فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثر روان درمانگری پویشی کوتاه مدت مبتنی بر «بن مایه تعارضی ارتباط » برافزایش رضایت زناشویی زوجین ایرانی بود. جامعه آماری شامل زنان و مردان متأهل ساکن شهر قم بودند که حداقل سه سال از زندگی مشترکشان گذشته باشد. تعداد 30 آزمودنی که به شکل داوطلبانه انتخاب شده بودند، به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون از طریق مقیاس رضایت زناشویی انریچ ارزیابی شدند. آزمودنی های گروه آزمایش دوره درمان روان پویشی کوتاه مدت مبتنی بر«بن مایه تعارضی ارتباط » را به طور کامل گذراندند. به منظور ارزیابی اثر درمان، هر دو گروه مجدداً در مرحله پس آزمون پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ را پاسخ دادند. یافته ها نشان داد، نمرات رضایت زناشویی و خرده مقیاس ها در گروه آزمایش به طور معنی دار افزایش یافته است. نتایج این وارسی نه تنها سودمندی روان درمانگری پویشی کوتاه مدت مبتنی بر«بن مایه تعارضی ارتباط » را در کاهش مشکلات زناشویی برجسته می سازد؛ بلکه همچنین بر مبنای مفروضه های نظری این مدل درمانی، وجود مبانی این مشکلات در روابط پیشین زوجین را نیز مورد تأکید قرار می دهد.
اثربخشی معنا درمانی گروهی بر معنای زندگی و عملکرد خانواده در مادران دارای فرزند مبتلا به اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۳
135-149
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی معنادرمانی گروهی بر معنای زندگی و عملکرد خانواده در مادران دارای فرزند مبتلا به اختلالات طیف اُتیسم صورت گرفته است. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلالات طیف اُتیسم مراجعه کننده به کلینیک روزانه توان بخشی کودکان با اختلالات ویژه بِه آرا می باشد. از بین مادران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 20 نفر به عنوان نمونه مورد پژوهش انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جای داده شدند. طرح پژوهش، طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. پرسشنامه معنای زندگی و عملکرد خانواده به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. جلسات گروه آموزش با رویکرد معنادرمانی در طول 8 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل وجود دارد و معنادرمانی گروهی موجب افزایش معنای زندگی و بهبود عملکرد خانواده مادران دارای فرزند مبتلا به اختلالات طیف اُتیسم گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است (P<0/01). سودمندی معنادرمانی گروهی بر افزایش معنای زندگی و بهبود عملکرد خانواده در مرحله پیگیری همچنان تداوم داشته است؛ بنابراین می توان از معنادرمانی برای ارتقاء عملکرد خانواده و معنای زندگی این مادران بهره برد.
رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و تغییر درسبک زندگی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۳
259-292
حوزههای تخصصی:
استفاده مفرط از شبکه های اجتماعی تلفن همراه همچون تلگرام، اینستاگرام و ... در حالی رشد فزاینده ای گرفته که اثرات اجتماعی استفاده طولانی مدت از آنها نادیده گرفته شده است. استفاده از شبکه های اجتماعی تلفن همراه در ایران به سرعت تبدیل به نوعی اعتیاد میان بسیاری از نوجوانان و جوانان شده و برخی از آسیب های اجتماعی را تشدید کرده است. زندگی روزمره نسل جوان به شبکه های اجتماعی تلفن همراه گره خورده است. از همین روی، مقاله حاضر به بررسی رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی تلفن همراه و تغییر سبک زندگی جوانان 15 تا 29 می پردازد. به این منظور با استفاده از روش پیمایش، پرسشنامه محقق ساخته ای بین 384 نفر از جوانان 15 تا 29 سال شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای توزیع شد . نتایج آن حاکی از آن است که: بین مولفه های سبک زندگی همچون تغییر سلیقه در نوع پوشش، تغییر در شیوه تغذیه، تغییر در خودآرایی، تغییر در انتخاب دکوراسیون و اثاثیه منزل، تغییر در سبک خرید، تغییر در شیوه های گذران اوقات فراغت و تفریح و تغییر در تعاملات و ارتباطات رو در روی کاربران با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی تلفن همراه رابطه وجود دارد به طوری که با افزایش ساعات استفاده از این شبکه ها تغییر در هر یک از مولفه های سبک زندگی نیز بیشتر می شود .
اعتباریابی پرسشنامه چرخه مشکلات بین فردی در زوجین ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۳
57-73
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی پرسشنامه چرخه مشکلات بین فردی و همبستگی آن با آزمون پنج عاملی شخصیت در زوجین ایرانی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه محقق اردبیلی بودند که از این بین 502 نفر در سال تحصیلی 95-94 به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند؛ روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی و آزمون سازی بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه چرخه مشکلات رفتاری بین فردی (IPC-32) و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت (NEO-5) بود. از روش آرایش تصادفی برای بررسی روایی ساختاری ابزار استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آرایش تصادفی الگوهای نظمی مفروض (RTHOR) استفاده شد که برازش مناسبی را برای ساختار پرسشنامه چرخه مشکلات بین فردی نشان داد. تفاوت معناداری بین نمونه ایران و آمریکا وجود نداشت. زنان و مردان مشکلات بین فردی خود و همسران شان را به صورت مشابه و منطبق با ساختار چرخه ای IPC گزارش کردند. ضریب آلفای کرونباخ در خرده مقیاس های پرسشنامه چرخه مشکلات بین فردی بین 70/0 تا 89/0 برآورد شده است. نتایج از نظر بعد بین فرهنگی نیز از این مدل حمایت می کند. همبستگی آن با آزمون پنج عاملی شخصیت نیز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که ابعاد پرسشنامه پنج عاملی شخصیت با چرخه بین فردی هم خوانی دارند.
بررسی کیفیت زندگی زناشویی و عوامل اجتماعی اقتصادی اثرگذار بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی وضعیت کیفیت زندگی زناشویی و بررسی ویژگی های اقتصادی اجتماعی اثرگذار بر آن می باشد. جامعه آماری پیمایش، متاهلین شهر تهران بوده و نمونه ها به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده و از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، تفاوت میانگین و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد: بعد مثبت کیفیت زندگی زناشویی در 5/67 درصد از پاسخگویان در سطح بالا و در 5/32 درصد از ایشان در سطح متوسط و پایین تر گزارش شده است. بعد منفی کیفیت زندگی زناشویی در 3/85 درصد از پاسخگویان در سطح پایین و در 7/14 درصد از ایشان در سطح متوسط و بالا تر گزارش شده است. در تاثیر عوامل اقتصادی اجتماعی بر ابعاد مثبت و منفی کیفیت زندگی زناشویی تفاوت هایی وجود دارد و تحلیل چند متغیره نشان داده، نسل و درآمد نسبت به دیگر متغیرهای اقتصادی اجتماعی از قدرت تبیین بالاتری برخوردار بوده است. از آنجا که بخش زیادی از واریانس کیفیت زندگی زناشویی تبیین نشده باقی مانده، بررسی دیگر عوامل ساختاری، ارتباطی و فردی ضرورت دارد. بر اساس نتایج تحقیق پیشنهادات اجرایی و مطالعاتی ارائه شد.
کارکرد خانواده و گرایش به سوءمصرف مواد در نوجوانان: نقش واسطه ای انسجام و آشفتگی هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده افزایش روزافزون گرایش به سوءمصرف مواد مخدر در بین نوجوانان و جوانان، سال های متمادی است که توجه روانشناسان را به خود جلب کرده است. تاکید محققین در زمینه علل گرایش به مواد مخدر بر تعامل فرد و خانواده بوده و مطالعه کنش متقابل این دو با اهمیت پنداشته شده است. در همین رابطه هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط کارکرد خانواده و گرایش به سوء مصرف مواد در نوجوانان و مطالعه نقش واسطه ای هویت بود. 208 نوجوان بین سنین 15 تا 18 سال به ابزارهای پژوهش شامل مقیاس انسجام و انعطاف پذیری خانواده (FACES-IV)، سیاهة مراحل روانی اجتماعی اریکسون و مقیاس استعداد اعتیاد (APS) پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه معکوسی بین ابعاد متوازن، رضایت و تعاملات خانوادگی با گرایش به اعتیاد وجود دارد و ابعاد نامتوازن کارکرد خانواده با گرایش به اعتیاد، به جز بعد نامنعطف رابطه مستقیمی داشت. در ادامه انسجام هویت رابطه معکوس و سردرگمی هویت رابطه مستقیم معناداری با گرایش به اعتیاد داشتند. همچنین اثر کارکرد نامتوازن خانواده با واسطه سردرگمی هویت بر گرایش به اعتیاد معنادار بود. نتایج این مطالعه مطرح می سازد که ارزیابی و مداخلاتی که هم بر خود و هم بر بافت خانوادگی متمرکزند، احتمالا در پیشگیری یا کاهش مصرف مواد در نوجوانان مؤثرترند.
ارتباط عملکرد خانواده با مسیولیت پذیری و ارضای نیازهای روانی پایه دانش آموزان پسر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
221-235
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عملکرد خانواده با مسئولیت پذیری و ارضای نیازهای روانی پایه دانش آموزان پسر دبیرستانی انجام شد. در این پژوهش توصیفی پیمایشی و از نوع همبستگی جامعه آماری دانش آموزان پسر دبیرستانی منطقه 1 شهر تهران بودند که بر اساس فرمول کوکران 362 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بود.بدین منظور از کل دبیرستان های دولتی پسرانه منطقه 1 شهر تهران 5 مدرسه و از هر مدرسه دو کلاس به تصادف انتخاب شد و سپس از دانش آموزانی که در این کلاسها حضور داشتند، به صورت تصافی ساده دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب شدند. از سه پرسش نامه سنجش عملکرد خانواده(FAD) مک مستر، مسئولیت پذیری نعمتی (1387) و ارضا نیازهای روانی گاردیادسی و رایان (2000) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج نشان داد عملکرد خانواده بر مسئولیت پذیری و ارضای نیازهای روانی پایه در دانش آموزان پسردبیرستانی تأثیر دارد.همچنین بین عملکرد خانواده و ابعاد هفتگانه آن (کارکرد، حل مسأله، ارتباط، نقش ها و مسئولیت ها، آمیختگی رفتار ، کنترل رفتار، پاسخگویی عاطفی) با مسئولیت پذیری و ارضای نیازهای روانی پایه دانش آموزان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. [1] - Guardia
مدل علی روابط بین ناگویی هیجانی با عملکرد جنسی با میانجیگری درماندگی روانشناختی و صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد جنسی مانند یک چرخه است و عوامل مختلف زیستی و روانی مختلفی روی آن تاثیر گذارند. مطالعه حاضر با هدف بررسی مدل علی رابطه بین ناگویی هیجانی با عملکرد جنسی با میانجیگری درماندگی روانشناختی و صمیمیت زناشویی انجام شد. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به پایگاه های بهداشتی سطح شهرستان بردسیر تشکیل داد. بر اساس روش نمونه گیری در دسترس تعداد 506 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو، شاخص عملکرد جنسی زنان، پرسشنامه نیاز به صمیمیت باگاروزی و شاخص درماندگی روانشناختی پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که ناگویی هیجانی بر درماندگی های روانشناختی به طور مثبت و معنی دار (75/0 β =)، بر صمیمیت زناشویی (22/0- β = ) به طور منفی و معنی دار و بر اختلالات عملکرد جنسی (09/0- β =) به طور منفی و غیر معنی دار تاثیر است. به علاوه صمیمیت زناشویی به طور مستقیم، مثبت و معنی دار عملکرد جنسی را تحت تاثیر قرار می دهد (34/0 β =) . همچنین تاثیر مستقیم درماندگی های روانشناختی بر اختلالات عملکرد جنسی (25/0- β =) منفی و معنی دار است. همچنین داده های مربوط به نقش میانجی نشان داد اثر غیرمستقیم ناگویی هیجانی بر اختلالات عملکرد جنسی از طریق درماندگی های روانشناختی و صمیمیت زناشویی منفی، معنی دار و برابر با (22/0- β = ). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ناگویی هیجانی به واسطه درماندگی روان شناختی و صمیمیت زناشویی توان پیش بینی عملکرد جنسی را دارند. کلید واژه ها: ناگویی هیجانی، عملکرد جنسی، درماندگی روانشناختی و صمیمیت زناشویی
اثربخشی مشاوره زوجی مبتنی بر مدل سرخوردگی کایزر بر کاهش سرخوردگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
183-199
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره زوجی مبتنی بر مدل سرخوردگی کایزر بر کاهش سرخوردگی زناشویی زوجین است. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری شامل زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه تهران در سال 96-95 بود که براساس مصاحبه و پرسشنامه بعنوان زوجین دارای سرخوردگی زناشویی انتخاب شدند. نمونه شامل 16 زوج هستند که به صورت هدفمند برگزیده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش مشاوره زوجی مبتنی بر مدل سرخوردگی کایزر را در 11 جلسه 2 ساعته دریافت کردند. گروه گواه نیز در فهرست انتظار قرار داشتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه سرخوردگی زناشویی کایزر انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس دوعاملی با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین زوجینی که در مداخله را دریافت کرده بودند و زوجین گروه گواه تفاوت معناداری در میزان سرخوردگی زناشویی وجود دارد. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت مشاوره زوجی مبتنی بر مدل سرخوردگی کایزر می تواند در کاهش سرخوردگی زناشویی اثربخش باشد. از اینرو، این شیوه مشاوره زوجی می تواند به نحو مؤثری توسط متخصصین حوزه خانواده جهت درمان سرخوردگی زناشویی مورد استفاده قرار بگیرد.
پیش بینی تاب آوری افراد مقیم در مراکز شبه خانواده از طریق ویژگی های جمعیت شناختی خانواده اولیه و کیفیت رابطه با همسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف کلی از پژوهش حاضر، شناسایی رابطه ویژگی های خانواده اولیه و کیفیت تعامل با همسالان با تاب آوری و آسیب پذیری در کودکان و نوجوانان مقیم در مراکز شبه خانواده بود. شرکت کنندگان در پژوهش شامل 100 نفر از کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده استان اصفهان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری کودکان و نوجوانان (RSCA)، پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان (IPPA) و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون، آزمون t-مستقل و تحلیل واریانس یکراهه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد متغیر های اعتماد و ارتباط پیش بینی کننده های مثبت و مدت زندگی قبلی با مادر پیش بینی کننده منفی تاب آوری کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده؛ متغیر مدت زندگی قبلی با مادر پیش بینی کننده مثبت و دلبستگی به همسالان پیش بینی کننده منفی آسیب پذیری کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده بودند. یافته های پژوهش حاضر، علاوه بر کمک به غنای مباحث نظری حوزه تاب آوری، با شناسایی عوامل پیش بینی کننده تاب آوری کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده در حوزه خانواده و همسالان می تواند برای مراکز و سازمان های حمایتی و درمانی- خدماتی پذیرای کودکان و نوجوانان بی/ بد سرپرست تلویحات کاربردی قابل توجهی داشته باشد.
بررسی اثربخشی بسته آموزشی قدردانی ایمونز بر شادی و امید به زندگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۳
23-37
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش قدردانی بر امید و شادی زوجین بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر از زوج های شهر نیشابور انتخاب شدند. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات شبه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش بود که با استفاده از پرسشنامه امید اشنایدر و همکاران (1991) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (1989) مورد بررسی قرار گرفتند. بسته آموزشی قدردانی در این پژوهش برگرفته از مطالعات قمرانی (1389) و شاوت ول (2012) بود که با هدف پژوهش حاضر همسو شد. گروه آزمایش بسته آموزشی قدردانی به روش ایمونز را به مدت 9 جلسه دریافت کردند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. تحلیل یافته های به دست آمده نشان داد پس از تعدیل پیش آزمون، تفاوت میانگین نمرات شادی و امید در گروه کنترل و آزمایش معنادار بود (01/0p<) و گروه آزمایش پس از دریافت آموزش قدردانی، شادی و امید بیشتری را نشان دادند. بر این اساس می توان بیان داشت شکل گیری یا گسترش یکی از هیجانات مثبت همانند قدردانی توانسته است به شکل گیری یا گسترش سایر هیجانات مثبت مانند شادی و امید در زوجین کمک کند. همچنین آموزش قدردانی سبب شد تا افراد منابع حمایتی بیشتری را در اختیار داشته باشد، لذا امید بیشتری را تجربه می کند و با افزایش هیجانات مثبت و کاهش هیجانات منفی، شادی بیشتری را تجربه می کند.
ارزیابی مدل رابطه بین خانواده اصلی و رضایت زناشویی با میانجی گری ابعاد دلبستگی ناایمن در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۹
153-169
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارزیابی مدل رابطه بین ابعاد دلبستگی ناایمن به عنوان میانجی های خانواده اصلی و رضایت زناشویی در پرستاران متأهل شهر اهواز بود. این مطالعه توصیفی همبستگی است. گروه نمونه شامل 198 پرستار می باشد که با توجه به ملاک های ورود و خروج به روش نمونه گیری هدفمند داوطلب از بیمارستان های شهر اهواز برگزیده شدند و مقیاس های خانواده اصلی و رضایت زناشویی و پرسش نامه تجارب در روابط نزدیک تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری بین خانواده اصلی با رضایت زناشویی و همبستگی منفی و معناداری بین ابعاد دلبستگی ناایمن (اجتنابی و اضطرابی) با رضایت زناشویی وجود دارد (0/05 > p). هم چنین تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی با روش بارون و کنی و آزمون سوبل نشان داد که ابعاد دلبستگی ناایمن (اجتنابی و اضطرابی) میانجی های منفی بین خانواده اصلی و رضایت زناشویی هستند.
بررسی جامعه شناختی نگرش جوانان نسبت به ازدواج در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش اینترنت، هنجارها، الگوها و ارزش های سنتی حاکم بر آشنایی و یافتن فرد مناسب برای ازدواج تغییر و تحول اساسی یافته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی نگرش جوانان شهرستان ساری به ازدواج در فضای مجازی و عوامل اجتماعی مرتبط انجام یافته است. پژوهش به صورت پیمایشی است و داده های آن با پرسشنامه جمع آوری شده است. نمونه پژوهش را 400 نفر از جوانان سن 18 تا 29 سال شهر ساری تشکیل می دهد. یافته ها نشان دادند 5/54 درصد از پاسخگویان، نگرشی منفی، 15 درصد، نگرش مثبت و 5/30 درصد نیز نگرشی بیطرفانه به ازدواج در فضای مجازی داشتند. یافته ها نشان دادند متغیرهای دینداری (43/0-= β)، وابستگی به خانواده (20/0-= β) و پایگاه اجتماعی و اقتصادی (16/0-= β) به ترتیب مهم ترین پیش بینی کننده در نگرش منفی به ازدواج در فضای مجازی بوده اند. همچنین متغیرهای ارتباط با دوستان و همسالان (26/0= β)، میزان استفاده از اینترنت (23/0= β) و سن (08/0= β) مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار در نگرش مثبت به ازدواج در فضای مجازی بوده اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد تغییرات و دگرگونی های نگرشی و ارزشی در ارتباط با ازدواج در فضای مجازی یکی از مؤلفه های تغییرات وسیع اجتماعی است که در جامعه در حال گذار ما در حال شکل گیری و بازتولید است.
بررسی رابطه حالات هویت و انواع شخصیت با ارزش های ازدواج درجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر اساس نتایج کار پژوهشی با عنوان بررسی رابطه حالات هویت و انواع شخصیت بر ارزش های ازدواج انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی واز نوع توصیفی تحلیلی و از نظر روش اجرا پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دختردانشکده علوم پایه دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال 1395 تشکیل دادند. روش نمونه گیری در این پژوهش به شیوه تصادفی بود. ازجامعه هدف(800نفر) تعداد200 نفر از دانشجویان دختر 18 تا 28 ساله از رشته های مختلف تحصیلی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده دراین پژوهش، پرسشنامه حالات هویت بنیون و آدامز (1986)، پرسشنامه شخصیت مایرز و بریگز (1940) وپرسشنامه زمینه یاب ارزش های ازدواج دلخموش(1386) بودند. از نرم افزار آماری Spss برای تجزیه تحلیل داده ها با استفاده آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد.یافته ها حاکی از ان بود ارزش های ازدواج توسط حالات هویت وانواع شخصیت تبیین می شود..نتایج نشان دادهویت زود شکل گرفته وابعاد برون گرا،حسی ، احساسی وانعطاف پذیر بهترین پیش بینی کننده های ارزش سلسله مراتبی هستند. ارزش برابرنگر توسط هویت تعویق وابعاد شهودی، تفکری وقاطعیت پیش بینی می شود.از بین حالات هویت به ترتیب حالات موفق وتعویق افتاده واز انواع شحصیت دورن گرا،تفکری وقاطعیت پیش بینی کننده ارزش خود پیروی هستند.وبرای ارزش محاط شدگی نیزهویت زود شکل گرفته ونوع شخصیتی حسی.احساسی وانعطاف پذیر بهترین پیش بینی کننده هستنذ.
برساخت های شخصی فهم همسران خیانت دیده از بخشایش همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۹
131-152
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارایه یک چارچوب نظری و مدل پارادایمی از برساخت های شخصی همسران خیانت دیده از بخشایش همسر در زندگی آنهاست. به این منظور از روش شناسی کیفی و نظریه زمینه ای استفاده شده است و از طریق نمونه گیری هدفمند پس از انجام 20 مصاحبه عمیق با مشارکت کنندگان که شامل 13 زن و 7 مرد مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر اصفهان است به اشباع نظری رسید. مشارکت کنندگان افرادی هستند که همسر آنها (زن یا مرد) مرتکب خیانت شده و آنان نیز خطای او را بخشیده اند. برای دستیابی به چارچوب نظری از طریق 3 مرحله کدگذاری، بیش از 170 گزاره معنادار، 34 خرده مقولات، 14 مقوله اصلی و یک مقوله هسته با عنوان «بخشایش به مثابه بازنمایی انسانی، معنوی و اجتماعی هدفمند و عقلانی برای بقای زندگی مشترک در قالبی فایده انگارانه» استخراج شد. این چارچوب نظری مطرح می کند که ترس از عدم بخشایش هزینه های بیشتری را به افراد متحمل می کند و پذیرش مقوله بخشایش مطلوب ترین و اجتناب ناپذیرترین راهبرد برای حل مسائل شخصی و خانوادگی، در دسترس همسران خیانت دیده است. آنها با ارایه و نمایش یک بخشایش انسانی، معنوی و عقلانی هدفمند در راستای حفظ و بقای زندگی مشترک سرمایه گزاری می کنند.
ازدواج با فرزندخوانده از منظر اصول قانون اساسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰
293-318
حوزههای تخصصی:
در سال 1392 با تصویب قانون حمایت از کودکان بدسرپرست و بی سرپرست، در تبصره 26 این قانون مقرر شد: «... ازدواج چه در زمان حضانت و چه بعد از آن بین سرپرست و فرزندخوانده ممنوع است، مگر این که دادگاه صالح پس از اخذ نظر مشورتی از سازمان، این امر را به مصلحت فرزندخوانده تشخیص دهد». ادعا شد که با عدم ممنوعیت شرعی و سکوت قانون، مواردی از ازدواج با فرزندخوانده وجود داشته که لااقل با این مقرره انجام چنین ازدواج هایی موکول به اجازه دادگاه مبتنی بر مصلحت فرزندخوانده خواهد شد و بدین ترتیب از فرزندخوانده در برابر آسیب های احتمالی حمایت خواهد شد. سؤالی که در این جا مطرح می شود این است چنین مقرره ای در راستای اصول 10، 20 و 21 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تا چه حدودی می تواند حافظ قداست و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی، ایجاد زمینه های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او، حمایت از کودکان بی سرپرست و حمایت حقوقی برابر برای همه اعم از زن و مرد باشد. این مقاله توصیفی، تحلیلی و انتقادی بوده و با روش کتابخانه ای با توصیف عواقب و پیامدهای چنین مقرره ای، به این سؤالات پاسخ داده است و نهایتاً پیشنهاد می کند برای پیشگیری از بی اخلاقی و فروپاشی نهاد خانواده، حمایت بدون تبعیض از کودک در برابر آسیب های جبران ناپذیر و حفظ حقوق مادی و معنوی زن، اصلاح این تبصره هرچه سریع تر در دستور کار قانونگذار قرار گیرد.
اثربخشی بازیهای نمایشی بر رشد اجتماعی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف ازاین پژوهش بررسی اثربخشی بازیهای نمایشی بررشداجتماعی دانش آموزان دخترپایه پنجم ابتدایی بود.این پژوهش با توجه به هدف از نوع کاربردی است که با استفاده ازروش نیمه تجربی باطرح پیش آزمون _ پس آزمون و گروه کنترل وآزمایش انجام شده است. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی،تعداد 30 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و پرسشنامه رشد اجتماعی وایلند برروی والدین آنها اجرا شد .گروه آزمایش در8 جلسه تحت آموزش بازیهای نمایشی قرارگرفتند.داده های جمع آوری شده بااستفاده از نرم افزار spss وآزمون آماری تحلیل کوواریانس آنالیز شدند. که نتیجه چنین به دست آمد که میزان F رشد اجتماعی برابر با 643/25 گردیده که این مقدار با درجات آزادی (1و 27) درسطح 001/0معنادار گردیده و ازآنجا که این مقدار از 05/0 کمترمی باشد بنابراین نتیجه گرفته شد که میزان رشد اجتماعی گروه آزمایش و گواه با یکدیگر تفاوت معنادار دارند. به عبارتی بازیهای نمایشی بررشد اجتماعی دانش آموزان تاثیر معنادار دارد.
واکاوی کیفی چالش های ایفای هم زمان نقش های دانشجویی و خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه ی ایران در دهه های اخیر شاهد مشارکت گسترده ی زنان در آموزش عالی است. این شرایط جدید ایفای نقش های متعددی را به آنها تحمیل کرده و به همان نسبت که منشأ بهبود کیفیت زندگی آنها شده است، آنها را با چالش های جدیدی برای هماهنگی وظایف خانه و خانواده با تکالیف تحصیلی مواجه کرده است. از این رو ضرورت دارد ابعاد مقوله ی تعارض نقش خانوادگی و تحصیلی زنان و علل پیدایی این تعارضات و نحوه ی مواجهه ی دانشجویان با این چالش ها در یک مطالعه ی کیفی بررسی شود. بدین منظور 22 دانشجوی زن متأهل در مقاطع ارشد و دکتری بر اساس نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع مشارکت کنندگان انتخاب شدند و مصاحبه های نیمه ساختاری، به صورت انفرادی و رودررو با آنها انجام شد. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که عملکرد نامناسب نظام آموزشی، فشار نقش مادری و فرزندپروری، فشار نقش همسری، ضعف حمایت خانواده و نقش منفی خانواده، جزء شرایط علی تعارض نقش تحصیلی با نقش خانوادگی دانشجویان متأهل است. کاهش حس کنترل بر زندگی، فرسودگی تحصیلی، تضعیف صمیمیت زناشویی و کاهش ظرفیت روانی، پیامدهای پدیده ی تعارض نقشی است. مصاحبه شوندگان دو استراتژی سازگاری مثبت و منفی را در مواجهه با این تعارض اتخاذ کرده اند. مقوله ی هسته ای استخراج شده از این مطالعه، غفلت نظام آموزش از نهاد خانواده است.
تبیین پدیدارشناسانه« تجارب روابط دوستی دختر و پسر دانشجو» (مطالعه موردی: دانشگاه پیام نور استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با ورود جامعه ایرانی به نظام مدرن، نهاد خانواده و ازدواج تحولات مهمی را از سر گذرانده است. از جمله این تحولات، افزایش روابط دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج است. جامعه ایرانی- اسلامی همواره برای استحکام نهاد خانواده در تلاش بوده؛ تا افراد را از هرگونه روابطی که می تواند بر این نهاد مقدس آثار زیانباری داشته باشد برحذر داشته است. هدف این پژوهش واکاوی تجارب روابط دوستی دختر و پسر در دانشگاه است. پژوهش حاضر، مطالعه ای کیفی از نوع پدیدارشناسی است. این پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و نمونه گیری غیر تصادفی گلوله برفی(زنجیره ای) صورت گرفته است. نمونه ها شامل25نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی در دانشگاه پیام نور اردبیل، تجربیات خود را پیرامون مسئله مورد نظر بیان کردند. مکالمات ثبت و سپس با استفاده از روش کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. طی این پژوهش، هفت مضمون اصلی که هر کدام حاوی مضامین فرعی متعددی می باشند استخراج شد. مضامین اصلی عبارتند از: نیازهای عاطفی و روانی، حس کنجکاوی بیشتر، فشار محیطی و همسالان، حس استقلال طلبی، حس انتقام جویی و تشفی خاطر، ضعف باورها و اعتقادات، وسایل ارتباط جمعی. .
فرزندخواندگیِ باز و حق بر هویت در بستر مصالح عالیه کودک: نگاهی تحلیلی به ماده 22 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست مصوب 1392(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۲
497-514
حوزههای تخصصی:
فرزندخواندگی، از بسترهای توجه به مصالح عالیه کودک، بر موضوع یافتن خانواده ای مناسب برای کودک و نه صرف الحاق او به یک خانواده تمرکز دارد. در این میان فرزندخواندگیِ باز به عنوان یکی از انواع فرزندخواندگی در جهت حمایت از کودک، مدعی است که با در اختیار قرار دادن اطلاعات مربوط به والدین اولیه و همچنین سایر اطلاعات هویتی، حق بر هویت کودک را در راستای مصالح وی، تأمین می کند. از سوی دیگر الگوی اسلام برای حمایت از کودکان، علی رغم عدم پذیرش فرزندخواندگی، به دلیل توجه ویژه به حفظ هویت و نسب کودک، ارائه اطلاعات والدین اولیه را ضروری می داند. تجلی این نگاه در قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست مصوب 1392 قابل مشاهده است. مقاله حاضر به دنبال یافتن نقاط مشترک و متفاوت این دو الگوی حمایتی از کودکان است.بر اساس یافته های این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که هر دو رویکرد، علیرغم تفاوتهای مبنایی، در لزوم ارایه اطلاعات هویتی مربوط به کودک، همسو میباشند. در سایر انواع فرزندخواندگی نیز اگرچه رهیافت اصلی رعایت حق دسترسی کودک به اطلاعات مذکور است، لکن در این نوع خاص، کودک فراتر از دسترسی اطلاعاتی باوالدین اولیه خود تماس و ارتباط نیز برقرار خواهد کرد.