نوعِ نگرش گروه های مختلف، همچون نیرویی مؤثّر در عرصه سیاست و اجتماع ایفای نقش می کند. لذا هر نظامی، لاجَرَم اقدام به جلب حمایت افکارعمومی می نماید. پژوهش حاضر در پی آن است تا ساز و کار دولت سلجوقی را برای مدیریت ایدئولوژیک افکار عمومی جامعه در جهت مشروعیت بخشی به قدرت غالب خود معلوم سازد . لذا با عنایت به داده های تاریخی و توصیف و تحلیل آنها، به شناسایی و استخراج ابزارها و تلاش های سلجوقیان در این زمینه خواهیم پرداخت. سلجوقیان که نزد افکارعمومی فاقد منزلت بودند اقدام به استخدام مدیران ایرانی و کسب اعتبار از نزدیک ترین راه های ممکن نمودند. آنها با مدیریت افکارعمومی در دو حوزه ایدئولوژیک و غیر ایدئولوژیک، در حوزه ایدئولوژیک سه مؤلّفه حیاتی را دنبال کردند. اهم این تلاش ها کسب مشروعیت از طریق نمادهای دینی، ملّی و رهبران نفوذمند فکری بود که محور اصلی این پژوهش بررسی زوایای این حوزه می باشد.
پیامدهای طرح اسکان عشایر بر حیات اجتماعی،اقتصادی وفرهنگی لرستان(1302تا1312ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصررضاشاه دوره جدیدی در منازعات حکومت مرکزی با ایلات و عشایر بود. رضاشاه که در روند اوضاع آشفته کشور روی کار آمده بود، سعی در تمرکزگرایی و ایجاد کشوری به سبک ممالک مدرن اروپایی داشت و از این رو تضعیف ایلات وعشایر و اسکان یا تخته قاپو کردن این جامعه سنتی را با توجه به خصلت های مرکزگریز ایلات، دررأس برنامه های خویش قرار داد. حضور قوای نظامی رضاشاه در لرستان و تخته قاپوی عشایر این منطقه از سال 1302ش. آغاز و تا سال 1312ش. به طول انجامید. شیوه گردآوری این مقاله با رجوع به منابع کتابخانه ای و نیز روزنامه های دوره زمانی رخداد تاریخی همراه بوده است. مقاله با توجه به مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مبتنی بر تاریخ تحلیلی انجام گرفته است و یافته های پژوهشی این مقاله نشان می دهد که آنی ترین تأثیر طرح اسکان عشایر در منطقه لرستان، برهم خوردن ساختار اجتماعی و از جمله تضعیف پایگاه اجتماعی روسای عشایر لُر، دگرگونی در حیات معیشتی و شغلی و تغییرات جمعیتی منطقه بود با این حال تغییر در شیوه آموزش و پرورش و نهاد قضاوت منطقه نیز موثر واقع شد که می توان در امتداد تغییرات اجتماعی لحاظ نمود.
اختلافات کلیساهای آلبان و ارمنی در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلبان ها و ارامنه و گرجی ها، سه قومیت عمده ساکن در قفقاز جنوبی، بعد از ظهور مسیحیت در زمره پیروان مسیح(ع) قرار گرفتند و به دنبال آن، به زودی کلیساهای آلبان و ارمنی و گرجی تأسیس شد. این سه کلیسا در عین قرابت با یکدیگر، دارای اختلافات فراوانی بودند. وجود چنین اختلافاتی برای حفظ ثبات و بقای هر یک از این کلیساهای همسایه لازم و ضروری می نمود. این اختلافات در نزد دو کلیسای آلبان و ارمنی بیشتر بود. اسلام آوردن بسیاری از آلبان ها و تبدیل شدن جمعیت ایشان به یک اقلیت، خطر استحاله کلیسای آلبان به کلیسای ارمنی را باعث شد. بسیاری از ناظران خارجی غیرآلبان و غیرارمنی هیچ گاه به تفاوت این دو کلیسا توجه نکرده و از هر دو، با نام کلیسای ارمنی یاد کرده اند. این پژوهش ضمن بررسی پیشینه اختلافات دو کلیسای مذکور در طول تاریخ، با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی و به شیوه توصیفی تحلیلی، به مطالعه این اختلافات در دوره صفوی پرداخته است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر این واقعیت است که در دوره صفویه، آلبان های مسیحی هنوز به طور کامل در میان ارامنه مسیحی مستحیل نشده بودند؛ پس اختلافات ایشان در قالب تأکید آلبان ها بر جدایی از کلیسای ارمنی، تبعیت نکردن آلبان ها از اسقف کلیسای جامع ارمنی اوچمیادزین و پرداخت وجوهات شرعی شان به کلیسای جامع آلبان گانزاسار نمود داشت.
بررسی عملکرد دولت در مورد قاچاق گندم در مرز ایران و عراق (1304 تا 1321 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرز غربی ایران به علت ساختار جغرافیایی، قرار داشتن در مسیر راه های تجارت بین الملل، یکی از مراکز قاچاق کالا بود. تأسیس کشور عراق با برخورداری از طولانی ترین مرز با ایران، مناسبات این دو کشور به ویژه درخصوص قاچاق گندم را تحت تأثیر قرارداد. اهمیت گندم به عنوان اصلی ترین آذوقه مردم، شرایط جغرافیایی، وقوع جنگ جهانی دوم و ورود ناخواسته ایران به این جریان، زمینه ساز تشدید قاچاق کالا در مرز ایران و عراق شد. این امر پیامدهایی را به دنبال داشت که به وضع قوانین جدید برای نظارت بر مناسبات تجاری با عراق منجر شد. پژوهش ح اضر با مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی عملکرد دولت در جل وگیری از قاچاق گندم در مرز ایران و عراق در دوره پهلوی تا ماه های آغازین اشغال ایران توسط متفقین (1321-1304 ه .ش) می پردازد. دستاورد پژوهش مبین این امر است که به رغم اقدام دولت برای جلوگیری از قاچاق گندم، مسائلی چون فقر، نبود امکانات برای فعالیت اقتصادی قانونی، تنوع مراجع تصمیم گیری چون امنیه و گمرک، ناامنی در مرزها، مناقشات داخلی در عراق و عدم همکاری با ایران، اشغال ایران توسط متفقین و مانعی در برابر تلاش های دولت ایران برای جلوگیری از قاچاق گندم به عراق بود.
بازشناسی فرش مشهد در عصر قاجار، نمونه موردی: قالی محرابی پرده ای دو رو (محرابی - افشان شاه عباسی قندیل دار موزه ی فرش آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طی حکومت قاجاریان (1343 1210 ق/1925 1796) بر ایران، برخی از هنرها از جمله فرش به دلایل متعددی همچون نبود رقیب خارجی و برپایی چند نمایشگاه از فرش های ایرانی در کشورهای غربی، اوجی دوباره می یابد. بازرگانان و تجار ایرانی به خصوص تبریزی ها با توجه به شناختی که از سلیقه ی مردمان مغرب زمین پیدا می کنند، در اکثر نقاط ایران از جمله مشهد، کارگاه های بافت فرش تأسیس کرده بودند. شایان ذکر است علاوه بر منابع موجود در این زمینه، برخی از بافته های موزه ی فرش آستان قدس رضوی، کمک فراوانی به شناخت بهتر شیوه ی بافت فرش در مشهد می نمایند. مهم ترین پرسش های پژوهش این است که هنر صنعت فرش از چه زمانی در مشهد رونقی دوباره یافته است؟ و با توجه به آثار موجود در گنجینه ی فرش رضوی، فرش های مشهد عصر قاجار چه ویژگی های داشته اند؟ هدف این پژوهش، شناخت بهتر فرش بافی مشهد در عصر قاجار است. در این پژوهش، خصوصیات بافت، طراحی و رنگ بندی فرش مشهد مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
تبیین تاثیر درآمدهای نفتی در پیدایش نهادهای جدید (آموزش و مطبوعات) در ایران و نقش این عوامل در شکل گیری زمینه های انقلاب اسلامی ایران (۱۳۳۲ تا 1357 ش/1953 تا ۱۹۷۹ م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ قرن اخیر ایران، همواره متاثر از درآمدهای ناشی از نفت بوده است. به نظر می رسد، بررسی تغییرات و تحولات این سال ها بدون توجه به جایگاه نفت و تاثیر آن در عرصه های گوناگون، عملی مشکل یا غیر ممکن است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش نفت در شکل گیری زمینه های انقلاب اسلامی ایران است تا از زاویه ای نو، بخشی از علل و عوامل شکل گیری و وقوع انقلاب در ایران تبیین شود. با استفاده از دو متغیر واسطهِ آموزش و مطبوعات، درآمدهای نفتی ارتقاء ادراک عمومی و سطح آگاهی جمعی مردم ایران را باعث شد. این امر نقش مهمی در به وجود آمدن بسترهای سیاسی و اجتماعی و روانی لازم، برای شکل گیری و وقوع انقلاب اسلامی ایران ایفا کرد که نارضایتی عمیق یکی از مهم ترین آنان بود. در این پژوهش، روش شرح و تبیین (Explanation ) به کار گرفته شده و به فراخور، از منابع مختلف تاریخی مانند اسناد، کتاب ها، مقالات و نشریات استفاده شده است.
بررسی مضمونی نگاره های نسخه فالنامه تهماسبی شاهکار هنر شیعی عصرصفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از درون مایه نسخه نگاره های ایرانی به ویژه از قرن دهم هجری به بعد معطوف به بازنمایی مضامین مورد علاقه و تأکید تشیع است. در این میان، نسخه فالنامه تهماسبی که در زمان غلبه گفتمان تشیع در دوران حکومت شاه تهماسب تولیدشده، از جنبه مضمونی و محتوایی نسخه ای قابل تأمل است. به نظر می رسد رویکرد نگارگران این نسخه، معطوف به بازنماییِ مضامین و مفاهیم اسلامی و شیعی، بر اساس باورها و روایت های موردنظر گفتمان تشیع بوده است. ازاین رو، هدف از نگارش این مقاله، توصیف و تحلیل مضمونی نگاره های این نسخه در راستای باورها، احادیث و روایت های گفتمان تشیع است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گلچینی از آموزه ها و وقایع مهم اسلام و تشیع، قصه های قرآنی و مذهبی که به نوعی بیانگر حقیقت و حقانیت تشیع هستند، در نسخه فالنامه تهماسبی به تصویر درآمده است. نکته مهم این که در برخی از نگاره های این نسخه، نشانه ها، نمادها و تمهیدات تصویریِ قابل تأملی در جهت بازنمایی باورها و روایت های گفتمان تشیع به کار رفته است که آن را در میان نسخه های مذهبی، برجسته و شاخص می سازد.
بررسی نقش اندیشه های سوسیالیستی درناکامی جنبش جنگل
حوزههای تخصصی:
جنبش جنگل یکی از مهمترین جنبش های شکل گرفنه در ایران آشفته بعد از جنگ جهانی اول بود که با وجود اهداف اولیه خود نظیر مبارزه با بیگانگان و همچنین برخوردار بودن از رهبری با ویژگی های اسلامی در نهایت هم از نظر ایدئولوژیک و هم از نظر کادر رهبری از اهداف و عناصر اولیه خود منحرف شد. این انحراف دارای چندین مرحله بود که در ابتدا به صورت همکاری با ارتش سرخ جهت مبارزه با نیروهای انگلیسی و دولتی نمود پیدا کرد، در میانه راه با وجود منع نخستین رهبران جنبش از انجام تبلیغات مسلکی به نفوذ اندیشه های سوسیالیستی و عناصر حامی این اندیشه ها در جنبش انجامید که در نهایت باعث افتادن جنبش در دست این عناصر و کودتا علیه رهبران نخستین شد. جنبش با وجود تلاش های که در جهت اتحاد دوباره بین رهبران پیشین و عناصر جدید صورت گرفت اما نتوانست انسجام لازم برای ادامه راه را پیدا کند و با انعقاد قرارداد مودت 1921 م (130 ه-ش) ایران و شوروی ضربه آخر به آن وارد شد و نیروهای دولتی توانایی سرکوب و قلع و قمع جنبش را پیدا کردند. بر همین مبنا بررسی سیر حضور افکار و عناصر سوسیالیستی در ایدئولوژی جنبشی که با تاکید بر مبانی ملی و اسلامی شروع به کار کرد و انتظار میرفت به حرکتی همه گیر و اصلاح طلبانه منجر شود، ضروری می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع نظری و مبتنی بر شیوه توصیفی-تحلیلی است و برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
تحلیل ماهیت و تشکیلات گروه حزبالله (1346 - 1351ش)
حوزههای تخصصی:
در حوزه های مطالعاتی تاریخ انقلاب اسلامی ایران، بررسی و واکاوی تشکل ها، گروه ها و سازمان های مذهبی- سیاسی که در جریان انقلاب حضور داشتند، دارای اهمیتی ویژه است. در میان این تشکل های منظم، گروه های اسلام گرا با مشی قهر آمیز نیز حاضر بودند. یکی از این گروه ها، حزب الله بود. این گروه در سال 1346 در تهران تشکیل شد و در سال1350 دچار انشعاب گردید و در نهایت در سال 1351 در حالی که شبکه سازمان در تهران و چند شهرستان دیگر فعال بود، با دستگیری گسترده اعضایش توسط ساواک، فروپاشید. مقاله مزبور درصدد است با روشی توصیفی– تحلیلی، بدین پرسش پاسخ دهد که گروه حزب الله دارای چه ماهیت و ساختار تشکیلاتی بود؟ گروه مذکور جانشین بلافصل حزب ملل اسلامی و به دنبال برپایی حکومت اسلامی فراملیتی (جهانی) از طریق انقلاب انترناسیونالیستی اسلامی با مشی مسلحانه بود، و متناسب با این استراتژی و مشی، تشکیلاتی هرمی و سلسله مراتبی را برای خود تدوین نمود. فرایند عضوگیری چندان متناسب با معیارهای تشکیلاتی گروه مبنی بر حداقل شناخت اعضا از همدیگر نبود. در برنامه آموزشی حزب الله، از لحاظ کمّی و کیفی، کفّه آموزش نظری (سیاسی- مذهبی) بر آموزش نظامی سنگینی می نمود. عدم تعیین خطوط ایدئولوژیک گروه در یک متن منسجم، یکی از بزرگترین ضعف های آن بود.
بررسی علل ضعف تاریخ نگاری در قلمرو سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران، تاریخ نگاری از هنگام شکل گیری تاکنون، فراز و فرودهای بسیاری را از سر گذرانده است. در این میان، برآمدن و فرو پاشیدن حکومت ها، در این فراز و فرودها نقش مهمی داشته است. به گونه ای که برآمدن حکومت های بزرگ و حتی محلی، باعث نگارش آثار تاریخ نگارانه با هدف جاودانه کردن و مشروعیت بخشی به آن حکومت ها می شد. بی گمان با از میان رفتن این ضرورت، نگارش آثار تاریخ نگارانه نیز با رکود روبه رو می شد. با وجود این سخن، برآمدن حکومت سلجوقیان در ایران، رونق تاریخ نگاری و نگارش آثار تاریخ نگارانه چندانی را منجر نشد. تاکنون آنچه از تاریخ نگاری این دوره به دست آمده، شامل آثاری است که خارج از دربار سلجوقیان ایران و بدون حمایت آنان نوشته شده است. در واقع در این دوره، تاریخ نگاری با رونق چندانی مواجه نشد. توجه مقطعی سلجوقیان به تاریخ نگاری، باعث از میان رفتن معدود آثار نگارش یافته با حمایت آنان شد. امری که باعث شگفتی است و علل آن نیاز به بررسی دارد. از آنجا که تاکنون پژوهشی مستقل در این باره انجام نگرفته، این مقاله در پی آن است که به بررسی علل ضعف تاریخ نگاری در قلمرو سلجوقیان ایران بپردازد.
دلایلِ غلبه گفتمانِ شیخیه در ابتدای دوره قاجاریه و چرایی تلاقی تفکر آن با فرقه بابیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرقه بابیه از انحرافات مهم اجتماعی در تاریخ ایران است که با فرهنگ و عقاید مردم ارتباط تنگاتنگی داشته. پیدایش و ظهور هر جنبش یا نهضت ملی یا مذهبی به عوامل اجتماعی و سیاسی عصر پیدایش آن بستگی دارد. در برهه ای از تاریخ معاصر ایران، در پی بسطِ اندیشه های مکتب شیخیه و متعاقب آن ادعای جوانی جویای نام، موسوم به «سید علی محمد باب» به شیوع فرقه بابیه و شروع منازعاتی در عرصه اجتماعی مذهبی دوران قاجار انجامید. این پژوهش که با عنوان چگونگی تلاقی فکری مکتب شیخیه و فرقه بابیه انجام گرفته است، دلایل برتری پارادایم شیخی گری و زمینه های اجتماعی این گفتمان غالب را در آن مقطع تاریخی مورد بررسی قرار می دهد. فرضیه پژوهش عبارت است از: «ظهور پدیده بابیه ناشی از پارادایم غالب دوره ابتدایی قاجاریه و نفوذ گفتمان اخباری گری درحوزه علمیه نجف بود.» این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای تهیه و تدوین گردیده است.
نفوذ غرب در نقّاشی ایران از ابتدای حکومت قاجار تا پایان عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره ی قاجار یکی از مهم ترین مقاطع هنری ایران محسوب می گردد، چراکه تأثیر پذیری از هنر غرب به ویژه در نقّاشی به صورت محسوسی بروز یافت. با وجود اینکه هنر نقّاشی در دوره ی قاجار تا حد زیادی بر اساس بنیادهای هنری عصر صفوی استوار شده بود، در برابر وجوه متنوع هنر غرب که تا حد بسیار زیادی به صورت ظاهری دریافت می گردید، تحت تاثیر قرار گرفت. در این بین تلاش هم زمان و درعین حال متناقض برای تقلید از سنت های درباری و متعاقبا دستاوردهای غربی آغاز شد که نتیجه آن نه تنها بازگشت صحیح و مستقل به روش های سنتی نبود، بلکه هنرمندان و حامیان آنان نیز در فراگیری صحیح و کامل دستاوردهای غربی نیز چندان موفقیتی به دست نیاوردند و صرفا نمود بصریِ آن به صورت التقاطی سطحی در آثار هنری و ثمره ی آن کاهش تدریجیِ اسلوب ایرانی و گرته برداری از آثار نقاشّان رنسانس از سوی هنرمندان ایرانی و ایجاد سبک هایی تلفیقی به ویژه در عصر ناصری بود. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر تحقیقات جدید به بررسی روند نفوذ سبک های غربی در نقّاشی ایران از ابتدای دوره قاجار (1210ق/ 1795م.) تا پایان عصر حکومت ناصرالدین شاه (1313ق/ 1895م.) و متعاقبا رویکرد پادشاهان قاجار و نقّاشان درباری پرداخته و آن را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.