ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۷۱۶ مورد.
۵۰۱.

تدوین شاخص های استعدادیابی در رشته فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فوتبال استعدادیابی شاخص های استعدادیابی فوتبال

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۴۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۴۸۷
هدف از این پژوهش، تدوین شاخص های استعدادیابی در رشته فوتبال می باشد. کلیه مربیان تیم های پایه فوتبال لیگ آسیا ویژن استان تهران در رده های نوجوانان، جوانان و امید جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند.نمونه آماری 42 نفر انتخاب شده است، یافته های پژوهش نشان می دهند که بین شاخص های معرفی شده برای استعدادیابی در فوتبال تفاوت معناداری وجود دارد. بر اساس نتایج به دست آمده، مهم ترین شاخص برای استعدادیابی در فوتبال، شاخص مهارتی تکنیک انفرادی است و از میان زیر شاخص های مهارتی تکنیک انفرادی (پاس دادن)، مهارتی تاکتیک انفرادی (جاگیری مناسب)، آنتروپومتریک (قد) و جسمانی حرکتی(سرعت) مهم ترین شاخص ها برای استعدادیابی در فوتبال می باشند. و همچنین 10 شاخص برتر برای استعدادیابی فوتبال به ترتیب اهمیت عبارت هستند از: شاخص های کنترل توپ، پاس دادن، جاگیری مناسب، قد، پاس دادن و نفوذ کردن، جثه، سرعت، قدرت تصمیم گیری و انتخاب، حرکت بدون توپ و مسئولیت پذیری.
۵۰۲.

تأثیر دوازده هفته تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی واسپین و پروتئین واکنشگرC در مردان میانسال چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی پروتئین واکنشگر C مردان میانسال واسپین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۶۸ تعداد دانلود : ۶۴۷
واسپین به عنوان یک آدیپوسایتوکاین، دارای تأثیرات حساسیت انسولینی است. با وجود تأثیرات ورزش بر هموستاز انرژی و تغییرات بافت چربی، مطالعات کمی به بررسی تأثیر ورزش بر میزان واسپین پرداخته اند. مطالعه حاضر به بررسی تأثیر تمرین مقاومتی بر سطح سرمی واسپین و CRP پرداخته است. بدین منظور 20 مرد چاق کم تحرک با میانگین و انحراف استاندارد سن، وزن و شاخص توده بدنی (1/2 ± 1/50 سال، 8/5 ± 6/92 کیلوگرم، 4/1 ± 3/30 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه فعالیت ورزشی (10نفر) و کنترل (10نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی گروه تجربی به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرین بود. مرحله اول خون گیری پس از 12 ساعت ناشتایی و مرحله دوم خون گیری 48 ساعت پس از خاتمه تمرینات در شرایط تجربی اجرا شد. سطح سرمی واسپین و CRP در گروه تجربی پس از 12 هفته تمرین به ترتیب 8/8 و 5/2 درصد کاهش یافت (05/0>P). وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی و اندازه دور کمر به ترتیب 7/0-، 8/0-، 08/2 - و 01/1- درصد و گلوکز خون و مقاومت انسولینی به ترتیب 4/4 و 01/5 درصد کاهش معنا داری داشت (05/0>P). بین تغییرات واسپین با شاخص های آنتروپومتریکی، مقاومت انسولینی و CRP رابطه معنا داری مشاهده نشد.
۵۰۳.

مطالعه تغییرات آدیپونکتین، لپتین و نیم رخ لیپیدی پلاسمای خون مردان غیرفعال بر اثر 24 جلسه بازی فوتسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آدیپونکتین فوتسال لپتین نیم رخ لیپیدی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۹۶۴ تعداد دانلود : ۹۰۱
هدف این پژوهش بررسی تعیین تغییرات آدیپونکتین، لپتین و نیم رخ لیپیدی پلاسمای خون مردان غیرفعال به دنبال 24 جلسه بازی فوتسال است. در این مطالعه 20 مرد سالم (30-20 ساله و غیرفعال، به طور تصادفی به دو گروه تجربی (سن: 58/2±5/23، وزن: 48/14±36/69 کیلوگرم، شاخص توده بدنی: 41/4±82/22 کیلوگرم بر مترمربع) و گروه کنترل (سن: 2±6/24 سال، وزن: 71/12±22/68 کیلوگرم، شاخص توده بدنی: 58/3±99/21 کیلوگرم بر مترمربع) تقسیم شدند. گروه تجربی در هر جلسه برنامه تمرینی فوتسال شامل 20 دقیقه گرم کردن، دو زمان 30 دقیقه ای بازی فوتسال و درنهایت 10 دقیقه سردکردن را به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه اجرا انجام داد و گروه کنترل فعالیت عادی خود را سپری کرد. قبل از برنامه تمرینی و 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه بازی، نمونه خون به میزان 5 میلی لیتر، جهت اندازه گیری میزان آدیپونکتین، لپتین و نیم رخ لیپیدی پلاسمای خون از آزمودنی ها جمع آوری و با استفاده از آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل نشان داد که 24 جلسه بازی فوتسال باعث افزایش معنی دار لیپوپروتئین پرچگال (p=0/03) و کاهش معنی دار لپتین (p=0/04)، لیپوپروتئین کم چگال (p=0/03)، لیپوپروتئین(a) (p=0/04)، تری گلیسیرید (p=0/03) و کلسترول (p=0/03) می شود، با وجود این، تفاوت ها درباره آدیپونکتین (p=0/4) معنی دار نبود (P<0.05). به نظر می رسد فعالیت بدنی ناشی از بازی فوتسال موجب تغییراتی در میزان برخی هورمون های ترشح شده از بافت چربی سفید و دیگر ارگان های مرتبط با ترشح این هورمون ها می شود، ولی با وجود نتایج متناقض به دست آمده در تحقیقات گذشته، بررسی های بیشتر در این باره ضروری به نظر می رسد
۵۰۴.

تعیین میزان همبستگی ظرفیت حیاتی دانش آموزان دختر 11 تا 17 ساله تهرانی سنجیده شده به دو روش اسپیرومتری و معادله آلومتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایی ظرفیت حیاتی اسپیرومتری دآنش آموزان دختر معادله آلومتری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۰۶۸ تعداد دانلود : ۶۴۷
این پژوهش با هدف اجرای تعیین میزان همبستگی ظرفیت حیاتی دانش آموزان دختر 11 تا 17 ساله سنجیده شده به دو روش اسپیرومتری و معادله آلومتری انجام گردید. بدین منظور، 311 دانش آموز با میانگین سنی 3± 14 سال، وزن 9± 83/48 کیلوگرم و قد 63/7±153 سانتی متر انتخاب شدند و ظرفیت حیاتی آن ها توسط دستگاه اسپیرومتر و نیز از طریق معادله آلومتری محاسبه گردید. جهت تعیین میزان همبستگی بین دو روش مذکور نیز ضریب همبستگی پیرسون مورد استفاده قرار گرفت. همچنین، تفاوت بین میانگین های ظرفیت حیاتی گروه ورزشکار و غیر ورزشکار با استفاده از آزمون تی در گروه های مستقل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که معادله آلومتری در تعیین ظرفیت حیاتی دانش آموزان دختر 11 تا 17 ساله از روایی 0.83= r و 0.86= α برخوردار است و بین میانگین های ظرفیت حیاتی گروه ورزشکار و غیرورزشکار تفاوت معناداری وجود ندارد. علاوه براین، یافته ها حاکی از این هستند که در شرایط عدم دسترسی به آزمایشگاه و دستگاه اسپیرومتری، می توان از معادله آلومتری برای تعیین ظرفیت حیاتی دانش آموزان دختر 11 تا 17 ساله استفاده نمود.
۵۰۵.

تأثیر 10 هفته تمرین تناوبی شدید و مکمل چای سبز بر سطوح سرمی سیرتوئین یک و کاتالاز در زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی شدید کاتالاز متابولیسم ورزشی سیرتوئین یک چای سبز

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۳۱ تعداد دانلود : ۵۵۵
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر 10 هفته تمرین تناوبی شدید به همراه مصرف چای سبز بر سطوح سرمی سیرتوئین یک و کاتالاز در زنان دارای اضافه وزن انجام گرفت. بدین منظور، 30 زن غیر ورزشکار دارای اضافه وزن (با میانگین سنی 2/1±07/21 سال، وزن 6/2±1/72 کیلوگرم و درصد چربی 5/1±1/34) به صورت تصادفی در سه گروه تمرین تناوبی شدید با مکمل، تمرین با دارونما و گروه مکمل تقسیم شدند و برنامه تمرین دویدن رفت و برگشتی در یک مسیر 20 متری در 30 ثانیه با شدت 85 تا 95 درصد ضربان قلب بیشینه را طی سه جلسه در هفته و به مدت ۱0 هفته انجام دادند. قابل ذکر است که گروه های مصرف کننده چای سبز، روزانه سه قرص ۵۰۰ میلی گرمی چای سبز را به مدت ۱0 هفته مصرف نمودند. سیرتوئین یک، کاتالاز، حداکثر اکسیژن مصرفی و درصد چربی آزمودنی ها نیز در ابتدا و انتهای پژوهش اندازه گیری گردید. یافته ها نشان می دهند که ۱0 هفته تمرین تناوبی شدید به همراه چای سبز موجب افزایش سطوح سیرتوئین یک و کاتالاز و نیز کاهش معنادار وزن و درصد چربی می گردد که این تفاوت ها در گروه تمرین به همراه چای سبز نسبت به دو گروه دیگر به طور معناداری بارزتر می باشد. همچنین، حداکثر اکسیژن مصرفی تنها در گروه تمرین به همراه چای سبز افزایش معناداری یافته است. احتمالاً مکمل چای سبز به همراه تمرینات تناوبی شدید می تواند با افزایش سطوح سیرتوئین یک و کاتالاز موجب ارتقای سیستم ضداکسایشی، بهبود ترکیب بدنی و حداکثر توان هوازی زنان دارای اضافه وزن گردد.
۵۰۶.

تأثیر شانزده هفته تمرین استقامتی و رژیم غذایی پرچرب بر سطوح پلاسمایی آمیلین رت های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی رژیم غذایی پرچرب آمیلین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۹۹ تعداد دانلود : ۸۱۵
هدف از مطالعه حاضر، تعیین تأثیر 16 هفته تمرین استقامتی و رژیم غذایی پرچرب بر وزن و سطوح پلاسمایی آمیلین رت های نر ویستار بود. بدین منظور، 24 سر رت نر جوان نژاد ویستار (با دامنه سنی 50 تا 60 روز و میانگین وزنی 10±160 گرم) به سه گروه هشت نفره شامل: گروه پایه، گروه کنترل و گروه تمرین استقامتی تقسیم شدند. رت های گروه تمرین استقامتی به مدت 16 هفته و به شکل پنج روز در هفته، هر جلسه 15 تا 65 دقیقه با سرعت 15 تا 30 متر در دقیقه (پیش رونده) روی تردمیل بدون شیب دویدند، گروه کنترل طی شانزده هفته تمرین نداشتند و گروه پایه برای خون گیری اولیه انتخاب شدند. شایان ذکر است که رژیم غذایی پرچرب در دسترس دو گروه کنترل و تمرین شامل: 60 درصد چربی، 24 درصد کربوهیدارت و 16 درصد پروتئین بود. خون گیری نیز 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین با 12 ساعت ناشتایی انجام شد. درادامه، داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند (0.05>P). یافته ها نشان می دهد که مقادیر آمیلین گروه کنترل نسبت به گروه پایه در حد معناداری بیشتر بود (0.0001>P). درمقابل، غلظت آمیلین گروه تمرین نسبت به گروه کنترل (بدون تمرین) در حد معناداری کم تر بود (0.0001>P) و نسبت به گروه پایه تفاوت معناداری نداشت (0.47=P). علاوه براین، وزن رت های کنترل و تمرین پس از 16 هفته تمرین افزایش معناداری را نشان داد (0.0001>P)، اما در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل در حد معناداری کم تر بود (0.795=P)؛ لذا، مصرف طولانی مدت رژیم غذایی پرچرب منجر به چاقی و هایپرآمیلینمی می شود و اضافه کردن برنامه تمرین استقامتی به این رژیم غذایی از ابتلای به این وضعیت جلوگیری می کند.
۵۰۷.

تأثیر تمرین موازی، پلایومتریک و تناوبی شدید هوازی بر عملکرد استقامت هوازی ویژه بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تمرین موازی تمرین تناوبی شدید هوازی تمرین پلایومتریک حداکثر اکسیژن مصرفی آزمون هاف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۲
مقدمه و هدف: تمرینات مختلفی برای افزایش عملکرد استقامت هوازی در بازیکنان فوتبال پیشنهاد شده است. اما هنوز مشخص نیست که کدام برنامه تمرین مطلوب تر است. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر تمرین پلایومتریک، تناوبی شدید هوازی و موازی بر عملکرد استقامت هوازی ویژه در بازیکنان فوتبال آماتور مرد بود. روش شناسی: 32 بازیکن فوتبال حاضر در لیگ دسته سوم (سن = 7/4 ± 4/25 سال، قد = 1/7 ± 6/177 سانتی متر، توده بدن = 1/11 ± 2/74 کیلوگرم) در این مطالعه شرکت کردند. بازیکنان ابتدا بر اساس منطقه بازی و توان هوازی یکسان سازی شدند سپس به روش تصادفی در یکی از گروه های تمرین پلایومتریک (11 نفر)، تناوبی شدید هوازی (11 نفر) و موازی (10 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین تناوبی شدید هوازی شامل 4 وهله 4 دقیقه ای دویدن با شدت 90 تا 95 درصد ضربان قلب بیشینه با 3 دقیقه استراحت فعال بین وهله ها بود. برنامه تمرین پلایومتریک شامل اجرای 9 حرکت جهشی و پرتابی در 3 نوبت با 10 تکرار بود که با شدت کم تا بیشینه انجام شد. برنامه تمرین موازی شامل اجرای همزمان دو برنامه تمرین پلایومتریک و تناوبی شدید هوازی در یک جلسه بود که ابتدا برنامه تمرین پلایومتریک اجرا شد. برنامه های تمرین به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا شدند. پیش و پس از تمرین، آزمون استقامتی فوتبال هاف و هلگراد به منظور برآورد استقامت هوازی ویژه اجرا شد. یافته ها: استقامت هوازی ویژه در همه گروه های تمرین به طور معناداری افزایش یافت (پلایومتریک: از 18 ± 1349 به 36 ± 1387، تناوبی شدید هوازی: از 29 ± 1359 به 42 ± 1412 و موازی: از 23 ± 1335 به 33 ± 1436 متر، 05/0 > P ). اما، این افزایش در گروه موازی بالاتر از گروه های دیگر بود (05/0 > P )، هرچند تفاوت معناداری بین گروه های تناوبی شدید هوازی و پلایومتریک مشاهده نشد (653/0 = P ). بحث و نتیجه گیری: تمرین موازی نسبت به تمرین تناوبی شدید هوازی و پلایومتریک صرف در افزایش استقامت هوازی ویژه بازیکنان فوتبال آماتور مرد مؤثرتر است.  
۵۰۸.

تأثیر دوازده جلسه تمرین با شدت زیاد در وضعیت هایپوکسی و نورموکسی بر عملکرد بی هوازی افراد ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی شدید هایپوکسی نورموکسی Wmax

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۰۵۰ تعداد دانلود : ۷۱۳
هدف تحقیق حاضر مقایسه تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید در وضعیت هایپوکسی و نورموکسی بر عملکرد بی هوازی افراد ورزشکار بود. آزمودنی های این تحقیق 16 نفر دانشجوی داوطلب مرد بودند. آزمودنی ها به دو گروه هشت نفره تمرین در وضعیت هایپوکسی (ارتفاع 3300) و نورموکسی تقسیم شدند. عملکرد بی هوازی (اوج توان،میانگین توان) ازطریق اجرای آزمون وینگیت و غلظت لاکتات قبل و بعد از آزمون وینگیت اندازه گیری شد. 24 ساعت بعد، Wmax در وضعیت هایپوکسی مشخص و 48 ساعت بعد میزان Wmax در وضعیت نورموکسی تعیین شد. برنامه تمرین هر دو گروه ازنظر شدت (یک دقیقه با شدت80درصد-85درصدWmax و دو دقیقه با شدت 50درصد Wmax) و مدت تمرین (30 دقیقه) یکسان سازی شده بود. برنامه تمرینی شامل دوازده جلسه پی در پی بود. بعد از آن، متغیرهای پیش آزمون مجدداً اندازه گیری شد. پس از تعیین توزیع طبیعی داده ها به وسیله آزمون کلموگروف- اسمیرنوف، آزمون t وابسته و مستقل با سطح اطمینان 0.05≥p نشان داد این دوره تمرینی باعث بهبود در عملکرد بی هوازی در هر دو گروه شد. همچنین غلظت لاکتات در 5 دقیقه بعد از آزمون وینگیت در هر دو گروه کاهش داشت، اما تفاوتی بین دوازده جلسه تمرین تناوبی در وضعیت هایپوکسی و نورموکسی بر عملکرد بی هوازی مشاهده نشد. درنتیجه می توان بیان کرد دوره تمرینی به کارگرفته شده در این تحقیق می تواند باعث بهبود عملکرد بی هوازی شود، اما مدت و شدت هایپوکسی در این تحقیق به اندازه ای نبوده است که بتواند عملکرد بی هوازی را در گروه هایپوکسی نسبت به نورموکسی بهبود بخشد
۵۰۹.

تأثیر فعالیت ورزشی پلیومتریک حاد با و بدون مصرف ویتامینC بر غلظت سرمی عامل نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) مردان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مردان غیرفعال عامل نروتروفیک مشتق از مغز فعالیت ورزشی پلیومتریک ویتامین c

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۸۳۶ تعداد دانلود : ۵۹۱
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر فعالیت ورزشی پلیومتریک حاد با و بدون مصرف ویتامینc بر غلظت سرمی عامل نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF)مردان غیرفعال بود.در این مطالعه نیمه تجربی 36 مرد غیرفعال به طور تصادفی به چهار گروه (مکمل+ فعالیت ورزشی، مکمل، فعالیت ورزشی و کنترل) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه های ترکیبی و گروه فعالیت ورزشی برنامه منتخب پلیومتریک را اجرا کردند. همچنین در دوره پژوهش، مکمل ویتامینc، روزانه به مقدار 500 میلی گرم، به صورت کپسول و به مدت یک هفته توسط آزمودنی های گروه ترکیبی و مکمل مصرف شد. خون گیری از افراد پیش و پس از برنامه تمرینات به منظور اندازه گیری BDNF به عمل آمد. سطوح BDNF با استفاده از کیت آزمایشگاهی و روش الایزا اندازه گیری شد. از آزمون های T مستقل و واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی برای بررسی تفاوت بین گروه ها استفاده شد. سطوح سرمی BDNF پس از مصرف ویتامینc همراه با فعالیت ورزشی پلیومتریک حاد در مقایسه با گروه کنترل تغییر معناداری یافت. همچنین مصرف ویتامینc بدون تمرین سبب افزایش معنادار BDNF سرم شد. اما فعالیت ورزشی پلیومتریک به تنهایی نتوانست تغییر معناداری در غلظت سرمی BDNF ایجاد کند. به نظر می رسد انجام فعالیت ورزشی پلیومتریک همراه با مصرف ویتامینc برای گسترش فواید شناختی و عملکردی مغز مفید باشد.
۵۱۰.

اثر هشت هفته تمرین هوازی پس از پیوند سلول های بنیادی مغز استخوان بر سطوح فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و دوپامین جسم مخطط موش های مدل پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارکینسون تمرین هوازی فاکتور رشد اندوتلیال عروقی سلول بنیادی مغز استخوان دوپامین عصبی و عضلانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۹۰۶ تعداد دانلود : ۷۳۶
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و دوپامین جسم مخطط در موش های پارکینسونی، پس از پیوند سلول های بنیادی مغز استخوان بود. بدین منظور، 35 موش صحرایی نر هفت هفته ای با وزن 300 250 گرم به صورت تصادفی به گروه های کنترل سالم، پارکینسونی کنترل، سلول درمانی، تمرین و سلول درمانی + تمرین تقسیم شدند. برای ایجاد مدل پارکینسونی، تخریب جسم مخطط با تزریق پنج میکروگرم محلول شش- هیدروکسی دوپامین به صورت استریوتاکسی صورت گرفت و برای تأیید آن از آزمون چرخشی آپومورفین استفاده شد. علاوه براین، به منظور جداسازی سلول های بنیادی، از مغز استخوان ران و درشت نی موش های صحرایی نر شش تا هشت هفته ای استفاده شد که پس از کشت، حدود 105 سلول در دو میکرولیتر محیط از طریق کانال به داخل جسم مخطط گروه های دریافت کننده سلول تزریق شد. همچنین، تمرین شامل هشت هفته دویدن روی نوارگردان با سرعت 15 متر بر دقیقه در دو وهله 15 دقیقه ای و پنج روز در هفته بود. قابل ذکر است که فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و دوپامین به روش الایزا اندازه گیری شد. یافته ها نشان می دهند که مقادیر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و دوپامین جسم مخطط در گروه تمرین، سلول و به ویژه تمرین + سلول، افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل پارکینسون داشته است (0.05P≤). به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر، اثر مثبت هشت هفته تمرین روی نوارگردان در موش های پارکینسونی پیوند شده با سلول های بنیادی مغز استخوان را مورد تأیید قرار داد که می تواند به عنوان یک روش کمک کننده به درمان غیردارویی مورد توجه قرار گیرد.
۵۱۱.

تأثیر چهار هفته مصرف امگا3 با منشأ گیاهی (عصاره کتان) و جانوری (روغن ماهی)، بر غلظت سرمی فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF)، پس از چهار هفته تمرین پلیومتریک در مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین پلایومتریک امگا3 مردان فعال فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۰۷۲ تعداد دانلود : ۷۸۶
عامل نروتروفیک مشتق از مغز(BDNF)،نقش مهمی در رشد نرونی، انتقال پیامهای عصبی،تغییرپذیری عصبی و به طور کلی سلامت دستگاه عصبی انسان ایفا می کند. به همین منظور در این تحقیق، تاثیر چهار هفته مصرف امگا3 با منشأ گیاهی(عصاره کتان)، و جانوری(روغن ماهی)، با و بدون تمرینات منظم پلیومتریک بر غلظت BDNF،در دانشجویان مرد فعال بررسی شد. 42 دانشجوی پسر رشته تربیت بدنی به طور تصادفی به شش گروه تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه های ترکیبی و گروه تمرین به مدت 4 هفته تمرینات گوناگون پلایومتریک را اجرا کردند. همچنین گروههای ترکیبی و مکمل در طی دوره تحقیق، روزانه 3000 میلی گرم مکمل امگا3 مصرف کردند. از آزمون واریانس یکطرفه و روش تعقیبی توکی برای بررسی تفاوت بین گروهها و سطح معنی داری 05/0P< استفاده شد. سطوح سرمیBDNF پس از 4 هفته تمرین پلایومتریک همراه با مصرف امگا3 گیاهی در مقایسه با گروه کنترل، افزایش معناداری یافت (014/0=P). همچنین در گروه تمرین همراه با مصرف امگا3 جانوری سطوح سرمیBDNF پس از 4 هفته در مقایسه با گروه کنترل،افزایش معناداری یافت (042/0=P).نتایج پژوهش حاضر نشان داد که به هنگام اجرای تمرینات پلایومتریک مصرف مکمل امگا3 گیاهی یا جانوری می تواند به دلیل افزایش غلظت سرمیBDNF سبب بهبود عملکرد عصبی و روانی شود.
۵۱۲.

تأثیر دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون انسداد عروق مستقل از رژیم غذایی بر ترکیب بدنی، پروفایل لیپید و پروتئین واکنشی C زنان جوان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی پروفایل لیپید التهاب سیستمیک تمرین با انسداد عروق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۲۳
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تأثیر دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون انسداد عروق مستقل از رژیم غذایی بر ترکیب بدنی، پروفایل لیپید و پروتئین واکنشی C زنان جوان غیر ورزشکار بود. روش شناسی: 45 زن جوان غیر ورزشکار (سن 7/3±5/26 سال، قد 8/3±4/167سانتی متر، وزن 1/4±66 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 7/0±5/23 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی سنتی، تمرین مقاومتی با انسداد عروق و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دو گروه تجربی به مدت 24 هفته و هر هفته چهار جلسه در برنامه تمرینی خود شرکت کردند. گروه مقاومتی سنتی، تمرینات را با شدت 70 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه تا حد خستگی؛ و گروه تمرین مقاومتی با انسداد عروق، تمرینات را با شدت 20 تا 30 درصد یک تکرار بیشینه تا حد خستگی انجام دادند. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو نوع تمرین مقاومتی باعث کاهش معنادار تری گلیسرید، کلسترول تام، کلسترول، لیپوپروتئین با چگالی کم، لیپوپروتئین با چگالی خیلی کم و پروتئین واکنشی C و نیز افزایش معنادار کلسترول و لیپوپروتئین با چگالی بالا در این زنان شد (P<0.05)؛ اما تفاوت بین دو گروه معنادار نبود (P>0.05). بحث و نتیجه گیری: تمرینات مقاومتی با انسداد عروق اگرچه با شدت کمتری انجام می شوند، اما به دلیل ایجاد هیپوکسی و لذا نیازهای متابولیک مشابه، احتمالاً همان تأثیرات تمرینات مقاومتی شدید را بر پروفایل لیپید و التهاب سیستمیک به عنوان عوامل خطرزای قلبی ایجاد می کنند. 
۵۱۳.

بررسی اثر پیش آماده سازی ایسکمی در اندام های مختلف بر عملکرد جودوکارن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد بی هوازی متابولیسم ورزشی ایسکمی رپرفیوژن آزمون ویژه جودو

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۷۹ تعداد دانلود : ۴۹۴
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر مداخله پیش آماده سازی ایسکمی با سه وضعیت اعمال در بالاتنه، پایین تنه و ترکیب بالاتنه با پایین تنه بر اجرای آزمون ویژه جودو و عملکرد بی هوازی جودوکاران بود. 13 جودوکار به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت نمودند. هر آزمودنی در چهار جلسه مجزا و به صورت تصادفی و موازنه متقابل، دو آزمون ویژه جودوی متوالی با فاصله 90 ثانیه و پس از 15 دقیقه و نیز یک آزمون بی هوازی رست را در چهار وضعیت بدون اعمال ایسکمی (وضعیت کنترل)، اعمال ایسکمی در دست، اعمال ایسکمی در پا و نیز اعمال ایسکمی به صورت هم زمان در دست و پا اجرا کرد. شایان ذکر است که مداخله پیش آماده سازی ایسکمی در سه دور پنج دقیقه ای انسداد با پنج دقیقه رپرفیوژن متعاقب انجام شد. همچنین، درادامه از روش آماری آنالیز واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بون فرونی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که در وضعیت اعمال ایسکمی هم زمان در دست و پا، شاخص آزمون ویژه جودوی دوم کمتر از وضعیت های دیگر و تعداد اجراها در آزمون دوم جودو و همینطور حداکثر و میانگین برون ده توان به صورت معناداری بیشتر از دیگر وضعیت ها بود (P≤0.05). همچنین، میزان درک فشار در وضعیت اعمال پیش آماده سازی ایسکمی هم زمان در دست و پا کمتر از سایر وضعیت ها بود(P≤0.05). طبق یافته های پژوهش به نظر می رسد که اگر پیش آماده سازی ایسکمیک در اندام های بیشتر و با حجم عضلانی بزرگ تری اعمال شود، بر اجرای آزمون ویژه جودو و عملکرد بی هوازی جودوکاران اثر بیشتری دارد.
۵۱۴.

اثر حفاظتی چهار هفته تمرین روی نوار گردان همراه با مصرف مکمل ویتامین D3 بر سطح عامل رشد عصبی در جسم مخطط موش های پارکینسونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارکینسون 6- هیدروکسی دوپامین مکمل ویتامین D3 تمرین روی نوار گردان فاکتور رشد عصبی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۱۱۸۸ تعداد دانلود : ۶۹۴
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثر حفاظتی چهار هفته دویدن روی نوار گردان همراه با مصرف مکمل ویتامین D3 بر روی سطح فاکتور رشد عصبی جسم مخطط موش های پارکینسونی شده با شش هیدروکسی دوپامین می باشد. 48 سرحیوان (با وزن 10± 276 گرم و سن 12 هفته) به شش گروه شم، کنترل، کنترل پارکینسون، ورزش و پارکینسون، مکمل ویتامین D3 و پارکینسون، مکمل ویتامین D3 و ورزش و پارکینسون تقسیم شدند. گروه تمرینی به مدت چهار هفته و هفته ای پنج روز به صورت دو جلسه در روز و به طور مجزا، 15 دقیقه با فاصله زمانی یک ساعت و درمجموع به مدت 30 دقیقه روی نوار گردان با سرعت 15 متر در دقیقه با شیب صفر درجه به تمرین پرداختند. گروه مکمل ویتامین D3 به مدت چهار هفته و هفته ای دو روز مکمل با دوز یک میکروگرم در کیلوگرم به صورت درون صفاقی مکمل دریافت کردند. سپس، مدل تجربی پارکینسون با استفاده از جراحی استریوتاکسی و تزریق 6- هیدروکسی دوپامین با دوز تزریقی 250 میکروگرم در حجم پنج میکرولیتر به داخل جسم مخطط ایجاد شد. همچنین، سطح عامل رشد عصبی جسم مخطط موش ها با روش الایزا اندازه گیری گردید. نتایج نشان می دهد که ورزش به تنهایی با شدت پروتکل تمرینی ارائه شده در این پژوهش می تواند سطح عامل رشد عصبی را افزایش دهد؛ اما این افزایش معنادار نمی باشد (P=0.372). از سوی دیگر، مصرف مکمل ویتامین D3 به تنهایی توانسته است سطوح عامل رشد عصبی را به طور معنا داری (P=0.002) افزایش دهد. علاوه براین، ترکیب آن با ورزش به طور برجسته ای از کاهش سطح عامل رشد عصبی در جسم مخطط موش ها جلوگیری می کند (P=0.001). یافته های ما نشان می دهد که پیش درمان با استفاده از تمرین روی نوار گردان به همراه مصرف مکمل ویتامین D3می تواند سبب افزایش محافظت نرو ن های دوپامینرژیک در برابر تخریب ناشی از 6هیدروکسی دوپامین شود، از این رو می تواندنقش حفاظتی در برابر بیماری پارکینسون داشته باشند.
۵۱۵.

مقایسه اثر یک جلسه تمرین شنا در دماهای مختلف آب بر اشتها، کالری دریافتی، کالری مصرفی، علاقه مندی به غذا و میزان لاکتات خون در دختران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لاکتات اشتها کالری دریافتی شنا در دماهای مختلف آب علاقه مندی به غذا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۹۷۳ تعداد دانلود : ۵۶۵
هدف تحقیق حاضر مقایسه اثر یک جلسه تمرین شنا در دماهای مختلف آب (23، 33 و 38 درجه سانتی گراد) بر اشتها، کالری دریافتی، کالری مصرفی، علاقه مندی به غذا و میزان لاکتات خون در دختران دانشجو بود. طرح تحقیق نیمه تجربی بود و 12 داوطلب دختر (میانگین سنی3/1 ± 83/20 سال، شاخص توده بدنی 68/2 ± 46/20 کیلوگرم بر متر مربع، وزن 46/5 ±6/53 کیلوگرم) از دانشجویان دانشگاه، پروتکل شنای کرال سینه را در سه دمای 23، 33 و 38 درجه سانتی گراد (آب سرد، آب طبیعی، آب گرم) به مدت 45 دقیقه با شدت 80 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا کردند. میزان اشتها و علاقه مندی به غذا از طریق پرسشنامه اشتها و یادآمد 24 ساعت مواد غذایی توسط خود آزمودنی ها ثبت شد. همچنین کالری دریافتی و انرژی مصرفی در روزهای اجرای پروتکل، قبل و بعد از اجرای پروتکل در پرسشنامه های مربوط توسط خود آزمودنی ها ثبت و به ترتیب با استفاده از کتاب آلبوم مواد غذایی و جدول خلاصه فعالیت بدنی محاسبه شدند. غلظت لاکتات خون قبل، بلافاصله بعد، 3و9 ساعت پس از اجرای پروتکل تحقیق با استفاده از دستگاه لاکتومتر اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که یک جلسه ورزش شنا در دماهای مختلف آب (23، 33 و 38 درجه سانتی گراد) بر اشتها، علاقه مندی به غذا، کالری دریافتی و انرژی مصرفی اثری ندارد و دمای آب به تنهایی نمی تواند روی کاهش یا افزایش وزن در این نوع از شرکت کنندگان اثرگذار باشد.
۵۱۶.

تأثیر مکمل دهی کوتاه مدت بولاغ اوتی بر میزان تخریب DNA پس از فعالیت ورزشی وامانده ساز در مردان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکمل دهی کوتاه مدت بولاغ اوتی تخریب DNA فعالیت ورزشی وامانده ساز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۱۰
مقدمه و هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر مکمل دهی کوتاه مدت بولاغ اوتی بر میزان تخریب DNA پس از فعالیت ورزشی وامانده ساز در مردان غیرورزشکار می باشد. روش شناسی: 18 مرد غیرورزشکار با دامنه سنی 20-22سال، وزن65-75کیلوگرم، قد 175- 185سانتی متر و اکسیژن مصرفی بیشینه 38 -42 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه در قالب یک طرح نیمه تجربی به صورت تصادفی در دو گروه دریافت کننده گیاه بولاغ اوتی(روزانه80 گرم به شکل خام در روز به مدت 14 روز) به تعداد 8 نفر و کنترل به تعداد 10 نفر قرار گرفتند. همه ی آزمودنی ها پس از مکمل دهی، آزمون وامانده ساز بروس را انجام دادند. نمونه های خونی طی سه مرحله( قبل و بعد از مکمل دهی و پس از فعالیت ورزشی) جهت اندازه گیری میزان پلاسمایی 8-هیدرکسی 2-دزوکسی گوانوزین گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و آزمون تی مستقل در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد مکمل دهی کوتاه مدت بولاغ اوتی موجب کاهش شاخص پلاسمایی 8-هیدروکسی 2 دزوکسی گوانوزین در حالت پایه شده است(p<0.05). هم چنین، این مکمل دهی توانست از افزایش 8-هیدروکسی 2 دزوکسی گوانوزین پس از انجام فعالیت ورزشی وامانده ساز بکاهد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان از مکمل دهی بولاغ اوتی برای کاهش آسیب های اکسایشی ناشی از فعالیت های ورزشی شدید استفاده کرد. با این وجود، با توجه به مطالعات اندک انجام شده در این حوزه، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است. 
۵۱۷.

تأثیر هشت هفته تمرینات تناوبی شدید بر بیان ژن های PGC-1α وVEGF در عضله قلبی رت های نر سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی شدید فاکتور رشد اندوتلیال عروقی عضله قلبی فعال کننده تکثیر پروکسی زوم آلفا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۱۱۲ تعداد دانلود : ۶۶۹
این تحقیق با هدف تعیین تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن VEGF و 1α–PGC در عضله قلبی رت های نر سالم انجام گرفت. دوازده سر رت نر بالغ از نژاد ویستار به دو گروه آزمون (تمرین تناوبی شدید) و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمون، به مدت هشت هفته و هر هفته پنج جلسه، تمرینات شامل دویدن با شدت 100-90 درصد VO2max را به مدت 4 دقیقه روی نوار گردان انجام دادند و همزمان، گروه کنترل به مدت پانزده دقیقه روی تردمیل با سرعت دو متر در دقیقه قرار گرفتند. در روز بعد از آخرین جلسه، رت ها تشریح و نمونه ها به منظور استخراج RNA به آزمایشگاه منتقل شدند. بیان ژن PGC-1α و VEGF در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل به ترتیب 2/1 (79/0=P) و 4/1 برابر (29/0=P) بود. نتایج نشان دهنده افزایش غیرمعنادار میزان بیان ژن PGC1-α و VEGF در عضله قلب در پی هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالاست.
۵۱۸.

مقایسة اثر حاد انقباض های ارادی در شدت ها و زما نهای متفاوت بر توان انفجاری، سرعت و چابکی در بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چابکی سرعت توان انفجاری انقباض های ارادی تقویت پس از فعالیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۱۲۷۱ تعداد دانلود : ۸۰۳
هدف این تحقیق مقایسه اثر حاد انقباض های ارادی (PAP) در شدت ها و زمان های متفاوت بر توان انفجاری، سرعت و چابکی در بازیکنان فوتبال است. به این منظور 13 نفر با میانگین سنی 63/0±7/17 سال، وزن 9/6±9/57 کیلوگرم و قد 4/5±9/167سانتی متر به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند. برای هر یک از متغیرهای توان انفجاری، سرعت و چابکی طی هفت جلسه به صورت تصادفی پروتکل های گرم کردن بدون بار، اجرای نیم اسکات 45 درصد، 65 درصد، 85 درصد 1RMپس از 4 دقیقه و اجرای نیم اسکات 45 درصد، 65 درصد، 85 درصد 1RMپس از 15 دقیقه برگزار و آزمون های دوی سرعت 35متر، پرش عمودی سارجنت و چابکی ایلی نویز گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر (ANOVA) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد در اثر حاد تقویت پس از فعالیت با 05/0P≤ بین توان انفجاری بازیکنان با شدت های متفاوت بعد از 4 دقیقه اختلاف معناداری وجود ندارد، اما پس از 15 دقیقه در شدت های 65 و 85 درصد اختلاف معناداری در توان انفجاری نسبت به پروتکل گرم کردن مشاهده شد. بین سرعت بازیکنان در تقویت پس از فعالیت بعد راز4 دقیقه در شدت 65 درصد و بعد از 15 دقیقه در شدت های 65 و 85 درصد تفاوت معناداری نسبت پروتکل گرم کردن وجود دارد. بین چابکی بازیکنان در تقویت پس از فعالیت بعد از 4 دقیقه در شدت های 65 و 85 درصد و بعداز 15 دقیقه در شدت 65 درصد اختلاف معناداری بین شدت ها وجود دارد. به طور کلی زمان در اثر حاد تقویت پس از فعالیت (انقباض های ارادی) به خصوص پس از 15 دقیقه، نقش مؤثرتری در بهبود فعالیت های توانی و سرعتی ورزشکاران در شدت های متوسط و بیشینه و چابکی با شدت متوسط دارد.
۵۱۹.

اثر هشت هفته تمرینات هوازی داخل آب بر سرعت راه رفتن و مقیاس وضعیت ناتوانی جسمانی توسعه یافته (EDSS) زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولتیپل اسکلروزیس سرعت راه رفتن تمرینات هوازی داخل آب مقیاس وضعیت ناتوانی جسمانی توسعه یافته

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
تعداد بازدید : ۱۲۴۸ تعداد دانلود : ۶۲۷
مولتیپل اسکلروزیس یا به اختصار ام.اس بیماری مزمن دمیلینه کننده (ازبین برنده میلین) سیستم عصبی مرکزی است که با اختلال در هدایت عصبی همراه می باشد و با مشخصه های کلینیکی متعدد ظاهر می شود. با توجه به بار مالی سنگین، عوارض جانبی و عدم درمان قطعی این بیماری به وسیله داروها، درمان های غیردارویی برای کنترل علائم ام.اس پیشنهاد می شود. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات هوازی داخل آب بر سرعت راه رفتن و EDSS زنان مبتلا به ام.اس بود. به این منظور 30 بیمار زن مبتلا با درجه 2 EDSSتا 5.5 و دارای فرم R-R(عودکننده-فروکش کننده بیماری و دامنه سنی 40-20 سال به عنوان نمونه های تحقیق انتخاب شدند و به طور تصادفی هدفدار در دو گروه تجربی (پانزده نفر) و کنترل (پانزده نفر) همتاسازی شدند. گروه تجربی برنامه تمرینی هوازی داخل آب را به مدت هشت هفته هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت 60-40 دقیقه با 40 تا60 درصد حداکثر ضربان قلب انجام دادند. هر جلسه شامل سه مرحله حرکات کششی و انعطاف پذیری خارج از آب، حرکات نرمشی و حرکتی داخل آب، بازی و سرگرمی داخل آب بود.EDSS بیماران با استفاده از ابزار EDSS و توسط نورولوژیست و سرعت راه رفتن به وسیله آزمون 10 متر ارزیابی شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون T مستقل و وابسته استفاده شد. براساس نتایج بین نمره EDSS و سرعت راه رفتن بیماران مبتلا به ام.اس در دو گروه تجربی و کنترل تفاوت معناداری دیده شد (P<0.05) . بنابراین تمرینات هوازی داخل آب می تواند EDSS و سرعت راه رفتن افراد مبتلا به ام.اس را بهبود بخشد.
۵۲۰.

اثر همزمان مصرف مکمل اسیدلینولئیک مزدوج و تمرین مقاومتی بر ترکیب بدن، لپتین سرم و قدرت عضلانی مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت عضلانی تمرینات مقاومتی ترکیب بدن اسیدلینولئیک مزدوج لپتین سرم

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۹۱ تعداد دانلود : ۸۱۸
مطالعات حیوانی، خواص بسیار مفید ازجمله کاهش وزن و بهبود ترکیب بدن را پس از استفاده از اسیدلینولئیک مزدوج گزارش کرده اند. با این حال، درخصوص تأثیر ترکیب با تمرینات مقاومتی، اطلاعات محدودی وجود دارد. بنابراین، در این مطالعه اثر مصرف مکمل اسیدلینولئیک مزدوج به همراه تمرینات مقاومتی بر ترکیب بدن، لپتین سرم و قدرت عضلانی در مردان غیرورزشکار بررسی شد.در کارآزمایی نیمه تجربی با طرح دوسوکور، 23 مرد غیرورزشکار به صورت تصادفی به دو گروه تمرین + مکمل (یازده نفر) و تمرین + دارونما (دوازده نفر) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت شش هفته (هر هفته سه جلسه) برنامه تمرین مقاومتی را براساس پروتکل کرامر (2004) اجرا کردند. گروه تجربی، روزانه سه کپسول 1000 میلی گرمی اسیدلینولئیک مزدوج و گروه کنترل سه کپسول دارونما (روغن زیتون) مصرف کردند. در ابتدا و انتهای دوره، قدرت عضلانی، ترکیب بدن و لپتین سرم آزمودنی ها سنجیده و داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و همبسته تحلیل شد. براساس یافته ها، در مقایسه با روش تمرین مقاومتی + دارونما، تمرین مقاومتی + مکمل، اسیدلینولئیک مزدوج موجب کاهش معنی دار توده چربی و لپتین سرم و افزایش معنی دار توده بدون چربی شد (05/0p<). این در حالی است که قدرت بالاتنه و پایین تنه دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. با توجه به نتایج می توان گفت تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل اسیدلینولئیک مزدوج می تواند در مردان غیرورزشکار ترکیب بدن را بهبود داده و لپتین سرم را کاهش دهد؛ ولی الزاماً موجب بهبود قدرت بالاتنه و پایین تنه نمی شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان