فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۸۴۷ مورد.
این پژوهش با هدف بررسی روایی و پایایی مقیاس گرایشهای اجتماعی مطلوب در بین دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان به مرحله اجرا درآمده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1388-1387 تشکیل می دادند که به روش تصادفی ساده و بر حسب فرمول تعیین حجم کوهن و همکاران(2000)، تعداد 300 نفر بعنوان نمونه در نظر گرفته شدند. پرسشنامه هایی که به طور همزمان در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند بدین شرح است: پرسشنامه 25 سوالی گرایشهای اجتماعی مطلوب تجدید نظر شده کارلو و همکاران (2003)، پرسشنامه 20سوالی رفتار اجتماعی مطلوب جهانی راشتون و همکاران ، (1981)، پرسشنامه 7 سوالی نگرانی های همدلانه دیویس (1983)، پرسشنامه 4سوالی ارزشهای نوعدوستانه نیکل (1998)، وب و همکاران (2000) و پرسشنامه 4سوالی انگیزش مسوولیت اجتماعی استیل و همکاران (2008). در پایایی از ضرایب آلفای کرونباخ، اسپیرمن – براون،گاتمن و بازآزمایی و در روایی از تحلیل عاملی(مولفه های اصلی و چرخش از نوع واریماکس) و روایی همزمان (همبستگی بین مقیاسها) استفاده شده است. نتایج حاصله نشان داد که ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاسهای گرایشهای اجتماعی مطلوب تجدیدنظر شده، رفتارهای اجتماعی مطلوب جهانی، نگرانی های همدلانه، ارزشهای نوعدوستانه و انگیزش مسوولیت اجتماعی، به ترتیب برابر با861/0، 845/0، 600/0، 500/0، 782/0 هستند. روایی همزمان بین پرسشنامه های گرایشهای اجتماعی مطلوب تجدید نظر شده با مقیاسهای رفتارهای اجتماعی مطلوب جهانی، نگرانی های همدلانه، ارزشهای نوعدوستانه و انگیزش مسوولیت اجتماعی در سطح (0001/0>p) معنادار بود. نتایج تحلیل عاملی برای پرسشنامه گرایشهای اجتماعی مطلوب کارلو و همکاران(2003) نشان داد که این پرسشنامه دارای پنج عامل به نامهای رفتارهای اجتماعی مطلوب ناشناس(گمنام)، نوعدوستانه و جمعی، هیجانی، در موقعیت بحرانی(اضطراری) و متابعت آمیز است.
سلامت اجتماعی ایران: از تعریف اجماع مدار تا شاخص شواهد مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
هر جامعه بسته به وضع موجود خود تعریفی از سلامت اجتماعی دارد و ویژگی هایی را برای جامعة سالم برمی شمارد. هدف از پژوهش حاضر دستیابی به ویژگی های جامعه سالم و ارائه تعریفی بومی برای «سلامت اجتماعی» و سپس تدوین شاخصی قابل قبول برای آن است تا به این ترتیب، امکان ارزیابی وضع موجود، مقایسه های درون کشوری و بین المللی، تعیین روندهای سلامت اجتماعی، تعیین نقاط مداخله برای ارتقای سلامت اجتماعی، ارزشیابی مداخلات با معیار سلامت اجتماعی، و فرضیه آزمایی برای یافتن عوامل سبب شناختی سلامت جامعه و شناسایی پیامدهای تغییرات آن فراهم شود. به منظور رسیدن به تعریفی «بومی»، با روش دلفی طی پنج دور از 31 نفر از صاحب نظران علوم اجتماعی و سلامت نظرخواهی شد. در نهایت 17 ویژگی برای جامعة سالم تعیین شد: جامعه سالم، جامعه ای است که در آن کسی فقیر نباشد، خشونت وجود نداشته باشد، رشد جمعیت کنترل شده باشد، تبعیض جنسی وجود نداشته باشد، کیفیت اجرای قانون دربارة همه یکسان باشد، پیمان حقوق بشر و سایر پیمان های بین المللیِ مرتبط با حقوق انسان ها رعایت شود، آموزش تا پایان دوره راهنمایی اجباری و رایگان، و بعد از آن رایگان باشد، همگان به خدمات سلامت دسترسی داشته باشند، امنیت وجود داشته باشد، آزادی عقیده وجود داشته باشد، افراد از زندگی خود احساس رضایت داشته باشند، همه مردم تحت پوشش بیمه باشند، توزیع درآمدها عادلانه باشد، بیکاری وجود نداشته باشد، تبعیض قومی و نژادی و منطقه ای وجود نداشته باشد، حکومت نزد مردم مشروعیت داشته باشد، حاکمان به شیوه مردم سالارانه انتخاب شوند، و پس از انتخاب نیز تحت نظارت مردم باشند.
برای آزمون تجربی تعریف مزبور (تعیین روایی سازه) و نیز دستیابی به شاخصی ترکیبی برای سلامت اجتماعی، اطلاعات موجود در مورد 6 شاخص رشد جمعیت، قتل عمد، فقر، بیکاری، پوشش بیمه، و سواد از 30 استان کشور در سال 1386 تحلیل عاملی اکتشافی شد و به این ترتیب دو مؤلفة کم بُنیِگی اجتماعی (شامل رشد جمعیت، فقر، پوشش بیمه، و سواد) و مشکلات اجتماعی (شامل بیکاری و قتل) به دست آمد که می توانند 3/68 درصد از پراکنش (واریانس) سازة «سلامت اجتماعی ایران» را توضیح دهند. بر این اساس، جامعه ای سالم است که قوی بُنیه و کم مشکل باشد، یعنی در آن آموزش و پوشش بیمه زیاد، و رشد جمعیت، فقر، خشونت، و بیکاری کم باشد. لازم است در تحقیق های آینده با وارد کردن شاخص های بیشتر شواهد تجربی قوی تری برای این سازه فراهم شود. در عین حال سنجش دوره ای سلامت اجتماعی ایران و تعیین روندهای آن در سطح کشور و گروه های اجتماعی گوناگون مهم ترین تحقیق هایی است که برای آینده می توان پیشنهاد کرد. هم چنین ارتقای آموزش و بیمه، کنترل جمعیت و کاهش فقر، خشونت و بیکاری، مهم ترین اقدام هایی است که بر اساس این تحقیق می توان برای ارتقای سلامت اجتماعی ایران پیشنهاد کرد.
اقتصاد توریسم
تاثیر مناطق نمونه گردشگری در محرومیت زدایی از دیدگاه اجتماعات محلی (مطالعه موردی: منطقه اورامان تخت کردستان)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان بزرگترین و پیچیدهترین صنعت دنیا به شمار می رود. تنوع ابعاد و پیچیدگیهای صنعت گردشگری متناسب با مناطق جغرافیایی، زمینههای ویژهای برای برنامهریزی و مدیریت گردشگری میطلبد. در مناطقی که پتانسیلهای بالقوه فراوانی برای توسعه صنعت گردشگری دارند، اما روند مطلوبی را طی ننمودهاند، باید به دنبال عوامل و عناصری گشت، که سبب سرعت بخشیدن به حرکت کند جریان گردشگری هستند. هر چند توسعه گردشگری در مناطق مختلف راه حل کلی برای همه مسائل نیست، اما راهبردهای نوینی پیشروی برنامهریزان و تصمیمگیران مرتبط میگذارد، که برای توسعه پایدار و کاهش محرومیت مناطق میتواند مؤثر باشد. بر این اساس، هدف مقاله، بررسی وضعیت مناطق نمونه گردشگری در جهت محرومیتزدایی از دیدگاه اجتماعات محلی است؛ به گونهای که سبب توسعه گردشگری و افزایش اشتغال محلی با شیوههای مشارکتی گردد. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانهای و بررسیهای میدانی است. مطالعه موردی شامل منطقه نمونه گردشگردی اورامانتخت است. دادهها و اطلاعات به طرق مختلف مراجعه به سازمانها و مراکز مرتبط و بررسیهای پیمایشی و پرسشنامه جمعآوری شدند، با استفاده از شیوه ارزیابی مشارکتی (PRA) قابلیتها و توانمندیهای منطقه اورامان در زمینه ایجاد اشتغال و به تبع آن محرومیتزدایی مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت. آثار مؤلفههای قابل انتظار در هفت گروه عمده و 71 زیرگروه بر اساس جاذبههای گردشگری (9 دسته) منطقه اورامان در جهت محرومیتزدایی بر اساس میانگین نمره (اهمیت)، وضعیت CPM مؤلفهها، ظرفیت ایجاد شده در منطقه و میانگین کل ارزشیابی شدند. نتایج نشان میدهد، با توجه به ویژگیهای جغرافیایی و ظرفیت تحمل منطقه، ارزیابی CPM حکایت از غلبه همزمان فعالیتهای بخش گردشگری در منطقه مبتنی بر الگوی زنجیرهای و منبعگرا بودن دارد.
توریسم ورزشی
اثربخشی رویکرد روایت درمانی در کاهش افسردگی زنان شهرستان مرودشت سال (1388)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از این پژوهش اثربخشی رویکرد روایت درمانی گروهی در کاهش افسردگی زنان شهرستان مرودشت بود. این پژوهش یک طرح نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. برای این منظور 20 نفر از زنان شهرستان مرودشت، با تشخیص افسردگی پس از شرکت در پیش آزمون به عنوان نمونه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش تحت درمان روایتی به صورت گروهی قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. سپس هر دو گروه در پس آزمون شرکت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی افسردگی بک، پرسشنامه ی افکار خودآیند و مقیاس نگرش های ناکارآمد بود. کاربرد آزمون t مستقل نشان داد که سطح علایم افسردگی، افکارخودآیند منفی و نگرش های ناکارآمد در گروه آزمایش پایین تر از گروه کنترل است.
مشکلات و محدودیت های گردشگری روستایی با استفاده از نظریه بنیانی (مورد: روستای حریر، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی یکی از شاخه های فرعی صنعت گردشگری است که عده ای آن را بخشی از بازار گردشگری و عده ای دیگر سیاستی برای توسعه روستایی قلمداد می کنند. اکنون که روستاییان ما با مشکلاتی همچون بیکاری، بهره وری پایین کشاورزی، مهاجرت روزافزون به شهرها و حاشیه نشینی مواجه اند، توسعه گردشگری روستایی می تواند در جهت رفع این معضلات مؤثر باشد و چونان نوشدارویی باعث تجدید حیات روستاها شود. در این زمینه با بهره گیری از پارادایم کیفی و نظریه بنیانی در این پژوهش به مطالعه موردی مشکلات و محدودیت های گردشگری روستایی در روستای حریر استان کرمانشاه پرداخته شد. برای گرد آوری اطلاعات از مصاحبه عمیق، مشاهده مستقیم، تهیه عکس و فیلم، اسناد و مدارککتابخانه ای و اینترنتی استفاده شد. روایی پژوهش را نیز کارشناسان سازمان میراث فرهنگی استان کرمانشاه تایید کردند. نتایج نشان داد که مشکلات گردشگری روستایی در روستای حریر عبارت اند از: فقدان امکانات زیربنایی و رفاهی، عدم درکصحیح روستاییان و مسئولان از گردشگری روستایی، کمرنگ شدن جاذبه های فرهنگی روستا، فقدان شبکه اطلاع رسانی صحیح و بموقع، عدم حمایت و توجه کافی دولت. محدودیت ها نیز شامل اینهاست: فقدان اطلاعات دقیق آماری، و تغییرات اقلیمی.
اثربخشی رویکرد طرح واره درمانی به شیوه ی گروهی بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه در زنان افسرده سال 1388
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی رویکرد طرح واره ی درمانی به شیوه ی گروهی بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه در زنان افسرده انجام شد. افسردگی رکورد دار بیماری ها در زنان ایرانی است و از آن جا که زنان در محیط خانواده نقشی کلیدی در انسجام خانواده و تربیت فرزندان دارند، درمان این اختلال امری ضروری بشمار می آید. این پژوهش یک پژوهش نیمه تجربی است که در آن از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه ی آماری، تمامی زنان افسرده ی شهرستان مرودشت بودند که از آن میان20 نفر از زنان افسرده با استفاده از روش تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش یافتند. متغیر مستقل، طرح واره ی درمانی بود که طی 10 جلسه ی120 دقیقه ای به صورت گروهی روی گروه آزمایش اجرا شد. بمنظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های افسردگی بک(II) و طرح واره ی یانگ(فرم کوتاه)، استفاده شد. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون t افتراقی نشان داد که: اجرای طرح واره ی درمانی به شیوه ی گروهی در کاهش افسردگی زنان به گونه ای معنا دار موثر بوده اس
اعتماد اجتماعی و توسعه گردشگری
حوزههای تخصصی:
برنامه های مربوط به اوقات فراغت و توریسم به عنوان پدیده اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مهمی تلقی می شوند. امروزه سیاحت و گردشگری به عنوان فعالیتی فرهنگی و اقتصادی در جوامع مختلف شناخته شده است. برخی صاحبنظران عقیده دارند که گردشگری به منزله نیروی محرک توسعه اقتصادی کشورهاست. با توجه به اهمیت گردشگری، هدف اصلی این مقاله تبیین جایگاه اعتماد گردشگران خارجی نسبت به ایرانیان در توسعه صنعت گردشگری است. در این تحقیق شاخص عینی سنجش توسعه گردشگری، میزان تمایل مجدد گردشگران خارجی برای سفر مجدد به ایران است. برای رسیدن به اهداف تحقیق از دو روش اسنادی ( با مطالعه پیشینه ومبانی نظری تحقیق) و میدانی (پیمایشی) استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق را گردشگران خارجی از پنج قاره جهان تشکیل می دهند که با اهداف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، علمی، فرهنگی و تفریحی به ایران مسافرت کرده اند. تعداد 384 گردشگر به عنوان افراد نمونه انتخاب شدند. برای سنجش اعتماد از سه معرف «صداقت»، «تعهد» و «پذیرش» استفاده شده است. طبق نتایج 86 % از گردشگران دارای اعتماد متوسط رو به بالا به مردم ایران هستند و در ضمن 95% دارای تمایل متوسط رو به بالا برای سفر مجدد به ایران هستند. ضریب همبستگی بین دو متغیر اعتماد گردشگران و تمایل به سفر مجدد، همبستگی قابل ملاحظه (60/0= r ) و سطح معنی داری بسیار بالا (000/0 P= ) مشاهده می شود و چون این ضریب مثبت است، بیانگر وجود رابطه مستقیم میان این دو متغیر است. با توجه به مقدار ضریب تعیین ) 36/0 R2= ( حدود 36 درصد از تغییرات تمایل به سفر مجدد گردشگران توسط اعتماد آنان به ایرانیان قابل تبیین است. بنابراین، هرچه میزان اعتماد گردشگران نسیت به مردم ایران بالا رود، تمایل گردشگران به سفر مجدد به ایران نیز افزایش می یابد.
تحلیل آماری بر روند گسترش ناموزون کاربری شبکه معابر در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
از بین کاربری های شهری، فضاهای سبز بخشی از پیکره با اهمیت شهرها هستند که به عنوان بخش جاندار ساخت کالبدی شهر، تلقی می شوند و در هماهنگی با بخش بیجان کالبد شهر ، بافت و سیمای شهر را تشکیل می دهند. اما با توجه به نقش و جایگاه گسترش فضاهای سبز در شهرها ، طی سالهای اخیر در بیشتر شهرهای ایران از جمله شهر زیبای اصفهان که روزگاری به عنوان الگوی باغشهر اسلامی و شهری با سرانه ایده آل فضای سبز در دنیا مطرح بود، به جای گسترش فضاهای سبز، به توسعه فضاهای کالبدی- مسکونی ، تجاری ، شبکه معابر ، پارکینگ و ... پرداخته شده است. این در حالی است که بر اساس طرح بازنگری طرح تفصیلی شهر اصفهان ، از میان کاربریهای اولویت دار ، کاربری فضای سبز در اولویت اول و کاربری شبکه معابر در اولویت ششم برنامه ریزی قرار دارد. متاسفانه دیدگاه حاکم فعلی، نگرش تک بعدی به برنامه ریزی و ترکیب کاربریها دارد و ارتباط فضاهای شهری با یکدیگر تقریباً فراموش شده است. در شرایط کنونی بسیاری از برنامه ریزان شهری بر گسترش معابر و پارکینگ جهت حل مشکلات ترافیکی اعتقاد دارند، اما با توجه به تقاضای بالای سفر، خرید و تملک آسان خودرو ، علاقه شهروندان به استفاده از خودروشخصی و افزایش روزافزون سفرهای شهری، بواسطه دسترسی نامناسب به خدمات شهری،گسترش خیابان و تبدیل بافتهای شهری به گذرهای عبوری و اختصاص درصد قابل توجهی از بودجه سازمانهای متولی امور شهری به ساخت خیابان ، بزرگراه و پارکینگ،تا چه زمانی می تواند پاسخگو باشد و آیا وقت آن نرسیده که برنامه ریزی سنتی کاربری اراضی شهری کنار گذاشته شود ؟ اگر روند فعلی امتداد یابد ، دیرزمانی نخواهد گذاشت که اگر از آسمان به شهر اصفهان بنگریم آن را شهری با زنجیره ای از خیابان های سیاه خواهیم دید نه یک شهر با زنجیره ای از فضاهای سبز. بنابراین این مقاله با دیدگاه مقایسه ای- تحلیلی به روند افزایش بی رویه شبکه معابر و پارکینگ و در مقابل کاهش فضاهای سبز در شهر اصفهان می پردازد و در پایان با بهره گیری از مولفه های نوین برنامه ریزی کاربری اراضی شهری ، راهکارهایی در راستای حل این معضل شهری ارائه می دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد که دلیل اصلی ترافیک اصفهان،به بالا بودن تقاضای سفر شهری ، فرهنگ ترافیکی شهروندان و نرخ بالای تولید و جذب سفر شهری مربوط است و گسترش خیابان و بزرگراه چاره ساز نبوده و نباید توسعه بزرگراهها و خیابان های شهری جایگزین فضاهای سبز شهری شود.
الگوسازی ساختاری رابطه بین بیگانگی و بی تفاوتی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
کناره گیری از شرکت در مسایل اجتماعی، دلسردی و نداشتن علاقه، عدم درگیری مدنی و بی اعتنایی نسبت به موضوعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، بی تفاوتی اجتماعی و وضعیتی که هر فرد در رابطه با خود، دیگران و جامعه به اشکال گوناگون احساس بی قدرتی، احساس بی هنجاری، احساس بی معنایی، انزوای اجتماعی، تنفر فرهنگی و تنفر از خود را بروز می دهد، بیگانگی اجتماعی تعریف می شود. هدف کلی این پژوهش، بررسی رابطه بین بیگانگی اجتماعی و بی تفاوتی اجتماعی در بین دانشجویان دوره کارشناسی بوده است که با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه، جمع آوری داده های تحقیق در سطح دانشگاه تبریز بین 8 دانشکده مطابق با روش نمونه گیری منطبق متناسب و نمونه آماری 410 نفر انجام گرفته است. دیدگاه های نظری جنبه تلفیقی بین سطح کلان و خرد داشته و بیشتر با تکیه بر نظریه های برد متوسط که می توان به دیدگاه نظری پوندس، رس، سیمن و... اشاره کرد. نتایج تفسیری از مدل سازی ساختارهای کوواریانسی دال بر وجود ارتباط معنادار بین متغیر بیگانگی و بی تفاوتی اجتماعی دارد
تحلیل عوامل موثر بر گسترش گردشگری در ناحیه ساحلی چابهار با استفاده از مدل راهبردی SWOT
حوزههای تخصصی:
گردشگری صنعتی است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در هر منطقه است. شهرستان چابهار در منتهی الیه جنوب شرقی ایران و در یک محیط بکر و دور از هیاهوی شهرهای پرجمعیت و شلوغ کشور قرار دارد و با توجه به ویژگی های محیطی، جاذبه های فرهنگی و انسانی آن(شهرستان چابهار با 228 جاذبه گردشگری شامل: 74 مورد جاذبه طبیعی، 44 مورد جاذبه فرهنگی- تاریخی و 110 مورد جاذبه انسان ساخت است) و نزدیکی به کشورهای حوزه خلیح فارس، هند، افغانستان و پاکستان و همین طور برخوداری از منطقه آزاد تجاری- صنعتی، می تواند با مدیریت و برنامه ریزی علمی به قطب توریستی مهمی در سطح منطقه تبدیل گردد و یکی از محورهای مهم گردشگری کشور باشد. تحلیل های حاصل از مدل SWOT نشان می دهد که این شهر علی رغم برخورداری از ظرفیت تبدیل شدن به یک منطقه نمونه گردشگری، تعدد تصمیم گیران و مسایل مدیریتی، کمبود زیر ساخت ها و ضعف تبلیغات را به عنوان موانع اساسی در راه رسیدن به این هدف در مقابل خود دارد. با این حال، وجود زمینه اشتغال زایی، درآمد ارزی و سرمایه گذاری زیر بنایی، به ترتیب با امتیاز های وزنی 40/0، 28/0 و 18/0 مهمترین فرصت ها و وجود آثار تاریخی، جاذبه های ورزشی- تفریحی و برخورداری از سواحل شنی و جذابیت های طبیعی به عنوان نقاط قوت و جاذب در کنار امکان توسعه و اصلاح نهادهای مدیریتی، تقویت تبلیغات، تعامل و هم فکری بین مسؤولان منطقه آزاد و سازمان های مرتبط با گردشگری و مردم و توسعه اکوتوریسم، از مهم ترین رهیافت ها به منظور توسعه گردشگری این ناحیه تلقی می گردند.