فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵
81 - 106
حوزههای تخصصی:
بازتاب اعتقادات دینی و باورهای اجتماعی و فرهنگی مورّخان در بازنمود وقایع تاریخی دخالت دارد. اینکه مورّخ هنگام تبیین، تعلیل و تحلیل در اثر خویش تحت تأثیر کدام باور، اعتقاد، ارزش و دانش قرار داشته است، یکی از موضوعات حوزه تاریخ نگری است. تاریخ نگاری را نیز به معنای ثبت وضبط و شرح وجوه زندگی انسان ها در بستر زمان شامل موارد متعددی همچون شرح باورها، اعتقادات، تفکّرات، اطّلاعات، نحوه زندگی، اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی و فرهنگی دانسته اند. در این مقاله کتاب جامع مفیدی، نوشته محمدمفید مستوفی بافقی، نویسنده قرن یازدهم هجری قمری از منظر تاریخ فکری و فرهنگی بررسی می شود. سنجیدن این اثر با شاخصه هایی چون صورت بندی معرفت دینی، معرفت اعتباری و نظریه اجتماعی ایرانیان در خصوص جامعه از اهداف این مقاله است. در ادامه نیز جامع مفیدی را در مقایسه با مهم ترین شاخصه های تاریخ نگاری عصر اسلامی همچون رسالت، هدف و فایده تاریخ؛ شناخت و بررسی منابع؛ ارزیابی روش های گردآوری و نقل مواد تاریخی بررسی می کنیم.
گزیده هاى کشف الاسرار و عدّه الابرار از آغاز تا کنون
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷
91 - 120
حوزههای تخصصی:
تفسیر کشف الاسرار و عدّه الابرار در ردیف تفاسیر مهم عرفانی به زبان فارسی قرار دارد که آفریننده آن ابوالفضل رشیدالدّین میبدی، قرآن کریم را در سه نوبت تفسیر کرده است. نوبت نخست، ترجمه شیوا و رسا؛ نوبت دوم، گزارش و بیان شأن نزول آیه ها و نوبت سوم، تفسیر عرفانی و رمزی صوفیانه است. از این رو، پس از تدوین آن، کسانی با اندیشه بهره وری بیشتر از محتوای آن، در فکر گزیده پردازی این کتاب مفصّل (دوره چاپی در 10 جلد) افتادند و آنگاه که، در ردیف کتاب های درسی رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاهی ایران قرار گرفت، این کار، شتاب بیشتری گرفت. گفتار حاضر به قصد آشنایی دوستداران تفسیر کشف الاسرار به پژوهش های انجام شده، فهرستی از این گزیده ها را از آغاز تاکنون معرفی می کند.
واحدها و ابزارهای اندازه گیری در میناب و پنجشنبه بازار آن
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
63-80
حوزههای تخصصی:
دانش بومی زاغه (موردمطالعه: اقوام آذری روستای دورباش تکاب استان آذربایجان غربی)
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
65 - 99
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان مطالعه دانش بومی زاغه در ارتباط با شیوه سکونت معیشت دامپروری در روستای دورباش از توابع شهرستان تکاب در استان آذربایجان غربی می باشد. این تحقیق به صورت کیفی، همراه با مشاهده مستقیم و مشارکتی، توأم با مصاحبه در میدان تحقیق همراه با نظریه کارکردی برانیسلاو مالینوفسکی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد اهالی روستا به دام های خود وابسته بوده و برای بقای خود و دام هایشان در مواجهه و سازگاری با طبیعت سرد منطقه، با تجربه به دانشی بومی، دست یافته اند که برای کاهش برودت هوا و هدر رفت انرژی گرمایی و همچنین برای بهره مندی از گرمای بدن حیوانات، دام هایشان را در عمق زمین در بخشی از خانه و محل زندگی خود که زاغه نامیده می شود، نگهداری می کنند. اهالی روستا به کمک این تجربه و دانش بومی توانسته اند با محیط زیست خود تعامل داشته و سازگار شوند.
مطالعۀ تطبیقی نقاشی پیکرنگاری از ناصرالدین شاه در ابتدا و انتهای دورۀ قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقاشی از شاه در دوران قاجار یکی از موضوعات اصلی پیکر نگاری درباری است. نقاشی از چهره ناصرالدین شاه (۱۲۴۷-۱۳۱۳ ق) در دوران حکومتش از ابتدا تا انتها مسیر متفاوتی را طی می کند. در دوره ابتدایی چهره او منطبق با معیارها و زیبایی شناسی نقاشی ایرانی و در دوره انتهای سلطنت چهره او تحت تأثیر صنعت عکاسی و تغییرات اجتماعی و سفر به اروپا به سمت واقع گرایی و نقاشی اروپایی تغییرمی کند. سؤال کلی این مقاله آن است که تصاویر پیکر نگاری از ناصرالدین شاه در دوره ابتدایی و انتهایی قاجار دارای چه تغییراتی است و با توجه به تغییر شرایط اجتماعی، معیارهای زیبایی شناسی برای چهره شاه در هر دوره کدام است. با توجه به اهمیت نقاشی از چهره شاه در دوران قاجار، این تغییرات در نقاشی از ناصرالدین شاه قاجار از ابتدا تا انتها موضوع این پژوهش است. بدین منظور، ابتدا نقاشی پیکر نگاری در دوران ناصری بررسی می شود. سپس به سیر تحول و تفاوت و شباهت نقاشی های این دوران از ناصرالدین شاه پرداخته می شود. محتوای پژوهش حاضر کیفی و شیوه گردآوری اطلاعات، به صورت اسنادی (کتابخانه ای) است و روش پژوهش، تاریخی–تطبیقی است. یافته ها بیانگر آن است که در دوران طولانی حکومت ناصرالدین شاه، نقاشی پیکر نگاری با موضوع شاه، یکی از مضامین اصلی در هنر نقاشی این دوران است. در دوره ابتدایی سلطنت او، نقاشی شاه متأثر از هنر نقاشی ایرانی در دوران قبل و دوران ابتدایی قاجار است و نگاه باستانی و آرمان گرایانه دارد، ولی در نقاشی دوره انتهایی، به علت تأثیرپذیری از تحولات اجتماعی این دوران به سمت واقع گرایی و عکاسی متمایل می شود و چهره شاه، انسانی و واقعی تصویر می شود. موضوع نقاشی از ناصرالدین شاه در هر دو دوره ثابت است، ولی نگاه نقاشان با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی دوران ابتدایی و انتهایی در زیبایی شناسی متحول و متفاوت تصویر می شود. این تحولات حاصل تغییر تفکر شاه، ارتباط با اروپا، تغییرات اجتماعی و استفاده از هنر عکاسی و تمایل به تصویر واقعی به دور از هرگونه آرمان گرایی است. این عوامل نشان می دهد هنر دوران ناصری در نقاشی از چهره در هر دو دوره متأثر از تغییرات اجتماعی آن دوران است و نگاه هنرمندان به موضوع پیکر نگاری با عوامل اجتماعی تغییر کرده و دارای زیبایی شناسی متغیر است. نگاه به موضوع انسان در هنر پیکر نگاری در هر دوره متفاوت تصویر شده و این روند در چهره ناصرالدین شاه قابل بررسی است. [1] [1]. این مقاله حاصل هسته پژوهشی با عنوان مطالعه هنر نقاشی پیکره نگاری دوره قاجار تصویب شده در دانشگاه الزهرا س می باشد.
بررسی اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در شهر زاهدان
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
181 - 203
حوزههای تخصصی:
قشربندی و نابرابری اجتماعی پدیده ای است که از دیرباز در جوامع بشری وجود داشته است، با این تفاوت که کمیت و کیفیت آن در جوامع مختلف شکل های متفاوتی به خود گرفته است. قشربندی اجتماعی در بلوچستان فرمی شبه کاستی داشته است که برخلاف نظام کاستیِ هند، نه از سوی دین، بلکه از سوی عوامل زمینه ای حمایت م ی شده است. هدف ما در این پژوهش این است که به نقش تحوّل آفرین انقلاب اسلامی بر وضعیت قشربندی اجتماعی در بلوچستان بپردازیم. پژوهش حاضر از این بُعد اهمیت دارد که تاکنون به صورت مستقل به نسبت انقلاب اسلامی و قشربندی اجتماعی پرداخته نشده است. در مقاله حاضر از روش اَسنادی و مصاحبه با مطّلعینِ کلیدی استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، با وقوع انقلاب اسلامی، نظام موجود کوشید گماشتگان نظام قبلی را که در معادلات قدرت صاحب نفوذ بودند، از معادلات حذف کند و نیروی های هم سو با نظام را وارد معادلات نماید. در نخستین سال های انقلاب، سه گروهِ خوانین، تحصیل کرده های مدارس دینی (مولوی ها) و تحصیل کرده های دانشگاهی می کوشیدند سهمی در معادلات قدرت داشته باشند که در میان آن ها، مولوی ها توفیق بیشتری برای حضور در مناسبات پیدا کردند. در پی وقوع تضاد میان مولوی های مردمی و نظام جدید، تلاش هایی برای به حاشیه راندن مولوی ها و روی کار آوردن خوانین صورت گرفت که به دلیل دگرگونی در ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نتوانستند کارکرد پیشین خویش را بازتولید کنند. ظهور گروهی از صاحبان ثروت در بلوچستان، بسیاری از معادلات قدرت را تحت تأثیر خود قرار داد و گروه های سه گانه را به نوعی به خود وابسته کرد. نتیجه پژوهش این است که وقوع انقلاب اسلامی، تحوّلی اساسی در سلسله مراتب قشربندی بلوچستان ایجاد کرد.
معرفی کتاب: عنوان: ادبیات عامه و کهن آیین های مردم شاهرود و میامی، نویسنده:حسین رحمتی، ناشر: حبله رود، نوبت چاپ: چاپ اول، تاریخ چاپ: 1399، صفحات: 239، قیمت: 50000تومان
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
191-192
حوزههای تخصصی:
برساخت اجتماعی جنین انسانی: تأملی بر شکل گیری انسان شناسی تکنولوژی های انتخابِ باروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت در حوزه وسایل کمک باروری و انتخاب باروری تغییراتی را در معنا و دلالت های منسوب به جنین و فرزند در دنیا ایجاد کرده است. برای نخستین بار، کنترل جمعیت، پیش از تولد ممکن شده، از به دنیا آمدن فرزندانی که ناهنجاری های جنینی داشته باشند جلوگیری و فقط به فرزندان «سالم» اجازه حیات داده می شود. این تکنولوژی ها، که به مرور زمان به کشورهای در حال توسعه کوچ می کنند، محصولاتی صرف یا خنثی نیستند. بلکه یک دستگاه - با تعبیر میشل فوکو- هستند که در قالب فرمی فرهنگی در دل شکل بندی فرهنگ بومی جا می گیرند. معمولاً پیشگامان پزشکی طی یک فرایند زمانی و تاریخی به مشروعیت سازی، عادی سازی و بهنجارکردن این نوآوری ها پرداخته و موانع و تابوها را از سر راه بر می دارند. اینجاست که تولد از یک امر صرفاً زیستی یا یک انتخاب شخصی به امری اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بدل می شود. به عبارت دیگر، دولت ها در چند دهه گذشته از کنترل کمّی جمعیت فراتر رفته و به کنترل کیفیت جمعیت توجه نشان داده اند. بنابراین، داشتن فرزند سالم، فقط یک فانتزی فردی نیست، بلکه امری ست که تحقّق آن تا حدود زیادی به سیاست گذاری های دولتی وابسته است. هدف این مقاله توجه به ضرورت مطالعات و تأملات انسان شناختی در این حوزه در حال رشد مطالعاتی است. اینکه آیا ورود و کاربرد و ارزیابی این تکنولوژی ها لازم و مفید است؟ همچنین، برای مطالعه این فرایند اجتماعی تغییر معانی و دلالت های فرهنگی مفهوم جنین و فرزند و سیاستگذاری های دولتی در جهت روتین شدن و عملیاتی شدن این تکنولوژی روش مطالعاتی و نظریاتی مرتبط و مناسب پیشنهاد شده است.
انسان در سینمای پیتر واتکینز، پرسه در کمون (پاریس 1871): تک نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان می تواند در موقعیت رسانه ای قرار بگیرد که پدیده ها با عبور از او معنا بیابند و به این ترتیب به عنوان امر فرهنگی از سوی انسان های دیگر پذیرفته شوند. حذف انسان می تواند به معنای از میان بردن فرهنگ و معنا در دیدگاه «خود» و «دیگری» باشد، اما در جریان عمومی و غالب سینمایی، نقش رسانه ای انسان کم رنگ شده و او نه تنها رسانه حامل معنا نیست، بلکه تنها مصرف کننده ای بدون نظر محسوب می شود؛ بنابراین در جریان صنعتی شده سینمایی می توان تولیدات را تا حد زیادی پدیده هایی علیه فرهنگ انسانی دانست تا پدیده هایی فرهنگی؛ چراکه انسان در این میان نقشی فراموش شده یافته است و عملاً پدیده ها تنها با او برخوردی مکانیکی دارند و در او به تبیین معنا نمی رسند. در مقابل این گونه گرایش، نوعی سینمای مستقل نیز وجود دارد که انسان و روابط هستی شناختی او را محور قرار می دهد. پیتر واتکینز فیلم سازی است که در ساختار، محتوا و روند تولید، به صورت آگاهانه انسان فرهنگی و فرهنگ ساز را وارد عرصه فیلم می کند. در این مقاله با نوعی روش مشاهده همراه با مشارکت که واتکینز برای مخاطب خود درنظر گرفته است، به مطالعه موردی فیلم کمون پرداخته ایم. همچنین یک تک نگاری با پرسه زنی انتزاعی در فیلم صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد، واتکینز با شکستن تک قالب (مونوفرم)، انسان را به عنوان معناساز فرهنگ در تمام جنبه های ساخت فیلم خود مدنظر قرار می دهد. این امر به کمک عواملی چون شکست سلسله مراتب فیلم سازی، دخالت دادن بازیگران در روند پژوهش و بداهه پردازی، ایجاد شناخت درباره عملکرد رسانه ها و سینما، پرورش تفکر انتقادی و نقش دهی به مخاطب از طریق ایجاد فضای مطالعه و تفکر تحقق یافته است.
خون بس در فرهنگ سنتی ایران: تحلیل کارکردگرایانه از منظر دورکیم
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
107-129
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی و تحول نظام قشربندی در بلوچستان ایران
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
205 - 234
حوزههای تخصصی:
قشربندی و نابرابری اجتماعی پدیده ای است که از دیرباز در جوامع بشری وجود داشته است، با این تفاوت که کمیت و کیفیت آن در جوامع مختلف شکل های متفاوتی به خود گرفته است. قشربندی اجتماعی در بلوچستان فرمی شبه کاستی داشته است که برخلاف نظام کاستیِ هند، نه از سوی دین، بلکه از سوی عوامل زمینه ای حمایت م ی شده است. هدف ما در این پژوهش این است که به نقش تحوّل آفرین انقلاب اسلامی بر وضعیت قشربندی اجتماعی در بلوچستان بپردازیم. پژوهش حاضر از این بُعد اهمیت دارد که تاکنون به صورت مستقل به نسبت انقلاب اسلامی و قشربندی اجتماعی پرداخته نشده است. در مقاله حاضر از روش اَسنادی و مصاحبه با مطّلعینِ کلیدی استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، با وقوع انقلاب اسلامی، نظام موجود کوشید گماشتگان نظام قبلی را که در معادلات قدرت صاحب نفوذ بودند، از معادلات حذف کند و نیروی های هم سو با نظام را وارد معادلات نماید. در نخستین سال های انقلاب، سه گروهِ خوانین، تحصیل کرده های مدارس دینی (مولوی ها) و تحصیل کرده های دانشگاهی می کوشیدند سهمی در معادلات قدرت داشته باشند که در میان آن ها، مولوی ها توفیق بیشتری برای حضور در مناسبات پیدا کردند. در پی وقوع تضاد میان مولوی های مردمی و نظام جدید، تلاش هایی برای به حاشیه راندن مولوی ها و روی کار آوردن خوانین صورت گرفت که به دلیل دگرگونی در ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نتوانستند کارکرد پیشین خویش را بازتولید کنند. ظهور گروهی از صاحبان ثروت در بلوچستان، بسیاری از معادلات قدرت را تحت تأثیر خود قرار داد و گروه های سه گانه را به نوعی به خود وابسته کرد. نتیجه پژوهش این است که وقوع انقلاب اسلامی، تحوّلی اساسی در سلسله مراتب قشربندی بلوچستان ایجاد کرد.
عناصر اجتماعی و فرهنگی در ترانه ها و لالایی های ادبیات عامیانه شهر ابرکوه
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷
121 - 146
حوزههای تخصصی:
پدیده های فرهنگی ای در بطن ساختارهای جامعه شکل گرفته، به عنوان دستورالعمل زندگی جمعی پدیدار شده و به عنوان الگوهای فرهنگی تکامل یافته و باعث پایداری اجتماعی ملت ها می شوند. شناخت این پدیده ها بدون بررسی ریشه های اجتماعی آنها، تنها به گزارش هایی اخبارگونه می ماند و تنها جنبه اطلاع رسانی می یابد. ولی با شناخت سرچشمه ها و شرایط پدید آمدن آنها در بستر تاریخ، می توان کارکردهایی در گذشته و حال برای آنها یافت و برای رشد و پایداری و استمرارشان در فرهنگ تلاش کرد. در این پژوهش تلاش شده با روش مشاهده مشارکتی و میدانی با استفاده از اسناد و منابع مکتوب، به شیوه توصیفی و تحلیلی به علل اجتماعی و شرایط شکل گیری و عناصر ادبیات عامیانه به ویژه ترانه ها و لالایی ها، تغییرات ساختاری در بدنه فرهنگ با توجه به تغییر در اعتقادات و ارزشهای فرهنگی در منطقه مورد بررسی قرار گیرد. نتایج بررسی ها در فرهنگ عامه نشان می دهد که ادبیات عامه رابطه ی تنگاتنگ با طبیعت و محیط اجتماعی و شیوه های گذران زندگی آن ها داشته است.
جایگاه شتر و ساربانی در ادبیات شفاهی ایل الیکایی
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
79-105
حوزههای تخصصی:
ادبیات جاده ای
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
155-169
حوزههای تخصصی:
فولکلور و فیلم ها و برنامه های تلویزیونی عامه پسند: برداشتی انتقادی
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
153-186
حوزههای تخصصی:
عوامل اجتماعی مرتبط با ارزش کار در میان شهروندان یزد
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷
9 - 36
حوزههای تخصصی:
ارزش کار به عنوان یکی از ارزش های زمینه ساز توسعه اقتصادی اجتماعی به شمار می آید. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ با هدف مطالعه میزان ارزش کار در میان شهروندان یزد انجام شد. ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﻧﻮع کمی است و ﺑﺮای اجرای آن از روش پیمایش اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ شهروندان 17 تا 65 ساله یزد است که از میان آنها405 نفر براساس فرمول کوکران ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ آﻣﺎری اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪ. ﻧﺘﺎیﺞ نشان داد کار کردن در نزد شهروندان یزدی از ارزش بالاتر از متوسط برخوردار است. ﻧﺘﺎیﺞ آزمون رگرسیون حاکی از این است که متغیّرهای جامعه پذیری، قناعت طلبی و امکانات اقتصادی، رابطه مثبت و معناداری با ارزش کار دارد، به طوری که هرچه میزان این متغیّرها افزایش یابد بر ارزش کار افزوده می شود. از سوی دیگر متغیرهای تقدیرگرایی و لذت گرایی راﺑﻄﻪ منفی و ﻣﻌﻨﺎدار با ارزش کار داشته و پاسخگویانی که نمره بالاتری در لذّت گرایی و تقدیرگرایی را گزارش کردند، ارزش کمتری برای کار قائل اند.
مطالعه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مشارکت پذیری اجتماعی و فرهنگی (مورد مطالعه: شهروندان شهر یزد )
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸
103 - 134
حوزههای تخصصی:
مشارکت به معنای شراکت و همکاری در کاری، امری یا فعّالیتی است که در ابعاد مختلف در جامعه صورت می گیرد. در بعد اجتماعی؛ مشارکت، در 5 بعد صورت می گیرد: کنش متقابل میان افراد، گروه های اجتماعی، سازمان های غیردولتی، اجتماع محلی و کل اجتماع؛ و در بعد فرهنگی، مشارکت یعنی شرکت داوطلبانه و آگاهانه افراد جامعه در ابعاد گوناگون زندگی فرهنگی آن جامعه؛ برای رسیدن به توسعه پایدار و همه جانبه زندگی فرهنگی. بنابراین در این پژوهش تلاش گردید تا میزان مشارکت پذیری اجتماعی و فرهنگی شهروندان یزدی مورد سنجش قرار گیرد و مهم ترین عوامل مؤثّر بر آن بررسی شود. به لحاظ روش شناسی، پژوهش اخیر از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی محسوب می شود و به صورت میدانی (پیمایش) انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل همه ی افراد 18 سال به بالای ساکن شهر یزد است که براساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و براساس فرمول کوکران، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد است و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات از آماره های توصیفی و استنباطی شامل (آزمون تی مستقل، همبستگی، آزمون تحلیل واریانس) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داده است که متغیّرهای وضعیت تحصیلات، تأهّل و وضعیت درآمدی افراد، تأثیری بر مشارکت پذیری ندارند و متغیّرهای سن، جنسیت، میزان بهره مندی از رسانه ها و سطح اعتماد اجتماعی رابطه معنی داری با مشارکت پذیری دارند.
هویت زنانه و قومیت در تاریخ موسیقی تبریز از 1285 تا 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده ترک زبان های ساکن ایران و حوزه ی جغرافیاییِ آذربایجان، از دوران مشروطه تا عصر حاضر (1285- 1398)، تاریخی پر فراز و نشیب داشته اند. در این دوران، موقعیتِ هنر و فرهنگ – از جمله موسیقی و جریانات مربوط به آن، با جریانات جامعه در نوسان بوده است. در نگاه موازی به تاریخ اجتماعی و تاریخ موسیقی در این حوزه دو نکته ی بسیار مهم در رابطه با موسیقی و حضور زنان دیده می شود. نخست اینکه در دوران و شرایط مختلف، موسیقی در لایه های زیرین جامعه به حیات فرهنگی خود ادامه داده و در هر زمان که امکان حضور در عرصه های اجتماعی مهیا بوده دوباره به شکل عمومی ظهور کرده است. دوم اینکه در راستای ساختن هویتِ فردی و اجتماعی، زنان از این موسیقی به عنوان یکی از عناصر فرهنگی کمک گرفته اند تا بتوانند حضور اجتماعی خود را تثبیت کنند. در این پژوهش که بر پایه ی تاریخ نوشته های منتشر شده، اسناد گردآوری شده ، آرشیو شخصی نگارندگان و همچنین گفتگو با هنرمندان مطلعِ در مورد موسیقی آذربایجانی انجام شده، ابتدا به طور اجمالی تاریخ و وقایع موسیقایی در بازه ی زمانی ذکر شده را با توجه به موضوع حضور زنان بازخوانی می کنیم. پس از آن به موقعیت و فعالیت های زنان موسیقیدان در تاریخ آذربایجان به ویژه در تبریز می پردازیم. خواهیم دید یکی از راه های برساختِ شخصیت اجتماعی برای زنِ آذربایجانی، پرداختن به موسیقی بوده است و این موضوع را از منظر ساختاری و با تمرکز بر مفهوم هویت، مورد تحلیل قرار خواهیم داد. کلید واژه: ، هویت اجتماعی، هویت فرهنگی، هویت زنانه، آذربایجان، تبریز، زنان موسیقیدان
تاثیرفرهنگ حمایت اجتماعی بر سلامت عمومی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی، در شرایط کرونا
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷
147 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی با سلامت عمومی زنان سرپرست خانوارتحت پوشش کمیته امداد امام خمینی در شرایط اپیدمی ویروس کرونا می باشد. مطالعه حاضر از حیث هدف کاربردی و از جهت ماهیت و روش پژوهش به صورت توصیفی از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری بود. مورد مطالعه شامل زنان سرپرست خانواده تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شهر یزد است که نمونه شامل 180 نفر از آن ها با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه هانتخاب شدند. در این تحقیق ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های حمایت اجتماعی و سلامت عمومی بوده که پایایی و روایی آن مورد تأیید قرار گرفته است. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری براساس نرم افزار SPSS انجام گرفت. یافته ها نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازندگی خوبی برخوردار است و حمایت اجتماعی اثر مستقیمی بر سلامت عمومی دارد.، از میزان سلامت عمومی بیشتری نیز برخوردار می شوند و احتمال بروز افسردگی و اضطراب در آنان کمتر و کارکرد اجتماعی بالاتری خواهند داشت و با عنایت به اینکه شرایط بیماری کرونا باعث ایجاد اختلالات روان شناختی در سطح جامعه شده است، حمایت اجتماعی راه حل مناسبی برای کنار آمدن با این شرایط و کاهش اختلالات روان شناختی می باشد.
سه الگوی رفتاری خوراک ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غذا و خوراک از مهمترین نیازها و فعالیت های اجتماعی بشری است که بدون آن امکان تکوین و بسط دیگر توانش های انسانی وجود ندارد. یکی از ویژگی های بنیادین فرهنگی هر جامعه آداب مربوط به خوراک مردمان آن جامعه است. مساله اساسی نوشتار از این قرار است که آیا می توان برای ساخت فرهنگی خوراک ایرانیان الگوهایی ترسیم و طراحی کرد؟ و اینکه چه تغییراتی در ساخت فرهنگ غذایی ایرانیان در خلال تاریخ به وجود آمده است؟ فرضیه اصلی نوشتار متضمن این ایده است که میان نوع جامعه و کنش هایی غذایی مردم ایران ارتباط وثیقی برقرار بوده است بطوریکه در جامعه گماینشافتی ایران ماقبل معاصر کنش های جمعی در رفتارهای غذایی سیطره داشته است و با پیدایش جامعه گزلشافتی رفتارهای فردی بر عرصه غذا حکمفرما می گردد. نتایج پژوهش موید سه پارادایم غذایی می باشد: کهن الگوی ایرانی، الگوی عربی اسلامی و پارادایم مدرن که هر یک واجد خصائص خاص خود هستند. در کهن الگوی ایرانی ابزار فلزی چون قاشق و کارد استعمال می شده است، در حالی که در الگوی عربی اسلامی غذا با سه انگشت دست صرف می شده است. دو الگوی نخست با وجود تمایزاتشان، برآمده از جامعه گماینشافتی بوده و در این سطح کنش های جمعی همچون «همکاسه شدن» که جلوه ای از همبستگی اجتماعی می باشد، سیطره دارد. اما در پارادایم سوم که از فرنگ وارد شده است، کنش فردگرایانه همچون استعمال قاشق، چنگال، کارد و بشقاب اختصاصی غلبه دارد که این ساخت فرهنگی جلوه ای از جامعه گزلشافتی به شمار می آید.