فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۲۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین سبک های شوخ طبعی، هوش هیجانی و کفایت اجتماعی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 395 نفر (196 پسر و 199 دختر) از دانشجویان گروه های فنی مهندسی و علوم انسانی دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و خوارزمی تهران بود، که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش عبارت بودند از پرسش نامه سبک های شوخ طبعی ( HSQ )، پرسشنامه هوش هیجانی پترایدز و فورنهام ( TEI ) و فرم تجدید نظر شده پرسشنامه کفایت بین فردی ( ICQ-R ). نتایج آزمون همبستگی نشان داد که سبک های مثبت شوخ طبعی (پیوند دهنده و خودفزاینده) با هوش هیجانی و کفایت اجتماعی و خرده مقیاس های آن ها رابطه مثبت معنادار دارند. سبک های منفی شوخ طبعی (پرخاشگرانه و خودشکن) با هوش هیجانی و خرده مقیاس های آن رابطه منفی معنادار دارند. سبک منفی خودشکن با کفایت اجتماعی رابطه منفی معنادار دارد و همچنین سبک های منفی شوخ طبعی با برخی از زیر مقیاس های کفایت اجتماعی رابطه منفی معنادار دارند. بین هوش هیجانی و کفایت اجتماعی و همچنین بین زیر مقیاس های آن ها رابطه مثبت معنا داری وجود دارد، به جز درباره زیر مقیاس های خود افشایی، کنترل عواطف و خوش بینی، که رابطه معناداری به دست نیامده است. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیر هوش هیجانی و سبک خودفزاینده شوخ طبعی پیش بینی کننده های کفایت اجتماعی دانشجویان هستند. و نتایج آزمون تحلیل واریانس دو راهه نشان داد که متغیر جنسیّت در سبک های منفی شوخ طبعی و متغیر رشته در سبک شوخ طبعی پیوند دهنده تأثیر دارد.
اثربخشی قصه گویی بر افسردگی و پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به تاثیر قصه گویی بر مشکلات روان شناختی کودکان، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی قصه گویی بر پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کودکان پیش دبستانی 6-4 ساله ی مهدکودک های شهرستان ساوه در سال 1392 بودند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس 40 کودک با نمرات بالای پرخاشگری و افسردگی بر اساس پرسش نامه ی اختلالات رفتاری راتر، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه برابر آزمون و شاهد تقسیم شدند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه ی قصه درمانی به مدت 12 جلسه ی یک ساعته (دو بار در هفته) برای گروه آزمون اجرا شد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و یک ماه بعد نیز پی گیری انجام شد. داده ها با آمار توصیفی، روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات پیش آزمون افسردگی و پرخاشگری دو گروه تفاوت معنی داری نداشته (05/0<P) در حالی که میزان نمرات افسردگی و پرخاشگری در گروه قصه درمانی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری نشان داد (01/0=P) که در پی گیری نیز ادامه یافت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد که قصه گویی در کاهش پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد و می توان از آن به عنوان یک روش اثربخش در بهبود اختلالات رفتاری کودکان استفاده کرد.
گذر از جامعه شناسی روان به روان شناسی جامعه: پیشنهاد یک تقسیم بندی نو از انواع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ی خود دیالوژیک، ذهن انسان را به مثابه ی جامعه ای درونی می داند که اعضای آن (انواع خود)، همانند اعضای یک جامعه ی بیرونی، مشغول دیالوگ و تسلط جویی هستند. این نظریه، ""خود"" را به انواع سنتی (اسطوره ای)، مدرن و پست مدرن، تقسیم کرده و ویژگی های هر یک را متناسب با دوره ی تاریخی مرتبط، برمی شمارد. مهم ترین اهداف پژوهش تحلیلی حاضر، پیشنهاد تجدید نظر در تقسیم بندی مذکور به منظور کاربردی تر شدن و رهایی از قید دوره های تاریخی خاص و بدین ترتیب، ارائه ی یک تقسیم بندی جدید است. در پژوهش حاضر، ضمن پذیرش ایده ی اصلی نظریه ی خود دیالوژیک و ارزش های اجتماعی-تاریخی اش، من یا خود، به انواع اجدادی، والدینی، شخصی، آینده نگر و منعطف تقسیم شده است. به نظر می رسد که این تقسیم بندی جدید، نسبت به دسته بندی قبلی، شناخت بهتری را در مورد جامعه ی ذهنی انسان ها در تمام اعصار، فراهم می آورد. مهم ترین پیشنهاد این مقاله، آزمون علمی تقسیم بندی پیشنهادشده، در پژوهش های تطبیقی و کارآزمایی های بالینی فردی یا گروهی است.
بررسی برخی از عوامل گرایش به شبکه های ماهواره های خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دسترسی سریع به ماهواره، باعث گسترش آن گردیده و علل و عوامل متعددی در گرایش افراد به آن موثرند. در پژوهش حاضر برخی از عوامل یاد شده مورد بررسی قرار گرفته است. روش: کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر سوم دبیرستانی اهواز، جامعه ی آماری تحقیق حاضر را تشکیل داده بودند که از بین آن ها 190 نفر به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های هیجان خواهی سواری (1392)، هویت اجتماعی صفاری نیا و روشن (1389)، روابط خانوادگی سواری (1392) و پرسش نامه ی محقق ساخته ی گرایش به شبکه های ماهواره ای خارجی استفاده به عمل آمد. تحقیق حاضر از نوع همبستگی بوده و داده ها با کمک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین هیجان خواهی، هویت اجتماعی و گرایش به شبکه های ماهواره های خارجی رابطه ی مثبت معنادار و بین روابط خانوادگی با متغیر یاد شده رابطه ی منفی معنادار وجود دارد. رگرسیون چند متغیره نشان داد که هیجان خواهی، هویت اجتماعی و روابط خانوادگی از عوامل پیش بین گرایش به شبکه های ماهواره ای خارجی به شمار می روند. نتیجه گیری: تحقیق حاضر برای پیشگیری از گرایش به شبکه های ماهواره ای خارجی، پیشنهاد می کند راهکارهای ابراز منطقی هیجان، ایجاد هویت مناسب و تقویت روابط خانوادگی مورد مطالعه قرار گیرد تا گرایش به شبکه های ماهواره ای خارجی کمتر شود.
اثربخشی آموزش مشاورة گروهی به شیوة شناختی بر تغییر نگرش و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی با دانش ریاضی لازمه زندگی جهان پیشرفته امروزی است به طوری که نگرش مثبت به آن می تواند زمینة پیشرفت تحصیلی آن را فراهم کند. لذا با تغییر نگرش نسبت به درس ریاضی می توان عملکرد خوب را انتظار داشت. در تحقیق حاضر که نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. اثربخشی آموزش مشاورة گروهی به شیوة شناختی بر تغییر نگرش و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی مورد بررسی قرار گرفت. کلیة دانش آموزان پسر دوم راهنمایی مدارس خرمشهر جامعة آماری تحقیق حاضر را تشکیل داده اند که 24 نفر آنان به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از نگرش سنج ریاضی ساختة رحمتی (1381) و آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی محقق ساخته استفاده گردید. داده ها از طریق تحلیل واریانس چند متغیری و تک متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مشاورة گروهی به شیوة شناختی موجب افزایش نگرش مثبت به درس ریاضی و همچنین پیشرفت تحصیلی درس ریاضی گروه آزمایش شد.
نقش حمایت اجتماعی مدارس بر سازگاری تحصیلی: اثر میانجی رضایت از مدرسه، امیدواری و خودکارآمدی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش حمایت اجتماعی بر سازگاری تحصیلی دانش آموزان با اثر میانجی رضایت از مدرسه، امید تحصیلی و خودکارآمدی انجام شده است. روش تحقیق توصیفی همبستگی بود و جامعة آماری مشتمل بر همة دانش آموزان دختر دورة اول متوسطة ناحیة یک مدارس دولتی است که از جامعة حاضر حجم نمونة آماری به وسیلة جدول مورگان 380 نفر محاسبه و با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسش نامة حمایت اجتماعی واکس، فیلیپس، هالی، تامپسون، ویلیامز و استوارت (1986)، پرسش نامة سازگاری بیکر و سیریاک (1984)، پرسش نامة رضایت مندی گیلمن هیرینر و لاگلین (2000) و پرسش نامة خودکارآمدی شرر (1982) و پرسش نامة امیدواری اسنایدر و همکاران (1991) بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری (لیزرل) استفاده و برازش مدل با شاخص های برازش بررسی شد. اهم یافته ها نشانگر آن است که بین متغیرهای حمایت اجتماعی با امیدواری (38/0r=)، حمایت اجتماعی و خودکارآمدی (37/0r=)، حمایت اجتماعی و رضایت از مدرسه (16/0r=) و حمایت اجتماعی و سازگاری (18/0r=) همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین متغیرهای امیدواری و سازگاری (19/0r=)، خودکارآمدی و سازگاری (23/0r=) و رضایت از مدرسه با سازگاری (27/0r=) رابطة مستقیم و معنی داری دیده شد. با بررسی مدل ساختاری حاصل از لیزرل و بر اساس معنی دار بودن ضرایب تأثیر، متغیر حمایت اجتماعی اثر غیرمستقیم و مثبت برابر با سیزده درصد بر سازگاری تحصیلی با میانجی گری امیدواری دارد. اثر غیرمستقیم حمایت اجتماعی با میانجی گری خودکارآمدی بر سازگاری تحصیلی یازده درصد و با میانجی گری رضایت از مدرسه دوازده درصد است. از تحلیل همبستگی میان متغیرهای برون زا و درون زا می توان نتیجه گیری کرد که افزایش در حمایت اجتماعی منجر به افزایش در نمرات امیدواری، خودکارآمدی و رضایت از مدرسه می شود. به علاوه افزایش در امیدواری، خودکارآمدی و رضایت از مدرسه همراه با افزایش در نمرات سازگاری است. در نهایت مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که امیدواری، خودکارآمدی و رضایت از مدرسه تأثیر حمایت اجتماعی را بر سازگاری تحصیلی میانجی گری می کنند. در پایان، پیشنهاد های کاربردی در راستای نتایج حاصل شده ارائه گردیده است.
پیش بینی خشونت مردان علیه همسرانشان بر اساس طرحواره های ناسازگار اوّلیه و سبک های دلبستگی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی خشونت مردان علیه همسرانشان بر اساس طرحواره های ناسازگار اوّلیه و سبک های دلبستگی آنها بود.نمونه مورد مطالعه شامل 197 زوج بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش که یک طرح توصیفی از نوع همبستگی بود، برای سنجش میزان خشونت تجربه شده بوسیله زنان مورد مطالعه از پرسشنامه سنجش خشونت (حاج یحیی ،1999) ، اسنفاده شد . برای سنجش سبکهای دلبستگی وطرحواره های ناسازگارمردان از پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید،1990) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار (یانگ،1998) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، بین سبک های دلبستگی ناایمن در مردان با میزان خشونت آنها علیه همسرانشان همبستگی مثبت و معناداروجود دارد. همچنین میان تمامی طرحواره -های آنها به جز 5 مورد ( وابستگی، آسیب پذیری نسبت به ضرر، خودتحوّل نیافته/ گرفتار، ایثار و بازداری عاطفی) نیز با خشونت همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. تحلیل واریانس رگرسیون داده ها نشان داد سبک های دلبستگی ناایمن و طرحواره ها، نقش تعیین کننده ای در پیش بینی خشونت دارند.این نتایج نشان می دهد، می توان از روی طرحواره های ناسازگارو کیفیت دلبستگی درمردان میزان خشونت آنها علیه همسرانشان را پیش بینی نمودوبا رویکرد طرحواره درمانی به آنها کمک نمود.
نوجوانی و تحول معنا: مقایسه منابع و ابعاد معنای زندگی در دختران و پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود تحقیقات متعددی که بر روی تجربه ی معنای زندگی صورت گرفته است، کماکان این ابهام وجود دارد که منابع معنابخش به زندگی یک نوجوان چیست و نوجوانان دختر و پسر چه تفاوتی از نظر این منابع و نیز ابعاد وجود و جستجوی معنای زندگی با یکدیگر دارند. مطالعه ی حاضر منابع و حوزه هایی که از نظر نوجوانان به زندگی آنها معنا داده، میزان وجود و جستجوی معنای زندگی و نیز تفاوت دختران و پسران در این مولفه ها را مورد بررسی قرار داده است. در این راستا 416 نوجوان 12 تا 18 ساله (94/15=M، 32/1=Std؛ 3/54 درصد دختر) به دو ابزار برنامه ی ارزیابی معنای زندگی و پرسشنامه ی معنای زندگی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های کای اسکوئر و t مستقل استفاده گردید. نتایج حاصل حاکی از این است که از میان منابع معنا مطابق با برنامه ی ارزیابی معنای زندگی به ترتیب، ""خانواده"" (3/91%)، ""ارتباطات اجتماعی"" (4/53 %) و ""کار و تحصیل"" (53%) حوزه های هستند که با بیشترین فراوانی از سوی نوجوانان به عنوان منبع معنا بخش به زندگی گزارش شده است. همچنین در نمونه ی مورد پژوهش 7 طبقه ی جدید از منابع معنای زندگی مورد شناسایی قرار گرفت که از آن میان ""فناوری اطلاعات"" (15%) و ""آینده"" (3/12%) بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادند. شرکت کنندگان دختر و پسر از نظر فراوانی تکرار برخی از منابع معنا و رضایت از این منابع و نیز بعد وجود معنای زندگی با یکدیگر تفاوت معنادار داشتند. این یافته ها در چارچوب نظریات تحولی و معنای زندگی مورد بحث قرار گرفتند.
اثربخشی آموزش کفایت اجتماعی مبتنی بر مدل فلنر بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان قربانی قلدری با توجه به نوع جهت گیری اهداف اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش کفایت اجتماعی مبتنی بر مدل فلنر بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان قربانی قلدری با توجه به نقش جهت گیری اهداف اجتماعی بود.طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه شامل دانش آموزان دختر قربانی قلدری در مدرسه بود که در پایه هفتم و هشتم دوره اول مقطع متوسطه مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 96 دانش آموز قربانی قلدری بود که با توجه به نوع جهت گیری اجتماعی به طور تصادفی در گروه های آزمایش وکنترل منسوب شدند (گروه آزمایش= 48 نفر، گروه کنترل= 48 نفر). برای جمع آوری داده ها از مقیاس قربانی قلدری کالیفرنیا، جهت گیری اهداف پیشرفت اجتماعی و سازگاری اجتماعی استفاده شد. آموزش کفایت اجتماعی برای گروه آزمایش در 12 جلسه به مدت شش هفته ارائه گردید و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری دو راهه نشان داد که آموزش کفایت اجتماعی بر افزایش سازگاری دانش آموزان قربانی قلدری اثربخش است و این افزایش در گروه های تبحری اجتماعی و عملکردگرایی اجتماعی بود اما در افزایش سازگاری اجتماعی گروه عملکردگریزی اجتماعی تأثیری دیده نشد. در مجموع نتایج حاکی از آن است که می توان ازآموزش کفایت اجتماعی مبتنی بر مدل فلنر برای افزایش سازگاری دانش آموزان قربانی قلدری استفاده کرد.
بررسی ویژگی های روان شناختی مجرمین خشونت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خشونت، به عنوان یک مسئله ی اجتماعی اذهان صاحب نظران و افکار عمومی را به خود مشغول داشته است. هدف پژوهش حاضر تبیین علل روان شناختی خشونت (قتل و نزاع) و ارتباط بین ویژگی های روان شناختی و ارتکاب به اعمال خشونت آمیز می باشد.
روش کار: در این پژوهش تحلیلی-مقایسه ای، نمونه ی پژوهش شامل 223 نفر از مجرمین مرد خشونت و زندانیان مالی در زندان های استان های کرمانشاه، کردستان و ایلام و افراد عادی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های جمعیت شناختی، چک لیست نشانه های اختلال روانی (SCL-90) و مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بر اساس چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی جمع آوری و برای تحلیل داده ها از آزمون تی و تحلیل واریانس با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه ی 22 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین سه گروه در ابعاد فوبیا، اضطراب، افسردگی، افکار وسواسی، شکایات جسمانی، حساسیت بین فردی، پرخاشگری، روان پریشی و میزان عزت نفس و مجموع علایم مرضی، وجود دارد (001/0=P) ولی در ابعاد افکار پارانویید، ابعاد درون گرایی-برون گرایی، کنترل هیجانی و اعتماد به نفس، تفاوت معنی داری به دست نیامد (05/0<P).
نتیجه گیری: بنا بر نتایج این پژوهش، گروه مجرمین خشونت، علایم مرضی بالاتری داشتند و به نظر می رسد که علایم مرضی یاد شده می توانند در بروز پرخاشگری موثر باشد که مستلزم توجه ویژه در حوزه ی جرم و جنایت است.
بررسی و مقایسه ی خودپنداره در رؤیا و خود واقعی در سبک های هویتی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ی خودپنداره در رؤیا و خود واقعی در سبک های هویتی مختلف در بین دانش آموزان دختر است.
روش: پژوهش حاضر شامل دو بخش بود. در بخش نخست متغیر هویت و خودپنداره به صورت زمینه یابی و از طریق پرسش نامه های سبک هویت برزونسکی و خودپنداره راجرز و بخش رؤیا از طریق تحلیل محتوا و فرم رؤیای اخیر دامهاف مورد بررسی قرار گرفت. گروه نمونه با توجه به متغیرها و ماهیت پژوهش 180 دانش آموز دختر است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده های بخش اول از روش های تحلیل واریانس یک راهه و بخش دوم از سیستم Hull / Vn Dy Ksl استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که ویژگی خودمنفی نگری خودپنداره رؤیا در سبک های اطلاعاتی و سردرگم هویت، هر دو در سطح 01/0P= معنی دار است، اما در سایر ویژگی های خودپنداره بین سبک های هویتی مختلف تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین تفاوت معناداری بین خود واقعی در سبک های مختلف وجود ندارد.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیان کننده اهمیت تصور فرد از مفهوم خود در شکل گیری هویت بوده و دارای کاربردهای نظری و کاربردی را درزمینه ی مفهوم خود و هویت است.
مقایسه ی تصویر بدن و عزت نفس دانش آموزان دارای پذیرش اجتماعی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پذیرش اجتماعی، یکی از جنبه های مهم در روابط اجتماعی است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی تصویر بدن و عزت نفس دانش آموزانِ دارای پذیرش اجتماعی بالا و پایین بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی است. تعداد 360 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای از میان همه ی دانش آموزان قزوین انتخاب شدند. سپس تعداد 108 نفر از این افراد با روش گروه سنجی به عنوان افراد ستاره و منزوی شناسایی و تحت مطالعه قرار گرفتند. جهت سنجش متغیرها از پرسش نامه ی روابط چندبُعدی بدن-خود (کش، 1990) و مقیاس عزت نفس (روزنبرگ، 1965) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه انجام شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که بین رضایت از تصویر بدنی و عزت نفسِ افراد ستاره و منزوی، تفاوت معنا داری وجود داشته و میانگین تصویر بدن و عزت نفس در میان افراد ستاره، بالاتر از افراد منزوی است. همچنین بین تصویر بدن و عزت نفس دختران با پذیرش اجتماعی بالا و پایین تفاوت معناداری وجود دارد. اما در پسران، این تفاوت ها معنا دار نبود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به نظر می رسد پذیرش اجتماعی به ویژه در دختران دانش آموز نقش تعیین کننده ای در تصویر بدنی و عزت نفس داشته باشد. همچنین پذیرش اجتماعی بالا در گروه، می تواند تأثیر مثبتی در نگرش های افراد نسبت به خود داشته باشد.
نقش هوش معنوی، اخلاقی و سازمانی در تمایل به ترک خدمت مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش تعیین رابطه ی هوش معنوی، اخلاقی و سازمانی با تمایل به ترک خدمت مدیران مدارس با استفاده از روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود.
روش: در این تحقیق جامعه ی آماری شامل تمامی مدیران مدارس زاهدان در سال تحصیلی
95-1394 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 209 مدیر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش از پرسش نامه ی هوش معنوی (عبداله زاده و همکاران، 1387)، پرسش نامه ی هوش اخلاقی (لینک و کیل، 2005)، پرسش نامه ی هوش سازمانی (آلبرخت، 2003 و پرسش نامه ی تمایل به ترک خدمت (کیم و لیونگ، 2007) استفاده گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه ی هم زمان استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته ها بین هوش های معنوی، اخلاقی و سازمانی با تمایل به ترک خدمت مدیران مدارس رابطه ای منفی معنا دار وجود داشت (01/0p
تاثیر بخشش درمانی بر پرخاشگری و همدلی نوجوانان پسر بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تاثیر بخشش درمانی بر پرخاشگری و همدلی نوجوانان پسر بزهکار کانون اصلاح و تربیت تهران است. روش مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. از میان تمامی بزهکاران پسر دربند کانون اصلاح و تربیت 24 نفر که درگیر مسئله بخشش بودند به شیوه تصادفی ساده انتخاب و به تصادف 12 نفر به گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار های پژوهش پرسشنامه پرخاشگری و پرسشنامه صفات همدلی باتسون (1991) بود. برنامه درمانی بخشش در هشت جلسه یک ساعته در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. یافته های بدست آمده از آزمون تی مستقل نشان دادند که همدلی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است اما پرخاشگری گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه تغیر معناداری نکرد. بنابراین می توان بخشش درمانی را به عنوان روش موثری در افزایش همدلی و رفتارهای اجتماع گرا در نظر گرفت.
اخلاق و فرهنگ در پژوهش
حوزههای تخصصی:
اخلاق پژوهش، شاخه ای از اخلاق حرفه ای است که به اصول اخلاقی که پژوهشگر بایستی از ابتدای ساماندهی تحقیق آنها را لحاظ کند، اشاره دارد. اما هر پژوهشگر، علاوه بر ضرورت رعایت وجه معرفت شناختی موضوع، باید قواعد اخلاقی را هنگام پیشبرد طرح پژوهشی خود رعایت کند. یکی از این موارد، در هم نیامیختن انگیزه و انگیخه می باشد. در این مقاله موضوع اخلاق و فرهنگ در پژوهش مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از روش اسنادی اطلاعاتی جمع آوری شد. از جمله ویژگی های پژوهشگر عبارت است از: دارای ادب و نزاکت باشد،-به اصل موضوع و حقیقت دست پیدا کند،دارای منش والایی باشد که همچون پدر و مادری مهربان نتایج تحقیق را در اختیار دیگران قرار دهد و از غرور خود بکاهد. و راه های افزایش ترویج پژوهش عبارت است از:ایجاد انگیزه ی کافی در افراد، برگزاری کلاس های پژوهش در دانشگاه ها و مدارس، فراهم کردن منابع تحقیق برای محققین .همچنین هر پژوهشی دارای اصول و مبانی است از جمله :نقد پذیری، امانت دارای،قضاوت، مستدل بودن و .... می باشد.
تحلیل کانونی رابطه باورهای معلمان درباره قلدری دانش آموزان با راهبردهای مدیریت رفتار در کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های ضد قلدری معلم محور از جمله اقدامات تربیتی اخیر در کنترل شیوع این رفتار در مدارس می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای معلمان درباره قلدری و راهبردهای مدیریت رفتار در کلاس انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود که به منظور اجرای آن 207 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از بین معلمان زن و مرد دوره ابتدایی شهرستان اهر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رفتار اجتماعی دانش آموزان و راهبردهای مدیریت رفتار کلاس(تروپ و لاد، 2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل همبستگی کانونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نتایج یک مجموعه معنادار بین باورهای معلمان(هنجاری، اجتنابی و جرأتمندانه) و راهبردهای مدیریت رفتار قلدری(جدا کردن دانش آموزان، اجتناب از دفاع، درگیر کردن والدین و جرأتمندی دفاع) را نشان داد، بطوری که باورهای هنجاری معلمان با راهبردهای جدا کردن دانش آموزان از یکدیگر و اجتناب از دفاع و باورهای اجتنابی با راهبردهای اجتناب از دفاع و درگیر کردن والدین دارای رابطه مثبت و معنادار بود. با توجه به اینکه نتایج پژوهش نشان دادند که میزان آگاهی و باورهای معلمان درباره ماهیت قلدری و دانش آموز قلدر در انتخاب راهبردهایی که آنها برای مدیریت رفتارهای کلاس بکار می برند، تأثیر دارد، روشن می شود که انتخاب راهبردهای نامناسب برای مدیریت بد رفتاری های کلاس و مداخله با دانش آموز قلدر و قربانی به افزایش چنین رفتارهایی در کلاس بینجامد. بر اساس این یافته ها می توان گفت که در طراحی برنامه های ضد قلدری مدرسه محور باید افزایش آگاهی و شناخت معلمان درباره پدیده های رفتاری کلاس نظیر قلدری و راهبردهای مناسب برای مدیریت آنها در کلاس مد نظر قرار گیرد. واژه های کلیدی: قلدری، باورهای معلمان درباره قلدری، راهبردهای مدیریت رفتار\nبرنامه های ضد قلدری معلم محور از جمله اقدامات تربیتی اخیر در کنترل شیوع این رفتار در مدارس می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای معلمان درباره قلدری و راهبردهای مدیریت رفتار در کلاس انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود که به منظور اجرای آن 207 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از بین معلمان زن و مرد دوره ابتدایی شهرستان اهر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رفتار اجتماعی دانش آموزان و راهبردهای مدیریت رفتار کلاس(تروپ و لاد، 2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل همبستگی کانونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نتایج یک مجموعه معنادار بین باورهای معلمان(هنجاری، اجتنابی و جرأتمندانه) و راهبردهای مدیریت رفتار قلدری(جدا کردن دانش آموزان، اجتناب از دفاع، درگیر کردن والدین و جرأتمندی دفاع) را نشان داد، بطوریکه باورهای هنجاری معلمان با راهبردهای جدا کردن دانش آموزان از یکدیگر و اجتناب از دفاع و باورهای اجتنابی با راهبردهای اجتناب از دفاع و درگیر کردن والدین دارای رابطه مثبت و معنادار بود. با توجه به اینکه نتایج پژوهش نشان دادند که میزان آگاهی و باورهای معلمان درباره ماهیت قلدری و دانش آموز قلدر در انتخاب راهبردهایی که آنها برای مدیریت رفتارهای کلاس بکار می برند، تأثیر دارد، روشن می شود که انتخاب راهبردهای نامناسب برای مدیریت بد رفتاری های کلاس و مداخله با دانش آموز قلدر و قربانی به افزایش چنین رفتارهایی در کلاس بینجامد. بر اساس این یافته ها می توان گفت که در طراحی برنامه های ضد قلدری مدرسه محور باید افزایش آگاهی و شناخت معلمان درباره پدیده های رفتاری کلاس نظیر قلدری و راهبردهای مناسب برای مدیریت آنها در کلاس مد نظر قرار گیرد,
نقش انگیزش تحصیلی در تبیین رفتارهای پرخطر دانش آموزان اقشار آسیب پذیر
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به میزان رو به افزایش رفتارهای پرخطر در دانش آموزان اقشار آسیب پذیر، نیاز است پژوهشگران به مطالعه بیشتری در زمینه شناخت عوامل مرتبط با آن بپردازند. یکی از این عوامل انگیزش تحصیلی هست؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش انگیزش تحصیلی در تبیین رفتارهای پرخطر دانش آموزان اقشار آسیب پذیر صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان 18-10 ساله اقشار آسیب پذیر استان کرمانشاه مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 95-1394 بود که تعداد 100 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (1992) و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی زاده محمدی و همکاران (1391) استفاده شد و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مؤلفه های انگیزش درونی (56/0- r=)، انگیزش بیرونی (48/0-= r) و بی انگیزگی (38/0 r=) با رفتارهای پرخطر همبستگی دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که انگیزش درونی 55 درصد از واریانس رفتارهای پرخطر را به صورت منفی پیش بینی می کند. همچنین بی انگیزگی 31 درصد واریانس رفتارهای پرخطر را پیش بینی می کند (001/0P<). نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش استنباط می شود مؤلفه های انگیزش تحصیلی پیش بینی کننده های مهمی در بروز رفتارهای پرخطر دانش آموزان اقشار آسیب پذیر هستند؛ بنابراین ضروری است که در برنامه های آموزشی برای پیشگیری و کاهش رفتارهای پرخطر این افراد، به نقش انگیزش تحصیلی توجه ویژه شود.
تأثیر بازی درمانی تعاملی گروهی بر تعاملات بین فردی، انعطاف پذیری و ادراک احساسات کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی درمانی تعاملی گروهی بر تعاملات بین فردی، انعطاف پذیری و ادراک احساسات کودکان 7 تا 11 سال انجام شد.
روش: تعداد 22 نفر از بین کودکان 7 تا 11 سال که به یکی از مراکز روان شناسی بالینی شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، به شیوه در دسترس انتخاب شدند. همه افراد نمونه در مهارت های اجتماعی، تعاملات بین فردی، انعطاف پذیری و ادراک احساسات، نمره ی پایین کسب کرده بودند. افراد نمونه به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. جلسات بازی درمانی تعاملی گروهی برای گروه آزمایش در ده جلسه اجرا شد. کلیه ی آزمودنی ها قبل و بعد از ارائه ی برنامه ی درمانی به پرسش نامه های تعاملات بین فردی، انعطاف پذیری و ادراک احساسات بعنوان پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند.
یافته ها: تحلیل داده ها با به کارگیری آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که نمرات آزمودنی های گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل، در متغیرهای تعاملات بین فردی، انعطاف پذیری و ادراک احساسات به طور معناداری افزایش یافته است (05 /0P
مدل یابی عوامل نگرش نسبت به اعتیاد به مواد مخدر در بین دانشجویان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، سنجش مدلی از پیشایند های مهم نگرش نسبت به اعتیاد به مواد مخدر، به منظور شناخت کامل تر این سازه بود. این مدل نقش انسجام خانوادگی، ویژگی های شخصیتی، دلبستگی به همسالان، نو دوستی و حمایت اجتماعی را بر نگرش افراد نسبت به اعتیاد به مواد مخدر بررسی می کند. روش: نمونه شامل 570 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسش نامه شخصیتی NEO (فرم کوتاه)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده، مقیاس نو دوستی، مقیاس دلبستگی به همسالان و مقیاس انسجام خانواده بود. مدل پیشنهادی به روش مدل سازی معادلات ساختاری ارزیابی شد. یافته ها: بر اساس نتایج شاخص های نکویی برازش کفایت مناسبی داشتند. ویژگی های شخصیتی و انسجام خانوادگی به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر نگرش نسبت به اعتیاد به مواد مخدر تأثیر داشتند و دلبستگی به همسالان، نودوستی و حمایت اجتماعی بر نگرش نسبت به اعتیاد به مواد مخدر تأثیر مستقیم و معناداری داشتند. بحث و نتیجه گیری: یافته ها با نتایج پژوهش های مشابه قبلی همخوانی داشته و می توان با توجه به مدل پیشنهادی به تبیین عوامل مؤثر بر نگرش نسبت به اعتیاد به مواد مخدر پرداخت.