فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۳۵۵ مورد.
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۱
175 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل محتوای کتاب های درسی تاریخ رشته علوم انسانی دوره دوم متوسطه براساس دیدگاه اسلامی عمل در آموزش تاریخ با روش تحلیل محتوای قیاسی- مضمونی- کمی، می باشد. بدین منظور، ابتدا دو سازه مفهومی براساس این دیدگاه تدوین شده است و پس از اعتباریابی آنها، چهار کتاب تاریخ (1) ایران و جهانِ باستان، تاریخ (2) از بعثت پیامبر (ص) تا پایان صفویه، تاریخ ایران معاصر و تاریخ شناسی، براساس آنها تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اغلب مقوله ها و شاخصه های ناظر به آموزش تاریخ براساس دیدگاه اسلامی عمل، در این کتب، بطور هدفمند و جامع مورد توجه مؤلفان محترم قرار نگرفته اند. چنان که فراوانی برخی شاخص ها، «صفر» درصد می باشد. «شخصیت ستایی»، نگاه سیاه/ سفید به شخصیت ها، عدم نگاه جامع به تاریخ و فروکاهش آن به تاریخ سلسله حکومت ها، عدم ارتباط مسائل کنونی دانش آموزان با مباحث تاریخی، فقدان تبیین های مختلف درباره رخدادها و مسائل تاریخی مناقشه برانگیز، و ...، از مهمترین آسیب های این کتب براساس دیدگاه اسلامی عمل در آموزش تاریخ می باشند.
آسیب های ارزشیابی توصیفی دوره ابتدایی از نگاه برنامه ریزان درسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به معرفی آسیب های ارزشیابی توصیفی دوره ابتدایی از نگاه برنامه ریزان درسی ایران می پردازد. بدین منظور، از روش «نقادی و خبرگی تربیتی» در ذیل رویکرد کیفی، استفاده شد. نمونه با شیوه نمونه گیری گروه بارز از جامعه متخصصان برنامه ریزی درسی انتخاب و اطلاعات به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری گردید. اطلاعات به شیوه «مضمونی» تحلیل شد و برای تامین اعتبار یافته ها، روش «بازبینی گروه اطلاع رسان» استفاده شد. نتایج نشان داد ارزشیابی توصیفی دوره ابتدایی بعنوان یک طرح نوآورانه و مصوب، دارای دوازده آسیب اساسی است که در سه گروه طبقه بندی شده اند: در حوزه نظام آموزش و برنامه درسی چهار آسیب «توقعات زیاد، نبود نظارت حرفه ای، راهنماهای ناموثر و فقر سرمایه گذاری»، در حوزه عمل معلم چهار آسیب «شایستگی کم، اعتبار کم، سختی عمل و فشار سازمانی» و در حوزه رفتار شاگرد چهار آسیب «کاهش انگیزه، کاهش سواد، افزایش توقع و رقابتهای غیرمفید» شناسایی شدند.
الگوی پیامدهای ارزشی و مهارتی آموزش زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۰
65 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، بررسی نظام مند و ارائه فراترکیبی از پژوهش های مرتبط با پیامدهای آموزش زیبایی شناسی براساس نگرش ها (باورها، ارزش ها) و مهارت ها بود. رویکرد پژوهش، کیفی با استفاده از راهبرد فراترکیب با روش سنتز پژوهی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با شیوه تحلیل محتوای استقرایی با رویکرد جهت دار انجام شد که پژوهش های اخیر با روشی نظام مند انتخاب، واکاوی محتوایی و دسته بندی شدند. جامعه مورد بررسی، تحقیقات مرتبط با موضوع از سال های 2000 تا 2019 منتشر در سایت های معتبر داخلی و خارجی است. از مجموع 60 مقاله و کتاب، 47 نمونه به روش هدفمند انتخاب گردید و پایه های نظری و مضامین اصلی استخراج، کدگذاری و طبقه بندی شدند. نتایج نشانگر مدل مفهومی، در سه طبقه اصلی نگرش ها (باورها، ارزش ها)، مهارت های شناختی و مهارت های عملی(تجربی) می باشد. مقوله ها در برخی از ابعاد همپوشانی دارند. نتایج، آموزش زیبایی شناسی را در توسعه پیامدهایی چون درک و لذت از زیبایی ، کنش اجتماعی، ارتقاء تفکر، تجربیات یادگیری محور و ارتباط معنایی با دنیای واقعی مورد تأکید قرار داد.
طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر پروژه STEM در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر پروژه STEM در دوره ابتدایی بر اساس روش سنتزپژوهی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه پژوهش های علمی معتبر مرتبط با موضوع بود که با جستجوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی و بر اساس معیارهای ورود و خروج، تعداد 67 پژوهش برای بررسی نهایی انتخاب شد. برای جمع آوری، ثبت و گزارش اطلاعات اولیه پژوهش ها از فرم کاربرگ محقق ساخته استفاده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از الگوی هفت مرحله ای هورد(1983) و روش کدگذاری باز و محوری انجام شد. برای تائید پایایی فرمول ضریب کاپای کوهن بکار برده شد که میزان توافق بین ارزشیاب ها 79درصد بود. طبق یافته های پژوهش برنامه درسی مبتنی بر پروژه STEM برنامه ای دانش آموزمحور است که برای تمامی عناصر برنامه نقشی متفاوت از برنامه های آموزشی سنتی و رایج تعریف می کند.
تأثیر آموزش سایه بر مقوله تدریس از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۲
111 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی دیدگاه معلمان دوره ابتدایی شهر اصفهان در مورد تأثیر آموزش سایه ای بر تدریس آن ها بود. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری شامل تمامی معلمان دوره ی دوم ابتدایی نواحی برخوردار (1 و 2 و 3) شهر اصفهان در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 700 نفر بود. با استفاده از جدول کرجسی مورگان تعداد 248 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با 48گویه در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان تائید و پایایی آن از طریق تعیین ضریب آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه گردید. یافته های حاصل از تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t مستقل، نشان داد که بیشترین و کمترین تأثیر آموزش سایه به ترتیب بر بعد مسئولیت حرفه ای و بعد محیط کلاس بوده است. همچنین نتایج حاکی از تأثیر مثبت آموزش سایه در تمامی ابعاد تدریس از دیدگاه معلمان بود.
بررسی کیفیت اموزش درس "طراحی معماری و شهرسازی" در رشته مهندسی عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش با کیفیت و فهم و درک دقیق درس طراحی معماری و شهرسازی که در واقع وسیله ای جهت آشنا نمودن دانشجویان رشته عمران با رشته معماری و نیز از بین بردن شکاف عمیق بین این دو رشته است، ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش، بررسی کیفیت آموزش درس مذکور برای دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده مهندسی عمران است. شیوه پژوهش، کیفی- تحلیلی و پیمایشی و از نظر نتایج یک تحقیق کاربردی است. جامعه اماری مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویان ترم 4، 5، 6، 7 و 8 مهندسی عمران دانشگاه تبریز است که این درس را گذرانده اند. نتایج به دست امده از یافته ها نشان می دهد که کیفیت آموزش این درس برای دانشجویان عمران دانشگاه تبریز، 24.44% ضعیف، 67.77% متوسط و 7.77% خوب است. گویه های مورد بررسی بعد آموزشی اکثرا نسبتا نامطلوب و بعد کالبدی اکثرا نسبتا مطلوب است. در نهایت، جهت بهبود کیفیت آموزش درس طراحی معماری و شهرسازی پیشنهاداتی ارائه گردیده است.
تأثیر استفاده از پادکست آموزشی بر پیشرفت تحصیلی، انگیزه یادگیری و یادگیری خلاقانه دانش آموزان در درس مطالعات اجتماعی پایه پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر استفاده از پادکست آموزشی بر پیشرفت تحصیلی، انگیزه یادگیری و یادگیری خلاقانه دانش آموزان انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه پنجم شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 1398-99 و نمونه آماری این تحقیق، 50 نفر از دانش آموزان دبستان شهید باجگیر 2 بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و دو کلاس به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (25نفر) و کنترل (25نفر) تقسیم شدند. دانش آموزان گروه آزمایش با پادکست آموزشی آموزش دیدند و افراد گروه کنترل با آموزش سنتی. پرسشنامه انگیزه یادگیری هارتر، خلاقیت تورنس و پیشرفت تحصیلی در پیش آزمون و پس آزمون مورداستفاده قرار گرفت. داده های حاصل از اجرا، با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد، بهره گیری از سیستم چندرسانه ای پادکست آموزشی بر پیشرفت تحصیلی، انگیزه درونی یادگیری و یادگیری خلاقانه دانش آموزان در درس مطالعات اجتماعی پایه پنجم تأثیر معنی داری داشته و باعث افزایش آن ها شده است.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر آموزش کارآفرینی دانش آموزان دوره دوم متوسطه (رویکرد کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
244 - 267
حوزههای تخصصی:
باتوجه به نقش و اهمیت کارآفرینی در ابعاد زندگی انسان ها از نظام آموزشی هر کشوری انتظار می رود شهروندان شایسته و کارآفرین تربیت نماید. این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های آموزش کارآفرینی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام گردید. تحقیق حاضر با رویکرد کیفی (به روش گراندد تئوری و با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی) و با کمک نرم افزار Nvivo صورت گرفت. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه انجام گرفت و روش گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته است. مشارکت کنندگان پژوهش را خبرگان، استادان و صاحب نظران اجرایی و دست اندرکاران حوزه آموزش کارآفرینی تشکیل می دادند. در پژوهش از نمونه گیری با رویکرد هدفمند و روش نمونه گیری نظریه ای استفاده گردید. نمونه افراد پس از لحاظ اصل اشباع نظری 13 نفر تعیین شد. معیار انتخاب افراد نمونه کسانی بودند که بتوانند در ارتباط با اهداف پژوهش حاضر اظهار نظر دقیق و کارشناسانه داشته باشند. محقق پس از کدگذاری باز و فرایندی مصاحبه های انجام شده عوامل احصا شده را در قالب شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، استراتژی و پیامد معرفی نمود. تحلیل یافته ها حاکی از آن است که 7 مؤلفه اصلی با 28 زیر گروه شامل (ویژگی های فردی یادگیرنده، آموزش های غیررسمی، محیط آموزشی، حمایت های دولت، جامعه کسب وکار، روش های تدریس و منابع انسانی) اصلی ترین مؤلفه های مؤثر بر ایجاد و توسعه آموزش کارآفرینی دانش آموزان دوره دوم متوسطه به شمار می آیند. ضمناً مدل نهایی آموزش کارآفرینی بر اساس یافته های پژوهش ارائه شده است.
بررسی ابعاد برنامه درسی مبتنی بر فرهنگ برای دانش آموزان دوره ابتدایی در مناطق دارای خرده فرهنگ
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
27 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه ی حاضر، هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر فرهنگ برای خرده فرهنگ ها است. روش: این پژوهش کاربردی، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناختی انجام گرفت. جامعه آماری معلمان مناطق چند قومیتی دوره ابتدایی شهرستان کلات، لاین و درگز بود که با نمونه گیری هدفمند «باحداکثر تنوع»، مورد مصاحبه ی نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و به روش کدگذاری سه مرحله ای استراوس و کوربین تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: عبارت های بیان شده از سوی اطلاع رسان ها، در مرحله اول و پس از مکتوب نمودن متن مصاحبه ها، در مجموع 528شناسایی و نام گذاری شددرادامه و در مرحله دوم کدگذاری، جهت دستیابی به یک محور مشترک،تلاش شد تا مفاهیم ایجادشده در مرحله قبل، در قالب 34 مقوله، طبقه بندی گردندو درنهایت مقوله های بدست آمده ذیل 5مضمون و یک محور "ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر فرهنگ " طبقه بندی شدند. نتیجه گیری و پیشنهاد: عمده ترین چالش های آموزش در محیط های چند قومیتی ، در وجود و حاکمیت برنامه درسی متمرکز است که دانش آموزان و معلمان در مناطق دارای خرده فرهنگ از برنامه درسی پاسخگویی فرهنگی برخوردارد نیستند و پیشنهاد می شود در راستای استفاده از تجارب زیسته معلمان این مطالعه ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر فرهنگ مشخص و بر آن اساس آموزش ها در محیط های چند خرده فرهنگی ارائه شود.
اهمیت و جایگاه عنصر زمان در برنامه درسی (مطالعه موردی: شبکه شاد)
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
57 - 69
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر مهم در برنامه ریزی درسی عنصر زمان بوده که از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد اما همواره مورد غفلت قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی اهمیت و جایگاه عنصر زمان در برنامه های درسی بخصوص در دوره ابتدایی با مطالعه موردی شبکه آموزشی دانش آموزان (شاد) پرداخته است. روش پژوهش کیفی بصورت توصیفی تحلیلی و از نوع مروری با جامعه آماری تمامی مدارس دوره ابتدایی سطح شهرستان میرجاوه در استان سیستان و بلوچستان است. شیوه انتخاب حجم نمونه نیز بصورت انتخاب نمونه در دسترس بوده که 2 مدرسه در دسترس (یک مدرسه پسرانه و یک مدرسه دخترانه) انتخاب شد. برای نیل به اهداف پژوهش از ابزار و منابع مختلفی برای جمع آوری اطلاعات چون بررسی کتب، اسناد، مقالات و هم چنین از روش مشاهده از نوع طرح مشاهده کنترل نشده به صورت میدانی در شبکه شاد بهره گرفته شد. شواهد یافته های پژوهش حاکی از آن بود که در شبکه شاد از لحاظ عنصر زمان در برنامه درسی یک نوع سردرگمی و ناهماهنگی آشکاری در اکثر کلاس ها بین معلمان و دانش آموزان حتی در فرآیند زمان بندی برنامه روزانه و هفتگی بین دروس دیده می شد. به عبارت دیگر، عنصر زمان در برنامه درسی شبکه شاد هنوز در بین معلمان جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است.
Ranking and Comparison of Organizational Syndromes in Iranian Schools According to the Opinion of Principals, Deputies and Teachers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۲ , ۲۰۲۱
58 - 62
حوزههای تخصصی:
Purpose : Given the role of different organizational syndromes in the decline of school performance, the present study was conducted aimed to rank and compare organizational syndromes in Iranian schools according to the opinion of principals, deputies and teachers. Methodology : This study was applied in terms of the objective and quantitative in terms of the method. The study population included the principals, deputies and teachers in Isfahan and Yasuj in the academic year 2019-2020. The research sample according to Krejcie and Morgan Table was n = 375 who were selected by multi-stage cluster sampling method and considering the volume ratio of cities. The research tool was a researcher-made questionnaire of organizational syndromes in Iranian schools with 78 items. Its content validity was confirmed by experts, its construct validity was confirmed by exploratory factor analysis and its reliability was calculated by Cronbach's alpha of 0.93. The data were by Friedman and independent t-tests using SPSS-25 software. Findings : The results showed that the organizational syndromes of narcissism, lack of communication, discrimination and politicking, group thinking, structural alienation, tension and distress, structural mastery, caution, pressure, terrorism, neglect, immobility, explosiveness, incompatibility, non-commitment, impulse and silence had a higher rank in Iranian schools. Other results showed no significant difference between organizational syndromes and teachers in Iranian schools according to the opinion of principals, deputies and teachers (P <0.05). Conclusion : According to the results of the present study and the negative role of syndromes in the decline of school performance, it is necessary to design and implement programs to reduce syndromes by improving intra- and extra-organizational relationships and activities in Iranian schools.
Identifying Factors Affecting Educational Policy-Making Based on Third Millennium Characteristics(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
121 - 131
حوزههای تخصصی:
Purpose : The purpose of this study was to identify the factors affecting educational policy-making based on the third millennium characteristics. Methodology : This study was applied in terms of purpose and qualitative in terms of implementation of the data foundation type. The research population was the documents in 2009 to 20019 and educational policy-making experts in 2019, among which 15 were chosen according to the original saturation principle with purposive sampling method. The research tool was a semi-structured interview, whose validity was confirmed by experts and evaluated with proper triangulation method and its reliability was obtained by an internal agreement method of 0.83. For data analysis, content analysis method was used in MAXQDA12 software. Finding : The findings showed that the factors affecting educational policy-making had 9 dimensions, 39 components and 209 indicators, including educational stakeholders, psychological factors, economic factors, technological factors, legal factors, social factors, cultural factors, belief and ideal factors, and political factors. Also, the third millennium education has 6 dimensions, 33 components and 74 indicators, including the characteristics of philosophy and training goals, characteristics of curriculum, educational system characteristics, environmental characteristics and educational space, characteristics of teachers and characteristics of principals and policymakers. In general, for factors affecting educational policy-making based on the third millennium was identified with 15 dimensions, 72 components and 283 indicators. Conclusion : Considering the factors affecting educational policy-making based on the third millennium characteristics, the dimensions and components identified in the present era can be promoted.
بررسی تطبیقی برنامه درسی زبان آموزی دوره ابتدایی کشور فنلاند و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی برنامه درسی زبان آموزی دوره ابتدایی کشور فنلاند و مقایسه آن با کشور ایران بود. نوع پژوهش، کیفی که از دو روش تحلیل تطبیقی اسنادی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. در بخش تطبیقی از روش پیشنهادی برودی استفاده شد و در بخش پدیدارشناسی نیز با 20 نفر از صاحب نظران و معلمان حوزه زبان آموزی در دوره ابتدایی برای پاسخگویی به چالش های این برنامه درسی مصاحبه به عمل آمد. داده ها به صورت استقرایی تحلیل شد. نتایج نشان داد مهم ترین اهداف کشور فنلاند در برنامه درسی زبان آموزی توسعه سواد خواندن، تقویت مهارت های یادگیری و تعامل بود. دستاوردهای برنامه درسی فنلاند برای ایران عبارت اند از: تأکید بر اصل رویکرد ارتباطی در گزینش محتوا، توجه به نگارش و اصول نوشتن در قالب دیجیتال و در نظر گرفتن عناصر فرازبانی مثل آهنگ و بهره گیری از موسیقی در اجرا برنامه درسی زبان آموزی است. چالش هایی در فعالیت های یادگیری، محتوا، فنون یاددهی و یادگیری، شرایط مدرسه و معلم در برنامه درسی زبان آموزی ایران وجود دارد.
پدیدارشناسی تجارب دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان از فرآیند آموزش و یادگیری در طول همه گیری کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، واکاوی تجارب دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان درباره فرآیند آموزش و یادگیری در دوره کووید-19 است. رویکرد پژوهش، کیفی و راهبرد آن پدیدارشناسی است. جامعه ی پژوهش کلیه دانشجومعلمان رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان زنجان بودند که تعداد 15 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند از نوع زنجیره ای، در تحقیق شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه ی نیمه ساختارمند (عمیق) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون انجام شد. یافته های پژوهش در هشت مضمون سازمان دهنده، تجارب دانشجومعلمان را بدین شرح مشخص کرد: 1. وضعیت آمادگی ذهنی، فرهنگی و روان شناختی دانشجومعلمان،2- وضعیت بسترهای آموزش و یادگیری، 3- وضعیت سواد فناوری دانشجومعلمان و استادان،4. وضعیت دسترسی های دانشجو معلمان به منابع اطلاعاتی موردنیاز، 5. وضعیت محتوای برنامه درسی، 6. وضعیت فعالیت های یادگیری، 7. وضعیت راهبردها و روش های تدریس، و ۸. وضعیت راهبردهای ارزشیابی از آموخته های دانشجو معلمان.
اثربخشی اجرای آموزش بالینی در برنامه درسی تربیت معلم بر تربیت حرفه ای دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
117 - 140
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی اثربخشی آموزش بالینی بر بهبود عملکرد دانشجومعلمان در فرایند کارورزی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل 160 نفر از دانشجومعلمان کارورز ترم 7 و 8 دانشگاه فرهنگیان کرمان بودند. بر اساس ملاک های ورود به مداخله تعداد 80 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و با توجه به وجود دو جنسیت دختر و پسر، اعضای نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای در دو گروه 40 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. جهت دست یابی به اهداف پژوهش، دانشجومعلمان گروه کنترل به مدت دو نیم سال تحت برنامه آموزشی معمول و دانشجویان گروه آزمون نیز تحت شرایط آموزش بالینی، دوره ی کارورزی را پشت سر گذاشتند. ابزار پژوهش آزمون محقق ساخته ای بود که برای تعیین روایی آن از روایی محتوایی و جهت تعیین پایایی از روش ضریب دشواری و تمیز استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که کاربرد آموزش بالینی توانسته در به بود تربیت حرفه ای دانشجومعلمان به طور معناداری مؤثر واقع شود.
شناسایی مؤلفه های آموزش اخلاق و میزان توجه به آن در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
133 - 156
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی با هدف شناسایی مؤلفه ها و بررسی میزان توجه به آموزش اخلاق در مدارس ابتدایی انجام شده است. در بخش کیفی با روش استنتاجی-پدیدارشناسی، با 14 استاد و محقق حوزه آموزش اخلاق و مؤلفان کتب درسی که به صورت هدفمند و با روش زنجیره ای انتخاب شده بودند تا حد اشباع نظری، مصاحبه نیمه ساختارمند انجام شد. روایی و پایایی مصاحبه با پیاده سازی متن، بازنگری سؤالات و پاسخ ها و تطبیق برخی مضامین، توسط دو تحلیل گر مستقل تأیید شد.سپس هشتاد مضمون پایه وسیزده مضمون سازمان دهنده، در قالب چهار بعد (اهداف فردی، اهداف اجتماعی، روش، چالش ها و نارسایی های آموزش اخلاق)، دسته بندی شدند و پرسش نامه ای با محوریت چهار بعد اصلی برای بخش کمّی (توصیفی - پیمایشی) تحقیق تنظیم شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه به تأیید ده تن از استادان دانشگاه رسید. ضریب آلفا کرانباخ به دست آمده حاکی از پایایی مطلوب پرسش نامه است. طبق نتایج کمی، دبیران، در بعد اهداف فردی، مضامین بهداشت فردی، رابطه فرد با خدا، پاکدامنی و خویشتن بانی؛ و در بعد اهداف اجتماعی، مضامین رابطه فرد با دیگر انسان ها و رابطه فرد با طبیعت را ، به صورت معناداری از میانگین مطلوب بالاتر ارزیابی کردند که نشانه توجه کافی به آنها در مقایسه با سایر مضامین است. مضامین اخلاق فردی (شجاعت، معنویت نه به معنای پرورش دینی، کرامت انسانی، انضباط شخصی و خود راهبری) و نیز برنامه درسی منسجم در قالب تحقق اهداف سطوح بالای شناختی، عاطفی و عملی نیازمند توجه و برنامه ریزی فکورانه تری هستند. رشد توانمندی معلمان در فهم شفاف تر مضامین اخلاقی و بکارگیری اثربخش آموزش اخلاق از پیشنهادات مهم این پژوهش است.
واکاوی رویکردهای یاددهی-یادگیری به منظورارائه الگوی مناسب شاگردپروری در دانشگاه فرهنگیان
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
3 - 26
حوزههای تخصصی:
تدریس را تعامل استاد-دانشجو در کلاس درس گویند که با هدف ایجاد یادگیری پایدار انجام می گیرد. این فرایند در سال های اخیر دارای رویکردهای زیادی شده است. انتخاب رویکرد مناسب تدریس-یادگیری از سوی استاد در کلاس درس وابسته به عوامل زیادی است که از جمله این عوامل ،دانشجو می باشد. از سوی دیگر دیدگاه استاد و فلسفه تربیتی او در انتخاب و اجرای رویکرد تدریس-یادگیری تاثیر زیادی دارد. انتظار می رود در نظام تعلیم و تربیت اسلامی و به طور ویژه در دانشگاه فرهنگیان، رویکرد تدریس و یادگیری با توجه به ویژگی های این نظام و دانشگاه انتخاب، اجرا و ارزیابی شود. این موضوع ازآن جا اهمیت مضاعف پیدا می کند که شاگردپروری به عنوان مرکز ثقل فرایند تدریس-یادگیری در دانشگاه فرهنگیان مورد توجه بزرگان تعلیم وتربیت قرارگرفته و اخیرا نیز از سوی رهبر انقلاب مورد تاکید واقع شده است. بر این اساس،در پژوهش حاضرکه به شیوه توصیفی-تحلیلی تدوین شده، ضمن معرفی رویکردهای یاددهی-یادگیری و رویکردهای گوناگون تدریس-یادگیری،الگوی مناسب این فرایند در دانشگاه فرهنگیان درسه بخش طراحی، اجرا و ارزیابی،تدوین و معرفی گردیده است.
Comparison of Psychomotor Skills and Social Adjustment in Elementary Students with and without Preschool History(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۳, ۲۰۲۱
11 - 19
حوزههای تخصصی:
Purpose : The present research was conducted with the aim of comparison of psychomotor skills and social adjustment in elementary students with and without preschool history. Methodology : This research in terms of time was cross-sectional, in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was causal-comparative. The study population was the first to third grade students of Shiraz Kodak Afarin Educational Complex in the academic years of 2019-2020, which according to the Krejcie and Morgan table number of 144 people (90 people with preschool history and 54 people without preschool history) were selected as a sample by simple random sampling method. Data were collected by psychomotor skills test (Lincoln Oseretsky, 1950) and adaptive behaviors inventory (Lambert et al, 1974) and analyzed by independent t-test in the SPSS software. Finding : The results showed that elementary students with preschool history in compared to elementary students without preschool history significantly had a more favorable situation in terms of psychomotor skills (and all its components including touching, bending on the toe, harmonious tapping of the foots, standing on one foot, walk backwards and finger skills) and social adjustment (and all its components including violent behavior, antisocial behavior, rebellious behavior, unreliable behavior, avoidance, stereotyped behavior, inappropriate social behaviors, bad voice habits, bad or strange habits, hyperactivity tendency and psychological distress) (P<0.01). Conclusion : The results indicated the effect of preschool on psychomotor skills and social adjustment in elementary students. Therefore, to improve the characteristics of students is necessary to use a preschool education course.
جایگاه طرح مسئله در کتاب های درسی ریاضی دوره آموزش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی ریاضی دوره ابتدایی و متوسطه اول از جهت میزان فعالیت های مبتنی بر طرح مسئله است. پژوهش از نوع کیفی است و جامعه آماری مورد بررسی کتاب های ریاضی پایه اول تا نهم چاپ سال 1398 هستند. ابتدا واژگان کلیدی ای که موید طرح مسئله است تعیین شد سپس شناسایی این موقعیت ها در کتاب درسی صورت گرفت و موقعیت ها بر اساس چارچوب نشری برآمده از ادبیات پژوهشی دسته بندی شدند. نتایج پژوهش نشان دادند که در مجموع 9 کتاب مورد بررسی، 40 موقعیت طرح مسئله وجود دارد که 60 درصد آن ها در سه سال دوم ابتدایی است و 5/67 درصد را موقعیت های نیمه ساختار یافته تشکیل می دهند. مقایسه بین تعداد فعالیت های مبتنی بر طرح مسئله و فعالیت های حل مسئله در کتاب های درسی ریاضی، نشان می دهد که مولفان کتاب های درسی، توجه کمی به به فعالیت های طرح مسئله داشته اند.
طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی ارتقای مهارت های زندگی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۲
223 - 256
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به طراحی الگوی مطلوب ارتقای مهارت های زندگی دانش آموزان دوره ابتدایی پرداخته است. روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. شرکت کنندگان را 15 نفر از صاحب نظران آموزش ابتدایی تشکیل می دهند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود، برای تحلیل داده ها، از تحلیل محتوای کیفی از نوع تفسیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان ابتدایی، در قالب سه زمینه کلی دانش، نگرش و توانش، و توسط چهار عنصر هدف، محتوا، روش و ارزشیابی انجام می گیرد. بر این اساس، دانش، نگرش و توانش در یک ارتباط متقابل با یکدیگر قرار دارند و همچنین عناصر اشاره شده برنامه درسی مهارت های زندگی در یک ارتباط چرخه ای قرار دارند که از هدف شروع شده و به ارزشیابی ختم می شوند و نتایج حاصل از ارزشیابی به صورت بازخورد به تدوین و بازنگری اهداف می انجامد. همچنین الگوی طراحی شده نشان می دهد که دوره ابتدایی، دوره پایه ریزی ساختار -شخصیتی، شکل گیری رشد عقلانی، اجتماعی و عاطفی و شخصیت آدمی و توسعه مهارت های بنیادی و حرکتی است، بنابراین لازم است به برنامه درسی مهارت های زندگی، ابعاد دانش، نگرش و مهارت به موازات هم و به طور یکسان مورد توجه قرار گیرند.