مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
مدل یابی معادلات ساختاری
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
181 - 162
حوزههای تخصصی:
امروزه کیفیت خدمات به ویژه در سازمان های دولتی برای جلب رضایت ذی نفعان، تبدیل به یک موضوع با اهمیت شده است. از طرفی دیگر مشاغل خانگی ازجمله بخش های حیاتی فعالیت های اقتصادی کشورهای پیشرفته به شمار می آیند. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان کیفیت خدمات سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان و تأثیر آن بر رضایتمندی صاحبان مشاغل خانگی انجام شد. روش این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ گردآوری داده ها، میدانی بود. جامعه آماری این پژوهش تمام افرادی هستند که در مشاغل خانگی زیرمجموعه سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان در سال 1402 به فعالیت می پردازند. حجم نمونه 220 نفر و روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده، ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه استاندارد بود. تحلیل توصیفی داده های پژوهش با استفاده نرم افزار SPSS26 انجام گرفت. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری به روش کمترین مربعات جزئی، از نرم افزار SmartPLS3 استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد میانگین متغیرهای رضایتمندی مشتری و کیفیت خدمات و ابعاد آن شامل عوامل فیزیکی (محسوس)، قابلیت اعتماد، پاسخ گویی، اطمینان دهی، همدلی ازنظر پاسخ گویان از حد متوسط پایین تر است. نتایج حاکی از آن است که تمامی ابعاد کیفیت خدمات سازمان بر کیفیت خدمات تأثیرگذار است و همچنین کیفیت خدمات سازمان بر رضایتمندی مشتری تأثیر مثبت و مستقیم دارد. با توجه به تأثیر کیفیت خدمات سازمان بر رضایتمندی مشتریان، برای ارتقای سطح کیفیت خدمات سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان و همچنین بهبود رضایتمندی صاحبان مشاغل خانگی از کیفیت خدمات این سازمان پیشنهادهایی ارائه شد.
طراحی و اعتباریابی الگوی هدایت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
169 - 142
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی هدایت تحصیلی انجام شد. جهت طراحی الگو از روش نظریه داده بنیاد و جهت اعتباریابی آن، از روش تحلیل عاملی تأییدی مرحله اول و دوم استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، متخصصان رشته های روان شناسی تربیتی، مشاوره تحصیلی، مشاوره و مدیریت آموزشی بود. جامعه آماری بخش کمی پژوهش، نیز مدیران مدارس متوسطه اول شهر کرمانشاه بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش، نمونه گیری هدف مند غیر احتمالی؛ و در بخش کمی، به شیوه سرشماری بود. تعداد نمونه بخش کیفی و کمی، به ترتیب برابر با 10 نفر و 150 نفر بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختارمند؛ و در بخش کمی، پرسشنامه 29 سؤالی در مقیاس لیکرت بود. بر اساس یافته های بخش کیفی پژوهش، الگوی هدایت تحصیلی با دوازده عامل آزمون، هدایت تحصیلی، نگرش تحصیلی، انگیزه، نمره، زمینه یابی مشاوره ای، موانع هدایت تحصیلی دانش آموزان، راهبرد روان شناختی، راهبرد نظارتی، راهبرد اطلاعاتی، کارآیی بیرونی و کارآیی درونی طراحی شد. یافته های بخش کمی، نیز نشان داد، الگوی پیشنهادی هدایت تحصیلی از نظر مدیران مدارس دارای اعتبار بسیار مطلوب است. در نتیجه، بر اساس نظر متخصصان، می توان از این الگوی دوازده عاملی برای هدایت تحصیلی دانش آموزان بهره گرفت.
واکاوی تأثیر شبکه های اجتماعی بر برندینگ گردشگری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
151 - 182
حوزههای تخصصی:
امروزه برندینگ گردشگری، ضرورت و لازمه صنعت گردشگری محسوب می شود. در این راستا وقتی کشوری در صنعت گردشگری دارای برند می شود، آن برند در میان گردشگران نهادینه شده، آن کشور شاهد رونق صنعت گردشگری خواهد بود و در این میان توسعه جامعه در ابعاد مختلف از جمله اقتصادی و به ویژه تحول فرهنگی رقم می خورد. در این مقاله تلاش شده است تا عواملی از شبکه های اجتماعی که باعث ارتقای برندینگ گردشگری در ایران می شود، شناسایی و تجزیه و تحلیل شود. جامعه آماری این پژوهش را گردشگران و دست اندرکاران حوزه گردشگری تشکیل می دهد. در این مطالعه از پرسشنامه و مصاحبه برای جمع آوری داده ها و از مدل یابی معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها نشان داد که چهار عامل در تأثیر شبکه های اجتماعی بر برندینگ گردشگری در ایران (برندینگ، بازاریابی گردشگری، جذب گردشگر (عوامل درونی و بیرونی مقصد) و حوزه عمومی)، تأثیرگذار است. نتایج نشان داد که متغیر بازاریابی گردشگری از طریق شبکه اجتماعی، بیشترین تأثیر را بر برندسازی گردشگری دارد و متغیر های انعکاس حوزه عمومی (بنگاه های گردشگری) از طریق شبکه های اجتماعی، عوامل بیرونی و درونی مقصد بر برندسازی گردشگری و برندسازی گردشگری در درجه های بعدی اهمیت قرار دارند.
بررسی نقش واسطه ای نیازهای بنیادین روان شناختی در ارتباط بین سرمایه های روان شناختی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی نقش واسطه ای نیازهای بنیادین روان شناختی در ارتباط بین سرمایه های روان شناختی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان بود. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر روش شناسی نیز توصیفی-هم بستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه موردمطالعه را دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر تهران تشکیل می دادند که تعداد 330 نفر از آن ها به روش در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های بهزیستی تحصیلی تومینین-سوینی و همکاران (2012)؛ سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) و نیازهای بنیادین روان شناختی دسی و رایان (2000) استفاده شد. داده های گردآوری شده در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، معادلات ساختاری و بوت استرپینگ) به کمک نرم افزارهای Spss-27 و Amos-24 مورد تفسیر قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد که مدل مفهومی پژوهش از برازندگی مطلوبی برخوردار بوده و سرمایه های روان شناختی و نیازهای بنیادین روان شناختی بر بهزیستی تحصیلی اثر مستقیم قابل توجهی دارند. هم چنین سرمایه های روان شناختی به صورت غیرمستقیم و از طریق میانجی گری نیازهای بنیادین روان شناختی نیز بر بهزیستی تحصیلی دانش آموزان اثرگذار هستند. با توجه به نتایج این پژوهش می توان با برگزاری کارگاه ها و کلاس های آموزشی، نسبت به ارتقای سطح سرمایه های روان شناختی و ارضای نیازهای اساسی دانش آموزان اقدام نمود و از این طریق بر عملکرد و بهزیستی تحصیلی آن ها اثر گذاشت.
نقش میانجیگر حافظه هیجانی در تبیین روابط علی بین تجربه ترومای پیچیده و حساسیت اضطرابی با بهزیستی روان شناختی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی حافظه هیجانی در رابطه علی بین تجربه ترومای پیچیده و حساسیت اضطرابی با بهزیستی روان شناختی در دانشجویان بود. روش شناسی: این پژوهش به روش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. 350 دانشجوی دانشگاه های تهران در سال تحصیلی 1403–1402 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده شامل پرسشنامه ترومای دوران کودکی، مقیاس حساسیت اضطرابی، مقیاس حافظه هیجانی، و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف بود. داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS 24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که تجربه ترومای پیچیده و حساسیت اضطرابی هر دو به صورت مستقیم تأثیر منفی معناداری بر بهزیستی روان شناختی دارند. حافظه هیجانی به طور معناداری این روابط را میانجی گری می کند. مسیرهای غیرمستقیم نیز معنادار بودند، به طوری که حافظه هیجانی رابطه بین ترومای پیچیده و حساسیت اضطرابی با بهزیستی روان شناختی را تعدیل می کرد. مدل اصلاح شده از برازش قابل قبولی برخوردار بود و 53 درصد از واریانس بهزیستی روان شناختی را تبیین کرد. نتیجه گیری: حافظه هیجانی می تواند به عنوان یک سازوکار کلیدی در توضیح اثرات روان شناختی ترومای پیچیده و حساسیت اضطرابی بر بهزیستی روانی در نظر گرفته شود. نتایج پژوهش بر لزوم استفاده از مداخلات مبتنی بر اصلاح و پردازش حافظه هیجانی در جهت ارتقای سلامت روان دانشجویان تأکید دارد.