فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در جامعه امروز نگاه نسل جوان به دین با نگاه نسل گذشته تغییرات اساسی کرده است. در این جامعه نسل جوان در جستجوی کسب جایگاه و هویت جدیدی است که خود به خود با ذهنیت و رویکردهای نسل های پیشین و بزرگسالان به چالش برمی خیزد. هر گونه تحولی در یک جامعه در حال گذار از سنت به مدرنیته، منجر به شکل گیری حرکت هایی در میان نسل جوان و نوجوان می گردد به طوری که می توان از فرهنگ خاص جوانان سخن به میان آورد. عوامل متعددی در حوزه های اجتماعی و فرهنگی می تواند در دینداری نقش داشته باشند که این پژوهش به دنبال بررسی تاثیر متغیرهای اجتماعی بر دینداری جوانان در شهر شیراز می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش میدانی، تکنیک مورد استفاده تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه همراه با مصاحبه می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی جوانان 18 تا 29 سال شهر شیراز است. نمونه آماری بر اساس فرمول های آماری 600 نفر بودند که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. یافته های به دست آمده بر اساس مقیاس 5 نمره ای نشان داد، ، میانگین میزان بعد اعتقادی دینداری (68/3)، میانگین بعد پیامدی (39/3)، میانگین بعد مناسکی (16/3)، میانگین بعد عاطفی (25/3) و میانگین بعد فکری (29/3) است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد، متغیرهای «رسانه های داخلی » با ضریب رگرسیونی 0.31 و متغیر «گرایش به هویت ملی» با ضریب رگرسیونی 0.23 به ترتیب بالاترین تاثیر رگرسیونی را روی متغیر دینداری داشته اند.
نگرش های در حال تغییر نسبت به طلاق در بین دانشجویان دانشگاه های اردبیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هرچند در فرهنگ سنتی جوامع، طلاق پدیده ای شوم و بد کارکرد بوده است، اما امروزه با گسترش تغییرات اجتماعی گسترده در جوامع بسیاری از نگرش های افرادنیز دچار تغییر و تحول شده است. یکی از این حوزه ها که تغییرات ملموسی را تجربه کرده است، نگرش به طلاق است. این پژوهش با هدف بررسی نگرش های در حال تغییر نسبت به طلاق در بین دانشجویان دانشگاه های اردبیل به روش کمی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 400 نفر از دانشجویان دانشگاه های علمی کاربردی و آزاد اسلامی در سطح استان بوده است که حجم نمونه به صورت خوشه ای سیستماتیک انجام شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده و نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داده است که نگرش دانشحویان به طلاق بیش از حد متوسط بوده و بین جنسیت و نگرش به طلاق تفاوت معناداری وجود ندارد.
اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای در خودپنداره و عاطفه مثبت و منفی زنان1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای در خودپنداره و عاطفه مثبت و منفی زنان خانه دار انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی بوده است. با استفاده از نمونه گیری غیر تصادفی 40 زن خانه دارِ داوطلب، در شهر تبریز انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جای گرفتند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای قرار گرفتند. خودپنداره و عاطفه مثبت و منفی آزمودنی ها قبل و بعد از انجام مداخلات به وسیله مقیاس خودپنداره بک و مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسن و همکاران اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس بررسی شدند. نتایج نشان داد که آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای می تواند خودپنداره و عاطفه مثبت را افزایش دهد و عاطفه منفی را در زنان خانه دار کاهش دهد (p<0/05). نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای برای بهبود خودپنداره و عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی روش مناسبی می باشد. این روش احتمالاً به واسطه ی افزایش آگاهی زنان خانه دار نسبت به حالت های درونی خودشان، توانایی ایجاد روابط سازنده، کنترل بیشتر بر عواطف، شناخت ها و رفتارها و تقویت استقلال شخصی می تواند خودپنداره و عاطفه مثبت را افزایش دهد و عاطفه منفی را کاهش دهد.
مؤلفه های تجربه انگ بیماری در خانواده های بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان پزشکی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴۲
187-202
حوزههای تخصصی:
اطلاعات کمی در مورد چگونگی بروز فرایند انگ زنی در فرهنگ های مختلف وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی مفهوم انگ زنی در فرهنگ ایرانی است. به این منظور با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا بر روی نمونه ای متشکل از 25 نفر از خانواده های بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان پزشکی به ارزیابی این مفهوم پرداخته شد. تأثیر انگ توسط دو نفر متخصص سنجیده شد. با تحلیل محتوای اطلاعات حاصله چند طبقه، که نشانگر ادراک مراقبین از انگ بود، مشخص گردید. طبقات عمده، دربرگیرنده این مفاهیم بودند: پنهان کاری، نگرش های مبتنی بر انتقال ژنتیکی بیماری، عقاید سنّتی در جامعه نسبت به بیماران روان پزشکی، عقاید مبتنی بر مشیّت الهی و پذیرش، فشار و اهمیت تفاوت های جنسیتی در میزان انگ دریافتی. با توجه به نتایج، به نظر می رسد که بیماران با اختلالات روان پزشکی و خانواده های آن ها، از دامنه وسیعی از پیامدهای بیماری در قالب انگ رنج می برند. پنهان کاری و محدودیت به عنوان تجربه شایع در میان این خانواده ها گزارش شدند. افزایش اطلاعات عمومی افراد در رابطه با انگ بیماری، به تعدیل نگرش های انگ زنی و واکنش های منطبق تری از سوی بیماران و خانواده های آن ها منجر می گردد.
تغییرات فرهنگی و اُفت باروری در ایران (برپایه تحلیل ثانوی داده های پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس داده های منتشر شده از سوی سازمآن های مختلف جمعیت شناختی، نرخ باروری در بسیاری از کشورهای جهان و از جمله در ایران در حال کاهش است. این امر می تواند ناشی از دلایل متعددی باشد. با وجود این، دگرگونی های فرهنگی طی چند دهه اخیر، در میان سایر تغییرات، بیشتر از همه خودنمایی می کنند: رشد فردگرایی، تغییرات مذهبی، رشد سکولاریسم و دگرگونی در ارزش های خانوادگی، در زمره مهم ترین تحولاتی قرار دارند که می توان ارتباط آن ها را با باروری بررسی کرد. هدف از این پژوهش، مطالعه رابطه تحولات فرهنگی در حوزه های فردی، خانوادگی و مذهبی با تغییرات نرخ های باروری در مراکز استآن های ایران است. داده های مربوط به این تحولات فرهنگی از یافته های پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان در سال 1380 استخراج شده است. برای به دست آوردن نرخ های باروری عمومی در این سال نیز، میزآن های باروری در سال 1375، براساس روش ""فرزندان خود"" به داده های استاندارد برای سال 1380 تبدیل شده است. براین اساس، روش تحقیق در این مطالعه، از نوع تحلیل ثانوی است. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه کاملاً معناداری میان متغیرهای فردگرایی، دینداری، سکولاریسم و ارزش های خانوادگی در میان مراکز استانی ایران با نرخ های باروری در این استان ها وجود دارد؛ به این معنا که هر چه میزان دینداری شهرها بیشتر، سطوح سکولاریسم و فردگرایی کمتر، میزان توجه به ارزش های خانوادگی بیشتر باشد، نرخ باروری در آن شهرها بیشتر است و برعکس، دینداری کمتر، سکولاریسم و فردگرایی بیشتر و توجه به ارزش های خانوادگی کمتر، با نرخ های پایین باروری رابطه ای مثبت و همسو دارند.
بررسی فقر خانوارهای عشایری در دوره خشکسالی و شناسایی عوامل تعیین کننده آن در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر، بیشتر آمار و اطلاعات مورد نیاز به صورت پیمایشی و از طریق تکمیل 457 پرسشنامه از خانوارهای عشایری استان فارس و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای سه مرحله ای به دست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از شاخص بارش استانداردشده در قالب معیار تعیین وضعیت خشکسالی استفاده شد. همچنین، برای بررسی فقر، از شاخص های نسبت سرشمار و شکاف فقر و به منظور تعیین عوامل مؤثر بر احتمال فقر خانوارهای عشایری در دوره خشکسالی، از مدل توبیت استفاده شد. نتایج نشان داد که افزایش 5/17 درصدی شکاف فقر در این دوره از مسائل بسیار مهم به شمار می رود. بررسی عوامل تعیین کننده در این زمینه بیانگر آن است که در صورت بروز خشکسالی، ساختار اجتماعی جامعه عشایری با اتکای آن بر دانش بومی مهم ترین عامل کاهنده احتمال فقر خانوارهای عشایری است و منابع آب سطحی و زیرسطحی نامطمئن را می توان عمده ترین و اساسی ترین عامل بروز پدیده فقر در این جامعه دانست. بر این اساس، برای مقابله با فقر عشایر در دوره خشکسالی، تمرکز بر شناسایی نقاط قوت حاکم بر ساختار اجتماعی عشایر و تعمیم آنها و نیز ایجاد منابع آب مطمئن توصیه می شود.
زنان و بازتولید پدرسالاری (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در نظر دارد نحوة مواجهة زنان شهر کرمانشاه با نظام پدرسالاری را در بستر حوزة خصوصی مورد بررسی قرار دهد. به این منظور سِیر زندگی آنان متاثر از آموزه های نخستین خانواده تا تثبیت نقش های آنان در قالب همسر-مادر، در پنج مرحله ی کلیشه های جنسیتی، ازدواج، زنانگی ایده آل، حوزة زناشویی و حوزة خصوصی پیگیری می شود. رویکرد نظری مقاله مبتنی بر آراء پیر بوردیو است. روش بررسی مقاله کیفی است. تکنیک گردآوری داده ها بر اساس مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. پاسخ گویان بر حسب شاخص های سرمایة فرهنگی به سه گروه سنتی، مدرن و فرهیخته تقسیم شدند. شاخص های پدرسالاری شامل هویت مردانه، مردمحوری، سلطة مردانه و نقطة ثقل کنترل در میان گروه ها با هم مقایسه و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل دربردارندة تناوبی در کنش های بازتولیدی و مقاومتی است که بستگی زیادی به سرمایة فرهنگی زنان و تجارب میدانی آن ها در گروه های مذکور دارد. اهمیت تمامی عوامل فوق یکسان نبوده و در مواردی فشار ساختاری ناشی از آن موجب نزدیکی دیدگاه های زنان علی رغم تفاوت های شان بود.
رابطه هویت با خودمختاری، شایستگی و وابستگی در نوجوانان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هویت با خودمختاری ، شایستگی و وابستگی در نوجوانان دبیرستانی است. این پژوهش کاربردی است و می تواند به شناخت هر چه بیشتر و بهتر نوجوانان، خودمختاری، شایستگی، وابستگی، مسائل و مشکلات آنها بینجامد. روش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری آن را تمام نوجوانان دبیرستانی دختر و پسر شهرستان تهران تشکیل می دهند. برای این منظور 300 دانش آموز به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش هویت از پرسشنامه هویت و برای بررسی نیازهای اساسی روانشناختی از پرسشنامه خودمختاری، شایستگی و وابستگی استفاده شده است. داده ها با استفاده از روش همبستگی، آزمون t و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین هویت با خودمختاری، شایستگی و وابستگی در نوجوانان رابطه مثبت و معناداری هست. نتایج دیگر این پژوهش نشان می دهد که بین هویت در دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد.
تأثیرمؤلفه های نوگرایی در حمایت خویشاوندی خانواده های شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر نهاد خانواده و نظام خویشاوندی، در پی نوسازی و نوگرایی، تغییر و تحولات ژرفی را تجربه کرده است. گذر از سنت به مدرنیته سبب شده است که نهاد خانواده و کارکردهای آن در جامعه ما به شدت دگرگون شود. در همین راستا این مقاله درصدد واکاوی این مسئله است که آیا عناصر نوگرایی در حمایت خویشاوندی خانواد های شهر یزد نقش داشته اند؟ یافته های تحقیق حاضر، که با تکنیک پیمایش، ابزار پرسشنامه، و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از 384 سرپرست خانوار های شهر یزد به دست آمده است، نشان می دهد که پاسخ این سؤال مثبت است. بدین ترتیب بین متغیرهای زمینه ای درآمد، سن، و جنس، رابطه معنی داری با حمایت خویشاوندی وجود دارد. در بین مؤلفه های نوگرایی، فردگرایی عمودی، سودگرایی، و عرفی شدن، رابطه معنی دار و معکوسی با حمایت خویشاوندی وجود دارد. همچنین متغیر جمع گرایی نیز رابطه معنی دار و مثبتی با حمایت خویشاوندی نشان داد. اما دو متغیر عقلانیت و فردگرایی افقی رابطه ای با حمایت خویشاوندی نداشتند. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که این تحقیق بیش از 17 درصد از واریانس حمایت خویشاوندی در بین خانواده های شهر یزد را تبیین کرد.
اثربخشی آموزش «مکالمه زوجین با موقعیت/فرد سوم» در کاهش نارضایتی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۹
357-373
حوزههای تخصصی:
پژوهش ها نشان داده اند که نارضایتی زناشویی با مجموعه وسیعی از مسائل و مشکلات فراگیر فردی و بین فردی همراه است. اقدامات مداخله ای نیز عمدتاً بر اساس نتایج چنین مطالعاتی و با هدف کنترل آن ها طرح و مورد ارزیابی قرار گرفته اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش «الگوی مکالمه زوجین با موقعیت/فرد سوم» در کاهش نارضایتی زناشویی صورت گرفت. در این بررسی 28 زوج (56 آزمودنی) بر اساس علاقه، مصاحبه تشخیصی و نمرات مربوط به پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت هشت جلسه هفتگی در برنامه آموزشی «مکالمه زوجین با موقعیت/فرد سوم» شرکت کردند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که اگرچه الگوی ترکیب خطی ابعاد رضایت زناشویی در متمایز کردن سطوح متغیر گروه مؤثر بود، اما سه مؤلفه ارتباطی روابط زناشویی، بستگان و دوستان و ازدواج و فرزندان به میزان قابل توجهی بیشتر از شش مؤلفه دیگر تحت تأثیر مداخله مورد نظر در بررسی حاضر قرار گرفتند. بر این اساس می توان گفت اصلاح الگوی مکالمه زوجین از طریق اصلاح تحریف های شناختی و نیز کنترل و تنظیم هیجانی می تواند سطح رضایت زناشویی را تا حد قابل توجهی افزایش دهد.
بررسی نفوذ نسبی کودکان در تصمیمات خرید خانواده های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اخیر اجتماعی و تکنولوژیکی، باعث افزایش نفوذ کودکان هم در تصمیمات خرید والدین و هم به طور کلی در فرایند تصمیم گیری خانواده شده است. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی نفوذ نسبی کودکان در تصمیم گیری های خرید خانواده های ایرانی می باشد. در این راستا ادراک کودکان از نفوذ نسبی خود و ادراک مادران از نفوذ نسبی فرزندانشان با در نظر گرفتن مرحله تصمیم، زیرتصمیم خرید، نوع محصول و سبک ارتباطی خانواده، مورد سنجش قرار گرفت. همچنین اثر ادراک کودک از نفوذ کلی خود و ادراک مادر از نفوذ کلی فرزندش بر نفوذ نسبی کودک در خرید خانواده مورد بررسی واقع شد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان مقطع پنجم دبستان در مدارس دولتی شهر تهران، و مادران آنها می باشند. در این پژوهش از نمونه گیری خوشه ای و تصادفی استفاده شد و حجم نمونه حدود 384 زوج مادر و کودک تخمین زده شد که در نهایت از مجموع 850 پرسشنامه توزیع شده، 652 پرسشنامه جمع آوری و برای استخراج داده ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد، هم از نظر کودک و هم از نظر مادر، نفوذ نسبی کودکان در تصمیمات خرید خانواده های ایرانی بالا است. همچنین ادراک کودک از نفوذ کلی خود در خانواده و ادراک مادر از نفوذ کلی فرزندش در خانواده، پایه و اساس ادراک از نفوذ نسبی کودک در تصمیمات خرید می باشد. از طرفی نفوذ کودک در مراحل اولیه فرایند تصمیم گیری، در محصولات مخصوص استفاده خودش و در سبک ارتباطی عقیده گرا، بیشتر از نفوذ نسبی او در سایر شرایط می باشد. بنابراین نتایج این تحقیق، لزوم توجه بیشتر بازاریان ایرانی به کودکان را در تدوین برنامه های پیشبردی و تبلیغاتی، آشکار می سازد.
رابطه تهاجم فرهنگی غرب و کارکرد خانواده های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی در میان خانواده های ایرانی، نشان دهنده تغییر رفتار اعضای خانواده است. کاهش احترام به والدین، گذراندن اوقات فراقت با دوستان و خارج از خانواده و گرایش به فردگرایی و تعامل با دیگران از طریق تلفن همراه و اینترنت، نمونه های آشکار شیوه های رفتاری اغلب خانواده ها و نمونه هایی از این تغییرات است. از سوی دیگر، دین اسلام، دستوراتی برای تعامل انسان ها ارائه نموده که برای خانواده های ایرانی به لحاظ دارا بودن مذهب تشیع، حائز اهمیت است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که آیا بین تهاجم فرهنگی غرب و کارکرد خانواده های ایرانی رابطه وجود دارد. آیا با تقویت کارکردهای خانواده می توان از شدت تأثیر تهاجم فرهنگی کاست. برای پاسخ به این سؤال، متغیرهای تهاجم فرهنگی و کارکردهای خانواده های ایرانی مورد واکاوی قرار گرفت و مؤلفه های آنها شناسایی شد؛ سپس ضریب همبستگی پیرسون محاسبه شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برای جامعه معلوم (440 نفر) با خطای 05/0، تعداد 205 نفر محاسبه گردید. با توجه به شرط پذیرش نمونه های آماری (توانایی درک و تشخیص مفاهیم و عوامل توسط پاسخ گویان)، ضریب کفایت نمونه برداری محاسبه و تعداد 145 نفر به عنوان حداقل نمونه مناسب تعیین شد. یافته های پژوهش نشان داد بین عوامل تهاجم فرهنگی و کارکردهای خانواده، رابطه معنا دار وجود دارد. نوع رابطه همبستگی غیرهمسو و منفی است. برخی متغیرها، مانند توانایی حل مسئله و ایفای نقش خانوادگی از جمله متغیرهای با واسطه هستند که به طور غیر مستقیم از طریق مهارت افزایی بر کاهش تاثیر تهاجم فرهنگی بر خانواده تاثیر دارند.
بسترهای تقنینی و اجرایی تأمین اجتماعی زنان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستره ای از مسائل و مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زندگی زنان بی سرپرست و بدسرپرست را به دلیل حذف و یا تضعیف حضور کارکردی همسر آنها تهدید می کند؛ از جمله مواردی که مشکلات عدیده ی این زنان را تقلیل می دهد و مایه ی دلگرمی بیشتر آنها می شود، تأمین زندگی و روشن بودن وضعیت آینده این قشر است که فراهم نمودن حداقل امکانات آن وظیفه ی هر دولتی است. تأمین اجتماعی زنان بی سرپرست و بدسرپرست با لحاظ جایگاه ویژه ی زنان در آموزه های غنی اسلام و فرهنگ کشور ایران از یک سو و اهمیت ایفای رسالت خطیر مادری آنها در تربیت نسل آینده ی کشور از سوی دیگر نظام جمهوری اسلامی را نسبت به این قشر، دغدغه مند کرده است. این پژوهش سعی نموده آخرین وضعیت مربوط به ساختارهای تقنینی و عملکرد نهادهای مجری تأمین اجتماعی زنان بی سرپرست و بدسرپرست را بررسی کند. روش پژوهش کتابخانه ای و اسنادی با رویکرد تحلیلی- توصیفی و استنتاجی است. نتیجه ی پژوهش حاکی است، گرچه تأمین اجتماعی این قشر در اولویت سیاستگذاری های قوانین راهبردی کشور است، اما سایر قوانین و همچنین نهادهای اجرایی، پاسخگوی سیاست های مدنظر قوانین کلان نیستند؛ لذا تغییر سیستم های حمایتی به بیمه ای و تأسیس یک نهاد حمایتی گسترده که خدمات تأمین اجتماعی در کشور را ارائه کند، ضروری است.
بررسی اولویت های رفاهی در خانواده های منطقة 9 شهر مشهد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، شناسایی اولویت های رفاهی خانواده هاست. چارچوب نظری پژوهش، نظریة نیازها (مازلو) است و جامعة آماری پژوهش، مجموعة خانواده های منطقة 9 شهر مشهد می باشد که روش پژوهش نمونه گیری چند مرحله ای است. حجم نمونه 120 خانواده و ابزار اندازه گیری، مصاحبه و مشاهده بوده است. یافته ها نشان می دهند که وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانوارها با اولویت مادی سطح یک رابطة معکوس و منفی و با اولویت مادی سطح دو و اولویت رفاهی منزلتی رابطة مثبت دارد. همچنین بین نمره وضعیت اقتصادی و قناعت خانواده، و تعداد اولویت های رفاهی مادی خانواده رابطه معکوس وجود دارد.
نهاد خانواده، سبک زندگی و گرایش به حجاب
حوزههای تخصصی:
داشتن پوشش مناسب در محافل و انظار عمومی از دغدغه های اصلی جامعه اسلامی ایران است. عدم گرایش به حجاب مناسب و منطبق با هنجارهای اسلامی، از مسائل مهم جامعه محسوب می شود. پژوهش حاضر با رویکردی جامعه شناختی به بررسی رابطه سبک های زندگی مدرن و سنتی با گرایش به حجاب پرداخته است. این مطالعه، به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با حجم نمونه 400 نفر در بین دختران و زنان 15 تا 64 ساله کلان شهر تبریز در سال 1392 با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شده است. یافته ها نشان داد که میزان گرایش به حجاب در دختران و زنان با سبک زندگی سنتی در حد بالا و در افراد با سبک زندگی مدرن در حد پایین و در افراد دارای سبک زندگی تلفیقی (سنتی و مدرن) در حد متوسط بوده است. همچنین بین میزان استفاده از رسانه های داخلی با گرایش به حجاب رابطه ای مستقیم و بین میزان استفاده از رسانه های خارجی با گرایش به حجاب همبستگی معکوسی وجود داشت.
رابطة حمایت اجتماعی عملکردی با چگونگی کیفیت زندگی زنان متأهل شهر کرمان پس از زایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران پس از زایمان یکی از مراحل اساسی زندگی زنان است که مسائل روانی، جسمانی و اجتماعی متعددی را برای ایشان پدید می آورد؛ ازاین رو مطالعة مسائل مربوط به این دوره از زندگی زنان مهم است. کیفیت زندگی زنان، که به معنای درک فرد از وضعیت زندگی اش با توجه به فرهنگ و نظام های ارزشی و ارتباط آن با اهداف، انتظارات، علایق، استانداردها و تجربه های زندگی است، ممکن است در این مرحله دست خوش تغییر شود. این پژوهش سعی دارد علاوه بر بررسی کیفیت زندگی زنان در این دوران، عوامل اجتماعی مؤثر بر آن را تحلیل کند.
با استفاده از نظریة حمایت اجتماعی عملکردی یا حمایت اجتماعی ادراک شده، تأثیر انواع حمایت های اجتماعی دریافتی زنان بر کیفیت زندگی ایشان سنجیده شد. جامعة آماری شامل کلیة زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهر کرمان است (که شش ماه قبل از تکمیل پرسشنامه ها، زایمان کرده اند). تعداد نمونه 373 زن بود. اطلاعات با استفاده از پرسش نامة های اس.اف 36 و حمایت اجتماعی فیلیپس و پرسش نامة پژوهشگرساختة حمایت پس از زایمان جمع آوری شد.
یافته ها نشان داد کیفیت زندگی (به صورت کلی) بیشتر زنان در حد متوسط است. اکثر زنان از حمایت اجتماعی کل و حمایت خانواده برخوردارند و حمایت دوستان غالباً در حد متوسط است. اکثر زنان به میزان زیادی از حمایت مادی همسر پس از زایمان، حمایت خدماتی، مشورتی، اطلاعاتی و عاطفی اطرافیان (خانواده و همسر) برخوردارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مهم ترین پیش بینی کننده های کیفیت زندگی زنان در درجة اول حمایت خاص همسر و در مرحلة بعد حمایت های کلی دریافتی فرد است.
بررسی ارتباط میزان تقید مردان به باورهای دینی و خشونت علیه زنان در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ارتباط میزان تقید مردان به باورهای دینی و ویژگیهای جمعیت شناختی با میزان خشونت علیه زنان در شهر یاسوج پرداخته است. روش پژوهش، پیمایشی، جامعه آماری پژوهش را تمام زنان متأهل 54 15 ساله شهر یاسوج تشکیل داده است که در زمان پژوهش حداقل یک سال از ازدواج آنها گذشته باشد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه و با شیوه نمونه گیری چند مرحله ای طبقه بندی شده تصادفی از یک نمونه 400 نفری از جامعه آماری به دست آمده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین مدت زمان ازدواج زوجین با میزان خشونت شوهران علیه زنان رابطه ای معنادار نیست، اما از سویی دیگر، بین تعداد فرزندان و میزان تقید شوهر به باورهای دینی با میزان خشونت شوهران علیه زنان رابطه معنادار هست. نتیجه گیری اساسی پژوهش این است که با افزایش میزان تقید شوهر به باورهای دینی از میزان خشونت علیه زنان کاسته می شود.