فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱۸٬۱۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه شایستگی های نو معلمان جذب شده از طریق دوره 4 ساله دانشگاه فرهنگیان و ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان از منظر مدیران مدارس استان اصفهان است. روش شناسی مبتنی بر رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) است. جامعه آماری پژوهش مدیران مدارس استان اصفهان می باشند. در بخش کیفی پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند 18 نفر از مدیران و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 286 نفر از مدیران مدارس استان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کیفی از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و در بخش کمی از آزمون t گروهی مستقل استفاده گردید. نتایج بخش های کیفی و کمی ضمن تایید یکدیگر نشان داده، از منظر مدیران مدارس صلاحیت نومعلمان جذب شده طریق دوره 4 ساله دانشگاه فرهنگیان بیشتر از نومعلمان جذب شده از ماده 28 اساسنامه دانشگاه می باشد.
تأثیر واقعیت افزوده تلفن همراه بر فرایند یاددهی – یادگیری دانش آموزان مدرسه فرزانگان در آموزش مجازی درس زیست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
367 - 386
حوزههای تخصصی:
واقعیت افزوده یکی از فناوری های کاربردی نوین در حوزه آموزش است که با شبیه سازی دنیای واقعی بصورت پویانمایی، اجسام مجازی، تصاویر سه بعدی، صدا و ... امکان تعامل کاربر را با مفاد درسی ممکن می سازد. هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده تعاملی بر آموزش زیست شناسی است. ﭘﮋوﻫﺶ به روش نیمه آزﻣﺎﯾﺸﯽ ﺑﺎ طرح ﭘﯿﺶ -ﭘﺲ آزﻣﻮن و آزمون سنجش یادداری ﺑرای ﮔﺮوه های گواه و آزمایش انجام شده است. از جامعه آماری پژوهش (دانش آموزان دختر پایه یازدهم تجربی شهرستان پاکدشت)، نمونه ای شامل 30 دانش آموز مدرسه فرزانگان انتخاب و بطور تصادفی به گروه های گواه و آزمایش تقسیم شدند. گروه گواه به صورت سنتی و گروه آزمایش با استفاده از فناوری مذکور آموزش دیدند. پرسشنامه های پژوهش شامل سبک های یادگیری کلب و محقق ساخته ارزیابی یادگیری و یادداری است. برای تعیین توفیق دانش آموزان در دستیابی به اهداف، از پیش آزمون، پس آزمون و آزمون سنجش میزان یادداری استفاده شد. در گروهای گواه و آزمایش اختلاف پیش و پس آزمون معنادار بوده و بیشتر بودن میانگین گروه آزمایش، نشان دهنده یادگیری بهتر است؛ اما معنادار نبودن اختلاف بین پس آزمون- یادداری نشان دهنده یادداری مطالب در هر دو گروه می باشد. همچنین افت کمتر نمره در گروه آزمایش، تثبیت آموخته ها را تأیید می کند. تحلیل پرسشنامه سبک های یادگیری نیز نشان دهنده اثر بخشی روش آموزشی است. نتایج پرسشنامه محقق ساخته، استقبال دانش آموزان از این روش را نشان داد. بنابراین کاربرد این فناوری به عنوان مکمل کتاب های درسی می تواند در رفع محدودیت های آموزش سنتی و تسهیل فرآیند آموزش مؤثر باشد.
تجارب زیسته معلمان ابتدایی از اجرای ارزشیابی کیفی-توصیفی در آموزش مجازی دوران همه گیری کووید-۱۹: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: این مطالعه به بررسی تجربیات زیسته معلمان مقطع ابتدایی در اجرای ارزشیابی توصیفی در دوره آموزش مجازی ناشی از شیوع ویروس کووید-19 پرداخته است.روش ها: این پژوهش با رویکرد کیفی و پدیدارشناختی انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق با 15 معلم مقطع ابتدایی شهر بیرجند در سال تحصیلی 1400-1401 جمع آوری شد. نمونه ها به روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار انتخاب شدند و اشباع داده ها حاصل گردید. برای تحلیل داده ها از روش کولیتزی (2002) و نرم افزار مکس-کیودا 11 استفاده شد. یافته ها: برای اعتبارسنجی داده ها از چهار معیار گوبا و لینکلن (1985) استفاده شد. هفت مضمون اصلی شناسایی شد: «ابزارهای سنجش یادگیری»، «نحوه رصد فرآیند آموزشی»، «والدین و ارزشیابی»، «نحوه بازخورد مجازی»، «پیامدهای تربیتی و رفتاری»، «عدالت در ارزشیابی»، «پوشه کار الکترونیکی».نتیجه گیری: معلمان از ابزارها و روش های متنوعی برای ارزیابی و حمایت از یادگیری دانش آموزان در فضای مجازی استفاده کردند که هم فرصت ها و هم چالش هایی را آشکار ساخت. ارزشیابی های مجازی موجب ترویج روش های نوآورانه و ارائه بینش های عمیق تری نسبت به پیشرفت دانش آموزان شد. با این حال، نابرابری در دسترسی به منابع، تفاوت در میزان مشارکت والدین، و درک بی عدالتی در ارزشیابی ها، موانع قابل توجهی ایجاد کرد. این یافته ها بر لزوم تدوین راهبردهای عادلانه و مؤثر برای بهبود فرآیند آموزش مجازی تأکید دارند و نقش حیاتی حمایت جامع از معلمان و دانش آموزان را در رفع این چالش ها برجسته می کنند.
تأثیر روش ارزشیابی همتاسنجی بر کارکردهای اجرایی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پنجم ابتدایی شهرستان پیرانشهر در درس املا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر روش ارزشیابی همتاسنجی بر کارکردهای اجرایی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پنجم ابتدایی شهرستان پیرانشهر در درس املا بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل ب ود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم شهرستان پیرانشهر در سال تحصیلی 1402-1403 بودند که از بین آن ها 30 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل ( هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های اشتیاق تحصیلی دانش آموزان ویگا (2016) و کارکردهای اجرایی -BRIEF فرم معلم استفاده شد که ضریب پایایی آن ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 78/ 0 و 84/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) به کمک نرم افزار Spss نسخه 27 استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از استفاده از روش ارزشیابی همتاسنجی، تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل در میزان اشتیاق تحصیلی ( 52/815 F = ، 05/0≥ p ) و کارکرد اجرایی (9/159 F = ، 05/0≥ p ) وجود دارد. اندازه اثر برای اشتیاق تحصیلی 968/0 و برای کارکردهای اجرایی 856/0 به دست آمد که نشان دهنده تأثیر روش ارزشیابی همتا سنجی است. بر اساس نتایج پژوهش می توان بیان نمود که همتاسنجی باید به عنوان استراتژی مؤثر و مکمل در تدریس دروس و مهارت های مختلف، از جمله درس املا، گنجانده شود. این رویکرد با فراهم کردن فرصت های یادگیری متقابل، می تواند به شکل گیری جامعه ای یادگیرنده در کلاس های درس کمک کرده و بستری را برای یادگیری همیشگی ایجاد نماید.
واکاوی مشکلات آموزشی و تربیتی فراگیران مدرسه نوید زندگی (کودکان مبتلا به سرطان شهر بندر عباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
111 - 137
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی مشکلات آموزشی و تربیتی در مدرسه نوید زندگی کودکان انجام شد. پژوهش با روش کیفی و پارادایم پدیدارشناسی نظام کدگذاری استقرایی به انجام رسید از مصاحبه ی عمیق و روش تجزیه و تحلیل داده ها روش تحلیل استقرایی بوده است. جامعه شامل معلمان واولیای مدرسه نوید زندگی شهربندرعباس بود که نمونه گیری هدفمند از معلمان و والدین انجام که 25 نفر را شامل شد. برای افزایش اعتبار پژوهش، نتایج تحلیل تعدادی از مصاحبه ها در اختیار چندی از مشارکت گنندگان در پژوهش قرار گرفت و نظرات آنها در جهت اصلاح برخی موارد اعمال شد. همچنین نتایج تحلیل و بررسی پس از اعمال نظر سه نفر از صاحب نظران و خبرگان عرصه آموزش کودکان استثنایی استان، جمع بندی و اصلاحات لازم صورت گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد، کودکان مدرسه نوید زندگی در بخش دانشی با دو مقوله مرکزی ضعف در فرایندها و مهارتهای ذهنی یادگیری و ضعف در خواندن مواجه هستند که مقوله ضعف در فرایندها و مهارتهای ذهنی یادگیری بسامد بالاتری دارد. در بخش نگرشها، مشکلات کودکان چهار مولفه کلیدی ضعف انگیزشی، عدم خودباوری، مشکلات روانشناختی و عدم پذیرش اجتماعی را در بر می گیرد که مقوله ضعف انگیزشی بیشترین بسامد را دارد و در بخش مهارتها چهار مقوله اصلی شامل ناتوانی های فیزیولوژیکی، ضعف مهارت خوانداری و نوشتاری، ضعف در روابط اجتماعی و ناتوانی در برنامه ریزی صحیح در حوزه مهارتی به عنوان مشکلات بخش مهارتی کودکان سرطانی شناسایی شدند.
واکاوی ابعاد، عوامل، پیامدها و روش های مقابله با پدیده انزوای معلمی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
1 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد، عوامل، پیامدها و راهکارهای مقابله با انزوای معلمی در مطالعات جهانی بوده است. رویکرد تحقیق، کیفی و راهبرد آن فراترکیب است. برای جمع آوری داده ها از روش هفت مرحله ای سندلوفسکی و باروسو استفاده شد. پس از جستجوی واژه های کلیدی در پایگاه های علمی معتبر، اسناد مرتبط با پرسش ها و اهداف پژوهش که در بازه زمانی 1980 تا 2024 میلادی منتشر شده بودند، شناسایی و برای واکاوی گزینش شد. یافته ها نشان داد انزوای معلمی شامل شش بُعد روان شناختی، اجتماعی، آموزشی، فیزیکی، حرفه ای و جغرافیایی است. همچنین عواملی مثل نگرش های حرفه ای ناکارآمد، دانش و مهارت تخصصی محدود، ضعف در مدیریت منابع انسانی، برنامه درسی، بروکراسی سازمانی غیرکارآمد، فضای فیزیکی مدرسه، فاصله اجتماعی، مشکلات اقتصادی، عناصر روان شناختی و مؤلفه های فرهنگی-اجتماعی موجب بروز انزوای معلمی می شود. نتایج نشان داد که انزوای معلمی پیامدهای روانشناختی ، پیامدهای اجتماعی، پیامدهای آموزشی ، پیامدهای سازمانی را به همراه دارد.
وضعیت جاری آموزش وپرورش در جهت پرورش شایستگی های فراگیران دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
97 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت جاری آموزش وپرورش در جهت پرورش شایستگی های فراگیران دوره ابتدایی بود. به این منظور از روش داده بنیاد و رویکرد اشتراوس و کوربین (2006) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران، معلمان و سایر اطلاع رسان های کلیدی مرتبط با حیطه موضوعی بودند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های فردی نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید، نمونه آماری شامل 27 نفر از مدیران و معلمان بودند که به شیوه نظری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر این است که کاریکاتوری شدن شایستگی فراگیران نظام آموزشی، به مثابه پدیده محوری عمل می کند و زمینه های فردی، آموزشی و اجتماعی در این بخش تأثیرگذارند. همچنین عوامل مؤثر بر وضعیت جاری، تمرکزگرایی نظام آموزشی، ضعف در اجرای ارزشیابی کیفی، خودآگاهی فراگیران عنوان شد. راهبردهای مدنظر مشارکت کنندگان در پژوهش نیز در سه محور شبکه سازی درزمینهٔ پرورش شایستگی ها، ارتقا مهارت ها و شایستگی های عوامل دخیل در نهادینه سازی شایستگی، توجه تفاوت های فردی و بومی درزمینهٔ شایستگی عنوان گردید.
طراحی و تبیین مدل معلم رهبری در مدارس دوره ابتدایی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
81 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و تبیین مدل معلم رهبری در مدارس دوره ابتدایی است و به روش کیفی از نوع فراترکیب با استفاده از رویکرد هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مطالعات فارسی و انگلیسی چاپ شده در حوزه معلم رهبری طی سال های 2012 تا 2023 تشکیل می دهد. در این راستا، کلیدواژه های مرتبط با هدف پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و مطالعات و مقالات بدست آمده با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیارهای پذیرش مورد برر سی قرار گرفت که در نهایت 48 مقاله به عنوان نمونه انتخاب شدند که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند. مقالات منتخب با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری، انتخابی از طریق نرم افزار مکس کیودی اِی (maxqda) تجزیه و تحلیل شدند. پایایی کدگذاری ها با استفاده از ضریب توافق کاپا (kappa) در نرم افزار اِس پی اِس اِس (spss) با مقدار 763/0 تایید شد و جهت بررسی روایی پژوهش، از نظرات پنج نفر از متخصصین و مفسران تحقیق کیفی استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها، 186 کد باز برای معلم رهبری نشان داد که براساس ارتباطات مفهومی و یافته های پژوهشی در قالب 15 مولفه فرعی و 5 مولفه اصلی قرار گرفتند که در نهایت منجر به ترسیم مدل معلم رهبری برای مدارس دوره ابتدایی شد. ابعاد اصلی این مدل عبارتند از: رشد و بهبود مستمر، فرهنگ مشارکتی، ظرفیت سازی، رفتار رهبری و شایستگی ها. ساسیت گذاران و دست اندرکاران تعلیم و تربیت می توانند از این مدل به عنوان کاتالیزوی برای ایجاد تحول و بهبود وضعیت مدراس دوره ابتدایی استفاده نماید.
اثربخشی آموزش علوم با رویکرد STSE بر درگیری تحصیلی و هیجان های تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
159 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش علوم با رویکرد STSE بر درگیری تحصیلی و هیجان های تحصیلی دانش آموزان بود. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری مشتمل بر دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی مدارس ناحیه دو شهر سنندج در سال تحصیلی 02- 1401 بود که از میان آن با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، یک کلاس با 32 دانش آموز به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگری با 34 دانش آموز به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند و به مقیاس درگیری تحصیلی و مقیاس هیجان های تحصیلی (AEQ-ES) به عنوان پیش آزمون پاسخ دادند. سپس با آموزش و تمرین طراحی واحد یادگیری و تدریس با رویکرد STSE در 12 جلسه به معلم گروه آزمایش، تدریس بر محور این رویکرد در کلاس آزمایشی اجرا شد و در این مدت گروه کنترل آموزش مرتبطی را دریافت نکردند. در پایان پس آزمون برای دو گروه به اجرا در آمده و داده ها با روش کوواریانس چند متغیره و با کمک نرم افزار SPSS22 مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش با رویکرد STSE به صورت معنی داری بر افزایش درگیری تحصیلی در سه بعد درگیری عاملیت، رفتاری و شناختی مؤثر بوده است. همچنین نتایج حاکی از تأثیر آموزش با این رویکرد بر افزایش هیجان مثبت لذت و کاهش هیجان های منفی اضطراب و خستگی گروه آزمایش بود(05/0> p). با عنایت به یافته ها پیشنهاد می شود که زمینه آگاهی بخشی به جامعه معلمان در حوزه هیجان های تحصیلی دانش آموزان در کلاس و اهمیت این هیجان ها در وضعیت تحصیلی فراگیران، ازجمله درگیری در فعالیت های تحصیلی، با شیوه های مؤثر فراهم شود.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر سرمایه روان شناختی بر مؤلفه های سرمایه روان شناختی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان نوجوان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
21 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی سرمایه روان شناختی به شیوه مشاوره گروهی بر سرمایه روان شناختی و اشتیاق تحصیلی و مؤلفه های این دو متغیر در دانش آموزان دختر نوجوان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر نوجوان در رنج سنّی 13 تا 18 سال شهر سمنان در سال تحصیلی 1399-1398 بود. از میان آنها 24 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. هر دو گروه در شرایط یکسان و با استفاده از پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) و اشتیاق تحصیلی پینتریچ و همکاران (1991) ارزیابی شدند و گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش سرمایه روان شناختی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده گردید. یافته ها نشان داد که آموزش سرمایه روان شناختی باعث افزایش نمره کل سرمایه روان شناختی (58/0 η2= , 77/29 F=) و اشتیاق تحصیلی (44/0η2= , 64/16F=) با سطح معناداری 01/0 می شود. نتایج نشان داد آموزش سرمایه روان شناختی نه تنها مؤلفه های این متغیر، بلکه اشتیاق تحصیلی را افزایش می دهد.
جایگاه سواد رسانه ای در کتاب های درسی دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
117 - 131
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه سواد رسانه ای در کتاب های درسی دوره متوسطه اول انجام شد. رویکرد پژوهش، کمّی و روش پژوهش، تحلیل محتوا بود. جامعه پژوهش، همه کتاب های درسی دوره متوسطه اول در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آنها 15 کتاب شامل کتاب های تفکر و سبک زندگی، مطالعات اجتماعی، آمادگی دفاعی، پیام های آسمان، فارسی و کار و فناوری پایه های هفتم، هشتم و نهم به دلیل تناسب با موضوع به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات چک لیست محقق ساخته شامل 5 مؤلفه و29 زیرمؤلفه سواد رسانه ای بود. برای بررسی روایی، چک لیست تهیه شده به تأیید پنج نفر از صاحب نظران رسید و برای تعیین پایایی از روش توافق ارزیابان استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آنتروپی شانون و آمار توصیفی انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد در کتب درسی پایه هشتم بیش از دیگر پایه ها به مؤلفه های سواد رسانه ای توجه شده است. همچنین از میان ابعاد سواد رسانه ای، بعد نظری سواد رسانه ای دارای بیشترین فراوانی (41 درصد) و رژیم مصرف رسانه ای دارای کمترین فراوانی (5/1 درصد) بود و بر اساس نتایج حاصل از آنتروپی شانون، زیرمؤلفه آسیب های رسانه، بیشترین ضریب اهمیت را در کتاب های دوره اول متوسطه داشت. نتایج پژوهش حاکی از توجه نامتوازن به ابعاد سواد رسانه ای در کتب دوره متوسطه اول است؛ از این رو چگونگی توزیع مؤلفه های سواد رسانه ای در این دوره نیازمند بازنگری می باشد.
تبیین مدل مفهومی توسعه دانش موضوعی-تربیتی (PCK) برای نومعلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
93 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تبیین مدل مفهومی توسعه دانش موضوعی-تربیتی در میان نومعلمان است. روش تحقیق، سنتزپژوهی موضوعی مطالعات علمی- پژوهشی مرتبط با موضوع پژوهش حاضر است که از ۶ پایگاه داده اصلی دانشگاهی در بازه زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۱ گرفته شده است. بر اساس معیارهای ورود، ۴۲ مطالعه تأیید و وارد پروسه سنتزپژوهی شدند. برای افزایش اعتبار تحقیق مواردی از جمله: ارزیابی کننده برای کدگذاری مجدد داده ها، توصیف دقیق مراحل تحقیق و شاخص هایی مشخص و قابل دفاع برای انتخاب مطالعات ورودی مورد استفاده قرار گرفت. براساس یافته ها، دو وجه از PCK آشکار شد: وجه آکادمیک که یک سازه بیرونی است و وجه PCK کلاس درس که یک سازه درونی است؛ هر دو وجه، از ضرورت های آموزش نومعلمان جهت توسعه حرفه ای شناخته شد، که مانند دو روی یک سکه باید به آنها اهمیت داده شود؛ در نهایت مدل مفهومی توسعه PCK نومعلمان ارائه و مؤلفه ها و وجوه آن تبیین شد.
ضرورت دانش برنامه درسی اسلامی: پارادایمی بالقوه میان پارادایم های موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
245 - 270
حوزههای تخصصی:
ضرورت برنامه درسی اسلامی موضوعی بنیادی و مغفول است که در این مقاله اختصاصاً به آن پرداخته شده است. در ابن پژوهش با روش تحلیلی و نظرورزانه، نگاه شمول گرایانه و جامعی به ضرورت برنامه درسی اسلامی مطرح شده است که ضمن تبیین اندیشه های موجود، به روی فعالان این حوزه، دریچه های جدیدی می گشاید و هم خط سیر ضرورت برنامه درسی اسلامی را از نگاهی سلبی تا نگاهی ایجابی تبیین می کند. ضرورت های چهارگانه توصیفی، پیامدی، انتقادی، و خلق و تولید مهمترین انواع ضرورت دانش برنامه درسی اسلامی هستند که از دل منابع استقراء شدند. اما در این میان ضرورت نظریه ای، آن وجهی است که مورد تکید نویسندگان می باشد. این ضرورت بیانگر این است که تا شالوده های نظری و دانشی درباره برنامه درسی اسلامی به خوبی تدوین نشود، منطقاً امیدی به ظهور آن وجود ندارد. ضرورت دانش برنامه درسی اسلامی، پرداخت تئوریک به مبانی هستی شناختی، ارزش شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی این دانش، به منظور معرفی و ارائه آن بعنوان پارادایمی در میان پارادایم های موجود دانش برنامه درسی است.
پیش بینی کیفیت یادگیری بر اساس آموزش مجازی و خودکارآمدی رایانه ای با نقش واسطه ای تسهیم دانش دبیران متوسطه دوم ناحیه 2 شهر شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
44 - 61
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی کیفیت یادگیری بر اساس آموزش مجازی و خودکارآمدی رایانه ای با نقش واسطه ای تسهیم دانش دبیران متوسطه دوم ناحیه 2 شهر شیراز انجام شد. روش پژوهش از حیث گردآوری داده ها از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دبیران متوسطه دوم ناحیه 2 شهر شیراز در سال تحصیلی 1402-1401 بود که تعداد آن ها با رجوع به آموزش و پرورش 1800 نفر برآورد شده است. 320 نفر از دبیران مورد مطالعه، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های کیفیت یادگیری جینز و همکاران (2007)، آموزش مجازی یداللهی و همکاران (1400)، خودکارآمدی رایانه ای مورفی و همکاران (1989) و تسهیم دانش کیم و لی (2013) بوده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط خبرگان و اهل فن و پایایی با روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و از آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و سلسله مراتبی) استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که آموزش مجازی و خودکارآمدی رایانه ای به طور معنی دار قادر به پیش بینی کیفیت یادگیری می باشند و نقش واسطه گری معنی دار تسهیم دانش در رابطه بین متغیرهای آموزش مجازی و خودکارآمدی رایانه ای با کیفیت یادگیری تایید شد. همچنین می توان این فرض را که آموزش مجازی، خودکارآمدی رایانه ای و تسهیم دانش قادر به پیش بینی کیفیت یادگیری می باشند را با 99 درصد اطمینان، تأیید کرد.
اعتباریابی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره دوم ابتدایی براساس آرا و اندیشه های ابن سینا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی در ساختار نظام آموزشی و پرورش، حیاتی است چرا که اخلاق و تربیت اخلاقی، اساس مبانی رشد اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر، اعتباریابی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره دوم ابتدایی براساس آرا و اندیشه های ابن سینا می باشد. تحقیق از لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش، کمی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل متخصصان برنامه درسی فعال در زمینه تربیت اخلاقی و روش نمونه گیری از نوع هدفمند و تعداد آنها 25 نفر بود. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بود و روایی آن به تایید 9 نفر متخصص حوزه علوم تربیتی رسید. از روش مدلسازی ساختاری تفسیری جهت اعتباریابی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی استفاده شد. مطابق با یافته ها، شاخص "مالکیت و تسلط بر نفس" مبنای شاخص های برنامه درسی تربیت اخلاقی است و میزان اهمیت این شاخص در مقایسه با سایر شاخص ها بیشتر می باشد. یکی از هدف های واسطه ای تربیت اعتقادی کودک رشد دیدگاه های اعتقادی ابن سینا است. از این منظر مالکیت و تسلط بر نفس، نخستین روش برای نیل به این هدف است. از نظر ابن سینا هدف کلی تربیت اعتقادی، مذهبی بار آوردن دانش آموز است و اسلام را به عنوان مکتبی سازنده بپذیرد و تعالیم آن را به صورت افکاری اصیل و هیجان انگیز در خود پذیرا شود.
تحلیل عناصر صحنه و پیرنگ در رمان "موت صغیر" اثر محمدحسن علوان
حوزههای تخصصی:
محمدحسن علوان، یکی از نویسندگان برجسته ادبیات عربی و عربستان سعودی است که تاکنون رمان های متعددی از وی به زیور طبع آراسته شده که تعدادی از آن ها برنده جوایز معتبر ادبی شده اند. در میان آثار او، رمان «موت صغیر» که سرگذشتی توأم با تخیّل از زندگی عارف مشهور، محی الدین ابن عربی است، در سال 2017 م برنده جایزه معتبر بوکر عربی شده است. جستار حاضر کوشیده است با استفاده از روش توصیفی- حلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای به بررسی و تحلیل عناصر صحنه و پیرنگ در این رمان مشهور بپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که علوان به خوبی با فضای داستان نویسی آشنا بوده و با استفاده از تکنیک خاص این فن، توانسته است مخاطب را با داستان همراه سازد. علی رغم حجم بالای رمان، نویسنده توانسته با استفاده از دو نوع پیرنگ: پیرنگ اصلی که زندگی نامه آمیخته با تخیّل ابن عربی است و پیرنگ فرعی که حوادثی پیرامون حفظ و نگهداری کتاب خطیِ "فتوحات مکیه" ابن عربی است، مخاطب را به خواندن ادامه داستان ترغیب سازد. از دیگر نقاط بارز توجه در هنر داستان نویسیِ علوان، دقت فراوان وی در توصیف فضا و صحنه و مکانی است که متن در آن جاری گشته یا حادثه ای در آن روی داده است.
آسیب شناسی و مدل سازی مشکلات تدریس معلمین زبان انگلیسی مدارس دوره ی متوسطه اول و دوم در شهرستان جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
1 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، آسیب شناسی و مدلسازی مشکلات تدریس معلمین زبان انگلیسی مدارس دوره متوسطه در شهرستان جهرم بود. به این منظور برای 35 نفر از معلمین، یک دوره تربیت معلم (TTC) برگزار شد تا ضمن ارتقای کیفیت آموزش، معلمین بتوانند تجربیات خود را به اشتراک گذاشته و در مورد معضلات و موانع موجود تبادل نظر کنند. همچنین، 10 کلاس درس زبان انگلیسی مورد مشاهده قرار گرفت و از معلمین این کلاس ها مصاحبه بعمل آمد. پس از جمع آوری و آنالیز داده ها، با استفاده از روش کیفی کدگذاری کوربین و استراوس (۲۰۰۸ )، مدلی از مشکلات تدریس زبان انگلیسی ارائه گردید. در این مدل، مشکلات آموزش و یادگیری به دو گروه اصلی مشکلات فردی و محیطی تقسیم گردید. همچنین نمودار میله ای بسامد هر یک از انواع مشکلات نشان داد که معضلات مربوط به سطح دانش زبان آموزان و سیستم آموزشی بالاترین بسامد را به خود اختصاص دادند.
ارزشیابی سطح دانش دانشجویان رشته علوم تربیتی از مبانی تعلیم و تربیت: یک زمینه یابی عرضی-مقطعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
101 - 122
حوزههای تخصصی:
گرچه علوم تربیتی یک علم مستقل است، اما این قلمرو علمی همواره از مفاهیم، روشها، یافته ها و رویکردهای دیگر قلمروهای دانش مانند فلسفه، روانشناسی، جامعه شناسی و تاریخ بهره مند شده است، دیسیپلینهایی که آنها را به عنوان مبانی تعلیم و تربیت می شناسیم. مطالعه حاضر با هدف سنجش و مقایسه سطح دانش دانشجویان رشته علوم تربیتی درباره مبانی تعلیم و تربیت با استفاده از یک طرح زمینه یابی عرضی-مقطعی و با مشارکت 281 دانشجوی شاغل به تحصیل در سالهای اول تا چهارم دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی اجرا شده است. شرکت کنندگان در پژوهش از طریق یک آزمون چهارگزینه ای 96 سؤالی (12 پرسش برای هر یک از مبانی هشتگانه تربیت) با میانگین نمره روایی محتوایی 72/06 و پایایی 0/77 مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سطح عملکرد دانشجویان هم در کل آزمون و هم در هریک از مبانی هشتگانه تربیت از حد میانگین (نمره 10) پایین تر است. بالاترین نمرات کسب شده به ترتیب به مبانی اقتصادی، روان شناختی، جامعه شناختی و تاریخی و پایین ترین آنها به ترتیب به مبانی فناورانه، فلسفی، زیست شناختی و هنری تعلق داشت. همچنین، نتایج نشان داد که به تناسب افزایش سنوات تحصیل، میانگین نمرات دانشجویان از مبانی تعلیم و تربیت به طور معناداری افزایش پیدا می کند. در مجموع، بر اساس نتایج این پژوهش توصیه می شود که گسترش درک دانشجویان رشته علوم تربیتی از مفهوم تربیت به عنوان یک رشته علمی و مبانی هشتگانه تعلیم و تربیت در کانون توجه برنامه ریزان درسی رشته علوم تربیتی قرار گیرد.
کاربست معرفت شناسی بونژور در تحلیل باورهای رایج در حوزه مطالعاتی رهبری آموزشی
حوزههای تخصصی:
متن حاضر بازخوانی یکی از مقاله های مهم لیندا ایوانز، در خصوص وضعیت فعلی حوزه مطالعاتی رهبری آموزشی است. ایوانز در این مقاله با رویکرد اکتشافی-تجربی به طور تخصصی و انتقادی به تحلیل دانش پژوهی مدیریت و رهبری آموزشی می پردازد. بنیاد اندیشه ایورز بر این پیش فرض استوار است که حوزه مطالعاتی رهبری آموزشی، به ویژه در تبیین رهبری، محل اختلاف نظر است. وی براین باور است که دعاوی جریان اصلی تحقیقات رهبری آموزشی، توسط طیف گسترده ای از منتقدان، به چالش کشیده شده است. برخی از این انتقادات بر وضوح مفهومی رهبری آموزشی تمرکز می کنند و مواردی از جمله این که چه کسی و بر چه مبنایی در طبقه بندی به عنوان رهبر قرار می گیرد؛ و نیز اینکه آیا اشاره روابط به «رهبران» و «پیروان» ، برای تبیین این مفهوم مفید است یا خیر؟؛ را مورد توجه قرار می دهند. ایوانز تاکید می کند که «موج جدید» مطالعات انتقادی رهبری آموزشی پرسش های بحث برانگیزی را برانگیخته است؛ مبنی بر اینکه آیا اساسا چیزی به عنوان رهبری وجود دارد یا در واقع افسانه ای برساختی است؟. عمده انتقادات معطوف به رهبری آموزشی سه ادعای دانش نظری جریان اصلی را به چالش می کشد - که زیربنای آن چیزی است که ایوانز در مقاله خود آن را باور علیّت، باور وابستگی به رهبری، و باور ادراکی نامیده است - که کانون تحلیل در این مقاله هستند. در حالی که انتقاد از این باورها در این حوزه مطالعاتی به کرات تکرار شده است، این مقاله، آنها را از منظر معرفت شناختی لورنس بونژور برای پرداختن به این پرسش که آیا رهبری آموزشی هنوز و همچنان ارزش مطالعه دارد؟ مورد تحلیل قرار می دهد. ایوانز در این مقاله تلاش دارد تا با ارائه این سه مؤلفه از باورها، سیستم اعتقادی جریان اصلی دانش رهبری آموزشی در چارچوبی برگرفته از فلسفه علم تحلیل کند و به همین دلیل از "نظریه انسجا م گرای توجیه معرفت شناختی" بونژوراستفاده می کند تا ارزیابی ساختاریافته تری از آنچه تاکنون توسط پژوهش انتقادی به دست آمده است را توسعه دهد.
مدل رهبری اثربخش معلمان فاقد صلاحیت در مدارس ابتدایی: کاربردی از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
6 - 48
حوزههای تخصصی:
کشف تجارب اعضای آموزشی جامعه مدرسه از به کارگیری معلمان فاقد صلاحیت و تعامل با آنان در مدارس و تبیین نحوه برخورد این معلمان با اعضای آموزشی مدرسه، دانش آموزان و والدین آنان از اهداف پژوهش کیفی حاضر هستند. روش پژوهش، داده بنیاد با رویکردی سیستماتیک است که با نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه با 46 نفر از شرکت کنندگان که اعضای جامعه مدرسه شهر سنندج بودند، در سه مرحله کدگذاری نظری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت، تعداد 211 کدباز، 60 کد محوری و 17 کد گزینشی از داده ها احصا و با نرم افزار 2020 MAXQDA مدلی نهایی از آن ها استخراج گردید. مشارکت کنندگان، به مسائل معیشتی وفرهنگی معلمان و سیاست زدگی آموزش وپرورش بعنوان زمینه های موجودجذب معلمان فاقدصلاحیت؛ نقص در شیوه های استخدامی و دیوان سالاری معیوب در نظام آموزشی جهت دلایل استخدام این معلمان؛ پشتیبانی از توسعه حرفه ای، کمک به ارتقای رضایت شغلی و اجرای اقدامات تنبیهی بعنوان راهکارهایی جهت تعامل با این معلمان و مهارت های سه گانه مدیران(فنی، انسانی و ادراکی)جهت عوامل مؤثر و دخیل در رهبری آنان اشاره کرده اند. ارائه نتایج در دو بعد و دخالت دادن دانش آموزان و والدین آن ها در فرایند مصاحبه از نوآوری های این پژوهش است. براساس نتایج، تعداد بسیار کمی از این معلمان تغییر کردند و عملکرد تحصیلی مطلوب عاید شده است؛ اما بسیاری از این معلمان متحول نشده و بی توجهی به ابعاد روانی– اجتماعی دانش آموزان، ضعف در برقراری روابط انسانی، غیرحرفه ای گرایی و بازدهی نامطلوب آموزشی را در پرونده کاری خود بر جای گذاشته اند.