فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
513 - 532
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش از داده های روزانه ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال با تفکیک مکانی 1 درجه از پایگاه داده ECMWF برای جنوب غرب آسیا و داده های ایستگاهی بارش از سازمان هواشناسی کشور (1979 تا 2018) بهره جویی شده است. تکنیک بکار رفته تحلیل مؤلفه اصلی و تحلیل خوشه ای است. با این تحلیل ها 9 الگوی گردشی شناسایی شدند. تغییرات الگوها در سطح 95 درصد معناداری، بوسیله آزمون ناپارامتری من کندال آزموده و برای برآورد میزان تغییرات از تخمین گر شیب سن بهره گرفته شد. آزمون معناداری روند برای الگوهای زمستانی در فصل بارش های ایران، روند معنادار افزایش ارتفاع ژئوپتانسیل؛ که منجر به کاهش شیو فشار و کاهش ناپایداری و نهایتاً تضعیف الگوهای بارشی زمستانی گردیده است را آشکار ساخت. روندهای معنادار مثبتِ ارتفاع ژئوپتانسیل، تداوم این شرایط را برای الگوهای تابستانی (افزایش پایداری، کاهش چرخندگی و کاهش بارش) نشان دادند. از 9 الگوی شناخته شده تنها برای یک الگوی فصل گذار روند معنادار منفی بر روی کشور مشاهده شد. این الگو با اندکی افزایش بارندگی بیانگر شکل گیری شرایط ناپایدار است که در صورت مهیا بودن رطوبت می تواند منجر به بارش های فصل معتدل گردد. یافته ها نشان دادند که یک الگوی زمستانی بارش زا در دو دهه اخیر حذف شده و بجای آن یک الگوی تابستانی ظاهر گردیده است.
بررسی فضایی و زمانی مناطق آسیب پذیر در اثر بارش تگرگ بر محصولات کشاورزی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
135 - 150
حوزههای تخصصی:
پدیده تگرگ یکی از مهم ترین مخاطرات جوی است که هر ساله با صدمات به محصولات کشاورزی باعث ناپایداری فعالیت های کشت و کار می شود. در تحقیق حاضر جهت بررسی تعداد روزهای همراه با تگرگ خسارت زا از آمار تگرگ ایستگاههای هواشناسی و داده های خسارت تگرگ بر محصولات زراعی و باغی صندوق بیمه محصولات کشاورزی استان استفاده گردید و جهت شناسایی مناطق آسیب پذیر از تحلیل آمار فضایی لکه داغ از آماره گتیس- ارد جی ای بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که بیشترین فراوانی بارش تگرگ خسارت زا در ماه اردیبهشت و کمترین فراوانی بارش در مرداد ماه اتفاق افتاده است. همچنین حدود 71 درصد از بارش های تگرگ خسارت زا در منطقه مورد مطالعه در فصول گرم سال که منطبق با فصل رشد گیاهی در این منطقه می باشد، رخ داده است. در بررسی لکه های داغ براساس شاخص *Gi مشخص گردید که در بخش زراعت آسیب پذیرترین منطقه در سطح منطقه مورد مطالعه بخش هایی از جنوب استان و در بخش باغی آسیب پذیرترین منطقه در شمال غرب استان متمرکز شده است. همچنین بررسی مجموع خسارات بخش زراعت و باغی استان نشان داد که مناطق آسیب پذیر در بخش هایی از جنوب استان متمرکز شده است.
اقلیم و محیط دیرینه پلایای جازموریان در کواترنر پایانی بر اساس مطالعه مغزه های رسوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخچه رسوب گذاری تحت تأثیر اقلیم و شناسایی دوره های خشک و مرطوب در طول دوره هولوسن در پلایای جازموریان موضوع پژوهش حاضر است. بدین منظور از مغزه های رسوبی دست نخورده برای بازسازی شرایط اقلیم دیرینه استفاده شد. تعداد پنج مغزه رسوبی با بیشینه ژرفای 7 متر از رسوبات زیر بستر مناطق مختلف پلایای جازموریان با استفاده از مغزه گیر دستی برداشت و بررسی شد. رخساره های رسوبی براساس بافت و ساخت رسوب، ترکیب رسوبات تخریبی و مواد آلی، رنگ، وجود بقایای گیاهی و سایر مؤلفه های ماکروسکوپی شناسایی و تفکیک شدند. با توجه به بررسی های رسوب شناسی و تغییر رخساره های رسوبی، هشت رخساره رسوبی قابل تفکیک متعلق به محیط های رودخانه ای، پلایایی، دریاچه ای، دلتایی و بادی شناسایی شد. جهت برآورد زمانی از وقایع اقلیمی در منطقه از نتایج سن سنجی مطالعات قبلی استفاده شد. میزان متوسط رسوب گذاری در پلایای جازموریان 4/0 میلی متر در سال می باشد. با وجود این، میزان رسوب گذاری برای عمق های مختلف رسوبات متفاوت است. و با توجه به اینکه توالی های رسوبی ثبت شده در پلایای جازموریان غالبا در محیط خشک نهشته شده اند تفکیک دقیق بدون انجام آنالیزهای ژئوشیمیایی و کانی شناسی مشکل است. ولی با توجه به تغییرات رسوب شناسی و رخساره های رسوبی و پوشش بخش های مختلف پلایا با مغزه های عمیق می توان به وجود شرایط رطوبتی مناسب در پلیستوسن پایانی نسبت به هولوسن اذعان داشت. با توجه به تغییر نوع رخساره های رسوبی در پلایای جازموریان، دوره های خشک یکباره و با مدت زمان کوتاه تر نسبت به دوره های مرطوب در منطقه ظاهر شده اند.
شناسایی دامنه های مستعد زمین لغزش و طبقه بندی انواع آن با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک و منطق فازی ( مطالعه موردی: حوضه قهرمانلو استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوضه قهرمانلو به علت شرایط خاص خاک شناسی، آب وهوایی و تکتونیکی زمین لغزش های زیادی رخ داده است که خسارت های زیادی به زمین های کشاورزی، خطوط ارتباطی و نواحی روستایی وارد کرده است. در این پژوهش با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک و منطق فازی نقشه شدت خطر زمین لغزش ها تهیه گردید و انواع آن بدست آمد بدین صورت که با استفاده از 12 معیار شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، تراکم شبکه آبراهه، فاصله از شبکه آبراهه، خطوط ارتباطی، زمین شناسی، شاخص رطوبت، بارش، کاربری اراضی، تراکم پوشش گیاهی و شاخص توپوگرافی زمین به عنوان متغیرمستقل و موقعیت زمین لغزش های موجود که با استفاده از مطالعات میدانی و دورسنجی مجموعا 28 مورد شناسایی شده است، به عنوان متغیر وابسته به مدل معرفی گردید. نتایج مدل با دقت Pseudo R2 برابر با 2311/0 و شاخص ROC برابر با 9134/0، بیانگر این است که متغیرهای فاصله از آبراهه، کاربری اراضی، بارندگی و فاصله ازجاده در بروز زمین لغزش در حوضه قهرمانلو موثر می باشند و همچنین از کل مساحت 10241 هکتاری حوضه، میزان 310 هکتار یعنی 3 درصد و 3/216 هکتار به میزان 11/2 درصد، به ترتیب دارای پتانسیل زمین لغزش خیلی بالا و بالا می باشند، همچنین 5/66درصد ازحوضه به علت قرارگیری در ارتفاعات زیاد و قرارگیری در موقعیت جهات غربی دارای دامنه هایی با پتانسیل خیلی کم برای زمین لغزش می باشند همچنین 11 مورد از زمین لغزش ها از نوع انتقالی، 2 مورد انتقالی کم عمق و 15 مورد از پهنه های پیش بینی شده به صورت چرخشی می باشند.
تخمین تعداد روزهای گردوغباری ماه مارس بر اساس مدل فضایی-زمانی متریک جمعی در شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات سازمان هواشناسی جهانی بادها با سرعت 15 متر بر ثانیه و بیشتر و دید افقی زیر 1000 متر به عنوان طوفان گردوغباری شناخته می شود. بر این اساس داده های روزانه باد و دید افقی ایستگاه های سینوپتیک شرق کشور تهیه شد. تحلیل داده ها نشان داد ماه مارس بیشترین تعداد روز گردوغباری در طول دوره آماری در شرق ایران را دارد که به عنوان ماه بحرانی انتخاب گردید. سپس تغییرات فضایی- زمانی و تخمین تعداد روز گردوغباری آن موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل متریک جمعی بهترین برازش برای تخمین داده در ماه مارس را دارد. این مدل نشان می دهد که داده ها تنها قابلیت تخمین مارس 2018 را دارند. تحلیل داده ها در سطح اطمینان 95% نشان داد که ایستگاه زاهدان با 8 روز و ایستگاه های گلمکان، زابل، میرجاوه، کنارک و ابرکوه با 7 روز بیشترین تعداد روزهای گردوغباری در ماه مارس 2018 در شرق ایران را داشتند.
تحلیل پایداری آبراهه رود گادر از طریق مورفومتری و مقایسه مکانی بازه های رودخانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مدل رودخانه های آنابرنچ را بر اساس پارامترهای توان جریان، میزان و اندازه بار بستر، اندازه ذرات کرانه ها، میزان جا به جایی جانبی، نسبت طول جزایر به پهنای مجرا در شش طبقه تقسیم بندی می کند که نتایج نشان داد رودخانه گادر در محدوده نوع شماره پنج و شاخص میزان به هم پیوستگی و افزایش عمودی جزایر و سینوسیتی مجرا در محدوده نوع یک قرار دارد. جزایر در بازه های شریانی و مستقیم به دلیل پهنای بیش تر از بازه های دیگر رشد بیش تری داشته اند و در بازه مئاندری واقع در بین ارتفاعات کیله شین تا روستای بیمضرته رشد کمتری است. در بازه سوم که جنس رسوبات بستر و کناره رودخانه و دره ای که رودخانه در آن جریان دارد از نوع فرسایش پذیری است و عرض بستر رودخانه زیاد بوده ولی در بازه اول که جنس رسوبات بستر و کناره رودخانه از نوع سازندهای مقاوم به فرسایش می-باشد تغییرات رودخانه ای کم تر یا تغییرات بسیار کم بوده است. رودخانه گادر با هر شش نوع رودخانه شاخه شاخه از منظرهایی دارای شباهت است و در حالت کلی این مجرا با طرح نانسون و نایتون انسجام و مطابقت کامل را ندارند.
ارزیابی قابلیت های زمین گردشگری سایت های ژئومورفولوژیکی کویری بر اساس روش کامنسکوی اصلاح شده (مطالعه موردی کویرهای استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی توانمندیها و قابیلت های گردشگری کویرهای استان یزد جهت ارائه آنها برای برنامه ریزی، مدیریت و ارائه خدمات است. به دلیل قرار گرفتن 15 کویر نسبتا وسیع و بزرگ با اشکال متنوع ژئومورفیکی در بخشهای مختلف استان یزد، این استان را به یکی از استانهای بی بدیل و کم نظیر در سطح کشور تبدیل نموده است. برای ارزیابی قابیلت های گردشگری کویرهای استان مدل کامنسکوی اصلاح شده ارائه شده است. در مدل کامنسکو، که بر اساس نظر برخی محققین از کارامدترین مدل برای ارزیابی ژئومورفوسایت های ایران است، بیشتر بر وضعیت موجود مانند ارزشهای اقتصادی، زیبایی شناختی و علمی تاکید می شود. در حالی که هدف اصلی بسیاری از مطالعات ارزیابی ژئومورفوسایت ها در ایران، بررسی و شناسایی توانمندیهای بالقوه جهت برنامه ریزی، مدیریت و ارائه خدمات است. از ان رو، شاخص جذابیت و سرگرمی با زیرشاخصهایی چون جذابیت برای یک گروه سنی یا برای همه گروههای سنی یا تیپ خاصی از گردشگران، مدت اقامت و ماندگاری در این ژئوسایت ها، ایجاد حس آرامش و تمدد اعصاب و روان، قابلیت های بازی و سرگرمی بویژه برای کودکان و نوجوانان و ویژگیهای درمانی و پزشکی، به عنوان مهمترین شاخص به شاخص های قبلی کامنسکو افزوده گردید. نتایج حاصل از بررسی ها و ارزیابی سایت های کویری استان یزد بر اساس مدل کامنسکوی اصلاح شده نشان می دهد که از میان 15 کویر و دق شاخص این استان بیشترین قابلیت برای توسعه ژئوتوریسم در کویر بافق با 76 امتیاز وجود دارد. بعد از آن به ترتیب کویرهای اردکان با 67، ساغند با 62 و ابرکوه با 57 امتیاز در رتبه های بعدی قرار دارند
بازسازی دیرینه دمای سالیانه شمال استان کرمان با استفاده از اقلیم شناسی درختی گونه ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
445 - 465
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با استفاده از حلقه های رشد سالیانه درختان ارس (Juniperus polycopos) در رویشگاه تنگل راور در شمال استان کرمان، پارامتر دما بازسازی شده است. ازاین رو نمونه هایی از 95 درخت به وسیله مته رویش سنج برداشت شد. شمارش تعداد، اندازه گیری پهنای حلقه ها و تطابق زمانی بین منحنی های رویشی درختان به وسیله میز کار LINTAB و نرم افزار TSAPWin با دقت 01/0 میلی متر صورت پذیرفت. گاه شناسی منطقه در نرم افزار ARSTAN به طول 517 سال (1500-2017 م) ساخته، روند زدایی و استانداردسازی شد و کیفیت آن با آماره سیگنال تجمعی (EPS) بررسی و درنهایت گاه شناسی Residunal برای بازسازی انتخاب شد. ارتباط آب وهوا و پهنای حلقه ها با استفاده از داده های ایستگاه های کرمان و زرند و داده های CRU TS4.01 برای 116 سال گذشته ایران، سنجیده شد. نتایج نشان داد که دمای ماه های پیش از فصل رویش و ماه مارس در ابتدای فصل رویش بر روی پهنای حلقه ها اثر مثبت و دمای ماه های آپریل، می و ژوئن دارای اثر منفی هستند. همچنین بررسی ها، وقوع مسئله واگرایی بین دما و حلقه های رشد در 25 سال اخیر و متأثر شدن منطقه از گرمایش جهانی در دو دهه اخیر را نشان داد. دمای بازسازی شده به صورت کلی کاهش 5/0 تا 5/1 درجه ای در دو دوره 1750-1800 و 1700-1500 میلادی هم زمان با رویداد عصر یخبندان کوچک در اروپا را برای منطقه موردمطالعه نشان داد.
مدل سازی اثرات اقدامات مدیریتی به منظور بهبود وضعیت منابع آب و خاک حوزه آبخیز تویسرکان در محیط نرم افزار mDSS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
159 - 139
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به مدل سازی اثرات اقدامات مدیریتی به منظور بهبود وضعیت منابع آب و خاک حوضه آبریز تویسرکان در محیط نرم افزار mDSS پرداخته شده است. حوضه آبریز تویسرکان به وسعت حدود 80420 هکتار در استان همدان واقع شده است. برای انجام این تحقیق ابتدا، از طریق رویکرد DPSIR به تحلیل وضعیت سیستم حوضه آبریز پرداخته شد. سپس با توجه به نتایج رویکرد DPSIR، هفت فعالیت مدیریتی برای بهبود وضعیت منابع آب و خاک حوضه و کاهش فشارها با توجه به نظرات خبرگان تهیه شد. در ادامه به پیش بینی اثرات اجرای هر یک از فعالیت های مدیریتی با استفاده از شاخص های ارزیابی فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و اکولوژی کی پرداخته شد. در نهایت با استفاده از ت کنیک های TOPSIS و SAW در محیط نرم افزار mDSS به اولویت بندی فعالیت های مدیریتی پیشنهادی پرداخته شد. نتایج حاصل از رویکرد DPSIR نشان داد، مهم ترین فشارهای موثر بر حوضه تصرف و تغییر کاربری و از بین رفتن پوشش گیاهی است. هم چنین از مهم ترین اثرات ایجاد شده بر وضعیت سیستم حوضه آبریز، معیارهای از بین رفتن پوشش گیاهی، کاهش تغذیه ی آب زیرزمینی و افزایش خطر و خسارت سیل معرفی شده است. در نهایت با توجه به نتایج رویکرد DPSIR، مجموعه راهکارهای اصلاح بیولوژیکی مرتع و عملیات بیومکانیکی جهت ذخیره ی نزولات، برای بهبود وضعیت منابع آب و خاک حوضه پیشنهاد شد. با توجه به نظرات خبرگان و شرایط محیطی منطقه هفت فعالیت مدیریتی (قرق، درختکاری، احداث باغ، علوفه کاری، کنتورفار، کپه کاری و بذرپاشی) از مجموعه راهکارهای اصلاح بیولوژیکی مرتع و عملیات بیومکانیکی جهت ذخیره ی نزولات انتخاب شد. با توجه به نتایج بدست آمده از اولویت بندی فعالیت های مدیریتی در کلیه روش های پیشنهادی، فعالیت درختکاری بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است و در اولویت ابتدایی قرار گرفته است و فعالیت کنتورفارو کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده است و در اولویت انتهایی قرار دارد. لذا با توجه به این نتایج، درختکاری در این حوضه یک فعالیت مهم تلقی می شود که باید توجه ویژه ای به آن شود. همچنین کاشت درختان بومی و سازگار با منطقه از جمله بادام کوهی، سماق و سنجد پیشنهاد می شود.
بررسی روند دبی و بار رسوب رودخانه مردق چای با استفاده از آزمون های ناپارامتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۲
104 - 87
حوزههای تخصصی:
هدف از این بررسی، تحلیل روند تغییرات تدریجی و سریع دبی جریان و بار رسوب رودخانه ی مردق چای واقع در استان آذربایجان شرقی می باشد. در این راستا با استفاده از روش های ناپارامتری، داده های دبی و رسوب ایستگاه هیدرومتری قشلاق امیر در سه مقیاس زمانی سالانه، فصلی و ماهانه بررسی شده است. آزمون من-کندال اصلاح شده جهت تحلیل روند تغییرات تدریجی دبی و رسوب و آزمون تخمین گر شیب سِن برای تخمین شیب خط روند مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین از آزمون ناپارامتری پتیت برای بررسی تغییرات ناگهانی (سریع) سری زمانی دبی و رسوب رودخانه استفاده شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد دبی سالانه، ماهانه و دبی فصل بهار، تابستان و زمستان دارای روند کاهشی معنی دار در سطح 5 درصد می باشد. داده های بار رسوب سالیانه و تمام فصول در ایستگاه مردق چای نیز دارای روند کاهشی معنی دار در سطح 5 درصد می باشد. همچنین روند کاهشی معنی دار رسوب در تمام ماه ها به جز ما ه های March، April و October وجود دارد. نتایج آزمون پتیت نشان می دهد. میانگین دبی سالانه در بازه ی زمانی بعد از نقطه شکست (1998) به اندازه ی 45 درصد نسبت به بازه ی زمانی قبل از نقطه شکست کاهش داشته است. همچنین میانگین رسوب سالانه در بازه ی زمانی بعد از نقطه شکست (1996) حدود 52 درصد نسبت به بازه ی زمانی قبل از آن کاهش یافته است. بر این اساس لازم است تا مدیران با اتخاذ استراتژی های مناسب به مدیریت منابع آب حوضه در زمان های آتی بپردازند چرا که کاهش دبی، پیامدهای جبران ناپذیر زیست محیطی در داخل حوضه بوجود خواهد آورد.
تأثیر آموزش تنظیم هیجانی بر کنترل رفتار زندانیان محکوم به قصاص نفس در زندان یاسوج
حوزههای تخصصی:
این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی و مداخله ای با پیش آزمون و پس آزمون هم راه ب ا گ روه کنت رل بود. جامعه آماری ای ن پ ژوهش را کلی ه زندانیان محکوم به قصاص نفس در زندان یاسوج تش کیل دادن د که بر اس اس آم ار ارائه ش ده از طرف اداره کل زندان های استان کهگیلویه و بویراحمد تعداد آنها بین 30 تا 45 نف ر متغی ر ب وده اس ت ک ه پس از توض یح چگونگی و اهداف مطالعه و کسب رضایت آگاهانه، 25 نفر به روش نمونه گی ری در دسترس انتخاب و در طرح شرکت داده شدند. محتوای جلسه های آموزشی، برنام ه آم وزش تنظیم هیجانی بر اساس مدل گراس در س طح زن دان، طی ٨ جلسه یک ساعته برگزار گردید سپس داده های جم ع آوری ش ده ب ا اس تفاده از نرم افزار SPSS و آزم ون های آماری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی تنظیم هیجانی باعث کنترل رفتار زندانیان محکوم به قصاص نفس در زندان یاسوج گردید بنابراین تنظیم و مدیریت هیجان با آم وزش های لازم، تصمیم گیری عقلایی و مهار تکانش گری را ب ه دنب ال دارد. ارزیابی مجدد، مهارت حل مسأله، ارتباط مؤثر و کارآمد و کنترل خشم ب ه عن وان راهبرده ای مثب ت و سازگارانه ای هستند که برای آحاد جامعه ب ا آموزش تنظیم هیجان میسر می گردد، بنابراین پیش نهاد می-شود این آموزش ها به عنوان بخشی از مهارت ه ای زندگی نه فقط برای زندانیان بلکه برای آحاد جامعه متناسب با سن، جنس و تحصیلات مورد نظر باش د و می تواند در اصلاح و توانمندی افرادنقش بالایی داشته باشد.
تحلیل نظم هندسی شبکه های زهکشی با استفاده از مدل توکوناگا و بعد ظرفیت (مطالعه موردی: حوضه آبریز رودخانه بشار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازماندهی سلسله مراتبی و خود متشابه در شبکه های زهکشی از موضوعات مهم در ژئومورفولوژی و هیدرولوژی می باشد. از این رو در این مقاله با هدف بررسی انشعاب شبکه زهکشی حوضه بشار از مدل توکوناگا و بعد همبستگی فراکتالی استفاده شده است. رودخانه بشار یکی از زیرحوضه های کارون بزرگ است که در جنوب غرب کشور قرار دارد. در اولین گام شبکه آبراهه های حوضه بشار مطابق با روش توکوناگا به شکل درخت متناظر ترسیم و به کمک تابع همبستگی در نرم افزار Fractalys محاسبات فرکتالی دوبعدی پردازش گردید. مدل توکوناگا بر اساس فرض خود متشابه در درخت فرکتالی و ساختار شبکه جانبی خود متشابه توکوناگا ساخته شده است که توسط داده های شبکه های زهکشی پشتیبانی می-شود. این مدل با رتبه بندی شاخه های جانبی و ادغام جریان های انشعابات مختلف، ساختار انشعابی سیستم هورتون-استرالر را به تمام رده های آبراهه ها گسترش می دهد. نتایج محاسبات بعد فرکتال، نسبت انشعاب متوسط و مدت زمان اندک برای رسیدن به جریان دائمی را نشان می دهد. به طوریکه با افزایش مرتبه، میانگین طولی انشعابات رودخانه و میزان دبی افزایش یافته و پیک هیدروگراف رودخانه نیز به همان نسبت بیشتر خواهد بود؛ در نتیجه قدرت پیشروی رودخانه بیشتر می شود. به این ترتیب تعداد انشعابات رودخانه از مرتبه های گوناگون، همچنین سطح و طول این انشعابات از رابطه توانی و فرکتالی تبعیت می کنند. همچنین نتایج بعد فرکتال همبستگی بیانگر رفتار آشوبناکی نسبتاً بالای حوضه می باشد و می توان نتیجه گرفت که آشوب به وجود آمده در رتبه بندی حوضه هم تأثیر می گذارد و کوچک ترین تغییر در رده های این شبکه زهکشی منجر به تغییرات بزرگ در کل سیستم انشعاب آبراهه های حوضه می گردد.
ارزیابی تغییرات مورفولوژیکی و خطر سیلاب رودخانه گیوی چای با استفاده از شاخص های ژئومورفومتری و مدل HEC-RAS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به ارزیابی مورفولوژیکی و شبیه سازی سیلاب های رودخانه گیوی چای، واقع در استان اردبیل، پرداخته می شود. بدین منظور از شاخص های ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی و ترانسکت استفاده به عمل آمد. برای شبیه سازی سیلاب رودخانه نیز مدل HEC-RAS در بستر GIS به کار گرفته شد. نتایج نشان می دهند که الگوی رودخانه گیوی چای از نوع مئاندری توسعه یافته می باشد اما بسته به شرایط زمین شناختی، ژئومورفولوژیکی و آنتروپوژنیک از تغییرپذیری مکانی زیادی برخوردار است. الگوی رودخانه در بازه اول (بازه خلخال) در کنترل عوامل انسانی می باشد. در این بازه میانگین تغییرات عرضی درحدود 406/0 هکتار بوده است. الگوی رودخانه در بازه دوم (بازه گیوی) نیز از نوع مئاندری توسعه یافته می باشد. در طی 18 سال گذشته مقادیر ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی در محدوده این بازه افزایش یافته است. در این بازه میانگین تغییرات عرضی در طی سال های 2002 تا 2020 میلادی درحدود 406/0 هکتار بوده است. در بازه سوم (بازه فیروزآباد) مجرای رودخانه از پتانسیل بالایی برای تغییرات جانبی برخوردار است. میانگین تغییرات جانبی در محدوده این بازه به 319/1 هکتار افزایش پیدا می کند. مجرای رودخانه در بازه چهارم به دلیل عرض محدود دره و مقاوم بودن مواد کناره از کمترین میزان تحرک جانبی برخوردار می باشد. شبیه سازی سیلاب با استفاده از مدل HEC-RAS نشان دهنده تغییرپذیری مکانی بالای خطر سیلاب در امتداد رودخانه است. این تغییرپذیری از شرایط ژئومورفولوژیکی متغیر در امتداد رودخانه نشات می گیرد. نتایج نشان می-دهد که سیلاب های با دوره بازگشت کمتر از 10 سال مخاطره ای جدی را متوجه جوامع انسانی ساکن در مجاورت رودخانه گیوی چای نمی سازند.
تشخیص خودکار فروچاله های کارستی با استفاده از داده های TanDEM-X، سنجش از دور شی گرا و داده کاوی (مطالعه موردی توده پراو-بیستون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهنه های کارستی در بخش های وسیعی از کره زمین گسترده شده اند و آب های زیرزمینی کارست بخش بسیار مهمی از نیاز آبی جوامع بشری را تامین می نماید. بطوری که 25 درصد از جمعیت جهان، آب مصرفی خود را از منابع آب کارست تأمین می کنند. از این رو با توجه به اهمیت شناسایی سینکهول ها و تهیه پایگاه داده جغرافیایی آنها برای مدیریت منابع آبی هدف این مطالعه شناسایی سینکهول های موجود در توده پراو-بیستون با استفاده از روش های داده کاوی مبتنی بر خوشه بندی (الگوریتم J48) به همراه سنجش از دور شی گرا است. داده های مورد استفاده در این روش ها لایه های اطلاعاتی ناهمواری ها، شیب، جهت شیب، جهت جریان، جریان تجمعی، انحنا سطح، انحنا سطح در بیشترین شیب، انحنا سطح عمود بر بیشترین شیب بودند که از داده های مدل رقومی ارتفاع TanDEM-X با قدرت تفکیک 12 متر مشتق شدند. نتایج داده کاوی نشان داد ویژگی های جریان تجمعی با 6/45 درصد، Max-diff با 2/30 درصد، شیب با 8/14درصد و جهت شیب با 9 درصد به ترتیب اهمیت در تشخیص سینکهول ها دخالت داشته اند. استفاده از رویکرد ترکیبی داده کاوی و GEOBIA به همراه داده های TanDEM-X می تواند نتایج قابل قبولی با دقت تشخیص سینکهول که برابر با 3/71% بوده را ارائه دهد. این روش برای تشخیص سینکهول ها و از طرفی تشخیص مناطق نزدیک به سفره های زیر زمینی در توده های عظیم کارست مناسب است. چنین مطالعاتی می تواند به تهیه پایگاه داده جغرافیایی سینکهول ها
شناسایی مکانیسم جوی حاکم بر رخداد ناهنجاری های شدید بارشی شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر تغییرات آب و هوایی بصورت کلان سبب شده تا ناهنجاری های شدید در سیستم جوی بوقوع بپیوندد. که حاصل بازخورد این ناهنجاری ها در بخش بارش سبب شده تا با تغییر الگوی جریانات جوی با کاهش دوره ای نسبت به بلندمدت خود همراه گردد. از طرفی درک سازوکار جوی و شناسایی مکانیسم آن سبب شده تا چگونگی و نحوه شکل گیری ناهنجاری های جوی مشخص گردد. در همین راستا و به منظور بررسی وضعیت سیستم های سینوپتیک جو در زمان رخداد ناهنجاری های شدید بارشی در شرق ایران، از آمار بارش 31 ایستگاه هواشناسی واقع در منطقه طی بازه آماری (از 1990 تا سال 2020 میلادی) استفاده شد. در همین راستا از شاخص ناهنجاری بارش (RAI) استفاده گردید تا دوره های مذکور شناسایی گردند. در ادامه برای تبیین ساختار جو در زمان رخداد این پدیده با مراجعه به تارنمای متعلق به مرکز ملی پیش بینی های محیطی/علوم جو (NCEP/NCAR) داده های شبکه بندی شده ارتفاع ژئوپتانسیل، فشار تراز دریا، مؤلفه سرعت قائم (امگا)، رطوبت نسبی، مؤلفه های مداری و نصف النهاری باد اخذ شد. بر اساس یافته های بدست آمده از داده ها و تحلیل آنها نشان داد که با تشکیل پشته قوی در تراز میانی جو بر روی شرق خاورمیانه همراه بوده که منطقه یادشده در قسمت همگرایی فوقانی پشته تراز 500 هکتوپاسکال قرارگرفته است. این امر سبب شده تا یک جریان واچرخندی، یا استمرار بالا بر روی منطقه حاکم گردد. از طرفی فرارفت هوای سرد و حاکمیت جریان شمالی به منطقه، شرایط صعود و ناپایداری به حداقل ممکن رسیده است. قرارگیری منطقه در زیر هسته همگرایی فوقانی رودباد نیز از دلایل عمده بر وقوع و استمرار ناهنجاری های شدید بارشی در منطقه است. به منظور بررسی ارتباط بین عمده مناطق چرخندزا برای بارش دو منطقه دریای سرخ و مدیترانه موردبررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی همبستگی بین شاخص های امگا و مؤلفه نصف النهاری باد بر روی کریدور دریای سرخ و مدیترانه با فشار سطح دریا بر روی منطقه نیز نشان داد که با کاهش مقادیر صعود در مناطق یادشده و افزایش فشار بر روی شرق ایران یک همبستگی مثبت برقرار است. که مشخص گردید طی دوره یاد شده روند کاهشی در تشکیل سامانه های کم فشار و باران زا در منطقه بوقوع پیوسته است.
بررسی و پیش بینی تاثیرات خشکسالی بر تغییرات دریاچه مهارلو و کاربری های اطراف آن با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر، پدیده خشکسالی بسیاری از حوضه های آبخیز ایران را تحت تاثیر قرار داده و همه ساله باعث تغییرات زیادی در کاربری اراضی و مساحت دریاچه ها می شود. این پژوهش سعی دارد که با استفاده از شاخص های سنجش از دور خشکسالی در سال های 2000، 2010 و 2020، وضعیت خشکسالی و ارتباط آن با تغییرات کاربری اراضی در حوضه ابخیز دریاچه مهارلو در جنوب ایران را مورد بررسی قرار دهد. بدین صورت که ابتدا با استفاده از شاخص های EVI، NDVI، VCI وضعیت خشکسالی تعیین شد، سپس نقشه های کاربری اراضی برای سال های 2000 و 2020 با استفاده از تصاور ماهواره ای لندست ETM+8 تهیه شد. در ادامه با استفاده از روش رگرسیون مهمترین شاخص های خشکسالی موثر برای کاربری های اراضی تعیین گردید. همچنین با استفاده از زنحیره مارکوف و کومارکوف وضعیت شاخص های خشکسالی و کاربری اراضی برای سال 2040 پیش بینی شد. با توجه به نتایج شاخص ها مشخص شد که بخش های جنوبی بیشتر از دیگر بخش ها در خطر خشکسالی قرار دارد. نتایج حاصل از بررسی تغییرات کاربری اراضی نشان داد که در سال 2020 نسبت به سال 2000 اراضی بیشتری در کلاس های شور و بایر قرار گرفته اند. نتایج نشان داد که بر اساس روش رگرسیون مهمترین شاخص ها در ارتباط با کاربری اراضی شاخص NDVI می باشد. نتایج حاصل از زنجیره مارکوف و کومارکوف برای پیش بینی شاخص ها نشان داد که این روش دارای دقت قابل قبولی می باشد. بطوریکه ضریب کاپا برای شاخص VCI 0.98 می باشد که حاکی از دقت بالای مدل در پیش بینی خشکسالی می باشد. همچنین نقشه های پیش بینی شده توسط این روش نشان داد که در سال 2040 مقادیر این شاخص کاهش می یابد که نشان دهنده خشکسالی بیشتر در منطقه خواهد بود. با مقایسه ای که بین طبقات این شاخص ها و مقادیر این شاخص ها در سال 2020 و 2000 انجام شد مشخص شد که در سال 2040 احتمال کاهش مقادیر این شاخص و در نتیجه افزایش بیشتر خشکسالی در منطقه وجود دارد. این تغییرات بر روی وضعیت کاربری ها تاثیر زیادی خواهد داشت. بطوریکه پیش بینی می شود که مقادیر آب ها در این دریاچه با توجه به کاهش مقادیر شاخص خشکسالی NDVI کاهش یابد.
شناسایی نقاط داغ ژئودایورسیتی حوضه آبریز رودخانه درونگر با استفاده از یک روش کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوع زمینی از موضوعات مهم علوم جغرافیایی است که در چند دهه اخیر مورد توجه قرار گرفته است. تغییرات شدید کاربری و بهره برداری های بیش از حد انسان از منابع محیطی، بیودایورسیتی و ژئودایورسیتی را به شدت تحت تاثیر قرار داده اند. در این تحقیق برای ارزیابی تنوع زمینی از شاخص کمی تنوع زمینی رویز- فلنو استفاده شده و نتایج از طریق مشاهدات میدانی و مقایسه با نقشه ژئومورفولوژی اعتبارسنجی شده است. منطقه مورد مطالعه از نظر ژئومورفولوژی ساختمانی در زون کپه داغ- هزار مسجد و در شمال شرق ایران قرار گرفته است. حوضه آبریز درونگر در نقطه پیچیده و پر تنش از دیدگاه فرآیندها و رویدادهای زمین شناختی قرار دارد و شواهد ژئومورفولوژیکی حوضه مورد بحث، حاکی از ادامه فعالیت های نئوتکتونیکی در دوران پلیو-کواترنر دارد. هدف اصلی تحقیق ارزیابی کمی تنوع زمینی حوضه آبریز رودخانه درونگر با استفاده از تجزیه و تحلیل های GIS و مبتنی بر شاخص ژئودایورسیتی است. داده های مورد استفاده در این مقاله شامل مدل رقومی ارتفاع نوع ASTER، نقشه های زمین شناسی 1:250000 سازمان زمین شناسی کشور و تصاویر ماهواره ای گوگل ارث بود. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که حدود 60 درصد از وسعت حوضه دارای تنوع زمینی کم (شامل نواحی دشتی و با ارتفاع کم)، 29 درصد از وسعت منطقه دارای تنوع متوسط و 11 درصد نیز دارای تنوع بالا با میانگین ارتفاع 2000 متر می باشد. با توجه به نتایج تحقیق سازمان های مسئول از طریق هماهنگ سازی فعالیت ها و برنامه های خود با سطح تنوع ژئودایورسیتی می توانند در جهت ارتقای آن با انجام فعالیت های مکانیکی و بیولوژیکی مناسب گام های مهمی بردارند.
ارزیابی روش های هموارسازی برای بازسازی سری زمانی نمایه گیاهی Greenness و برآورد فنولوژی کلزا از داده های ماهواره لندست8 مطالعه موردی: منطقه فرخشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سری های زمانی شاخص های گیاهی سنجش از دور امکان بازیابی فنولوژی گیاهان را در سطح زمین فراهم کرده است. ابرها، رطوبت، و هواویزها باعث ایجاد نوفه در سیگنال های دریافتی سنجنده های ماهواره ای می شوند و در نتیجه کیفیت سری های زمانی کاهش می یابد. برای رفع این مشکل و بازسازی سری های زمانی، چندین تابع هموارسازی داده ها برای حذف نوفه استفاده می شود که، به دلیل اختلاف نظر درمورد عملکرد آن ها، مقایسه بین آن ها لازم است. اهداف این تحقیق ارزیابی عملکرد توابع مختلف هموارسازی در نرم افزار TIMESAT و تأثیرات آن ها در بازسازی سری های زمانی و برآورد پارامترهای فنولوژیکی آغاز فصل رشد (SOS) و پایان فصل رشد (EOS) با استفاده از داده های نمایه Greenness (سبزینگی) ماهواره لندست 8 است. پالایشگر ساویتزکی- گولی (S-G)، تابع نامتقارن گوسی (AG)، و لجستیک دوگانه (DL) برای برازش داده های Greenness استفاده شد و عملکرد آن ها با استفاده از اندازه گیری خطای مجذور میانگین مربع (RMSE) و ضریب همبستگی پیرسون (r) ارزیابی شد. نتایج نشان داد که روش هموارسازی S-G در بازسازی سری های زمانی از دقت بیشتری (935/0 = r) برخوردار است. در برآورد پارامترهای فنولوژی، تابع هموارساز DL در برآورد آغاز فصل و تابع هموارساز AG در برآورد پایان فصل به ترتیب با 8 و 14 روز اختلاف با داده های مشاهداتی بهترین عملکرد را داشتند. این مطالعه نشان داد که روش های هموارسازی نرم افزار TIMESAT عملکرد مناسبی دارند
شبیه سازی رواناب رودخانه با استفاده از مدل WetSpa در حوضه آبریز قورچای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۲
42 - 25
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی فرآیند بارش- رواناب در یک حوضه از نقطه نظر درک بهتر مسائل هیدرولوژیکی، مدیریت منابع آب، مهندسی رودخانه، سازه های کنترل سیل و ذخیره سیلاب اهمیت ویژه ای دارد. برآورد بارش- رواناب با مدل های هیدرولوژیکی توزیعی و با استفاده از تکنیک سامانه اطلاعات جغرافیایی به صورت گسترده امکان پذیر، کاربردی و متداول شده است. مدل وتسپا یک مدل شبکه ای و توزیعی شبیه سازی رواناب و بیلان آبی است که در پایه زمانی متفاوت ساعتی یا روزانه اجرا می شود. در این تحقیق اقدام به شبیه سازی جریان با استفاده از مدل وتسپا در حوضه آبریز قورچای شده است. این حوضه (به عنوان یکی از زیرحوضه های گرگانرود) با مساحت 254 کیلومتر مربع در جنوب شهرستان رامیان در استان گلستان قرار دارد. داده های مورد استفاده مدل وتسپا نقشه های کاربری اراضی، بافت خاک، مدل رقومی ارتفاعی، داده های بارش، تبخیر، دما و دبی جریان (برای واسنجی و اعتبارسنجی مدل) می باشد. پس از آماده سازی داده های مورد نیاز مدل اجرا و واسنجی 11 پارامتر با دو روش دستی و خودکار برای 7 سال ابتدای دوره ی آماری و اعتبارسنجی مدل برای دوره 5 سال انجام شد. نتایج ارزیابی مدل، صحت شبیه سازی دبی جریان و تطابق بسیار خوب بین داده های شبیه سازی شده و مشاهداتی را براساس معیار نش- ساتکلیف 21/67 درصد در دوره ی واسنجی و 34/76 درصد در دوره اعتبارسنجی نشان می دهد. همچنین ضریب رواناب محاسبه شده توسط مدل وتسپا برای کل حوضه 31/28درصد بوده که در مقایسه با ضریب رواناب مشاهداتی12/30 درصد نشان دهنده ی شبیه سازی خوب مدل است. نتایج نشان می دهد مدل در وضعیت و شرایط واقعی مکانی بر اساس 3 نقشه توپوگرافی، کاربری و نوع خاک قادر به در نظر گرفتن بارش، رطوبت پیشین و فرآیندهای تولید رواناب می باشد که باعث می شود مدل مقادیر جریان های زیاد و روند هیدرولوژیکی عمومی را به خوبی به دست آورد.
ارتباط شاخص های پوشش گیاهی و ژئومورفیک با مقادیر فرسایش و رسوب در حوضه آبریز کوزه توپراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۲
128 - 105
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یک فرایند ژئومورفیک غالب است که امنیت غذایی را در بخش های وسیعی از کره زمین را تهدید می کند. ویژگی های ژئومورفیک حوضه در هیدرولوژی، فرسایش خاک و تولید رسوب نقش مهمی دارد و می تواند شاخصی از وضعیت فرسایش و رسوبگذاری حوضه باشد. بنابراین هدف از این پژوهش ارتباط شاخص های پوشش گیاهی و ژئومورفیک با مقادیر فرسایش و رسوب در حوضه آبریز کوزه توپراقی است که با بهره گیری از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت استخراج خصوصیات ژئومورفیک حوضه انجام شد. بدین منظور مقادیر فرسایش و رسوب با استفاده از مدل پسیاک اصلاح شده (MPSIAC)، محاسبه شد. هم چنین به منظور استخراج خصوصیات فیزیوگرافی و ژئومورفیک (شامل: رطوبت توپوگرافی TWI، قدرت جریان SPI، شیب SLOPE، انحناء دامنه، انحناء پروفیل و انحناء پلان) زیرحوضه ها، از مدل رقومی ارتفاع با دقت مکانی 30 متر و نیز سایر لایه های مورد استفاده در مدل MPSIAC شامل نقشه های توپوگرافی 1:25000، زمین شناسی 1:100000 و نیز نقشه های موضوعی: خاکشناسی، پوشش گیاهی و تصاویر ماهواره ای، آمار ایستگاه های هواشناسی، باران سنجی مناطق مجاور حوضه آبریز استفاده شد. نتایج نشان داد که که ارتباط میان مقادیر فرسایش و رسوب در زیرحوضه های مورد مطالعه معنی دار است. علاوه براین، مقدار فرسایس و رسوب با مقادیر شیب نیز دارای رابطه ی معکوس و معنی دار هستند. هم چنین میان شیب و نیز شاخص قدرت آبراهه رابطه ی مثبت و معنی دار از نظر آماری وجود دارد. شاخص های مرتبط با انحناء دارای تغییرات اندکی در منطقه مورد مطالعه هستند. اما به دلیل توپوگرافی متنوع منطقه، مقادیر شیب دارای تغییرات قابل توجهی در میان زیرحوزه ها است.