فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
جایگاه بوشهر به عنوان بندری اقتصادی و معتبر که نقشی اساسی در ترازنیت بین الملل به عنوان تکیه گاه تجاری ایران در دوران قاجار ایفا نمود. این شهر را به یکی از کانون های مهم بازرگانی، و بندری پیشرو در زمینه اقتصاد و تجارت خلیج فارس مطرح ساخت. با برخورداری از چنین جایگاهی بندر بوشهر به عنوان مقصدی مهم برای مهاجران داخلی، بویژه مهاجران کازرونی تلقی گشت. علاوه بر کازرونی ها مهاجران دیگری همچون؛ دهدشتی ها، بهبهانی ها، شیرازی ها و سایر گروه ها و اقلیت ها نیز به این بندر مهاجرت کردند و در فعالیت های گوناگون اقتصادی و اجتماعی این شهر سهم مهمی را به خود اختصاص دادند. مهاجران کازرونی به صورت فردی و گروهی در سه مقطع تاریخی که از پایان زندیه تا ابتدای قاجاریه و از تأسیس قاجاریه تا مشروطیت و از مشروطیت تا پایان حکومت قاجار را شامل می شد به بوشهر مهاجرت نمودند. دلایل این مهاجرت را با بررسی و تحلیل منابع تاریخی می توان با عواملی چون؛ بروز عدم امنیت در برخی از مقاطع تاریخی، قحطی ها و خشکسالی های متناوب، نحوه عملکرد برخی از والیان فارس و خوانین منطقه که در پاره ای از مواقع بر هرج و مرج و ناامنی های داخلی دامن می زدند از یکسو و از سوی دیگر جاذبه بندر بوشهر به عنوان مهم ترین کانون تجاری خلیج فارس در این برهه زمانی مرتبط دانست. حضور چشمگیر و فعال کازرونی ها و دوانی ها به عنوان عنصری فعال در زمینه های گوناگون تجاری، فکری و فرهنگی به گونه ای بود که به مرور زمان سهم و نقش مهمی را در این عرصه به خود اختصاص دادند. نقشی که با هضم در فرهنگ و ظرف فرهنگی بوشهر موجبات پیوندهای مشترک اجتماعی و تعامل بیشتر در این زمینه و سایر زمینه ها را فرآهم آورد و در میان نسل های بعد پررنگ تر از پیش ساخت. بنا بر این و با چنین رویکردی در این مقاله با روش تحقیق تاریخی و به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته می شود.
حوادث و بلایای طبیعی ایالت جبال از ظهور اسلام تا حمله مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوادث طبیعی به مجموعه حوادثی گفته می شود که منشأ انسانی ندارند و معمولاً غیر قابل پیش بینی اند. این گونه پدیده های طبیعی از آن جا که آثار منفی بر زندگی انسان دارند، به عنوان بلایای طبیعی معرفی شده اند. بنا به گزارش های تاریخی، در سده اول تا هفتم هجری قمری حوادث طبیعی زیادی در ایالت جبال که یکی از ایالت های بزرگ ایران بوده، روی داده است. در این گزارش ها که بیشتر جنبه توصیفی دارند، حجم انبوهی از بلایا به همراه شدت آسیب های وارده و کشتار فراوان مردم ذکر شده و جنبه تحلیلی آن ها بسیار ضعیف است. لذا این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است که حوادث طبیعی چه تأثیری بر اوضاع اجتماعی و اقتصادی ایالت جبال در دوره مورد نظر داشته است. در نهایت از مجموع تحلیل ها، نتایجی به دست آمده که در متن حاضر در قالب سه دسته پیامدهای اجتماعی- فرهنگی، پیامدهای اقتصادی و پیامدهای سیاسی طبقه بندی شده اند.
بسیج منابع ، فرهنگ سیاسی و مساله تداوم نهضت های اجتماعی در ایران ( مطالعه موردی نهضت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهضت های اجتماعی در تاریخ معاصر ایران، تا پیش از انقلاب اسلامی، عموماً شکست خورده و تداوم نداشته اند. نهضت ملی شدن نفت یکی از این جنبش های ناکام به شمار می رود. در حالی که در 30 تیر سال 1331 بسیج گسترده ای از نیروهای اجتماعی روی داد؛ حدود یکسال بعد، در جریان کودتای 28 مرداد چنین بسیجی امکان پذیر نشد و نهضت نفت بدون مقاومت جدی مردمی سقوط کرد. این پژوهش با تکیه بر مفهوم سازمان در نظریه بسیج منابع چارلز تیلی به تبیین چرایی این فرایند می پردازد. در این راستا، ابتدا با تکیه بر منابع تاریخی به فقدان سازمان در نهضت ملی اشاره می شود و سپس علل آن بررسی می گردد. بر اساس یافته های این مقاله، فقدان اخلاق و فرهنگ سیاسی مطلوب و معطوف به همکاری جمعی از عوامل اصلی این مشکل به شمار می روند. در واقع، چرخه «استبداد، بی اعتمادی و فردگرایی» به ظهور فرهنگی می انجامد که کار سازمانی را سخت و گاه ناممکن می سازد. بنابراین در فقدان فرهنگ سیاسی مطلوب، از جنبش های اجتماعی در ایران انتظار موفقیت نمی رود و جنبش هایی چون نهضت نفت حتی در صورت نبود فشار خارجی، محکوم به شکست بوده اند.
نهاد حسبه در حکومت های محلی عصر فترت ایران از سقوط ایلخانان تا روی کار آمدن تیموریان (736-771 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ اسلام و ایران نهاد حسبه دارای کارکردهای مختلف و از جایگاه مناسبی برخوردار بوده است. ماهیت نظارتی این نهاد بر رعایت قوانین مذهبی و عرفی در جامعه اسلامی باعث گردید که محتسب نزدیک ترین متصدی به حاکمیت و واسطه مردم و حکومت باشد. 771 ق) با وجود حکومت های متقارن محلی، - عصر فترت بین دوره ایلخانان و تیموریان ( 736 می تواند زمینه ای مناسب جهت آشنایی و پرداختن به جایگاه نهاد حسبه باشد. حاصل اشاره های منابع محلی دوره فترت، به دست دادن نمایی مشابه دوران گذشته است؛ چرا که با وجود تأکید برخی حکام و تلاش محتسبان، باز هم جامعه راهی متفاوت و تقریباً دور از آرمان های امور حسبی را در پیش گرفت که نتیجه آن بی ثمر ماندن و ناکارآمدی نهاد حسبه بود. چنانکه در منابع ادبی و اجتماعی این عصر، مقام محتسب آینه تمام نمایی از تزویر و ریا و همچین تظاهر به دین است. ناهمگونی وظایف و اختیارات و در نها یت عدم استقلال و اقتدار محتسب از بارزترین مشخصه های حکومت های محلی عصر فترت است که این مسئله باعث شده نتوان جایگاه باثباتی را برای نهاد حسبه متصور شد. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی - تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخان های به بررسی موضوع بپردازد.
بررسی فراز و فرودهای ترخانیان در عصر تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح ترخان یکی از واژگانی است که در منابع تاریخ میاﻧﮥ ایران به کرار دیده می شود. در سده های نخستین اسلامی، این لفظ نوعی امتیاز برای گروه خاصی به شمار می رفت. در دورﮤ تیموریان نیز با دو عنوان ترخانیان و نشان ترخانی مطرح شد. سوال پژوهش حاضر این است که ترخان و منصب ترخانی در دورﮤ تیموری دستخوش چه تحول هایی شد و علت این تحول ها چه بود؟ دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که منصب ترخان که تا پیش از این دوره به گروه نظامیان و اقوام ترک اطلاق می شد، در دورﮤ تیموریان در دو بخش ترخانیان و نشان ترخانی ماهیت خود را تثبیت کرد. در دورﮤ تیمور و شاهرخ به طور عمده برتری با ترخانیان بود و در منابع کمتر از نشان ترخانی سخن به میان آمده است؛ اما پس از مرگ شاهرخ و همسرش، گوهرشادآغا، واژﮤ ترخانی از قالب منصب ترخانیان به نشان ترخانی تغییر یافت. مهم ترین علت این تحول تلاش امیرزادگان تیموری نظیر عبداللطیف، ابوسعیدتیموری، پسرش بایسنقرمیرزا و سلطان حسین بایقرا در محدودکردن ﺣیﻄﮥ اختیارات ترخانیان و درنتیجه تضعیف آنان بود. این سیاست تا به آنجا پیش رفت که از دورﮤ ابوسعید تیموری به بعد، منصب ترخانی از انحصار امرای ترخانی درآمد و به شکل نشان ترخانی به عموم مردم، اعم از اصناف و پیشه وران، داده شد.
دگرگونی ساختار اداری و اجتماعی ملایر از زوال ایلخانان تا سقوط صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منازعات مداوم ایران با عثمانی و برآمدنِ سلسله زندیه از ملایر، جایگاه قلمرو علیشکر را در سرنوشت تاریخی ایران برجسته نموده است. یکی از نواحی قلمرو، ملایر است که با توجه به نزدیکی اش به مرکز قلمرو علیشکر، همچنین واقع بودن بر سرِ راه های ارتباطی شرق و غرب کشور به ویژه راه عتبات، در تحولات تاریخی نقشی قابل توجه داشته است. به رغم کمبود داده های تاریخی، این مقاله درصدد است تا ضمن معرفی اماکن جغرافیایی، به تبیینِ چگونگی دگرگونی در وضعیت اداری، فرهنگی، اجتماعی و نظامی ملایر، نتایج و عوامل مؤثر برآن بپردازد. این مقاله نشان می دهد که در نتیجة فقدان شهر بزرگ، منطقة ملایر بعد از زوال ایلخانان، به لحاظ اداری، به عنوان بخشی از قلمرو علیشکر تابعِ همدان بوده است. موقعیت ارتباطیِ مناسبِ منطقه و افتتاح راه عتبات و عبور آن از ملایر در عهد صفویه، تراکم و تجمع ایلات قزلباش در منطقه، دشت ملایر را به عنوان یکی از مهم ترین مراکز پشتیبانی از مرزها در برابر تجاوز لشکریان عثمانی در عهد صفویه درآورده و مقدمات ظهور یک بافت قدرتمند ایلی نظامی را در آنجا فراهم ساخت.
تأثیر فرمان منع مسکرات شاه تهماسب اول بر مصرف افیون در دوره اول حکومت صفوی (907-996 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افیون ماده ای مخدّر است که در طول تاریخ به عنوان دارو کاربرد داشته و در صورت مداومت در مصرف، خوگیری به آن برای بشر اجتناب ناپذیر است. در ایران پیشاصفوی افیون بیشتر مصارف پزشکی داشت. در قرن نهم هجری قمری وآستانه عصرِ صفوی معدودی از افراد که از اقشار بالای جامعه بودند یا به این اقشار وابستگی داشتند به افیون معتاد بودند. از دهه پنجم قرن دهم هجری قمری تغییر محسوسی در مصرف افیون در جامعه ایران به وجود آمد. هدف این نوشتار این است که با به کارگیری روش توصیف و تحلیل تاریخی این تغییر را تا پایان دوره اول حکومت صفوی (907-996 ه.ق) روشن نماید و پیامدهای اجتماعی آن را بنمایاند. بررسی داده هایی که از منابع گوناگون به دست آمده، نشان می دهد فرمان منع مسکرات شاه تهماسب اول، رفته رفته اعتیاد به افیون را افزایش داد و این افزایش پیامدهای اجتماعی جدیدی را موجب شد و زمینه ای را برای اعتیاد فراگیر جامعه در دوره های بعد فراهم آورد. به عبارت دیگر، افیون به عنوان جایگزین مسکراتی که در فرمان شاه منع شده بود، نقش بیشتری در تغییر سبک زندگی ایرانی در عرصه مواد مصرفی ایفا کرد.
فعالیت های انقلابی بازاریان طی ماه های دی و بهمن 1357
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 محصول مجموعه ای از تصمیمات، کنش ها و مبارزاتی بود که از اوایل سال 1342 آغاز شده بود و درنهایت به تأسیس جمهوری اسلامی منجر شد. کنشگران اصلی این فرایند شامل امام خمینی در مقام رهبر انقلاب اسلامی، روحانیت، بازاریان و گروهی از دانشگاهیان در نقش کارگزاران انقلاب، از حمایت گسترده عامه مردم برخوردار بودند. دراین میان، بازاریان در کنار روحانیت انقلابی یکی از کارگزاران اصلی انقلاب اسلامی بودند. آن ها از ابتدای نهضت، عهده دار فعالیت های گسترده ای در مبارزات بودند؛ ولی حضور آن ها در ماه های دی و بهمن 1357، بیش ازپیش و چشمگیر بود. حضور و نقش بازاریان در این مقطع تاریخی به قدری گسترده و پهن دامنه بود که می توان مجموعه وسیعی از فعالیت های مبارزاتی آن ها را برشمرد. برای نمونه، حضور آن ها در نوفل لوشاتو در کنار امام، تشکیل کمیته استقبال از امام، و فعالیت های قبل و بعد از حضور امام در مدرسه رفاه، قابل بررسی است.
پیامدهای صلح راندیا؛ تهاجم ترایان و جانشینان او به ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با هم مرزشدن ایران و روم در زمان مهرداد دوم اشکانی (124تا87پ.م)، رویارویی های پیوﺳﺘﮥ دو قدرت بزرگ برای دستیابی به مناطق مهم مرزی، به ویژه ارمنستان، آغاز شد. در سال 63میلادی، این رویارویی ها به انعقاد پیمان صلح راندیا منجر شد. طبق این پیمان شاخه ای از خاندان شاهنشاهی اشکانی، یعنی ﺳﻠﺴﻠﮥ آرشاکونی، به این شرط قدرت را در ارمنستان به دست گرفتند که به تخت نشستن آنها با ﺗﺄیید و تنفیذ امپراتوری روم صورت گیرد. موفقیت اشکانیان در به تخت نشاندن شاهزاده ای از خاندان خود بر تخت ارمنستان و به وجودآوردن ﺳﻠﺴﻠﮥ آرشاکونی ارمنستان، بعدها زمینه های ناخرسندی روم را فراهم آورد؛ زیرا این پیمان ﻣﺴﺌﻠﮥ ارمنستان را در ظاهر به نفع روم، اما درواقع به نفع ایران خاتمه داده بود؛ چنان که رومی ها به دنبال فرصتی بودند که منافع ازدست رفته در پیمان راندیا را باز پس گیرند. این فرصت در زمان ترایان، امپراتور قدرتمند روم، مهیا شد. ﻧﺘیﺠﮥ این پژوهش ناظر بر این است که تهاجم ترایان در اوایل قرن دوم میلادی، به دنبال بهره مندنبودن روم از پیمان راندیا صورت گرفت؛ لشکرکشی او نخست، موفقیت آمیز بود و او ارمنستان و بین النهرین را به تصرف خود درآورد؛ اما به دنبال آن، اشکانیان باتوجه به شیوﮤ جنگ وگریز خود، موفق شدند رومی ها را با شکست بدرقه کنند. بنابراین اشکانیان بار دیگر بر این ﻣﻨﻂﻘﮥ مهم تسلط یافتند؛ ولی تنش میان دو قدرت بزرگ تا اواخر عمر ﺳﻠﺴﻠﮥ اشکانی بر سر دستیابی بر ارمنستان ادامه پیدا کرد.
پژوهشی درباره ماهیت «خزانه حجت» در تشکیلات دیوانی غزنویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق:هدف پژوهش حاضر بازبینی ماهیت تشکیلاتی است که ازسوی پژوهشگران با نام «خزانه حجت» در سازمان حکومتی غزنویان پذیرفته شده است. مطابق این دیدگاه خزانه ای ایجاد شده بود که تنها به گونه ای از اسناد به نام «حجت» اختصاص داشته است. این پژوهش با هدف بررسی وجود ماهوی این تشکیلات انجام شده است. روش و رویکرد: گردآوری مطالب در این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و اسنادی است. همچنین تلاش می شود تا با استفاده از روش تحلیل محتوای عناصر واژگانی در تاریخ بیهقی-تنها اثری که عبارت «خزانه حجت» در آن به کار رفته است- و یافته های کمی و کیفی به دست آمده، فرضیه پژوهش مورد آزمون قرار گیرد. دستاورد و یافته ها: نتایج این تحقیق نشان می دهد که بازخوانی پژوهشگران از عبارت «خزانه حجت» در تاریخ بیهقیپایه استواری ندارد و بدین ترتیب اذعان به وجود خزانه ای مختص به «حجت» (به عنوان نوعی از اسناد)، مولود قرائت نادرستی از کتاب اخیر بوده است.
تحلیلی جامعه شناختی از دوگانگی رفتار سیاسی –فرهنگی حاکمان شیعی تبرستان مطالعه موردی: حسن بن زید و حسن بن علی علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرت دو پایور سیاسی علوی یکی حسن بن زید(داعی کبیر)و دیگری حسن بن علی اطروش(ناصر کبیر) به دلیل دارا بودن ویژگی های بارز سیاسی- فرهنگی در میان حاکمان علوی تبرستان نه تنها به واسطه درانداختن دولتی شیعی بوده است، بلکه ناظر به القابشان متاثر از مشی سیاسی و یا رفتارهای فرهنگی در ایجاد مقبولیت و مشروعیتی همزمان در آن سرزمین نیز بوده است.فاصله میان دعاوی آنان در تمسک به شیوه های حکومتی امام علی(ع)و بروز رفتارهای سیاسی سرکوب گرانه در مناسبات با دولتها و امرای هم جوار و و یا مشی فرهنگی افراطی آنان در انقیاد توده مردم مجموعه ای پرتناقض از رفتار سیاسی و مشی فرهنگی آنان را به همراه داشته است .واکاوی مساله تعارض میان دعاوی و رفتارهای آنان و مطالعه جامعه شناختی مشی سیاسی-فرهنگی آنان خواست پژوهش حاضر است.از آزمون فرضیات این نتیجه حاصل شد که مشی سیاسی و فرهنگی تعارض گونه این دو حاکم بر گرفته از دعاوی بی پایه بدون تعمیق شریعت در نهاد حاکمیت ایشان و سرانجام عدم تطابق میان ادعا و رفتارهای منجر به احراز قدرت و کسب منزلت سیاسی بوده است.
بازتاب وجوه هنر عامیانه دوره قاجار در نقاشی های بقاع متبرکه لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر دوره قاجار در دوشاخه هنر درباری و عامیانه قابل بررسی است. هنر عامیانه، دارای مضامین مذهبی و ملی است و هنرمندانی که از دل چنین گفتمانی برخاستند، اشخاص مکتب ندیده ای بودند که با ذوقی خودجوش به آفرینش باورهای طبقه خویش با شیوه ای متفاوت دست زدند. پرسش این است که چگونه می توان بازتاب این اعتقادات و باورها را در هنر عامیانه مورد مطالعه قرارداد. برای بررسی این مسئله به مطالعه موردی نقاشی های بقاع متبرکه گیلان با روش توصیفی تحلیلی پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی بوده و از نظریه «بازتاب» به عنوان رویکرد نظری، بهره گرفته شده است. این پژوهش نشان داد که هنر عامیانه به دلیل ارتباط مستقیم با مردم، آینه تمام نمای عقاید، باورها و سایر مناسبات زندگی اجتماعی مردم در دوره قاجار است و با تحلیل بازتاب این همه، می توان به تصویری از شمای اعتقادی و فرهنگی مردمان آن دوره دست یافت.
نگاهی تاریخی بر دیوان ظهیرالدین فاریابی (اتابکان آذربایجان و مشروعیت حاکمیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دربار سلجوقیان که تجربه های دیوانی ازجمله تشکیلات شاعر درباری را از غزنویان به ارث برده بود، در اوج قدرت این سلسله به محل مناسبی برای رشد و نیز استفاده از این روند برای تبلیغ مقاصد سیاسی حاکمیت تبدیل شد. پس از فروپاشی سلطنت سنجر در خراسان، حاکمیت مقتدراﻧﮥ خاندان ایلدگز در عراق عجم باعث مهاجرت شاعران این خطه، ازجمله فاریابی (ف۵۹۸ق/1201م)، به غرب ایران شد. این شاعر با پیوستن به دربار قزل ارسلان (582تا58۷/1186تا1191م) و جانشین وی ابوبکر (588تا۶۰۷ق/1192تا1210م)، در راستای تبلیغ دیدگاه های سیاسی این خاندان آنها را مدح کرد که این درواقع بازتولید مشروعیت حاکمیت آنها بود. این مقاله درصدد است با رویکردی جدید به نقش شاعران درباری، در خلال طرح ارزش تاریخی دیوان فاریابی، با تعمق در مدایح شاعر و در خلال کشف روح زمانه، چیستی مبانی مشروعیت حاکمیت را در دورﮤ مدنظر به شیوﮤ تحلیل محتوا به بحث بگذارد. فاریابی سلطنت قزل ارسلان را به علت داشتن مشروعیت دینی و اقتدار کافی برای ﺗﺄمین امنیت و برقراری عدالت، در برابر حکومت طغرل سلجوقی (مقتول به سال۵۹۰/1194م) مشروع دانسته همچنین داشتن مشروعیت دینی، عدل ورزی، انتصاب و اقتدار را در حکم مؤلفه های مشروعیت ابوبکر در برابر برادران ناتنی اش مطرح کرده است.
بررسی رویکرد اقتصادی امیرکبیر در عصر ناصری (1268-1264 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار اقتصاد ایران رو به ضعف نهاده بود؛ تجارت راکد و کشاورزی دچار بحران شده بود. امیرکبیر، صدراعظم ایران در دوره ناصرالدین شاه، با مشاهده این ضعف اقدامات چندی در راستای بهبود وضعیت اقتصادی کشور انجام داد. راهی که وی برای رهایی از مشکلات اقتصادی در نظر گرفته بود؛ تقویت اقتصاد داخلی بود. در همین راستا تنظیم امور مالی، بهبود کشاورزی، بازرگانی و همچنین صنعت کشور مورد توجّه وی قرار گرفت. هدف اصلی وی از این اقدامات، پیشرفت اقتصاد با تکیه بر ایحاد صنایع جدید و حمایت از تولیدات داخلی و بومی در ایران بود. این اقدام با انتقال علم و تکنولوژی جدید به داخل کشور و اعمال محدودیت بر استعمال کالاهای خارجی همراه بود. این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و با بهره گیری از منابع تاریخی این دوره درصدد پاسخگویی به این سؤال است که امیرکبیر در راستای بهبود اقتصاد کشور چه اقداماتی را سرلوحه برنامه اقتصادی دوره 3 ساله صدارت عظمای خود قرار داد. به طور کلی باید گفت هرچند اصلاحات امیرکبیر به دلیل دوره کوتاه صدارتش ناتمام ماند؛ اما در واقع وی با ایجاد توسعه کشاورزی و حمایت از تولیدات داخلی و صنایع بومی توانست برنامه اقتصادی موفقی در کشور اجرا کند. وی گام های مهمی در زمینه تقویت اقتصاد داخلی ایران برداشت. برنامه های اقتصادی وی مورد تقلید برخی ازدولتمردان دوره های بعدی نیز قرار گرفت.
بررسی تأثیر مکتب نگارگری هرات تیموری و سبک بهزاد بر هنر اوایل عهد صفوی (950-907 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
یکی از ادوار درخشان تاریخ ایران پس از حمله اعراب به این کشور، که به پایه گذاری حکومتی ملّی و منسجم انجامید، حکومت صفویه بوده است. ایران در دوران حکومت این خاندان، یکی از درخشان ترین ادوار خود را در زمینه های مختلف، از جمله هنر طی کرد. نگارگری به عنوان شاخه ای از هنرهای تجسمی در این دوران به اوج پیشرفت و ترقی خود رسید و این در حالی بود که این هنر در دوران تیموری و به ویژه در مکتب هرات تیموری، دوران درخشانی را تجربه کرده بود. پس از فروپاشی حکومت تیموریان، مکتب هرات آن تا حدودی رونق خود را از دست داد. با این وجود تا اواسط حکومت صفوی همچنان به حیات هنری خود ادامه داد، اما به دلیل اینکه نگارگران آن به شهرها و کشورهای دیگر مهاجرت کردند و ازطرف دیگر مکتب تبریز صفوی در این دوران درخشش بسیاری پیدا کرده بود، چندان مورد توجه قرار نگرفته و منابع مختلف نیز از آن یاد نکرده اند. با این وجود چنین پنداشته می شود که مکتب هرات در دوره صفوی تا دهه پنجاه قرن دهم هجری به حیات خود ادامه داده و دستاوردهایی داشته و هنرمندانی در آن فعالیت داشته اند. هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت نگارگری در مکتب هرات پس از انقراض حکومت تیموریان و در دوره صفوی می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی در پی پاسخگویی به این سؤالات است::
1. آیا نگارگری در هرات پس از تیموریان و هرات اوایل عصر صفوی (907-950 ه .ق) را می توان به عنوان مکتبی هنری نامید یا نه؟
2. نگارگری در هرات عصر صفوی چه ویژگی ها و آثار و نگارگرانی را در درون خود پرورش داده است؟
نهادهای تمدنی جدید در دوره رضاشاه پهلوی
حوزههای تخصصی:
تشکیل دولت پهلوی اول در سال 1304 ه ش و روی کار آمدن رضاشاه در تاریخ معاصر ایران تحولی عظیم بود. چرا که نام این حکومت بر خلاف سلسله های پیش از خود با نوسازی کشور عجین شد. کاری که سلسله های پیشین نتوانستند انجام دهند. بنابراین می توان از رضاشاه به عنوان بنیان گذار ایران نوین یاد کرد. لذا این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و شیوه ی توصیفی- تحلیلی به بیان اقدامات اصلاحی حکومت پهلوی اول و ایجاد نهادهای جدید تمدنی در این دوره می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد «نیاز» در کشور که حاصل تجدد و نوگرایی بود زمینه های نوسازی را در این دوره فراهم کرد و نوسازی کشور بدون وجود ارتش کارآمد میسر نبود. به طوری که ارتش و ماهیت نظامی دولت پهلوی اول تأثیر زیادی بر ایجاد نهادهای جدید تمدنی گذاشت.
تبعات اجتماعی گسترش طبقة متوسط جدید در ایران(1342-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به مفهوم طبقة متوسط جدید و نحوة گسترش و کارکرد آن در فاصلة زمانی سال های 1342 تا 1357 می پردازد. فرضیة مقاله آن است که این طبقه به موازات رشدِ خود، جایگاه درخور توجهی در مشارکت سیاسی و اجتماعی نیافت و به همین دلیل برخلاف اهدافی که حکومت قبل داشت، به ضد آن حکومت مُبدّل شد. در این راستا دیدگاه های مختلف دربارة مفهوم طبقة متوسط و طبقة متوسط جدید ارائه شده و سپس فرایند تاریخیِ گسترش آن در دوره زمانی مورد بحث این مقاله تبیین شده است. روش تحقیق این مقاله توصیفی تحلیلی است و از نمودارهای مختلف برای بیان بهتر بحث استفاده شده است. در این مقاله تلاش شده تا از مفاهیم و مباحث رایج در جامعه شناسی دربارة طبقات اجتماعی، برای تبیین تحولات تاریخی دورة مورد بحث استفاده شود. منابع این تحقیق هم مطالعات تاریخی و پژوهش های جامعه شناسی و هم برخی منابع اقتصادی هستند. پس این مقاله مضمونی بین رشته ای داشته و می کوشد افقی تاریخی ترسیم نماید تا مبحث مورد نظر، بهتر شناخته شود.
زمینه های ارتباط و دلایل مشکلات در مناسبات ایران و افغانستان(1324-1344ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط و مناسبات مرزی ایران و افغانستان در سال های 1324-1344ه.ق دارای فراز و نشیب های بسیاری بود. این افت وخیزها دلایل متعددی داشت که ریشة بسیاری از مشکلات کنونی دو کشور نیز محسوب می شود. عامل اصلی این مسائل، جدایی افغانستان از ایران بود. تحرک های جمعیتی مهم ترین معلول این فضا، خود محملِ گره هایِ کور دیگری شد که می توان به مهاجرت بخش هایی از جمعیت شهرنشین غرب افغانستان و قبایلی از هزاره به واسطه موج تکفیر علیه آن ها اشاره کرد. عبور غیرقانونی افراد و ایلات مرزیِ افغانستان، که گاهی به سرقت و ناامنی در مناطق مرزی ایران منجر می شد و نیز جریان قاچاق اسلحه، روی دیگرِ سکة تحرکات جمعیتی بود. همچنان که انتقال بخشی از مشکلات داخلی افغانستان مانند جریان فتاوای جهاد علیه انگلیس و بیماری های واگیردار در همین بستر رخ نمود. در کنار عامل اصلی یعنی جدایی افغانستان، مدیریت سیاست خارجی افغانستان که به موجب عهدنامة گندمک در اختیار انگلستان بود نیز در آشفتگی مناسبات مؤثر بود. مدیریت غیربومی سیاست خارجی در افغانستان، حل معضلات را در بسیاری مواقع ناممکن می کرد. شرایط آشفتة ایران و خراسان در سال های1324-1344ه.ق نیز به عنوان عامل مکمل، این مسائل و تنش ها را پیچیده تر ساخت. پس از مشروطه، انسجام امور از میان رفته بود و حکام خراسان با شورش های شهری و قبیله ای فراوانی روبه رو بودند. در پی این تحرکات، توجه و ارادة لازم برای تأمین امنیت مرزها و حل مسائل پیش آمده شکل نمی گرفت.
تطور تاریخنگاری شاهزاده علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود اندیشه های غربی به ایران عصر قاجار، واکنش های اقشار گوناگون اجتماعی، به خصوص طبقه روشنفکر را برانگیخت. تعداد درخور توجهی از شاهزادگان قاجار نیز از امکانات ویژه ای که در اختیار داشتند، استفاده کردند و در علوم و فنون مختلف از سرآمدان روزگار خویش شدند. شاهزاده علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه یکی از شخصیت های فرهیخته این خاندان بود. زبردستی او در علم تاریخنگاری شایان توجه ویژه ای است. با مطالعه مواد تاریخنگاری اعتضادالسلطنه، تاریخ نویسی وی را می توان به دو مرحله: پیروی از تاریخنگاری سنتی و تاریخنگاری براساس شیوه های نوین تقسیم بندی کرد. این پژوهش مواد تاریخی و تاریخنگاری موجود در آثار علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه را با عناوین اکسیرالتواریخ، تاریخ وقایع و سوانح افغانستان، مدعیان نبوّت، فتنه باب، رصدخانه مراغه و جغرافیای محال مازندران واکاوی می کند و به دنبال یافتن پاسخ برای پرسش های ذیل است: علل تغییر شیوه تاریخنگاری اعتضادالسلطنه چه بود؟ مسائل پرداخته شده در تألیفات اعتضادالسلطنه تحت تاثیر چه ضرورت هایی انجام گرفته است؟ علل انتشار و توقیف روزنامه سنیه ایران چه بود؟ پژوهش حاضر از نوع پژوهش های تاریخی و از حیث روش، ترکیبی از روش های توصیفی روایی و تحلیلی است.
بررسی و تحلیل نقادانه علل اشتهار کاشانیان به ترسویی در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوهای رفتاری- اجتماعی و سبک زندگی مردم ایران که نشان دهنده فرهنگ عمومی آن ها می باشد،در تاریخ نگاریاجتماعی بسیار حائز اهمیت است.یکی از مهم ترین اینالگوهایفرهنگی،وجودپدیده ترس و رفتارهای ناشی از آن می باشد. متون تاریخی دوره قاجار یکی از خصوصیات رفتاری مهم مردم کاشان را ترسویی و جبونی آنان دانسته و به همین دلیل، امروزه صفت ترس به اهالی کاشان نسبت داده می شود و کاشانی ها به ترسویی شهرت دارند. مسئله اساسی این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای به آن پرداخته می شود، بررسی تاریخی و ریشه یابی زمینه هایاشتهار ترسوییمردم کاشانو بررسی صحت اعتبار این ویژگی و سبک زندگی و رفتار فرهنگیکاشانی ها در برخورد با ترساست. یافته های پژوهش نشان می دهد اشتهار مردم کاشان به ترس از دوره قاجار شکل گرفته و به این موضوع در منابع پیش از این اشاره نشده است. حتی با وجود اشاره های منابع دوره قاجار به ویژه سفرنامه ها در این خصوص، سیاحانی که پیش از این به ایران سفر کرده اند، به ترس کاشانیان نپرداخته اند و هیچ سابقه تاریخی قابل استناد و ادله محکمی در ارتباط با ترس کاشانی ها در منابع پیش از قاجار وجود ندارد.