فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
39 - 66
حوزههای تخصصی:
کلاسیک ها و معاصران جامعه شناسی و اندیشه اجتماعی، در سه رهیافت اثباتی، ضداثباتی و پسااثباتی منطق و ساختار مفاهیم در علوم اجتماعی را حول این پرسش ها مورد بحث و تعمق قرار داده اند: مفاهیم علوم اجتماعی و مفاهیم علوم طبیعی ازحیث ساختار، هدف و کارکرد چه شباهت و تفاوتی با هم دارند؟ انواع مفاهیم علوم اجتماعی کدام اند؟ آیا مفاهیم علوم اجتماعی از نوع مفاهیم عام علوم طبیعی هستند یا از گونه مفاهیم فردی مورخان؟ آیا مفاهیم علوم اجتماعی ارزش بارند یا رها از ارزش؟ در پاسخ به این پرسش ها مقاله حاضر از طریق بررسی مبانی کانتی و نئوکانتی نظریه پسااثباتی وبر، ماهیت، ساختار و کارکردهای مفهوم سازی تیپ آرمانی را در قالب هشت گزاره مرتبط با هم صورتبندی کرده است. این مقاله به طور سلبی استدلال می کند که تیپ آرمانی متمایز از مفاهیم فردی مورد نظر ریکرت، مفاهیم کلی علوم طبیعی-ریاضی، مفاهیم طبقه بندی کننده و مفاهیم جمعی برگرفته از زندگی روزمره است؛ سپس به طور ایجابی استدلال می کند که تیپ آرمانی ارزش بار و از سنخ مفاهیم تکوینی است. تیپ آرمانی ابزاری ضروری برای امکان بررسی علمی واقعیت اجتماعی، فهم معنای کنش، تحلیل علّی پدیده های اجتماعی، تأمین و افزایش دقت مفهومی، راهنمای ساخت فرضیه، ارزیابی واقعیت ، ارزیابی سیاستگذاری ها و بررسی تطبیقی است.
تحلیل خوانش رتوریک انتقادی از نظر مخاطبان فیلم مستند سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله قصد داریم با استفاده از رویکرد خوانش انتقادی و بوسیله مصاحبه با مخاطبان مطلع (متخصص) به تحلیل فنون اقناع(رتوریک) در دو فیلم مستندسیاسی بپردازیم. دو فیلم مستند «به روایت دربار» محصول صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و «ایران و غرب» محصول شبکه BBC به روش مصاحبه عمیق از نظر 16 دانشجوی تحصیلات تکمیلی (در رشته های سینما، مدیریت رسانه و ارتباطات، تاریخ، علوم سیاسی) به صورت انتقادی مورد تحلیل رتوریک انتقادی قرار می گیرد. چهار مقوله ی: 1- صداقت 2-عینیت و اسناد 3- اعتماد و اعتبار 4- جاذبه های انگیزشی و احساسی، شاخص های تحلیل رتوریک اند، که مخاطبان از این طریق به تحلیل فیلمها می پردازند.نتایج بدست آمده در 4بخش به صورت تفکیک شده فنون رتوریکی را در تولید و دریافت ژانر مستند سیاسی در اختیار قرار می دهد. همچنین مفاهیمی چون جهت گیری و موضع گیری در فیلم، گفتمانهای سازمانهای رسانه ای تولیدکننده فیلم و اهمیت سواد رسانه ای و سواد سیاسی-تاریخی از مفاهیم اصلی محسوب می شوند که تاثیر مستقیمی بر چرخه تولید و دریافت فنون اقناع در ژانر مستند سیاسی دارند.
مطالعه ی تطبیقی نقش ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بر روند عکاسی مستند ایران در دو دوره ی اصلاحات و مهرورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر جستاری است در خصوص مطالعه ی تطبیقی نقش ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بر روند عکاسی مستند به عنوان یک رسانه، در دوره ی اصلاحات با دوره ی مهرورزی، و چگونگی نقش سیاست های قدرت حاکم بر عکاسی مستند در دو دوره ی مورد مطالعه را از منظر دو جامعه شناس هنر، لوکاچ و هاوزر بررسی می کند. در این پژوهشِ کیفی، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات از طریق مرورِ ادبیات مکتوب چاپی و الکترونیکی است.یافته ها نشان می دهد که عکاسی مستند در دو دوره ی اصلاحات و مهرورزی تحت تاثیر ایدئولوژی و سیاست های قدرت حاکم قرار داشت، با ایجاد فضای باز سیاسی و اجتماعی در دولت اصلاحات، عکاسی مستند توانست روح ِ زمانه را به طور نسبی بازتاب دهد ولی رئالیسم انتقادی نتوانست رخ دهد. انتشار روزنامه ها، ظهور خبرگزاری ها، برگزاری مسابقات، سالانه های عکاسی، نمایشگاه ها و چاپ کتاب های عکاسی موجب پیشرفت عکاسی مستند اجتماعی و خبری شد، ولی در دولت مهرورزی این موارد به علت آرمان گرا نبودن و مغایرت با ایدئولوژی قدرت حاکم با کنترل شدید و ممیزی همراه بود. عکاسی مستند در دوره ی مهرورزی ادامه ی جریان عکاسیِ دوره ی اصلاحات بود اما با انسداد فضای سیاسی و توقیف روزنامه ها و غیره، فعالیت عکاسان مستند نگار به تدریج محدود تر شد، در نتیجه عکاسی مستند از فضاهای خارجی به سمت فضاهای اندرونی و استودیوها کشیده شد و روح زمانه در قالب عکاسی مفهومی و هنری، ترجمه ی متون و کُتب عکاسی بازتاب یافت و به جای عکاسان حرفه ای، شهروند-خبرنگاران با استفاده از دوربین گوشی های همراه و ابزار های ارتباطی مختلف نقشی اساسی در بازتاب تصاویر مستند این دوره داشتند.
تحلیل جامعه شناختی احساسات قهرمان داستان «لخضر» اثر یاسمینه صالح بر اساس نظریه کمپر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساسات به عنوان مهم ترین سازه های زیستی، روانی و اجتماعی ابزار کلیدی بشر برای ایجاد رابطه پویا با جهان درون و بیرون به شمار می آید. با این استدلال که بخش عظیمی از احساسات از طریق جامعه در انسان تولید و نهادینه می گردد، در دهه های اخیر شاخه ای در جامعه شناسی ظهور کرد که به جامعه شناسی احساسات شناخته می شود. کمپر یکی از نظریه پردازان معاصر این شاخه، با تکیه بر احساسات اولیه غم، شادی، ترس و خشم و تقسیم آن به سه نوع ساختاری، انتظاری و پیامدی، قدرت و منزلتی را که فرد از طریق موقعیت های اجتماعی کسب می کند تحلیل می نماید. ازآنجاکه تطبیق الگوهای این شاخه مطالعاتی در متن ادبی به کشف لایه های تازه از عاطفه مندی متون کمک می کند جستار حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، به بررسی احساسات در رمان «لخضر» نوشته یاسمینه صالح، نویسنده الجزایری می پردازد؛ تا نمایی از قدرت پنهان در ساختار اجتماعی را در کشورهای عربی آشکار سازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخصه های قدرت و منزلت در تحلیل شخصیت قهرمان داستان منطبق با موقعیت های استدلال شده توسط کمپر است و به ترتیب بافت های موقعیتی غم (39%)و ترس (31%) نسبت به سایر احساسات اولیه دارای بیشترین بسامد است. قهرمان داستان برای رسیدن به رأس هرم قدرت به این باور رسیده است که در واکنش به محیط اجتماعی، با تمرکز بر عواطف انتظاری و پیامدی – توصیف شده توسط کمپر-می تواند به شکلی پویا، از انسانی منفعل و تحت تأثیر شرایط، به کنشگری فعال تبدیل شود و با اعمال سوژگی خود بر محیط اجتماعی، به قدرت مطلق تبدیل گردد.
تخیل، یوتوپیا و فلسفه سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
163 - 185
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش هایی که همواره با مطالعه یا آموزش فلسفه سیاسی مخصوصا برای نوآموزان یا خوانندگان غیرحرفه ای پیش می آید که این ایده های ظاهرا نشدنی و ناممکن چه فایده ای دارند؟ این یوتوپیاها اگر قرار نیست تحقق یابند چرا مطرح می شوند؟ در حوزه تخصصی نیز برای چندین دهه، اندیشه یوتوپیایی در معرض انتقادات تند و تیزی قرار گرفته و کسانی مانند کارل پوپر آنها را منشاء توتالیتارنیسم دانسته اند. با این همه، در سالهای اخیر حوزه مطالعاتی مربوط به تخیل و یوتوپیاها شاهد گسترش و تحول بوده است و تلاش شده است تا وجوه مثبت و کارای آنها مدنظر قرار بگیرد. در این مقاله با استفاده از مطالعات متاخر درباره قوه تخیل و نیز اندیشه یوتوپیایی، تلاش کرده ایم نشان دهیم که قوه تخیل و به همین سان محصول اصلی آن یعنی یوتوپیا، نه تنها ابزارهای اندیشیدن بلکه بخشی لایتجزا از خود فلسفه سیاسی هستند. از این رو، در تربیت و آموزش فلسفه سیاسی باید در کنار پرورش قوه فلسفی و عقلانی، قوه تخیل نیز تقویت شود. روش پژوهش حاضر، تحلیلی- تبیینی است
بازخوانی فوکویی از مسئله سازی هویت ایرانیان: از اواخر قرن دوازدهم تا به امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
141 - 168
حوزههای تخصصی:
این مقاله به «مسئله سازی» هویت ایرانیان از اواسط قرن دوازدهم شمسی می پردازد که توسط روشنفکرانی مانند آخوندزاده و آقاخان کرمانی شروع شد و در ادامه وارد زیست-سیاست ایرانیان شد و اندیشه ها و نهادهای مختلفی پیرامون هویت ایرانیان تولید و به یک هدف برای اندیشه و سیاست ورزی قرار گرفت. بر این بنیاد، سؤال اساسی پژوهش حاضر این خواهد بود که چرا هویت ایرانیان مسئله شد و با توجه به این مسئله شدن چه تغییرات گفتمانی و غیر گفتمانی در مناسبات اجتماعی و سیاسی هویت ایرانیان رخ داد؟ برای پاسخ به سؤال فوق الذکر ما با به کارگیری روش تبارشناسی و روابط دانش/قدرت میشل فوکو و همچنین با توجه به مسئله سازی هویت ایرانیان، سامانه ها و روابط قدرتی که در اطراف هویت ایرانیان شکل گرفت را بررسی می کنیم. نتایج تحقیق آن است که از دوره ملکم خان و آقاخان کرمانی، هویت ایرانیان وارد یک مسئله برای اندیشه و سیاست ورزی شد و این مسئله شدن به اشکال مختلف تا امروز ادامه داشته است.
راهبرد روزنامه های چاپی هند برای مخاطب افزایی در عصر مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
155 - 185
حوزههای تخصصی:
درعصر مجازی روزنامه های چاپی جذابیت زیادی برای مخاطبان ایجاد نمی کنند.روزنامه های چاپی بیش ازچهارصدسال است که درجهان افکارعمومی را شکل می دهندوهنوزجزوشکل های محبوب و معتبر رسانه ای درعرصه اطلاع رسانی هستند.حفظ این موقعیت،اصلی ترین چالش تولیدکنندگان روزنامه هااست. دردورانی که رسانه های مجازی به سرعت درحال گسترش هستند روزنامه نگاران ناگزیربه تغییررویه هستندتااخبارواطلاعات را متناسب باشرایط روز عرضه کنند.فعالان صنعت رسانه های چاپی هنددرده سال اخیر موفق شده اند علاوه برافزایش شصت درصدی درآمد تبلیغات خود حدود چهل درصد به شمار خوانندگان خود بیافزایند.شناسایی مولفه ها وعوامل تاثیر گذار در افزایش بهره وری ، بهینه سازی و موفقیت روزنامه هایی که همچنان مخاطبان خود را حفظ کرده اندو یا افزایش داده اند می تواند دراین زمینه موثر باشد. هدف از این پژوهش بررسی نحوه عملکرد این روزنامه ها در قالب راهبردهای اجرایی و عملیاتی است. برای ترسیم این راهبردها بااستفاده ازروش تحقیق کیفی داده بنیاد ومصاحبه عمیق با سردبیران وخبرنگاران مجرب،تجارب زیسته آنهااستخراج شد. جامعه آماری این پژوهش،مدیران وسردبیران روزنامه هایی هستند که درهندمنتشرمی شوند. نمونه گیری به صورت هدفمنداز صورت گرفت.در پایان این تحقیق چهار راهبرد تولیدی ، توزیعی ،مجازی و حمایتی به عنوان راهبردهای عملیاتی روزنامه های چاپی در هند شناسایی شد. مالکان این رسانه ها توانسته اند با بکارگیری راهبردهای چهارگانه در عصراوج گیری رسانه ها و شبکه های اجتماعی، سهم خود را در بازار مصرف رسانه ای حفظ کنند.
ارائه الگوی انسجام سازمانی بر اساس متغیرهای فرهنگ سازمانی، یادگیری سازمانی، کیفیت زندگی کاری و عدالت سازمانی در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
153 - 186
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو از انواع تحقیقات کاربردی و از پژوهش های آمیخته به شمار می آید. جامعه آماری، خبرگان و متخصصان حوزه مدیریت و رفتار سازمانی و کارکنان سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی هستند. روش نمونه گیری متخصصان (بخش کیفی تحقیق)، روش گلوله برفی و روش نمونه گیری کارکنان (بخش کمّی تحقیق) تصادفی ساده بوده است. در بخش کیفی 12 نفر و در بخش کمی 187 نفر نمونه انتخاب شدند. ابزار بخش کیفی مصاحبه و بخش کمی پرسش نامه بوده است. بر اساس نتایج کیفی مشخص شد که 122 مفهوم از مطالعات علمی و تحلیل مضامین مصاحبه با خبرگان و متخصصان با محوریت مفاهیم مرتبط با موضوع تحقیق، استخراج شده است. این مفاهیم در 10 مضمون تحت مضامین سازمان دهنده (سه مفهوم برای انسجام سازمانی، سه مفهوم برای عدالت سازمانی، دو مفهوم برای کیفیت زندگی شغلی و دو مؤلفه برای یادگیری سازمانی) در قالب مضامین پایه کدگذاری شدند. این متغیرها در 5 مفهوم فراگیر شامل انسجام سازمانی، فرهنگ سازمانی، یادگیری سازمانی، کیفیت زندگی کاری و عدالت سازمانی طبقه بندی شدند. متغیرهای یادگیری سازمانی، فرهنگ سازمانی، کیفیت زندگی کاری و عدالت سازمانی بر انسجام سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد. متغیر عدالت سازمانی از طریق سه مؤلفه عدالت توزیعی، رویه ای و تعاملی و متغیر انسجام سازمانی به وسیله سه مؤلفه انسجام عاطفی، اجتماعی و ابزاری بر انسجام سازمانی اندازه گیری شده است. متغیر کیفیت زندگی شغلی از طریق دو مؤلفه نیازهای مادی و خودشکوفایی و امنیت و ارتقاء شغلی و متغیر یادگیری سازمانی به وسیله دو مؤلفه توانمندسازی منابع انسانی و مدیریت دانش و نیز متغیر فرهنگ سازمانی از طریق 7 شاخص، اندازه گیری شده است.
عمل محسنانه: پدیدارشناسی کار (مطالعه موردی نهضت سوادآموزی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
187 - 213
حوزههای تخصصی:
متناسب با هر صورتی از زندگی و نظریه ای درباره آن، «کار» نیز معنای متفاوتی می یابد. انقلاب اسلامی نیز جهان بینی و سبکی از زندگی را ایجاد کرد که طبیعی است معنای متفاوتی از کار را نیز رقم بزند. با توجه به نیاز جامعه بعد از انقلاب اسلامی به آموزش، نهضت سوادآموزی تحت تاثیر نیروی انقلاب اسلامی در سال 1358 شکل گرفت و در آن، معنایی از کار سربرآورد که ویژگی های خاص و متمایزی نسبت به دیگر معانی کار داشته است. سعی شده است تا این مفهوم و معنای کار که در نهضت سوادآموزی، با تمرکز بر نهضت سوادآموزشی در مشهد، به عنوان مبنای فعالیت اعضاء آن بوده است، مورد پژوهش قرار گیرد. به جهت اهمیت مبانی اسلامی-ایرانی، برای فاصله گرفتن از مبانی نسبی گرایانه سعی کرده ایم تا با تعدیل روش شناختی در روش پدیدارشناسی این پژوهَش به سرانجام برسد و در این راستا تلاش شده است از آموزه های کربن در پدیدارشناسی استفاده شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که معنای حاضر در نزدِ اعضاء نهضت سوادآموزیِ مشهد که از طریق 50 مصاحبه و تحلیل دو کتاب تاریخ شفاهی در این زمینه به روش پدیدارشناسی به آن ها دست یافته ایم، متناظر با معنای قرآنی از کار در مفهوم عمل محسنانه بوده است.
بررسی تأثیر شاخصه های معماری اسلامی بر ارزش های تعالی بخش انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
21 - 33
حوزههای تخصصی:
امروزه معماری اسلامی جلوه گر و تداعی کننده نوعی از نگرش به جهان هستی است که روشن کننده قوه فکری و ساختاری انسان است. این مقاله تلاش نموده با توجه به تعریف تعالی، فرهنگ، معماری اسلامی و آموزه های دین اسلام و ظرفیت های هریک و نحوه تعامل آن ها با یکدیگر از منظر اسلام(با مبنا قراردادن آموزه های دین اسلام)، رابطه بین آن ها را با مدلی کاربردی در حوزه معماری اسلامی ارائه نموده و بر اساس آن تعریفی از معماری اسلامی مبتنی بر تعالی ارزش های فرهنگی انسان ارائه نماید. روش پژوهش، استدلال منطقی از نوع توصیفی-تحلیلی- بنیادی است. استنباط منطقی ثابت می نماید معماری شایسته اسلامی می تواند قابلیت هایی متناظر با مراتب وجود انسان و هستی داشته باشد و به انسان کمک می کند با استفاده از ارزش های تعالی فرهنگی انسان درک مناسبی از مراتب جهان هستی پیدا کند. با توجه به مفاهیم، معانی و نمادهای معماری اسلامی و تعالی انسان در آموزه های دینی و اصول و قواعد اسلام در معماری، می توان نتیجه گرفت که شاخصه های معماری تأثیرگذار بر تعالی انسان در شش گروه دسته بندی می شوند: منشأ کمال و سیر الی الله، پرهیز از بیهودگی، حریم، ایمان به خدا و پیامبران، تزیینات و دوری از تفاخر و موقعیت مناسب؛ که هر دسته به ترتیب از شاخصه های معماری اسلامی خاص آن بهره می گیرد: کثرت به وحدت و وحدت به کثرت، گنبد، مناره، محراب، پرهیز از بیهودگی، سلسله مراتب و درون گرایی، نور و مرکزیت، شمسه و، رنگ و کتیبه، سلسله مراتب و ریتم و تکرار تأثیر می پذیرند و بر آن ها تأثیر می گذارند.
تحلیل گفتمان انتقادی الگوی زن مطلوب در آثار مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
155 - 185
حوزههای تخصصی:
توجه به سوژه های فعال ما را به صورت تاریخی با فرایند ساخته شدن و به حاشیه رفتن گفتمان های مختلف آشنا می کند چون آن ها از مجرای گفتگویی انتقادی به گفتمان خود شکل می دهند و سرنخی می شوند تا بتوانیم رد این گفتمان ها را در ساختارها جستجو کنیم. مقاله حاضر با سودای بررسی فرایند ساخته شدن الگویی از زن مطلوب، به سراغ مرتضی مطهری در تاریخ معاصر ایران می رود؛ به این دلیل که همچنان می توان رد الگویی را که او برساخت می کند در نظام حقوقی و سیاسی کشور دنبال کرد. پرسش ما در این پژوهش این است: مطهری چگونه الگویی از زن مطلوب را در رقابت با گفتمان های دیگر و زمینه اجتماعی اش برساخت می کند؟ ما برای پاسخ به این پرسش از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، هم به عنوان روش و هم به عنوان رویکردی نظری بهره بردیم. نتایج مقاله بر اساس تحلیل دو کتاب از مطهری صورت گرفته است. او الگوی مد نظرش را با گفتگوی انتقادی با الگوی زن پرده نشین از یک سو و الگوی زن مدرن از سوی دیگر شکل می دهد اما در نهایت الگوی زن مطلوب او در ابعاد مختلفی شبیه الگوی زن پرده نشین می شود.
سعادت و نیک بختی انسان از نگاه فارابی و زمینه های فلسفی و فرهنگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
129 - 140
حوزههای تخصصی:
سعادت طلبی، نیک بختی و کمال خواهی در گوهر وجود آدمیان سرشته شده و بی تردید تمامی انسان ها در طول زندگی خود در جستجوی کامیابی، رستگاری و خوشبختی خوداند. ازاینرو مسئله سعادت و نیک بختی از دیرگاه در حوزه علم النفس و انسان شناسی همواره دغدغه اندیشمندان و حکیمان در طول تاریخ تفکر و اندیشه بوده است و گویا گمشده انسان سعادت اوست. فارابی معلم ثانی سعادت انسان را به «الخیر المطلوب لذاته الذی لیس ورائه شیء آخر یمکن أن یناله الإنسان» و ابن سینا به « هی افضل ما سعی الحیّ لتحصیله» و به دیگرعبارات مشابه تعریف نموده و البته دیگر اندیشمندان نیز هر یک، از منظر و مبنای منتخب، سعادت و نیک بختی انسان را مورد شناسایی قرار داده اند. در این نوشتار نخست به تبیین و تحلیل دیدگاه ها و رویکردهای عقلی و نقلی پرداخته، سپس نظر فارابی در مسئله سعادت را تحلیل و تمایز دیدگاه او را با دیگر آراء اشاره نموده و سرانجام به داوری برترین سخن در تبیین کامیابی و نیک بختی انسان خواهیم پرداخت.
«هستی شناسی عملیات فرهنگی»، صورت بندی بافتواره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان پدیده های مختلف، فرهنگ و متعلقات آن، ازجمله محصولات و اقدامات فرهنگی، از اموری است که به اندازه وسعت و شدت تأثیری که دارد، مهم تلقی نمی شود. گواه این مدعا، کمبود و درواقع، نبود مدل ها و راهنماهای طراحی اقدامات و محصولات فرهنگی است. ازآنجاکه طراحی روش شناسی ها، روش ها، تکنیک ها و ابزارهای پشتیبان طراحی اقدامات فرهنگی، عمیقاً وابسته به مطالعات هستی شناسانه است، هدف این پژوهش، تولید ساختاری منسجم برای معرفی ارکان عملیات فرهنگی از بُعد هستی شناسی با رویکرد شبکه ای تعریف گردید. این پژوهش، مبتنی بر رویکرد پژوهشی تحلیل محتوای کیفی با اتخاذ استراتژی تجزیه وترکیب انجام گردید. در عملیاتی نمودن این استراتژی، برای مرحله گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و مرور نظام مند، برای مرحله تجزیه وتحلیل و ترکیب داده ها، از روش فراترکیب، برای اجرای روش فراترکیب، از الگوی سندلوسکی و باروسو، برای طی پیاده سازی این الگو از تکنیک کدگذاری و برای پیاده سازی این تکنیک از ابزار نرم افزاری مکس کیودی ای استفاده شده است. از بین مدل ها، روش ها و روش شناسی های بررسی شده، در مجموع، 10 گزینه برای انجام فراترکیب برگزیده شد. این پژوهش قائل است عملیات فرهنگی، صرفاً با اقدام سمت مجری به فرجام نمی رسد، بلکه تکمیل آن متوقف بر اقدام سمت مخاطب است. صورت بندی این نگاه با استفاده از استعاره نسج و بافت بدین گونه بیان می شود که هر عملیات فرهنگی، مانند تنیدن رشته تارهای بهره سازی در رشته پودهای بهره برداری است و درنهایت آنچه حاصل می شود، عملیات فرهنگی به مثابه بافته ای منسجم است. رشته تارهای بهره رسانی و رشته پودهای بهره برداری مبتنی بر پنج وجه تعریف شده برای هر حرکت، شامل پنج رشته «رانه»، «عامل»، «کارمایه»، «عمل» و «پایانه» است.
طراحی مدل توسعه سرمایه انسانی در دانشگاه ها، مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور با رویکرد سیاست های کلی نظام اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه منابع انسانی از اصلی ترین اولویت ها در نظام جمهوری اسلامی است لذا اهتمام مراکز آموزشی کشور به توسعه و بهسازی منابع انسانی خود، ضرورتی انکارناپذیر است. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل توسعه سرمایه انسانی در دانشگاه ها و مراکز آموزشی و پژوهشی کشور با رویکرد سیاست های کلی نظام اداری انجام گرفته است. پژوهش از نوع تحقیقات کمی است و به لحاظ ماهیت کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها پیمایشی می باشد. جامعه آماری کلیه کارمندان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی به تعداد 1700 نفر می باشد که با استفاده از جدول مورگان تعداد 313 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تشکیل پانل خبرگی نیز تعداد 15 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد که روایی آن با استفاده از شاخص های CVI و CVR و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ (0.85) تأیید شد. پس از استخراج مؤلفه ها از مبانی نظری، با استفاده از دلفی فازی، مؤلفه های مدل پالایش و در پنج بعد دسته بندی گردید. برای آزمودن مدل نیز از تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم استفاده گردید. جهت بررسی میزان توسعه سرمایه انسانی به ازای ترکیب های مختلف ابعاد از استنتاج فازی استفاده شد. بر اساس نتایج، مؤلفه «ارزش مداری» مهم ترین مؤلفه مدل می باشد. همچنین به منظور توسعه مطلوب سرمایه انسانی، بعد عدالت محوری و بعد دانش گرایی و شایسته سالاری مبتنی بر اخلاق اسلامی حائز بیشترین اهمیت در بین ابعاد پنج گانه می باشند.
تعلیم وتربیت با رویکرد انسان شناسی فرهنگی؛ چیستی و مؤلفه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
109 - 141
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر ضمن تأکید بر اینکه انسان موجودی فرهنگی است و تمام ابعاد زندگی وی متأثر از فرهنگ است، با رویکردی بینا رشته ای، به بررسی چیستی، چرایی، ابعاد و مؤلفه های تعلیم وتربیت از منظر انسان شناسی فرهنگی و لزوم توجه به چنین رویکردی در نظام های آموزشی برای به دست آوردن شناخت و فهم همه جانبه و مطلوب از انسان و سپس برنامه ریزی برای وی می پردازد. مقاله با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای استقرایی انجام گرفته و پاسخ دادن به پرسش هایی همچون این که منظور از انسان شناسی فرهنگی چیست و مؤلفه های اساسی آن کدامند؟ و ملاحظات انسان شناسی فرهنگی در تعلیم وتربیت و ویژگی ها و مؤلفه های تعلیم وتربیت از منظر این رویکرد کدام است؟ را وجهه همت خود قرار می دهد. یافته ها حاکی از آن است که انسان شناسی فرهنگی با داشتن نگاهی کل گرایانه، جامع و درونی به انسان و مسائل وی، از دید وی به جهان می نگرد و بصیرت هایی جدید و توصیفی دقیق تر از آنچه در درون و برون وی رخ می دهد، ارائه می دهد. انسان شناسی فرهنگی با درنظرگرفتن فرهنگ به مثابه نرم افزار ذهن که می تواند در نوع مواجهه کودک با آموزش های مدرسه ای اثرگذار باشد، معتقد است با داشتن نگاه فرهنگی به آموزش، بسیاری از امور انسانی که مسئله می پنداریم یا شناخت نادرستی از آن داریم، به درستی موردبررسی و حل قرار می گیرد و حتی در بسیاری از موارد منحل خواهد شد. بدین ترتیب موجب تسهیل، معنادارشدن، عمق بخشیدن به یادگیری و تحول دید دست اندرکاران به مسائل، روش ها، محتواها و سایر عوامل مؤثر در آموزش وپرورش خواهد شد.
سنتزپژوهی شناسایی مولفه های برنامه درسی چند فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
127 - 162
حوزههای تخصصی:
جامعه ی متکثر و متنوع ایران، نیازمند برنامه ی درسی است که نسبت به ویژگی چندفرهنگی آن حساس و پاسخگو باشد. پژوهش حاضر با روش پژوهش کیفی از نوع سنتزپژوهی با هدف شناسایی ویژگی مولفه های آموزش چندفرهنگی انجام شد. منابع مورد مطالعه شامل کلیه مقالات علمی معتبر در این زمینه در بازه ی زمانی 2007 الی 2022 می-باشد که با توجه به جستجوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی، 1024 سند علمی شناسایی و بر اساس معیارهای ورودی تعداد 24 مطالعه شامل مقاله، پایان نامه و کتاب جهت تحلیل نهایی انتخاب شد. برای فراهم آوردن اطلاعات از کاربرگ طراحی شده توسط محقق برای گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه استفاده و جهت تحلیل یافته ها الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس استفاده شد. طبق یافته های به دست آمده مؤلفه های برنامه ی درسی چندفرهنگی ارائه گردید. براین اساس چهار مولفه ی انسان محور، اقلیت محور، آموزش محور و کثرت گرا با 15 مضمون فرعی شناسایی گردید که در مجموع شامل 163 مضمون پایه می باشند. همچنین نتایج حاکی از آن است با ظهور کامل مولفه ها در برنامه های درسی از یک جانبه نگری در برنامه ریزی درسی به نفع فرهنگی خاص پرهیز خواهد شد.
شناسایی راهبردهای فرهنگی جهت تبدیل بقاع متبرکه به قطب فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
85 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد کیفی به دنبال شناسایی راهبردهای فرهنگی جهت تبدیل بقاع متبرکه به قطب فرهنگی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و بعد از مطالعه مباحث نظری و تحقیقات پیشین در حوزه پژوهش به مطالعه اسناد بالادستی ازجمله، سند چشم انداز 20 ساله کشور، سند چشم انداز سازمان اوقاف و امور خیریه در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی، سند راهبردی بقاع متبرکه، سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، سیاست های کلی نظام، قانون اساسی و قانون اوقاف پرداخته شد و پس از مصاحبه با 25 نفر از اساتید، کارشناسان و مدیران بقاع متبرکه با استفاده از نرم افزار Maxqda و از طریق روش تحلیل مضمون و ترسیم شبکه مضامین، تعداد 136 مضمون پایه و 23 مضمون سازمان دهنده استخراج گردید که در 8 دسته راهبردهای زائر محور، ارتباطی، میزبانی، محیطی، ادبی، رویدادی، رسانه ای و هنری ارائه شد.
سرمایه دینی و سرمایه اجتماعی در ایران: تحلیل تطبیقی درون کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
93 - 119
حوزههای تخصصی:
در ادبیات جامعه شناسانه، جماعت های مذهبی (مثل مساجد، حسینیه ها، هیأت های مذهبی، جلسات روضه خانگی و امثالهم) به عنوان یکی از منابع مهم سرمایه اجتماعی محسوب شده اند. افراد واجد سرمایه بالای دینی که بطور فعال در جماعت های مذهبی و مناسک جمعی شرکت می کنند، معمولاً دوستان جدیدی از همسایگان، هم محله ای ها و سایر هم مذهبی ها پیدا کرده و غالباً و به احتمال زیاد در معرض تعامل مستمر یا گاه گاهی با آنها قرار گرفته و از حمایت خاصی برخوردار می شوند که حقیقتاً برای آنها سرمایه ای ارزشمند محسوب می شود. در پژوهش حاضر، ابتدا استدلال های معطوف به چگونگی ارتباط سرمایه دینی و سرمایه اجتماعی به نحوی با یکدیگر ترکیب شد تا منجر به استنتاج فرضیه ای گردد که قابل وارسی تجربی باشد. سپس، با واحد تحلیل قرار دادن «شهرستان» و استفاده از داده های ثانویه، اعتبار فرضیه تحقیق با روش تطبیقی درون کشوری در ایران مورد آزمون تجربی قرار گرفت. در پایان، یافته های مربوط به آزمون تجربی فرضیه مزبور نشان داد که حتی هنگامی که اثرات شاخص های مختلف توسعه یافتگی کنترل و حذف شوند، سرمایه دینی هنوز می تواند مشوق سرمایه اجتماعی در ایران باشد.
تعیین و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بروز و شکل گیری زباله گردی با روش آمیخته (نمونه مورد مطالعه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
35 - 69
حوزههای تخصصی:
زباله گردی یکی از دلمشغولی های شهروندان و مسئولین محسوب می شود. برای رفع این مشکل، شناخت ریشه ها و عللی که این معضل را زمینه سازی نموده و به بسط و بقای آن کمک کرده است، ضروری به نظر می رسد. به این منظور، این مطالعه به شیوه توصیفی و تحلیلی، در پی شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در شکل گیری و توسعه زباله گردی در شهر مشهد بوده-است. داده های مورد نیاز این بررسی در مرحله اول از طریق مصاحبه با 20 نفر از صاحب نظران این حوزه که به شیوه گلوله برفی انتخاب شده بودند، گردآوری شد. حد این تعداد بر اساس اصل کفایت نظری تعیین گردید. کدگذاری داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی و به کمک نرم افزار Atlas ti منجر به شناسایی 12 مقوله اصلی شد. در گام بعد به منظور اولویت بندی این عوامل از روش فازی مثلثی بهره برداری به عمل آمد. یافته ها نشان داد که عواملی چون دسترسی به زباله، خلاء قانونی، منافع زیاد، فقر، بیکاری، اعتیاد، مهاجرت بی رویه، ناهماهنگی دستگاه ها، مداخله درآمدی شهرداری، مافیای قدرت، پذیرش اجتماعی و سبک زندگی، به ترتیب مهمترین نقش را در استمرار و توسعه زباله گردی بر عهده دارند. بر این اساس، چنانچه این شرایط به طریق مناسب رفع گردد، بخش قابل ملاحظه ای از این مشکلات مرتفع خواهد شد.
نگرش جامعه شناختی به اهداف و دستاوردهای کودکان نویسنده داستان بر اساس تجربه زیسته کودکان نویسنده کانون پرورش فکری کودکان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگی کودکان یکی از شیوه های بروز عاملیت کودکان در جهان کودکانه خودشان است و جامعه شناسی جدیدکودکی با ایجاد دگرگونی در تعریف کودکی، نوع نگاه و تعامل بزرگسالان جامعه با کودکان ، با اتخاذ رویکرد نوین به دنبال اهمیت بخشیدن به کودک به عنوان سوژه کنونی و عاملیت اوست. در تعریف نویسنده کسی است که حرف یا نگاهی نو را با بیانی نو ارائه و با کاربست روش های گوناگون، برمخاطب خود تأثیر می گذارد یکی از ابزارهای اصلی کودکان برای اندیشیدن، نوشتن است در این پژوهش کودکان نویسنده از دید جامعه شناسی نوین کودکی مورد مطالعه و در این مقاله به مطالعه اهداف و دست آوردهای کودک نویسنده از دید خود کودکان نویسنده پرداخته شده است. این پژوهش کیفی است و به شیوه پدیدارشناسی توصیفی و نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری در تعیین حجم نمونه انجام شده است. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته استفاده شده است و نمونه ها 35 نفر از میان کودکان نویسنده کانون پرورش فکری کودکان شهر تهران انتخاب شده اند. یافته ها به روش کلایزی و با استفاده از نرم افزار مکی کیودا 2020 تحلیل شد. این بخش از پژوهش شامل 27 کد باز در قالب مقوله فرعی اهداف و دست آوردهای نویسندگی داستان است. روایت کودکان ازاهدافی که با نویسندگی می خواهند محقق شود و دست آوردهای امروز و فردایشان از نویسندگی اساس این مقاله است. کودکان نویسنده داستان پژوهش حاضر اهداف و دست آوردهایی در چشم انداز خود مدنظر دارند که برای رسیدن به آن تلاش می کنند و درپی آنند از مسیر نویسندگی داستان به آن دست یابند و عاملیت خود به به بروز برسانند.