مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
فردوسی
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۷
67 - 89
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی، یکی از برجسته ترین شاهکارهای ادب فارسی است که نگاه پژوهشگران زیادی را در حوزه های مختلف به خود جلب کرده است. شاهنامه به سبب وجوه مختلف ادبی، زبانی و بلاغیِ آن همواره فراتر از یک متن منظوم و متن های مشابه خود در همین قالب می باشد و زبان حماسی این اثر و استفاده از الگوهای مشترک نحوی در ابیات آن از مهم ترین مؤلفه های این تمایز و برجستگی محسوب می شود. جایگاه منحصربه فرد قافیه در مصراع و بیت، چه از نظر موسیقیایی و چه از جهت سبک شناسی، بررسی و تحلیل آن را در تاریخ تحولات گوناگون شعر فارسی نه تنها توجیه می کند، بلکه ضروری می نماید. با بررسی این عنصر بسیار اثرگذار در بیت، می توان به نتایج ارزشمندی در تحلیل ابیات و شیوه بیت سازی فردوسی در شاهنامه دست یافت. در تمام تحقیقاتی که در خصوص قافیه صورت پذیرفته، یکی از نکاتی که هرگز به آن توجه نشده است، این موضوع است که آیا قافیه می تواند بر الگوی نحوی بیت تأثیر عمیقی بگذارد؟ با توجه به اینکه بیت سازی فردوسی در شاهنامه بر مبنای الگوهای دستوری مشخصی صورت گرفته است، به نظر می رسد که این الگوها شیوه بیت سازی او را در این اثر معین می کند. در پژوهش پیش رو کوشیده شده است تا با بررسی و دسته بندی ابیاتی با قافیه «نام و کام» در پنج منظر معنایی، که اساس تقسیم بندی آنها بر مبنای نقش های دستوری مختلفی است که در بیت آمده، به الگوهای نحوی مشترک این ابیات دست پیدا کنیم. نتایج به دست آمده از این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام شده است، نشان می دهد که می توان با تقسیم بندی قافیه ها و با توجه به نقش نحوی آنها به درک درست تری نسبت به تأثیر قافیه بر نحو جمله داشت.
بررسی آیین کشورداری از دیدگاه شاهنامه (بر مبنای اندرزنامه ها ،قبل و بعد از اسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی بزرگ ترین اثر حماسی زبان فارسی و درکنار حماسه های ملل دیگر، نظیر ایلیاد و ادیسه، جزو معدود حماسه های مشهور جهان است. فردوسی، شاهنامه را در یکی از بدترین شرایط اجتماعی مردم ایران، یعنی زمانی که هویت ملی آنان از جانب اقوام بیگانه مورد تهاجم قرار گرفته بود، سرود و به تعبیر خود «عجم» را با این «پارسی» زنده کرد. شاهنامه افسانه و ساخته و پرداخته ذهن فردوسی نیست؛ بلکه تاریخ اساطیری ایران است که پیش از او در «خدای نامک» ها ثبت شده بود. متناسب با موضوع مقاله حاضر. فردوسی در خلال معرفی اسطوره ها و حماسه های ایرانی، آیین کشورداری و راه و رسم زندگی معنی دار را به مردم می آموزد. گذشته از خداینامک ها، با رویکردی بینامت نی، ردّپای پندنامه ها هم در این اثر پیداست و دیده می شود که فردوسی، به مثابه انسانی بخرد، فرصت بهره گیری از تجربه هایی را که در اندرزنامه ها، در عباراتی گزیده و به صورت گزینه گویی فشرده شده، از دست نمی دهد و بدین ترتیب بر غنای شاهنامه می افزاید. در این مقاله برآنیم که شیوه های حکم رانی را از دید فردوسی و با تکیه بر تاثیرپذیری اش از پند نامه ها، که اینک بسیاری از آن ها در دست نیست، به اقتصار بررسی کنیم. در این مقاله داده های تحقیق با روش کتاب خانه ای به دست آمده و با استفاده از روش تحلیل توصیف شده است. و حاصل کار نشان می دهد که فردوسی به نگه داشت پیوند میان گذشته های درخشان ایران با روزگار تباه عصر خویش و رهایی مردم از بی هویتی سخت پای بند بوده است.
مواجهۀ فردوسی با ترومای فرهنگی؛ از شناخت تا واکنش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان زخم اجتماعی یا ترومای فرهنگی یک وام واژه از دانش پزشکی و یکی از مباحث جدید در حیطه جامعه شناسی فرهنگی است که در معنای آسیب های روانی فردی و اجتماعی به کار برده می شود و در زمان های مشخصی از قبیل جنگ و خشونت و... بر یک جامعه چیره می شود و افراد آن جامعه را به واکنش های خاصی وا می دارد، بررسی جامعه ایرانی در زمان حمله اعراب و پس از آن؛ یعنی در زمان حکمرانی آنان بر ایران -که به صورت واضح به تخطئه ی فرهنگی، زبانی و هویّتی ایرانیان انجامید- نشان دهنده ی دچار شدن جامعه ایرانی به روان زخم یا همان ترومای فرهنگی است که واکنش های متعددی از مبارزه ی مسلحانه تا فعالیت های فرهنگی را به دنبال داشت، فردوسی یکی از افرادی است که با درکی آگاهانه از ترومای فرهنگی و شناخت شیوه های درمان آن، در مسیر احیای جامعه ی ایرانی گام نهاد، از این رو نوشتار حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی و با ذکر نمونه، به بررسی راهبردهای فردوسی در راستای علاج روان زخم های جامعه ی ایرانی پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که فردوسی سه راهبرد مشخص اندیشگانی، هویّتی و زبانی را مدّ نظر قرار داده و با سرایش شاهنامه همزمان هر سه راهبرد را پیش برده است و در نهایت به مخاطبان ایرانی در طول اعصار گوشزد کرده است که اگر ملتی بخواهد زنده بماند باید زبان خود را حفظ کند و حفظ زبان از نظر او برابر است با حفظ هویّت و هر آنچه به آن وابسته است.
راه کارهای معماری همسو با طبیعت از طریق بازخوانی اشعار فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتباط با طبیعت به دو علت اصلی فاصله گرفتن طبیعت از زندگی انسان ها و نابودی طبیعت توسط آن ها، به مسئله مهمی برای همه جوامع تبدیل شده است. پژوهش مورد نظر با هدف حفظ محیط زیست در تطابق با مباحث مرتبط با طبیعت در اشعار فردوسی، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چگونه می توان از اشعار فردوسی به عنوان راهکارهایی همسو با طبیعت در جهت حفظ زمین بهره برد؟ روش گردآوری داده ها بر پایه مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و به تجزیه و تحلیل کیفی در حوزه های طبیعت، پایداری و طبیعت در شاهنامه پرداخته و با ارزیابی، تحلیل، تطابق و تعیین نقاط مشترک، راهکارهای معماری جهت طراحی بنای همسو با طبیعت پیشنهاد می شود. براساس ارزیابی های صورت گرفته، حفظ منابع آب، استفاده از چوب درختان و گیاهان، ساخت و ساز، اهمیت هوای پاک و حفظ حریم جانداران از جمله مباحث طبیعت گرای مطرح شده در شاهنامه است که با وارسی و تطبیق آن با اقدامات لازم جهت دست یابی به پایداری زیست محیطی از طریق طبیعت می توان به راهکارهایی چون تعبیه سیستم جمع آوری و ذخیره آب باران، استفاده از سایبان هایی از جنس چوب گیاه بامبو، کنترل آلودگی هوا با تعبیه پوشش گیاهی، دیوار سبز و طراحی تراس باغ برای حمایت از پرندگان دست یافت.
احتمالِ اشاره فردوسی به جوی مولیانِ رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
97 - 112
حوزههای تخصصی:
شاعران به بهانه های گوناگون از شعرایِ پیشین یا همعصرِ خود یاد یا به آنها اشاره می کنند. در کنارِ فوایدِ تاریخی گوناگون، گاهی می توان در گشودنِ گره های معنایی و تصحیحی نیز از این نمونه ها کمک گرفت. این یادکردها و اشارات بیشتر در میان شاعرانِ درباری رواج داشته و عمدتاً بازتاب دهنده رقابت ها و طبع آزمایی های شاعرانه بوده است. از آنجا که فردوسی شاعرِ دربار نبوده و گونه شعری شاهنامه نیز نَقلی است، نمی توان نمونه های چندان چشمگیری از این نمونه ها در آن یافت. غیر از دقیقی که پیشروی فردوسی در سرودن شاهنامه ابومنصوری بوده، فردوسی فقط یک بار در سخن از به نظم درآوردن کلیله و دمنه از رودکی نیز یاد کرده است. در کنارِ این یادکرد می توان با قیدِ احتمال، یک اشاره نیز به دست داد که تاکنون مغفول بوده است. پادشاهی هرمزد نوشین روان در شاهنامه، خطبه ای غنایی با زبانی کنایی و چندپهلو دارد. بیتی از این خطبه می تواند یادآورِ مطلعِ قصیده «جوی مولیان» و دارای ایهامی به چنگ نوازی رودکی باشد. این مسئله در دست نویس های شاهنامه بر نویسش های بیتِ فردوسی تأثیر نهاده و مصحِحان را نیز بر سر گزینشِ نویسش های «باد» و «بوی» و «یاد» به تردید افکنده است. در این مقاله کوشش شده است با درنگ بر معنا و بافتِ چندپهلویِ خطبه پادشاهی هرمزد نوشین روان، گزارش هایِ پیشینِ این بخش از شاهنامه را نقد شود. سپس، در کنارِ به دست دادنِ اشاره احتمالیِ فردوسی به مطلعِ قصیده جوی مولیان، نویسش هایِ «باد» و «بویِ یار» در اشاره فردوسی و بیتِ رودکی توجیه معنایی و نسخه شناختی شده است.
فردوسی و شاهنامه در نشریات وابسته به حزب توده ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
99-115
حوزههای تخصصی:
نشریات همواره از مهم ترین تریبون ها برای احزاب سیاسی بوده است تا از طریق آن به انتشار دیدگاه های سیاسی خود بپردازند. حزب توده ایران نیز از آغاز تشکیل، توجه ویژه ای به بهره گیری از رسانه ها برای تبلیغ اندیشه های خود در عرصه های گوناگون داشت و از عناصر فرهنگ و هنر، به ویژه ادبیات برای ترویج افکار و اهداف خویش بسیار بهره جست؛ از این رو در نشریات وابسته به این حزب، موضوعات مرتبط با ادبیات جایگاه ویژه ای داشت و حزب با استفاده از نشریات خود، از طرق مختلف در پی القای تفکرات خود و جهت دهی به اذهان مخاطبان خود بوده است. در این میان توجه ویژه ای نیز به مشاهیر ادب فارسی از جمله فردوسی و اثر گران سنگ او «شاهنامه» شده است. با بررسی های صورت گرفته در نشریات این حزب، طی سال های 1320-1332، چهره فردوسی در این نشریات با سه هدف مختلف و به سه شکل متفاوت ارائه شده است: در برخی مقالات از نام و آثار او برداشتی متفاوت (نه لزوماً اشتباه)، مطابق با افکار حزبی، ارائه شده است؛ در برخی دیگر به جایگاه فردوسی در میان مردم ملل اتحاد جماهیر شوروی پرداخته شده است و جایگاه رفیع فردوسی در ادبیات جهان، به صورت نمونه ای برای همبستگی میان ایرانیان با ملل اتحاد جماهیر شوروی بازتاب داده شده است؛ در نهایت برخی مقالات به صورت علمی آثار فردوسی را بررسی کرده است.
بررسی مختصر تصویرسازی در شاهنامه فردوسی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷
241 - 250
حوزههای تخصصی:
ابوالقاسم فردوسی از جمله شاعران بزرگ حماسه سرای ادبیات فارسی دری است که تمام عمرش را وقف نوشتن شاهنامه نمود و در مدت سی سال تکمیل کرد و تاریخ نیاکانش را زنده ساخت. او در سال (325 هجری) در ده باژ ولایت طوس در خراسان زاده شد. نام او را برخی از مورخان منصور و نام پدرش را احمد دانسته اند ولی بیشتر با کنیت ابوالقاسم فردوسی معروف است. شاهنامه فردوسی بزرگترین اثر حماسی مردم ما یکی از کتاب های عظیم تاریخ هزار ساله فرهنگ و ادب دری است. شاهنامه کتابی نیست که در آن تنها وصف قهرمانان، میدان جنگ و کارزار و شکست و پیروزی پهلوانان آمده باشد. در این اثر جهانی همچنان اندیشه های میهن پرستانه اخلاقی، فلسفی و علمی زیاد چشم گیر است. در این پژوهش برخی تصویرسازی های شاهنامه را به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای بررسی کرده و نتیجه گرفتیم که فردوسی در شاهنامه از تصویر های شاعرانه استفاده کرده که مجموعه آنها قدرت تصویرپردازی و تخیل بلند شاعر را نشان می دهد.