فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله در نظر دارد به واسطه مطالعه ژانر رمان، و به صورت خاص رمان شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری شکلی از تاریخ نگاری را مورد مطالعه و نقد قرار دهد که به صورت مشخص نه تاریخ نگاری است و نه داعیه تاریخ نگاری دارد. به این منظور، با آوردن مقدماتی نشان داده ایم که ادبیات و بصورت خاص رمان، و در این مقاله رمان شازده احتجاب چگونه شکلی از تاریخ نگاری محسوب می شود. تاریخ نگاریِ رمان یا به بیان بهتر رمان-تاریخ نگاری نه بازتاب یا بازیابی گذشتیه عینی و تاریخ مشخص، بلکه این شکل از تاریخ-نگاری را به واسطه صورتبندی زمانی-مکانی«کرونوتوپ» درونی اثر ادبی مورد مطالعه قرار داده ایم. بر این اساس از نظریات میخاییل باختین در مقاله اقسام زمان و پیوستار زمانی-مکانی در رمان، به عنوان نگاه نظری و از مقاله حماسه و رمان به عنوان سنجیه تحلیل شکل تاریخ نگاری استفاده کرده ایم. بر این اساس، شکل زمانی-مکانی شازده احتجاب نشان می دهد که این داستان و به واسطه آن تاریخ نگاری حاصل از آن بر محوری از زمانی ایستا، بدون تغییر و حرکت استوار شده است.
تفسیر اسطوره شناسانه ادوات و نگاره های آیینی-حماسی ایران پیشاتاریخ بر اساس نظریه کارکرد آیین-اسطوره جوزف کمبل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
53 - 67
حوزههای تخصصی:
از فرهنگ پیشاتاریخی ایران قدیم ایران پیش از شکل گیری امپراتوری هخامنشیان ادوات منقوش بسیاری باقی مانده است. اینگونه به نظر می رسد که بخشی از آن ادوات و نقوش با کارکرد آیین و مناسک فرهنگی_اسطوره ای پیشاتاریخ در ارتباط باشد. در این میان نگاره های تصویرسازی شده ای از نقوش انسانی با شمایل، وضعیت، موقعیت و در حال انجام حرکات و اعمال خاص آیینی و حماسی چشم گیر است. ارتباط جویی نظام کارکردگرای اسطوره ای با تصاویر منقوش بر روی آن ادوات و نگاره ها مسئله بنیادین این مقاله خواهد بود. پرسش اساسی در این زمینه این است که کیفیت ارتباط ادوات منقوش و نگاره های مزبور با نظام آیین_اسطوره، در دریافت و انتقال معانی آشکار(صریح) و نهانی(ضمنی)، چگونه بوده و قابل تفسیر است؟ این مهم را پژوهش در رابطه جویی ماهیت اسناد باقی مانده از ادوات و تصویر_نگاره های آیینی_حماسی آن فرهنگ پیشاتاریخی با چهار کارکرد آیین_اسطوره مطرح شده توسط جوزف کمبل جستجو می کند. مقاله در جهت نائل آمدن به کارکردگرایی ماهیتی این آثار، به تفسیر رابطه میان آن نقوش با کارکردگرایی اسطوره ای، باور و جهان بینیِ فراروایت گرای فرهنگ پیشاتاریخ ایران قدیم می پردازد. نگارندگان با اتکاء به آراء صاحب نظران حوزه های فرهنگی_اجتماعی و اسطوره-شناختی این امر را محقق می کنند. جستار جهت تحقق این مهم از رویکرد تفسیری پوزیتویسیتی استفاده می کند. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی و شیوه کاربردی پژوهش توصیفی_تحلیلی است. داده های پژوهش با روش تاریخی و مطالعات کتابخانه ای تهیه شده است. نتیجه پژوهش آشکار می کند ادوات و تصاویر منقوش آیینی_حماسیِ فرهنگ پیشاتاریخی ایران، پیام صریحِ آیینی_فرهنگی و پیام ضمنیِ فرهنگی_اسطوره ای مرتبط با نظام کارکرد آیین_اسطوره ای آن فرهنگ را محمول دارند.
مصرف فرهنگی رسانه ها و تغییرات هویتی: پیمایشی درباره منطقه اورامانات استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 13
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تحلیل رابطه بین مصرف رسانه ها و تغییرات هویتی است. به بیان دیگر، می کوشد برهم کنش ابعاد هویتی بر یکدیگر و رابطه آنها با میزان مصرف رسانه ها را مطالعه کند. این پژوهشِ کاربردی که از نوع توصیفی- علی است با روش پیمایش (از نوع مقطعی) انجام پذیرفته و برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استاندارد سلگی و همکاران (1394) سود جسته است. جامعه آماری چهار مرکز شهرستان منطقه اورامانات در کرمانشاه که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و طبق فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر به دست آمد. یافته ها نشان می دهد که در ماتریس همبستگیِ چهار بُعد هویت، رابطه مستقیم و معنی داری بین هویت قومی و ملی با هویت دینی وجود دارد. همچنین بین هویت دینی و هویت جهانی این رابطه معکوس و معنی دار است. رابطه بین هویت ملی و مصرف رسانه ملی (تلویزیون) مثبت، و بین این بُعد از هویت و مصرف شبکه های ماهواره ای کُرد زبان معکوس است. آن چه هویت قومی نامیده می شود با ماهواره های کُردزبان رابطه مستقیم و معنی داری دارد. همچنین بین هویت دینی با میزان مصرف ماهواره های کُردزبان رابطه معکوس و با تلویزیون سراسری رابطه مثبتی وجود دارد که این دو متغیر روی هم حدود 7 درصد از تغییرات هویت دینی را تبیین کرده اند. نهایتاً هویت مدرن با میزان مصرف تلویزیون سراسری رابطه معکوس و با ماهواره رابطه مثبت و معنی داری داشته است که در مجموع این دو متغیر حدود 5 درصد از تغییرات هویت مدرن را پیش بینی کرده اند. از دیگر نتایج این پژوهش این که در سلسله مراتب هویتی، هویت قومی پاسخگویان با میانگین 4 بیشترین و هویت مدرن با میانگین 88/3 کمترین بوده است. از نظر ارجحیت هویتی پاسخگویان در وهله اول خود را مسلمان، بعد کُرد و سپس ایرانی دانسته اند. از نظر مصرف رسانه نیز میزان استفاده پاسخگویان از رسانه های رسمی مثل تلویزون و شبکه استانی بسیار کم بوده است و به شدت از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی جدید استفاده می کنند.
تأثیر رنگ آمیزی مندلا بر میزان تمرکز و اضطراب (مطالعه دانش آموزان دختر سال دوازدهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
70 - 85
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رنگ آمیزی مندلا بر میزان تمرکز و اضطراب دانش آموزان دختر سال دوازدهم شهر اهواز در جلسات امتحان انجام شده است. روش کار از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوازدهم در سال تحصیلی (1402-1401) شهر اهواز بودند که با روش نمونه-گیری خوشه ای براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب گردیدند. در ابتدا یک ناحیه آموزشی در شهر اهواز انتخاب شده و سپس تست غربالگری سلامت عمومی برای کلیه دانش آموزان دختر مقطع دوازهم انجام شد. از بین دانش آموزانی که نمرات بالاتر از نقطه برش به دست آورده بودند، 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به همین روش در دو گروه آزمایش (15=n) و کنترل (15=n )گماره شدند. هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از پرسشنامه های توجه و ذهن آگاهی (براون و رایان، 2003)، و اضطراب امتحان (فریدمن، 1997) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه 45 دقیقه ای تحت مداخله رنگ آمیزی طرح های مندلا قرار گرفت اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS23 و روش اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد رنگ آمیزی مندلا بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان در مرحله پس آزمون مؤثر بوده است و اثرات آن در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است (05/0>p). اما بر توجه تاثیری نداشته است. بنابر یافته های پژوهش می توان برای کاهش اضطراب امتحان در دانش آموزان دختر از مداخله رنگ آمیزی طرح های مندلا استفاده کرد.
تبیین جامعه شناختی رفتارهای انحرافی دانشجویان: آزمون تجربی نظریه شرمساری بازپذیرنده بریث ویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
32 - 56
حوزههای تخصصی:
رویکرد تعاملی نسبت به انحرافات اجتماعی، تعریف و رویه های کنترل آن را به سمت تقویت راهبردهای فرهنگی در کنترل رفتارهای انحرافی هدایت می کند. نظریه شرمساری بازپذیرنده بریث ویت از جمله راهبردهای فرهنگی شناخته شده در کنترل رفتارهای انحرافی است که می تواند در بستر فرهنگی- اجتماعی جامعه ایران راهگشا باشد. این نظریه به روش هایی مربوط می شود که از طریق آن جامعه به جرم و مجرمان پاسخ می دهد؛ یا با شرمسار کردن آن ها به گونه ای انگ زننده یا با بازپذیری آن ها. بنابراین مقاله حاضر در نظر دارد تا با آزمون تجربی این نظریه ضمن تبیین جامعه شناختی رفتارهای انحرافی دانشجویان، به شناخت ژرف تری از این نظریه نایل آید. یافته های مقاله حاضر به روش پیمایش و با تکمیل پرسشنامه، از 831 نفر از دانشجویان 5 دانشگاه دولتی منتخب در شهر تهران، گردآوری شده اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گویای آن است که متغیرهای انگ زنی، دوستان منحرف، پایبندی به ارزش های اخلاقی وجابه جایی شرم در تبیین رفتارهای انحرافی دانشجویان نقش دارند. به طور کلی نتایج آزمون تفاوت میانگین ها گواه آن است که تفاوت های معناداری در میان دختران و پسران دانشجو به لحاظ متغیرهای مستقل دیده شده است، بدین معنا که میانگین شرمساری، بازپذیری، به هم پیوستگی، پذیرش شرم، جابه جایی شرم، درونی سازی شرم و پایبندی به ارزش های اخلاقی در دختران دانشجو بیش از پسران دانشجو است. در حالی که میانگین ارتباط با دوستان منحرف در پسران دانشجو بیشتر از دختران است و هم چنین تفاوت معناداری در انگ زنی بین هر دو جنس مشاهده نشده است.
آسیب شناسی «قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» با نظر به اصل هشتم قانون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
127-160
حوزههای تخصصی:
بعد از تصویب «قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» به عنوان اصلی ترین قانون مجلس شورای اسلامی در حوزه امر به معروف و نهی از منکر (مصوب 1394)، این انتظار می رفت که این امر گامی اساسی در راستای اجرائی سازی اصل هشتم قانون اساسی باشد. ولیکن در واقعیت این مصوبه صرفاً یکی از ابعاد اصل هشتم قانون اساسی را آن هم تنها از جنبه حمایت از آمران و ناهیان پوشش می داد. لذا این قانون اگر چه در حمایت از آمران و ناهیان و احقاق حقوق آنها موفق عمل کرد؛ ولی به خاطر داشتن نواقص و مشکلات متعدد، در مجموع تأثیر لازم و کافی را برای رواج امر به معروف و نهی از منکر به همراه نداشت. این پژوهش کاربردی(برای دستگاه های مقنن و متولی) در تلاش است با استفاده از روش تحلیل استنتاجی- استنباطی، به بررسی این مسئله بپردازد که «قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» با توجه به آن که سالانه هزینه های زیاد مالی و انسانی به آن اختصاص داده شده است؛ نظر به اصل هشتم قانون اساسی، با چه آسیب ها و نواقصی مواجه است؟ یافته های پژوهش نشان داد که ضعف محتوایی، نگاه محدود به گسترده امر به معروف و نهی از منکر، ضعف ساختار اجرائی، ناکارآمدی ترکیب اعضای ستاد مرکزی و عملکرد ضعیف ستادهای استانی و فقدان ضمانت اجرائی از مهم ترین عارضه ها و نقایص قانون و عوامل اصلی عدم اجرائی سازی این قانون می باشند.
«زرنگی» در زندگی روزمره: بررسی برخی علل جامعه شناختی ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
105 - 139
حوزههای تخصصی:
انسان ها همواره در جامعه برای رفع نیازهای خود با یکدیگر در کنش متقابل هستند. امروزه این تعامل با چالش های زیادی مواجه شده است. یکی از این چالش ها، ترجیح افراطی اهداف و منافع فردی و شخصی و نادیده گرفتن منافع دیگری و مصالح جمعی است. در جامعه ایران، این مسئله دارای سابقه است، اما اکنون به صورت حادی درآمده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی علل ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی در زندگی روزمره شهروندان تهرانی بوده است. حجم نمونه در این پیمایش از طریق فرمول کوکران به تعداد 385 نفر برآورد شد و داده های مورد نیاز، به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از مناطق ۱، ۷، ۱۱، ۱۴ و ۲۰ تهران در زمستان 1399 جمع آوری شد. تبیین نیز بر اساس مفاهیم مأخوذ از نظریه های فرهنگ-بنیادِ پارسونز (بی طرفی عاطفی)، مرتون (گروه مرجع و نوآوری) و هومنز (قضیه محرک) و تلفیق آن ها صورت گرفت. برای این منظور از آزمون های دو و چندمتغیره کمک گرفته شد. یافته ها نشان داد که حتی در شرایط ترومایی کرونا، که طبق برخی نظریه های دورکیمی، می باید افراد به علت گسترش حلقه «ما»، مصالح جمعی را برای منافع فردی مقدم بدارند، تعداد قابل ملاحظه ای از پاسخگویان (94 درصد)، در حد «متوسط» و «زیاد» منافع فردی را بر منافع و مصالح جمع ترجیح می دهند. نگرش و فرهنگ زرنگی نقش اصلی را در این مسئله دارند. به طور مشخص، روشن شد که هر چه بی طرفی عاطفی، گرایش به گروه های مرجع، گرایش به نوآوری و گرایش به محرک بیشتر باشد، ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی نیز بیشتر است.
بررسی میزان ارتباط بین مؤلفه های تبدیل مصرف کنندگان فرهنگ به مشارکت کنندگان فرهنگ در صنایع دستی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
91 - 117
حوزههای تخصصی:
چکیدهتحقیق حاضر میزان ارتباط مؤلفه ای تبدیل مصرف کنندگان به مشارکت کنندگان فرهنگ را بررسی کرده است. تحقیق از نوع همبستگی است و از بین 702 نفر فعال این عرصه، نمونه ای 250 نفری را به شیوه در دسترس انتخاب کرده است. با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس (3smart pls) میزان ارتباط بین مؤلفه ها آزموده شده است که طبق نتایج، ضریب مسیر (s) بین مؤلفه شرایط علّی و تبدیل مصرف کنندگان فرهنگ به مشارکت کنندگان فرهنگ در صنایع دستی به مقدار 0.919 و اعداد معناداری (t) 15.428 است. ضریب مسیر (s) بین مؤلفه تبدیل مصرف کنندگان فرهنگ به مشارکت کنندگان فرهنگ و راهبردها در صنایع دستی به مقدار0.732 و اعداد معناداری (t) 9.420 است. ضریب مسیر (s) بین شرایط زمینه ای و راهبردها به مقدار 0.741 و اعداد معناداری (t) 9.894 است. ضریب مسیر (s) بین شرایط مداخله ای و راهبردها به مقدار 0.804 و اعداد معناداری (t) 10.586 است. ضریب مسیر (s) بین راهبردها و پیامدها به مقدار 0.521 و اعداد معناداری (t) 7.909 است. مدل برازش قوی دارد و بین مؤلفه های تبدیل مصرف کنندگان فرهنگ به مشارکت کنندگان فرهنگ در صنایع دستی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
نوستالژی وطن در زندگی روزمره ایرانیان مهاجر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
173 - 203
حوزههای تخصصی:
ایران در چند دهه اخیر یکی از کشورهای مهاجرفرست جهان به شمار می رود. مهاجرت ایرانیان را می توان در قالب سه موج مهاجرت، به سه دوره زمانی تقسیم بندی کرد: الف) سال های 1979-1950 که عمده مهاجرت ها به منظور تحصیلات عالی و به قصد بازگشت به ایران بود؛ ب) سال های 1995-1979 که بیشتر مهاجرت ها، مهاجرت های اجباری به دلیل انقلاب و جنگ بود؛ ج) سال های 1995 تاکنون که اکثر مهاجرت ها با اهداف اقتصادی و به منظور دستیابی به ثبات و زندگی بهتر و بدون قصد بازگشت به کشور است. هدف این پژوهش بررسی خاطره و احساس نوستالژی ایرانیان مهاجر در این سه دوره زمانی است. بدین منظور از نظریه های حافظه جمعی و نوستالژی برای تحلیل یافته ها استفاده شد. این پژوهش کیفی است و داده های آن از طریق مصاحبه های عمیقِ مجازی (اسکایپ و واتس اپ) به دست آمد. در این مطالعه با 11 مهاجر ساکن کشورهای استرالیا، آلمان، هلند و سوئد مصاحبه شد. نتایج نشان می دهد خاطرات و نوستالژی ها در گروه اول عمدتاً حول خاطرات کودکی، در گروه دوم با محوریت فعالیت های سیاسی و در گروه سوم بر محور مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قرار دارند. خاطرات گروه اول و دوم بیشتر با احساس نوستالژی همراه است و احساس نوستالژی در هر سه دوره در مردان مصاحبه شده بیش از زنان است.
بررسی اثر بیماری های روانی بر ارتکاب جرم (مورد مطالعه: بیماران دارای اختلالات روانی مراجعه کننده به پزشک قانونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
161 - 176
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل مسائل و معضلات سبک زندگی ماشینی و شهری و جنجال های ذهنی و فکری ناشی از این سبک زندگی، اختلالات روحی و روانی افراد در حال گسترش است. گسترش اختلالات روانی افراد پیامدهایی نظیر ازدیاد جرم و جنایت برای جامعه درپی خواهد داشت. هدف این پژوهش بررسی اثر بیماری های روانی بر ارتکاب جرم مبتنی بر مفاهیم حقوقی در سال 1402 است. این پژوهش نیمه تجربی است با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل. پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گرتزو روئمر و مقیاس افسردگی اضطراب و استرس DASS دو ابزار سنجش این پژوهش بودند. جامعه پژوهش بیماران دارای اختلالات روانی مراجعه کننده به پزشک قانونی تهران تشکیل داده اند. حجم نمونه، 60 نفر تعیین شده است که به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (30 نفر) و کنترل (30 نفر) گماشته شده اند. برای تحلیل داده های پژوهش، از آزمون های ضریب کواریانس با نرم افزار spss24 استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، محاسبه و مناسب ارزیابی شد که بر اساس آن ضریب متغیرهای پژوهش و ابعاد آن بیش از 0.7 بود. در این پژوهش با به کارگیری آمار استنباطی رابطه متغیرهای افسردگی، اضطراب، استرس، دشواری در کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، عدم پذیرش پاسخ های هیجانی با ارتکاب به جرم سنجیده شد که رابطه همه متغیرها مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر بیماری های روانی در ارتکاب به جرم در نسبت با گروه کنترل که گروه سالم می باشند، بیشتر است. یعنی فردی دارای اختلالات روانی اگر در شرایط جرم خیر قرار بگیرد احتمال ارتکاب به جرم او نیز در نسبت به فرد سالم، افزایش می یابد.
تبیین جامعه شناختی خشونت علیه همسر از دریچه تئوری عمومی جرم (قلمروهای زندگی) اگنیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
26 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی چرایی مبادرت افراد به خشونت علیه همسر با استفاده از تئوری عمومی جرم (قلمروهای زندگی) اگنیو است. روش پژوهش توصیفی – همبستگی بود. با استفاده از نمونه 450 نفری از زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به دادگاه های خانواده، مراکز بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی شهر رشت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و مفروضه های تئوری عمومی جرم مورد بررسی قرار گرفت. مقیاس های مورد استفاده در پژوهش شامل خشونت علیه همسر، محدودیت در برابر جرم، انگیزه برای جرم، قلمرو مشکل آفرین فردی، خانوادگی، همالان و شغلی بود. خلاصه ضرایب غیرمستقیم مدل نشان می دهد که قلمرو همالان مشکل آفرین (ضریب بتا: 073/0)، قلمرو فردی مشکل آفرین (ضریب بتا: 085/0)، قلمرو خانوادگی مشکل آفرین (ضریب بتا: 101/0) و قلمرو شغلی مشکل آفرین (ضریب بتا: 083/0) با تأثیرگذاری بر محدودیت در برابر جرم و انگیزه برای جرم (به صورت غیرمستقیم بر خشونت علیه همسر تأثیر دارند. چهار قلمرو مشکل آفرین زندگی، انگیزه برای جرم و محدودیت در برابر جرم و همچنین متغیرهای دموگرافیک قادرند 58 درصد از واریانس خشونت علیه همسر را تبیین نمایند. همچنین قلمروهای مشکل آفرین زندگی یعنی قلمروهای خانواد، فردی، همالان و شغلی قادرند 21 درصد از واریانس محدودیت در برابر جرم و 25 درصد از واریانس انگیزه برای جرم را تبیین نمایند.
پیش بینی پذیریِ بروز رفتارهای پرخطر و مجرمانه بزهکاران کانون اصلاح و تربیت شهر تهران؛ با تأکید بر نقش رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
219-249
حوزههای تخصصی:
از منظر مطالعات رسانه، پیش بینی پذیریِ بروز رفتارهای پرخطر و مجرمانه با استفاده از متغیرهایی چون میزان استفاده، انگیزه استفاده و هنجارهای اجتماعی موجود در رسانه های اجتماعی امکان پذیر است. این پیمایش مقطعی درصدد شناخت ارتباط میان الگوی مصرف رسانه های اجتماعی و بروز رفتارهای پرخطر و مجرمانه است. 98 نفر از نوجوانان و جوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران با استفاده از روش سرشماری در این مطالعه شرکت کردند. براساس یافته ها، رابطه مثبت بین «سهولت استفاده» از رسانه های اجتماعی و بروز رفتارهای پرخطر و مجرمانه نشان می دهد دسترسی ساده تر به رسانه های اجتماعی، امکان بروز این رفتارها در بین نوجوانان و جوانان را تقویت می کند. بین استفاده از رسانه های اجتماعی با هدف «ایجاد تعامل اجتماعی» و «سرگرمی» نیز با انجام رفتارهای پرخطر و مجرمانه ارتباط معنادار آماری مشاهده شد، اگرچه بین «میزان استفاده» از رسانه های اجتماعی با انجام رفتارهای پرخطر و مجرمانه رابطه معناداری مشاهده نشد. همچنین همبستگی مثبت متوسط اما معناداری بین انجام رفتارهای پرخطر و مجرمانه با «هنجارهای اجتماعی» مشاهده شد. با توجه به ظرفیت رسانه های اجتماعی جهت مداخلات رفتاری، بررسی این ظرفیت با تمرکز بر الگوی مصرف و هنجارهای اجتماعی برای اصلاح رفتارهای پرخطر و مجرمانه و نیز ترویج رفتارهای سالم در مطالعات آینده توصیه می شود.
برساخت معنایی زن مهاجر افغانستانی در ادبیات داستانی معاصر افغانستان: مطالعه موردیِ جُستارمرز از مجموعه داستان های کوتاه «چرا تاریکی را خدای خود نکنم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
97 - 127
حوزههای تخصصی:
جُستارها نوع جدیدی از ادبیات روایی اند که در بازنمایی واقعیت از پراکسیس و گفتمان های فرهنگی-سیاسی متأثر می شوند؛ گفتمان مسلط الگوهای کنشی و حیات مطلوب خود را به نمایش می گذارد و ادبیات داستانی یکی از مجراهای آن است. این مطالعه با هدف توصیف برساخت مفهوم زن مهاجر افغانستانی در ادبیات داستانی معاصر افغانستان و بهره مندی از رویکرد نظری هومی بابا و آدورنو انجام شده است تا بازنمایی های زن مهاجر افغانستانی را در ژانر ادبی جُستار (داستان کوتاه) شناسایی و متناظر با بافت فرهنگی سرزمین مقصد تفسیر کند. برای نیل به این هدف، جُستار مرز از مجموعه داستان های کوتاه «چرا تاریکی را خدای خود نکنم»، نوشتهٔ مرضیه جعفری به عنوان نمونه انتخاب و با استفاده از روش تحلیل روایت «سیمور چتمن» در سه بخش داستان، گفتمان و ایدئولوژی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت تا از زبان روایی و مواضع ایدئولوژیک آن در رابطه با مفهوم زن مهاجر افغانستانی پرده برداری کند. یافته ها نشان می دهند که هویت زن مهاجر افغانستانی متناسب با گفتمان فرهنگی حاکم بر فضای جامعه مقصد دستخوش تغییر شده و به نوعی هویت سرگردان (هویت آشفته یا هویت مغشوش) را زیست می کند و برای رهایی از این بحران تصمیم می گیرد در راه مهاجرت مجدد به سرزمین های جدید و نه موطن خود قدم بردارد. بازتاب گسیختگی و تداخل فرهنگی جامعه میزبان با زن مهاجر افغانستانی در جُستار مرز با صدای حاشیه ای و معترض نویسنده به وضع موجود و متن واقعیت های مسلط بازتاب نموده است که به کارکرد «انتقادی» و نقش «رهایی بخشی» هنر در راستای تحلیل و نقد ساختارهای سلطه و سرکوب ارجاع دارد.
سفرنامه های فرنگی دوره آقا محمدخان و ناصرالدین شاه قاجار با نگاهی به آموزش در جامعه ایرانی
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸
73 - 88
حوزههای تخصصی:
دوره قاجار یکی از مهم ترین دوره های سفرنامه نویسی محسوب می شود. آموزش در جامعه دوره قاجار را می توان از زوایای مختلف بررسی کرد. گروهی از سفرنامه نویسان اروپایی از اعتلای آموزشی، اجتماعی و فرهنگی ایران سخن به میان آورده اند و گروهی دیگر از نقاط ضعف آموزش ایران پرده برداشته اند. در این پژوهش سعی شده است ابهامات اساسی همچون مراحل مختلف سیر تحول آموزش علوم، عناصر اساسی در نهادهای آموزشی، آموزش در عصر قاجار و به طور کلی نگرش و عملکرد دولتمردان، متخصصان و قشرهای مختلف جامعه نسبت به آموزش و مراکز آموزشی مطالعه و بررسی شود. بر این مبنا با توسل به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی و تحلیل داده ها می توان دریافت که در اوایل دوره قاجار آموزش به صورت سنتی بود. از جمله نقایص این روش، پایین بودن سطح دانش مکتب داران، تنبیه بدنی، نبودن امکانات آموزشی در مکتب خانه ها و یادگیری متکی بر جنبه حفظ مطالب بود که سبب شکل گیری مدارس جدید شد و آموزش از شیوه سنتی به شیوه نوین درآمد. در این زمان روشنفکرانی همانند امیرکبیر و میرزا حسن رشدیه توانستند تحولات عظیمی به وجود آورند. اگرچه در باور عمومی، باسوادی زنان، مخالف اسلام و برای جامعه خطرناک و ننگ محسوب می شد اما در همین دوران ضرورت آموزش زنان نیز احساس شد. به طور کلی واکنش روحانیون درباره آموزش و پرورش نوین، پیچیده بود، عده ای از آن ها به شیوه های مختلف با این اسلوب مخالفت داشتند و برخی دیگر موافق این تغییر و تحولات بودند و به ساختن مدارس متعددی همت گماشتند.
مدل پارادایمی ازدواج به موقع در سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
139 - 161
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف کشف عوامل و شرایط ازدواج به موقع و ارائه الگوی داده بنیاد آن صورت گرفته است. روش پژوهش کیفی و رویکرد مورد استفاده نظریه زمینه ای به عنوان یکی از روش های اصلی پژوهش کیفی است. اطلاعات از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با نخبگان، استادان و فعالان فرهنگی آشنا با شرایط و امور ازدواج جوانان جمع آوری و در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. کدگذاری مفاهیم حاصل از مصاحبه با شرکت کنندگان باعث شکل گیری 225 مفهوم اولیه، 118 مفهوم محوری و 17 مضمون اصلی و ارائه الگوی پارادایمی ازدواج به موقع شد. الگوی به دست آمده از پژوهش شامل شرایط علّی (اصلاح قوانین، جایگاه و ضرورت ازدواج و ارزش های اسلامی)، شرایط زمینه ای (آگاهی و فرهنگ، مسئولیت پذیری، شرایط و زیرساخت ها، همراهی و هماهنگی)، راهبردها (اقدامات فرهنگی، اقدامات اقتصادی و حمایت و رفع موانع) و پیامدها (فردی، خانوادگی و اجتماعی) است که با توجه به آنها می توان با فراهم سازی شرایط ازدواج به موقع، زمینه و بستر های شکل گیری خانواده، تداوم و رشد نسلی سالم و متعالی را فراهم کرد.
تبیین انزوای اجتماعی نابینایان در پرتو متغیرهای اجتماعی (میدان مطالعه: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 13
حوزههای تخصصی:
انزوای اجتماعی به معنای زندگی بدون همراه، نبود دیگران مهم و ارتباطات مشترک، اعتماد و حرکت به سمت دوره های بحران و گسست در اتصالات عینی و شبکه های روابط اجتماعی اعضای جامعه است و می تواند تأثیر منفی بر عملکرد و بهزیستی افراد و پیوستگی اجتماعی درون جامعه داشته باشد.هدف این مطالعه، بررسی رابطه بین عوامل جامعه شناختی و انزوای اجتماعی نابینایان شهر شیراز است و در آن از نظریه آنومی مرتون به منزله چارچوب نظری استفاده شده است. روش پژوهش، پیمایش و جمعیت آماری شامل نابینایان که شهر شیراز تحت پوشش بهزیستی بودند که بر اساس فرمول کوکران کل نمونه 362 نفر محاسبه شده است. نمونه های آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی به دست آمده اند و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بوده است. طبق نتایج بدست آمده، 66 درصد از افراد نمونه مورد مطالعه از انزوای اجتماعی متوسط، 7/20 درصد از انزوای اجتماعی زیاد و تنها 3/13 درصد از انزوای اجتماعی کم برخوردارند. در سطح روابط دو متغیره، یافته ها نشان می دهند بین عوامل جامعه شناختی حمایت اجتماعی ادراک شده و سلامت اجتماعی و بین عوامل زمینه ای درآمد، تحصیلات و وضعیت اشتغال با انزوای اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان می دهد متغیرهای مستقل 51 درصد از تغییرات انزوای اجتماعی افراد نابینا را تبیین می کنند. معلولین و افراد نابینا برای اینکه در روابط خود و در مواجهه با مشکلات، دچار انزوا و افسردگی نشوند نیاز به آگاهی و دانش در برقراری ارتباط با یکدیگر دارند. بنابراین نیاز است که دولت به عنوان مهمترین نهاد صاحب قدرت و ثروت توجه مضاعفی به نیازهای این افراد داشته باشد. با برگزاری کارگاه های مهارت افزایی، حمایت های مالی، دادن امتیازهای خاص برای کسب شغل و حتی فراهم آوردن شبکه های اجتماعی خاص برای نابینایان مانع افزایش انزوای اجتماعی این قشر از جامعه شوند.
خوانش جماعت تتلیتی در رهیافت نظری خرده فرهنگ های متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
127 - 159
حوزههای تخصصی:
رویکردهای مختلف به ماهیت جماعت های انسانی و نحوه تعامل آن ها با یکدیگر، در تطور مفهومیِ اصطلاح خرده فرهنگ نقش محوری داشته است. از دوره ای که برخی جماعت های خاصِ جوانان در آثار متفکران مکتب بیرمنگام با نام خرده فرهنگ معرفی شدند تا به امروز که برخی رویکردها اساساً از ناکارآمدی مفهوم خرده فرهنگ سخن می گویند، طیفی از دیدگاه ها ناظر به سیر تغییر و تحولات اجتماعی، فناورانه و رسانه ای درباره این مفهوم و ویژگی های آن عرضه شده است. مقاله حاضر با حساسیت نظری که مطالعات خرده فرهنگ در اختیار می گذارد به پدیده فرهنگی هواخواهی از امیرتتلو می پردازد. به این معنا، تطابق نظری و تجربی واژه خرده فرهنگ دیجیتال تتلیتی، با جماعت هواخواه امیرتتلو که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته اند، مسئله پژوهش است. در راستای اهداف تحقیق، مصاحبه نیم ساخت یافته با 16 نوجوان مدیر صفحات هواداری در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شد و تحلیل تماتیک داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA صورت گرفت. نتایج نشان می دهد، نظریات خرده فرهنگ های متأخر برای توضیحِ نمونه تجربی پژوهش راهگشاست زیرا «جامعیت در موسیقی»، «برساخت شخصیت کاریزماتیک» و «تبدیل هواخواه به تتلیتی» سه اصل ارتباطی به شمار می آیند که به سبب نقش شان در جماعت هواخواهان، بر این امر دلالت دارند.
واکاوی مهاجرت و فرار مغزها بر اساس نقش متغیرهای هویت جنسی، قومیتی و مذهبی در طراحی الگوی تحرک تحصیلی دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
161-178
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش واکاوی مهاجرت و فرارمغزها بر اساس نقش متغیرهای متغیرهای جمعیت شناختی در دانشجویان ایرانی بود که روش تحقیق حاضر از نظر ماهیت توسعه ای، از نظر استراتژی آمیخته اکتشافی متوالی و از نظر شیوه انجام بر اساس سه مسیر فراترکیب، اکتشافی متوالی(به روش تحلیل تِم) و پیمایش کمی بود. در این پژوهش برای شناسایی تاثیر هویت قومیتی، مذهبی و جنسیتی بر مهاجرت و فرارمغزها دانشجویان ایرانی از روش فراترکیب پیشینه پژوهش استفاده شد که با بررسی 19 مقاله داخلی و خارجی مرتبط جمعا 31 مقوله شناسایی شد. همچنین الگوی در جهت کاهش پدیده مهاجرت و فرارمغزها با مصاحبه از خبرگان و به روش تحلیل تِم انجام که الگوی نهایی شامل 8 عنصر اصلی (توسعه پایدار متوازن، توانمندسازی زنان، تقویت ملی گرایی، کنترل فساد و تبعیض، ارتقا تحرک بین المللی، حاکمیت و ارتقا قانون، تقلیل عوامل سیاسی و آموزش نخبگان) در قالب 43 مقوله یا مولفه طراحی شد. بر اساس نتایج الگوی ارائه شده در این پژوهش بعنوان چهارچوبی در جهت توسعه زمینه های کاهش تبعیض های قومی، مذهبی و جنسیتی، تقویت ملی گرایی، رشد آموزش دانشگاهی، زمینه های تعامل صنعت و دانشگاه، پذیرش دانشجویان بین المللی و تعامل بین المللی دانشگاهی را فراهم می کند که نهایتا می تواند منجر به کاهش مهاجرت نخبگان با هویت های قومی، مذهبی و جنسیتی مختلف می شود.
مدل تأثیر سبک زندگی دینی بر عملکرد شغلی: مرور سیستماتیک(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
37 - 54
حوزههای تخصصی:
بی تردید سبک زندگی دینی یکی از مفاهیم بنیادین زندگی انسان است که نقشی مهم و تأثیرگذار در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی، از جمله عملکرد شغلی، دارد. در سال های اخیر، تأثیر سبک زندگی دینی بر عملکرد شغلی به موضوعی پرمباحثه در پژوهش ها تبدیل شده و برخی مطالعات بر تأثیر مستقیم سبک زندگی دینی یا اثر آن بر متغیرهای میانجی بر عملکرد شغلی تأکید دارند. با وجود این مطالعات، هنوز ابهامات بسیاری درباره نحوه و میزان اثرگذاری سبک زندگی دینی بر عملکرد شغلی وجود دارد. برخی از جنبه های پیچیده این رابطه و نقش متغیرهای تعدیل کننده همچنان ناشناخته و دغدغه ای پژوهشی هستند. این تحقیق درصدد پاسخگویی به این سؤال است: سبک زندگی دینی چگونه بر عملکرد شغلی اثر می گذارد؟ این مرور سیستماتیک نخستین بررسی جامع از شواهد موجود است که قصد دارد با ارائه تصویری شفاف از رابطه سبک زندگی دینی و عملکرد شغلی، گامی برای ارتقای درک این ارتباط پیچیده بردارد و به توسعه سیاست های جدید برای بهبود بهره وری کارکنان کمک کند. هدف این تحقیق شناسایی و تحلیل تأثیر سبک زندگی دینی بر عملکرد شغلی و دستیابی به فهمی دقیق از نقش و تأثیر سبک زندگی دینی در این زمینه است. برای یافتن مطالعاتی که رابطه سبک زندگی دینی با عملکرد شغلی را بررسی کرده اند، پایگاه های Scopus، Science Direct، Medline و Web of Science جست وجو شدند. دوازده مطالعه که معیارهای ورود را داشتند، شناسایی و تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که سبک زندگی دینی با تأثیر بر انگیزه، خودنظارتی، مشارکت، وجدان کاری و سرمایه اجتماعی می تواند بر عملکرد شغلی تأثیرگذار باشد. با این حال، این رابطه پیچیده و چندوجهی است و از عواملی چون تعدیل کننده های مختلف اثر می پذیرد.
تحلیل جامعه شناختی رمان کریستین و کید بر مبنای نظریل ساخت یابی گیدنز
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸
37 - 54
حوزههای تخصصی:
ادبیات از ابزارهای مهم شناخت فرهنگ و تفکر هر جامعه و بازتاب دهنده نگرش ها، ارزش ها، شیوه های تفکر و گفتمان هر دوره از جوامع است. جامعه شناسی رمان به عنوان مهم ترین شکل ادبی دوران مدرن، به رابطه میان رمان و ساختار محیط اجتماعی می پردازد و بازنمایی از زندگی روزمره است. چرا که رمان بیش از هر اثر ادبی دیگری تحت تأثیر شرایط و اوضاع جامعه است و می تواند ساختار اجتماعی را در خود بازنمایی کند. گیدنز از جمله جامعه شناسانی است که در نظریه ساخت یابی به مسئله کنش و ساختار و رابطه دیالکتیک ساختار و عاملیت توجه کرده است که بر مبنای آن ساختارهای اجتماعی هم واسطه کنش اند و هم خود به وسیله کنش اجتماعی بازتولید می شوند. در این پژوهش که با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، تلاش شد تا بر مبنای نظریه ساخت یابی گیدنز، خوانشی جامعه شناختی از رمان کریستین و کید به عنوان یکی از آثار صناعت مند و پرتعلیق گلشیری صورت گیرد و پنج مفهوم مواجهه شرق و غرب، شیء انگاری سوژه، بی تفاوتی و انفعال، زن و هویت زنانه و عصیان و بازاندیشی احصا شد.