پیدایش عکاسی در ایران به سال های ابتدایی حکومت محمدشاه قاجار برمی گردد که طی آن به درخواست شاه قاجار دستگاه های عکاسی از روسیه و انگلیس به ایران آمد. و در آذرماه ۱۲۲۱ خورشیدی نخستین عکس در ایران به ثبت رسید. در همان دورانی که ایرانیان مشغول آموختن عکاسی بودند، خارجیان مقیم ایران و سیاحان از جمله «لوئیجی پشه» به عکاسی از فضای ایران پرداختند. یکی از این خارجیان مقیم ایران آنتوان سوروگین (Antoin Sevruguin) بود که به عکاسی از نقاط مختلف ایران روی آورد. آثار سوروگین که آینه فرهنگ و جامعه ایران عصر قاجار است از معروف ترین عکس های این دوره به شمار می رود. عکس های آنتوان از جنبه های مختلفی نظیر تکنیکال، جامعه شناختی و نشانه شناسی قابلیت تجزیه و تحلیل دارند که نگارنده در این نوشتار ضمن معرفی زندگی هنری سعی دارد تا به معرفی آثار و رویکرد عکاسی او بپردازد.
با گسترش علم جامعه شناسی، شاخه ها و زیر شاخه های گوناگونی مورد مطالعه جامعه شناسان قرار گرفت که از منظر تئوری های جامعه شناختی به آن می پردازند. یکی از این شاخه ها بی تردید حوزه جامعه شناسی عکس است که در سه سطح عکاس و سوژه انتخابی او، معنا و مفهوم عکس و مخاطبان و مشاهده کنندگان مورد تحلیل قرار می گیرد. سطح مخاطبان که ریشه در نظریه ادبی و مطالعات فرهنگی در نقد سلطه سرمایه داری دارد، به دریافت و تحلیل های مختلفی می پردازد که نشان دهنده موقعیت ها و تفکرات مختلف مشاهده گر است.نگارنده در این نوشتار تلاش دارد تا با معرفی جامعه شناسی عکس و نظریه دریافت، سطح سوم تحلیل عکس را بر مبنای آن نظریه اجمالاً بررسی و دریافت کلی مخاطبان را از 8 عکس ارائه دهد.
چکیده: دوران قاجار و به ویژه عصر ناصری تحولات بسیاری را به خود دید که از آن ها به عنوان نشانه های دوران مدرن یاد می کنند. این دوره را هنر عکاسی با زبان و حضور خود، به خوبی معرفی می کند. اما این هنر، خود چگونه شکل گرفت؟ و چگونه در حیطه تجسمی زبان مسلط شد؟ مطالعه تاریخ قاجار و تأمل در عکس های این دوران و مقایسه آن ها با آثار نقاشی همزمان و تعمق در آثار مکتوب مرتبط، روش روشنگری است که بخش های تاریکی از این دوره تاریخی را روشن می سازد. شکل گیری عکاسی در دهه1250قمریآغاز شد؛و با سلطنت ناصرالدین شاهرونق گرفت.در دربار و سلطنت وی از طرفی عنوان جدید «عکاس باشی» در کنار عنوان «نقاش باشی» قرار گرفت؛و از طرف دیگر عکاسی به عنوان برنامه درسیبه دارالفنون اضافه شد؛ و نیز اولین عکاسخانه همایونی ایجاد و عکاسخانه ای برای استفاده عمومتأسیس گردید، همچنین اولین رساله در خصوص عکاسی نوشته شد.رونق فعالیت عکاسان در دوران پادشاهان بعدی نیز ادامه یافت. باحمایتدربار عکاسی زبان هنری مسلط شد؛ در چنین شرایطی نقاشی از هنر عکاسی تأثیر بسیار گرفت.نقاشان از عکاسی و عکس برای آفرینش نقاشی های خود بهره می بردند و بدین ترتیب در ضبط کوچکترین جزئیات میان دوربین عکاسی که بیننده را به حیرت وامی داشت و نقاشان مسابقه ای آغاز شد. به دنبال آن در اولین مراکز آموزش نقاشی، اصول و قواعد نقاشی واقع نما آموزش داده می شد و شاگردان از تصاویر استادان رنسانس اروپا، آثار لیتوگرافی و آثار عکاسی کپی می کردند؛ رویکردی کهکمال الملک در آن نقش کلیدی داشت.از آن پس چنین تصور شد که نقاشی خوب باید همچون عکس باشد. تصوری که سال های متمادی در ایران باقی ماند.
سوررئالیسم به عنوان یک جریان مستقل بعد از دادائیسم با بیانیه آندره برتون آغاز گشت در این بیانیه برتون به جای جهان بینی عقلانی حاکم بر فرهنگ غرب، دنیای درونی متفاوتی را مطرح می کند؛ دنیای خیال، غریزه و ناخودآگاه که هنرمندان را به بیان این واقعیت برتر(فراواقعیت یا سورئال) فرا می خواند. دوربین عکاس سورئالیست در پی ثبت تصاویر«شیء یافته شده» که به طور اتفاقی کشف می شوند می رود و با استفاده از تمهیدات عکاسانه مانند کادربندی های ساختگی به خلق عکس های رویایی می پردازد. این گسست از گذشته ی تاریخی عکاسی باعث شده سوزان سونتاگ عکاسی را تنها هنر ذاتاً سوررئال قلمداد کند. از نظر او عکس های دستکاری شده مشابه فتوکلاژ، فتو مونتاژ و .. لزوما تنها عکس های سوررئال نیستند بلکه گاه او عکس های عکاسان خیابانی را بیش از آنها سوررئالیستی به حساب می آورد. در این مقاله تلاش شده دیدگاه های مختلف پیرامون عکاسی در این مکتب یا ایدئولوژی خاص مورد بررسی قرار گرفته و در انتها کلارنس جان لافلین به عنوان عکاس این ژانر معرفی شده است. نتیجه ی این بررسی نشان می دهد که رویکرد سورئالیستی در عکاسی با آنچه در بیانیه های این مکتب آمده تا حدودی متفاوت است و سورئالیسم مورد نظر سونتاگ نیز چیزی جز آن است.
این پژوهش به بررسی و شناخت گردشگری و اهمیت آن از لحاظ ایجاد تأثیرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، معرفی روش های گوناگون تبلیغات سنتی و مدرن، و همچنین کاربرد عکاسی و اعلان به عنوان یکی از راه های مهم تبلیغات در جلب گردشگر می پردازد.
روش پژوهش کتابخانه ای، در کنار مطالعه ی میدانی است.
در پایان با توجه ویژه به یزد به عنوان یکی از فرصت های جلب گردشگر و معرفی چند نمونه از بناهای تاریخی پرداخته شده است. در این پژوهش ضمن معرفی جاذبه های گردشگری، در هر بخش نمونه ای اعلان بر پایه ی عکاسی به عنوان شاهد مثال طراحی شده است.