ساختار ازدواج های برون همسری شاهنامه (مطالعه موردی: زال، بیژن، کیکاوس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد ساختارگرایانه میراث ارزشمند مردم شناس فرانسوی، لوی استروس است. وی پدیده های اجتماعی و روایات اسطوره ای را به مثابه متنی در نظر می گیرد و با استخراج تقابل های دوگانه و ترسیم جدول اسطوره واجی، به تحلیل داستان و یا پدیده مدنظر می پردازد. در پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی، رابطه وصلت در ازدواج های برون همسری زال، بیژن و کیکاوس در شاهنامه بر مبنای شیوه ساختارگرایانه استروس بررسی می شود و در پی پاسخ به این پرسش است که نظام ساختاری و الگوی حاکم بر این ازدواج ها چگونه است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد جایگشت های چهارگانه هرکدام از این ازدواج ها بر الگوی ریاضی پیشنهادی استروس تطابق دارد و روایاتشان نیز دربردارنده تقابل های دوگانه متعددی است که مهم ترین آن ها، یعنی تقابل ما/ایشان، بیان کننده اهمیت مرزبندی های درون گروهی با افراد خارج از گروه نزد ایرانیان است. وصلت با بیگانگان از نظر اختلاط با چنین نژادهایی چندان خوشایند نیست؛ اما از جنبه آنکه در اثر این نوع ازدواج ها بخشی از سرزمین بیگانه به تصرف ایرانیان درمی آید، از قبح برون همسری می کاهد. در این ازدواج ها، تضعیف پیوندهای خانوادگی به صورت تقابل پدر/پسر یا پدر/دختر چشمگیر است.