فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به شناسایی و تحلیل تاثیرات متقابل عوامل محیطی کلیدی اثرگذار بر نظام علم، فناوری و نوآوری فضای مجازی در ایران پرداخته است. جهت تحقق هدف پژوهش، از استراتژی پژوهش آمیخته استفاده شده است. در بخش کیفی، با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و نظر خبرگان، عوامل محیطی که بر نظام مذکور تأثیرگذارند شناسایی و با استفاده از مدل STEEPLED طبقه بندی شدند که هفت طبقه را شامل می شود: اجتماعی-دموگرافی، فناورانه، اقتصادی، محیط زیستی، سیاسی، سیاستی- قانونی، اخلاقی. توزیع عوامل در طبقات مختلف نشان از پیچیدگی محیط پیرامون نظام علم، فناوری و نوآوری فضای مجازی دارد. در بخش کمی، از تحلیل تاثیرات متقابل با رویکرد ساختاری استفاده شده است. الگوی توزیع عوامل محیطی نظام علم، فناوری و نوآوری فضای مجازی، به دلیل اثرات متقابل عوامل بر یکدیگر، نشان داد که این نظام با محیط بسیار پیچیده ای مواجه می باشد. بر اساس نتایج، کلیدی ترین عوامل هدف بر اساس میزان اثرگذاری مستقیم به اشتغال، رشد اقتصادی، اتصال به اینترنت، روندهای فناورانه دیجیتال و اعتماد مردم به دولت اختصاص دارد. رویکردهای جدید اقتصادی (از جمله اقتصاد اشتراکی، اقتصاد گیگ و غیره)، سرمایه گذاری در حوزه فاوا و وضعیت اقتصادی مردم نیز از کلیدی ترین عوامل ریسک به شمار می آیند. بر این مبنا پیشنهاد می شود عوامل هدف با توجه به اهداف و کارکردهای نظام علم، فناوری و نوآوری فضای مجازی توسعه و هدایت شوند و عوامل ریسک نیز با توسعه و ارتقاء به عوامل هدف تبدیل شوند.
شاخص های شبکه های ایگو محور: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مرور نظام مند پژوهش های قلمرو شاخص های شبکه های ایگو به منظور تعیین ابعاد و جنبه ها و نیز دسته بندی شاخص های بررسی شده در متون در راستای ایجاد مبنایی جهت ارزیابی عملکرد برون دادهای علمی و یا شبکه های افراد، هدف اصلی مقاله حاضربود.روش: پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی و به روش مرور نظام مند انجام شده است. مراحل جست وجو و تحلیل داده ها در این مطالعه بر اساس راهنمای استاندارد پریزما تدوین شده است. بدین منظور بیست و سه پژوهش مرتبط با شاخص های شبکه ایگو از 2003 تا 2023 در مجموعه هسته وب گاه علم و اسکاپوس و IEEE جست وجو و پس از پالایش نتایج ارائه شده اند. در هر سه پایگاه محدودیت های نوع مدرک (مقاله و کتاب)، و بازه زمانی (2003 تا 22 may 2023) و زبان (انگلیسی) اعمال شد.یافته ها: متون مرورشده در این پژوهش سه سطح از شاخص های شبکه ایگو با توجه به ویژگی های ساختاری و ترکیبی را در قالب بیست و یک شاخص شناسایی کرده اند که عبارتند از: شاخص های پیوند ایگو آلتر، شاخص های ویژگی های آلتر، و شاخص های پیوند آلتر آلتر. چهار شاخص ویژگی های پیوند ایگو آلتر شامل اندازه شبکه، تعدد، قدرت پیوند، و پراکندگی پیوند است که نشان دهنده ابعاد متفاوت روابط میان موجودیت مرکزی (ایگو) و آلترها است. شاخص های مرتبط با ویژگی های آلترها که در شبکه ایگو وجود دارند شامل شش شاخص ترکیب شبکه، شباهت ایگو و آلتر، ناهمگونی، مرکزیت آلتر، پراکندگی آلترها، و پراکندگی جغرافیایی هستند. دو مفهوم رایج در علوم اجتماعی مانند سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی را می توان زیرمجموعه معیار ترکیب تعریف و محاسبه کرد. یازده شاخص تراکم، تعداد و اندازه مؤلفه ها، چاله های ساختاری برت (سه معیار اندازه مؤثر، محدودیت، و سلسله مراتب جهت محاسبه این شاخص پیشنهاد شده است)، شاخص واسط گلد و فرناندز، شاخص بینابینی ایگو، مرکزیت رتبه، نزدیکی و بینابینی آلتر، دسته ها، تعداد گره های منفصل، و هسته پیرامونی در دسته پیوندهای آلتر آلتر مورد بررسی قرار گرفت. برخی از معیارهای ساختاری شبکه مبتنی بر نمودار هستند و بر اساس نظریه نمودار سنجیده شدند که از جمله آن ها می توان به شاخص های تراکم، مرکزیت نزدیکی، درجه و بینابینی آلتر، دسته ها، تعداد گره های منفصل، و هسته پیرامونی اشاره کرد. این معیارها زمانی که در شبکه های ایگو مورد استفاده قرار می گیرند، اغلب معنی و تفسیر خاصی دارند به ویژه اگر ایگو از شبکه حذف شده باشد این معانی با معانی شبکه های کل محور متفاوت است.نتیجه گیری: نتایج حاکی از برخی از شکاف های پژوهشی در قلمرو شبکه های ایگومحور افراد و شبکه های ایگومحور استنادی هست که به لزوم بررسی شاخص های شبکه های ایگومحور، نرم افزارهای مورد نیاز جهت اجرای شاخص ها، شیوه دیداری سازی، اعتبارسنجی، کاربرد شاخص ها در حوزه علم سنجی، ارزیابی پژوهش، و سیاست علم و فناوری می توان اشاره کرد.
بررسی تاثیر سواد دیجیتال بر یادگیری الکترونیکی کتابداران دانشگاه پیام نور با نقش واسطه ای پذیرش فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این مقاله، بررسی تاثیر سواد دیجیتال با نقش واسطه ای پذیرش فناوری بر یادگیری الکترونیکی در بین کتابداران دانشگاه پیام نور می باشد.روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی-همبستگی با جامعه آماری شامل تمامی کتابداران کتابخانه های دانشگاه پیام نور به تعداد 318 نفر، که با استفاده از جدول نمونه گیری گرجسی و مورگان(1970)، تعداد 175 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعیین و انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه های استاندارد یادگیری الکترونیکی واتکینز و همکاران (2004)، سواد دیجیتالی رودریگوئز و همکاران (2016) و پذیرش فناوری دیویس(2000) بود.یافته ها: نشان دادند که بررسی مفروض واسطه مندی نسبی پذیرش فناوری در تاثیر سواد دیجیتال بر یادگیری الکترونیکی کتابداران دانشگاه پیام نور با داده ها برازش مطلوبی دارد. افزون بر این، در مدل مفروض، تمامی ضرایب همبستگی و ضرایب مسیر مدل از لحاظ آماری معنادار بودند و سواد دیجیتال با میانجی پذیرش فناوری بر یادگیری الکترونیکی کتابداران دانشگاه پیام نور به میزان اثر 126/0، تاثیر مثبت و مستقیم معناداری دارد.نتیجه گیری: نتایج نشاد داد که سواد دیجیتال به طور مستقیم و با نقش واسطه ای پذیرش فناوری بر یادگیری الکترونیکی در بین کتابداران دانشگاه پیام نور موثر است. از این رو، مولفه های پذیرش فناوری و سواد دیجیتال از تبیین کننده های موثر بر یادگیری الکترونیکی در بین کتابداران می باشد.
نقش تعدیل گری رفتار نوع دوستی و انگیزش درونی در تاثیر مالکیت روانشناختی دانش بر رفتار پنهان سازی دانش (مورد مطالعه: معلمان شهرستان آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
205 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف: پنهان سازی دانش یک پدیده نسبتاً رایج در سازمان های آموزشی و مدارس است که آثار مخربی را بر جای می گذارد. معلمان ممکن است به دلایل مختلفی، دانش مربوط به شغل شان را با دیگران به اشتراک نگذارند و در بعضی از موارد، دانش را از آ ن ها پنهان کنند. از این رو، ضرورت دارد سازه های مؤثر بر کاهش پنهان سازی دانش در سازمان مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل گری رفتار نوع دوستی و انگیزش درونی در تأثیر مالکیت روان شناختی دانش بر رفتار پنهان سازی دانش معلمان بود.
روش: نوع پژوهش، توصیفی همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل معلمان شهر آران و بیدگل بود که حجم نمونه از طریق الگوی مونت کارلو، 250 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش شامل: چهار پرسشنامه مالکیت روان شناختی دانش، نوع دوستی، انگیزش درونی و پنهان سازی دانش بود. روایی پرسشنامه ها به صورت سازه، همگرا و واگرا تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ برای مالکیت روان شناختی دانش 0/74، رفتار نوع دوستی 0/77، انگیزش درونی 0/84 و پنهان سازی دانش 0/71 به دست آمد.
یافته ها: نتایج نشان داد میانگین مالکیت روان شناختی دانش و پنهان سازی دانش پایین تر از نمره ملاک و نوع دوستی و انگیزش درونی بالاتر از نمره ملاک بود. ضریب مسیر متغیرها نشان داد مالکیت روان شناختی روی پنهان سازی دانش، تأثیر مثبت و معنی دار، نوع دوستی روی پنهان سازی دانش و انگیزش درونی روی پنهان سازی دانش، تأثیر منفی و معنی دار دارد و نقش تعدیل کنندگی نوع دوستی و انگیزش درونی تأیید شد.
نتیجه گیری: طبق نتایج می توان گفت که پنهان کردن یا به اشتراک گذاشتن دانش نه تنها به سطح دارایی فرد نسبت به هدف مالکیت بلکه به انگیزه درونی و رفتار نوع دوستانه نیز بستگی دارد.
پایش سواد دیجیتالی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بر اساس عناصر چارچوب صلاحیت های سواد دیجیتالی یونسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی، مقایسه و تحلیل سواد دیجیتالی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بر اساس چارچوب صلاحیت های سواد دیجیتالی یونسکو است.
روش پژوهش: پژوهش از نظر رویکرد آمیخته و از نظر هدف کاربردی است و در قالب پیمایش و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. بخش کیفی با تحلیل محتوای کیفی عناصر چارچوب سواد دیجیتالی یونسکو و با ابزار سیاهه وارسی با تکیه بر تکنیک گال؛ و بخش کمی با استفاده از نسخه 25 نرم افزار اس پی اس اس و آزمون های تی تست تک نمونه ای و لوین انجام شده است. داده های کمی با ابزار پرسشنامه گردآوری شده و جامعه آماری پژوهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه سیستان و بلوچستان در دو حوزه علوم انسانی و علوم پایه بودند که پس از محاسبه واریانس با روش های نمونه گیری سهمیه ای در دسترس و غیرتصادفی 148 نفر برآورد شد.
یافته ها: از بخش کیفی پژوهش 5 مؤلفه اصلی به عنوان مؤلفه های اصلی چارچوب سواد دیجیتال یونسکو حاصل آمد که از میان آن ها بر اساس نتایج بخش کمی میزان تسلط جامعه پژوهش به مؤلفه «دیجیتال پژوهی» با بیشترین میانگین (217/3) در حد متوسط و «مؤلفه ایمنی محیط دیجیتال» (3552/) با کمترین میزان میانگین در حد کم ارزیابی شده است. نتایج آزمون لوین (635 /0) میان سطح سواد دیجیتالی جامعه پژوهش در دو حوزه علوم انسانی و علوم پایه تفاوت معناداری را نشان نداد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پایش می تواند در توجه جدی تر و گنجانده شدن صریح تر مؤلفه های مهارت های سواد دیجیتالی در برنامه های آموزشی دانشگاه ها مؤثر واقع شود. ره آورد توجه به این مهم آموزش مستمر و روزآمد مهارت های سواد دیجیتالی به دانشجویان و ایجاد زمینه توانمندسازی مخاطبان بر اساس دستورالعمل ها و چارچوب های نوین بین المللی خواهد بود.
تدوین و آزمون مدل اشتراک گذاری اطلاعات در رسانه های اجتماعی براساس نیازهای بنیادین روان شناختی با نقش واسطه ای ارتباط اجتماعی و خودکارآمدی رایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تدوین و آزمون مدل اشتراک گذاری اطلاعات در رسانه های اجتماعی براساس نیازهای بنیادین روان شناختی با نقش واسطه ای ارتباط اجتماعی و خودکارآمدی رایانه در معلمان دوره ابتدایی انجام شد.روش شناسی: این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ اجرا و شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی شهرستان اسلام آباد غرب در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 468 نفر بود که 215 نفر به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد اشتراک گذاری اطلاعات وو، چانگ و هسیو، نیازهای بنیادین روان شناختی رایان و دسی، ارتباطات اجتماعی زبوف و خودکارآمدی رایانه کارستین و راث استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد مدل مفهومی اشتراک گذاری اطلاعات براساس نیازهای بنیادین روان شناختی با نقش واسطه ای ارتباط اجتماعی و خودکارآمدی رایانه با مدل تجربی برازش است و نیازهای بنیادین روان شناختی بر اشتراک گذاری اطلاعات اثر مستقیم دارد؛ نیازهای بنیادین روان شناختی بر ارتباط اجتماعی اثر مستقیم دارد؛ نیازهای بنیادین روان شناختی بر خودکارآمدی رایانه اثر مستقیم دارد؛ خودکارآمدی رایانه بر اشتراک گذاری اطلاعات اثر مستقیم دارد و ارتباط اجتماعی بر اشتراک گذاری اطلاعات اثر منفی و معنی داری دارد.نتیجه گیری: نیازهای بنیادین روان شناختی معلمان رابطه معنی داری با اشتراک گذاری اطلاعات دارد؛ بنابراین پیشنهاد می شود آموزش وپرورش به عنوان متولی امر آموزش، درزمینه نیازهای بنیادین روان شناختی و اشتراک گذاری اطلاعات معلمان با الهام از نتایج این پژوهش و پژوهش های همسو با برگزاری کنفرانس ها، کلاس های سمعی و بصری، آموزش رسانه ای و مانند آن به خواسته ها و نیازهای معلمان توجه بیشتر نموده و آن ها را از این نیازهای بنیادین آگاه نمایند.
تحلیل و ترسیم شبکه مفهومی پژوهش های حوزه مرجعیت علمی در ایران: تحلیل هم واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرجعیت علمی یکی از مفاهیم اساسی در علم و از جمله سیاست های کلان نظام کشور در گفتمان پیشرفت علمی ایران است. از دهه هشتاد به دنبال مطرح شدن ادبیات «مرجعیت علمی» در جامعه علمی ایران، پژوهش های زیادی در تبیین و ابعاد نظری، کاربردی، علمی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آن در فرمت های مختلف و در مجامع داخلی و بین المللی انجام شده است. هدف از این پژوهش تحلیل ساختار مفهومی دانش مرجعیت علمی در ایران است. پژوهش حاضر بر اساس رویکرد علم سنجی با روش های تحلیل هم واژگانی، خوشه بندی اطلاعات و تحلیل شبکه اجتماعی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه مدارک علمی اعم از مقاله های فارسی، کتاب ها، پایان نامه های تحصیلی و پروژه های تحقیقاتی از ابتدا تا دی ماه 1402 می باشد. یافته های مربوط به تحلیل هم واژگانی نشان داد، بیش از 241 مفهوم یا کلیدواژه در این حوزه مطرح شده و مفهوم «مرجعیت علمی» به طور خاص با بالاترین فراوانی، مفاهیم: «اهل بیت (ع)، قرآن کریم ،کسب یا دستیابی به مرجعیت، دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه ها دیدگاه رهبری و آموزش عالی» بیشترین فراوانی را در بین کلیه مفاهیم داشته اند. علاوه بر آن، زوج های مفهومی"مرجعیت علمی- اهل بیت (ع)، مرجعیت علمی- قرآن، مرجعیت علمی– دیدگاه رهبری، مرجعیت علمی- دستیابی و مرجعیت علمی- دانشگاه ها" بیشترین هم رخدادی با هم بر قرار کرده اند. همچنین 30 مفهوم مانند: "بومی سازی علم، پویایی علمی، نشاط علمی، سرمایه علمی، مرجع علمی، پژوهش تمدن ساز، اقتدار علمی، علم گرایی، جریان علمی، کرسی ترویجی، مرزهای دانش، میراث علمی، سرآمدان علم..." به عنوان مفاهیم نوظهور در پژوهش ها شناسایی شدند. نتایج مربوط به خوشه بندی نشان داد دانش این حوزه در ایران از 13 خوشه اصلی تشکیل شده است. ترسیم نقشه های مفهومی حوزه دانش مرجعیت علمی نشان داد شبکه شکل گرفته مفاهیم دارای گسستگی است و مفاهیم آن کمتر با هم ارتباط برقرار کرده اند. با توجه به عدد تراکم شبکه (0268/0)، نمی توان گفت شبکه مفهومی متراکمی دارد. با توجه مفاهیم بدست آمده از پژوهش های انجام شده در حوزه مرجعیت علمی، این حوزه در ایران هنوز جوان است و دایره گستره کاربردی آن در سایر حوزه ها کمتر مورد پژوهش قرار گرفته است. اما بعد از مطرح شدن آن توسط مقام معظم رهبری، در سال های اخیر پژوهش های مرتبط با آن رشد داشته است؛ ولی دامنه آن گسترده نیست. این وضعیت در نقشه های بدست آمده به خوبی مشهود است. بیشتر مفاهیم بدست آمده در محور تبیین و تعاریف بعد نظری مرجعیت علمی بوده است. در مجموع این پژوهش تصویر کلانی مفهومی از حوزه مرجعیت علمی را ارائه داد.
ارائه مدل مدیریت اضطراب اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه تبریز با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب اطلاعاتی از چالش های نوظهور زندگی بشری است که با توسعه تفکر ریزومی در سایه تفکر پساساختارگرائی، ظهور و بسط یافته است. اضطراب اطلاعاتی در واقع از شکاف فزاینده بین مقدار اطلاعات موجود و توانایی ما برای پردازش و درک آن ناشی می شود و این نوع اضطراب، با مفاهیمی نظیر اضطراب کتابخانه ای و اضطراب اینترنتی تفاوت بنیادین دارد. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل مدیریت اضطراب اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه تبریز با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد است.روش شناسی: روش پژوهش از نوع تحلیل محتوای کیفی، مبتنی بر نظریه داده بنیاد بوده و از ابزار مصاحبه های نیمه ساختار یافته عمیق استفاده شده است. مشارکت کنندگان شامل 18 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز بوده و نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری داده ها ادامه پیدا کرد. تجزیه و تحلیل از طریق کدگذاری دستی و با الهام از نظریه گلاسر انجام گرفت و پس از استخراج کدهای اولیه و محوری مقوله های مرتبط استخراج و طراحی الگو صورت گرفت.یافته ها: براساس یافته های پژوهش، در کدگذاری باز 367 کد اولیه، در کدگذاری محوری 59 کد محوری و در کدگذاری انتخابی 23 مقوله محوری در قالب شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها/ اقدامات، پیامد و پدیده اصلی (مدیریت اضطراب اطلاعاتی) طبقه بندی شدند. توسعه سواد رسانه ای و اطلاعاتی، توسعه مهارت های شناختی و فراشناختی، توانمندسازی دانشجویان در مقابله با عوامل کاهنده خودمراقبتی و مهارت های ارزیابی اطلاعات از جمله راهبردها و اقداماتی هستند که می توانند در کاهش اضطراب اطلاعاتی دانشجویان مورد توجه قرار گیرند.نتیجه گیری: اضطراب اطلاعاتی در بین دانشجویان، حاصل یک عده شرایط و بسترهائی است، با شناسائی و کنترل این شرایط و بسترها، می توان اضطراب اطلاعاتی دانشجویان را مدیریت کرد و آنان را از آسیب های احتمالی آن دور نگهداشت.کلیدواژه ها: اضطراب، اطلاعات، اضطراب اطلاعاتی، نظریه پردازی داده بنیاد.
تأثیر نشست های کتاب خوان با محوریت ادبیات نوجوانان بر میزان مسئولیت پذیری اعضای 9 تا 14 سال کتابخانه عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش کشف میزان تأثیر نشست های کتاب خوان با محوریت ادبیات نوجوانان بر مسئولیت پذیری اعضای 9 تا 14 سال کتابخانه عمومی شهر مود در استان خراسان جنوبی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و در زمره تحقیقات شبه آزمایشی با طرح گروه آزمایش و گروه کنترل است. درجمع آوری داده ها از پرسشنامه مسئولیت پذیری نوجوانان (نعمتی،1386) که شامل 50 سؤال است استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 120 عضو نوجوان کتابخانه عمومی شهر مود بود که تعداد 40 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه در دو گروه 20 نفری، به روش گمارش تصادفی انتصاب شدند. در تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته ها: میانگین مسئولیت پذیری اعضای نوجوان کتابخانه، بیشتر از حد متوسط و کمتر از حد مطلوب بود. تفاوت معنی داری میان مسئولیت پذیری و همچنین هفت مؤلفه آن -شامل خودمدیریتی، نظم پذیری، قانونمندی، امانتداری، وظیفه شناسی، سازمان یافتگی و پیشرفت گرایی- در دو گروه آزمایش و کنترل مشاهده شد. مرحله پیگیری نشان داد که میزان میانگین مسئولیت پذیری و شش مؤلفه آن رو به فزونی بوده است. نتیجه گیری: این پژوهش به دنبال آن بود تا قدمی در مسیر پر کردن خلأ نظری و کاربردی در زمینه انجام مطالعات مربوط با نمایان کردن ظرفیت کتابخانه های عمومی در رشد شخصیت و کسب مهارت های فردی و اجتماعی نوجوانان بردارد.
ارزیابی کیفیت خدمات سامانه آموزش الکترونیکی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان (زمرد) با استفاده از روش وب کوآل و رویکرد تلفیقی مدل کانو و ماتریس تجزیه وتحلیل اهمیت و عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی کیفیت خدمات سامانه آموزش الکترونیکی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان (زمرد) با استفاده از روش وب کوآل و رویکرد تلفیقی مدل کانو و ماتریس تجزیه وتحلیل اهمیت و عملکرد، انجام شد.روش شناسی: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ شیوه اجرا، از نوع توصیفی و پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 231 نفر از فراگیران بالای 18 سال آموزش های الکترونیکی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان در گروه های آموزشی پزشکی، علوم انسانی، زبان انگلیسی و غیرانگلیسی بود. تعداد نمونه براساس فرمول کوکران 144 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه وب کوآل است که دارای 4 بُعد قابلیت استفاده، کیفیت اطلاعات، کیفیت تعامل و تأثیر کلی در 23 گویه براساس پرسشنامه وب کوآل4 بارنز و ویدگن (2002) است. به منظور بهره گیری از مدل کانو و ماتریس تجزیه وتحلیل اهمیت و عملکرد، گویه های ابزار وب کوآل در 2 پرسشنامه مجزا برای بررسی میزان اهمیت- عملکرد و تعیین گویه های مؤثر بر رضایت فراگیران تکرار می شود. روایی و پایایی پرسشنامه تأیید گردید و از روش های آماری همانند میانگین، درصد فراوانی و میانگین هندسی برای توصیف و تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که ضمن اهمیت بالای دو بُعد «قابلیت استفاده» و «کیفیت تعامل» ازنظر فراگیران، سامانه آموزش الکترونیکی جهاد دانشگاهی نیز عملکرد بالایی در خصوص این ابعاد وب کوآل داشته است. در مقابل بُعد «کیفیت اطلاعات» که به عنوان نیاز ضروری و با اهمیت از سوی کاربران مطرح شد که با انتظارات آن ها مطابقت نداشت. بُعد «تأثیر کلی» نیز در گروه نیاز های جذاب مدل کانو و ربع سوم ماتریس اهمیت و عملکرد قرار گرفت و ازنظر فراگیران چندان مهم ارزیابی نشد.نتیجه گیری: بررسی مدل کانو براساس گویه های وب کوال نشان داد که بیشتر گویه های مربوط به ویژگی های سامانه «زمرد» در طبقه نیاز های یک بعدی قرار گرفتند. در تحلیل ماتریس اهمیت عملکرد نیز تعداد 7 گویه از 23 گویه وب کوآل در ربع اول، 7 گویه در ربع دوم، 4 گویه در ربع سوم و 5 گویه در ربع چهارم قرار گرفتند.
طراحی یک هستی شناسی برای ادبیات کودکان و نوجوانان بر مبنای اصطلاحنامه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (اصکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد بسیاری استفاده از اصطلاحنامه های قبلی به عنوان دانش پایه و مبنایی برای تعیین روابط سلسله مراتبی برای ساخت هستی شناسی بسیار موثر خواهند بود. مفاهیم و ویژگی های بعدی و غنا بخشی به اصطلاحات به واسطه مطالعه متون مرتبط حاصل خواهد شد. هدف اصلی این پژوهش ارائه یک هستی شناسی جهت تبیین درست روابط، ویژگی ها و مفاهیم موجود در ادبیات کودک و نوجوان و دسترسی پذیری هرچه بهتر متون مرتبط با ادبیات کودک و نوجوان است. وجود چنین منبعی باعث پربارتر شدن ادبیات کودک و نوجوان آن چنان که در ایران در جریان است خواهد شد. در این پژوهش اصطلاحنامه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که جامع ترین اصطلاحنامه در زمینه کودک و نوجوان است، به عنوان نقطه شروع ساخت هستی شناسی استفاده شد. این پژوهش به روش مت آنتولوژی که روش قابل قبول و پیشنهاد شده از سوی متخصصان این حوزه است در یازده مرحله انجام شد. ابزار مورد استفاده نرم افزار پروتژه (نسخه 5.5) بود. یافته ها نشان دادند که این حوزه دارای 11 رده اصلی (آموزش و پرورش، ادبیات، ارتباطات، جامعه شناسی، دانش شناسی و علم اطلاعات، دین، روانشناسی، زبانشناسی، فلسفه، فناوری و علوم تجربی و هنر و فرهنگ) است. هریک از این رده ها به چندین کلاس فرعی تقسیم می شوند. گسترده بودن تعداد رده های اصلی مربوط به حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان را می توان چنین برداشت کرد که هدف اصلی ادبیات کودک و نوجوان تنها سرگرم کردن نیست بلکه هدف آموزش و پرورش و آشناسازی او با مسائل مختلف زندگی را نیز در پی دارد. در نهایت 29 رابطه نوع شی و 23 رابطه نوع داده و پنج رابطه تفسیری برای اصطلاحات تعریف شد. همچنین 950 نمونه یا مثال به هستی شناسی اضافه شد. به جهت زیاد بودن آثار ادبی در گروه کودکان و نوجوانان نمونه های زیادی برای هر یک از کلاس ها قابل ذکر بود که این موضوع از جمله نقاط قوت این هستی شناسی به حساب می آید. این هستی شناسی با برخورداری از مجموعه کاملی از اصطلاحات و مفاهیم و روابط معنایی که با نمونه های مختلف برای هر یک از انواع ادبی همراه شده است، برای نویسندگان، کتابداران و سایر فعالان در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان بسیار کارآمد و سودمند خواهد بود.
شناسایی و رتبه بندی نیازهای آموزشی جامعه عرب استان خوزستان در حوزه خدمات کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی نیازهای آموزشی جامعه عرب استان خوزستان در حوزه کتابخانه های عمومی است. روش: رویکرد پژوهش حاضر روش آمیخته است. ترتیب انجام مبتنی بر توالی کیفی-کمی با تأکید بر اهمیت یافته های کیفی است. داده های کیفی جمع آوری شده با استفاده از روش گروه متمرکز (مصاحبه عمیق و گروه کانونی) با فن تحلیل مضمون برای دستیابی به سنخ شناسی و اولویت بندی نیازهای جامعه هدف در ارتباط با کتابخانه های عمومی تحلیل شد. جهت تعیین جامعه پژوهش در مرحله کیفی 5 شهرستان استان به صورت هدفمند انتخاب شد. در بخش کمی با توجه به نتایج حاصل از مصاحبه ها، پرسشنامه ای برای پیمایش اجتماعی در سطح شهرستان های استان خوزستان طراحی شد. برای تعیین نمونه از نمونه گیری طبقه ای تصادفی در بخش کمی و روش سهمیه ای در بخش کیفی استفاده شد. نمونه 517 نفر از جامعه عرب زبان خوزستان بود. یافته ها: نیازهای آموزشی جامعه عرب خوزستان به ترتیب اولویت عبارتند از: نیازهای هویتی، نیازهای هنری، نیازهای کارآفرینی، زبانی و مذهبی، نیازهای علمی و مهارت های اجتماعی. برنامه های آموزشی مناسب برای این جامعه این امکان را در اختیار مدیران و تصمیم گیران کتابخانه های عمومی قرار می دهد تا بتوانند برنامه هایی دقیق در اجرای برنامه های آموزشی در کتابخانه های عمومی تهیه کنند. نتیجه گیری: این پژوهش در زمینه خدمات چندفرهنگی و کتابخانه های عمومی و ارائه خدمات و استفاده گروه های قومی و اقلیت ها از کتابخانه های عمومی ارزشمند است. درصورت کاربست نتایج توسط مدیران و برنامه ریزان نهاد کتابخانه های عمومی کشور به عنوان نقشه راه می توان امیدوار بود زمینه های ارائه خدمات مطابق نیاز جامعه استان خوزستان فراهم آید.
طراحی هستان شناسی اشیای یادگیری الکترونیکی براساس استاندارد فراداده شیء یادگیری در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی هستان شناسی اشیای یادگیری الکترونیکی براساس استاندارد فراداده شیء یادگیری در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران در جهت سازمان دهی ساختارمند اشیای یادگیری است. پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی است. در پژوهش حاضر از روش مشاهده و پیمایش استفاده شده است و به مطابقت عناصر استاندارد فراداده شیء یادگیری با عناصر فراداده ای اشیای یادگیری در مخازن سازمانی جامعه پژوهش پرداخته شد. سپس پرسش نامه محقق ساخته برای انجام فن دلفی جهت اصلاح و اعتبارسنجی عناصر شناسایی شده در اختیار متخصصان قرار گرفت. در مرحله بعد مجموعه ای تأییدشده از عناصر و موجودیت ها برای اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران به دست آمد. درنهایت براساس موجودیت های شناسایی شده، هستان شناسی اشیای یادگیری الکترونیکی مبتنی بر استاندارد فراداده شیء یادگیری در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران طراحی شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محق ساخته و چهارچوب استاندارد فراداده شیء یادگیری است. از نسخه 1.6.5 نرم افزار پروتژه برای رسمی سازی، استخراج ساختار مفهومی و رمزگذاری هستان شناسی استفاده شده است. یافته ها نشان داد هستان شناسی طراحی شده متشکل از 162 کلاس با مجموع 189 نوع رابطه و 2220 نمونه مستقر در کلاس ها مصورسازی شد. نتایج پژوهش نشان داد، استاندارد فراداده شیء یادگیری به عنوان استانداردی ترکیبی که انواع فراداده ها را شامل می شود، از جامعیت برخوردار است. بر مبنای موجودیت های شناسایی شده مبتنی بر استاندارد فراداده شیء یادگیری، هستان شناسی اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران طراحی شد. هستان شناسی طراحی شده از صحت کلی و همچنین صحت اجزای مختلف برخوردار است. نتیجه این هستان شناسی ارائه ساختار مفهومی متشکل از مفاهیم به شکل صریح در قالبی رسمی است. با به کارگیری هستان شناسی مبتنی بر استاندارد فراداده شیء یادگیری در ساختار مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران، می توان در رفع خطاهای احتمالی موجود در سطح معنایی داده ها ازجمله بهبود بازیابی، دسترسی بهتر و طراحی نظام های هوشمند اقدام کرد.
جستجوی معنایی از نظر پدیدآورندگان ایرانی مقالات پژوهشی در زمینه کووید 19 نمایه شده در پایگاه پاب مد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: جستجوی معنایی به جستجویی فراتر از جستجوی سنتی یعنی انطباق و تطبیق کلیدواژه های درخواست جستجو با کلیدواژه های اسناد و مدارک موجود در سیستم اطلاق می شود و به دنبال درک معنی و روابط معنایی بین کلیدواژه های موجود در درخواست جستجوی کاربران است که با توسعه و گسترش وب معنایی و هستان شناسی ها روی کار آمده است. این نوع جستجو به دلیل دارا بودن مزایا و کاربردهای زیاد بسیار مورد توجه کاربران و پژوهشگران است ولی در کنار مزایا و برتری های زیادی که نسبت به جستجوی سنتی و کلیدواژه ای دارد، اشکالات و پیچیدگی هایی نیز دارد که برطرف سازی این اشکالات منجر به بهبودبخشی و ارتقای جستجوی معنایی شده و کمک شایان توجهی به کاربران می نماید. از این رو، بررسی و سنجش جستجوی معنایی توسط کاربران، هدف اصلی پژوهش حاضر است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی، رویکرد آن کمّی و روش آن پیمایشی بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده و جامعه آماری آن 189 پژوهشگر ایرانی بود که حداقل یک مقاله پژوهشی نمایه شده در پاب مد در زمینه بیماری کووید 19 منتشر کرده بودند.یافته های پژوهش: از دیدگاه پژوهشگران ایرانی در پایگاه پاب مد، میزان جامعیت و مانعیت در حد متوسط (3)، میزان شکاف معنایی نسبتاً زیاد (3<)، میزان صحت و دقت در بازیابی نتایج در حد متوسط (3)، میزان ارتباط مفهومی در حد متوسط (3)، میزان بازیابی مفاهیم معنی دار چندکلمه ای، در حد متوسط (3)، میزان بهبودبخشی و ارتقای عملکرد کلی در جستجوی معنایی نسبتاً زیاد (3<) بوده است.نتیجه گیری : نتایج پژوهش به طور کلی نشان داد که جستجوی معنایی، جستجویی پویا و چالش برانگیز است که با وجود نقاط قوت و فواید و مزایای گوناگون برای کاربران در امر پژوهش، هنوز ضعف ها و اشکالاتی نیز دارد که می بایست هرچه بیشتر توسط کارشناسان پشتیبان جستجوی معنایی مانند طراحان هستان شناسی برای سیستم جستجوی معنایی، مورد بررسی و تجدیدنظر قرار گیرد، برطرف سازی این ضعف ها و اشکالات، موجب می شود که جستجوی معنایی بتواند به شکل بهینه تری پاسخگوی پژوهشگران در امر پژوهش باشد و در نتیجه پژوهشگران و کاربران به نتایج غنی تری جهت تدوین آثار پژوهشی خود دست یابند.
بررسی داستان سرایی دیجیتال به عنوان ابزاری برای بهبود/توسعه مهارت های سواد اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
161 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف: داستان سرایی دیجیتال یک ارائه چندرسانه ای از یک داستان مبتنی بر هنر توصیف شده است. این ارائه معمولاً با استفاده از یک ویدئو صورت می گیرد و به این صورت است که افراد در رابطه با موضوع خاصی روایتی را طراحی و به نمایش می گذارند. بنابراین، می تواند به عنوان یک ابزار مدرن نقش مهمی در توسعه سواد اطلاعاتی افراد داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی استفاده از داستان سرایی دیجیتال در گسترش سواد اطلاعاتی انجام شده است.روش پژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و از طریق تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر تمامی مقالات معتبر و مرتبط داخلی و خارجی در بازه زمانی 2024- 2000 است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 53 مقاله انتخاب شد. برای یافتن مقالات از کلمات کلیدی مانند داستان سرایی دیجیتال، سواد اطلاعاتی، آموزش الکترونیک به صورت تنهایی و ترکیبی استفاده شد. معیارهای ورودی شامل اعتبار منابع، دسترسی و سال چاپ آن ها در بازه زمانی مشخص بود. جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعه مقالات و تا رسیدن به اشباع انجام شد.یافته ها: ابتدا 53 مضمون پایه از متون استخراج شد. سپس مضامین به گروه های بزرگ تر تقسیم شدند و با عنوان مضامین سازنده مشخص شدند. در ادامه، 14 مضمون سازنده و در نهایت 7 مضمون اصلی (یادگیری-یادآوری، مهارت های کلامی–اجتماعی، مهارت های روان شناختی، انطباق پذیری فردی-فرهنگی، خلاقیت، گسترش سواد و عوامل علی) شناسایی شدند.نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که داستان سرایی دیجیتال نقش مهمی در یادگیری الکترونیک و همچنین گسترش انواع سواد دارد و می تواند به عنوان یک ابزار در گسترش سواد اطلاعاتی نقش مهمی داشته باشد.
بررسی سیستماتیک عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در شهرهای هوشمند؛ آیا یک پارادایم جدید نیاز است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حالی که هدف اصلی شهرهای هوشمند ایجاد زندگی بهتر برای ساکنان شهرهاست؛ اما به عقیده تعدادی از محققان این هدف بیشتر در حد یک شعار باقی مانده است و اهداف شهرهای هوشمند بیشتر متناسب و به نفع اهداف سایر ذی نفعان شهر هوشمند که نهادهای دولتی و شرکت های خصوصی هستند پیش می رود. حتی در اغلب مواقعی که به شعار شهروند محوری توجه شده و به آن عمل شده است نیز دیده می شود که شهروندان صرفاً استفاده کنندگان از سرویس های شهر هوشمند بوده یا تنها نقش گره های حسگر را در شهر ایفا می کنند و نقشی در خلق و ایجاد ابتکار عمل جهت مشارکت در اداره شهرهای خود ندارند. با درنظر گرفتن این چالش ها در زمینه مدیریت شهرهای هوشمند، تبدیل مدل های مدیریتی شهر هوشمند یک امر ضروری است. در این مقاله با انجام یک مرور سیستماتیک ادبیات با استفاده از پروتکل پریزما، نقش های مختلفی که شهروندان و عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در شهرهای هوشمند شناسایی شدند. در نهایت به این موضوع می پردازیم که با توجه به آن که روند فعلی بیانگر نقش خلاقانه و مشارکت واقعی شهروندان در پروژه های شهر هوشمند نیست، آیا نیاز به معرفی پارادایم جدیدی برای تکامل ایده شهر هوشمند وجود دارد؟ ما معتقدیم که در حال حاضر این نیاز وجود داشته و این پارادایم جدید را شهر هوشمندِ پاسخگو نامیدیم.
مدیریت هوشمند ترافیک با به کارگیری تکنیک های بینایی ماشین در شهرهای هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری های شهر هوشمند عنصر مهمی برای مدیریت مؤثر صنعتی شدن سریع جهان امروزی هستند، زیرا می توانند به رفع مشکلات اقتصادی و زیست محیطی ناشی از افزایش جمعیت شهری کمک کنند. شهرهای هوشمند زیرساخت های سنتی و خدمات عمومی را با فناوری ادغام می کنند تا سیستمی کارآمدتر، پایدارتر و قابل دسترس تر ایجاد کنند و ضمن اینکه نیازهای ساکنان شهر را برآورده می کنند، درک سنتی مدیریت شهر را نیز متحول می کنند. سیستم های حمل و نقل هوشمند، که از اجزای کلیدی شهرهای هوشمند به شمار می آیند، برای بهبود ایمنی سیستم حمل و نقل، کاهش اثرات زیست محیطی، ترویج توسعه حمل و نقل پایدار و افزایش بهره وری، توسعه یافته اند. این سیستم ها راه حل های مدرنی را برای مشکلات مربوط به حمل ونقل، از جمله ترافیک و تصادفات ارائه می دهند و با استفاده از داده های جمع آوری شده از زیرساخت ها، شبکه ها و وسایل نقلیه، به کارآمدی سیستم حمل و نقل و تضمین ایمنی شهروندان کمک می کنند. سیستم حمل و نقل هوشمند به عنوان سیستم یکپارچه مدیریت حمل ونقل، متشکل از ارتباطات پیشرفته، پردازش اطلاعات و فناوری های مدیریت ترافیک، می تواند داده های بلادرنگ جمع آوری شده از منابع ناهمگن را بلافاصله پردازش کرده و آن ها را برای تسهیل تصمیم گیری موثر تجزیه و تحلیل کند. بینایی ماشین یکی از برجسته ترین زیرشاخه های کاربردی هوش مصنوعی است که سیستم ها را قادر می سازد تا اطلاعات معنا داری را از تصاویر دیجیتال و سایر ورودی های بصری استخراج کنند و همچنین بر اساس این اطلاعات تصمیم گیری و عمل کنند. بینایی ماشین، که بر پایه یادگیری ماشین از شبکه های عصبی عمیق استفاده می کند، راه حل هایی را ارائه می کند که می توانند در فرایند خودکارسازی سیستم های حمل و نقل و افزایش سطح ایمنی آن، به کار گرفته شوند. قابل تصور است که معماری های وسایل نقلیه خودران و مدیریت هوشمند ترافیک در شهرهای هوشمند تسلط خواهند یافت و سیستم های حمل ونقل را متحول خواهند کرد و در این راستا توسعه تکنیک های بینایی ماشین نقش مهمی ایفا خواهند کرد. در این مقاله میزان اثربخشی روش های یادگیری عمیق مبتنی بر بینایی ماشین در کاربردهای مدیریت ترافیک شامل تشخیص و شناسایی خودکار پلاک خودرو، تشخیص و شناسایی علائم ترافیکی، تشخیص و طبقه بندی خودرو، تشخیص عابر پیاده و تشخیص خطوط جاده مورد بررسی قرارگرفته است و لذا با جمع آوری تحقیقات از منابع مختلف و بررسی معماری های مؤثر شبکه های عصبی عمیق همراه با تعیین معیارهای ارزیابی عملکرد هر یک، نشان داده شده است که چگونه به کارگیری تکنیک های بینایی ماشین در مدیریت ترافیک، می تواند در هوشمندتر شدن سیستم های حمل ونقل در شهرهای هوشمند تأثیر به سزایی داشته باشد.
ایجاد سازمان نظام مدیریت اطلاعات و دانش (نماد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ایجاد انتظام شغلی و حرفه ای در مشاغل مرتبط با رشته تخصصی علم اطلاعات و دانش شناسی از طریق پیشنهاد شکل گیری یک مرجع صنفی تدوین شده است. روش پژوهش در این مقاله سندی یا کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی است. عدم انطباق قوانین موضوعه کشور در ایجاد یک تشکل آموزشی، پژوهشی و صنفی متناسب با مشاغل و حرفه های علم اطلاعات و دانش شناسی و نیز فقدان قوانین مرتبط در شکل گیری چنین تشکلی، کانون تمرکز متخصصان این حوزه در طی بیش از 50 سال گذشته بوده است. این مسئله در حال حاضر به یک فرصت تبدیل شده است. چشم انداز این فرصت استثنایی در بسترسازی ایجاد یک تشکل کانونی صنفی، بر تجارب کتابداران پیشرو در ایجاد انجمن های صنفی، توسعه حوزه های نوین شغلی در علم اطلاعات و دانش شناسی، شکل گیری دامنه های وسیع فنی، حرفه ای و شغلی با تکیه بر فناوری اطلاعات، دانش و ارتباطات، تأثیر بی بدیل مناسب سازی و تبادل اطلاعات در زندگی روزمره افراد و افزایش روزافزون بازار کار برای مشاغل مرتبط با علوم اطلاعات، دانش شناسی و مدیریت دانش متکی است. افزون بر این، سازوکارهای شکل گیری یک تشکل صنفی مرجع در حوزه های تخصصی گوناگون مانند مهندسی و علوم پزشکی و پیراپزشکی قابل مشاهده است. به این ترتیب، با تکیه بر تجارب متقدمان، گسترش رشته های شغلی و حرفه ای مرتبط با علوم اطلاعات، دانش شناسی و مدیریت دانش و شکل گیری سازوکارهای نوین در ایجاد کانون های مرجع صنفی می توان به تدوین و پیشنهاد لوایح قانونی ای پرداخت که حمایت و پشتیبانی های صنفی تضمین گردد. در شکل گیری لوایح پیشنهادی بایستی دامنه، نقش، اهداف و وظایف مشاغل و حرفه های مرتبط با علوم اطلاعات، فناوری و ارتباطات تبیین گردد. در این مقاله سعی بر آن است که از طریق بحث و بررسی موارد پیش گفته، بستر شکل گیری انتظام شغلی و حرفه ای را به منظور تحقق اهداف حرفه ای آموزشی، پژوهشی و صنفی از طریق یک تشکل و سازمان قانونی و رسمی در حوزه علوم اطلاعات، دانش شناسی و مدیریت دانش، تحت عنوان «سازمان نظام مدیریت اطلاعات و دانش (نماد)» تشریح نماییم. نتایج حاصل از این مقاله، تبیین اهداف و وظایف در شکل گیری سازمان نظام مدیریت اطلاعات و دانش به منظور تدوین لایجه قانونی برای ارائه به مجلس به منظور تصویب شکل گیری این نهاد یا سازمان مرجع است.
شناسایی موانع تسهیم دانش در نهاد کتابخانه های عمومی با روش فراترکیب و ارائه راهکار برای رفع این موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تسهیم دانش در میان کارکنان، یک مؤلفه ای کلیدی در راستای کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها در محیط پویای امروز است. تسهیم دانش برای سازمان ها یک امر حیاتی است بنابراین هدف این مقاله شناسایی و دسته بندی موانع تسهیم دانش و نیز رتبه بندی این موانع و ارائه راهکار برای رفع این موانع در سازمان است.روش شناسی: در پژوهش حاضر از رویکرد آمیخته(کمی- کیفی) استفاده شده است و ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه است. جامعه آماری این پژوهش مدیران، کارکنان اداری، رؤسای شهرستان ها در نهاد کتابخانه های عمومی کشور بوده و نمونه پژوهش شامل 39 نفر بوده است که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.یافته ها: نتایج فراترکیب منجر به شناسایی 72 شاخص در 4 بعد اصلی که شامل موانع فناوری، موانع سازمانی، موانع فرهنگی و موانع فردی در تسهیم دانش شد. بُعد موانع فناوری شامل 12 شاخص ، بُعد موانع سازمانی شامل 21 شاخص، بُعد موانع فرهنگی شامل 15 شاخص، و درنهایت بُعد موانع فردی شامل 21 شاخص است.نتیجه: نتایج نشان داد که "موانع سازمانی" بیشترین تأثیر و "موانع فرهنگی" کمترین تأثیر را در تسهیم دانش در نهاد کتابخانه های عمومی کشور دارد. در نهایت راهکارهای لازم برای رفع موانع پیشنهاد شد.
شناسایی و استخراج باهمایی های زبان فارسی با استفاده از روش های رایانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بازشناسی باهمایی ها در زبان فارسی پرداخته می شود. پژوهش های صورت گرفته زبان فارسی در این زمینه عمدتاً آماری و مقابله ای بوده است. هدف این پژوهش بازشناسی باهمایی ها به روش پیکره بنیاد و رایانشی است. برای این منظور از پایگاه داده زبان فارسی به عنوان پیکره پژوهش استفاده شده است. همچنین به علت نداشتن لغت نامه باهمایی ها در زبان فارسی مجموعه داده ای از باهمایی بر اساس کتاب فرهنگ زبان آموز پیشرفته فارسی ساخته شده است. با استفاده از بردارهای تعبیه fasttext مدل زبانی با شبکه حافظه کوتاه مدت ماندگار آموزش داده می شود. همچنین با تنظیم دقیق «پارس برت» فراخوانی این مدل زبانی با استفاده از لیست های هزارتایی باهمایی ها و ناباهمایی ها محاسبه شد. در انتها، بررسی مقابله ای بازشناسی باهمایی در موتور ترجمه گوگل با استفاده از ترجمه هزار جمله فارسی به انگلیسی که هر یک از جملات دارای یک باهمایی است، انجام شد. نتایج نشان می دهد که مدل «پارس برت» با فراخوانی 93/95 درصد و 8/85 درصد به ترتیب، به بازشناسی باهمایی و ناباهمایی و مدل زبانی آموزش دیده با شبکه حافظه کوتاه مدت ماندگار به ترتیب باهمایی و ناباهمایی را با فراخوانی 6/6 درصد و 0 درصد بازشناسی کرد. همچنین بررسی مقابله ایِ دقت ترجمه موتور گوگل در ترجمه باهمایی ها سه نتیجه را در بر داشت: 1) باهمایی به درستی بازشناسی و ترجمه شد، 2) باهمایی به درستی بازشناسی نشد و ترجمه به صورت تحت اللفظی و واژه به واژه است، و 3) باهمایی بازشناسی نشد و ترجمه غلطی صورت پذیرفته است.