فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱۸٬۱۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تبیین اثربخشی روش تدریس معکوس بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی و مشارکت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم بود. روش : پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پایه ششم شهرستان سرچهان بود. که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی دو مدرسه انتخاب؛ و سپس دانش آموزان پایه ششم این دو مدرسه به صورت تصادفی و جایگزینی به دو گروه آزمایش(25 نفر) و کنترل(25 نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون ریاضی استاندارد شده پایه ششم ابتدایی و پرسشنامه مشارکت تحصیلی بود. بعد از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی 10 جلسه به روش تدریس معکوس و گروه کنترل به روش سنتی آموزش دیدند. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس) استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد در پس آزمون میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی ریاضی و مشارکت تحصیلی دانش آموزانی که با روش تدریس معکوس آموزش دیده بودند به طور معنی دار ی بیشتر از میانگین نمرات دانش آموزانی بود که با روش سنتی آموزش دیدند. نتیجه گیری: روش تدریس معکوس بر مشارکت تحصیلی و ابعاد آن و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان تاثیر مثبت دارد.
نقش دانش معلمی و نگرش مرتبط با شغل معلمی بر صلاحیت های حرفه ای و خودکارآمدی شغلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش دانش معلمی و نگرش مرتبط با شغل معلمی بر صلاحیت های حرفه ای و خودکارآمدی شغلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان شهر تبریز به تعداد 2437 در سال تحصیلی 99-1398 بود که در پردیس های دانشگاه فرهنگیان (پردیس برادران علامه امینی و پردیس خواهران الزهرا) این شهر مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 335 نفر تعیین شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، پرسش نامه ها بین دانشجو معلمان توزیع شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های خودکارآمدی معلم شانن- موران و هوی (2001)، صلاحیت های حرفه ای ملائی نژاد (1391)، دانش تربیتی و محتوایی ساهین (2011) و نگرش به شغل معلمی آستنر و همکاران (2009) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر) با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام گرفت. نتایج نشان داد که دانش معلمی بر صلاحیت حرفه ای (29/0=β) و خودکارآمدی شغلی (24/0=β)، نگرش به شغل معلمی بر صلاحیت حرفه ای (37/0=β) و خودکارآمدی شغلی (51/0=β) دانشجومعلمان تاثیر مثبت و معنی داری ایفا می کند. در مجموع، یافته های پژوهش بر نقش موثر دانش معلمی و نگرش مرتبط با شغل معلمی بر صلاحیت های حرفه ای و خودکارآمدی شغلی دانشجو معلمان تاکید می کند.
اثربخشی آموزش مهارت های اطلاع یابی بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
185 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر سنجش تأثیر آموزش مهارت های اطلاع یابی بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان بود. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهش های آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر تهران بود. از آن میان، آن ها تعداد 275 دانش آموز انتخاب شده و پرسشنامه اضطراب ساراسون در اختیار آن ها قرار گرفت تا تکمیل کنند. سپس از میان آن ها تعداد 40 دانش آموز که اضطراب بیشتری برای امتحان داشتند انتخاب شدند به صورت هدفمند، بر اساس مصاحبه واقعه گرا، با توجه به سطح رفتار اطلاع یابی انتخاب و به صورت هدفمند در دو گروه 20 نفره قرار داده شدند. سپس گروه آزمایش در 5 جلسه یک ساعته آموزش مهارت های اطلاع یابی را دریافت کردند. مجدد هر دو گروه پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون را تکمیل کردند.. برای تحلیل داده ها نیز از روش آماری کوواریانس استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش مهارت های اطلاع یابی بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان اثربخشی معناداری دارد. نتیجه گیری: رفتار اطلاع یابی بالاتر، آمادگی بیشتری برای امتحان بود و این منجر به کاهش استرس و اضطراب دانش آموزان شده بود. بنابراین جهت کاهش اضطراب دانش آموزان بهتر است دوره های آموزشی سواد اطلاعاتی و رفتارهای اطلاع یابی گنجانده شود.
مفهوم احتمال در کتاب های درسی ریاضی دوره ابتدایی: نگاهی تحلیلی به مفاهیم و سطوح استلزام شناختی تکالیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
53 - 69
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تکالیف بخش احتمالِ کتاب های درسی ریاضی دوره ابتدایی و با روش تحلیل محتوای کمّی انجام شده است. جامعه آماری، بخش احتمال کتاب های درسی ریاضی پایه های دوم تا ششم ابتدایی است و حجم نمونه برابر حجم جامعه، انتخاب شده است. در این مطالعه، نمونه آماری از دو منظر شامل تعیین مفاهیم احتمالاتیِ مورد آموزش و تعیین سطوح استلزام شناختی تکالیف، مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل محتوا با هدف تعیین مفاهیم احتمالاتی مورد آموزش در کتب درسی ریاضی دوره ابتدایی نشان داد که این مفاهیم شامل آزمایش تصادفی، فضای نمونه، احتمال وقوع پیشامد، مقایسه احتمال و عادلانه بودن، است. نتایج تحلیل داده ها همچنین مشخص کرد که نزدیک به دو سوم تکالیف احتمالاتی در کتاب های ریاضی دوره ابتدایی در سطوح پایین نیازهای شناختی، یعنی یادآوری و رویه ای بدون اتصالات، قرار دارند و یک سوم باقی مانده نیز در سطح رویه ای با اتصالات هستند و هیچ تکلیفی در بالاترین سطح از استلزام شناختی، یعنی سطح ریاضی ورزی، قرار ندارد. انجام مطالعات بیشتر در خصوص مفاهیم احتمال و تکالیف احتمالاتی و به تبع آن، افزایش کیفیت و سطح استلزام شناختی تکالیف ارائه شده در کتاب درسی، پیشنهاد می گردد.
ماکروارگونومی در آموزش عالی (با تاکید بر تدریس و آموزش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
25 - 57
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع هدف بنیادی- کاربردی، رویکرد به کار گرفته شده کیفی و از نوع سنتز پژوهی و راهبرد مورد استفاده فراترکیب است که با انجام تحلیل محتوای استقرایی و سپس فراترکیب از تحلیل های انجام شده همراه است. جامعه آماری پژوهش شامل تحقیقات انجام شده در حوزه ارگونومی در آموزش عالی بود. در این پژوهش از تحقیقات این حوزه در جامعه و نمونه آماری استفاده شده است. از جس تجوی اولی ه تع داد 43 مقاله مرتبط در حوزه ماکروارگونومی در آموزش عالی در پایگاه های مختلف اطلاعات فارسی و انگلیسی ب ه دس ت آم د. سپس نقد و بررسی نظاممند مدارک و اسناد انتخابی گرفت. در این مرحله چکیده اسناد و مدارک مورد بررسی قرارگرفته و تعداد 27 مقاله مرتبط به صورت هدفمند انتخاب گردید. سپس بخش یافته ها، روش ها و ابزارهای پژوهش به صورت یکجا مورد بازخوانی و بررسی قرارگرفت. داده ها و نتایج یافته های پژوهشی در 3 بعد مفاهیم، مقولات و کدهای اصلی طبقه بندی و تحلیل شدند. داده ها و منابع مورد استفاده در چند مرحله پالایش و استخراج و پس از تحلیل و ترکیب نتایج، در یک چهارچوب یا الگوی مفهومی جامع و همه جانبه مورداستفاده قرار گرفتند. در طبقه بندی نتایج ارائه شده در الگوی نظری مستخرج، 36 مؤلفه کلیدی و مهم ماکروارگونومی در آموزش عالی، شناسایی بر گردید. این مقوله ها در هفت کد اصلی قرار گرفته که در واقع شاخص ها و مولفه های اصلی ماکروارگونومی در آموزش عالی(با تاکید تدریس و آموزش) را شامل می شوند.
تحلیل پدیدارشناسانه ادراک معلمان از فرایند تدریس در شبکه اجتماعی دانش آموزی (شاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
90 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل پدیدارشناسانه ادراک معلمان از فرایند تدریس در شبکه اجتماعی دانش آموزی (شاد) بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها کیفی بود که با روش پدیدارشناسی انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برقی و به شکلی هدف مند 18 نفر از معلمان سرآمد تدریس در شبکه شاد در دوران شیوع کرونا شناسایی و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته داده های موردنیاز از آن ها گردآوری شد. در پانزدهمین مصاحبه اشباع داده ها حاصل شد اما مصاحبه تا هجدهمین نفر ادامه یافت. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ، منجر به شناسایی دو مقوله ویژگی های تدریس و شایستگی های حرفه ای موردنیاز، چهار مضمون اصلی و نوزده مضمون فرعی شد. ویژگی های تدریس شناسایی شده شامل تقویت روحیه پرسش گری، احترام به تفاوت های فردی، ارتقای انگیزه یادگیری، یادگیری محوری (مضمون شاگردمحوری)، تدوین طرح درس، ارائه بازخورد، بکارگیری فناوری های آموزشی، ارائه تکالیف مهارت محور، استفاده از فنون آموزشی تعاملی (مضمون راهبردهای نوین تدریس) بود. شایستگی های حرفه ای شناسایی شده شامل تدوین طرح درس، نیازسنجی، شایستگی شناختی و تولید محتوا (مضمون شایستگی های دانشی)، شایستگی فنی و سواد رسانه ای، شایستگی عملیاتی، شایستگی همکاری و تعامل، مدیریت کلاس داری، شاداب سازی محیط یادگیری، اصلاح دیدگاه کاربران و خلاقیت در آموزش (مضمون شایستگی های مهارتی) بود. نتیجه گیری پایانی نشان داد؛ شبکه شاد در دوران کرونا توانست بستر مناسب و ایمنی را برای تدریس معلمان فراهم نمایند، اما انتخاب آن به عنوان محیط مکمل تدریس در دوران پساکرونا نیازمند کسب فنون و مهارت های تدریس و ارتقای صلاحیت های حرفه ای آن ها در حوزه تدریس الکترونیکی است.
پیش بینی انطباق پذیری مسیرشغلی بر اساس سواد دیجیتال، هوش هیجانی و رفتارهای پیشتازانه مسیرشغلی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدایت و پیشبرد مسیرشغلی در قرن 21 با ساختارهای دایمادر حال تغییر با پیچیدگی های خاصی همراه است. انطباق پذیری مسیرشغلی یکی از توانایی های است که برای طراحی، پیشبرد و موفقیت در مسیرشغلی نقش مؤثری دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی انطباق پذیری مسیرشغلی بر اساس سواد دیجیتال، هوش هیجانی و رفتارهای پیشتازانه مسیرشغلی در دانشجویان انجام شد.جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور شهر قم در سال تحصیلی 1401-1402 بود. از این جامعه تعداد 150 نفر از دانشجویانی که داوطلب شرکت در مطالعه بودند انتخاب و پرسشنامه های پژوهش در بین آنها توزیع گردید. در این مطالعه جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک، مقیاس انطباق پذیری مسیرشغلی (ساویکاس و پروفلی، 2012)، پرسشنامه سواد دیجیتال (فیروزجاه و همکاران، 1395)، پرسشنامه هوش هیجانی (پیترایدز و فارنهایم،2000) و پرسشنامه رفتارهای پیشتازانه مسیر شغلی (استرواس و همکاران، 2000) استفاده شد. در این مطالعه جهت تحلیل داده ها از نرم افزار آماری اس.پی.اس.اس نسخه 25 و محاسبه شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آماراستنباطی (ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون) تحلیل شد. نتایج: بین انطباق پذیری مسیرشغلی و سواد دیجیتال (56/0=r، 01/0>P)، هوش هیجانی (21/0=r، 05/0>P) و رفتارهای پیشتازانه مسیرشغلی (48/0=r، 01/0>P) همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که 40درصد از واریانس انطباق پذیری مسیرشغلی بواسطه سه متغیر سواد دیجیتال،رفتارهای پیشتازانه مسیرشغلی و هوش هیجانی قابل تبیین است. نتیجه گیری: انطباق پذیری مسیرشغلی از جمله توانایی هایی است که نقش موثری در مدیریت و هدایت مسیرشغلی ایفا می کند لذا شناسایی و توسعه مهارت هایی که ارتقاء دهنده سطح این توانایی در افراد است حایز اهمیت بوده و نقش بسزایی در مسیرشغلی افراد ایفا می کند.
ویژگی های روان سنجی مقیاس توالی تحول نظریه ذهن در کودکان پیش دبستانی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی برخی از ویژگی های روانسنجی (شامل انطباق، ساختار عاملی و پایایی و روایی) مقیاس توالی تحول نظریه ذهن در کودکان فارسی زبان بود. روش پژوهش از نوع همبستگی از نوع انطباق یابی و اعتبار سنجی ابزار بود. جامعه شامل کودکان پیش دبستانی شهر تهران و نمونه شامل 100 نفر از کودکان 4 تا 7 ساله شهر تهران بودند. از ابزارهای مقیاس توالی تحول نظریه ذهن و آزمون نظریه ذهن استیرمن استفاده شد. داده ها با روش های کیفی انطباق یابی ابزار، تحلیل عاملی و همبستگی پیرسون تحلیل شدند. آزمون توالی تحول نظریه ذهن در نمونه ایرانی از پایایی متوسط برخوردار است و دارای ساختار یک عاملی است. سوالات زیرمقیاس ها امکان تبدیل شدن به یک مقیاس کلی دارند و با بقیه زیرمقیاس ها ارتباط دارند به جز مقیاس 1 یعنی درک علایق گوناکون و می توان از این آزمون به خوبی برای اهداف پژوهشی به عنوان شاخصی چندگانه از تحول نظریه ذهن استفاده کرد. توالی تحولی زیرمقیاس های آزمون برای چهار زیرمقیاس باورهای گوناگون، درک باورکاذب آشکار، درک باور کاذب درباره محتوا، باور درباره هیجان و دسترسی به هیجان قابل قبول است و تمایز سنی را می توان در این زیرآزمون ها دید؛ اما برای دو تکلیف علایق گوناگون و درک هیجان واقعی از کاذب این توالی مشاهده نشد. همچنین روایی همگرای قابل قبول بین نمره کل شرکت کنندگان در این آزمون با نمره در دو زیرمقیاس از آزمون نظریه ذهن استیرمن مشاهده شد. براساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آزمون توالی تحول نظریه ذهن ویژگی های لازم برای کاربرد در زمینه سنجش این مولفه شناخت اجتماعی در کودکان ایرانی را دارد.
اثربخشی برنامه درسی سواد رسانه ای ویژه والدین بر استفاده آسیب زا از اینترنت مادران و تفکر انتقادی کودکانشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
37 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه درسی سواد رسانه ای ویژه والدین بر استفاده آسیب زا از اینترنت مادران و تفکر انتقادی کودکانشان بود. روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را دانش آموزان دوره ابتدایی در شهر اصفهان در سال 1402 به همراه مادرانشان تشکیل دادند. از این تعداد 30 مادر_دانش آموز به صورت در دسترس انتخاب و به تصادف در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و از مادران خواسته شد تا پرسشنامه تفکر انتقادی (CTQ) را در مورد کودک خود و پرسشنامه استفاده آسیب زا از اینترنت (IAUQ) را در رابطه با خود تکمیل نمایند. در ادامه، مادران گروه آزمایش بر اساس برنامه درسی سواد رسانه ای مورد آموزش در یک نیم سال قرار گرفتند؛ در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. تحلیل آماری داده ها، با نسخه 26 نرم افزار SPSS و روش تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد اثر برنامه درسی سواد رسانه ای ویژه والدین دارای کودک دوره ابتدایی بر استفاه آسیب زا از اینترنت در مادران و تفکر انتقادی کودکان معنادار است (05/0>p). بنابراین برنامه درسی سواد رسانه ای ویژه والدین می تواند به عنوان یک فوق برنامه به منظور کاهش استفاده آسیب زا از اینترنت مادران و افزایش تفکر انتقادی دانش آموزان دوره ابتدایی در نظر گرفته شود.
قیاس در آموزش علوم تجربی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درباره اهمیت و کاربرد قیاس در آموزش علوم تجربی به روش کتابخانه ای و مروری به بررسی پرداخته است. همچنین تلاش شده است از طریق مراجعه به منابع دست اول، پژوهش ها و دیدگاه های مختلف در این زمینه معرفی شوند. یافته ها نشان داد که قیاس ها می توانند به معلمان به ویژه در تدریس مفاهیم انتزاعی کمک نمایند و استفاده از آن ها می تواند بهبود قابل توجهی در فرایند یادگیری فراگیران ایجاد کند. در این تحقیق مشخص گردید که قیاس ها را می توان به دو دسته ساده و غنی شده تقسیم نمود. هر یک از این انواع، در مورد موضوع خاصی از علوم تجربی در کلاس درس قابل استفاده می باشند. همچنین نشان داده شد که بر اساس میزان فعالیت فراگیر و میزان نظارت معلم بر آموخته های دانش آموزان، مدل های مختلفی برای قیاس قابل تصور است. نکته مهم آن است که در اغلب موارد، قیاس و هدف مورد آموزش از نظر ماهیت کاملاً متفاوت هستند، بنابراین، قیاس ها علاوه بر مزایا، معایبی نیز دارند و در نتیجه استفاده از قیاس ها باید با دقت همراه باشد. همچنین برای کاهش معایب قیاس، گنجاندن توضیحات مقدماتی درباره قیاس با هدف تسهیل نمودن درک مناسب دانش آموزان از قیاس موردنظر، پیشنهاد می شود.
تأثیر بازی واقعیت جایگزین بر مهارت حل مسئله دانش آموزان کلاس چند پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: با ظهور فناوری های نوین و تلفیق تکنولوژی و بازی وارسازی با آموزش و یادگیری، راهبردهای جدیدی جهت اثربخشی تدریس ارائه می شود. یکی از این راهبردها، استفاده از بازی واقعیت جایگزین در تدریس می باشد؛ ازاین رو، پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر بازی واقعیت جایگزین بر مهارت حل مسئله دانش آموزان کلاس چندپایه انجام شد.روش ها: این پژوهش، با استفاده از روش شبه تجربی و طرح پیش آزمون - پس آزمون، به همراه گروه گواه صورت پذیرفت. جامعه آماری، شامل دانش آموزان کلاس چندپایه دوره دوم ابتدایی شهرستان بهشهر استان مازندران در سال تحصیلی 1402-1401 بوده که به شیوه نمونه گیری در دسترس، به تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش قرار گرفتند. دانش آموزان به مدت 8 جلسه به شیوه بازی واقعیت جایگزین آموزش دیدند؛ درحالی که شیوه آموزش در گروه کنترل، به شکل مرسوم بود. داده ها از طریق پرسشنامه های حل مسئله هپنر و پترسن (1982) جمع آوری شدند. جهت تحلیل یافته ها، از شاخص های آماری توصیفی نظیر میانگین و انحراف معیار و برای تحلیل استنباطی یافته ها از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بازی واقعیت جایگزین بر مهارت حل مسئله دانش آموزان کلاس چندپایه تأثیر معنادار دارد. (0.05>P).نتیجه گیری: با توجه به این که مدارس چندپایه، در مناطق روستایی هستند و از حیث فیزیکی و حضور دانش آموزان با سنین، جنسیت و پایه های تحصیلی متفاوت در کنار هم شرایط بهتری را جهت اجرای بازی واقعیت جایگزین ارائه می نماید، برنامه ریزی و اجرای این بازی ، به عنوان یک راهبرد مؤثر تدریس، در این مدارس توصیه می گردد.
Research Synthesis of the Effects and Consequences of Using Educational Media Games on the Quality of Students' Learning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of the present study was to investigate the effects and consequences of using educational media games on the quality of students' learning. In this study meta-synthesis method was used and in the first stage, articles which were related to the research topic were collected from valid and reliable databases and reference books. In the second stage, using open, axial and selective coding, a mind map was drawn from the coding themes. In general, 5 books, 2 theses, 53 articles and 1 report were studied in this research, of which 34 articles, and 1 report were used as the main samples of the study. Based on the findings, among the collected themes, 5 were identified as the main themes and 27 as the secondary themes. The main themes included the necessity of using educational media games, positive aspects of using educational media games, ways of positive impact of using educational media games on the quality of learning, aspects and ways of negative impact of using educational media games, and solutions to overcome the negative aspects of using educational media games. The data obtained revealed that using educational media games has positive effects on the quality of the students’ learning. Therefore, it can be concluded that if a person has the necessary literacy and knowledge, various solutions will be presented for the efficient implementation of educational media games in the classroom. These solutions included the points which were related to the teachers, learners, parents, solutions in game production to create fluidity, solutions in game production to create flexibility, solutions in game production to create novelty and originality, and solutions to eliminate/reduce students’ physical problems.
واکاوی تجارب مربیان بهداشت از آموزش جنسی در مدارس (مطالعه موردی: مدارس پسرانه متوسطه اول شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
194 - 220
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف واکاوی تجارب مربیان بهداشت از آموزش جنسی در مدارس، با استفاده از رویکرد کیفی پژوهش و روش نظریه داده بنیاد (رویکرد سیستماتیک) به انجام رسیده است. مشارکت کنندگان تعداد سی نفر از مربیان بهداشت مدارس متوسطه اول شهر اصفهان بوده اند. شیوه نمونه گیری هدفمند – نظری و تکنیک گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از سه شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام گردید. یافته های پژوهش بیانگر این است که تجارب مربیان از آموزش جنسی در مدارس پیرامون تعدادی مقوله اصلی و در قالب اجزای مدل پارادایمی شامل شرایط علی (زیست بوم خانوادگی، زیست بوم اجتماعی و زیست بوم آموزشی)، شرایط مداخله گر (مجازی شدن فهم جنسی و محدودیت های گفتمانی)، شرایط زمینه ای (واقعیت گریزی آموزشی و تغییرپذیری منابع)، راهبردها (بازسازی نظام خانوادگی، بازسازی نظام آموزشی، تعامل گرایی نهادی و هم راستایی فرهنگی) و پیامدها (پیامدهای فردی و اجتماعی) و یک مقوله هسته یا مرکزی تحت عنوان «آموزش جنسی فراگیر» صورت بندی شده اند.
تاثیر اجرای مداخله آموزشی توسط دانشجویان پرستاری کارآموزی در عرصه بر ارتقای خود مراقبتی بیماران دیابت نوع دو بستری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش خودمراقبتی به بیماران دیابتی توسط پرستاران همواره یک استراتژی کلیدی و ارزشمند در زمینه کنترل موفق دیابت بوده است، جهت تسهیل فرایند حرفه ای شدن فارغ التحصیلان پرستاری، مطالعه حاضر با هدف تاثیر اجرای مداخله آموزشی توسط دانشجویان پرستاری بر ارتقای خود مراقبتی بیماران دیابت ملیتوس انجام شد. روش کار: مطالعه به صورت نیمه تجربی بر روی 70 بیمار بستری مبتلا به دیابت نوع 2 صورت که به طور تصادفی به دو گروه کنترل و آزمون تقسیم شدند، انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه خود مراقبتی توبرت و گلاسکو بود که قبل از مداخله آموزشی و یک ماه بعد از آن تکمیل شد. داده ها از طریق نرم افزار SPSS 16 با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی درسطح معنی داری ۰5/۰ P ≤ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین رفتارخودمراقبتی در حیطه های فعالیت بدنی ، مراقبت از پا، رعایت رژیم غذایی، کنترل قندخون، مصرف مرتب دارو وجود دارد. اما در میانگین نمره کلی خودمراقبتی در گروه مطالعه و کنترل به جز در حیطه مراقبت از پا تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر مثبت آموزش در حیطه های مختلف و عدم وجود تفاوت معنادار بین نمره خودمراقبتی کلی بین دو گروه که ممکن است بر اثر مناسب نبودن روش های آموزشی باشد، پیشنهاد می شود ضمن تاکید بر دروس پرستاری در زمینه آموزش به بیمار، دانشجویان پرستاری با تکنولوژی های پیشرفته آموزشی و روش ایجاد یک ارتباط موثر آشنا شوند تا بتوانند از توانمندی خود در زمینه ارائه جامع تر خدمات به بیماران در عرصه ی واقعی بالین استفاده نمایند.
استفاده از رگرسیون چندگانه در روش هارویچ برای تعیین نمره برش آزمون ها به عنوان جایگزینی برای روش های آنگوف و بوک مارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این است که با به کارگیری رگرسیون چندگانه در روش هارویچ که یک رویکرد تصمیم گیری است نمره برش آزمون تولیمو برای داوطلبان دکتری متقاضی فرصت های مطالعاتی خارج از کشور را تعیین کند. جامعه آماری این پژوهش شامل داوطلبان یک دوره از آزمون تولیمو است که 461 نفر بودند. روش پژوهش این مطالعه مبتنی بر رویکرد کمی است و از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر تحلیلی جزء مطالعات تحلیل ثانویه محسوب می شود و از نمره های همه 461 داوطلب به هر کدام از بخش های گرامر، درک مطلب، شنیداری و نوشتاری برای تعیین نمره برش استفاده می گردد. بر اساس نتایج مطالعه و با توجه به مقدار خطای طبقه بندی ناچیز، در صورت استفاده از نمره کل، میانگین مقادیر شاخص هارویچ به نمره برش 481 و در صورت معنی دار بودن مدل رگرسیون خطی با به کارگیری نتایج شاخص هارویچ در رگرسیون چندگانه، از نمره برش 491 به عنوان نمره برش می توان استفاده کرد. روش پیشنهادی به طور قابل توجهی دقت تعیین نمره برش را در مقایسه با روش های آنگوف و بوک مارک بهبود می بخشد. با توجه یافته های به دست آمده از اعتبارسنجی متقابل و مقادیر خطا، نمره برش به دست آمده از استراتژی ترکیبی منجر به نتایج دقیق تر و با خطای طبقه بندی صفر می شود. واژه های کلیدی: نمره برش، روش هارویچ، رگرسیون چندگانه، روش آنگف، روش بوک مارک، اعتبارسنجی متقابل، آزمون تولیمو
بررسی تأثیر روش های آموزشی مبتنی بر استیم در یادگیری برنامه نویسی از طریق نرم افزار اسکرچ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر روش های آموزشی مبتنی بر استیم در یادگیری برنامه نویسی از طریق نرم افزار اسکرچ بوده است. این تحقیق که با هدف کاربردی انجام شده، بر پایه یک روش شبه آزمایشی استوار است و شامل طرح پیش آزمون و پس آزمون در سه گروه مختلف می باشد: یک گروه کنترل و دو گروه آزمایشی. بر اساس حجم نمونه آماری تعیین شده توسط پژوهشگر، از میان ۴۸ شرکت کننده، ۱۶ نفر به عنوان گروه کنترل، ۱۶ نفر برای گروه آزمایشی که با رویکرد آموزشی استیم تدریس شده اند و ۱۶ نفر دیگر برای گروه آزمایشی که با روش تدریس سنتی آموزش دیده اند، انتخاب شده اند. در این مطالعه، جمعیت مورد بررسی را تمامی دانش آموزان دختر کلاس ششم ابتدایی در شهر کرج تشکیل می دهند. به صورت تصادفی، یک مدرسه با دو کلاس ششم به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای جمع آوری داده های لازم، از روش های تحقیق کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. همچنین، برای سنجش میزان یادگیری محتوای برنامه نویسی، از پرسشنامه ای که توسط چو و بولی در سال 2007 تهیه شده، استفاده شده و این فرآیند آموزشی در 8 جلسه آموزش برنامه نویسی اسکرچ با استفاده از رویکرد STEM پشتیبانی شده است. پژوهش حاضر نشان داد که آموزش برنامه نویسی با استفاده از نرم افزار اسکرچ، که بر پایه رویکرد STEM است، بر ارتقاء دانش برنامه نویسی در میان یادگیرندگان موثر بوده است
شناسایی و تحلیل صلاحیت حرفه ای معلمان آموزش و پرورش استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
124 - 109
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل مؤلفه ها و ابعاد صلاحیت حرفه ای معلمان مدارس استثنایی است. روش ها : روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است و جامعه آماری آن کلیه معلمان آموزش وپرورش استثنائی شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تدریس می باشد که تعداد آن ها برابر 559 نفر بود. بر اساس فرمول کوکران 228 نفر از جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و بر مبنای جنسیت به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی محتوایی آن با استفاده از روش دلفی توسط 7 نفر از صاحب نظران آموزش وپرورش استثنایی و با سه بار ارسال پرسشنامه تأمین شد و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل عامل اکتشافی)، به کمک نرم افزار SPSS.26 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش دلالت بر این داشت که ابعاد اصلی صلاحیت های معلمان مدارس استثنایی، به ترتیب اولویت و اهمیت در چهار گروه «صلاحیت های آموزشی-رفتاری»، «توانمندی های حرفه ای و عمومی»، «صلاحیت های برنامه ریزی و آمادگی» و در نهایت «صلاحیت های مدیریت و سازمان دهی» قابل معرفی است. همچنین، مهم ترین مؤلفه هایی که لازم است مورد توجه معلمان مدارس استثنایی قرار گیرد به ترتیب اولویت شامل «تأثیر رعایت شعائر اسلامی و هنجارهای جامعه و گسترش و تقویت اخلاق اسلامی در محیط کار»، «ایجاد انگیزه در دانش آموزان استثنائی از طریق فعال نمودن آنان در کلاس درس»، «ایجاد محیطی لذت بخش و آرام در کلاس درس، همراه با شوخی و تفریح، با پرهیز از هرگونه زیاده روی»، « تحمل عقاید نو و غیر عادی دانش آموزان استثنائی» و «مسئولیت پذیر بودن معلمان استثنائی در قبال آینده جامعه و دانش آموزان استثنائی» است. نتیجه گیری: بدون تردید معلم فردی است که می تواند بیشترین تأثیر را بر جریان تربیتی دانش آموزان استثنایی در مدارس داشته باشد. بنابراین؛ شناخت از توانایی ها و صلاحیت های حرفه ای معلم برای یادگیری بهتر یادگیرندگان استثنایی امری ضروری است.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی کنترل اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
82 - 94
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی کنترل اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان بود.روش پژوهش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. رویکردهای آموزشی و درمانی 14 مشاور خبره در زمینه اعتیاد به بازی های آنلاین شهر اهواز در سال 1402 طبق اصل اشباع نظری گردآوری شد. ابزار پژوهش مصاحبه با خبرگان بود؛ به طوری که پس از طراحی سازه اعتیاد به بازی های آنلاین، اهداف، تکنیک ها و تکالیف بسته آموزشی طراحی و برای ارزیابی روایی محتوایی نظر 12 هیات علمی و درمانگر دارای تحصیلات تکمیلی در زمینه اعتیاد به بازی های آنلاین بررسی شد. داده ها با روش های کدگذاری باز و محوری و ضرایب نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که محتوای هر جلسه شامل سه بخش اهداف، تکنیک ها و تکالیف خانگی بود که شامل 10 جلسه 45 دقیقه ای است که 8 جلسه به صورت فردی و گروهی بر روی نوجوانان و 2 جلسه به صورت گروهی بر روی والدین اجرا می شود. علاوه بر آن، نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی برای سه گام ایجاد آمادگی برای تغییر رفتار، رفع زمینه ها از طریق خانواده و محتوای آموزشی برنامه عملی به ترتیب با 83 و 75 درصد حاکی از روایی محتوایی مناسب بودند.نتیجه گیری: بسته آموزشی کنترل اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان می تواند در کنار سایر بسته های آموزشی به عنوان روشی موثر مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی الگوی ساختاری خردمندی براساس سازگاری هیجانی و انسجام خود با تأکید بر نقش میانجی تجربه شیفتگی در دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه طلوع مهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه ی الگوی ساختاری ساختاری خردمندی براساس سازگاری هیجانی و انسجام خود با تأکید بر نقش میانجی تجربه شیفتگی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) بود. از میان دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه طلوع مهر قم 200 نفر، با توجه به ملاک های ورود و خروج به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس خردمندی آردلت (2003)، مقیاس سازگاری هیجانی رابیو و همکاران (2007)، مقیاس حس انسجام آنتونووسکی (1987) و مقیاس تجربه شیفتگی جکسون و اکلند (2002) بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که سازگاری هیجانی (001/0=P، 54/0 β =)، انسجام خود (017/0=P، 30/0 β =) و تجربه شیفتگی (016/0=P، 30/0 β =) دارای اثر مثبت و معنی داری بر خردمندی بودند. انسجام خود اثر مثبت و معنی داری بر تجربه شیفتگی داشت (001/0=P، 34/0 β =)؛ اما سازگاری هیجانی (698/0=P، 06/0 β =) دارای اثر معنی داری بر تجربه شیفتگی نبود. نتایج غیرمستقیم مدل پژوهش نشان داد که انسجام خود از طریق میانجی گری تجربه شیفتگی اثر غیرمستقیم بر خردمندی داشت؛ اما سازگاری هیجانی از طریق میانجی گری تجربه شیفتگی اثر غیرمستقیم بر خردمندی نداشت. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: از این رو، می توان با تدوین مداخلات روان درمانی ازطریق تأثیرگذاری بر متغیرهای سازگاری هیجانی، انسجام خود و تجربه شیفتگی، اثربخشی این متغیرها بر خردمندی را بررسی کرد.
نقش تعدیل کنندگی سن و وضعیت تاهل در رابطه بین وظیفه شناسی با اهداف پیشرفت در دانشجویان دانشگاه بابل عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
235 - 245
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعیین نقش متغیرهای مختلف برای اهداف پیشرفت در دانشجویان از موضوعات پژوهشی مهم است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه وظیفه شناسی با اهداف پیشرفت با توجه به نقش تعدیل کننده سن و وضعیت تاهل در دانشجویان شهر بابل در کشور عراق اجرا شد. روش پژوهش: روش پژوهش همبستگی در قالب تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان شهر بابل در کشور عراق بود. از جامعه آماری مورد اشاره، 258 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه وظیفه شناسی (کاستا و مک کرا، 2008)، پرسشنامه اهداف پیشرفت (میدگلی و همکاران، 1998)، سن و وضعیت تاهل جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی از طریق نرم افزار 26.SPSS استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین وظیفه شناسی و سن با اهداف پیشرفت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که سن رابطه وظیفه شناسی با اهداف پیشرفت را تعدیل نمی کند، اما وضعیت تاهل رابطه بین وظیفه شناسی با اهداف پیشرفت را تعدیل می کنند (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گرفت که وظیفه شناسی در کنار سن و وضعیت تاهل متغیرهای با اهمیتی برای افزایش سطح اهداف پیشرفت در دانشجویان عراقی هستند.