فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: برنامه ریزی توسعه یکپارچه روستایی، نتیجه مجموعه ای از تحولات مختلف برنامه ریزی، اقتصاد، سیاست و جامعه شناسی در دهه ای اخیر است که به دلیل جهانی شدن و تمرکززدایی در مقیاس محلی یا منطقه ای ضرورت تبیین یافته است، این گونه از برنامه ریزی سازوکاری تفکر مبنا و مساله محور است و به دنبال پاسخگویی به سه سوال اساسی چیستی، چرایی و چگونگی در یک چارچوب مردم محور و مکان محور است و با عقلانیت یکپارچه به این موضوع می پردازد برنامه ریزی توسعه یکپارچه روستایی، براساس تحولات فکری- نظری دهه های اخیر و مسائل و مشکلات برنامه ریزی در سطح ملی ظهور یافته است. برنامه ریزی واکاوی و تحلیل زیست بوم مطالعات جهانی در حوزه برنامه ریزی توسعه یکپارچه، به دلیل تکثرگرایی نهادی جهت محرومیت زدایی تک ساحتی در نقاط روستایی کشور از اهمیت ویژه ای برخودار است، در این میان بررسی دانش علمی پژوهشی و حجیم تولید شده جهانی، می تواند حاوی درس آموخته های زیادی برای پژوهش ها و اقدامات آبادانی و پیشرفت روستایی باشد. بنابراین هدف کلی پژوهش حاضر، تحلیل سیستماتیک شبکه دانش در زمینه برنامه ریزی توسعه یکپارچه با مرور شبکه هم رخدادی واژگان و هم نویسندگی در این حوزه است تا روندهای دانش، منابع و کمبودهای آن آشکار شود. روش پژوهش: این تحقیق از نظر نوع کاربردی بوده که از رویکرد علم سنجی برای بررسی مستندات علمی استفاده نموده است. در پژوهش حاضر، از روش تحلیل شبکه اجتماعی برای تحلیل و تبیین هم واژگانی و هم نویسندگی مطالعات مرتبط در کل شبکه بهره گرفته شده است. در گام اول روش کار، داده ها از پایگاه اطلاع رسانی اسکوپوس استخراج گردید، سپس مرحله های پالایش مفهومی انجام و بر مبنای اهداف پژوهش، داده های نهایی با بهره گیری از الگوریتم های مبتنی بر تحلیل شبکه ی اجتماعی در نرم افزار VOSviewer مورد واکاوی قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که از 93 پژوهش علمی و 191 نویسنده، کشورهای آفریقای جنوبی، انگلستان و آمریکا دارای بیشترین انتشارها بوده و نویسندگانی نظیر مادزیوهندیلا، ون نیکرک، آشا و باندا بالاترین بیشترین ارجاع ها را داشته اند. همچنین خوشه ی فکری چاکویزرا، دارای بیشترین تراکم شبکه بود. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که پژوهش های برنامه ریزی توسعه یکپارچه از ابعاد مختلف و در زیست بوم های متنوع و مرتبطی انجام شده است به گونه ای که سطوح و پیوندهای مختلفی از فضاهای شهری تا روستایی را نیز در برگرفته است. تحلیل هم رخدادی واژگان نیز، 6 خوشه ی پژوهشی در مطالعات برنامه ریزی توسعه یکپارچه مرتبط با واژه های جامعیت، برنامه ریزی شهری، حکمرانی محلی، مشارکت، توسعه پایدار و عدالت فضایی را آشکار ساخت. نتیجه گیری: یافته های تحلیل شبکه دانش و ترسیم نقشه آن در این مطالعه می تواند دستاوردهای ارزشمندی برای تحقق رویکرد عقلانی-تخصصی به برنامه ریزی سیاسی- اجتماعی داشته باشد و افق های نوین مطالعاتی و اجرایی را به روی آنان بگشاید.
بررسی تأثیر کیفیت های کالبدی بر حس دل بستگی افراد به مکان در فضاهای مسکونی؛ مطالعه موردی: مجتمع مسکونی لاکانشهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هر مکان جغرافیایی دارای مشخصه های متفاوت با سایر مکان ها است. شناخت مشخصه های یک مکان به دلیل کاربردشان در طراحی و تأثیری که بر انسان دارند از موضوعات مهم برای معماران و طراحان است. برای شناخت یک مکان لازم است کیفیت آن بررسی و سنجیده شود. ازجمله مفاهیم مطرح در رابطه میان انسان و مکان، حس دل بستگی است. این حس به عنوان پیوندی عاطفی میان انسان و مکان است. حس دل بستگی علاوه بر اینکه موجب احساس امنیت و آرامش می شود، تمایل افراد به حضور و فعالیت در آن مکان را نیز افزایش خواهد داد که نشان دهنده اهمیت موضوع دل بستگی است. هدف بررسی امکان ارتقای حس دل بستگی ساکنان به مکان از طریق بهبود کیفیت های کالبدی است. روش پژوهش: فرض بر این است که کیفیت های کالبدی موجب ارتقای حس دل بستگی به مکان می شوند. این پژوهش، مطالعه ای توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. مجتمع مسکونی لاکانشهر در شهرستان رشت به عنوان محدوده موردمطالعه انتخاب شد. داده ها در بخش نظری، از طریق مطالعه مقاله ها و کتاب ها و در بخش جمع آوری اطلاعات مربوط به چگونگی کیفیت های کالبدی مجتمع مسکونی، از طریق مشاهده میدانی و پرسش نامه گردآوری شده اند. برای تحلیل داده های مذکور از روش رگرسیون چند متغیره در نرم افزار SPSS20 استفاده شده است. در بررسی نمونه موردی، سؤالات در سه بخش مطرح شد: دل بستگی ساکنان به مکان زندگی شان تا چه میزان است؟ میزان رضایت ساکنان به عنوان مؤلفه مشترک سنجش حس دل بستگی و کیفیت کالبدی چگونه بوده است؟ همچنین از ساکنان پرسیده شد هر یک از کیفیت های کالبدی تا چه میزان باعث ارتقای حس دل بستگی شان به مکان می شود؟ یافته ها: بر اساس مبانی نظری رضایتمندی، مؤلفه مشترک برای سنجش کیفیت کالبدی و حس دل بستگی است. کیفیت های کالبدی با مؤلفه های سازمان دهی و دسترسی، فضای باز و سطوح سبز، ویژگی های معماری ساختمان، دید و منظر تقسیم بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج پرسش نامه ها ضمن تأیید فرضیه، رابطه ای قوی میان کیفیت های کالبدی و حس دل بستگی افراد به مکان را نشان می دهند و گویای آن هستند که میزان رضایت ساکنان مجتمع مسکونی لاکانشهر از مسکن خود در سطح مطلوب است. کیفیت های کالبدی ازجمله تراکم ساختمان، تعداد بلوک ها، دید و منظر، الگوی مسیر، نظارت و اختیار، بافت و تضاد مصالح به کار رفته در نما، صدا، حس تعلق، نفوذپذیری، محصوریت، حجم ساختمان، تنوع بصری، اندازه مکان و رنگ به ترتیب بیشترین تأثیر را بر ارتقای حس دل بستگی داشته اند.
اولویت سنجی عوامل موثر بر تاب آوری اجتماعی منطقه 3 شهرداری شیراز در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
159 - 174
حوزههای تخصصی:
تاب آوری در برابر زلزله یکی از مفاهیم بسیار مهم نظری و عملی در مدیریت بحران است .طی چند دهه گذشته، رشد شتابان شهری و توسعه مناطق فرودست شهری (به ویژه در کشورهای در حال توسعه) موجب شده که آسیب پذیری آن ها در برابر بحران هایی با منشاء انسانی و طبیعی بیش از پیش گردد. لذا امروزه بر بحث تاب آوری بیش از آسیب پذیری تاکید شده است.پژوهش حاضر با هدف اس تخراج اثرگذارترین مؤلفه ها و اولویت سنجى آن ه ا در تاب آورى با رویکرد اجتماعى جهت مقابله با زلزله در مرحله پیش گیرى در منطقه 3 شهرداری شیراز انجام گرفت. 383 پرسشنامه به عنوان نمونه از سرپرستان خانوارها جمع آوری گردید . ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که سوالاتی در مورد ویژگی های اجتماعی و اقتصادی خانوارها و ارزیابی ابعاد و مولفه های تاب آوری را در بر می گرفت. داده ها، با به کارگیری آزمون های مورد تحلیل قرار گرفتند . جهت بررسی تجزیه و تحلیل داده ها مدل رگرسیون خطی چندگانه، t- test، تحلیل واریانس ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون به کار رفته است.نتایج تحقیق نشان داد که از میان شاخص های مورد مطالعه مولفه سرمایه اجتماعی با میانگین نظری 3.99، بیش ترین اهمیت را در پیش بینی تاب آوری کل برخوردار است. در مجموع، بعد تاب آوری اجتماعی از سطح مطلوبی برخودار بوده است. نتایج رگرسیون خطی چندگانه نشان می دهد وضعیت تاهل، میزان درآمد ماهیانه فرد، میزان درآمد صرف ضروریات، کیفیت و عمر ساختمان و تعداد دفعات تجربه زلزله رابطه معنی داری با تاب آوری اجتماعی دارند. چنان چه نتایج نشان می دهد به ازای هر واحد افزایش در متغیر تعداد دفعات تجربه زلزله میزان تاب آوری اجتماعی به اندازه 18/0 افزایش می یابد.
مطالعۀ تطبیقی رویکردهای فضایی به عدالت در نظریه های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی، نقش مهمی در توزیع متوازن امکانات در مقیاس های مختلف جغرافیایی دارد. این مفهوم، از چنان اهمیتی برخوردار است که نادیده انگاشتن آن، باعث گسترش تبعیض و نابه سامانی در سطوح مختلف ناحیه ای و ملی می شود. با توجه به اهمیت نظری و کاربردی عدالت فضایی، پژوهش حاضر که ماهیت بنیادی دارد با روش شناسی توصیفی-تحلیلی، مصادیق و رویکردهای فضایی به عدالت در نظریه های مارکسیسم، نوفایده گرایی و نیز نظریه های جان راولز را بررسی کرده است. نتایج نشان داد که مارکس، مفهوم عدالت فردی را در تقابل با هدف غایی طبقه پرولتاریا می داند. هدف ها و مبانی سرمایه داری با عدالت فضایی-اجتماعی سازگار نیست و عناصری چون محرومیت و استثمار از بایسته های بازار هستند و اساساً امکان تحقق عدالت فضایی را منتفی می سازند. نوفایده گرایی، با اتکا بر مفاهیم حس و تعلق مکانی، مفهوم عدالت را به رویکردهای فضایی نزدیک تر کرده است. نوفایده گرایان با تاکید بر اینکه مردمی که در یک مکان زندگی می کنند و از نظر تاریخی و فرهنگی، رابطه طبیعی با مکان زندگی خود برقرار کرده اند، فضا را به عنوان مفهومی راهبردی برای مصادیق عدالت به رسمیت می شناسند. همچنین، جان راولز با پیوند مفهوم عدالت به انصاف، نوعی رویکرد فضایی به عدالت دارد. این دیدگاه، نشان داد که هدف غایی عدالت، بسترسازی برای نهادهای سرزمینی در اداره واحدهای فضایی-سیاسی به شیوه دموکراتیک است.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر گردشگری شهر خرم آباد با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
1 - 12
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یک صنعت، به مثابه پدیده پویای جهانی و اجتماعی است که شناخت و تحلیل علمی آن می تواند چهارچوب مطمئنی برای برنامه ریزی صنعت گردشگری در حال و آینده فراهم آورد. هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر گردشگری شهر خرم آباد و بررسی چگونگی تأثیرگذاری این پیشران ها بر یکدیگر می باشد. این پژوهش از لحاظ راهبرد هدف گذاری کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی و بر اساس روش های آینده پژوهی، اکتشافی می باشد. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر اساس روش دلفی تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش 30 نفر از خبرگان و متخصصان صاحب نظر در حوزه گردشگری شهر خرم آباد به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از روش های دلفی، تحلیل اثرات متقاطع و از نرم افزار MicMacاستفاده شده است. نتایج حاصل شده بیانگر آن است که آنچه از شیوه پراکندگی متغیرها مؤثر بر وضعیت آینده گردشگری شهر خرم آباد می توان فهمید، وضعیت ناپایداری سیستم است. 4عامل اصلی به عنوان عوامل کلیدی بر آینده گردشگری شهر خرم آباد شدت تأثیرگذاری بیشتر را دارند که عبارت اند از: دسترسی آسان، آب وهوا مناسب، موقعیت مناسب و استراتژیک در منطقه، وجود آثار تاریخی-یادمانی. در نتیجه تحلیل های ماتریس و ارزیابی پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل کلیدی با روش های مستقیم و غیرمستقیم، تعداد 12 عامل کلیدی که شامل: طرح جامع گردشگری، مدیریت یکپارچه، سرمایه گذاری بخش خصوصی،توسعه مراکز تفریحی و گردشگری، دسترسی آسان، موقعیت مناسب و استراتژیک در منطقه، آب وهوای مناسب، سیاست کلان دولت، تعداد جذابیت های گردشگری، افزایش مراکز اقامتگاهی، وجود آثار مهم تاریخی یادمانی و وجود امنیت، شناسایی شدند.
تاثیر تحولات ساختاری نامنظم بر توسعه نیافتگی سکونتگاه های روستایی (مورد: بخش مرکزی شهرستان منوجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نظام فضایی سکونتگاه های روستایی از دو جزء اصلی ساختارها و کارکردها تشکیل شده است. افزون بر این دو جزء، بحث عوامل و نیروهای دورنی نیز مطرح است که بر قابلیت ها و محدودیت های نظام سکونتگاهی اثرگذار می باشند، یعنی عوامل و نیروهای که در شکل دهی و تحول نظام سکونتگاهی دخالت دارند ولی در کنار نیرو های درونی، نیروهای بیرونی نیز مطرح است که به نوبه خود در فرآیند شکل پذیری و تحول نظام فضایی سکونتگاه های روستایی دخالت دارند؛ لذا در پژوهش سعی شده است، تاثیر تحولات ساختاری- کارکردی نامطلوب و بدون قاعده در عدم توسعه سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی شهرستان منوجان در استان کرمان، مورد ارزیابی قرار گیرد. روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، تعداد 66 روستای بخش مرکزی شهرستان منوجان با جمعیت 49428 نفر است. جهت نمونه گیری؛ با استفاده از فرمول کوکران، 379 نفر از روستاییان منطقه، محاسبه و بین آنها، پرسشنامه تکمیل شده است. روایی پرسشنامه تحقیق به شیوه صوری و محتوایی و نیز پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ به میزان83/0 تایید شد. برای تجزیه و تحلیل از آزمون های آماری با بهره گیری از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین نظام سکونتگاهی با رویکرد ساختاری-کارکردی و توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی منوجان رابطه معنادار وجود ندارد. بیشتر سکونتگاه های روستایی از حداقل خدمات و امکانات برخوردار نبوده و اکثر آنها طبق آزمون همبستگی پیرسون جزء روستاهای ناپایدار محسوب می شوند. همچنین بین مولفه های تحولات ساختاری-کارکردی و شاخص های عدم توسعه یافتگی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه توام با میزان 361/0 درصد، نشان دهنده تاثیرگذاری مولفه های ساختاری-کارکردی (متغیر مستقل) بر سطح توسعه سکونتگاهی (متغیر وابسته) روستاهای بخش مرکزی شهرستان منوجان می باشد و بیانگر آن است که این مولفه ها، 6/41 درصد تغییرات در سطح توسعه سکونتگاهی روستاهای شهرستان منوجان را تبیین می نمایند. نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی منوجان به لحاظ توسعه یافتگی، ناپایدار به لحاظ پویش ساختاری-کارکردی، نامنظم و پراکنده و فاقد برخورداری از خدمات و امکانات می باشد.
شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار در آینده مناسبات هیدروپلیتیک حوضه آبریز کورا- ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
111 - 132
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز کورا- ارس از حوضه های آبریز مشترک مهم در بین پنج کشور ایران، ارمنستان، ترکیه، آذربایجان و گرجستان که از حساسیت و موقعیت ژئوپلیتیک،استزاتژیکی خاصی برخوردار است.آب جاری ارس ناشی از سرچشمه های ترکیه از مسیر ترکیه به ارمنستان، ترکیه -آذربایجان، ایران -آذربایجان، ایران -ارمنستان و بار دیگر ایران - آذربایجان را سیراب کرده و از مرز های آن ها می گذرد و به رودخانه کورا پیوسته به دریای خزر می ریزد. و سوال اصلی تحقیق این است عوامل کلیدی تاثیر گذار در آینده مناسبات هیدروپلیتیک حوضه آبریز کورا- ارس کدامند؟ هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر وضعیت آینده مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا- ارس و میزان اثرگذاری زمینه ای برای شناسایی پیشران های اصلی و توجه به آینده های جایگزین در افقی کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت است. در این پژوهش تاکید بر شرایط حساس در مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا – ارس با تکیه بر این پیشران های کلیدی بررسی می شودنوع تحقیق کاربردی و روش گردآوری اطاعات روش اسنادی، کتابخانه ای و استفاده از نظر خبرگان(25 نفر) و احصا ء 44 عوامل کلیدی شناساایی شده و با تشکیل پنل خبرگی و ادغام عوامل مشابه و تعداد 32 عامل مشخص شدند و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آینده پژوهی میک مک و به کارگیری روش تحلیل ماتریس متقاطع است و یافته های تحقیق گویای آن است که پپشران ها ی را در 4 بعد( مدیریت- حقوقی،جغرافیایی( طبیعی- زیست محیطی)، ژئوپلیتیک(سیاسی- اجتماعی) و اقتصادی و فنی) شناسایی شده است و در نهایت به 11 پیشران اصلی و کلیدی بر تبیین آینده مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا – ارس مشخص گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد کشورهای پایین دست حوضه آبریز برای تعیین میزان رژیم حقوقی، دسترسی عادلانه به آب و مدیریت یکپارچه مشترک منابع آب با کشورهای بالادست حوضه از جمله ترکیه به توافقاتی دست یابند.
تحلیل فضایی شاخص های روستای هوشمند در سکونتگاه های پیراشهری (مطالعه موردی: روستاهای پیرامون کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم روستای هوشمند با هدف ارائه سیاست گذاری از پایین به بالا برطرف کردن چالش های پیش روی توسعه روستا را هدف خود قرار داده است. هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی شاخص های رهیافت روستای هوشمند در سکونتگاه های روستایی پیراشهری کلان شهر تهران در شهرستان اسلامشهر است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی و جامعه آماری تحقیق حاضر شامل دو گروه می باشد جامعه آماری گروه اول شامل روستاهای دوازده گانه انتخاب شده در شهرستان اسلامشهر دارای 34574 نفر جمعیت در قالب 10340 خانوار است که بیش از 95 درصد از جمعیت روستایی شهرستان را شامل می گردد.، برای تعیین حجم نمونه مورد پرسشگری در روستاها از فرمول کوکران استفاده شده است در این فرمول برای بهره گیری از سطح اطمینان 95 درصد، حجم نمونه برابر 260نمونه روستایی تعیین گردیده است و به روش تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. گروه دوم شامل 30 نفر از کارشناسان، متخصصان و استادان دانشگاهی و مسئولان اجرایی شناسایی شده در حوزه روستایی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از نرم افزارهای AHP,ARAS و آزمون Tتک نمونه ای در نرم افزارSPSS استفاده شده است . نتایج تحقیق مؤید آن است که از میان شاخص های روستای هوشمند شاخص گردشگری هوشمند و انرژی هوشمند به ترتیب با میزان آماره 265/9 و 996/8 مهم ترین شاخص های روستای هوشمند در سطح روستاهای موردمطالعه بوده اند. شاخص انرژی هوشمند با میانگین33/3 در رتبه اول را و شاخص گردشگری هوشمند با آماره 31/3 در رتبه دوم اثرگذاری در شکل گیری رهیافت روستای هوشمند در منطقه موردمطالعه را به خود اختصاص داده است. درنهایت نتایج روش تصمیم گیری چندمعیاره ARAS نشان می دهد به لحاظ برخورداری از شاخص های روستای هوشمند روستای نظام آباد و فیروز بهرام به ترتیب در رتبه اول و دوم و روستای ایرین در رتبه آخر ازنظر هوشمند سازی قرارگرفته است.
بررسی و تحلیل مناطق شهری مشهد از منظر مؤلفه های شهر یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یادگیری شهری به مثابه نیاز اساسی اجتماعات انسانی در جوامع مدرن توصیف شده است. به تبع این امر، طی سال های اخیر، مفهوم شهر یادگیرنده توانسته است در مدت زمان کوتاهی در سراسر جهان به یک مفهوم شهری پرطرفدار تبدیل شود. شهر مشهد نیز به پشتوانه ظرفیت های فرهنگی و آموزشی خود در سال 1397 درخواست عضویت در شبکه جهانی شهر یادگیرنده را داشته و موفقیت این شهر در این عرصه بسته به بسترها، امکانات و ظرفیت مؤلفه های شهر یادگیرنده در سطح مناطق آن دارد. هدف این پژوهش بررسی وضعیت مناطق شهری مشهد از منظر مؤلفه های شهر یادگیرنده بوده که با روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر پرسشنامه ای محقق ساخته و توزیع آن بین 390 نفر از شهروندان شهر مشهد انجام یافته است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که شهر مشهد از منظر مؤلفه ها شهر یادگیرنده از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست و مناطق 13 گانه آن نیز در شرایطی ناهمگن و نامتعادلی به لحاظ مؤلفه های شهر یادگیرنده قرار دارند. به طوری که مناطق 1، 7، 9، 10 و 12 در سطح خیلی مطلوب، مناطق 2، 3 و 4 در سطح مطلوب، مناطق 5، 11 و 13 در سطح نامطلوب و مناطق 6 و 8 در سطح خیلی نامطلوب از حیث مؤلفه های شهر یادگیرنده قرار گرفتند. همچنین نتیجه قیاس بین رتبه بندی صورت گرفته برای مناطق شهری مشهد از منظر مؤلفه های شهر یادگیرنده و فضاهای آموزشی و فرهنگی هریک از مناطق آن نشان می دهد که هرچند ظرفیت های آموزشی و فرهنگی بالا یکی از شرط های لازم برای حرکت شهرها در مسیر شهرهای یادگیرنده محسوب می شود اما شرط کافی محسوب نمی شود.
اثرگذاری جریان های فضایی روستایی- شهری بر تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری (مورد مطالعه: شهرستان دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کم توجهی به جریان های دوسویه روستایی شهری بویژه در کشورهایی درحال توسعه همچون ایران در درون نواحی و مناطق جغرافیایی موجب بروز بی توازنی و شکاف ژرف در تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی و شهری در ابعاد اجتماعی اقتصادی، محیطی اکولوژیک، و کالبدی زیربنایی خواهد شد. هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی و واکاوی اثرگذاری جریان های فضایی روستایی - شهری بر تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری است. روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نگاه روش روش توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. بعلاوه، برای جمع آوری داده های میدانی در ارتباط با شاخص ها، گویه ها و سنجه های مؤلفه اثرگذار متغیر مستقل (جریان های روستایی- شهری) و متغیرهای اثرپذیر (تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری) از روش پیمایش میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش 83 روستای شهرستان دماوند برمبنای سرشماری سال 1395 مرکز آمار ایران است. با توجه به همگنی ناحیه مورد مطالعه، امکانات و محدودیت تحقیق در گام اول، با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی و تصادفی ساده تعداد 29 روستا به عنوان نمونه تصادفی براساس قضیه حد مرکزی انتخاب شدند. در گام دوم، برای برآورد حجم نمونه از فرمول محاسبه حجم نمونه کوکران بهره گرفته شد. قلمروجغرافیایی پژوهش: مطالعه حاضر که در زمینه جریان های دوسویه روستایی شهری می باشد، در شهرستان دماوند انجام شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد جریان های روستایی- شهری در سکونتگاه های روستایی ناحیه مورد مطالعه با تحول ابعاد و اندازه جمعیت روستاها، کاربری زمین، مسکن، و سرمایه گذاری روستاها در تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری اثرگذار است. نتایج: پیوندهای روستایی شهری از ظرفیت های اجتماعی اقتصادی و کالبدی زیربنایی برخوردار است که باعث ایجاد جریان های فضایی همچون جریان کالاو خدمات، مردم، فناوری و اطلاعات، سرمایه، پسماند بین شهر و روستا شود.. در مجموع میان جریان های فضایی همچون جریان مردم، کالا، خدمات، سرمایه گذاری، و اطلاعات بر ابعاد تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد.
ارائه الگو پراکنش سکونتگاه های روستایی در محدوده های جنگلی؛ مطالعه موردی: میراث جهانی هورامان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۶۲-۴۷
حوزههای تخصصی:
هدف: جنگل ها، ریه های زمین، نقشی بی بدیل در حیات کره خاکی ایفا می کنند و حفاظت از آن ها، موضوعی حیاتی است که در نشست گلاسکو در سال 2021 موردبحث و بررسی قرار گرفت. در این میان، پراکندگی سکونتگاه های روستایی در دل جنگل ها، تعادلی ظریف بین نیازهای انسانی و حفظ این اکوسیستم های ارزشمند ایجاد می کند. منطقه هورامان به دلیل دارا بودن جنگل های ارزشمند، در چهل و چهارمین جلسه کمیته میراث جهانی یونسکو در سال 2020 به فهرست آثار ملی افزوده شد اما جنگل های آن مدام در حال نابودی هستند. بنابراین باتوجه به اهمیت منطقه، پژوهش حاضر با هدف ارائه یک الگوی کارآمد برای پراکنش 267 سکونتگاه روستایی واقع در جنگل های هورامان انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش به بررسی شاخص های مؤثر بر پراکندگی با استفاده از مرور مبانی نظری در چهار معیار مرفولوژی زمین، دسترسی، اقلیم و تولیدات استخراج شده می پردازد و برای مدل سازی و تحلیل از مدل AHP و نرم افزار GIS استفاده کرده است. یافته ها: بعد از تشکیل ساختار سلسله مراتبی و دسته بندی شاخص ها، در میان شاخص ها و معیارهای تعیین شده، شاخص های بخش تولیدات، نقشی کلیدی در ارزیابی وضعیت پراکنش سکونتگاه های روستایی واقع در جنگل ایفا می کنند. این شاخص ها که به دو دسته تولیدات بخش حیوانی و کشاورزی تقسیم می شوند، اطلاعات جامعی را در خصوص میزان تولید، تنوع محصولات، بهره وری و وابستگی به منابع طبیعی ارائه می دهند؛ از سوی دیگر، معیار دسترسی به عنوان عاملی اساسی در پراکنش مؤثرند که شامل شاخص های فاصله تا رودخانه، سایر روستاها و شهر و ... است. بعد از بررسی و سنجش وضع موجود و تهیه نقشه وزنی، مکان یابی سکونتگاه ها انجام گرفت و الگوی نهایی با در نظر گرفتن چهار سیاست اصلی ارائه شد که شامل: ممنوعیت سکونت در روستاهای با ریسک بالا برای جنگل، جابه جایی سکونتگاه های آسیب زننده به جنگل به مکان های مناسب تر، ادغام چندین سکونتگاه کوچک برای تمرکز خدمات و کاهش تخریب جنگل و تثبیت سکونتگاه های موجود در وضع فعلی با رعایت شروطی مانند عدم توسعه در جهت منتهی به جنگل، ویلاسازی و حفظ تعادل با محیط زیست. نتیجه گیری: این الگو با هدف بهبود ماهیت سکونتگاه های روستایی و ارتقای کیفیت زندگی ساکنین، ضمن حفاظت از جنگل ها در برابر تخریب، جنگل زدایی و سایر مخاطرات، به دنبال توسعه پایدار منطقه هورامان است.
سنجش و رتبه بندی محلات شهری گناوه از نظر شاخص های حکمروایی خوب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود اینکه مفهوم حکمروایی به طور گسترده ای در میان سیاست گذاران و محققان مورد بحث قرار گرفته است، هنوز هیچ اجماع قوی در مورد یک تعریف واحد از این مفهوم ارایه نشده است. هدف این تحقیق، ارزیابی و رتبه بندی محلات شهر گناوه از نظر شاخص های حکمروایی خوب (مشارکت، کارایی و اثربخشی، مسئولیت پذیری، ثبات سیاسی، عدالت اجتماعی، دسترسی و اطلاعات، قانونمندی و اجتماع محوری) می باشد. روش پژوهش توصیفی-ترکیبی و نوع آن کاربردی است و روش های گردآوری داده ها، کتابخانه ای و میدانی است که با طراحی پرسشنامه، از 15 نفر از اساتید، متخصصان و مسئولان بوده است. جهت اولویت بندی محلات شهر گناوه از نظر شاخص های حکمروایی خوب شهری از مدل ویکور فازی (Fuzzy Vikor) و جهت وزن دهی به شاخص ها از مدل تحلیل شبکه (ANP) استفاده شده است. نتایج ویکور فازی نشان می دهد که محله فرمانداری با وزن 0.000 در رتبه اول محلات شهر گناوه قرار دارد. محله نوروزآباد با وزن 0.089 در رتبه دوم، محله کوی مطهری با وزن0.159 در رتبه سوم، محله کوی بعثت با وزن 0.318 در رتبه چهارم، محله عبد امام با وزن 0.403 در رتبه پنجم، محله بازار با وزن 0.588 در رتبه ششم، محله چاه جو با وزن 0.649 در رتبه هفتم، محله بابا علی شاه با وزن 0.812 در رتبه هشتم، محله مال سادات با وزن 0.877 در رتبه نهم و محله ارشاد با وزن 0.967 در رتبه دهم و آخر قرار دارد.
ارزیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی، و فیزیکی-کالبدی شهرک های صنعتی بر نواحی روستایی پیرامون؛ مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
167 - 182
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی آثار استقرار شهرک های صنعتی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و فیزیکی- کالبدی حیات در نواحی روستایی پیرامون این شهرک ها صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقیق، سرپرستان خانوار حوزه نزدیک و حوزه دور از شهرک های صنعتی در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد – شهرک صنعتی یاسوج 3- بود (1413N=). با توجه به جدول نمونه گیری بارتلت، تعداد 299 نفر از سرپرستان خانوار به شیوه طبقه بندی تصادفی با انتساب متناسب موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط متخصصان دانشگاهی تائید شد. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ بین 62/0 تا 71/0 و قابل قبول ارزیابی شد. تحلیل داده ها، با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS21 صورت پذیرفت. بر اساس یافته ها حس مکان و امنیت اقتصادی-اجتماعی در منطقه، انگیزه و آرامش در منطقه، و فرهنگی-رفاهی مجموعاً 45/50 درصد واریانس کل اثرات اجتماعی؛ وضعیت کشاورزی، اشتغال و درآمد، وضعیت سرمایه و فقر مجموعاً 91/52 درصد واریانس کل اثرات اقتصادی؛ تراکم و تنوع انواع گونه ها، کمیت و کیفیت آب، کیفیت محیط، و سلامت درمجموع 44/52 کل اثرات محیط زیستی و فشار بر منابع محلی، ساماندهی معابر، کیفیت راه ارتباطی، و دسترسی به امکانات مجموعاً 14/51 درصد از واریانس کل اثرات کالبدی استقرار شهرک های صنعتی یاسوج بر نواحی روستایی حوزه نزدیک را تبیین نمودند. مقایسه ضرایب اختلاف شاخص توسعه نشان داد استقرار شهرک صنعتی بیشترین اثر را به ترتیب در شاخص های محیط زیستی و فیزیکی- کالبدی، و کم ترین اثر را بر شاخص اجتماعی داشته است.
سنجش و تحلیل عدالت فضایی در توزیع کاربری های خدماتی در سطح محلات شهری، مطالعه موردی: محلات منطقه پنج شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری، نحوه توزیع، تخصیص منابع و خدمات شهری به صورت عادلانه در مناطق و محلات مختلف شهر بر حسب نیازهای جامعه شهری است. توزیع نشدن بهینه خدمات میان مناطق و محلات مختلف شهر، زمینه بروز مسائل ناشی از بی عدالتی ها و نابرابری های اجتماعی و اقتصادی را فراهم می آورد. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش، بررسی و ارزیابی کاربری های خدمات شهری با تاکید بر عدالت فضایی در محلات یازده گانه منطقه پنج شهر رشت می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت، توصیفی - تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات، اسنادی و کتابخانه ای می باشد که از هفت شاخص خدمات شهری، برای نیل به هدف پژوهش استفاده گردیده است. برای تحلیل و رتبه بندی محلات از منظر برخورداری از خدمات عمومی و جایگاه کاربری های شهری در منطقه، از مدل های جدید تصمیم گیری چند معیاره نظیر کوکوسو (Cocoso) و ماباک (Mabac) استفاده شده است. نتایج تحلیل کوکوسو نشان می دهد که از میان محلات یازده گانه پژوهش حاضر، محله ۳ دارای بهترین رتبه و محله ۵ دارای بدترین رتبه از نظر توزیع شاخص های کاربری شهری بوده اند. همچنین با استفاده از روش ماباک مشخص گردید که در منطقه پنج شهر رشت، کاربری پارک و فضای سبز به عنوان جایگاه اول و کاربری آموزشی در جایگاه دوم دارای بیشترین میزان سرانه و کاربری تجاری در جایگاه آخر دارای کم ترین میزان سرانه بوده است. بنابراین مدیریت شهری رشت نیازمند توجه به محلات محروم علی الخصوص محلات کم برخوردار از منطقه پنج در شاخص های مرتبط می باشد.
تحلیل عوامل مؤثر بر خروج سرمایه مالی از بخش کشاورزی روستاها؛ مطالعه موردی: شهرستان دهگلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
233 - 253
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات ساختاری بخش کشاورزی، خروج سرمایه هایی است که از این فعالیت در روستاها به دست می آید. خروج سرمایه عارضه ای رو به رشد در اقتصاد روستایی است که اثرات منفی بر توسعه روستاها داشته و شکاف توسعه ای بین روستا و شهر را بیشتر می کند؛ درحالی که نگهداشت و بازچرخانی سرمایه های تولیدشده در روستاها می تواند بستری برای ارتقای شاخص های توسعه روستایی فراهم نماید. پژوهش حاضر به واکاوی عوامل مؤثر بر خروج سرمایهء انباشته شده از بخش کشاورزی در روستاهای شهرستان دهگلان در استان کردستان پرداخته است. این پژوهش از لحاظ روش، جزو پژوهش های توصیفی – تحلیلی است. علاوه بر مطالعات کتابخانه ای - اسنادی، داده ی لازم با ابزار پرسشنامه محقق ساخته به دست آمد. بر اساس فرمول کوکران تعداد 340 نمونه از میان بهره برداران کشاورزی در روستاها با روش نمونه گیری طبقه بندی شده انتخاب شدند. برای اطمینان از نرمال بودن داده از آزمون های کولموگروف اسمیرونوف و ضریب همبستگی در نرم افزار SPSS استفاده شد؛ سپس برای تحلیل عاملی داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار smartpls استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر اثر مثبت و معنادار عوامل نهادی - مدیریتی، اجتماعی و اقتصادی بر خروج سرمایه است. از دیدگاه بهره برداران روستایی، مهم ترین عامل تأثیرگذار بر خروج سرمایه عامل نهادی - مدیریتی با بار عاملی 315/0 است؛ عوامل اجتماعی و اقتصادی به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند. در عامل نهادی - مدیریتی مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر خروج سرمایه عبارت اند از نبود یا حضور غیرموثر نهادهای دولتی در بخش کشاورزی، ضعف حمایت ها و تسهیلات این نهادها، و سرمایه گذاری ناکافی دولت در زیرساخت های روستاها. مهم ترین عوامل اقتصادی شامل درآمدزایی و اطمینان از بازگشت سرمایه و وجود زمینه های سرمایه گذاری در شهر است و از مهم ترین عوامل اجتماعی می توان به مواردی همچون انگیزه سرمایه گذاری در اقتصاد شهری (به دلیل سوددهی و بازدهی سرمایه، بازگشت سرمایه، حمایت های دولتی و...)، رفاه و امنیت روانی و اجتماعی سرمایه گذاری در شهر اشاره کرد.
توسعه گردشگری و معیشت پایدار روستایی مطالعه موردی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تجریه بسیاری از کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که توسعه گردشگری یک نیاز اساسی برای توسعه ملی و باید با درجه بالایی از اولویت آنرا در نظر گرفت. بر این اساس، در ایران نیز دولت در سال های اخیر توجه بیشتری به توسعه صنعت گردشگری نموده است. همچنین با توجه به پتانسیل های بالقوه و کم نظیرمناطق روستایی توجه به این بخش می تواند در راستای توانمند سازی مناطق روستایی و توسعه این مناطق کمک نماید. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر گردشگری بر معیشت پایدار روستایی استان کردستان با مقایسه ی دو گروه روستاهای گردشگری و غیر گردشگری است. روش پژوهش: از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شده است و 203 نفر سرپرست خانوار از روستاهای گردشگری و 147نفر سرپرست خانوار از روستاهای غیر گردشگری به شیوه تصادفی انتخاب شده و تجزیه و تحلیل بر روی آنها صورت گرفت. برای اطمینان از پایایی ابزار تحقیق، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. بر این اساس قابلیت اعتماد پرسشنامه با ضریب 0.82 درصد بسیار مناسب بوده است. یافته ها: نتایج آزمون t مستقل نشان داد که میانگین سرمایه های انسانی واجتماعی و کل سرمایه ها در روستاهای گردشگری از روستاهای غیر گردشگری بیشتر است. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که در روستاهای گردشگری فعالیت هایی مانند باغداری ، زراعت ، فروش غذاهای محلی ، فروش صنایع دستی، اجاره منزل، فروش تولیدات لبنی محلی و فروش لباس محلی به ترتیب راهبرد معیشتی اهمیت بیشتری داشته است. در حالی که روستاهای گروه دوم، به ترتیب فعالیت های باغداری، زراعت، فروش تولیدات لبنی محلی ، دامداری ، کارگری اهمیت بیشتری داشته است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین روستاهای گردشگری و غیرگردشگری از لحاظ سرمایه های انسانی، اجتماعی، فیزیکی، طبیعی، مالی و کل سرمایه ها، تفاوت معنی داری وجود دارد. میانگین سرمایه انسانی، اجتماعی و کل سرمایه ها (دارایی های معیشتی) در روستاهای گردشگری بیشتر از روستاهای غیرگردشگری بود. شماره ی مقاله: ۶
تحلیل اثرات قابلیت دسترسی به نظام حمل و نقل و توسعه اقتصادی نواحی روستایی ( مورد مطالعه: شهرستان اسد آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی به نظام حمل و نقل روستایی اجزای ضروری اقتصاد بشمارمی آیدو یکی از مولفه های است که می تواند در توسعه اقتصادی نواحی روستایی اثرگذارباشد. در این راستا، برای تبیین دقیق موضوع، در پژوهش کمی حاضر گردآوری داده ها از طریق ابزارپرسشنامه انجام شد و ارتباط میان دسترسی نظام حمل و نقل و توسعه اقتصادی نواحی روستایی در قالب 8 شاخص در سطح 30روستا و 368 خانوار نمونه در شهرستان اسدآباد به دو شکل توصیفی و استنباطی سنجیده شد. یافته ها آشکارساخت همه شاخص های دسترسی به نظام حمل ونقل برروی شاخص های توسعه اقتصادی نواحی روستایی شهرستان اسدآباد اثر گذار بوده اند. همچنین، میان دسترسی روستاها به نظام حمل و نقل و بهبود توسعه اقتصادی آنها متناسب با نظام استقرارشان درموقعیت های دشتی،کوهپایه ای، و کوهستانی رابطه معنی دار مشاهده شد. به سخن دیگر، افزون بر قابلیت دسترسی به نظام حمل و نقل و فاصله روستاها تا کانون های بازار شهری و روستایی، موقعیت استقرار روستاها در توسعه اقتصادی روستاها اثرگذاربوده است. بر اساس ضریب بتا استاندارد شده تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته، نتایج نشان میدهد که ضرایب تأثیر برای هر یک از شاخص های نظام حمل و نقل روستایی به صورت مثبت بوده و سطح معنی داری کوچکتر از (05/0) است؛ که تأثیر مستقیم و معنی دار هر یک از شاخص های نظام حمل و نقل روستایی در توسعه اقتصادی نواحی روستایی تایید شده است. می توان گفت براساس مقادیر Beta به ترتیب بهبود خدمات حمل و نقل341/0، بیشترین اثر و کمترین اثر گسترش زیرساخت حمل و نقل 270/0 داشته است.
تکاپوی امنیتی دستگاه جاسوسی و اِنها در تثبیت و تداوم حکومت مسعود غزنوی بر اساس تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جغرافیای سیاسی، برقراری «امنیت» یکی از عناصر اصلی در حفظ حاکمیت و اعمال قدرت حکومت هاست. این مفهوم سیاسی، تعیین کننده میزان قدرت یک حکومت و نشانه میزان ثبات و استحکام حاکمیت اوست. در حقیقت، یکی از ابزارهای قدرت فرامرزی حکومت ها، کارکرد امنیتی دستگاه جاسوسی است؛ زیرا قدرت و امنیت و منافع یک حکومت، فقط درون مرزهایش تأمین نمی شود، بلکه قلمرویی بدون مرز را شامل می شود. در مسئله جاسوسی، نه تنها مرزهای جغرافیایی و سیاسیِ جداکننده دو سرزمین از یکدیگر نادیده گرفته می شود، بلکه داخل دستگاه حکومت نیز هیچ نوع مرز و محدودیتی برای جاسوسان وجود ندارد. پرسش کلیدی نوشتار حاضر آن است که اهمیت و کارکرد امنیتی نظام جاسوسی چیست و در تداوم حکومت سلطان مسعود غزنوی چه جایگاهی داشته است. این تحقیق از نوع تحقیقات تاریخی است که با روش توصیفی تحلیلی و به روش کیفی با استناد به منابع تاریخی و به ویژه تاریخ بیهقی انجام شده است. نتایج پژوهش حاضر، ما را به نفوذ جاسوسی در رگ و پی حکومت غزنویان رهنمون می شود، به طوری که ادامه حیات سیاسی و افزایش امنیت و قدرت حکومت سلطان مسعود غزنوی، به منهیان و جاسوسانش بستگی زیادی دارد. ازآنجاکه بیهقی به دلیل نزدیکی به قدرت و حضور در دیوان رسائل، از تمام نامه ها باخبر است و بیشتر آن ها را در تاریخ خود ثبت کرده، به خوبی می توان فهمید که در بسیاری از مسائل مهم حکومتی و تصمیم گیری های مملکتی، ردپای ملطفه ها و نامه های سری جاسوسان برای حفظ امنیت درون و برون مرزی قلمرو حکومتی سلطان مسعود وجود داشته است.
چارچوب مفهومی برای تحلیل هوشمندی در فضاهای عمومی سکونتگاه های غیررسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 25
حوزههای تخصصی:
مفاهیم هوشمندی و غیر رسمیت به عنوان دو مفهوم و عملکرد متضاد در مباحث شهری به نظر می رسند. بااین حال، ممکن است مفاهیم مذکور بیش از تفاوت، به یکدیگر شبیه باشند. به عنوان مثال، توسعه سکونتگاه های غیررسمی و فضاهای عمومی در آن ها از الگوهای خودسازمان دهی و روزانه پیروی می کند، و این مشابه آن چیزی است که در توسعه های هوشمند نیز یافت می شود. هوشمندی در سیر تکامل خود در نسل سوم تعاریف و مؤلفه ها به سر می برد که تأکید بیشتری را علاوه بر فناوری و رفاه (موجود در نسل اول و دوم) بر دغدغه های اجتماعی می گذارد که به نظر می رسد شباهت هایی با شیوه زندگی در سکونتگاه های غیررسمی دارد. بنابراین، هدف این پژوهش، در نظر گرفتن فرصت مفهوم سازی مجددِ هوشمندی از طریق ارجاع به فضاهای عمومی در سکونتگاه های غیررسمی بر مبنای رویکرد تفسیری و با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار می باشد که گردآوری داده ها نیز مبتنی بر روش کتابخانه ای و مطالعه اسنادی است. نتایج حاکی از آن است که مفهوم هوشمندی در فضاهای عمومی سکونتگاه های غیررسمی با مؤلفه های انعطاف پذیری، تکثر اجتماعی و قومی، کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری، تحرک و پویایی (پیشروی آرام)، شفافیت، مشارکت، سرمایه اجتماعی، انسجام و وحدت اجتماعی، جوامع محلی فعال، عملکرد پایین به بالا، آگاهی جمعی، اعتماد اجتماعی، سامانه ها و شبکه های حمایتگر، قدرت اجتماعی و حس تعلق بازشناسی می گردد.
بررسی رابطه کیفیت حکمرانی با امید اجتماعی در توسعه شهری (مورد مطالعه: جوانان شهر بوشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی یکی از امیدوارکننده ترین فرصت ها برای توسعه اجتماعی، اقتصادی از طریق صنعتی سازی و مدرن سازی در سراسر جهان است. یکی از مسائل اجتماعی شهرنشینی در شرایط کنونی جامعه ایرانی، مسئله امید اجتماعی در میان نسل جوان است. امید اجتماعی از عناصر اصلی توسعه جوامع است که خلق آن مستلزم قابلیت ها و شرایطی است که از طریق عملکرد کارآمد نهادهای حکمرانی در جامعه برساخته می شود. در این راستا بر اساس نظریه ها و پژوهش های انجام شده داخلی و خارجی مدلی نظری طراحی گردید. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت حکمرانی با امید اجتماعی از نوع کاربردی و با رویکرد کمی و به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه پژوهش شامل جوانان 20 تا 35 سال شهر بوشهر بودند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 385 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که پایایی آن به روش پایایی مرکب و آزمون آلفای کرونباخ، و روایی آن با تأیید خبرگان به روش روایی واگرا و همگرا تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به روش ورودی و از نرم افزار spss استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که چون مقدار معناداری برابر (00/0) کوچکتر از 05/0 است و مقدار آماره F برابر(81/62) است، پس مدل رگرسیونی برازش داده شده معنادار است. همچنین ابعاد پنج گانه متغیر مستقل کیفیت حکمرانی در مدل پژوهش 45 درصد از تغییرات امید اجتماعی جوانان شهر بوشهر را تبیین می کنند.