مطالب مرتبط با کلیدواژه

دوزبان گونگی


۱.

جایگاه و کاربرد زبان فارسی و گویش تنکابنی در شهر تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان فارسی جامعه شناسی زبان دوزبان گونگی تحلیل حوزه ای گویش تنکابنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۳ تعداد دانلود : ۷۸۴
در این پژوهش تلاش می شود تا نقش اجتماعیی و گویش تنکابنی (از گویش های زبان مازندرانی غربی) براساس متغیرهای سن، جنس، شغل، تحصیلات و زبان مادریِ همسر، در شش حوزه اجتماعی خانواده، دوستی، همسایگی، دادوستد، آموزشی و اداری، در جامعه زبانی این منظور 250 آزمودنی براساس گروه سنی، سطح تحصیلات، جنس، شغل و زبان مادری صورت تصادفی، برگزیده شدند. سپس داده ها (شامل 36 سؤال)، با استفاده از پرسش نامه الگوی پژوهشی پاراشر (1980)، جمع آوری و براساس درجه رسمیتِ حوزه، به ترتیب از غیررسمی به رسمییوتر پردازش شدند. روش های آماری آزمون T نمونه های مستقل، آزمون تیِ نمونه های زوجی و تحلیل واریانسِ ی طرفه، جهت تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش به ند. درمجموع، نتایج حاصل از مقایسه کاربرد فارسی و تنکابنی، دررابطه با شش حوزه اجتماعی، نشان می دهد که زبان فارسی، زبانِ غالب در هر شش حوزه است و نیز عوامل اجتماعی سن، جنس، شغل، تحصیلات و زبان مادریِ همسر در کاربرد زبان فارسی و گویی مؤثرند و احتمال می رود که کاربرد تنکابنی درمیان گویشوران به تدریج کمتر شود و فارسی به طور کامل در تمامی حوزه های اجتماعی جایگزین این گویش گردد.
۲.

دو نظام تکیه ای و ساخت وزنی متفاوت در زبان فارسی: پدیده ای ناشی از دوزبان گونگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظام تکیه ای ساخت وزنی دوزبان گونگی زبان فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
در این مقاله از وجود پیوستاری از دوزبان گونگی در زبان فارسی ایران سخن گفته ایم که در منتها الیه یک سمت آن فارسی شمرده ادبی (یا شعری) و در سوی دیگرش فارسی گفتاری قرار دارد. سپس بحث کرده ایم که گونه ادبی فارسی در مقام فراگونه، و گونه گفتاری در مقام فروگونه، دارای نظام های تکیه ای متفاوتی هستند، و بی توجهی به این تفاوت و یا خلط آنها با هم در پژوهش های آواشناسان و واج شناسان باعث بروز توصیف های متناقضی از نظام تکیه فارسی شده است. این مقاله مشتمل بر سه بخش است. در بخش نخست از مشابهت های کلی تکیه در دو گونه فارسی گفتاری و فارسی ادبی از حیث محل تکیه اصلی، تکیه زیروبمی و موارد خلاف قاعده سخن گفته ایم؛ در بخش دوم براساس مدل رده شناسی متیو گوردون (2016) تفاوت های رده شناختی این دو نظام تکیه ای را شرح داده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که کلمات گونه گفتاری فارسی به رده نظام های غیرحساس به کمّیت با تکیه ثابت پایانی تعلق دارد، اما کلمات گونه ادبی فارسی متعلق به رده نظام های دارای تکیه اصلی ثابت پایانی و تکیه های ثانوی نامقید و حساس به کمّیت است. و بالاخره در بخش سوم پس از توضیح مختصری درباره مؤلفه های وزنی کلمات فارسی براساس آراءِ هیز (1981) کوشیده ایم تا در چهارچوب نظریه تکیه وزنی بروس هیز (1995) توصیفی از ساختمان وزنی کلمات فارسی در هر دو گونه این زبان به دست دهیم. در این بخش بحث کرده ایم که کلمات فارسی گفتاری فاقد پایه های دوتایی و تکیه های ثانوی هستند و هر کلمه واجی خود یک پایه مستقل محسوب می شود، اما کلمات فارسی گونه ادبی دارای ریتم آیمبی، پایه های دوتاییِ ناهم دیرش و تکرارشونده و حساس به کمّیت و راست گرا هستند.