فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۹۱ مورد.
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
155 - 163
حوزههای تخصصی:
ارزشمند بودن تحقیق در مورد گویش ها و لهجه ها بر هیچ کس پوشیده نیست. لذا با گردآوری و ثبت و ضبط داده های گویشی بسیاری از ناشناخته های زبانی و فرهنگی یک قوم شناخته می شود و از نابودی و خاموشی آن ها کاسته می شود و راهی برای حفظ و ماندگاری زبان ها و فرهنگ ها است. همچنین برای گسترده کردن زبان معیار باید اول به گویش های رایج توجه بیشتری شود و این برای بقای زبان ملی و معیار ضروری می باشد. داده های این پژوهش از منطقه عنبران در استان اردبیل به صورت میدانی جمع آوری شده است. گویشی که در منطقه عنبران بدان تکلم می شود، تالشی شمالی می باشد. زبان تالشی یکی از زبان های شمال غربی ایران است که به سه دسته شمالی، مرکزی، و جنوبی تقسیم می شود. قوم تالش امروز در مناطق وسیعی از حاشیه جنوب غربی دریای خزر در استان گیلان و همچنین در جمهوری آذربایجان و قسمت هایی از استان اردبیل سکونت دارند. بعد از جمع آوری داده ها ابتدا با دقت آوانگاری شدند و سپس برگردان فارسی هر کدام نیز نوشته شد.
ساخت و اعتبارسنجی یک چهارچوب نظام مند مبتنی بر ژانر برای ارزیابی متون تفسیری زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
399 - 422
حوزههای تخصصی:
، هدف از این مطالعه ساخت و اعتبارسنجی چارچوبی برای ارزیابی متون تفسیری نوشته شده توسط زبان آموزان مقطع پیشرفته هست. روش تحقیق به صورت کیفی - کمّی بود. بخش کیفی از طریق مصاحبه با 15 نفر از اساتید دانشگاهی در شهر تبریز به روش گلوله برفی در سال 1400-1401 تا رسیدن به اشباع نظری صورت پذیرفت. بخش کمّی با 50 نفر از مدرسان در شعب آموزشگاه کانون زبان ایران در تبریز با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند از بین 183 مدرس انجام شد. ابزار تحقیق در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. ابزار بخش کمّی پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر چارچوب مستخرج از مضامین شناسایی شده توسط اساتید در بخش مصاحبه بود. جهت روایی سنجی مضامین مصاحبه، دو مرحله متوالی از نظرسنجی با اساتید دانشگاهی استفاده شد. یافته های بخش کیفی نشان داد که بر اساس روش تحلیل مضمون حاصل از مصاحبه با اساتید از مجموع 76 کد اولیه و 39 کد طبقه بندی شده، 8 مضمون فرعی و در نهایت سه مضمون اصلی شامل: 1. بافت فرهنگ، 2. بافت موقعیت و 3. ویژگی های واژگانی - دستوری شناسایی شد. براین اساس، بافت فرهنگ در قالب دو مضمون فرعی قالب بندی معنایی و قالب بندی محتوایی؛ بافت موقعیت در قالب سه مضمون فرعی موضوع سخن، عاملان سخن، و شیوه بیان و ویژگی های واژگانی - دستوری در قالب سه مضمون فرعی اندیشگانی، بینافردی و متنی تدوین شد. یافته ها در بخش کمّی نیز نشان داد که بر اساس تحلیل عاملی انجام شده، چارچوب ارائه شده بخش کیفی مشتمل بر مضامین اصلی و فرعی مورد تأیید واقع و ابزار ساخته شده اعتبارسنجی شد.
The Role of Situational Interest and Personality Traits in Language Learners’ Transformative Engagement in Academic Reading(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current study primarily explored the link between EAP students’ L2 situational interest (SI) and academic reading transformative engagement (TE). Moreover, it explored SI and its subcomponents, triggered SI and maintained SI as predictors of TE. We also sought the role of different disciplines as moderators of the relationship between SI and TE. Finally, we investigated the big five personality traits as predictors of TE. The participants of this study were 160 undergraduate EAP students recruited through quota sampling. A quantitative research method with a correlational design was employed to conduct the study. Two questionnaires were adopted to measure academic reading TE and personality traits, and a questionnaire was adapted from math SI to English learning SI to assess the students’ L2 SI. The results revealed a significant and positive relationship between students’ L2 SI and their academic reading TE. SI significantly predicted TE, and between its subcomponents, only maintained SI strongly and significantly predicted TE. Neither the difference between the disciplinary groups in terms of students’ TE nor the interaction of the comparative disciplinary groups by SI was significant. The result indicated the agreeableness trait as the sole predictor of TE. Our findings have fruitful pedagogical implications discussed in the conclusion section.
بررسی مطابقه جنس دستوری در گویش ابیانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
245 - 278
حوزههای تخصصی:
جنس دستوری یکی از مقوله های دستوری اسم ب ه ش مار م ی آی د ک ه در بسیاری از زبان های ایرانی نو مشاهده می شود، گرچه نح وه متجل ی ش دن آن در این زب ان ه ا متفاوت است. از آنجاکه جنس دستوری ابیانه ای (از مجموعه گویش های مرکزی ایران) ارتباط منسجمی با صورتِ واژه ها ندارد و نشانگرهای صوری مشخصی (به جز برخی اسم های مختوم به واکه) برای جنس مذکر و مؤنث موجود نیست، براین اساس برای تعیین وضعیت جنس در این گویش، طبق چارچوب نظری ارائه شده توسط کوربِت، از مطابقه به عنوان مهمترین معیار تشخیص جنس استفاده شده است. مقاله حاضر با ارائه شواهد و نمونه هایی از گویش ابیانه ای که به روش میدانی و از طریق مصاحبه با چهار گویشور ابیانه ای گردآوری شده، به دنبال آن است که گستره مطابقه جنس دستوری را مشخص سازد. این بررسی نشانگر آن بوده است که مطابقه در دو سطح گروه اسمی و بند رخ می دهد. جنس دستوریِ اسم به عنوان هسته گروه اسمی، صورت صرفی برخی از اصلی ترین وابسته های خود، مانند عددِ «یک»، صفت بیانی، صفت اشاره، مسندِ مختوم به واکه /ɑ-/، عدد ترتیبی، نشانه معرفه، صفت تفضیلی و حتی کمی نمایِ «بیشتر» را تعیین می کند و از طرفی، در سطحِ بند نیز بر ویژگی مطابقه فعل با فاعل (صورت سوم شخص مفردِ ماضی) و مفعول (فقط در ساخت های ماضی) تأثیر می گذارد. همچنین، چون تمایز دو جنس مذکر و مؤنث فقط در شمار مفرد دیده می شود و در شمار جمع این تمایز منتفی است، مطابقه در ابیانه ای را باید از نوع همگرا محسوب کرد.
تأثیر زبان فارسی بر کیفیت واکه های لری خرم آبادی با رویکرد آواشناسی قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
311 - 340
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در چارچوب آواشناسی قضایی و با هدف بررسی تأثیر زبان فارسی معیار بر کیفیت واکه های لری خرم آبادی صورت گرفته است. این بررسی به دنبال پاسخگویی به این پرسش بود که آیا زبان فارسی معیار بر ویژگی های صوت شناختی واکه های لری خرم آبادی تأثیر می گذارد. به این منظور، صدای 20 گویشور لری خرم آبادی (10 مرد و 10 زن) ضبط شد که گروه اول در خرم آباد و گروه دوم در تهران سکونت داشتند. 54 جمله شامل واژه های منتخب توسط شرکت کنندگان خوانده شدند. در نهایت، 3240 نمونه آوایی شامل واکه های /e, i, ɪ, ʏ, y, o, u, ə, ø, ɑ, a/ حاصل شد. در گام بعدی، نمونه های آوایی از منظر صوت شناختی و آماری تحلیل شدند. در تحلیل صوت شناختی، پارامترهای بسامد پایه و بسامد سازه های اول تا پنجم بررسی شدند. تحلیل داده ها نشان داد که بسامد پایه، بسامد سازه پنجم، بسامد سازه سوم و بعد از آنها با اختلاف زیاد، بسامد سازه دوم به ترتیب بیشترین نقش را در ایجاد تمایز میان واکه های لری تولیدشده توسط گویشوران مرد ساکن تهران و خرم آباد دارند. در گروه زنان نیز، تنها بسامد پایه و بعد از آن با اختلاف زیاد، بسامد سازه پنجم از این قابلیت برخوردارند. در نتیجه، بسامد پایه و بسامد سازه های بالا از قابلیت بیشتری برای ایجاد تمایز بین گوینده برخوردار هستند.
باهم آیی و ابهام واژگانی و مشکلات (نارسایی های) مربوط به معادل گزینی (سازی) آن ها در متون بانکی با استفاده از نظریۀ معنا شناسی ساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و همچنین استفاده از دیدگاه زبان شناختی معناشناسی ساختارگرا سعی در بررسی موضوع باهم آیی و ابهام واژگانی در متون بانکی مربوط به اعتبار اسنادی از بانکداری بین الملل (مقررات و دستورالعمل ها) و مشکلات و نارسایی های مرتبط با معادل گزینی (سازی) فارسی آن ها با انتخاب پنج کتاب ترجمه شده مقابله ای دارد. یافته های پژوهش نشان می دهند که باهم آیی های موجود در بخش تخصصی این متون ویژگی هایی چون بافتی (واژگان و دستوری)، ساده، قابل انتظار، بی فاصله، پربسامد، واژه محوری، موقعیتی، معنایی و همنشین بودن را دارند که مترجمان این باهم آیی ها را گاه با چندین و گاه تنها با یک معادل ثابت به زبان فارسی برگردان نموده اند که گزینش و یا ساخت معادل ثابت برای این باهم آیی ها از برای یکسان سازی و ایجاد زبان خاص فنی فارسی در زمینه ی اعتبار اسنادی از بانکداری بین الملل بسیار مناسب به نظر می رسد. درخصوص ویژگی های مربوط به چندمعنایی (ابهام) های واژگانی موجود در این متون نیز این نتیجه حاصل گردید که در بخش تخصصی متون بانکی برگزیده واژه های بسیاری وجود دارند که اغلب به دلیل کاربرد ویژه و با به-کارگیری جدید آن ها در حرفه ی بانکداری همراه با ایجاد معنای جدید به وجود آمده اند و دلالت چندگانه معنایی دارند. اما این دلالت های چندگانه باتوجه به بافت زبانی (روابط دستوری و معنایی یک واژه با دیگر واژه های قبل و بعد خود) و باهم آیی های خاصی که واژه چندمعنا همراه با آن ها به کار می رود همچون واحدی تک معنا و بدون ایجاد ابهام عمل می کنند.
به کارگیری ادبیات کودک و نوجوان در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بزرگ سال از منظر مدرسان زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش رویکرد آموزش ادبیات محور زبان، بهره گیری از ادبیات کودک و نوجوان در آموزش زبان ها به گویشوران غیربومی جایگاه مطلوبی یافت و ویژگی هایی همچون برخورداری از واژه ها و ساختارهای دستوری امروزی، بیان مفاهیم و رویدادهای ملموس زندگی، لذت بخشی، آشناسازی فراگیران با مسائل بلاغی زبان، و بهره داشتن از موضوعات عام و جهانی، برنامه های آموزشی زبان را به سمت استفاده از مصادیق این گونه سوق داد. با وجود این، سیاست گذاران حوزه ی آموزش زبان، از گزینش متون ادبی این حوزه بی نیاز نیستند؛ چراکه این گونه نیز از انواع و سطوحی متشکل است که بهره گیری از آنها نیازمند بررسی و پژوهش است. در همین راستا پژوهش حاضر به شیوه ای پیمایشی به تعیین اهمیت مصادیق حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان در آموزش فارسی به غیرفارسی زبانان پرداخته است. بدین منظور نخست پرسشنامه ای محقق ساخته دربردارنده ی هشت گویه از مصادیق ادبیات کودک و نوجوان در سه سطح زبانی تهیه شد و به روش غیرتصادفی دسترس پذیر و هدفدار در اختیار 94 تن از مدرسان ایرانیِ با سابقه ی تدریس در حوزه ی آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان که با مقولات ادبیات فارسی نیز آشنایی داشتند، قرار گرفت. داده های به دست آمده، به منظور پاسخ گویی به پرسش های پژوهش از طریق نرم افزار اس پی اس اس 22 و آزمون های آماری کای- دو یک طرفه، فریدمن و من- ویتنی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها حاکی از آن است که تمام شاخص های تعیین شده در سطح مبتدی کم اهمیت یا بی اهمیت اند، و در دو سطح میانی و پیشرفته بر اهمیت داستان نوجوان، قصه ها و داستان های کودکانه، و شعر نوجوان تاکید بیشتری شده است.
نگاهی به گویش بابلی
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
127 - 154
حوزههای تخصصی:
چکیدهبابلی از گویش های مرکزی زبان طبری است که در کرانه جنوبی دریای کاسپین رواج دارد و جزوگویش های شمال غربی به شمار می رود. زبان طبری به سه دسته شرقی، غربی و مرکزی تقسیم می شود. این زبان یکی از معدود گویش های ایرانی است که از سنت ادبی کهنی برخوردار است. محدوده رواج گویش بابلی شهرستان بابل در استان مازندران است. این شهرستان متشکل از هفت شهر ِبابل، امیرکلا، زرگرمحله، گتاب، گلوگاه، خوش رودپی و مرزی کلا است. آنچه در این مقاله آمده، توصیف مختصر آواشناسی، ساخت واژی، نحوی و واژگانی و ملاحظات جامعه شناختی گویش بابلی است. نتایج تحقیق نشان می دهد بابلی در مناطق شهری کمرنگ تر از مناطق روستایی صحبت می شود.
Cross-cultural study of stance and engagement markers in motivational speeches(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This cross-cultural study aims to examine how Iranian and American motivational speakers employ metadiscourse devices as a convincing tool to interact with their audience. To this end, eight motivational speeches in English and Persian were randomly selected from 2015 to 2021, and analyzed for the use of stance (i.e., hedges, boosters, attitude markers, and self-mentions) and engagement (i.e., reader-pronouns, directives, questions, shared knowledge, and personal asides) expressions. The findings showed that self-mention and attitude markers were the most frequently used stance markers in English and Persian corpus, respectively. Moreover, hedges found to be the least frequently used stance markers in the two corpora. With regard to the use of engagement markers, results showed that reader pronoun is the most frequently used engagement markers, and shared knowledge and personal asides were the least frequently used engagement markers in both languages. Finally, the results of chi-square test showed statistically significant differences in the use of stance and engagement expressions in the two languages, confirming cultural septicity nature of metadiscourse markers, and that speakers of different languages employ interactional devices according to their context.
تکواژهای منفی ساز در زبان ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تمامی زبان ها روشی برای منفی کردن بخش های مثبت وجود دارد که جزئی جدایی ناپذیر از آن زبان ها است. زبان ترکی آذری نیز از این قاعده مستثنی نیست. در خصوص در زبان ترکی آذری مطالعاتی انجام شده، ولی بیش تر جنبه نحوی مقوله منفی سازی بررسی شده است و در زمینه ساخت واژی نیاز به بررسی های دقیق تری وجود دارد. بنابراین در این مقاله سعی شد مقوله منفی سازی از نظر ساخت واژی بررسی شود. به همین منظور داده هایی از شم زبانی نویسنده و سایر گویشوران این زبان و همچنین جملاتی از سه کتاب ترکی کلیات اشعار ترکی شهریار به انضمام حیدربابایه سلام (با مقدمه، تصحیح و تعلیقات حمید محمدزاده،1392) ، «آتالار سوزو» اثر فرهاد صادقی قورولو (1390) که حاوی مجموعه ای از ضرب المثل های ترکی آذری است و رمان ترکی «شرق جنگل» اثر لی اصلان اوغلو (2009) جمع آوری شدند که حاوی جملات منفی بودند. سپس تکواژ هایی که چه به صورت صریح و چه ضمنی معنای منفی را به جمله القا می کردند، استخراج و دسته بندی شدند. پس از بررسی این داده ها مشخص شد، تکواژهای [ma] و [mə] به عنوان نشانه های نفی صریح در زبان ترکی وجود دارند، که این تکواژها با توجه به زمان افعال به صورت تکواژهای [m] [may] [məy] [məz] [maz] تغییر شکل می دهند. در مقابل نفی صریح، نفی ضمنی قرار دارد که یا با استفاده از افعال نقض، جمله مفهومی منفی پیدا می کند و یا حضور برخی از ادات مفهومی منفی به همراه دارد. به علاوه، برخی از تکواژهای نفی نیز از زبان های فارسی و عربی وارد این زبان شده اند.
بررسی حروف اضافه «بین» در زبان فارسی با رویکرد زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حروف اضافه مکانی، از مهم ترین و پرکاربردترین کلمات نقش نمای هر زبانی هستند که نقش مهمی در بازنمایی مفاهیم ذهنی انسان در زبان دارند. اساساً حروف اضافه مکانی از نخستین کلمات نقش نمایی هستند که کودکان در روند فراگیری زبان اوّل دست به تولید آن می زنند و این خود از مهم ترین دلایل لزوم بررسی شناختی این حروف است. هدف از پژوهش پیش رو، بررسی چندمعنایی حرف اضافه مکانی «بین» در زبان فارسی است. برای تبیین این چندمعنایی، از اصول مکتب زبان شناسی شناختی و دو نظریه چندمعنایی اصولی تایلر و ایوانز (2001) و طرح واره های تصوری جانسون (1987) استفاده شده است. داده های پژوهش، از نسخه دوم پیکره همشهری و دو فرهنگ دهخدا (1377) و معین (1386) گردآوری شده اند. نتایج پژوهش نشان دهنده این مطلب است که شبکه معنایی حرف اضافه «بین» دارای یک معنی پیش نمونه مکانی و چهار معنای حاشیه ای است. معنای پیش نمونه ای این حرف اضافه، مبین فضای میان دو چیز است و سایر معانی، به شکل شعاع هایی در اطراف آن قرار گرفته و از آن بسط یافته اند.
The Effect of Recast on EFL Learners’ Pragmatic Development: Patterns of Reciprocity(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Corrective feedback has been evidenced to be a propitious pedagogical tool to promote second language (L2) knowledge, yet little is known about the role of interactional feedback in maximizing L2 learners’ pragmatic knowledge and their reciprocity patterns to corrective feedback in teacher-student interactions. Therefore, the current study made an attempt to bridge this gap. To do so, twenty (11 male and nine female) intermediate English as a foreign language (EFL) participant with an age range of 19 to 31 were recruited and were provided with recast for their inappropriate request strategies. The participants were assigned to perform requests in various scenarios that varied in terms of power, familiarity, and social distance. To gauge their performance, a pretest and posttest Discourse Completion Test (DCT) was run. The obtained data gave evidence to the efficiency of recast in improving L2 pragmatics. Moreover, classroom interactions were recorded and transcribed to identify the emerging reciprocity patterns. The findings revealed several reciprocity patterns, including repetition of trigger, modification of trigger, acknowledgement, topic continuation, and inability to respond. The findings have implications for L2 teachers and augment our understandings of the role of recast in L2 pragmatics and reciprocity patterns of students.
The Effect of Nicenet on Learning Grammar Structures in Writing: The Case of Iranian EFL Intermediate Learners
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۸, No. ۳, Summer ۲۰۲۳
111 - 136
حوزههای تخصصی:
This research aimed to explore the impact of administering Nicenet as one of the virtual learning environments (VLE)'s on linguistic use and grammar instruction in writing. The design of the research was quasi-experimental method having a pre-test and a post-test. The participants were chosen through the convenience sampling strategy and were assigned randomly into experimental and control groups (female = 21, male = 21) and control (female = 21, male = 21). The participants were chosen concerning their performance on the Oxford Placement Test (OPT) and were homogenized accordingly. The outcome of Mann-Whitney, depicted that there was a statistically significant variation between the accomplishments mean scores of the learners of the experimental group who learned the grammar through computer and the control group who studied the same syntactic item utilizing the traditional strategy. The results demonstrated that computer as a tool and Nicenet as an application can help students to increase their grammar learning. The findings also showed that acquiring grammar point using Nicenet can be effective in improving learners’ grammar scores for both male and female learners, equally. This implies that both teachers and material developers can rely on computer software as the main platform for teaching grammar or the supplementary source of teaching grammar to EFL learners. Using established platforms such as Nicenet can even make the process of material development and instruction easier for teachers since they can provide more customized materials.
نگاشت معنایی فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی از دیدگاه رده شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نگاشت معنایی فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی ازدیدگاه رده شناسی می پردازد. این پژوهش از نوع کیفی با روش توصیفی-تحلیلی است و براساس چارچوب ترکیبی ناوز (2008) به انجام رسیده است. فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی عبارت اند از: abāyēd «باید، ضروری است»، šāyēd «شایسته است؛ می توان»، tuwān «می توان»، sazēd «سزاوار است؛ می توان» و kāmistan «خواستن». داده های پژوهش از متون فارسی میانه زردشتی به صورت دستی گردآوری شده اند. پس از گردآوری داده ها، نوع وجهیت فعل های وجهی در داده ها مشخص، سپس نگاشت معنایی هر فعل روی فضای مفهومی معلوم شد. این بررسی نشان داد که این چارچوب برای پوشش معانی فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی نیازمند اصلاح است؛ ازاین رو، روی محور عمودی فضای مفهومی، محور احتمال به دو محور امکان و ضرورت افزوده شد. همچنین، مشخص شد که داده های فارسی میانه زردشتی اصل رده شناختی مطرح شده در این چارچوب را نقض می کنند؛ بنابراین، یافته های حاصل از بررسی فعل های وجهی فارسی میانه، اصل یکسان گرایی را به چالش می کشند.
Revisiting Perceptions and Their Alignment with Practices among Iranian EFL Teachers in the Implementation of Communicative Language Teaching
حوزههای تخصصی:
Developing a learner’s ability to communicate in a second language is the goal of communicative language teaching (CLT). Many EFL teachers now accept and employ CLT as a teaching method. Although teachers’ views have a significant influence on how they practice CLT, there haven’t been many studies about teachers’ attitudes about CLT in a specific context, such as Iran. This was revealed through a study of related literature. The current study sought to examine how EFL teachers felt about CLT. The first aim of the present study is to ascertain how EFL teachers feel about CLT. Examining the fundamental causes of instructors’ attitudes is the second goal. Thirdly, determining whether there is a disconnect between instructors' perceptions about CLT and their classroom behavior. The researchers employed a mixed-methods strategy in this study. The study included 30 EFL instructors. Three phases made up the research design: firstly, a questionnaire for gathering quantitative data was used, then interviews and observations were used for gathering qualitative data. The findings of this study showed that, in general, EFL teachers had positive attitudes about the CLT’s tenets and exhibited CLT’s traits in their teaching. There was not much of a discrepancy between the teachers’ perceptions about CLT and their actual classroom actions. This study offers valuable insights that can inform curriculum development, teacher training, and policy decisions, ultimately enhancing the quality of English language education in Iran and similar contexts around the world.
تناظر اندیشه های جبر، اراده آزاد و رضایت (خرسندی) از منظر تقابل های اندیشگانی اوستا و متن های فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
99 - 128
حوزههای تخصصی:
جبر و اختیار که همواره یکی از پیچیده ترین موضوعات فلسفی در تاریخ ادیان ایران و جهان بوده اند، در حوزه ی دینی مزدیسنی نیز نقش برجسته ای دارند. آیین مزدیسنی به جهت تاریخ کهن و پرفرازونشیب خود از نحله ها، ادیان و جریان های فکری گوناگون تأثیر پذیرفته است و مفصل بندی های اندیشگانی متفاوتی را در آن می توان تشخیص داد که گاه کاملاً در تقابل با هم قرار دارند. تلفیق پیچیدگی های رازگونه ی مسئله ی جبر و اختیار با ابهامات بغرنج آیین کهن ایرانی منجر به خلق مفاهیم معناسازی می گردد که از تقابل های اندیشگان موجود در این دو حوزه برخاسته است. یکی از مهم ترین موضوعات در آیین مزدیسنی، اندیشه خرسندی و مفاهیم پیرامون آن است که با اندیشه ی جبر و اراده ی آزاد رابطه ی مستقیم دارد. در این پژوهش ضمن مروری کوتاه بر مفهوم جبر و اختیار در آیین مزدیسنی تلاش نمودیم تا از این چشم انداز به مفهوم خرسندی و جریان های فکری پیرامون آن، در اوستا و متن های پهلوی نظر بیفکنیم. پس از کاوش حول این مفاهیم دریافتیم که احتمالا هریک از دو جریان فکری متفاوت حول اندیشه خرسندی به یکی از اندیشگان جبر یا اراده ی آزاد متمایل است.
Inspecting Instrument-Based Variability: Effects of Enriching Willingness to Communicate Questionnaire - A Mixed Methods Approach(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۶, No.۳۲, Spring & Summer ۲۰۲۳
79 - 100
حوزههای تخصصی:
The purpose of this cross-sectional mixed methods sequential explanatory study was to find out the effects of enriching McCroskey's (1992) Willingness to Communicate (WTC) questionnaire using oral-visual role-play on EFL responses from comparing the responses of 117 pre-intermediate EFL learners to this instrument before and after the enriching act. This study relates to sociolinguistic research in order to develop more authentic data collection and assessment. The quantitative results indicated no statistically significant effect in average score of the responses, and a decrease in reliability from original to the enriched one, but individual and item internal changes. Then, it followed up with 12 purposefully selected typical respondents to explore those quantitative results in verbal protocol after each administration of original and enriched WTC questionnaire that detected source of variability due to purpose, place, visualization, age, gender, and personality of the interlocutors in the role-plays. The quantitative and qualitative findings from the two phases of the study are discussed with reference to the prior research. Finally, implications and recommendations for EFL instructors, supervisors, and language assessors are provided.
پیوند شاه و آیین در اساطیر ایران و یونان و بررسی استمرار آن در مشروعیت بخشی هخامنشیان (مطالعه موردی: کوروش دوم و داریوش اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین و سیاست همواره دو رکن اساسی جوامع باستانی و در تمدن های کهن به نحوی با یکدیگر در ارتباط و پیوستگی بوده اند. اولین شواهدی که می توان از چگونگی شکل گیری آیین های نخستین به دست آورد در اساطیر یافت می شود. ایران و یونان به مثابه دو تمدن هماورد که با یکدیگر در تعامل و تقابل سیاسی-اجتماعی و فرهنگی-هنری به سر می بردند، بستری ارزشمند برای ریشه یابی مفاهیمی همچون آیین و پادشاهی هستند. بررسی تطبیقی اساطیر این دو تمدن ما را در تحلیل مناسبات و کنش ها و برهمکنش های اجتماعی-فرهنگی آنان یاری می کند. هدف اصلی این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی با استناد به شواهد ادبی تدوین شده، بررسی تطبیقی پیوند شاه و آیین در اساطیر ایران و یونان و نسبت آن با دوران فرمانروایی کوروش دوم و داریوش اول است. پرسش بنیادین پژوهش حاضر این است که با توجه به روایات اساطیری ایرانی و یونانی، ارتباط شاه و آیین در اساطیر این دو تمدن به چه شیوه ای بوده و این ارتباط در دوران هخامنشی چگونه در فرآیند مشروعیت بخشی برای شاهان ایفای نقش کرده است. فرضیه مطرح در این پژوهش بر این بنیان است که با توجه به ارائه نمونه های شاه آرمانی در سنت اساطیری هندواروپایی، تصور شاه بدون پیوند او با آیین، ناممکن و به همین طریق امکان در نظر گرفتن آیین بدون شاه نیز وجود نداشته است؛ بدین سان با قدرت گرفتن هخامنشیان نیز این مسئله با کارکرد مشروعیت بخشی به حکومت به استوارترین شکل خود ادامه می یابد.
نگاهی به ریشه های آیین کهن «نری گله» در ندوشن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رها کردن بزهای نر را در گله به منظور جفت گیری «نری گله» می گویند. از گذشته، در ندوشن (شهری در شهرستان میبد، غرب استان یزد)، این کار برای گله ها در روز بیست و پنجم مهرماه و با انجام مراسمی خاص شبیه یک جشن صورت می گرفته است. منظور از انجام پژوهش، پیدا کردن ریشه های کهن این آیین است. شیوه پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است. کاربرد میوه انار (نماد باروری در فرهنگ های مختلف) در مراسم نری گله، نشان از اهمیت نتایج این مراسم برای برگزارکنندگانش دارد. روز انجام نری گله در بازه زمانی مناسب از لحاظ طبیعی و زیستی قرار دارد. همچنین روزی است (روز اورمزد از ماه آبان در گاهشمار زردشتی) که از نظر زردشتیان آغاز آفرینش چهارپایان سودمند از جمله گوسفند است. نری گله با گهنبار ایاسرم همزمان است که زمان بازگشت گله و جفت گیری گوسفندان معنی می شود. نری گله را می توان با گشن گیری (گشن گذاری) در ادبیات مکتوب زردشتی همسان دانست. از نظر ارداویراف نامه یکی از وظایف شبانان، گشن گیری به قاعده گوسفندان بوده است. شیوه اجرا و زمان برگزاری مراسم نری گله در ندوشن نشان می دهد که مراسم نری گله، آیین بسیار کهنی است.
بررسی کانون و مبتدا در جمله های ساده زبان فارسی بر مبنای رویکرد دستور واژی- نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
255 - 286
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با اتخاذ روشِ توصیفی-تحلیلی به بررسی مبتدا و کانون در جملات ساده زبان فارسی در چارچوب دستور واژی-نقشی برزنن و همکاران (۲۰۱۶) بر مبنای ساخت درون مرکز و برون مرکز زبان فارسی پرداخته است. یافته ها نشان می دهند که طی فرایند کانونی سازی و مبتداسازی در جملات ساده؛ گروه اسمی دارای نقش فاعل، گروه اسمی دارای نقش مفعول صریح «رایی» و گروه حرف اضافه ای دارای نقش مفعول متممی در ساخت سازه ای در مشخص گر گروه تصریفی قرار می گیرند و بر اساس اصل اقتصاد الزامی به درنظرگرفتن مقوله تهی در جایگاه متعارف آن ها وجود ندارد. زیرا در ساخت نقشی، گزاره اسمی گروه های مذکور علاوه بر دریافت نقش دستوری خود به صورت برون مرکز از طریق مؤلفه های صرفی، نقش گفتمانی را نیز دریافت می کند و شروط خوش ساختی از این طریق رعایت می شود. گروه اسمی دارای نقش مفعول صریح بدون پس اضافه «را» طی فرایند کانونی سازی در ساخت سازه ای نیز در مشخص گر گروه تصریفی قرار می گیرد. اما به دلیل آنکه فاقد مؤلفه های صرفی برای دریافت نقش دستوری است و به صورت درون مرکز به جایگاه وابسته است، بر اساس اصل اقتصاد مقوله تهی در ساخت سازه ای در جایگاه متمم فعل در نظر گرفته می شود تا از طریق ابزار ارتباطِ نقش درون به بیرون، شروط خوش ساختی در ساخت نقشی رعایت شود.