فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مشترک در میان اساطیر اقوام مختلف، تقدّس بخشی به حیوانات از جمله «گاو» است. گاو به عنوان نخستین جانور اساطیری از اهمیّت ویژه ای در میان ملل گوناگون از جمله اعراب برخوردار بوده و نقش و جایگاه آن در آثار ادبی آنها بازتاب یافته است. در اشعار کهن عربی با اتخاذ رویکرد اسطوره ای، می توان تفسیری نو از جایگاه این حیوان عرضه کرد. نبرد میان گاو وحشی و سگ های شکاری، گاو و باران زایی و ارتباط میان گاو و جنّ از موضوعات این پژوهش است که در پرتو این رویکرد تحلیل و تفسیر شده اند. تطابق ادبیات عربی و ادبیات دیگر ملل در حوزه اساطیر نیز از دیگر بخش های این نوشتار است.
همگرایی هنر و عرفان در فرهنگ ایرانی اسلامی با نگاهی به ادب فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آمیختگی هنر و عرفان در دامن فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی از مباحث مهمی است که حتی بدون فهم آن، فرهنگ ایرانی اسلامی توصیف ناپذیر است. فرهنگ و جهان بینی حاکم بر جامعه ایران به هنر نیز مثل بسیاری از مقولات دیگر، رنگ قداست بخشیده و از این جهت آن را دیوار به دیوار و حتی همسان با آمیزه ها و تعالیم عرفانی قرار داده است.پژوهش حاضر ضمن مطالعه میزان این تاثیر، نیز به مدد شناخت واژگانی و اتیمولوژی هنر و عرفان در ادبیات فارسی، که مهمترین پهنه تجلی این مقولات است، در پی بیان این فرضیه است که هنر در این فرهنگ بدرستی چیزی از جنس عواطف دینی و عرفانی است و از مبانی زیبایی شناسی غرب جداست.یکی از مهمترین اشتراکات بنیادین در هنر و عرفان ایرانی اسلامی که آن را از مبانیِ هنر غربی جدا می سازد، همانا شان معرفت شناسانه آن است، لذا در ادامه جهت تبیین این امر، همسانیهای این دو مقوله در نحوه کسب معرفت و استشعار به آن مورد بررسی قرار گرفته است.
پهلویات: 1-4(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر مشتمل است بر چهار یادداشت مستقل درباره چند لغت و عبارت پهلوی. یادداشت اول به جستجوی اشتقاق لفظ فارسی «فراوان» در متون پهلوی برآمده است؛ یادداشت دوم ترجمه و شرح عبارتی است به فارسی میانه مانوی در باره مسأله شناخت در مانویت و تصحیح آراء گذشتگان در باب آن؛ یادداشت سوم بحثی است در باره معانی مختلف لفظ فارسی«سخن» [پهلوی: saxwan] و جستجوی علت تحول معنای آن از «کلام» به «کار» در شاهنامه؛ و یادداشت چهارم بحث کوتاهی است درباره لغت «قهرمان» در فارسی و عربی و بیان این احتمال که این لغت مستقیماً از فارسی میانه وارد عربی نشده، بلکه به واسطه زبان آرامی به آن زبان راه یافته است.
دلالتهای نمادین رنگ سبز در شعر عبدالمعطی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک، رنگ از عوامل مهم خلق اثر هنری، بویژه شعر است. شاعر در آفرینش اثر خود گاه رنگ را به خاطر زیباییهای حسی به کار می گیرد تا ارزشهای درونی آن را پدیدار سازد، اما گاهی هم هنرمند از این مراحل پا فراتر نهاده و مفاهیم نمادین رنگها را موضع توجه خود قرار می دهد تا از این راه، مفاهیم ذهنی خود را به کمک رنگهای درخشان به صورت نماد به تصویر کشد. در این میان وسعت دید و نگاه عمیق شاعران معاصر به پدیده های هستی در کنار آگاهی آنها از اثرات مختلف رنگها سبب می شود که رنگها در اشعار آنها جلوه و نمود زیبایی پیدا کند. ظاهراً در میان رنگهای موجود اطراف شاعر، رنگ سبز بیش از دیگر رنگها توجه شاعر نوپرداز، عبدالمعطی حجازی را به خود جلب کرده؛ چرا که رنگ غالب روستا، محبوب و معشوق واقعی شاعر است، ضمن اینکه معانی نمادین جدیدی هم یافته است؛ در مقاله حاضر تلاش شده تا جایگاه این رنگ در تصاویر شعری این شاعر و معانی و دلالتهای نمادین و برخی جنبه های زیباشناختی آن تبیین شود. بررسی رنگ سبز در اشعار حجازی مبین این است که سبز پربسامدترین رنگ در شعر حجازی و رنگ غالب همه دفاتر شعری اوست که خود بیانگر علاقه شاعر و گرایش او به این رنگ است و یا نگاه خاص شاعر به روستا موجب گشته شهر گریزی و اشتیاق بازگشت به روستا اصلی ترین عامل در جهت نمادین شدن این رنگ در اشعار او باشد.
بررسی تطبیقی کاربرد بومی رنگ ها در ایران با علم روان شناسی رنگ ( مطالعه موردی : منظومه هفت پیکر )
ظرفیتهای تصویری «شاه سیاه پوشان» از دیدگاه شگردهای سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکایت منظوم «شاه سیاه پوشان» اثر حکیم نظامی گنجوی از ظرفیتهای تصویری برخوردار است که می تواند از دیدگاه شگردهای سینمایی بررسی شود. دوربین فیلمبرداری سینما تصاویر را از زاویه های مختلف ثبت می کند و می توان گفت چشم شاعر همین عمل را با تصاویر ذهنی و خیالی انجام می دهد. برای نمونه همان طور که سنت سینمایی برای معرفی شخصیتها و موقعیتها از نمای معرف یا نمای کامل استفاده می کند، نظامی هم در صحنه هایی که شخصیت را به خواننده معرفی می کند و دایره توصیفات خود را از چهره و حرکات شخصیت فراتر می برد و او را در فضایی وسیعتر نشان می دهد. حرکت دوربین سینما و حرکت چشم خیال شاعر از چنین شباهتهایی برخوردار است. همان گون که دوربین فیلمبرداری در حرکت عمودی بالا و پایین می رود، توصیفات شعری «شاه سیاه پوشان» نیز از وصف یک پدیده روی زمین متوجه وضعیت شخصیت در آسمان می شود. در کنار زاویه و حرکت دوربین، شگردهای دیگری مثل صحنه آرایی و زمینه پردازی در حکایت شاه سیاه پوشان با شگردهای مشابه سینمایی قابل انطباق است. در مجموع می توان گفت شگردهای سینمایی، ابزار جدیدی است که می تواند پژوهشگر ادبی را در تبیین تصویرپردازیهای آثار شاعران بویژه نظامی، یاری رساند.
درباره جشن سده
منبع:
چیستا بهمن ۱۳۶۰ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
تحلیل روان شناختی امثال و حکم فارسی
حوزههای تخصصی:
"امثال و حکم فارسی با مجموعه ای از تجارب، دانش ها و اندوخته های معنوی آن، از گنجینه های ملی و مفاخر تاریخی و فرهنگی ملت ما به شمار می آیند. مطالعه این گونه نشانه های اجتماعی ـ فرهنگی، از منظر «روان شناختی ادبیات»، ما را با انواع ویژگی های شخصیتی، وراثت، و با رشد و قضاوت اجتماعی و روش های فرزندپروری گذشتگان آشنا می سازد. همچنین مثل ها در زمینه های یادگیری افراد، شخصیت، تفاوت های فردی، انگیزش و هیجان، کنش ها و رفتارهای اجتماعی آنان، اطلاعات گرانبهایی را در اختیار ما قرار می دهند. اغلب این گونه جلوه های روان شناختی با نظریه های علمی امروزی قابل بررسی و تطبیق است؛ جلوه های روانی مانند کنش و رفتارهای اجتماعی، تلقین پذیری، تعارض های روان شناختی مانند ناکامی، اضطراب و توانمندی های دفاعی چون واپس زدن، سرکوبی، همانندسازی، درون فکنی، برون فکنی، دلیل تراشی و مساله هیجان و انگیزش، انواع انگیزه و هیجان در مثل های فارسی انعکاس یافته است. در زمینه کنش ها و رفتارهای اجتماعی نیز، هم رنگی با جماعت، پرخاشگری گروهی و تقلید از دیگران، از جمله محورهای روان شناختی گویندگان مثل هاست که به نحو قابل توجهی در ضرب المثل های فارسی تجلی پیدا کرده است.
"
باز اسپید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راههای شناخت دیدگاه افراد ‘ بررسی نگاه آنان به شخصیتهای مشهور تاریخ است. در مقاله ای دیگر با عنوان ((بانگ صغیر)) نویسنده‘به مقایسه ((دیدگاه مولوی درباره معاویه))با معارف قرآنی و روایی پرداخته است.در این نوشتار ‘ نگارنده دیدگاه مزبور را با واقعیتهای تاریخی می سنجد و آن را به نقد می کشد.
تصحیح چند اشتباه مربوط به منطقه بلخ در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معمولا در طول تاریخ نام بعضی از شهرها و مکانهای جغرافیایی تغییر می کند و به تدریج از یادها فراموش می شود، به گونه ای که محققان را در تعیین جایگاه اصلی آنها با دشواری مواجه می سازد، و سبب می شود مصححان متون کهن، از جمله متون تاریخ و ادبی، گاهی در تصحیح متون دچار لغزشها و اشتباهاتی بشوند؛ همین سردرگمی ها و اشتباهات نیز، خود خطاهای تحقیقی و تحلیلی دیگری را در پی می آورد که بعضا به استدلالها و استنتاجهای نادرستی می انجامد. در این مقاله به پاره ای از این گونه اشتباهات که در خصوص نامهای تاریخی منطقه بلخ در تاریخ بیهقی روی داده، اشاره شده و با استناد به کتب مهم ادبی و تاریخی، و مشاهدات محلی اصلاحاتی برای آنها پیشنهاد شده است. این اصلاحات مربوط است به پیروز (و) نخجیر، منجوران (میخواران)، دستگرد (دشت کتر - دشت کرد)، راون (پروان) و رباط کرزوان (کروان)
تحلیل تطبیقی اسطوره ضحاک ماردوش (براساس رهیافت های مبتنی بر سنت کهن قربانی برای خدایان ماردوش جهان زیرین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضحّاک محوری ترین موجود اهریمنی شاهنامه و معادل اژی دهاک اوستایی و اژدهای سه سر هند و ایرانی است که یکی از بارزترین موجودات زیان کار در نوشته های مزدیسنا بشمار می رود. تفسیرهایی متعدّد از اسطورة ضحّاک انجام شده است که با توجّه به تازی بودن ضحّاک در شاهنامه و یک سان پنداشتن دشت سواران نیزه گذار با صحاری عربستان، برخی از تفسیرها اسطورة ضحّاک را یادمانی از پیکارهای مهاجران با تیره های سامی نژاد چون آشوری ها، سومری ها و بابلی ها دانسته اند. در این جستار، ضمن نقد تفسیرهای دیگر، نشان داده شده که اسطورة ضحّاک می تواند با اسطورة خدای ماردوش زیر زمین در فرهنگ های بومی فلات ایران و سرزمین های مجاور مربوط باشد. مطابق این اسطوره، بهترین جوانان، قربانی خدای مالک دوزخ (قعر زمین) می شدند و اسطورة اژدهاکشی، نه یادمانی از یک نبرد تاریخی، که نمادی برای پایان این سنت خونین پیشاتاریخی بوده است
بررسی ادبی واژه ویل و بیان مخاطبان آن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در تحلیل و تفسیر آیات قرآن کریم بررسی واژه ها می باشد.خواستگاه هر واژه، در فهم مطالب هرعبارت بسیار تأثیر گذار است. این مقال به بررسی و بیان واژه ویل و کاربرد آن در آیات قرآن کریم می پردازد. روشن شدن جایگاه و معنای اصیل لغت مورد نظر، می تواند مخاطب را به فضای نزول قرآن برده و درک وی را از غرض کاربردی واژه در آیات ،روشن نماید. ویل در لغت عرب برای بیان حسرت و اندوه فراوان برای یک عمل شر و اندوهناک و دارای عذاب وعواقب شدید به کار می رود.و یکی از واژه هایی است که خداوند از آن برای ابراز تنفر و وعید عذاب استفاده کرده است.. از جمله ی مخاطبین این واژه، کافران، مشرکان، می باشند که در اثر انجام اعمال یا ترک افعالی مورد خشم پروردگار قرار می گیرند و مشمول عذاب سخت الهی واقع می شوند. پس از بیان معنای ویل با استفاده ازلغت نامه های معتبرعربی به جمع آوری آیاتی که کلمه ویل در آنها به کار رفته پرداخته ایم واحیانا به تفسیر مختصری از آنها اشاره شده است.ازمهمترین یافته های این مقاله می توان به این نکته اشاره کرد که هر جا قرآن کریم از این واژه استفاده کرده است ، بیشترهشداربه کافران و معاندان بوده است.و به آنان وعید عذاب و آتش داده است. ویل برای کسانی است که پیامبران و سفراء الهی را تکذیب نمودند و نسبت ناروا مثل دروغگویی یا جنون یا سحر به آنها دادند.