فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱۸٬۰۲۶ مورد.
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
91 - 108
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انگیزه پیشرفت تحصیلی و جهت گیری هدف در رابطه تمایزیافتگی خود با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان استثنایی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان استثنایی شهر سبزوار در مقطع ابتدایی بودند که 205 نفر به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مورگان وجینکز (1999)، جهت گیری هدف میدگلی و همکاران (1998)، تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (۱۹۹۸) و انگیزه پیشرفت تحصیلی هرمنس (۱۹۷0) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که تمایزیافتگی خود اثر مستقیم برخودکارآمدی تحصیلی ندارد (05/0p>). ولی تمایزیافتگی خود به صورت غیر مستقیم یعنی از طریق انگیزه پیشرفت و جهت گیری هدف عملکرد گرایش و اجتنابی با خودکارآمدی تحصیلی رابطه داشت (05/0›p). بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که رابطه تمایزیافتگی خود با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان استثنایی یک رابطه خطی ساده نیست و انگیزه پیشرفت و جهت گیری هدف عملکرد گرایش و اجتنابی می تواند این رابطه را میانجی گری نماید.
بازنمایی شاخص های تفکر مستقل در برنامه درسی دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
119 - 131
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مفهوم پردازی تفکر مستقل در برنامه درسی دانش آموزان دوره متوسطه (اول و دوم) و بازنمایی شاخص های آن انجام شده است. به این منظور ابتدا با استفاده از روش اسنادی، به مرور نظام مند پیشینه پژوهش در پایگاه های ایرانداک، Science Direct، Google Scholar، Springer، IEEE و ACM در 20 سال اخیر پرداخته شد. بررسی ها به شناسایی 30 سند (کتاب، مقاله، پایان نامه، سایت علمی) منتج گردید. تحلیل داده ها مبتنی بر راهبرد تحلیل مضمون به شناسایی 175 کُد باز منجر گردید که با تقلیل احیاگرایانه به 146 کُد معنادار کاهش یافت و در 8 عامل اصلی و 30 ملاک دسته بندی شد. در ادامه با استفاده از روش پیمایشی، میزان تناسب مقوله ها و کدهای شناسایی شده مورد بررسی قرار گرفت و چهارچوب تشکیل شده برای سازه تفکر مستقل، روایی یابی گردید. مقوله های شناسایی شده شامل احساس آزادی و حق انتخاب، یادگیری متقابل و مشارکتی، تسلط به مهارت های شناختی، تسلط به مهارت های فراشناختی، آشنایی با مهارت حل مسئله، تربیت خانوادگی، فعالیت مستقل و پیروی آگاهانه، است. بر پایه نتایج بدست آمده، می توان بیان کرد، اگر در فرایندهای تربیتی دانش آموزان از شاخص های شناسایی شده، استفاده شود، محتمل است در بزرگ سالی به افرادی مستقل با قابلیت های فردی و مقاوم در برابر ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی تبدیل شوند.
مرور نظام مند برنامه ی آموزش والدین هانن بر مهارت های ارتباطی، تعاملی و زبانی کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
1 - 41
حوزههای تخصصی:
اختلال طیف اتیسم اختلالی تحولی است که تأثیر قابل توجهی بر مهارت های ارتباطی می گذارد. ازآنجاکه داشتن مهارت های ارتباطی برای رشد سایر مهارت ها ضروری است، به کارگیری مداخلات زودهنگام در جهت بهبود مهارت های ارتباطی در کودکان با اختلال طیف اتیسم ضروری به نظر می رسد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر برنامه ی آموزش والدگری هانن بر مهارت های ارتباطی، تعاملی و زبانی کودکان با اختلال طیف اتیسم بود که به روش مروری نظام مند انجام شد. بر این اساس، با جستجوی کلیدواژه های اختلال طیف اتیسم، مهارت های ارتباطی، مداخلات زودهنگام، برنامه والدین هانن، در پایگاه های اطلاعاتی فارسی و خارجی شامل ساینس دایرکت، سیج پاب، پایگاه اطلاع رسانی اریک، کتابخانه آنلاین ویلی، اسپرینگر، مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی (پابمد)، مرکز اطلاعات جهانی پروکوست، پایگاه مجلات تخصصی نور، پایگاه مرکز اطلاعات علمی، مگ ایران و ایران داک، کلیه مقالات و پایان نامه های در بازه ی زمانی 1990 تا 2022 بررسی شد. ازاین رو، با توجه به ملاک های ورود و خروج به پژوهش، نتایج 13 مقاله و پایان نامه استخراج و موردبررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش ها نشان داد که برنامه والدین هانن می تواند با تکیه بر استراتژی های آموزشی در محیط طبیعی و تعامل مؤثر والد با کودک، موجب اکتساب طبیعی مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اتیسم شود؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این برنامه به عنوان مداخله ای زودهنگام آموزش والدین جهت کار با کودک با اختلال طیف اتیسم مورداستفاده قرار گیرد. بااین وجود، به علت محدودیت های پژوهشی که تعمیم پذیری نتایج را به خطر می اندازد، اثربخشی آن نیازمند بررسی های دقیق تری است.
مقایسه روحیه پژوهش گری در معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان با سایر دانشگاه ها و تبیین دلایل تفاوت احتمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
43 - 71
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف هدف از این پژوهش مقایسه روحیه پژوهش گری معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان و سایر معلمان و در صورت وجود تفاوت، بررسی نقش عناصر برنامه درسی در وجود این تفاوت احتمالی بود. روش ها : این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و با رویکرد آمیخته کمّی-کیفی طرح متوالی توضیحی انجام گرفت. در بخش کمّی از روش علّی مقایسه ای با ابزار پرسش نامه محقق ساخته سنجش روحیه پژوهش گری و در بخش کیفی، از روش تحلیل محتوای داده های برخاسته از بحث متمرکز و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جامعه پژوهش را کلیه معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان و سایر دانشگاه های کشور در مقطع ابتدایی که از سال 1395 در مدارس ابتدایی شهرستان گلبهار استان خراسان رضوی مشغول به تدریس می باشند، تشکیل داد. در انتخاب نمونه در هر دو مرحله از نمونه گیری غیرتصادفی استفاده شد. در مرحله اول، نمونه گیری، از طریق همتاسازی بر اساس مؤلفه های جنسیت، رشته تحصیلی و سابقه تدریس بود و در مرحله دوم نیز افراد به صورت هدفمند از گروه معلمان ابتدایی، اعضای هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه فرهنگیان انتخاب شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین روحیه پژوهش گری دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان از سایر دانشگاه ها به طور معنادار پایین تر است و این تفاوت به عواملی همچون محتوای برنامه درسی، فضا، امکانات، روحیه و توانایی پژوهش در اعضای هیأت علمی و مدرسان و شیوه ارزشیابی از آموخته های دانشجویان در دانشگاه فرهنگیان مربوط است. نتیجه گیری: اگر چه برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با رویکردی پژوهش محور و با هدف تربیت معلم پژوهنده، طراحی و تدوین شده است اما سایر عناصر برنامه، در برنامه درسی اجراشده مانع دست یابی به این هدف است که لازم است مورد توجه دست اندرکاران باشد.
تحلیل کارورزی در شرایط کرونا: استنباط سیاست های پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: کارروزی مهم ترین بخش برنامه درسی تربیت معلم است که در آن شایستگی های دانشجومعلمان بروز پیدا می کند. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل کارورزی تربیت معلم در شرایط کرونایی و تدوین سیاست هایی برای دوران پساکرونایی بود. روش ها : در این پژوهش از روش آمیخته متوالی استفاده شد که در بخش کیفی، روش تحلیل محتوا و در بخش کمی روش توصیفی - پیمایشی تحلیل SWOT بهره گرفته شد. جامعه مورد بررسی را چهار گروه دانشجومعلمان سال سوم و چهارم، استادان راهنمای کارورزی، معلمان راهنمای کارورزی و مجریان و کارشناسان کارورزی تشکیل می دادند. پس از احصای نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها از بخش مصاحبه نیمه ساختاریافته با گروه هدف، پرسش نامه ای تدوین و مشتمل بر 40 گویه در بین 385 نفر از افراد دست اندرکار کارورزی توزیع شد. برای تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و ماتریس ارزیابی عوامل داخلی، ماتریس ارزیابی عوامل خارجی، ماتریس سوآت استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد کارورزی در شرایط کرونا، راهبرد محافظه کارانه را در پیش گرفته است. شرایط خاص شیوع کرونا، فرصت هایی برای دانشگاه فرهنگیان فراهم کرده است، اما نقاط ضعف بیش از نقاط قوت بوده است. در پایان سیاست هایی برای دوره پساکرونا ارائه شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق در سیاستگذاری، برنامه ریزی و اجرای کارورزی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. با عنایت به شرایط متغیر جهانی ارائه سناریوهای راهبردی حاصل از این پژوهش می تواند مورد استفاده در شرایط خاص قرار گیرد.
سیر تحول دانش آموزش محتوا از آغاز تاکنون: تاریخ یک ایده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یشینه و اهداف: شناسایی ابعاد قلمرو ناشناخته دانش آموزش محتوا و سیر تحول مفهوم پردازی های مختلف آن از آغاز تاکنون است. در ابتدای دهه 1358 تصور می شد آموزشگران با یادگیری برخی قواعد، قدرت تدریس مؤثر را کسب می کنند؛ اما این باور را لی شولمن با تأسی از دیویی و به استناد اختلاف بین فهم منطقی دانشمندان و فهم روان شناسانه معلمان، موردتردید قرارداد. ایده دانش آموزش محتوا توسط شولمن در دهه هشتاد قرن بیستم میلادی دریچه ای به قلمرو ناشناخته دانش حرفه ای آموزشگران گشود. روش ها : در این نوشتار ما رویکرد تاریخی را برای فهم تحولات دانش آموزش محتوا و تحولات و دگرگونی های آن از آغاز طرح این ایده تاکنون بکار گرفته ایم. گال، بورگ و گال (1398) پژوهش تاریخی را فرایند جستجوی نظام دار داده ها برای پاسخ به سؤالات مربوط به وقایع گذشته باهدف درک بهتر مسئله موردپژوهی می دانند. یافته ها: با گذر زمان و درنتیجه تحقیقات انجام شده، این دانش در سطوح «دانش جمعی آموزش محتوا»، «دانش شخصی آموزش محتوا» و «دانش درعمل آموزش محتوا» شناخته و مورد بررسی قرار گرفته است. به اعتقاد صاحب نظران معاصر، این دانش دارای دو ماهیت عام و منحصربه فرد است. قلمرو دانش آموزش محتوا به معلم کمک می کند تا محتوای دانش موضوعی را به چیزی تبدیل کند که برای شاگردان، قابل فهم است. نتیجه گیری: فرایند توسعه دانش آموزش محتوا فراتر از قلمرو دانش محتوایی و مستلزم تفکر و تأمّل بر نحوه شکل گیری چرخه های ماکرو و میکرو در دو سطح دانش شخصی آموزش محتوا و دانش در عمل آموزش محتوا است.
کیفیت بخشی به دانشگاه فرهنگیان: شناسایی موانع و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
245 - 264
حوزههای تخصصی:
دانشگاه فرهنگیان به عنوان دانشگاه ملی و مأموریت گرا یکی از اصلی ترین زیرنظام های سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است، که هدف تأمین، تربیت و توانمندسازی معلمان و نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش در کشور را دنبال می کند. اما در طی مدت تأسیس، به دلیل موانع و چالش هایی که شناسایی آن هدف اصلی این نوشتار است، ازکیفیت مطلوب و مورد انتظار فاصله داشته است. بر این اساس شناسایی موانع و چالش های پیشروی دانشگاه فرهنگیان به سوی کیفیت به عنوان یک ضرورت رخ می نماید. به منظور دستیابی به این هدف از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل صاحبنظرانی بوده است که در ارتباط با دانشگاه فرهنگیان دارای سابقه علمی و کار پژوهشی و یا سابقه مدیریتی و اجرایی داشته اند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. داده ها بر اساس مصاحبه نیمه-ساختاریافته با سیزده نفر از خبرگان، متخصصان و مدیران دانشگاه فرهنگیان حاصل شده است. داده های مصاحبه نشان می دهد که این مسائل و چالش ها را می توان ذیل هشت مقوله کلی دسته بندی کرد که عبارت اند از: عدم کیفیت و کفایت فضای آموزشی، چالش هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان، چالش فرایند جذب معلمان، چالش ساختار و سازمان دانشگاه فرهنگیان، چالش برنامه آموزشی و درسی، چالش سیاست گذاری کلان نظام تربیت معلم، چالش تربیت و گزینش مدیران و چالش تضمین کیفیت معلمان. در مقام نتیجه گیری می توان اذعان کرد که کیفیت بخشی به دانشگاه فرهنگیان به عنوان مرکز ثقل تربیت معلم در کشور، نیازمند اقدامات سیاست گذارانه و تقنینی جهت رفع موانع و چالش های ذکرشده است.
ثربخشی داستان و خودتوضیحی بازی دیجیتال بر یادگیری، درگیری تحصیلی در درس ریاضی دانش آموزان پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
66 - 87
حوزههای تخصصی:
بازی های آموزشی دیجیتال اخیرا تحقیقات زیادی را به خود اختصاص داده اند و پژوهشگران این زمینه از اثربخشی آنها استقبال کرده اند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی داستان و خودتوضیحی بازی دیجیتال بر یادگیری، درگیری تحصیلی و انتقال یادگیری در درس ریاضی دانش آموزان پایه اول ابتدایی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان کلاس اول شهر تبریز می باشد که انتخاب مدرسه بصورت مدرسه دردسترس انجام شد و نمونه گیری دانش آموزان بصورت تصادفی بود که در سه گروه آزمایش یک (16 دانش آموز) و آزمایش دو (16 دانش آموز) و گروه کنترل (19 دانش آموز) قرار گرفتند. برای گردآوری داده های مربوط به متغیر های یادگیری و انتقال یادگیری از آزمون محقق ساخته و برای متغیر درگیری تحصیلی از پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تی سینگ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. تحلیل یافته های پژوهش نشان داد داستان بازی دیجیتال بر یادگیری، درگیری تحصیلی و انتقال یادگیری تأثیر دارد همچنین خودتوضیحی بازی دیجیتال بر یادگیری و انتقال یادگیری تأثیر دارد اما بین خودتوضیحی بازی دیجیتال با درگیری تحصیلی تأثیری یافت نشد. بنابراین در طراحی بازی های آموزشی برای افزایش اثربخشی آنها می توان قابلیت های آموزشی داستان و خودتوضیحی را مورد استفاده قرار داد.
کارراهه های آموزشی معلمان آینده بر مدار هوش مصنوعی و ارائه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
184 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر دیجیتال، دانش آموزان نیازمند رویکردهای نوین آموزشی هستند. معلمان آینده کارراهه های متفاوتی از معلمان سنتی درمسیر پیشرفت شغلی پیش رو دارند چنانکه باید کلیه فعالیت های آموزشی و یادگیری را با استفاده از فناوری هوش مصنوعی به پیش ببرند. ا ز این منظر هدف این پژوهش شناسایی کارراهه های معلمان آینده بر مدار هوش مصنوعی و ارائه الگو بوده است.روش: این پژوهش یک مطالعه کیفی با رویکرد فراترکیب بود. میدان پژوهش مشتمل بر کلیه مقالات منتشر شده سال های 2014-2024، و گزینش نمونه ها بطور هدفمند تا حد اشباع داده ها به تعداد 30 مقاله صورت پذیرفت. ابزار پژوهش متن کاوی و برای جمع آوری اطلاعات از پایگاه های معتبر علمی داخلی(اس آی دی، ایرانداک، مگ ایران ) و پایگاههای معتبر خارجی(امرآلد، اشپرینگر، الزویر، گوگل اسکالر و ..) استفاده شد. برای تأمین روایی و اعتباربخشی داده ها از روش اطمینان پذیری،تأیید پذیری و انتقال پذیری استفاده شد. نتایج: الگوی شناسایی کارراهه های آموزشی معلمان آینده بر مدار هوش مصنوعی بر اساس ابعاد نُه گانه(داشتن ارتباطات فناورانه، جذب فناورانه دانش آموزان ، بکارگیری ابزارهای هوش مصنوعی، استفاده فناورانه منابع آموزش، فعالیت در محیط فناورانه آموزشی، داشتن خلاقیت های فناورانه، تحلیل محیط فناورانه آموزش، برنامه سازی فناورانه آموزش، ارزشیابی فناورانه آموزش) تدوین شد. هوش مصنوعی به معلمان کمک می کند تا نیازهای فردی دانش آموزان را بهتر شناسایی کرده و تجربه یادگیری شخصی سازی شده ای را برای آن ها فراهم کنند.
تأثیر دانش آموزش محتوا (فورهند تنیس روی میز) بر عملکرد و توجه انتخابی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی: راهکاری برای توسعه حرفه ای معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: ارتقای دانش آموزش محتوا در سالیان اخیر مورد توجه اکثر محققین بوده است. بااین حال در تربیت بدنی به این موضوع کمتر توجه شده است. هدف این مطالعه، تأثیر دانش آموزش محتوا بر عملکرد دانش آموزان چهارم ابتدایی منطقه شش تهران در فورهند تنیس روی میز و توجه انتخابی بود. روش شناسی: برای انجام این مطالعه نیمه تجربی، 40 دانش آموز با میانگین سن 73/10 و انحراف استاندارد 12/1 به صورت دردسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در ابتدا یک گروه به مدت 6 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه مهارت فورهند تنیس روی میز را زیر نظر یک معلم، آموزش دیدند؛ سپس معلم در یک کارگاه شش ساعته شرکت کرد و به گروه دیگر، مانند گروه اول، آموزش داد. آزمون شامل دقت عملکرد فورهند تنیس و آزمون استروپ بود که فورهند تنیس در چهار مرحله پیش آزمون، پس آزمون، یادداری و انتقال و توجه انتخابی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون ارزیابی شد. یافته ها: نتایج تحلیل آنوای مرکب نشان داد اثر آزمون و گروه آزمون برای هر دو متغیر معنادار است. به طوری که برای پیش آزمون تفاوتی در بین گروه ها مشاهده نشد؛ اما در پس آزمون، آزمون یادداری و انتقال گروه تجربی عملکرد بهتری در مقایسه با گروه کنترل در هر دو متغیر داشتند. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد کارگاه های دانش افزایی دانش محتوا می تواند به مربی کمک کند تا عملکرد فراگیران را بهبود ببخشد؛ لذا استفاده از این کارگاه در ورزش و تربیت بدنی نیز کمک کننده است.
بررسی وضعیت تعلق خاطر به دانشگاه دانشجویان فعال فرهنگی دانشگاه شیراز در دوران بحران کرونا: مطالعه ای ترکیبی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
1 - 19
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی احساس تعلق خاطربه دانشگاه در دانشجویان فعال فرهنگی در بحران کرونا بود. در این راستا پژوهش به شیوه ترکیبی همزمان انجام شد. در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی با روش نمونه گیری در دسترس 200 نفر از دانشجویان فعال فرهنگی بعنوان نمونه بصورت دردسترس انتخاب شدند. برای گرد آوری داده های علمی از پرسشنامه احساس تعلق به دانشگاه ارسلان(2021) استفاده شد. پایایی و روایی مقیاس از روش تحلیلی عاملی و آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. نتایج تحلیل های آماری نشان بخش کمی نشان داد، احساس تعلق خاطر به دانشگاه دردانشجویان فعال فرهنگی از میانگین معیار بطور معنی داری بالاتر بود. در بخش کیفی از روش پژوهش تحلیل محتوای مصاحبه با رویکرد توصیفی تفسیری استفاده گردید، مشارکت کنندگان پژوهش با رویکرد نمونه گیری هدفمند با در نظر گرفتن معیار اشباع نظری، انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود واعتباریابی داده ها از طریق بازبینی محقق و روش های جمع آوری چندگانه اطلاعات تأیید گردید. برای تحلیل داده ها از روش شبکه تحلیل مضمون، استفاده گردید. نتایج بخش کیفی همراستا با نتایج بخش کمی نشان داد دانشجویان از احساس تعلق برخوردارند.
کارکرد بن مایه های مواجهه با «مرگ» در کتاب فارسی یازدهم متوسطه
حوزههای تخصصی:
اگزیستانسیالیسم، مکتب فکری است که به دغدغه های بودن آدمی در جهان هستی می پردازد. از مؤلفه های اساسی که این افق اندیشگی سعی در تبیین آن دارد، مرگ است. اندیشمندان این رویکرد فکری، مواجهه آگاهانه انسان با مرگ را در جهان زیسته خویش از مهم ترین کارکرد آدمی در جهان بیرون و درون او می دانند. از آن جا که اساس تفکر آدمی در اندیشیدن به جهانِ خود استعاری است، استعاره های مفهومی یکی از مهم ترین محمل هایی است که می تواند مؤلفه اگزیستانسیالیستی مرگ را در خود جای دهد. پژوهش حاضر نظر به اهمیت نقش کتاب های درسی در اندیشه دانش آموزان نسبت به مقوله مرگ، بر اساس رویکرد اندیشگی اگزیستانسیالیسم با روشی توصیفی و تحلیلی تفسیری به بررسی استعاره های متن درسی می پردازد. هدف از این بررسی، تبیین چگونگی کارکرد بن مایه اگزیستانسیالیستی مرگ در استعاره های مفهومی کتاب فارسی یازدهم دوره دوم متوسطه است. بر این اساس، در متن های گوناگون فارسی یازدهم، چهار استعاره مفهومی بنیادین «مرگ، رهایی است»، «مرگ، جاودانگی است»، «مرگ، سفر است» و «مرگ، نابودی است» خود را از میان لایه های استعاره های مفهومی دیگر آشکار می کنند. نظر به یافته های یادشده، مؤلفان کتاب فارسی و آموزشگران در یاددهی متن های درسی این کتاب باید التفات ویژه ای به انتخاب درون مایه های متن ها و راهبردهای تدریس داشته باشند که سویه مرگ آگاهی، مواجهه و فهم درست آن را کم رنگ یا بر آن تأکید می کنند. رویکردهای آموزشی چون ساختن گرایی که باورهای مختلف را به میدان گفت وگو وارزیابی سوق می دهد؛ نیز آگاهی، نقد و گفت وگوی مؤلفان، آموزشگران و دانش آموزان بر این سویه ها، راهی است برای پرورش ذهنیت خلاق و در نتیجه زیستنی آگاهانه و شکوفا.
ساخت و اعتباریابی مدل فناوری ترکیبی شاخص های برنامه درسی و تربیت زیباشناختی (با تاکید بر آموزش عالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام آموزشی و توسعه نیروی انسانی آموزش عالی مؤلفه ای کلیدی در هر کشوری محسوب می شود. عملکرد نظام آموزشی ابزاری برای پاسخگویی به مشکلات و نیازهای جامعه است. نیازهای آموزشی ویژه در رده های مختلف سنی متفاوت است، که منطق ویژه فرایند آموزشی در آموزش عالی را تعیین می کند. از آنجا که نظام آموزش عالی وظیفه مهم تربیت نیروی انسانی متخصص را بر عهده دارد، لازم است در طراحی، اجرا و ارزشیابی فعالیت های آن از شیوه های مطلوب، دقیق و نظام مند استفاده شود. این پژوهش به دنبال طراحی و اعتبار یابی الگوی تلفیقی مؤلفه های برنامه درسی و تربیت زیباشناختی در آموزش عالی می باشد. هدف دست یابی به مؤلفه هایی از زیباشناختی است که می توان در کنار سایر مؤلفه های برنامه درسی برخاسته از حوزه علوم انسانی در برنامه درسی دانشگاه بکار گرفت. بدین منظور با روش کیفی و اکتشافی این مؤلفه ها از منابع ادبیات مطالعات برنامه درسی، دیدگاه صاحب نظران این رشته و همچنین دیدگاه صاحب نظران رشته هنر و زیباشناختی استخراج گردید و پس از اجماع نظر و امکان به کارگیری آنها توسط دانشگاه های دولتی سطح استان خوزستان در سال 1402، آن مؤلفه ها در طراحی الگوی پیشنهادی به کار گرفته شدند و در ادامه الگوی پیشنهادی طراحی و اعتباریابی گردید. در این پژوهش برای تعیین میزان اتفاق نظر میان اعضا، از آزمون تی و ضریب هماهنگی کندال استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که هنر و زیباشناختی به عنوان یک چشم انداز و پارادایم در برنامه درسی، حاوی مؤلفه ها، الهامات و مؤلفه های زیادی است. این مؤلفه ها می توانند با محوریت مؤلفه های مهم برنامه درسی مانند هدف، محتوا، روش و ارزشیابی در طراحی، تدوین و اجرای برنامه های درسی به کار گرفته شوند.
طراحی و اعتباریابی الگوهای مفهومی و روندی برنامه درسی دانش فناوری رشته آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری و دانش پژوهی در تعلیم و تربیت دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳
105 - 131
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگوهای مفهومی و روندی برنامه درسی دانش فناوری رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. در راستای دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی از نوع روش تحقیق پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان و صاحب نظران، برنامه درسی قصد شده رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، مقالات علمی پژوهشی مرتبط بین سال های 2000 تا 2024 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 15 نفر از صاحب نظران و متخصصان برای مرحله ارائه الگو و 9 نفر از آنان برای مرحله اعتباریابی الگو و فرم الگوی (مفهومی و روندی) پیشنهادی پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. در پژوهش حاضر از ابزار مصاحبه و پرسش نامه باز پاسخ و برای روایی ابزارها از روایی صوری، معیار باورپذیری، بررسی توسط اعضا و چندسویه نگری منابع داده ها و برای پایایی ابزارها از روش اسکات، روش حسابرسی و روش توافق بین کدگذاران (ضریب کاپا) استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش مهم ترین مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصد شده رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان شناسایی شد و الگوی (مفهومی و روندی) پیشنهادی برای برنامه درسی دانش فناوری رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان طراحی و مورد تأیید قرار گرفت. شایستگی های مرتبط با فناوری در برنامه درسی، حاوی مؤلفه های زیادی است. این مؤلفه ها می توانند در کنار مؤلفه های مربوط به مبانی روان شناسی، اجتماعی و فلسفی قرار بگیرند و در طراحی، تدوین و اجرای برنامه های درسی به کار گرفته شوند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر جستجوگری در وب بر خوش بینی تحصیلی، مسئولیت پذیری اجتماعی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
93 - 110
حوزههای تخصصی:
سواد اطلاعاتی اینترنتی نقش مهمی در افزایش خودکفایی دانش آموزان در دسترسی به منابع معتبر علمی دارد و آن ها را برای یادگیری مادام العمر آماده می کند. بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی بر مهارت های حل مسئله، تفکر سطح بالا و یادگیری خودراهبر دانش آموزان ابتدایی بوده است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش تمامی دانش آموزان دختر پایه سوم ناحیه ۲ شهر یزد در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور 30 دانش آموز دختر پایه سوم ابتدایی ناحیه ۲ یزد با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها پرسشنامه های یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001)؛ تفکر سطح بالا عبدی و همکاران (1393) و مهارت حل مسئله هپنر و پترسن (1982) بود. آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی، طی 8 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج بررسی فرضیه ها از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره(سطح معناداری 05/0) نشان داد که آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی بر مهارت های حل مسئله، تفکر سطح بالا و یادگیری خودراهبر دانش آموزان دختر پایه سوم تاثیر دارد و آن را بهبود می بخشد. بنابراین معلمان و مسئولان آموزشی می توانند با آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی به دانش آموزان، به بهبود عملکرد تحصیلی و موفقیت تحصیلی آنان کمک نمایند.
مبادی رمانتیک آموزش و پرورش در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدّعای اصلی این مقاله آن است که ایده تعلیم وتربیت در ایران معاصر خاستگاهی رمانتیک داشته و برای اثبات آن، نویسنده به سراغ اندیشه های حسین کاظم زاده ایران شهر، سید حسن تقی زاده و جلال آل احمد و سه مفهوم محوری در هرکدام یعنی معنویت، آموزش عمومی و غرب زدگی رفته است. نویسنده همچنین دو نهاد تربیتی رمانتیک در ایران معاصر یعنی سازمان پیشاهنگی و سازمان پرورش افکار را بررسی کرده است. این جستار نظرورزانه در عین آنکه فرصتی را برای مقایسه این اندیشه ها با بیلدونگ در رمانتیسم آلمانی فراهم می سازد، نشان می دهد ایده تربیت رمانتیک اگرچه بعد از انقلاب اسلامی از سوی رهبران انقلاب و اسناد رسمی تربیت حمایت شده است، امّا در امتداد تقابل تاریخی رمانتیسم آلمانی با روشنگری فرانسوی، یارای تحقّق در سازمان فرانسوی مدرسه در ایران را ندارد. بنابراین همان طور که رمانتیسم با معضله تشکیل نهادهایی برای ترویج ارزش های محوری خود مواجه بود، در ایران بعد از انقلاب اسلامی نیز مدرسه مدرن قادر به نمایندگی ارزش های محوری در گفتمان تربیتیِ اسلامی نیست و شکاف میان کردار روزمره مدارس و مطالبات از این نهاد نشانگر همین امر است. به این ترتیب، اندیشیدن دوباره به نهاد آموزش مهم ترین مسئله پیش روی نظام آموزشی در ایران خواهد بود.
مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر بهره حسی حرکتی و حافظه کاری کودکان دارای اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
167 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر بهره حسی حرکتی و حافظه کاری کودکان دارای اختلال یادگیری خواندن بود. روش : طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص از نوع خواندن شهر اراک در تابستان سال 1402 بودند که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر از آن ها انتخاب شدند و با استفاده از گمارش تصادفی در گروه های 10 نفری رایانه یار، واقعیت مجازی و گواه قرار مورد مداخله قرار گرفتند و توسط تکلیف سنجش حافظه کاری کرچنر (1985) سنجش شدند. سپسشرکت کنندگان بعد از سه ماه جهت انجام آزمون پیگیری، مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. گروه گواه نیز در طی پژوهش هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. در پایان نیز برای تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل واریانس چندمتغیره با آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافته ها: هر دو مداخله توان بخشی شناختی رایانه یار و واقعیت مجازی توانستند باعث بهبود و افزایش میزان بهره شنیداری و دیداری و حافظه کاری در شرکت کنندگان گروه آزمایش شوند و این اثربخشی در آزمون پیگیری 3 ماهه نیز حفظ شد. ازنظر شدت اثربخشی نیز نتایج نشان داد که گروه توان بخشی شناختی رایانه یار در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری، اثربخشی بیشتری داشت (0001/0. P). نتیجه گیری: از هر دو درمان، به خصوص درمان مبتنی بر توان بخشی شناختی رایانه یار می توان در افزایش بهره حسی حرکتی و حافظه فعال بهره گرفت تا بتوان میزان شدت اختلال خواندن را کاهش داد.
نقش برنامه مدرسه تلویزیونی بر عملکرد تحصیلی کیفی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی با میانجی گری درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
189 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، بررسی نقش برنامه ی «مدرسه تلویزیونی ایران» شبکه آموزش، بر میزان عملکرد تحصیلی کیفی دانش آموزان با میانجی گری درگیری تحصیلی، در ایام کرونا می باشد. روش پژوهش پیمایشی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانش-آموزان پایه ششم (1038 نفر) شهرستان کردکوی در سال 1401-1400 می باشند که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 343 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه استاندارد درگیری تحصیلی شوفلی و بکر(2006) و عملکرد تحصیلی پاهم و تایلر(1999) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان تماشای برنامه مدرسه تلویزیونی با درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم(با میانجی گری درگیری تحصیلی) بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد. نین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم(با میانجی گری درگیری تحصیلی) بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد.
طراحی الگوی حمایت حرفه ای از نومعلمان؛ نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
39 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی حمایت حرفه ای از نومعلمان در بدو خدمت می باشد. این پژوهش کیفی با استفاده ازنظریه داده بنیاد(رهیافت نظام مند)، به شناسایی الگوی مفهومی حاصل از تحلیل مصاحبه های نیمه ساختار یافته پرداخته است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند ، 22 نفر از متخصصین تعلیم و تربیت و معلمین باتجربه ، انتخاب و مصاحبه ها با نرم افزار MAXQDA در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. برای بررسی اعتبار یافته های پژوهش از تکنیک کنترل های اعضاء و توصیف غنی داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل داده های کیفی شامل 375 عبارت مفهومی، 71 مقوله فرعی و 21 مقوله اصلی بود که در قالب ابعاد شش گانه مدل پارادایمی شامل شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر، پدیده ی اصلی، راهبردها و پیامدها شناسایی شدند. نتایج بر شناسایی دوره بدو خدمت به عنوان یک دوره ی مهم در توسعه حرفه ای معلمان و پشتیبانی همه جانبه از نومعلمان طبق الگوی موردنظرتاکید دارد. بنابراین به آموزش و پرورش پیشنهاد می گردد از ظرفیت حامیان رسمی و غیر رسمی نومعلمان استفاده نماید
بررسی رابطه آگاهی از مهارت های زندگی با باور به آینده در دانشجویان: نقش واسطه ای انگیزش پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
147 - 161
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه آگاهی از مهارت های زندگی با باور به آینده در دانشجویان با نقش واسطه ا ی انگیزش پیشرفت انجام شد. این پژوهش از نوع کمّی، با روش همبستگی و با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دانشکده های علوم انسانی و مهندسی دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 1401-1402 بوده اند که از میان آنها تعداد 319 نفر (136دختر، 183پسر) به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های مهارت های زندگی گلزاری، باور به آینده لرنر و انگیزش پیشرفت هرمنس پاسخ دادند. تحلیل یافته های به دست آمده نشان داد که الگوی مفهومی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. یافته ها حاکی از آن است که بین مهارت های زندگی و باور به آینده رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ همچنین بین مهارت های زندگی و انگیزش پیشرفت نیز رابطه مثبت وجود دارد و مهارت های زندگی با واسطه گری انگیزش پیشرفت توانسته باور به آینده را به صورت معناداری تبیین کند. بین باور به آینده و انگیزش پیشرفت نیز رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج نشان می دهد توجه به مهارت های زندگی و طراحی و اجرای مداخله های آموزشی در راستای بالابردن سطح مهارت های زندگی می تواند منجر به افزایش انگیزش پیشرفت و باور به آینده دانشجویان شود.