فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار، فرایندی از تغییر است که بهره برداری از منابع، مدیریت سرمایه گذاری ها، جهت گیری توسعه تکنولوژیک و تغییرات سازمانی را همزمان با نیازهای کنونی و آینده مطمح نظر قرار می دهد. در این راستا، شناسایی و تبیین نگرش دانشجویان نسبت به محیط زیست، به عنوان قشر آگاه و تأثیرگذار جامعه، گامی اساسی و مهم در سیاست گذاری های زیست - محیطی و تربیت نسلی آگاه به محیط زیست و مخاطرات آن و چگونگی مقابله با آن است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی نگرش و عملکرد زیست محیطی دانشجویان دانشگاه های دولتی سطح استان مازندران است. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و براساس فرمول کوکران، تعداد 406 نفر از 10313 نفر دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه های مذکور به عنوان نمونه تعیین و اطلاعات مربوطه با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد نگرش دانشجویان نسبت به محیط زیست مثبت بوده، اما به رفتارهای زیست - محیطی چندان پایبند نبوده اند. 53 درصد از دانشجویان مورد بررسی از رسانه های دیداری به عنوان منبع اصلی اطلاعات زیست - محیطی استفاده می کنند. همچنین، دانشجویان ساکن شهر، در مقایسه با دانشجویان روستایی، رفتارهای زیست - محیطی مطلوبتری از خود نشان دادند. نگرش و عملکرد زیست - محیطی دانشجویان بر حسب جنسیت هیچ تفاوتی نداشت و بین نگرش و عملکرد زیست محیطی دانشجویان رابطه ضعیفی وجود داشته است. همچنین، نگرش و عملکرد زیست - محیطی دانشجویان برحسب منابع اطلاعاتی و تصور فرد از عملکرد زیست - محیطی خانواده متفاوت بود.
مقایسه رابطه با خانواده همسر در دو گروه افراد راضی و ناراضی از ارتباط مذکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴۰
451-474
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه ابعاد مختلف رابطه با خانواده همسر در افراد راضی و ناراضی از ارتباط با خانواده همسر بود. نمونه گیری به شیوه در دسترس از 6 شهر بزرگ ایران صورت گرفت. تعداد 735 نفر به پرسش نامه ارتباط با خانواده همسر پاسخ دادند. پس از بررسی نمره رضایت افراد از رابط ه با خانواده همسر، نم رات ص دک 80 و 20 تعیین و افراد دارای نمرات بالاتر و پایین تر از این نمرات به عنوان افراد راضی و ناراضی از ارتباط مشخص شدند. در نهایت 167 نفر به عنوان افراد راضی و 166 نفر به عنوان افراد ناراضی از رابطه با خانواده همسر مشخص شدند و پاسخ های آن ها به پرسش نامه رابطه با خانواده همسر مقایسه شد. بر اساس نتایج، زنان از رابطه با خانواده همسر ناراضی تر از مردان بودند. هم چنین ساکنین شهرهای تهران و کرج میزان رضایت کمتری از رابطه با خانواده همسر در مقایسه با ساکنین سایر شهرها گزارش کرده بودند. از طرفی افرادی که شهر محل سکونت خود، خانواده اصلی شان و خانواده همسرشان مشابه بود میزان رضایت بیشتری را به نسبت سایرین نشان دادند. هم چنین یافته ها حاکی از وجود تفاوت هایی در دو گروه راضی و ناراضی از رابطه با خانواده همسر در موارد دیگری همچون روند تحول رابطه با خانواده همسر، علل ایجاد تعارضات با خانواده همسر، موضوعات تعارض با خانواده همسر، نحوه واکنش به تعارضات با خانواده همسر، میزان سهم خانواده همسر در تعارضات زناشویی و میزان دریافت و ارائه کمک های مالی و غیرمالی بین زوج و خانواده همسر بود. بر اساس یافته ها مشخص شد که عوامل چندی با میزان رضایت از رابطه با خانواده همسر مرتبط هستند. این عوامل به سه دسته اصلی کنش ها و واکنش ها در فرد، خانواده همسر و همسر تقسیم می شوند. کنش ها و واکنش های این سه جزء و تعاملات بین آن ها می تواند میزان رضایت از رابطه با خانواده همسر را رقم بزند.
هویت جمعی جوانان و برساخت جامعه پذیری جنسیتی، خانوادگی و طبقاتی (مطالعه موردی: جوانان 29-15 ساله استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین برجستگی ابعاد فروملی (جنسیتی، خانوادگی و طبقاتی) هویت جمعی در مقایسه با ابعاد ملی و فراملی، تعیین برجستگی هر یک از ابعاد فروملی در مقایسه با یکدیگر، تعیین برجستگی جنبه های شناختی، احساسی و رفتاری تشکیل دهندة هر یک از ابعاد فروملی و نیز تعیین میزان تأثیر کارگزاران جامعه پذیری در ساخت ابعاد فروملی هویت جمعی و تبیین مناسبات میان آنها بر 380 نفر از جوانان 29-15 ساله استان گلستان در سال 1391 به انجام رسید. یافته ها نشان داد: ابعاد فروملی هویت جمعی در هر سه جنبة شناختی، احساسی و رفتاری از برجستگی بالاتری نسبت به ابعاد ملی و فراملی برخوردار بودند. خانواده سازوکار اصلی جامعه پذیری در شکل دهی به ابعاد فروملی هویت جمعی است، سپس برنامه های ماهواره ای، نظام آموزشی و در نهایت، برنامه های صدا و سیما قرار دارند.
بررسی تأثیر آموزش مهارت های سازگاری به والدین بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۸
159-174
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های سازگاری به والدین بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان 9 7 ساله در نمونه غیربالینی انجام شد. برای دستیابی به این هدف از یک طرح پژوهشی از نوع آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. به این ترتیب که با روش نمونه گیری خوشه ای 4 مدرسه از بین مدارس دولتی شهر تهران انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. به این صورت که در نهایت30 نفر از مادران کودکان 9 7 ساله در قالب گروه آزمایشی، به مدت 8 هفته، هر هفته یک جلسه به مدت دو ساعت برنامه آموزش مهارت های سازگاری را دریافت کردند. گروه کنترل نیز در نهایت 31 نفر شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش، آزمون فهرست رفتاری کودک (CBCL) بود. نتایج بررسی داده های کمی پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس بیانگر آن بود که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری در میزان مشکلات رفتاری کودکان (01/0p<) نشان دادند.
پیش بینی رضایت زناشویی براساس سبک های عشق ورزی (صمیمیت، میل، تعهد) و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴۰
511-527
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده رضایتمندی در رابطه زناشویی، وجود عشق و برخورداری از سلامت روان می باشد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین سهم اضطراب کل، اضطراب آشکار و پنهان و سبک های عشق ورزی (صمیمیت، میل/ شور و شوق و تعهد) در رضایت زناشویی بود. این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش در برگیرنده کلیه پرسنل متأهل شرکت خودروسازی سایپا در سال 1392 1391 بود. بدین منظور 200 نفر پرسنل زن مرد متأهل، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، آزمون های مقیاس عشق سه وجهی استرنبرگ، مقیاس اضطراب (آشکار و پنهان) اشپیل برگر و فرم کوتاه رضایت زناشویی انریچ به کار گرفته شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که از میان عشق و سبک های آن مولفه های صمیمیت و تعهد بیشترین سهم را در رضایت زناشویی داشتند اما متغیر میل(شور و شوق) پیش بین معناداری برای رضایت زناشویی نبود. اضطراب کل و پنهان پیش بینی کننده های مناسبی برای رضایت زناشویی بودند. حال آن که، اضطراب آشکار پیش بین معناداری برای رضایت زناشویی نبود.
مطالعه تغییرات زمانی ارزش فرزند در ایران (مطالعه زنان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرزند و فرزندآوری از مهم ترین ارزش های خانواده در ایران است. نسل های مختلف زنان در ایران، براساس تجارب و حوادث تاریخی و تجربه زندگی مشترک، نگرش و برداشت متفاوت و گاه متضاد از معنا و مفهوم فرزند دارند. با تکیه بر دو دسته از نظریه های غربی شامل تغییرات فرهنگی، گذار جمعیتی دوم، تضاد نسلی و ساختاری و نظریه های جوامع پیرامون مانند نظریه جهان محلی شدن، الگوی پژوهش ساخته شد.
روش پژوهش، پیمایشی است. جمعیت آماری، پنج نسل از زنان شهر زنجان با توجه به شرایط تاریخی انتخاب شده اند: متولدین قبل از سال 42، متولدین سال های 57-1342، متولدین سال های 67-1358، متولدین سال های 70-1367 و متولدین سال های 74-1370. از هر نسل 100 نفر و درمجموع 500 نفر حجم نمونه این پژوهش را تشکیل داده اند. روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای به شیوه PPS است.
براساس یافته های پژوهش، تفاوت میانگین ارزش بین نسل های بررسی شده به لحاظ آماری معنادار است؛ پایین ترین سطح ارزش فرزند متعلق به نسل زنان متولد سال های 74-1371 و بالاترین سطح مربوط به نسل زنان متولد سال های قبل از 42 است. فردگرایی با ارزش فرزند ارتباط منفی و دینداری با ارزش فرزند ارتباط مثبت دارد. تأثیر تجربه جهانی شدن بر ارزش فرزند، در نسل متولدین 67-1358 شدیدتر از سایر نسل ها است.
فرهنگ پوشش زنانه نزد بانوان دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی (چادر غیرساده ملی، عربی، قجری...)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشش زنان در طول تاریخ دچار تغییر و تحولات بسیاری شده است. در بین پوشش زنان، چادر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تحولاتی که در شکل و نحوة استفاده کردن از این پوشش پدید آمده، همواره مورد توجه منتقدان و پژوهشگران بوده است. این پوشش در بسیاری موارد معرف شخصیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی فرد بوده و از این رو وجود یا عدم آن مورد بحث مداوم پژوهشگران میادین علوم اجتماعی قرار گرفته است.
در این نوشتار به بررسی و تحلیل دلایل تغییر شکل این پوشش، خصوصاً در دهه اخیر، پرداخته و تحول و تغییر آن را از چادر سنتی به اشکال و الگوهای جدید و طرح های امروزی مورد توجه قرار داده ایم.
پژوهش حاضر در یک محیط دانشگاهی (دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز) صورت گرفته و گروه مورد مطالعه آن از دانشجویان بین سنین 20 تا 35 سال انتخاب شده اند. با بهره گیری از روش کیفی و ژرفانگر (مردم شناسی) و با مشاهده مستقیم مشارکتی در زمینه تحقیق و با استفاده از منابع بیرونی (اسناد و مدارک کتابخانه ای) و ابزار تحقیق (دوربین عکاسی و فیلمبرداری و ضبط صوت و...) پژوهش به سرانجام رسیده است.
نتایج این نگاه مردم شناسی و پژوهش میدانی نشان می دهد که طی دهه اخیر، با تغییر شکل الگوهای چادر از سنتی به جدید، تفکرات جدیدی نسبت به چادر پیدا شده و با تغییر در شکل و اندازه چادرها با برخی از لایه های پنهانی در افکار دختران و زنان امروز روبرو می شویم، که در برخی از آنان موجب تاسف و در بعضی دیگر موجب بالندگی نسبت به زن بودنشان در جامعه مورد مطالعه شده است.
هر چند که مردم شناسی مقید به دادن راهکار یا پیشنهادات ویژه ازطرف پژوهشگران خود نیست و قضاوت در این امر و انجام امور بعد از پژوهش را از عمده کارهای برنامه ریزان فرهنگی می داند، ولی غافل از نتایج یافته های این پژوهش نیستیم که نتیجه آراء زنان و دخترانی است که از دور بر این داستان پر قیل و قال چادر یا حجاب اسلامی نظارت دارند.
نکته آخر اینکه در این نوشتار در یک چارچوب نظری از اندیشه های بزرگان مکتب کارکردگرایی به ویژه از بانی روش تحقیق میدانی یعنی برانیسلاو مالینوفسکی بهره ها برده ایم.
با وجود تغییرات و تحولات صورت گرفته در پوشش اسلامی، باز می توان گفت که زنان خود عاملان اصلی این تغییر و تحول هستند.
مالّیت و قابلیت انتقال رویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۷
47-63
حوزههای تخصصی:
با تصویب قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور به تاریخ 24 آذرماه 1382، اصطلاح «اهدای جنین» رسماً وارد ادبیات حقوقی کشورمان شده و قانون، یکی از روش های مرسوم تلقیح مصنوعی یعنی انتقال رویان (Embryo) را مشروعیت بخشیده است. این مقاله بر آن است تا با بررسی شرایط قابلیت انتقال اموال از منظر فقهی و قانونی، مشروعیت انتقال حقوقی رویان، که در لسان قانونگذار جنین نامیده شده را مورد تحقیق قرار دهد. در توجیه ضرورت این مطالعه همین بس که اگر ماهیت آن چه در لسان عرف و حتی نزد حقوق دانان و قانون گذار، «اهدای جنین» نامیده می شود. حقیقتاً هبه باشد، باید شرایط عمومی انتقال مورد معامله در خصوص رویان نیز صدق کند. چه آن که هبه به صراحت قانون مدنی و نظر بسیاری از فقیهان یک عقد است و جز مقرراتی که بنا به صراحت شریعت مختص هبه قرار داده شده، این عقد در سایر احکام، تابع قواعد عمومی قرار داده است. یکی از این قواعد عمومی مورد اجماع، ضرورت مالیت داشتن و قابلیت انتقال مورد معامله است. شیئی را می توان به موجب یکی از عقود منتقل نمود که اولاً مالیت داشته باشد و ثانیاً دارای اوصافی باشد که مانع از امکان انتقال حقوقی آن نشود. باور به مال بودن و قابلیت انتقال رویان آثاری فراتر از تصحیح عمل اهدای جنین به همراه دارد و می تواند مشکل تجاری سازی تلقیح مصنوعی را نیز مرتفع سازد. اما باید دید آیا واقعاً می توان موجودی که قابلیت تبدیل به نوع انسانی را دارد، به استناد وضعیت فعلی اش مال دانست و اساساً پیامدهای چنین تحلیلی تا چه حد می تواند اخلاقی و در نتیجه مورد تأیید قانون باشد؟ آیا نمی توان با قول به «حاکمیت قانون» در مشروعیت بخشی به انتقال رویان، از چالش های غیرقابل حل عقد دانستن این عمل گریخت و در عین حال از مزایای مشروعیت انتقال رایگان رویان بهره مند ماند؟ این مقاله تلاش می کند به پاسخی درخور به این پرسش ها دست یابد.
شناخت میزان گرایش جوانان به معنویت های نوظهور و عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر آن (دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش برسی میزان گرایش دانشجویان به جنبش های نوین معنوی برای شناخت بهتر شرایط و چالش های موجود و نیز میزان تأثیرپذیری این متغیر از عوامل اجتماعی چون مصرف کالاهای فرهنگی، روابط اجتماعی، نحوه هویت یابی و طبقه اجتماعی گروه مورد بررسی است. برای مبانی نظری از نظریات اندیشمندانی چون مارکس، کنت، دورکیم، برگر و دیوی استفاده شده است. روش مطالعه پیمایش بوده و بعد از تعیین حجم نمونه پرسشنامه توسط 384 نفر از جمعیت مورد مطالعه توسط نمونه گیری تصادفی ساده تکمیل شده است. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS و با بهره گیری از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و آزمون TوF انجام شده است. بر اساس نتایج حاصل شده رابطه مصرف کالاهای فرهنگی، روابط اجتماعی و نحوه هویت یابی جوانان با گرایش آنها به معنویت های نوظهور مستقیم و معنی دار است. اما طبقه اجتماعی جوانان، جنسیت و وضعیت تأهل رابطه معناداری با گرایش به معنویت های نوظهور ندارد.
بررسی نقش آسیب پذیری سبک شخصیت، همسرآزاری و پاسخ های مقابله ای در پیش بینی افسردگی پس از زایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۹
375-391
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش آسیب پذیری سبک شخصیت، همسرآزاری و پاسخ های مقابله ای در پیش بینی افسردگی پس از زایمان انجام شد. جامعه پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر شیراز که در سه ماهه سوم بارداری بودند در نظر گرفته شد. به کمک روش نمونه گیری در دسترس 140 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. داده ها در دو مرحله گردآوری شد. در مرحله اول از زنانی که در سه ماهه سوم بارداری بودند. اطلاعات مربوط به خصوصیات جمعیت شناسی، مقیاس تاکتیک های تعارضی، (استراوس، 1996)، پرسش نامه سبک شخصیت آسیب پذیر، (بویس و دیگران، 2001) و پاسخ های مقابله ای (بلینگز و موس، 1984) اخذ شد. مرحله دوم 2 هفته تا 6 ماه پس از زایمان بود که طی آن پرسش نامه افسردگی پس از زایمان ادینبرگ تکمیل شد. اطلاعات به دست آمده از طریق رگرسیون چندگانه به روش گام به گام، تی تست مستقل و خی دو چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. به طور کلی نتایج حاکی از آن بود که 49/0 از واریانس افسردگی پس از زایمان توسط سه متغیر آسیب پذیری شخصیت، همسرآزاری و سبک مقابله ای تبیین می شود. آسیب پذیری شخصیت و همسرآزاری به طور مثبت و سبک مقابله ای به طور منفی این اختلال را پیش بینی می کند. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد یکی از عوامل مهمی که فرد را مستعد اختلال افسردگی پس از زایمان می کند، آسیب پذیری سبک شخصیت است. زنان دارای این سبک شخصیتی در مواجهه با رویدادهای استرس زا از جمله همسرآزاری، هم سطح استرس بالاتری را درک می کنند و هم راهبردهای مقابله ای نامطلوب تری را به کار می برند. بنابراین بیشتر مستعد ابتلا به اختلال افسردگی پس از زایمان می باشند.
بررسی رابطه بین روابط جنسی پیش از ازدواج با نگرش به روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۸
255-267
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین نگرش به روابط فرازناشویی و تعداد شرکای جنسی در مردان متأهل با و بدون سابقه رابطه جنسی پیش از ازدواج با همسر یا فردی غیر از همسر فعلی بود. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع بنیادی و به لحاظ نحوه جمع آوری اطلاعات از نوع توصیفی مقایسه ای بود. از جامعه آماری مردان متأهل زیر 45 سال، تعداد 144 نفر از مردان متأهل ساکن شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه نگرش به روابط فرازناشویی و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل واریانس یک راهه، تی مستقل و همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها نشان داد که میزان نگرش به روابط فرازناشویی در مردان متأهل با سابقه رابطه جنسی پیش از ازدواج با همسر یا فردی غیر از همسر آینده تفاوت معناداری داشت. هم چنین بین تعداد شرکای جنسی پیش از ازدواج و نگرش به روابط فرازناشویی رابطه معناداری وجود داشت. این تحقیق مؤید آن است که مردان متأهل دارای سابقه رابطه جنسی پیش از ازدواج با همسر یا غیر همسر و با تعداد شرکای جنسی بیشتر، از نگرش به روابط فرازناشویی سهل گیرانه تری برخوردار بودند.
رابطه آگاهی از کارایی انرژی برق و صرفه جویی در مصرف برق در بین زنان شهر یاسوج
حوزههای تخصصی:
مصرف برق در ایران فراتر از استانداردهای جهانی است. با توجه به اینکه بخش اعظم برق در بخش خانگی مصرف می شود، صرفه جویی در آن به ویژه توسط زنان به عنوان مدیران خانه، راهکاری مهم در کاهش بحران مصرف برق است اما این امر کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان آگاهی از کارایی انرژی برق و صرفه جویی در مصرف برق در بین زنان متاهل شهر یاسوج بوده است که 406 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه پژوهشگر ساخته است که با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی، اعتبار سازه ای گردید و جهت تعیین پایایی از روش کودر - ریچاردسون استفاده شد. بررسی رابطه آگاهی از کارایی انرژی برق و صرفه جویی در آن با استفاده از مدل معادله ساختاری نشان داد آگاهی از کارایی انرژی برق رابطه مثبت و معناداری با صرفه جویی برق دارد و قادر است 26 درصد از تغییرات آن را تبیین کند. بنابراین، با ارتقاء آگاهی از استفاده کارا، مناسب و با بازده بیشتر از انرژی برق، می توان صرفه جویی در مصرف برق را افزایش و مصرف بی رویه برق را در کشور تسکین بخشید.
صورت بندی مطالعات زنان در المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف نهایی این مقاله تبیین نظام فکری علّامه طباطبائی در موضوع «مطالعات زنان» به منزلة یک رشتة میان رشته ای قابل مقایسه با رشته های رایج علمی است. این کار باید در قالب پارادایمی مقایسه پذیر با پارادایم های رایج رشته های علمی صورت پذیرد تا امکان داوری و گزینش را فراهم سازد. تهافت مبنایی در پارادایم های رایج الهیاتی (وحی محور) با پارادایم های رایج دانشگاهی (عقل تجربه محور) از یک سو و لزوم فراگیر بودن الگو و ساختار ارائه شده برای همة موضوعات مطرح در آن علم به گونه ای که با مبانی پارادایمی ارتباطی منسجم و قابل دفاع برقرار کند، خبر از صعوبت چنین الگویی می دهد. علّامه بر اساس یک الگوی چهاروجهی که دربرگیرندة مباحث تاریخی و جامعه شناسانه، هستی شناسانه، ارزش شناسانه و آسیب شناسانه است، شاکلة اصلی این رشتة میان رشته ای را صورت بندی کرده و با مدد از برخی از مفاهیم و سازه های بنیادین فلسفی به دفاع از این ساختار می پردازد.
مطالعه پدیدارشناسانه نگرانی مردان از ابژه سازی و خود- ابژه سازی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با اتکا به رویکردی پدیدارشناسانه، استقرایی و اکتشافی، به دنبال کشف فهم مردان از «غیرت ناموسی» و همچنین کشف موقعیت ها و لحظاتی از زندگی روزمره بوده ایم که مردان در آن غیرتمندانه احساس و رفتار می کنند. بدین منظور از نظریه مبنایی به عنوان روش پژوهش کیفی بهره گرفته ایم. داده های پژوهش نیز به وسیله مصاحبه و مشاهده مستقیم جمع آوری شده اند. جمعیت مورد مطالعه شامل مردان 20 تا 40 ساله تهرانی است و نمونه ها شامل 25 مرد و 5 زن بوده اند که طبق روش نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. طبق نتایج این پژوهش، غیرت ناموسی نگرانی و تشویش مردان ایرانی از ابژه سازی و خود_ابژه سازی نوامیس خود و کنش های متناظر با آن است. منظور از ابژه سازی تقلیل کلیت وجودی زن به جنسیت اش و تعامل با او به عنوان یک شی جنسی از سوی اجتماع مردانه و از طریق نگاه، کلام، تماس های بدنی، روابط عاطفی، معاشرت های اجتماعی و روابط جنسی است. خود_ابژه سازی نیز به نقش ارادی یا غیرارادی اما فعال زن در چنین تجربیاتی اشاره دارد. بر اساس یافته ها مردان درجات متغیری از نگرانی را در برابر سطوح مختلف ابژه سازی و خود_ابژه سازی تجربه می کنند. ترکیب ادراک مرد از فضای تعامل، وضعیت سایر مردان و وضعیت زن، نقش برجسته ای در برانگیختن عواطف غیرتمندانه یا غیرغیرتمندانه و واکنش های متناظر با آن ها دارد. از این رو در بیش تر موارد غیرت بیش از آن که عاطفه ای درونی باشد، عاطفه ای فرهنگی و موقعیت مند به نظر می رسد.
بررسی رابطه بین ساختار قدرت در نهاد خانواده با نگرش نسبت به سبک زندگی اسلامی (مورد مطالعه: خانواده های ساکن شهر گرگان)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه شناخت تأثیر ساختار قدرت در نهاد خانواده بر نگرش نسبت به سبک زندگی اسلامی شهروندان شهر گرگان بوده است. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری آن را کلیه شهروندان 15 سال به بالای ساکن شهر گرگان تشکیل دادند. از میان آنها 400 نفر به عنوان نمونه بر اساس توزیع نقشه ی حوزه بلوک های شهری در 40 بلوک با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که ابعاد نگرش مردم نسبت به سبک زندگی اسلامی: بعد شناختی 45/4 از 5؛ بعد عاطفی 30/4 از 5 و بعد رفتاری 22/4 از 5 می باشد. بررسی رابطه بین ساختار توزیع قدرت در خانواده با نگرش نسبت به سبک زندگی اسلامی حاکی از آن است که از یک طرف حوزه ی توزیع قدرت در خانواده ارتباط معناداری با نگرش نسبت به سبک زندگی اسلامی ندارد و از طرف دیگر، بین شیوه ی اعمال قدرت در خانواده با نگرش نسبت به سبک زندگی اسلامی، رابطه مثبت وجود دارد.
مطالعه عوامل فرهنگی مرتبط با نگرش نسبت به سقط جنین (مطالعه موردی: جوانان 18 تا 29 ساله شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی عوامل فرهنگی مرتبط با نگرش نسبت به سقط جنین است و جامعه آماری آن را 600 نفر از جوانان 18 تا 29 ساله شهر شیراز، که به صورت تصادفی انتخاب شده اند، تشکیل می دهند و اطلاعات آن با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شده است. این مطالعه در کل دارای هشت فرضیه بوده که از میان آن ها دو فرضیه رد شده است. از بین متغیرهای جمعیت شناختی مطالعه (سن، جنس، و تعداد فرزندان) تمامی متغیرها به جز تعداد فرزندان در نگرش جوانان نسبت به سقط جنین رابطه معنادار آماری داشته است. از بین متغیرهای فرهنگی (ارزش های دینی، اعتقادات دینی، میزان استفاده از رسانه ها، نگرش به روابط جنس مخالف پیش از ازدواج، و تجربه سقط جنین فرد پاسخ گو) همگی به جز تجربه سقط با متغیر وابسته رابطه معنادار آماری داشته اند. نتایج حاصل حاکی از آن بود که زنان نسبت به سقط جنین نگرش مثبت تری نسبت به مردان دارند و بالابودن اعتقاد به ارزش های دینی و اعتقادات دینی منجر به نگرش منفی تر نسبت به سقط جنین می شود.