فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۳٬۲۲۰ مورد.
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
87-105
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تاثیر بهزیستی معنوی برسایش اجتماعی بامیانجی گری بدبینی سازمانی معلمان دوره دوم متوسطه شهرستان بجنورد بوده است. روش پژوهش همبستگی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری پژوهش حدود 580 نفر از معلمان دوره دوم متوسطه شهرستان بجنورد با نمونه 231 نفری مطابق با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی، سایش اجتماعی و بدبینی سازمانی استفاده شد. روایی و پایایی هر سه ابزار مطابق با تحلیل تاییدی و پایایی آلفای کرانباخ و ترکیبی مورد تایید قرار گرفت. داده ها با نرم افزار Smart Pls مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بهزیستی معنوی بر سایش اجتماعی و بدبینی سازمانی معلمان موثر است و اثر بهزیستی معنوی از طریق بدبینی سازمانی بر سایش اجتماعی تایید شد از طرفی بدبینی سازمانی اثر مستقیم بر سایش اجتماعی داشت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد بهزیستی معنوی موجب کاهش سایش اجتماعی و کاهش بدبینی سازمانی می شود. بدبینی مستقیما موجب افزایش سایش اجتماعی معلمان می شود.
کارکردهای عقل پیش از تعلق به ساحت انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عقل از مخلوقات روحانی خدا به صورت موجودی مستقل خلق شده و به انسان هبه شده است. عقل پیش از تعلق به وجود انسان، کارکردهایی دارد. این نوشتار به کارکردهای عقل در حوزه اخلاق می پردازد تا روشن شود آیا عقل در بُعد معرفتی، تنها «هست ها» را درک می کند یا «بایدها» را نیز درک می کند. باید مشخص شود که عقل در بُعد غیر معرفتی «میل، اراده و افعال خارجی» چه کارکردهایی دارد. با تکیه بر روایات امامیه و بر اساس رویکرد نص گرایانه در تحلیل روایات به این نتیجه رسیدیم که عقل در حوزهٔ معرفت شناسی، هست ها و بایدها را می شناسد و این شناخت در دو ساحت شناخت در قالب «نشانه و زبان» و «تحلیل و استنتاج» رُخ می دهد. توانایی زبانی و استنطاقی عقل یکی از کارکردهای معرفتی عقل است که می توان به صورت مستقل آن را مطرح کرد. عقل، افزون بر ادراک در حوزه رفتار نیز کارکردهایی دارد. قدرت، مشیت، اختیار، میل و اقدام عملی و عینی از کارکردهای عقل است. عقل تمام رفتارهای ملائکه و روحانیین را می تواند داشته باشد که اموری مثل «اِقبال، ادبار، سجده، تکلّم و دعا» از امور مُصرح در قرآن کریم است.
«انصاف» عبور از مفهوم اخلاقی به قاعده حقوقی با نگاهی به بن مایه های آن در نظام حقوقی انگلیس و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
63 - 85
حوزههای تخصصی:
اگرچه در ادبیات کهن حقوقی، «انصاف» به موازات دارا بودن معنای اخلاقی خود، مفهومی حقوقی نیز یافته لیکن دیرزمانی نیست که به واسطه ورودش درپاره ای نصوص قانونی، تصور قاعده حقوقی بودن آن را به وجود آورده است. این تصور در نظام حقوقی انگلیس، تصوری درست است زیرا رویکرد قاعده انگاری نسبت به آن، هم در ساختار نظام دادرسی آنجا وجود دارد و هم در رویه قضایی و بلکه برخی قواعد مصوب قانونی این نظام حقوقی، ثابت و روشن است.لیکن چنین تلقی از «انصاف» در حقوق ایران به رغم توجه به آن در برخی مقررات قانونی ، امری قطعی نیست. زیرا نه تنها رویه قضایی گویای این نگاه نیست بلکه در دکترین حقوقی نیز وحدت نظر وجود ندارد.چنان نگاهی به « انصاف» در حقوق انگلیس ریشه در اندیشه های فلسفه حقوقی رم قدیم دارد که بازخوانی آنها می تواند الهام بخش دیگر نظام های حقوقی برای پذیرش مقوله مورد بحث به عنوان یک قاعده حقوقی باشد. در حقوق ایران، علاوه بر منابع رسمی آن اعم از فقه امامیه، قوانین اقتباسی خارجی و پاره ای نصوص قانونی موحود، انصاف گرایی از پشتوانه ای به بلندای متون تاریخی خود در فرایند دادرسی دارد که می توان با نگاه ژرف به منابع یاد شده، عناصر لازم برای قاعده حقوقی انگاشتن این مفهوم اخلاقی شناسایی کرد.
صداقت از منظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
47 - 69
حوزههای تخصصی:
صداقت یکی از فضایل مهم اخلاقی است که هدف این نوشتار تبیین ماهیت و حکم اخلاقی آن از منظر غزالی است. صداقت در کلام غزالی در دو معنای عام و خاص بکار رفته است. صداقت در معنای عام، شامل شش معنا و به تعبیری، شش نوع است: راستگوئی، اخلاص، راسخ بودن در عزم و اراده، وفای به عهد و عزم، تطابق ظاهر و باطن و ایمان واقعی داشتن که به نظر می رسد این شش معنا را بتوان به دو معنا بازگرداند: یکی التزام به واقع و حقیقت است و دیگری راسخ بودن در عزم و اراده است. صداقت در معنای خاص، راستگوئی است. غزالی حکم اولی راستگوئی را وجوب و دروغگوئی را حرمت ذکر می کند، ولی در شرایطی که از راستگوئی محذوری بزرگتر از محذور دروغگوئی پیش آید، دروغگوئی را جایز می شمارد. وی بر اساس عقل و روایات، دروغگوئی را در برخی موارد مانند: نجات جان انسان، دفع ضرر آبرویی و مالی، برای اصلاح بین مردم، در شرایط جنگ و دروغگوئی به زوجه را جایز می شمارد. قبح دروغ از نر غزالی اعتباری و به خاطر ضررهای ناشی از آن است. وی توریه را راهی برای گریز از دروغ گفتن در شرایط اضطرار بیان می کند، ولی گفتنش را در غیرموارد ضروری جایز نمی شمارد.
رویکردی کیفی به معنویت و نقش آن در اخلاق کنشگری اجتماعی روحانیت از نگاه روحانیون(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
99 - 132
حوزههای تخصصی:
در سابقه ایدئولوژیک ادیان، روحانی کسی است که توان ایجاد رابطه میان امر قدسی و امر اجتماعی را بواسطه معنویت دارد. در صورتی که اخلاق در کنشگری اجتماعی روحانیت به عنوان یک اصل تلقی شود، معنویت، از شاخص های مهم این اصل خواهد بود. روحانیت شیعه نیز در طول حیات خود به عنوان یک گروه مرجع، مستثناء از این قاعده عمومی نبوده است. با این نگاه، هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که روحانیون چه تفسیری از نقش معنویت در اخلاق کنشگری اجتماعی شان در جامعه فعلی دارند. رویکرد در این پژوهش کیفی بوده و از روش تحلیل مضمون برای تحلیل داده ها استفاده شده است. برای جمع آوری داده های تجربی با 20 روحانی فعال در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و اداری شهر اصفهان که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مصاحبه نیم ساختاریافته انجام شده است. داده های تحلیل شده نیز در قالب 6 مضمون سازمان دهنده ارزشمندی نقش، تأیید حرفه ای، مداخله گری، رابطه تعاملی، تعهد اجتماعی و انعطاف پذیری اخلاقی و 3 مضمون فراگیر تثبیت هویت حرفه ای، بهبود عملکرد اخلاقی و تاب آوری اخلاقی سامان یافت.
کاوشی اخلاقی درباره عقیم سازی حیوانات خانگی و حیوانات ولگرد(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در عصر کنونی، عقیم سازی حیوانات خانگی و حیوانات ولگرد خیابانی، به عنوان راهی برای مهار جمعیت آن ها و در نتیجه، مقابله با افزایش تعداد حیوانات ولگرد ناشی از رهاشدن حیوانات خانگی، جایگزین کشتن آن ها شده است. درستی یا نادرستی اخلاقی این کار موجب اختلاف نظر میان دانشمندان حوزه اخلاق کاربردی شده و برای اخلاقی یا غیراخلاقی بودن آن، ادله متعددی مطرح شده است. هرچند ادله موردنظر مبتنی بر پاره ای از واقعیات است، اما در عین حال متأثر از انگیزه های منفعت طلبانه یا خیرخواهی برای حیوانات و گاهی نیز برگرفته از منابع درون دینی است. در این پژوهش که به روش اسنادی از نوع تحلیل محتوا و روش مطالعه کتابخانه ای انجام شده، تلاش بر این است که ضمن تأمل درباره ادله طرفین تزاحم، راه برون رفت از تزاحم های اخلاقی موجود در این پدیده بررسی شود. یافته های این نوشتار حاکی از آن است که نه تنها بازنگری در بُعد نگرشی «مبانی» عقیم سازی حیوانات ضروری است، بلکه در بُعد عملی نیز تغییر در سبک زندگی، محدودسازی فعالیت پرورشگاه های تولید حیوانات خانگی و توجه بیشتر به تزاحم منافع انسان و حیوان و آسیب های احتمالی ای که این عمل بر حیوانات وارد کرده است، ضرورت دارد.
تأثیر متقابل فقه و اخلاق در راستای تأسیس دانش فقه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
151 - 185
حوزههای تخصصی:
در مورد رابطه دانش فقه و اخلاق، اختلاف بین دانشوران فقه اخلاق وجود دارد. بررسی رابطه فقه و اخلاق و امکان تاسیس دانش فقه اخلاق اهمیت به سزایی در رشد و تعالی این علم دارد. مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی در صدد بیان رابطه فقه و اخلاق و امکان تاسیس فقه اخلاق می باشد. برای دست یابی به این هدف نسبت سنجی و بررسی شباهت ها و تفاوت های میان عناصر اصلی دو علم فقه و اخلاق صورت گرفته است. همچنین با رابطه سنجی فقه و اخلاق تعامل و تأثیرهای متقابل دو دانش بررسی شده است. یافته های مقاله نشان می دهد در نسبت سنجی فقه و اخلاق، موضوع این دو باهم نسبت عام و خاص من وجه دارند و در محمول، هدف و روش نسبت آن دو تساوی است. در رابطه سنجی فقه و اخلاق تاثیر فقه بر اخلاق در مسائل، روش تحقیق، اهداف اخلاق بررسی می شود و در تاثیر اخلاق بر فقه ساختن مبادی حکم، تعدیل حکم فقهی، تحلیل اخلاقی از موضوعات و گسترش دامنه فقه بررسی می گردد. با توجه به آنچه که در نسبت سنجی و رابطه سنجی بیان شد امکان فقه اخلاق وجود دارد و برای آن دو تعریف عام و خاص لحاظ شده است که در تعریف مختار، اصطلاح خاص مدنظر است که در بردارنده احکام شرعی است به همان معنای فقهی که در فقه مصطلح وجود دارد. در نتیجه با توجه به این تعریف، در فقه اخلاق باید حوزه صفات و رفتارهای اخلاقی، با دقّت اجتهادی و روش استنباط فقهی مورد شناسایی تکالیف خمسه قرار گیرند.
مبانی، مبادی و منابع نظام تربیت وحیانی (درآیات آغازین سوره جمعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
93 - 116
حوزههای تخصصی:
در سوره مبارک جمعه، نمای کلی نظام تربیت وحیانی به تصویر کشیده شده و شاخص های اصلی آن برشمرده شده است. در این سوره به ترتیب، مبانی و مبادی تربیتی، منابع تربیت، پشتوانه های تداوم تربیت، موانع تربیتی، نتایج و آثار تربیت و آسیب ها و آفت های تربیت یکی پس از دیگری نمایان است. ترتیب یاد شده از مؤلفه های نظام تربیت وحیانی، بر سیر ترتیبی آیات سوره جمعه منطبق است. این مقاله، مبانی و مبادی و منابع در نظام تربیت وحیانی را برپایه معارف سوره جمعه شناسانده و انطباق آن بر سیر ترتیبی آیات سوره را می نمایاند، ازاین رو در بخش نخست، مبانی و مبادی تربیتی که بر معارف «بسم الله الرحمن الرحیم» و آیه نخست سوره منطبق است به تفصیل برشمرده شده و در بخش دوم، منابع تربیت که بر معارف آیه دوم سوره منطبق است به تفصیل تبیین شده است. استعانت و استمداد، اسم و نشان خدایی، اعتقاد به ذات جامع جمیع کمالات، رحمت عام و خاص خداوند، عیون و شهود پروردگار بودن عالم آفرینش، مالکیت و مُلوکیت خداوند، قدوس بودن و عزت خداوند و حکیم بودن او مبانی و مبادی تربیتی محوری در «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» و آیه اول سوره جمعه اند و وجود مبارک حضرت رسول اکرم (ص)، تلاوت آیات الهی، تزکیه، کتاب خدا و حکمت نیز از جمله مهمترین منابع تربیت اند که در آیه دوم سوره جمعه یاد شده است.
مسئله شناسی اخلاقی و معنوی کنشگری و خودهای روحانیت در فضای مجازی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«خود» به عنوان مفهوم چالش برانگیز قرن بیستم تاکنون در دو طیف ذات گرا و تجربه گرا موردبحث و بررسی قرار گرفته است. گروه اول آن را منحصربه فرد می دانند و دسته دوم آن را محصول کنش اجتماعی صورت بندی می کنند. باتوجه به رویکرد نوع دوم، با ایجاد دیگری ها و صحنه های متفاوت از فضای واقعی خودها در حال تغییر در فضای مجازی هستند. به نوعی که یک خود می تواند با ماسک های متفاوتی در موقعیت ها و پلتفرم های متنوعی حضور پیدا کند و در برابر دیگری های متنوع، بازنمایی متفاوتی داشته باشد. در این مقاله با ابژه کردن روحانیت به عنوان یکی از فعالان حاضر در فضای مجازی تلاش بر آن گردید با روش مصاحبه از کنشگران شاخص در این فضا، مسائل اخلاقی و معنوی منتج از تحولات خود را مورد بررسی و مداقه قرار دهیم. از روش تحلیل محتوای کیفی در راستای پاسخ به سؤالاتمان استفاده کرده و آنها را دسته بندی نمودیم. مسائل به دست آمده عبارت است از این جهانی و آن جهانی بودن روحانیت، تعامل با گروههای ناهنجار تهدید و فرصت تبلیغی، شکوفایی خود ممنوعه، خودافشایی اندرونی و بیرونی، خودشیفتگی و مواردی از این قبیل که به تفسیر در این مقاله بدان اشاره شده است.
حکمت عملی وضعی و فضیلت ازدواج (با نگاهی به دیدگاه های آیت الله جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
59 - 88
حوزههای تخصصی:
ازدواج به منزله کنشی که مسیر ورود به نهاد خانواده است در اندیشه اسلامی ذیل دانش حکمت عملی مورد بحث قرار می گیرد اما مسأله اینجاست که در فضای اسلامی این فقه است که مشخص کننده شروط و پیوندهای حقوقی ازدواج است. با اینوصف چه ارتباطی میان حکمت عملی و ازدواج برقرار است؟ پاسخی که در این نوشتار بدان می رسیم بحث از دانشی در حکمت اسلامی است تحت عنوان حکمت عملی وضعی؛ هدف این مقاله پرداختن به ارتباط میان حکمت عملی وضعی با فقه است؛ فقه، نظامی از دانش است که سلسله های حقوقی مختلفی را بواسطه ازدواج به عنوان امور قوام بخش به انسان و جامعه شکل میدهد. از این رو از یک سو به روشی عقلی اجتهادی آشکار شده است که ازدواج به منزله فضیلت اخلاقی در داخل حکمت عملی وضعی معنا پیدا می کند و از سوی دیگر این فضیلت، کمالات فرد انسان و در مرحله دیگر کمالات اجتماعی را در قالب سلسله های چهارگانه شریعت ممکن می سازد. در واقع این دو نوع از کمال، امری را که در شریعت تحت عنوان حیات طیّبه از آن یاد شده است فعلیّت می بخشند و ازدواج را به مثابه امری اخلاقی قوام بخش جامعه مستقر می کنند؛ این مسیر از سمت اخلاق به سوی جامعه است نه اینکه چون امری اجتماعی است اخلاقی محسوب می کند. با این وصف دلیلی که بر غیراخلاقی بودن ازدواج مطرح شده است رنگ می بازد. در نهایت نشان داده خواهد شد ازدواج از طریق حقوق و ظهور سلسله های حقوقی محارم، حرمت نکاح، مواریث و انساب، جامعه را بر طبق حکمت عملی وضعی قوام می بخشد.
ضعف اخلاق اجتماعی در فضای مجازی از منظر حساسیت اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
روند فزاینده بدرفتاری ها همیشه اندیشمندان و سیاست گذاران جامعه را به تکاپو می اندازد تا قبل از این که جامعه در گرداب این بدرفتاری ها به نقطه غیرقابل بازگشتی برسد، تدابیری بیندیشند. امروزه در فضای مجازی، بیش از فضای فیزیکی شاهد بدرفتاری هستیم. نوشته حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که چرا در فضای مجازی بیش از فضای فیزیکی شاهد رفتارهای غیراخلاقی با دیگران هستیم؟ موضوع پژوهش کنونی به بدرفتارهای ارتباطی (مانند هتاکی و نقض حریم خصوصی) محدود است و شامل آسیب های فردی (مانند اعتیاد به پورنوگرافی) نمی شود. برای پاسخ به سؤال مزبور از نظریه چهار مؤلفه ای جیمز رِست بهره گرفته شده است. فرضیه پژوهش آن است که ابزارهای ارتباطی کنونی ارتباط افراد را غیرمستقیم کرده و به این ترتیب، حساسیت اخلاقی آنها را کاهش داده است. این کاهش حساسیت، عامل بسیاری از بدرفتاری های اخلاقی در فضای مجازی است. برای حمایت از این فرضیه، شواهدی از مطالعات تجربی ارائه شده است.
بررسیِ انتقادیِ رویکردِ سازگارگروانه ی موریتس شلیک به مسئولیّت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
23 - 44
حوزههای تخصصی:
مسئله ی اصلیِ این پژوهش، بررسیِ دیدگاه سازگارگروانه ی موریتس شلیک دربابِ مسئولیّت اخلاقی و هدف از آن، نشان دادنِ ناکارآمدی و پارادوکسیکال بودنِ نظریّه ی وی در این باب است. شلیک با نفیِ لزومِ «امکان های بدیل» در پذیرشِ «مسئولیّت اخلاقی» با سه چالش روبرو است: ارائه ی تعریفی سازگارگروانه از مسئولیّتِ اخلاقی؛ تعریف و تبیینِ سازگارگروانه ی احساس مسئولیّتِ عامل و انطباقِ مصادیقِ این دو با یکدیگر. وی مسئولیّتِ اخلاقی را به «ظرفیّتِ ایجادِ انگیزه از طریقِ مجازات/ پاداش» تعریف می کند؛ بر این اساس عامِل الف، مسئولِ کُنشِ ب است اگر و تنها اگر اِعمال مجازات/پاداش در وی انگیزه ای ایجاد کند که سبب شود در مواردِ مشابه آینده، کُنش هایی شبیه ب را انجام ندهد/ انجام دهد. شلیک پس از ارائه ی این تعریفِ آینده گروانه، «احساسِ مسئولیّتِ» عامِل را به «تحقّقِ امیالِ طبیعی» تعریف می کند و در انتها تلاش می کند انطباق مصادیقِ این دو را نشان دهد. در این پژوهش با ارائه ی سه مثالِ نقض نشان می دهم: الف) نظریّه ی شلیک برخلافِ ادّعایش، دچارِ ناسازگاری است و مصادیقِ تعریفِ وی از مسئولیّتِ اخلاقی و احساسِ مسئولیّت بر یکدیگر منطبق نیست. ب) تعریفِ احساسِ مسئولیّت به «تحقّق امیالِ طبیعی» تعریفی ناقص است و مانعِ اغیار نیست. ج) تعریفِ شلیک از مسئولیّت اخلاقی جامعِ افراد نیست؛ زیرا می توان عامِلی را تصوّر کرد که اجازه ی هیچ تأثیری را از طریقِ مجازات/پاداش به ما نمی دهد؛ امّا عُرف مشترک بالاترین درجه ی مسئولیّت را برای وی در نظر می گیرد. با نشان دادنِ این سه نقص، روشن می شود که نظریّه ی شلیک در مسئله ی مذکور، قابلِ دفاع نیست.
میزان مطالبه اخلاق با تاکید بر مؤلفه اولویت در اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
109 - 134
حوزههای تخصصی:
میزان مطالبات اخلاقی یکی از مباحث مهم در فلسفه اخلاق است که در اواخر قرن بیستم مطرح و به صورت جدی در فلسفه اخلاق دنبال شد. بحث مطالبه اخلاقی در پی آن است که حدود و مرزهای الزامات اخلاقی را در اعمال و رفتار آدمی تعیین کند. در این بحث به طور کلی سه رویکرد اخلاق حداکثرگرا، اخلاق اعتدال گرا و اخلاق حداقل گرا وجود دارد. میزان مطالبه اخلاق و به تبع، نوع رویکرد به اخلاق بر اساس سه مؤلفه شمول، اولویت و شدّت در ارزیابی اخلاقی تعیین می شود. در این مقاله ضمن اشاره به این سه مؤلفه، با روش توصیفی و تحلیلی مؤلفه اولویت، شاخصه های آن و راه حل رفع معضلات و تزاحمات اخلاقی را در اندیشه اسلامی، با تمرکز بر دیدگاه اندیشمندان شیعه، به خصوص فقهای شیعه بررسی می کنیم.
اصول اخلاقی حمایت از مدیران میانی در حکمرانی اسلامی با تأکید بر آیات قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
95-118
حوزههای تخصصی:
حمایت و پشتیبانی از مدیران میانی، از جمله اصول و شگردهای مدیریت و بسیار اثرگذار در موفقیت مدیران است. حمایت و پشتیبانی مهم و مؤثر است، اما توجه به میزان و چگونگی آن نیز در خور اهمیت است. نگارنده با مطالعه قرآن کریم و با دقت در نوع حمایت خداوند از پیامبرانش، توانسته است اصول اخلاقی ارزنده ای را برای موضوع مورد نظر استخراج کند. در این پژوهش و به روش مطالعه کتابخانه ای، اهمیت، چگونگی و آثار حمایت از مدیران میانی از قرآن کریم و روایات تفسیری و دیدگاه مفسّران، اخذ و استخراج شده و مورد بررسی قرار گرفته است. الگوی قرآنی حمایت از پیامبران، مسبوق به برنامه ای دقیق در فرایند انتخاب بوده و حمایت از آنان در ضمن مراقبت و نظارت مستمر برای جلوگیری از لغزش و سپس پشتیبانی در برابر دوستان و دشمنان با اَشکال گوناگون به شکل واضح در تعامل خداوند با پیامبرانش تجلّی یافته است. بهره گیری از این الگوی قرآنی در تقویت روحیه مدیران میانی برای انجام درست مأموریت محوله و ترغیب کارگزاران به تبعیت از آنان اثر چشم گیری دارد و آنان را از اهمال یا لغزش باز داشته و شوق تلاش برای انجام مأموریت ها را نیز تقویت می کند.
قلب به مثابه قابل و فاعل اخلاقی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
91 - 116
حوزههای تخصصی:
قرآن برای قلب، شئون ادراکی و گرایشی متعدی را تعریف کرده که به عنوان فاعل در صدور افعال اخلاقی و قابل در پذیرش صفات اخلاقی فعالیت می کند. مبنای قرآن در تقسیم بندی صفات و رفتارهای اخلاقی قلب، بر اساس ایمان و کفر قلبی بوده و رذایل و فضایل اخلاقی را بر طبق ایمان و کفر قلبی ارزش گذاری کرده است. روش تحقیق در این مقاله با محوریت تمام آیات قلب بوده و در عین حال از نظر مفسران شیعه و اهل تسنن در تحلیل آیات مربوطه استفاده شده است. نتایج این مسئله در حوزه نظری، بخش قابل توجهی از نظام اخلاق در قرآن و همچنین فرایند قبول و صدور افعال و صفات اخلاقی بر طبق مبنای قرآن را تحت پوشش قرار می دهد و در بخش عملی، راهکارهای رشد و تربیت اخلاقی و همچنین معضلات اخلاقی بر طبق شئون مختلفی که قرآن برای قلب انسان ترسیم کرده را ارائه می دهد.
بررسی و تحلیل دیدگاه آیه الله مصباح یزدی در مورد ملاک اعتبار گزاره های اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
85-101
حوزههای تخصصی:
آیه الله محمد تقی مصباح یزدی دیدگاه رایج فلاسفه در مورد ابتنای قضایای اخلاقی بر مشهورات و نیز دیدگاه علامه طباطبایی در مورد ابتنای قضایای اخلاقی بر قضایای اعتباری و برساخته بشری را نمی پذیرد و تلاش می کند نشان دهد که قضایای اخلاقی ریشه در واقعیت ها دارند و مقصود فلاسفه هم از مشهوری دانستن قضایای اخلاقی، اعتبار این قضایا تنها به دلیل شهرت نیست. آیه الله مصباح یزدی، نظریه متکلمین در مورد بداهت حُسن و قبح قضایای اخلاقی را نیز نمی پذیرد و معتقد است حتی اصولی نظیر حُسن عدالت، بی نیاز از استدلال نیست. ایشان بر این باورند که معیار خوبی یا بدی افعال و اعتبار قضایای اخلاقی، تناسب آنها با هدف نهایی و کمال حقیقی انسان است. در این مقاله با روش تحلیلی و تطبیقی، ضمن تبیین دیدگاه آیه الله مصباح یزدی درباره معیار اعتبار قضایای اخلاقی، افزون بر سنجش سازگاری دیدگاه ایشان در دفاع از فلاسفه با عبارات فیلسوفان، به تحلیل و بررسی اعتبار دیدگاه ایشان پرداخته شده است.
واکاوی ضرورت سرگرمی در سبک زندگی از منظر آموزه های اخلاقی اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
73 - 102
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی مادی انسان امروزی، سرگرمی را به مثابه گریزگاهی از مشکلات و رسیدن به آرمان های ادعایی تمدن جدید بشری مطرح کرده است. با این حال، به اذعان بسیاری از منتقدان، این مشغولیت محبوب با آسیب ها و مضراتی برای انسان همراه بوده است. ازآنجاکه بررسی دیدگاه اسلامی برای برون رفت از مسائل موجود در این عرصه امری قابل اعتناست و دانش اخلاق و به طور خاص دانش اخلاق کاربردی عهده دار ارزش گذاری افعال انسان، در موارد بحث انگیز است، این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، در پی مشخص کردن ضرورت سرگرمی در سبک زندگی اسلامی از منظر آموزه های اخلاقی اسلام است. در تحقیق حاضر، از کاربست آموزه های اخلاق اسلامی برای سرگرمی ها، این نتایج به دست آمد: خاستگاه اصلی نیاز به سرگرمی در سبک زندگی اسلامی، صنعتی شدن جوامع یا اموری چون غریزه، لذت خواهی (به معنای آنچه لذت گرایان می گویند) یا مذهب نیست، بلکه خاستگاه اصلی این نیاز، فطرت انسان است؛ بر این اساس، ضرورت پرداختن به سرگرمی در سبک زندگی به حدی است که می توان آن را از جمله مؤلفه های اساسی زندگی خردمندانه دانست و اختصاص ندادن اوقاتی به آن را رفتاری غیرعقلایی و نکوهیده محسوب کرد. با این حال، نباید پرداختن به سرگرمی به شکل افراطی و به گونه ای باشد که موجب غفلت انسان از دیگر فعالیت های مهم خود شود.
تبیین انسجام درونی ارزش های اخلاقی ناظر به مواجهه احساسی در نظام اخلاقی اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
احساسات و عواطف، ازجمله سرمایه های وجودی آدمی است که وی را از سایر موجودات ممتاز کرده و نیروی محرک وی برای انجام رفتارهای اختیاری قلمداد می شوند. ازآنجاکه اختیار انسان در ایجاد، تقویت و تضعیف احساسات نقش مستقیم دارد، یک نظام جامع اخلاقی، نمی تواند نسبت به ارزیابی اخلاقی آنها بی تفاوت بوده، نسبت به آنها خوب و بد اخلاقی را مطرح نکند. سؤال مهمی که در این زمینه مطرح است اینکه انسان باید چه احساسی نسبت به خود، خدا، انسان های دیگر و طبیعت پیرامونی داشته باشد و از چه احساساتی باید پرهیز کند؟ سؤال مهم تر اینکه آیا میان ارزش های اخلاقی ناظر به این احساسات، ارتباطی وجود دارد یا خیر؟ پاسخ به سؤال اخیر، مسئله اصلی این تحقیق است. هنگامی در فضای آموزه های اسلامی با ارزش های اخلاقی ناظر به مواجهه احساسی در ارتباطات مختلف انسان مواجه می شویم، همه آنها را با یکدیگر و با محوریت مبنای هماهنگ کننده؛ یعنی «خداخواهی» منسجم و هماهنگ می یابیم. در این تحقیق، با روش تحلیلی توصیفی سعی شده به صورت تفصیلی تبیینی صحیح از انسجام درونی ارزش های اخلاقی ناظر به مواجهه احساسی ارائه گردد.
بازتعریف مفهوم غیبت با تحلیل تعاریف غیبت و اجزای ماهیت آن در منابع فقه و اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«غیبت» به عنوان یکی از مهم ترین گناهان زبان و دارای مفاسد فراوان فردی و اجتماعی، همچنان به لحاظ ماهیت برای اکثریت مردم ناشناخته است. گاهی هرگونه سخن درباره دیگری را مصداق غیبت معرفی می کنند و گاهی بیان عیب دیگری را به بهانه های مختلف، مصداق غیبت نمی دانند. وجود مستثنیات فراوان برای غیبت، بر ابهام آن افزوده است. سؤال این است که ارکان غیبت کدام اند؟ منظور از «عیب» چیست؟ آیا قصد فاعل غیبت در تحقق غیبت، تأثیر دارد؟ بدگویی پشت سر چه کسی یا کسانی، مصداق غیبت است؟ و مواردی از این قبیل، در این پژوهش بررسی شده است. هدف از بررسی حقیقت غیبت در این پژوهش، ارائه تعریف جامع برای غیبت و تبیین برخی ابهامات است. روش این پژوهش، تحلیلی توصیفی و روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و همراه با بررسی تعاریف مطرح شده در منابع فقه و اخلاق، در مورد مفهوم غیبت و ارکان و ماهیت و اجزای آن است. براین اساس، غیبت عبارت است از: وارد کردن نقص معنوی و تحقیر انسان محترم، پشت سر او، با سخن گفتن، نوشتن یا اشاره کردن، به قصد کم کردن از ارزش او نزد مخاطب، بدون غرض و مصلحت بزرگ تر از مفسده تحقیر انسان محترم، اعم از اینکه دارای آن عیب باشد، یا نه و اینکه آن عیب در او پنهان باشد، یا آشکار.
بررسی نظریه همدلی مارتین هافمن در آینه اخلاق اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظریه همدلی مارتین هافمن در زمره نظریه های هیجان محور در روان شناسی اخلاق قرار دارد. همدلی آن گونه که هافمن در نظر می گیرد، حالتی هیجانی است که بیش از آن که با شرایط و وضعیت فاعل اخلاقی تناسب داشته باشد، با شرایط و وضعیت طرف مقابل تناسب دارد. هافمن معتقد است که پریشانی همدلانه با برانگیختن «احساس گناه»، منبعی برای انگیزش اخلاقی فراهم می کند. او یک نظریه جامع اخلاقی مبتنی بر همدلی را پیشنهاد می کند و مدعی است که در موقعیت های پنج گانه ای که در تعاملات اجتماعی ایجاد می شوند، همدلی به رفتار صحیح و اخلاقی منجر می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی این ادعا از منظر اخلاق اسلامی است. با مراجعه به منابع نقلی دینی، برخی از کاستی های این ایده شناسایی شد؛ از جمله «متمرکز بودن همدلی بر افراد حاضر»، «عدم اشتمال همدلی بر اخلاق فردی»، «عدم پوشش سطوح مختلف اخلاق توسط همدلی»، «عدم تلازم خیر و صلاح افراد با خواسته های آنها»، «بی توجهی به نیازمندان عفیف در اخلاق همدلانه»، «وابسته کردن عدالت به کیفیت رابطه میان افراد» و «کارکردهای منفی همدلی شدید برای زیست اخلاقی». در نتیجه، می توان گفت همدلی به عنوان یک هیجان، از جمله برخورداری های شخص کامل اخلاقی است، ولی نمی توان آن را اساس اخلاق قرار داد و قضاوت اخلاقی را بر آن بنا کرد.