فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
فواصل قرآنی یکی از برجسته ترین ویژگی های لفظی قرآن به شمار می روند. با توجه به اینکه برای بسیاری از موضوعات واجی، تبیینی آوایی وجود دارد، جستار حاضر تلاش دارد تا با رویکردی توصیفی تحلیلی علاوه بر تعیین و توصیف فواصل قرآنی، تبیینی آوایی برای گزینش و حضور واج های مختلف در این جایگاه ارائه دهد. به این منظور، ابتدا تمامی فواصل که همان واج پایانی کلمه انتهایی آیات است (6236 مورد)، استخراج و بسامد آن ها مشخص شد. در ادامه براساس مباحث مطرح در علم تجوید و تطبیق آن ها با مباحث و نظریه های آواشناسی نوین، حضور هر واج مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که عواملی همچون کمّیت و کیفیت سرنخ های شنیداری و ادراکی، میزان دشواری آوایی و همچنین میزان نشانداری یک آوا نقشی تعیین کننده در رابطه با حضور یا عدم حضور هر واج و فراوانی آن در این جایگاه دارد. به عبارت دیگر، آواهایی که از سطح شنیداری و ادراکی بالاتری برخوردارند و شنونده آن ها را درست تر و بهتر دریافت می کند و همچنین از میزان دشواری آوایی و نشانداری کم تری برخوردارند، مانند واکه ها و همخوان های رسا، حضور چشمگیرتری در این جایگاه دارند و در مقابل آواهایی که فاقد چنین ویژگی هایی هستند، مانند همخوان های گرفته یا همخوان هایی با تولید دوّمین، نقش کم رنگ تری را در این محیط ایفا می کنند.
On the Elaboration of Contexts of Situation with Special Reference to Requesting Strategies in Bali(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
107 - 133
حوزههای تخصصی:
On the Elaboration of Contexts of Situation with Special Reference toRequesting Strategies in BaliI Made Netra , I Made Suastra , & I Putu SutamaAbstractOver the last two decades, the study of meaning has been done utilizing context of situation. It has been practiced in determining the speaker’s meanings in languages around the world. However, this research attempts to develop an elaborated form of context of situation in a culture-specific Balinese language and to explicate the speaker’s meaning bound by the elaborated context. To this end, an approach of participatory observation was applied which was qualitative and descriptive in nature. The data were collected from respondents and informants of Buleleng and Gianyar regencies,considering that although they share the same language, their understanding on requesting strategies, however, might be different. Requesting strategies in Balinese is contextually bound by a given and elaborated context of situation, which is referred to as Desa Kala Patra functioning both as a context of situation and an adjustment for language effectiveness. The elaborated context is immensely applicable to different requests. The requests are articulated based on the Balinese cultural scripts. Again, as an elaborated context of situation, Desa Kala Patra can bind the requesting strategies. As an adjustment for language effectiveness, Desa Kala Patra can mostly shift the direct strategies into indirect ones. Indirect requests can be expressed by asking, tag-questioning, giving information, giving advice, providing alternative points, offering, complaining, greeting, and inviting. The practices of requesting are configured by low-level scripts using exponents of philosophical aspects, Desa Kala Patra itself, “ if/then” condition, mechanism, results, and concluding statement.
A Systematic Review of Translator Translation Styles: Trends and Development from 2013 to 2023(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
275 - 299
حوزههای تخصصی:
This is a systematic review of Translator Translation Styles from 2013 to 2023, based on 16 highly relevant articles, which are included after searching a total of 193 articles in three databases using specific keywords. This review aims to investigate the current trends and development of the four core research elements, namely, the research topics, research approaches/tools, research objects, and research trends of Translator Translation Styles. Corpus-based research and computing technology have become the core research trends in this field. By taking the translated texts as the research objects and using a variety of research approaches to analyze and compile statistics on a large number of texts, researchers can accurately identify and compare the different emphases of their respective studies on Translator Translation Styles. At present, it seems that the research on Translator Translation Styles has established a system framework. However, it still needs to be optimized and improved in some aspects (e.g., the research objects are too limited and lack innovation in types), and future research can further explore those aspects. The present paper ends with some suggestions and recommendations for future researchers in academic contexts.
انتخاب استراتژی های عذرخواهی در آزمون تکمیل گفتمان: مطالعه ترک زبانان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
69 - 96
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه کاربرد راهکارهای عذرخواهی توسط ترک زبانان شهر تبریز می پردازد. صد و بیست شرکت کننده (60 مرد و 60 زن) ترک زبان تبریزی که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، در یک آزمون تکمیل گفتمان شرکت کردند. این آزمون شامل 20 سناریو بود که در آن از 10 راهکار عذرخواهی استفاده می شد. به این ترتیب، 2400 راهکار عذرخواهی به دست آمد. راهکارها بر اساس دسته بندی بلوم-کولکا و اولشتاین (1984) تحلیل شدند. این دسته بندی شامل ابزار نشان دادن کنش منظوری، برعهده گرفتن مسئولیت، توضیح، پیشنهاد جبران، قول تکرار نکردن، نگرانی برای شنونده و استراتژی های غیرکلامی است. یافته ها نشان دادند که پرکاربردترین استراتژی ها در میان شرکت کنندگان توضیح و پیشنهاد جبران بوده است. همچنین، در برخی سناریوها بین سن، جنسیت و سطح تحصیلات و انتخاب راهکار عذرخواهی ارتباط معنی داری وجود دارد. برای مثال، در تعامل با خویشاوندان هم سطح با شرکت کننده و در ارتباط کودک و بزرگسال که در آن شرکت کننده در جایگاه بالاتری قرار دارد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که افراد در بافت های مختلف از راهکارهای متفاوتی برای عذرخواهی استفاده می کنند.
بررسی درزمانی اصطلاحات خویشاوندی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه جوامع برای ارجاع به خویشاوندان و مورد خطاب قرار دادن آن ها از اصطلاحات خویشاوندی استفاده می کنند. اغلب بررسی های انجام شده در زمینه روابط خویشاوندی، بر پایه روابط نسبی و سببی صورت گرفته اند و به این نکته توجه نشده است که در برخی از جوامع، روابط خویشاوندی براساس معیارهایی به غیر از معیارهای نسبی و سببی تعریف می شوند. درواقع، مسیرهای تبارشناختی، نمی توانند این دانش فرهنگی را نشان دهند. در رویکرد تحلیلی اتخاذ شده در پژوهش حاضر، اصطلاحات خویشاوندی به عنوان عناصری فرهنگی در نظر گرفته شده اند. در این روش، نقشه های خویشاوندی بدون ارجاع به روابط تبارشناختی امکان بازشناسایی مفاهیم خویشاوندی نخستین را فراهم می کنند و به این ترتیب قادر به نمایاندن تفاوت های فرهنگی هستند. چارچوب به کاررفته در این پژوهش، پایه و اساس جامعی برای مطالعه مقابله ای نظام های خویشاوندی به دست می دهد. در پژوهش حاضر، نقشه اصطلاحات خویشاوندی فارسی در دوره ها ی ایرانی باستان، ایرانی میانه و ایرانی نو به دست داده شده است. در نقشه ها، گره آغازین «من» در مرکز قرار دارد و اصطلاحات خویشاوندی نخستین نسبت به این مفهوم شناسایی شده اند. بررسی و مقایسه درزمانی نقشه های اصطلاحات خویشاوندی فارسی در سه دوره مذکور نشان می دهد در دوره میانه، جنس دستوری از بین رفته است؛ اما جنسیت بیولوژیکی همچنان حفظ شده است. در این دوره، برخی اصطلاحات خویشاوندی حذف و برخی اضافه شده اند. در دوره فارسی نو نیز شاهد افزایش تعداد اصطلاحات خویشاوندی، وام گیری از زبان های دیگر، رواج کاربرد اصطلاحات خویشاوندی دو تکواژی و کاهش اهمیت جنسیت بیولوژیکی در بیان روابط خویشاوندی هستیم.
زبان و مراقبت: بررسی کیفی ادراکی زبان آموزان ایرانی بر اساس نظریه مراقبت نادینگز و لوگ استروپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
47 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه کیفی، بررسی روابط میان معلمان و زبان آموزان بر اساس نظریه مراقبت نادینگز (1988) و لوگ استروپ (1997) است. در این پژوهش، مفهوم مراقبت با جنبه های زبان شناختی چون تعامل زبانی و انتقال معنایی بررسی شده است، که از طریق آن ها رابطه مراقبتی میان معلم و دانش آموز ایجاد می شود. برای جمع آوری داده ها، با ده زبان آموز در مدارس مصاحبه انجام شد. سپس داده ها با استفاده از مراحل کدگذاری نظریه داده بنیاد[1] (کربین و استراس[2]، 1990) و نرم افزار مکس کیودا نسخه 24 تحلیل گردید. در این تحقیق، 22 کد فرعی و چهار کد اصلی شناسایی شد و مدل نظری جدیدی برای رابطه مراقبتی معلم-دانش آموز ارائه گردید. مقوله های اصلی این رابطه شامل ارتباط و تعامل، شیوه های آموزشی، درک و حمایت، و ویژگی های فردی معلمان بود. همچنین، مقوله های فرعی شامل احترام، رابطه متقابل، توجه فردی، گوش دادن با حوصله به دانش آموزان، گفت وگو با دانش آموزان، سواد رابطه ای، شجاعت معلم در آغاز ارتباط مراقبتی، صداقت، دلسوزی، تشویق، جذب کامل، جابجایی انگیزشی، حمایت احساسی، ارتباط بر پایه اعتماد، محیط حمایتی، استفاده از روش های آموزشی مناسب، در دسترس بودن معلم، تعامل دانش آموزان، انتظارات واقع گرایانه از دانش آموزان، پاسخ دهی، و ایجاد سرگرمی و طنز بودند. این تحقیق درنهایت نشان می دهد که چگونه ویژگی های روانشناسی زبان و زبانشناسی کاربردی می توانند نقش مهمی در درک و تقویت ارتباطات آموزشی داشته باشند. یافته های این مطالعه با توجه به دیدگاه روانشناسی به چندین پیامد آموزشی برای سیاست گذاران آموزشی، معلمان و زبان آموزان اشاره دارد تا مفهوم «مراقبت» را بهتر بشناسند و به کارگیرند و این امر به رشد حرفه ای معلمان و بهبود آموزشی دانش آموزان کمک خواهد کرد.
متمم های ریشهه dā در زبان اوستایی و فارسی باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان های ایرانی دوره باستان (اوستایی و فارسی باستان) علاوه بر ساختمان تصریفی می توان روابط نحوی و نقش های معنایی هر یک از حالت های دستوری و حاشیه ای را بررسی کرد. در این زبان ها، متمم های فعل که می توانند اسم، صفت و یا ضمیر باشند، از طریق حالت نشانی بازنمایی می شوند که با توجه به فعل بر نقش های گوناگونی دلالت دارند. بازنمایی متمم های فعل و کارکرد حالت ها با افعال مختلف، تاکنون جز اشاراتی مختصر، مورد توجه محققان این حوزه نبوده است. به این دلیل، بررسی این موضوع در زبان های ایرانی باستان قدری مغفول مانده است. از این رو، در این نوشتار به بررسی متمم های یکی از ریشه های فعلی پرکاربرد و پربسامد زبان اوستایی، dā، پرداخته می شود که در متون اوستایی بیشتر در معانی دادن، آفریدن و قراردادن و در کتیبه های فارسی باستان با بسامدی کم در معانی آفریدن و دادن آمده است. چنانکه از بررسی جملات حاوی ریشه dā برآمد، متمم های این ریشه، با توجه به معنی و بافت جمله در زبان فارسی باستان در حالت های مفعولی و برایی و در زبان اوستایی در حالت های مفعولی، برایی، اضافی و دری در نقش های معنایی متعددی چون موضوع/ کنش پذیر، پذیرنده، بهره ور، تمیز و مکان ظاهر شده اند.
The Relationship between EFL Learners’ Self-efficacy, Strategy Use and their Performance on a Grammar Test: Is there any Difference between High and Low Self-efficacious Learners?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Since the emphasis of the studies has shifted from a teacher-centered approach to a learner-centered one, researchers have discovered the significance of variables originating inside learners during the learning process. The present study was an attempt to focus on self-efficacy and strategy use as two learners’ variables. The purpose of this study was to investigate whether there is any relationship between EFL learners’ self-efficacy, strategy use, and grammar performance. In addition, it aimed to find out whether there is any difference between high self-efficacious learners and low self-efficacious learners in strategy use and grammar performance. To conduct the study, a non-experimental correlational design was used and thirty-five participants consisting of males and females studying English language teaching were selected randomly out of all the sophomores. Two questionnaires and a test were the main instruments in gathering data. Based on the results of the questionnaire, they were divided into two groups of high and low by using a normal distribution curve. As a result of running several data analysis tests, the findings of the present study revealed a significant relationship between EFL learners’ self-efficacy, strategy use, and their performance on a grammar test. Furthermore, it was illustrated that high self-efficacious learners performed better than low self-efficacious ones on the grammar test and grammar strategy use questionnaire.
پی بست های ضمیری در زبان فارسی از نگاه صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به باور شقاقی (1394) گونه آزاد پی بست ضمیری، یعنی ضمایر منفصل، می توانند در جایگاه هسته گروه اسمی قرار بگیرند؛ اما گونه واژه بستی آنها چنین قابلیتی ندارد. این در حالی است که اگر میزبان حرف اضافه باشد، ضمیر می تواند در جایگاه هسته گروه اسمی قرار گیرد. با توجه به این مسئله، پژوهش حاضر می کوشد تا با استفاده از نظریه صرف توزیعی، به تحلیل فرایند شکل گیری ضمایر منفصل و متصل و ماهیت ضمایر متصل به اسم، حرف اضافه و فعل بپردازد، تا در پرتو آن بتواند دلیل وجود چنین رفتار دوگانه ای را بیابد. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام می گیرد و فرضیه های آن با استفاده از استدلال های نظری و شواهد زبانی به بوته آزمایش قرار داده می شود. فرضیه اصلی این پژوهش آن است که رفتار متفاوت ضمایر متصل، ریشه در ماهیت و جایگاه ساختاری ویژه آنها دارد؛ در این زمینه همچنین فرضیه وجود نشانه «M» نیز مطرح می گردد؛ این نشانه که حاصل ادغام صرفی میان تکواژ پایه و ضمیر است بر روی هسته ضمیر متصل هویدا می گردد. یافته های این پژوهش ضمن اثبات وجود نشانه «M»، تمایز ساختاری و ماهیتی ضمایر متصل به میزبان های مختلف را تأیید می کند.
بررسی اسم های مرکب برون مرکز دوجزئی فاقد پایه فعلی زبان فارسی در چارچوب صرف ساخت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیب یکی از زایاترین فرایند های واژه سازی است. با توجه به وجود و یا نبود هسته، واژه های مرکب به دو طبقه واژه های مرکب درون مرکز و واژه های مرکب برون مرکز دسته بندی می شوند. این مقاله به بررسی اسم های مرکب برون مرکز فاقد پایه فعلی زبان فارسی در چارچوب صرف ساخت محور بوی (2010) و کشف روابط معنایی موجود در طرحواره های ساختی براساس انگاره های روابط معنایی جکندوف (2010) و گیرجو و همکاران (2005) می پردازد. داده های پژوهش از فرهنگ معاصر فارسی (1381)، رسانه ها و گفت وگوهای روزمره جمع آوری شده اند که حدود 450 واژه را شامل می شود. اسم های مرکب برون مرکز در دو طبقه بندی متفاوت بررسی شده اند. طبقه بندی اول براساس رابطه معنایی میان هسته معنایی و اجزای درونی واژه های مرکب انجام شده است که با توجه به داده های پژوهش، 9 رابطه معنایی میان هسته معنایی و اجزای درونی واژه های مرکب، و 11 رابطه معنایی میان اجزای درونی واژه ها یافت شد. طبقه بندی دیگر با توجه به هسته معنایی بیرونی صورت گرفته است تا بتوان با استفاده از آن، الگوهایی برای ساخت اسمِ «ابزار، گیاه، حیوان، مکان، خوردنی، جزئی از چیزی، شغل، تخصص، مقام اجتماعی، جایگاه شغلی، وضعیت شخص، بیماری، ماده، علامت، وزن موسیقی/شعر، شکل هندسی، شیء، دعا و بازی» در زبان فارسی به دست داد.
الگوهای شرط در فارسی بر پایه ی صورت های فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوع صورت های فعلی از نظر زمان، وجه و نمود در بند شرط و بند پیامد در ساخت های شرطی فارسی پیچیدگی های زیادی دارد. این پیچیدگی ها بویژه در امر آموزش زبان فارسی برای درک و تولید فارسی آموزان مشکل آفرین است. اگرچه فهرست هایی از گونه های ممکن از ساخت شرطی در نوشته های مختلف آمده است، ولی به نظر می رسد هیچ کدام فهرست کاملی از این تنوع فراوان نیست، و ساخت های متعددی از نظر دور مانده است. همین ارائه ی یک الگوی کامل برای شرط در زبان فارسی و در نتیجه آموزش آن را ناقص می گذارد. وانگهی لحاظ نشدن این ساخت های موجود تحلیل معنایی و کاربردی آن ها را دچار مشکل می کند. از این رو، پس از بررسی اولیه و مشاهده ی ساخت هایی دیگر، تلاش شد تمام الگوهای ممکن برسی شود. بنابراین برای بررسی صورت های فعلی در بندهای شرط و پیامد در ساخت های شرطیِ فارسی، پیکره ای با حدود 400 جمله ی مرکب شرطی از گونه های گفتاری، گفتارِ نوشتاری (چت نویسی) و نوشتار معاصر گردآوری شد تا ترکیب های ممکن و امکانات گوناگونِ نمودِ صورت های فعلی در دو بند شرط و پیامد بررسی شود. پس از بررسی و دسته بندی یافته ها، مشخص شد امکان نمود 10 صورت فعلی در بند شرط با 4+44 نوع ساخت شرطی و10 صورت فعلی در بند پیامد با 4+44 نوع ساخت شرطی وجود دارد. در نتیجه، نمونه های تازه ای از ترکیب بند پیامد و بند شرط در ساخت شرطی فارسی یافت شد.
تحلیل چندمعنایی افعال مرکب دارای همکرد «کردن» در چارچوب نظریۀ صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
97 - 129
حوزههای تخصصی:
همکرد «کردن» بیشترین مشارکت را در تولید افعال مرکب فارسی دارد. زیرا همکرد «کردن» در فرایند سبک شدگی می تواند بیشتر از همکردهای دیگر زبان فارسی از معنا تهی شود؛ از معنای سرنمونی خود فاصله گرفته؛ و با ترکیب با انواع فعل یارهایی با معنا و جزء کلام های متفاوت، فعل های مرکب گوناگونی بسازد (Mansouri, 2013). از این رو، فعل های مرکب با همکرد «کردن» در این زمینه، بیشترین سهم را در میان همه افعال مرکب زبان فارسی دارند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه چگونگی تشکیل فعل های مرکب فارسی همراه با همکرد «کردن» و شناسایی و واکاوی چندمعنایی موجود بین آن ها بر مبنای نظریه صرف ساختی (Booij, 2010a & b) است. داده های این پژوهش شامل 3326 فعل مرکب همراه با همکرد «کردن» است که از فرهنگ زانسو (Keshani, 1993)، فرهنگ بزرگ سخن (Anvari, 2002)، فرهنگ ظرفیت نحوی افعال فارسی (Rasooli et al, 2011) و فرهنگ املایی خط فارسی (Sadeghi et al, 2015) گرد آوری شده اند. یافته های این پژوهش نشان داد که چندمعنایی در فعل های مرکب همراه با همکرد «کردن»، نه در سطح واژه های عینی، بلکه در سطح طرحواره ساختی و انتزاعی قابل تبیین است. از این رو، یک طرحواره ساختی مرتبه بالاتر در سطح بالایی از انتزاع درنظر گرفته شد که در پیوند با آن زیرطرحواره های ساختیِ عینی تری وجود دارد که الگوهای شکل گیری فعل های مرکب در گروه های مختلف را نشان می دهند. هر یک از این زیرطرحواره ساختی نماینده ای از یک مقوله معنایی در فعل های مرکب هستند.
Gamification and the Duality of Extrinsic and Intrinsic Motivation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the influence of a gamification-enhanced language classroom within the context of Moodle in promoting extrinsic and intrinsic motivational attributes of language learners. A total of 220 language learners from different universities in Iran were recruited as the participants and randomly assigned to the gamification-enhanced (n= 114) and control groups (n= 106). Over the eight weeks of treatment, the experimental group members were taught using various gamified tasks and activities through the gamified Moodle LMS. A motivational orientation scale was administered before and after the intervention. The results of ANCOVAs demonstrated a significant boost in the extrinsic motivation of language learners, including external, introjected, and identified regulation. Furthermore, the study confirmed that the integration of gamification has resulted in a higher level of intrinsic motivation for the participants in the areas of knowledge, accomplishment, and stimulation. The relevant pedagogical implications and directions for future studies are discussed.
The impact of using multimedia glosses on vocabulary acquisition: The case of Iranian intermediate EFL learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to explore the effect of multimedia glosses on the vocabulary acquisition of Iranian intermediate EFL learners. The program employed in this study provided the learners with glosses for words in the form of sounds and videos. The participants were 40 intermediate EFL learners studying English at a private institute in Esfahan. The participants were assigned to experimental and control groups. Participants were given the exact reading context from a software called "Tell Me More." The experimental group had access to multimedia glosses for unknown words. The learners were granted access to the glosses by clicking on the highlighted words. The control group, regarding the clarification of the unknown word lexis, received help from the researcher through the conventional method and had access to a dictionary. After 10 sessions, a vocabulary test was given to experimental and control groups. The application of an independent t-test indicated that the performance of the participants exposed to multimedia glosses was significantly superior to that of the control group. The present study offers valuable insights for CALL material designers in selecting the optimal combination of modalities to facilitate L2 vocabulary acquisition.
Attaining C1-level Scores in TOEFL iBT: From Challenges to Needs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study sought to identify the challenges and needs of TOEFL iBT candidates in achieving C1 level scores in the speaking and writing sections of the exam. To this end, the researcher employed a mixed-method approach to collect data from a population of 46 students, both male and female, between the ages of 22 to 30. The participants were enrolled in two TOEFL preparation classes at Universidad Nacional de Educación. The data were collected through a survey, class observations, and TOEFL speaking and writing mock tests, and were subsequently analyzed both qualitatively and quantitatively. The findings indicated that the participants encountered challenges in discussing unfamiliar topics fluently, struggled with producing language at the C1 level while employing a variety of grammar and vocabulary, and demonstrated reduced accuracy due to influences from their first language (L1). To address these challenges, it is recommended to offer a bridging course prior to exam preparation courses wherein the primary focus is devoted to enhancing candidates’ accuracy and communicative competence in discussing unfamiliar topics through corrective feedback. The findings of this study could offer valuable insights to TOEFL iBT test preparation instructors, enabling them to better understand the challenges students face and plan strategies to address these challenges effectively within preparation courses.
The Effectiveness of App-Based Language Instruction: A Blend of Productive Linguistic Knowledge Improvement and Users’ Perceptions and Experiences
حوزههای تخصصی:
The growing popularity of language-learning apps among language learners has highlighted the need for rigorous evaluation of their efficacy in second language acquisition (SLA). This study combined quantitative measures to comprehensively understand the effectiveness of the Busuu app in improving the productive vocabulary of Iranian intermediate EFL learners with qualitative data from in-depth interviews to explore their perceptions and experiences while using the app. Forty-three learners (17 males and 26 females with a mean age of 27.53) were selected to assess the effectiveness of the Busuu app on learners’ productive vocabulary knowledge. Among them,15 participants (all female with a mean age of 29.40) agreed to be interviewed after the Busuu study to gain insights into learners’ perceptions and experiences with app-based learning. A pretest-posttest design using the LEX30 task, a standardized productive vocabulary assessment tool, was conducted before and after the Busuu study to evaluate participants’ productive vocabulary knowledge. Paired samples t-tests revealed no significant improvement in participants’ productive vocabulary knowledge. Nonetheless, the number of responses produced in the posttest was higher than in the pretest. According to the interview data, users rated vocabulary as the most favored feature of the app, while restricted access to premium content was noted as the least favored. Most participants acknowledged that the app exceeded their initial expectations before installing it. Additionally, improving vocabulary knowledge was the users’ primary expectation from utilizing the app. Furthermore, approximately all participants found the app beneficial for language learning. However, most of them reported low levels of enjoyment during app usage. The results can contribute to understanding what needs to be done to upgrade the quality and potential of the Bussu app, how the app can better support EFL learners in effectively activating their lexical knowledge, and what the users’ experiences and expectations from a language-learning app are.
Individual and Collective Reflective Journals and EFL Teachers’ Professional Development and Identity Construction(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۳ , N. ۳ , ۲۰۲۴
91 - 112
حوزههای تخصصی:
The present study investigated whether individual or collective reflective journals could lead to teachers’ professional development and professional identity (re)construction. To this end, 30 Iranian EFL teachers were selected through convenience sampling. The participants wrote pre-workshop reflective journals individually and collectively and attended a reflective consciousness-raising workshop for eight sessions. The participants were informed about the major tenets of reflection, professional development, and professional identity (re)construction in the workshop. Afterward, they wrote post-workshop reflective journals again individually and collectively. The participants sat follow-up interviews for the researchers to find out which kinds of journals better helped them develop professionally and (re)construct their professional identity. The findings showed that individual reflective journals and collective reflective journals contributed to teachers’ professional development and professional identity (re)construction respectively. The findings might imply that stakeholders involved that is EFL education policymakers, curriculum developers, and syllabus designers hold interactive workshops for pre-service and in-service teachers on reflective journal writing which might lead to both EFL teachers’ professional development and identity (re)construction. Moreover, it is recommended that the decision-makers and senior managers develop systematic checklists addressing those influential factors found in the present study to contribute to teachers’ professional development and professional identity construction.
پدیده حذف درون بند (رویکردی فاز بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
151 - 185
حوزههای تخصصی:
در سنت دستور زایشی، پدیده حذف یا زدایش، ساخت های گوناگونی را دربرمی گیرد که در آن ها عناصر پیش بینی پذیر نحوی ذیل شرایط خاصی از اشتقاق زدوده می شوند. از سرآغاز نظریه اصول و پارامترها، یافت تعمیمی که بتواند همه گونه های حذف را تبیین کند، یکی از مسائل بنیادین زبان شناسان بوده است. مقاله حاضر می کوشد تا در چارچوب کمینه گرایی فازبنیاد گامی به سوی این هدف بردارد و تبیین جامعی از انواع مختلف حذف در جملات زبان فارسی به دست دهد. برای این منظور، نخست به مهم ترین موارد حذف در پیشینه پژوهش نگاهی می افکنیم و تبیین های مختلف از این پدیده زبانی را ارزیابی می کنیم. سپس به معرفی سامانه متمم ساز شکافته و بررسی فرافکن های نقش نمای فراتر از گروه زمان می پردازیم تا از این طریق، فرافکنی را که در زبان فارسی هسته فاز بالایی را تشکیل می دهد، بیابیم. بررسی شواهد زبانی نشان می دهد در فارسی، مانند زبان آلمانی، عناصر متمم سازی مانند «که» و «تا» در هسته گروه ایستایی تولید می شوند و سپس به هسته گروه عامل ارتقا می یابند و بنابراین، گروه ایستایی را باید نقطه فاز بالایی تلقی کرد که برخی از فرایندهای حذف را در درون ساختار بند موجب می شود. در ادامه این مبحث، توصیفی تفصیلی از انواع حذف در درون جمله به دست می دهیم و می کوشیم ساخت های محذوفی همچون کافت، شبه کافت، ارتقای گره راست، حذف گروه فعلی، بندزدایی، پی پرسش و خرده پاسخ را براساس رویکرد کمینه گرا تحلیل کنیم. سرانجام در بخش پایانی پژوهش استدلال می کنیم که انواع حذف درون بند بر فرافکن فاز پایینی (vP) یا فاز بالایی (FinP) اعمال می شوند و هسته ها و/ یا سازه هایی را از اشتقاق نحوی می زدایند. این تحلیل با تکیه بر فرایندهای پسانحوی حذف و ادغام صرفی توضیح می دهد که چرا در محمول های مرکب فارسی، جزء غیرفعلی محمول می تواند حفظ یا حذف شود.
تشخیص خودکار هویت نویسنده متن در زبان فارسی براساس دستور نقش گرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشخیص خودکار هویت نویسنده متن یکی از مسائل مهم زبان شناسی حقوقی تلقی می شود. در پژوهش حاضر تلاش می شود کارایی ویژگی های مبتنی بر مفاهیم دستور نقش گرای نظام مند هالیدی (هالیدی و متیسن، 2014) با کارایی واژ ه های دستوری در تشخیص هویت نویسنده مقایسه شود. به این منظور، در ابتدا، پیکره ای از آثار هفت نویسنده معاصر ایرانی گردآوری شد. در مرحله دوم، از واژه های دستوری استخراج شده از پیکره فهرستی تهیه شد؛ به علاوه، یک مجموعه واژگان براساس شبکه نظام حروف ربط، شبکه نظام افزوده وجه و شبکه نظام افزوده نگرشی با استفاده از منابع زبانی تهیه شد. سپس بسامد نسبی واژه های دستوری و ویژگی های مبتنی بر دستور نقش گرای نظام مند در هر متن محاسبه شد. طبقه بند پرسپترون چند لایه، نوعی شبکه عصبی، برای مرحله آموزش سامانه به کار گرفته شد و به دقت مطلوبی در مرحله ارزیابی منجر شد. بررسی نتایج ارزیابی سامانه نشان داد که روش محاسبه بسامد واژه های دستوری نسبت به روش مبتنی بر دستور نقش گرای نظام مند در تشخیص هویت نویسنده متون فارسی برتری دارد؛ باوجوداین، هنگامی که ویژگی های دستور نقش گرای نظام مند هالیدی درکنار ویژگی بسامد واژه های دستوری به کار روند، کارایی سامانه نسبت به حالتی که تنها از ویژگی بسامد واژه های دستوری استفاده شود، ارتقا می یابد.
میزان وام گیری حروف اضافه و ضمائر در کردی کلهری در افراد دوزبانه کرد-فارس زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
227 - 255
حوزههای تخصصی:
تماس زبانی می تواند دارای پیامدهای بسیاری برای زبان های درگیر باشد. وام گیری واژگانی یا ساختاری یکی از پیامدهای تماس زبانی است که در آن عناصری از زبان غالب ممکن است وارد زبان پذیرا شوند. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان بهره گیری از حروف اضافه و ضمیرهای بومی یا وام واژه معادل فارسی آن ها در کردی کلهری است. برای گردآوری داده ها، از یک پرسشنامه (فهرست) محقق ساخته بهره گرفته شد تا روشن شود که گروه های مختلف تا چه اندازه از واژه های بومی یا وام واژه های فارسی بهره می گیرند. براساس متغیرهای سن، جنسیت و تحصیلات، افراد انتخاب شده به هشت گروه دسته بندی شدند: مردان/ زنان باسواد جوان، مردان/ زنان با سواد مسن، مردان/ زنان بی سواد جوان و مردان/ زنان بی سواد مسن. یافته های پژوهش نشان داد که در گروه های مختلف اجتماعی به طور متوسط بین 7. 82 تا 100 درصد از حروف اضافه بومی و بین 08. 76 تا 100 درصد از ضمیرهای کردی استفاده نموده اند. زنان جوان باسواد بیشترین میزان بهره گیری از حروف اضافه (3. 17 درصد) و ضمیرهای غیربومی (92. 12 درصد) را در بر داشتند. آزمون آماری مورد استفاده (آنالیز واریانس سه عاملی) نشان داد که دو عامل تحصیلات و سن (برخلاف جنسیت) هم به تنهایی و هم در تعامل با هم نقش معناداری در تنوعات مشاهده شده آن ها بر عهده دارند.