فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۰۳۸ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
91 - 107
حوزههای تخصصی:
The recent signing of the Interim Trade Agreement between Eurasian economic union (EAEU) and Iran has been the subject of political discussion. The future of cooperation between these two parties may shift the look of the Middle East and solve numerous problems, characteristic for the region and for EAEU. Russia as a key player in EAEU plays a significant role in the process of cooperation with Iran. The article aims at: a) revealing the economic and political benefits of cooperation between Iran and EAEU, b) revealing the economic and political benefits of cooperation between Iran and Russia, c) developing a strategy and clarifying the vision of the future of Interim Trade Agreement for EAEU. The key findings of the article incorporate the proof of the effectiveness of trade cooperation between EAEU and Iran and the effectiveness of the development of trade in services between Iran and Russia, based on energy cooperation; the strategy which allows to gain more benefits for EAEU countries and Iran in the process of cooperation under the Agreement and its successor. The novelty of the article comprises from revealing the high potential of such cooperation format and its future and the assessment of political and socio-cultural consequences and benefits of cooperation for both sides
The Study of Islamic Republic of Iran Foreign Policy Orientation in Iraq (Post-Saddam) based on the SWOT Model(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
122 - 150
حوزههای تخصصی:
Providing strategy in foreign policy orientation makes the following categories important: the necessity of correct and complete understanding and manipulating of national power and strength; the requirements and characteristics of the external environment, governing rule and pattern in a regional and international environment; recognizing the opportunities, environmental vulnerability, and existing threats and many other factors. Due to the geographical and cultural proximity of the two countries, as well as their neighborhood, the expansive relations between Iraq and Iran are very essential which lead to security establishment in the Middle East. This study's purpose is to show the capability/validity of the SWOT model used in the Islamic Republic of Iran foreign policy orientation field in Iraq post-Saddam. The main question is this, “based on SWOT analytical model, what and how appropriate strategies can be presented in the Islamic Republic of Iran foreign policy orientation in post-Saddam Iraq?” SWOT model is based on strengths, weaknesses, opportunities, and threats in both internal and external dimensions. Developing strategies based on SWOT is the new point of the current article. The findings show that one successful tool in the Islamic Republic of Iran's foreign policy orientation and policy-making in post-Saddam Iraq is a realistic understanding of Iraq's current situations. Proper analysis of opportunities, threats, and the associated strengths and weaknesses can determine Iran’s foreign policy orientation towards its fundamental and defined interests.
آسیب شناسی نظام تقسیمات کشوری در سطح محلی (مورد مطالعه: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۹
69 - 91
حوزههای تخصصی:
سازماندهی سیاسی فضا در هر کشوری در قالب نظام تقسیمات کشوری به اجرا درمی آید. پژوهش حاضر باهدف آسیب شناسی نظام تقسیمات کشوری در سطح محلی در شهرستان ارومیه انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش، کیفی است. گردآوری اطلاعات با مصاحبه عمیق و کانون های متمرکز صورت گرفته و تجزیه وتحلیل اطلاعات با تحلیل گفتمان انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که نخست ایدئولوژی حاکم بر نظام تقسیمات کشوری در سطح محلی، نظام سیاسی متمرکز است که منجر به شکل گیری یک نظام کارآمد در پایین ترین لایه های تقسیمات کشوری نشده است، ثانیاً تداخل مأموریتی قلمرویی، ضعف وحدت ساختاری کارکردی، ضعف نظام تأمین در نیازهای روستاها، حاشیه ای شدن روستا در ساختار نظام تقسیمات کشوری، فقدان نقش پذیری سطوح خرد تقسیماتی، ضعف نظام مشارکتی، ناکارآمدی قوانین و آیین نامه ها، مدیریت ناکارا، ضعف توزیع منابع مالی اعتباری و فرمانروایی از بالا به پایین، نظام تقسیمات کشوری در سطح محلی را دچار آسیب کرده و سبب افول جایگاه روستا در این نظام شده است. درنهایت «نوع ایدئولوژی حاکم بر نظام تقسیمات کشوری»، تناقض میان «ساختار فضایی سیاسی کشور» و «نارسا بودن الگوی تقسیمات کشوری در پایین ترین لایه های آن (دهستان و روستا)» به عنوان بلاتکلیفی ایدئولوژیک این گفتمان مشخص شد.
توسعه ادواری کلانشهر کرمانشاه و تحلیل آسیب پذیری زلزله از منظر پدافند غیر عامل با استفاده از مدل های تاپسیس و آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
483-466
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان کانون های جمعیتی و مراکز اجتماعی متناسب با شرایط سیاسی و موقعیت اقتصادی، ارتباطی مسیر رشد و توسعه را پیش گرفته اند و پذیرای جمعیت از اقصی نقاط محدوده و فرامحدوده خود می شوند و همین امر توسعه فیزیکی شهر را در ادوار مختلف تاریخی دست خوش تغییر و تحولات انسانی و طبیعی نموده است، عموما با گسترده ترین دخالت های نسنجیده انسانی در محیط طبیعی از جمله ساخت و سازهای بی رویه در حریم گسل، عدم توجه به مباحث پدافند غیرعامل در برنامه ریزی شهری، فقدان و یا بی توجهی به ضوابط و استانداردهای ساخت و ساز نیز تشدید می شود. کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله، به عنوان یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری و طراحی شهری محسوب می گردد. لذا ضرورت توجه به توسعه شهری کارآمد و لزوم توجه به اندیشه های جدید شهرسازی و برنامه ریزی دفاعی شهر، برای رسیدن به اهداف پدافند شهری بسیار مهم به نظر می رسد. نتایج ارزیابی آسیب شناسی از پهنه های لرزه خیز در فضای سرزمینی حاکی از تمرکز قابل توجهی از فضاهای سکونتی به ویژه شهرها است. از سوی دیگر تجارب مدیریت بحران ناشی از مخاطرات زلزله در کشورهای مختلف و به ویژه ایران نیز نشانگر ناکارآمدی در آسیب شناسی و حفاظت از فضاهای شهری و کاهش خسارات اقتصادی و انسانی بوده است. در بسیاری از پژوهش های اخیر موضوع کاهش خسارات ناشی از زلزله در قلمرو حوزه کالبدی_ فضایی به منظور افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. در حالیکه این پژوهش با شناخت مولفه های محیطی، کالبدی_ فضایی، اجتماعی، اقتصادی و شاخص های اثرگذار در هر مولفه، آسیب شناسی و پهنه های خطرپذیر ناشی از زلزله را به صورت جامع و مطلوب تعیین و بر اساس آن استراتژی های کاهش خطر را باز تعریف ساخته است. در مقاله حاضر با بررسی های بنیادی و ارائه مبانی نظری در ارتباط با موضوع و محدوده مورد مطالعه نسبت به تشکیل پایگاه اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزاری ArcGIS اقدام گردید و سپس با هدف ارزیابی میزان آسیب پذیری مناطق شهرداری کلان شهر کرمانشاه، متناسب با شرایط محدوده مورد مطالعه پرداخته شده است که در نهایت آسیب پذیری مناطق شهرداری کلانشهر کرمانشاه با توجه به اصول پدافندغیرعامل و معیارهای کمی و کیفی با استفاده از نرم افزار ArcGIS و مدل آنتروپی شانون در شناسایی مولفه های تاثیرگذارتر و همچنین مدل تاپسیس جهت شناسایی مناطق شهرداری با آسیب پذیری بیشتر به صورت نقشه پهنه آسیب پذیر مشخص گردید و به ترتیب مناطق8 و 4 و ... دارای کمترین آسیب پذیری شناخته شدند (منطقه 8 رتبه اول، منطقه 4 در رتبه دوم، منطقه 1 در رتبه سوم، منطقه 3 و 2 به طور مشترک رتبه چهارم، منطقه 5 رتبه پنجم، منطقه 6 رتبه ششم و منطقه 7 رتبه هفتم) و در ادامه با ارائه راهکارهایی سیر توسعه ادواری شهر و جهات توسعه کالبدی کلان شهر کرمانشاه براساس موقعیت مکانی محدوده با رویکردی به ملاحظات پدافندغیرعامل بررسی و ارائه راهکار صورت پذیرفته است.
تحلیل فضایی جرایم در محله های حاشیه نشین کلان شهر اهواز با استفاده از تکنیک ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۱۷۸-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی به عنوان خروجی عدم تعادل های فضایی سرچشمه گرفته از بی عدالتی فضا یکی از مهم ترین بنیان های تهدید کننده امنیت و توسعه در مقیاس های فردی و جمعی است. کلانشهر اهواز به لحاظ مساحت نواحی حاشیه نشین با ده ناحیه در رتبه نخست کشور قرار دارد و به لحاظ جمعیت حاشیه نشین با 450 هزار نفر یکی از متراکم ترین نواحی حاشیه نشین کشور است. اثرگذاری نواحی حاشیه نشین از جنبه های مختلفی قابل بررسی و تحلیل است، یکی از مهمترین جنبه های این مطالعات، تحلیل فضایی جرایم محله های حاشیه نشین شهر و شناسایی محله های جرم خیز برای پیشگیری از جرائم در فضای شهر است. محله های حاشیه نشین شهر اهواز شامل محله های شلنگ آباد، سیاحی، عین دو، آل صافی، حصیر آباد، منبع آب، زرگان، زویه، چنیبه و ملاشیه است. در این مقاله با تمرکز بر جرائمی چون سرقت مسلحانه، زورگیری، نزاع، تیراندازی و قتل محله های حاشیه نشین از نظر شاخص جرائم پنج گانه مورد بررسی و رتبه بندی قرار گرفته اند. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مطالعات نظری و میدانی یافته های تحقیق سازماندهی خواهد شد. به منظور واکاوی ابعاد نظری تحقیق از داده های کتابخانه ای، اسنادی، مراجع الکترونیکی و غیره استفاده شده است. از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای تعیین وزن جرائم و تکنیک ویکور در اکسل به منظور رتبه بندی مناطق از نظر وقوع جرائم پنج گانه اقدام شده است. یافته ها نشان می دهد رتبه بندی محله های حاشیه نشین از لحاظ جرائم پنج گانه از لحاظ بیشترین مقدار به کم ترین مقدار به ترتیب شامل: آل صافی، حصیر آباد و منبع آب، شلنگ آباد، سیاحی و عین دو، ملاشیه، چنیبه و زرگان و زویه است.
Sectarian Model of Power Distribution and Political Efficiency in Governmental Structure of Iraq and Lebanon(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
45 - 66
حوزههای تخصصی:
As a result of to the colonial experience, there is very little overlap between geographical and identity boundaries in the Middle East countries. Most countries of the region like Iraq and Lebanon are a heterogeneous mix of different ethnicities, religions and races with a history of identical crises. This situation has led to the emergence and spread of sectarianism in society and the political structure of Middle Eastern countries. Hence, the political structure of Iraq and Lebanon has been consolidated based on the identical distribution of power in which each identity base assumes a share of power. An important issue is the inefficiency of the identity-based power distribution system. The key question, therefore, is: why is the political structure based on identical power distribution in Iraq and Lebanon inefficient? To answer this question, using a comparative method, the mechanism of power sharing referring formal documents and constitutions of the two countries, six indexes of political efficiency, and also the reasons of inefficiency has been analyzed.
To Vote or Not to Vote: The Rights and Liberties of Voters in The Electoral System(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ویژه
1 - 21
حوزههای تخصصی:
Voting is one of the most significant ways for individuals to make a say in the government’s decision-making. A ballot is the bedrock to democracy which may be also argued as a formal expression of choice for a candidate or a proposed solution to an issue. The low turnout rate in the recent Malaysian by-election in Johor, Malacca and Sarawak as well as the 15th General Election (GE15) has led to the discussion on the rights to vote and not to vote. The primary issue to be addressed in this article is whether the right not to vote violates morality in the political context and whether or not such a right constitutes freedom of expression. Furthermore, the relationship between the state and the people will also be studied further in order to determine the responsibilities of the people. The primary objective of this article is to determine the relationship between low voter turnout rates from certain groups of communities and the validity of their decision to vote or not to vote in a legal and moral paradigm. The authors will collect data from primary and secondary sources such as books and journals related to the right to vote and not to vote in different political systems. The authors will also analyze data from books, journals, articles and more to make reasonable comparisons between the democratic system in Malaysia and in other countries that discuss the right not to vote.
Critical Attitude to the Function of Capital in the Urban Space of a Geopolitical Aspect(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
22 - 40
حوزههای تخصصی:
From the geopolitics point of view, the city is considered a geographic space that a variety range of actors competes with each other for achieving power and benefits, and in this proceeding, economy and capital are in the spotlight. It can be said function of capital in urban space is much-expanded that causing the formation of contesting, so capital is studied in urban geopolitics. For this reason, capital is the major issue of this study and authors have tried to show how capital affects the spaces of urban geography with a critical approach. Ontologically, this study is descriptive-analytical research and has used library methodology to achieve the goals. Results demonstrate which, from a critical geopolitics point of view urban space is an important focus for presenting the appearance of spatial political economy, which in its framework a collection of spatial proceedings and functions of capital, is recognizable and displayable.
Oil Price Manipulation as a Geoeconomic Weapon Against the Soviet Union / Russia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
66 - 90
حوزههای تخصصی:
In modern geopolitics economic warfare has become more and more significant. This paper examines a special segment of economic warfare: can oil price be manipulated and serve as an effective geopolitical (or geoeconomic) weapon, and if that is the case, under what conditions? This article demonstrates that the United States and its allies (mainly Saudi Arabia)—when certain economic, technological, and political conditions are fulfilled—may be able to achieve a considerable and lasting decline in oil prices to restrain the military/geopolitical activities of the Soviet Union/Russia that are deemed overly excessive. This paper analyses the relationship between the oil market and geopolitics in the last decade of the Cold War, when the oil price fell sharply contributing to the collapse of the Soviet economic and political system. Research results may prove useful in forming the geopolitical/geoeconomic strategy of superpowers, and it may be applied to forecast oil price fluctuations too.
مولفه های موثر در برساخت هویت سرزمینی در عصر هخامنشیان مبتنی بر اندیشه پادشاهی فره ایزدی در چارچوب دیدگاه پدیدارشناسی روح هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
89 - 104
حوزههای تخصصی:
نگاه غیرتعمیم گرا به هویت سرزمینی و وابسته دانستن آن به اندیشه های سیاسی در سالیان اخیر در مطالعات جغرافیای سیاسی انتقادی مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا مبدا اولیه وابسته دانستن مفهوم هویت سرزمینی به دولت؛ به اندیشه های هگل باز می گردد. از نظر وی هویت سرزمینی صورت عقلانی اندیشه برساخت شده توسط دولت در روی زمین می باشد که در هر جابه جایی از تاریخ شکلی از این پدیدار ظاهر می گردد. در این راستا اندیشه سیاسی رهبر فره ایزدی یکی از عناصر مهم در ساخت هویت سرزمینی در عصر هخامنشی بود که در طی آن رهبران سیاسی برگزیده خدا بر روی زمین دانسته شده و در سایه وجودی او امکان شکل یابی انسجام اجتماعی و تداعی یک قلمرو سیاسی میسر گردید. در این پژوهش کوشش گردیده با روش تحلیل محتوای متون تاریخی مولفه های موثر در برساخت هویت اجتماعی در عصر هخامنشیان در چارچوب دیدگاه پدیدارشناسی روح هگل تبیین گردد. یافته های تحقیق بیان گر آن است که برساخت آگاهی نسبت به جایگاه پادشاه در عصر هخامنشی حاصل یک سنتز تاریخی بود که تفسیر سنتی از پادشاهان مقتدر جای خود را به پادشاه منتسب به اهورمزدا می دهد. این مشروعیت قدسی قادر گردید جمعیت نامتجانس تابع حکومت هخامنشیان را در قالب یک هویت مشترک یکپارچه نماید. ضمن اینکه غیریت سازی ژئوپلیتیکی هخامنشیان با حکومت های پیرامونی به ویژه دولت- شهرهای یونانی جلوه ای از تعارض اندیشه پادشاه فره ایزدی با اندیشه های معارض بود که در برساخت انسجام سرزمینی مردم ایران موثر بود.
Multiplex Network Regionalism; A Theoretical Model for Iran's Multi-Neighborhood Foreign Policy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
281 - 315
حوزههای تخصصی:
With the complexity of the international system and being in a state of transition, the evolution of regional systems and the foreign policy of countries requires structural adaptation to the strategic requirements of such a transition. What springs from these developments is that the classical analytical thinking of regionalism and the linear conception of foreign policy does not meet the complexities of the uncertainty age. Therefore, this fundamental question has been raised as the present study's direct engagement: How will Iran's foreign policy strategy as a multi-neighboring country with diverse and heterogeneous ones be reconstructed in the context of a complex international system? The paper's major reason lies in multiplex networked regionalism that will serve us as a suitable theoretical model so well to go beyond the linear thinking to the region and outline proactive regionalism based on multi-neighborhood foreign policy. Research findings by using the abduction method, show that drawing Iran's multiplex networked regionalism requires putting innovative and adaptive strategic diplomacy on the agenda and drawing a strategic partner’s map based on smart synerg, which emphasizes the equifinality and dynamic equilibrium between Geopolitics, Geo-economics, and Geo-cultural dynamics.
واکاوی سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب روستاهای واقع در حوضه آبخیز گرگان رود استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۱۳۷-۱۱۶
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری فضایی در خصوص مدیریت ریسک سیلاب به یک سری اعمالی گفته می شود که برای دستیابی به یک راه حل منطقی در کاهش آسیب های ناشی از سیلاب همچنین کاستن از گسترش سیلاب می باشد. هدف پژوهش حاضر واکاوی سیاست گذاری مدیریت ریسک سیلاب برای روستاهای واقع در حوضه آبخیز گرگان رود و بررسی میزان بهره مندی آنها از شاخص های سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب بوده است که جامعه آماری پژوهش حاضر همان طور که در هدف پژوهش مشهود است متخصصین، اعضا کارگروه مدیریت ریسک استان و مدیران جوامع روستایی واقع در حوضه آبخیز گرگان رود می باشد. در همین راستا جهت دست یابی به هدف پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته که دارای ضریب آلفای کرون باخ 82 درصدی است استفاده شده است که جامعه نمونه هدف این پرسشنامه در دو سطح 30 نمونه متخصصین امر در سطح کشور که اعضای هیات علمی و فارغ التحصیلان مقطع دکتری و اعضا کارگروه مدیریت ریسک استان و جامعه نمونه در سطح محلی را 20 نفر از مدیران روستاهای واقع در محدوده مورد مطالعه را تشکیل داده است که برای تجزیه و تحلیل از مدل آماری تحلیل عاملی و سیستم استنتاج فازی (FIS) بهره گرفته شده است که نتایج بخش تحلیل عاملی حاکی از آن است که گام ششم سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب که به ارزیابی و ارزشیابی سیاست گذاری فضایی پرداخته است با اهمیت ترین گام ها بوده است. شاید علت آن هم این مقوله است که از نظر سیاست گذاران ارزیابی و ارزشیابی مسئله بسیار با اهمیتی می باشد که منجر به کاهش اشتباهات در سیاست گذاری های آینده و عدم رها شدن سیاست ها پس از تدوین و اجرا می باشد که خود منجر به کاهش میزان اثرگذاری سیاست ها پس از طی مدتی و تکرار شدن کم و کاستی های سیاست کونی در سیاست گذاری های آینده می شود. نتایج بخش فازی (FIS) نشان دهنده عدم بهره گیری مدیران از این شاخص ها در تدوین راهبرد سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب منطقه مورد مطالعه بوده و میل بیشتر آنها به اقدامات نقطه ای و عدم درک نیاز مدیریت ریسک سیلاب به مقوله فضا می باشد.
عدالت فضایی در پراکنش خدمات عمومی شهر (مطالعه موردی: منطقه هشت شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
۳۳۵-۳۱۱
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی در شهر، به انتظام پراکندگی و طرح پراکنش فضای خدمات و امکانات شهری، نگاه ویژه ای می نماید. در مبحث برابری و مساوات هیچ کدام از گروه های شهری و طبقات ساکن در آن بر دیگری رجحان ندارد و نگاه یکسانی برای همگان فارغ از پایگاه اجتماعی و اقتصادی شان برای دسترسی به خدمات عمومی شهری مهیا می سازند. بدین سبب این موضوع همان طور که از تجمع امکانات و خدمات شهری در یک ناحیه از قطبی شدن فضای شهر و نابرابری های اجتماعی پیشگیری می کند، باعث دسترسی همگان به امکانات در شهر می گردد. به همین منظور پژوهش حاضر در جهت کاوش سنجش عدالت فضایی در پراکنش خدمات و امکانات شهری در محلات منطقه هشت شهر تهران می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش های کتابخانه ای و اسنادی است. داده های مورد استفاده در این پژوهش داده هایی هستند که از طرح های شهری اقتباس شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، در مرحله اول با استفاده از آنتروپی شانون میزان توازن (برابری) و یا عدم تعادل (نابرابری) هر کدام از کاربری ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و سپس اقدام به رتبه بندی محلات 13 گانه، مناطق و میزان بهره مندی از خدمات و امکانات شهری با استفاده از مدل کوکوسوکه برای رتبه بندی مناطق استفاده شده و نتایج به دست آمده نشان دهنده عدم تعادل در توزیع فضایی خدمات و امکانات شهری می باشد. براساس نتایج روش آنتروپی، معیار فرهنگی با وزن 0.463 رتبه اول را کسب کرده است. معیار ورزشی با وزن 0.255 رتبه دوم و معیار فضای سبز با وزن 0.153 رتبه سوم را کسب کرده است. طبق مدل کوکوسو و با توجه به نتایج، محله کرمان رتبه اول، فدک رتبه دوم و وحیدیه رتبه سوم را کسب کرده است.
The Political Judgment in the Judiciary System in Malaysia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ویژه
167 - 188
حوزههای تخصصی:
The Malaysian judiciary is deeply connected with political influence in reality. Malaysia’s democratic system follows upon a government in charge of administration of the country, and has rights to take part in amendments and legislating process of constitutional provisions. Furthermore, the 1988 crisis marked the beginning of the judiciary’s darkest path where the Lord President, Tun Salleh Abas was being removed for the sake of the ruling party at that time. In 2008, the Malaysian government under the former Prime Minister Mahathir Muhammad influenced the judicial institution through constitutional amendment. This paper seeks to address the issues arised through judicial decision making by influence of politics, in ethics, jurisprudence theory and critique on its appropriation to allow political judgement and how Malaysia has overcome the crisis of judicial independence. Our findings conclude that Malaysia has made proper attempts to combat corruption and political influence in the judiciary institution. Although public perception has yet to prevail, in years to come the integrity in the judiciary will increase as the current judicial administration under Yang Amat Arif Tun Tengku Maimun binti Tuan Mat illustrates an honest and fair view of the law for all.
تحلیل مولفه های تاثیر گذار فرهنگ ملی - اسلامی ایران بر قدرت منطقه ای ایران در غرب آسیا با رویکرد کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
71 - 91
حوزههای تخصصی:
تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار فرهنگ ملی ایران بر قدرت منطقه ای ایران در غرب آسیا هدف این پژوهش می باشد . روش این پژوهش تحلیل محتوا با رویکرد کمی متکی به پرسشنامه است، جامعه آماری مشتمل بر 200 نفر از نخبگان حوزه فرهنگ ملی شامل: اساتید دانشگاه استان اصفهان و خارج از استان، مراکز فرهنگی و مدیران راهبردی که به صورت تصادفی می باشد از طریق آلفای کرونباخ روایی تایید و پرسشنامه محقق ساخته لیکرتی به صورت پرس لاین در اختیار پرسشگران قرار گرفته که پس از جمع آوری اطلاعات از طریق 2 آمار توصیفی (دموگرافی شامل سن و جنس ،تحصیلات)و آمار استنباطی (آزمون tنمونه ای ،تحلیل عاملی و...)از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در پاسخ به سوالات پژوهش در مورد تاثیر گذاری کلی فرهنگ ملی بر قدرت منطقه ای دو مولفه موقعیت سرزمینی و استکبار ستیزی و غرور ایرانی ازبعد ملی بر قدرت منطقه ای تاثیر گذار بوده است، اما بقیه مولفه ها ،آداب و رسوم، تاریخ و تمدن ایرانی ،عناصرقومی و مذهبی ، مهمان نوازی، کمک های بشردوستانه و حمایت از مستضعفین و محرومان تاثیر گذار نبوده است.دربعد دینی و ارزشی همه مولفه ها،شهادت طلبی،حمایت ازنهضت های آزادیبخش،دفاع از نظام و ارزش های اسلامی،الگوی مردم سالاری دینی،ولایت مداری،انتظار ومنجی گرایی با توجه به وضعیت هویتی ومناسبات واشتراکات دینی با برخی همسایگان بر قدرت منطقه ای تاثیر گذاری بالایی را نشان داده است.
بررسی مولفه های موثر بر آمایش دفاعی سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
245-225
حوزههای تخصصی:
جنگ از عناصر پایدار در جوامع بشری در دوره های مختلف می باشد. با وجود تحولات و پیشرفت های صورت گرفته در عرصه های مختلف فناوری های دفاعی- امنیتی، همچنان جنگ و تهدید سرزمین ها را تحت شعاع خود قرار داده و حکومت ها را برآن می دارد که با روش های مختلف تلاش کنند تا با کمترین هزینه و آسیب با آن مواجه شوند. در این میان آمایش دفاعی سرزمین، یکی از استراتژی های برجسته پیش روی حکومت ها در دوره های مختلف بوده است. با توجه به تغییر در ماهیت جنگ از سخت به سوی جنگ هوشمند قاعدتا عوامل موثر بر آمایش دفاعی سرزمین دچار تحول و تغییرات گسترده ای شده است. بر این مبنا، مقاله حاضر تلاش دارد که با نگرشی جامع و جدید این مولفه های موثر بر آمایش دفاعی سرزمین ها را مبتنی بر یافته های کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) مورد بررسی و استخراج قرار دهد. نتایج حاصل از یافته های کتابخانه ای و مصاحبه نشان دهنده آن است که مولفه های موثر بر آمایش دفاعی سرزمین متناسب با تحولات صورت گرفته در شکل و نوع جنگ ها و تهدیدات شامل 130 مولفه می باشد که جهت درک بهتر آنها را می توان در قالب 15 بعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ژئوپلیتیکی، امنیتی، نظامی، جمعیتی، علمی- بهداشتی، اقلیمی، ژئومورفولوژی، خاک ها، هیدرولوژی، زیستی و ریاضی دسته بندی کرد. در مجموع، تحول در ماهیت جنگ ها ضرورت تغییر در آمایش دفاعی سرزمین برای حکومت ها را ضرورت بخشیده است که باید متناسب با نتایج تحقیق حاضر مورد بررسی و بحث قرار گیرد.
جغرافیای سیاسی مناقشات در دریای چین جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
382 - 415
حوزههای تخصصی:
دریای چین جنوبی، به عنوان یکی از مهم ترین و بحث برانگیزترین منابع آبی جهان، در فضای پیچیده ژئوپلیتیکی به شمار می رود. این دریا اغلب، در معرض سوء تفاهمات و در برخی موارد تبلیغات جهت دار (پروپاگاندا)، بوده است. هدف این مقاله(چشم انداز)، فراهم سازی پس زمینه و اطلاعات اساسی درباره مناقشه در دریای چین جنوبی (که در واقع یک سری اختلافات است)، از منظر جغرافیای سیاسی، یعنی از منظر کشورهای ساحلی یا کشورهای که در یک پهنه آبی هم مرز است؛ و ادعاهای سرزمینی مربوطه آن ها بر سر فضاهای دریای چین جنوبی است(Agnew and et al,2015:4). به طور مشخص، این مقاله به مبانی مربوط به جغرافیای فیزیکی دریای چین جنوبی، و منشاء و توسعه ادعاهای مربوطه کشورهای ساحلی در مورد بخش هایی از دریای چین جنوبی، از جمله جزایر، صخره ها و ارتفاعات جزر و مدی[1] متمرکز خواهد بود.
Between Geography and International Relations: Explaining the Neighborhood(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
290 - 313
حوزههای تخصصی:
Geographical distance has always been one of the factors affecting relations between states. This has highlighted the position of neighbors in the foreign policy of countries and they have often adopted special strategies towards them. However, a glance at theories of International Relations (IR) shows that there is no specific theory about the neighborhood. Therefore, the main question is how to achieve a plan to explain the neighborhood in international politics? It seems that a hybrid theoretical approach can be presented by means of an eclectic approach and relying on the capacity and relevance of IR theories with geographical proximity and neighborhood. Therefore, the four approaches of Regionalism, Economic Interdependence, the English School and the Copenhagen School have been selected from different theories in the discipline of IR. Then, by collecting the scattered statements of the theorists of the mentioned approaches about the relations of states in close geographical distances, an attempt has been made to formulate a theoretical framework for explaining the neighborhood in international politics. This scheme not only explains the neighborhood in international politics but also introduces the link between Geography and IR.
بررسی بازتاب های اقتصاد سیاسی بر فضاهای جغرافیایی، مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
۵۰۱-۴۸۴
حوزههای تخصصی:
فضا زیربنای تولیدهای اجتماعی– اقتصادی براساس پراگماتیسم سیاسی است که بازتاب های اقتصاد سیاسی را بروز و نمایش می دهد. فضاهای جغرافیایی زیربنای فعالیت های انسانی محسوب می شوند و این فعالیت ها بازتاب های روبنایی به فضا می بخشند. در همین راستا شهرها مصادیقی از بازتاب های اقتصاد سیاسی بر فضاهای جغرافیایی قلمداد می شوند که به طور پیوسته از الگوهای نظام های سیاسی و اقتصادی کشورها در سطوح مختلف (محلی– ملی– منطقه ای و بین المللی) تاثیر می پذیرند. این پژوهش سعی دارد که بازتاب های اقتصاد سیاسی در دوره معاصر بر فضای جغرافیایی شهر ارومیه را بررسی کند. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی است. بازتاب های فضای جغرافیایی شهر ارومیه تحت تاثیر مولفه های اقتصاد سیاسی بر مبنای یافته های اسنادی، سنجش از دوری (GHSL & ESA) و ارزیابی نخبگان در قالب یافته های میدانی پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفتند و یافته های پرسشنامه ای به وسیله نرم افزار Amos تجزیه و تحلیل شدند. بر پایه ارزیابی فرضیات از طریق آزمون های نرم افزار مورد نظر مشخص شد که بازتاب های اقتصاد سیاسی بر فضای جغرافیایی شهر ارومیه عبارت اند از: الف) تمرکز قدرت و ثروت در فضاهای خاص؛ ب) گردش مازاد سرمایه و ثروت در تولید فضا های جدید؛ ج) شکل گیری فضاهای فقر؛ د) کالایی سازی فضای شهر ارومیه در چرخه دوم سرمایه داری؛ و ه) گسترش و انبساط فضایی.
تبیین بازتاب تحولات سیاسی مقیاس ملی بر انتخابات مجلس شورای اسلامی (نمونه پژوهشی: حوزه انتخاباتی اراک، کمیجان، خنداب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۱۵۸-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
خاستگاه آرا در انتخابات مجلس شورای اسلامی گوناگونی بالایی دارد. در بسیاری از حوزه های انتخابیه کشور الگویی توزیع فضایی آرا تابع گرایش ها و علائق محلی رای دهندگان است. مشخصه ای که معمولا در حوزه های انتخابیه مراکز استانی کمتر رخ می دهد و بیشتر تابع فرایندهای سطح کلان و مقیاس ملی هستند. در این دست حوزه ها بین گرایش منتخب ریاست جمهوری و گرایش نمایندگان به مجلس راه یافته هماهنگی دیده می شود. حوزه انتخابیه اراک، کمیجان و خنداب از ان دست حوزه هایی که خاستگاه آرا نمایندگان هماهنگی بالایی با روندهای سطح ملی دارد. مقاله حاضر بر این فرضیه استوار است که این گرایش سیاسی رئیس جمهوری برگزیده و کلان روندهای ملی است که به گرایش سیاسی منتخبان مردم در مجلس شورای اسلامی جهت و معنا می دهد. درونداد های (داده ها و اطلاعات) مورد نیاز پژوهش به روش کتابخانه ای گرداوری شده و روش شناسی حاکم بر متن ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. نتیجه پژوهش نشان داد که احزاب و جریان های سیاسی متاثر از تعاملی که با کلان روندهای پایتخت و مقیاس ملی دارند به نتیجه انتخابات و گرایش سیاسی منتخبان حوزه های انتخابیه اراک، کمیجان و خنداب جهت و معنا می دهند.