مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
تسهیلات بانکی
حوزههای تخصصی:
امروزه، سواحل دریای یکی از موثرترین و مهمترین ابزارهای توسعه و رشد ترانزیت، حمل و نقل و تجارت خارجی هستند. سواحل مکران در جنوب شرق ایران دارای موقعیت بسیار مناسب جهت تحقق اهداف فوق برای کشور می باشند. برای رسیدن به این هدف، مدیریت اثربخش منابع مالی و تسهیلات به منظور انجام انواع مختلف پروژه ها، نقش اساسی ایفا می کند. بر این اساس هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی راهکارهای مدیریت اثربخش تسهیلات بانکی در راستای توسعه سواحل مکران می باشد. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی پیمایشی می باشد. به منظور شناسایی راهکارها، با بررسی ادبیات نظری و پیشینه تحقیق و انجام مصاحبه های مقدماتی با تعدادی از متخصصین امور مالی و کارشناسان بانکی، سه دسته راهکارهای نظارتی، مشارکتی و درون سازمانی شناسایی و به منظور مقایسه راهکارها، با روش تحلیل سلسله مراتبی پرسشنامه ای طراحی و در اختیار بیست نفر از نمونه آماری شامل متخصصین بانکی و سرمایه گذاران قرار داده شد. راهکارها بر اساس سه معیار پذیرش، قابلیت اجرا و فراگیری به صورت زوجی با هم مقایسه شده اند. یافته ها نشان دهنده آن است که از نظر مشارکت کنندگان در تحقیق حاضر به ترتیب راهکارهای مشارکتی با وزن0/610، راهکارهای درون سازمانی با وزن0/285 و راهکارهای نظارتی با مقدار وزن 0/106 به ترتیب، راهکارهای مدیریت اثربخش تسهیلات بانکی در راستای توسعه سواحل مکران انتخاب شده اند.
تأثیر تسهیلات بانکی بر چرخه های تجاری در بخش کشاورزی در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
447-469
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی در این مقاله بررسی تأثیرگذاری تسهیلات بانکی بانک ها بر ادوار تجاری در بخش کشاورزی در اقتصاد ایران است. جامعه آماری در این تحقیق عبارتست از ارزش افزوده بخش کشاورزی به قیمت های ثابت سال 1383 ، نیروی کار شاغل، سرمایه ثابت و تسهیلات اعطایی بانک ها به این بخش، در دوره زمانی 1397-1357 که به صورت سالیانه از بانک مرکزی استخراج و با استفاده از نرم افزار ایویوز تحلیل شده است. ابتدا با استفاده از فیلتر هودریک پرسکات ادوار تجاری به صورت مجزا، استخراج و سپس تخمین مدل به روش تصحیح خطای برداری انجام می شود. ضریب تعدیل مرتبط با رابطه تعادلی برآورد شده در بخش کشاورزی برابر 44/0- برآورد شده، بدین معنا که در هر دوره 44 درصد از عدم تعادل های موجود در یک دوره در دوره بعد تعدیل می شود. آنچه مشخص است سیاست های پولی انبساطی در قالب تسهیلات بانکی در اقتصاد ایران، بیش از آن که سیاست هایی فعال و مبتنی بر تشخیص باشد، سیاست هایی منضبط است.
بررسی تطبیقی آثار تسهیلات بانک کشاورزی بر متغیرهای کلان بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست ها و تحقیقات اقتصادی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
77 - 107
حوزههای تخصصی:
عدم تغییرات هدفمند با هدایت و حضور موثر دولت در فرآیند رشد اقتصادی کشاورزی، هم منجر به بر عدم تحقق اهداف مورد نظر نظام برنامه ریزی کشور می شود و هم رشد اقتصادی آن به دلیل کمبود سرمایه و تخریب سریع منابع پایه ی کشاورزی، متوقف می شود. بخش کشاورزی ایران، به صورت کافی و هدفمند از پرداخت تسهیلات سیستم بانکی، برخوردار نیست. در مطالعه ی حاضر با استفاده از آمار سری زمانی 1401-1360و برآورد معادلات همزمان با روش 3SLS، چگونگی اثرگذاری تسهیلات جاری و سرمایه ای بانک کشاورزی بر متغیرهای کلان منتخب کشاورزی ایران بررسی شده است. نتایج حاصل نشان داد: میزان اثرگذاری مثبت تسهیلات جاری بر سرمایه گذاری و ارزش افزوده ی کشاورزی، بیش از اثرگذاری تسهیلات سرمایه ای بوده است و فقط تسهیلات سرمایه ای بر مقدار اشتغال کشاورزی، اثر مثبت معنی داری باقی گذاشته است.با توجه به نیاز مالی گسترده ی کشاورزی، پیشنهاد می شود که نسبت به افزایش منابع مالی موردنیاز کشاورزی، افزایش پرداخت تسهیلات ارزان و آسان توسط بانک کشاورزی، ایجاد بسترهای تشویقی لازم برای گرایش سایر بانک های تجاری در پرداخت تسهیلات به کشاورزان و ایجاد بسترهای لازم برای بهره مندی بخش کشاورزی از منابع مالی خارجی از سوی حاکمیت اقدامات لازم صورت پذیرد.
موانع اقتصادی رشد و بقای شرکت ها و واحدهای دانش بنیان در استان خوزستان؛ یک مطالعه جامعه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
289 - 326
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف شناسایی چالش های اقتصادی شرکت های دانش بنیان و واحدهای فناور صورت پذیرفت بستر تحقیق حاضر استان خوزستان می باشد که بر اساس موضوع روش تحقیق، داده بنیاد انتخاب شد. مشارکت کنندگان تحقیق، نخبگان استان متشکل از استادان دانشگاه شهید چمران اهواز، علوم پزشکی جندی شاپور اهواز و دانشگاه آزاد گروه های علمی مرتبط با (صنعت، اقتصاد و فرهنگ) و مدیران شرکت های دانش-بنیان و واحد های فناور 44 نفر انتخاب شدند. نمونه گیری تحقیق نمونه گیری نظری و روش جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری نظری صورت گرفت. یافته ها نشان داد شرایط عِلی چاش های اقتصادی شامل: بی ثباتی و لرزه های اقتصادی، نوسانات ارزی و پیش بینی ناپذیری بازار، هدایت نقدینگی به بازارهای غیرمولد، مشتری انحصاری دولت، هزینه های اقتصادی تحریم کشور، نظام بانکی ضد تولید، نبود زیرساخت ها و امکانات، اندک بودن تسهیلات، سود کلان وام های اعطایی، رشدنیافتن وام ها متناسب با تورم موجود، چند مرحله بودن پرداخت وام، اخذ تضامین سنگین بانکی، کمرنگ بودن نقش ارتباطی پارک ها و سرمایه گذاران خطرپذیر، نادیده انگاشتن بازاریابی در خوزستان؛ شرایط زمینه ای: تأخیر در پرداخت مطالبات شرکت های دانش بنیان، بنیه مالی ضعیف شرکت ها در اجرای پروژه، هزینه بر بودن ساخت محصولات؛ شرایط مداخله گر: تعارض منافع در بانک ها، کمبود های غیرفنی شرکت ها، آسیب ها کرونا؛ می باشد و از راهبردهای مقابله ای با چالش های اقتصادی شرکت های دانش بنیان:توسعه محصولات جانبی شرکت، تولید محصول با محوریت فروش به مردم، رده بندی اقتصادی شرکت ها، ایجاد تعاونی دانش، فراهم کردن فرصت برای ورود سرمایه گذار به شرکت می باشد. آنگونه که نتایج نشان داد زیست بوم اقتصادی خوزستان خارج از فضای کلی اقتصادی ایران نیست و شرایط کلی حاکم بر سیستم اقتصادی کشور کاهنده توسعه شرکت های دانش بنیان و واحدهای فناور می باشد.
بررسی مقایسه اثر گذاری محیط کسب و کار بر شاخص های توسعه صنعت بانکداری در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فضای کسب و کار و سرمایه گذاری به مثابه محیط سیاستی، نهادی و رفتاری می باشد که بازدهی و مخاطرات مرتبط با فعالیت های اقتصادی و سرمایه گذار ی ها را تحت تأثیر قرار می دهد. نتایج تخمین مدل در این گروه از کشورها نشان میدهد که با افزایش منابع و درآمدهای نفتی، بدلیل وابستگی شدید این کشورها به درآمدهای حاصل از نفت، درآمدهای دولت و نقدینگی بانکها نیز افزایش می یابد و با توجه به اینکه بیشتر این کشورها بخاطر مصرفی بودن وابستگی شدیدی به تقاضای واردات دارند، لذا با افزایش درآمدهای نفتی، تقاضای کل در اقتصاد این کشورها افزایش مییابد و به علت عدم وجود قدرت تولیدی و عدم توجه زیاد به مسئله کسب و کار و کارآفرینی، با افزایش تقاضا توسط مصرف کنندگان کالاها و خدمات، سطح عمومی قیمتها (تورم) نیز افزایش می یابد. با توجه به اهمیت فضای کسب و کار و تأثیر آن بر بخش مالی در اقتصاد، این مقاله به بررسی محیط کسب و کار بر توسعه صنعت بانکداری در دو دسته کشورهای "تازه صنعتی شده(NICs) و منتخب OECD" و "کشورهای OPEC و بریکس(BRICs)" به صورت مقایسه ای پرداخته است. نتایج تخمین برای سه گروه کشورهای منتخب Oecd، کشور های منتخب BRICs و کشورهای منتخب NICs نزدیک هم می باشد و بعبارتی بدلیل پشت سر گذاشتن مراحل توسعه یافتگی، بهبود در فضای کسب و کار و افزایش حجم نقدینگی و حجم تسهیلات بانکی، شاخص نفوذ بانکی (PEN) و شاخص تمرکز بانکی (PEN) بهبود می یابد. ولی برای کشورهای منتخب اوپک نتایج متفاوت می باشد.
نقش اعتبارات کشاورزی در پایداری اقتصادی جوامع محلی: مطالعه موردی روستاهای بخش قلعه نو در شهرستان ری
حوزههای تخصصی:
اعتبارات کشاورزی، به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی در توسعه و پایداری اقتصادی جوامع محلی، نقش حیاتی ایفا می کند. با بهره گیری از این اعتبارات، کشاورزان و تولیدکنندگان محلی می توانند به بهبود شیوه های کاشت، افزایش تولید و تنوع محصولات بپردازند و در نتیجه، درآمد و معیشت خود را بهبود بخشند. همچنین، دسترسی به منابع مالی می تواند منجر به ایجاد فرصت های شغلی جدید و تقویت ساختارهای اقتصادی محلی شود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اعتبارات کشاورزی در پایداری اقتصادی جوامع محلی و با رویکردی توصیفی- تحلیلی در سال 1403، در روستاهای قلعه نو شهرستان ری انجام شد و از این نظر، از نوع پژوهش های کاربردی و پیمایشی یا جامعه آماری شامل دو بخش بود: بخش اول خانوارهای ساکن روستاهای بالای دویست خانوار بودند که از آن میان، بر اساس میزان جمعیت، با بهره گیری از نمونه گیری تصادفی، 366 خانوار به عنوان نمونه تعیین شدند؛ و بخش دوم شامل مدیران و نخبگان کشاورزی و روستایی در منطقه مورد مطالعه بود که از آن میان، بر اساس نمونه گیری هدفمند، سی نفر از افراد دارای ویژگی لازم به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات، از آزمون تی (t) تک نمونه ای و مدل بهترین- بدترین (BWM) فازی استفاده شد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای بیانگر وضعیت پایدار اقتصادی جوامع محلی در روستاهای شهرستان قلعه نو بود؛ و افزون بر این، بر اساس نتایج آزمون همبستگی پیرسون، به لحاظ باپایداری اقتصادی جوامع محلی، متغیرتسهیلات بانکی با متغیرهای بهره پایین، کاهش دیوان سالاری و دریافت تسهیلات، در اولویت قرار دادن کشاورزی، متناسب بودن میزان وام برای راه اندازی کسب وکار، کمک به بازسازی تجهیزات، تأمین سرمایه در گردش، مطلوبیت وام از نظر وثیقه، مطلوبیت وام از نظر انعطاف پذیری، زمان مناسب برای بازپرداخت اقساط و کمک به افزایش ظرفیت کمی و کیفی واحد اقتصادی، در سطح معنی داری کمتر از 0/50، رابطه معنی دار و مثبت دارد. در نهایت نیز نتایج رتبه بندی نشان داد که مؤلفه درآمد با وزن 0/175 و تنوع شغلی با وزن 0/174 بیشترین تأثیرپذیری را از اعتبارات کشاورزی دارند و در نقطه مقابل، تنوع تولید و فروش با وزن 0/169، بازاریابی با وزن 0/163 و سرمایه گذاری با وزن 0/133 از اعتبارات کشاورزی کمترین تأثیر را می پذیرند.
برآورد ضرایب تأثیر شیوه های تأمین مالی به تفکیک تسهیلات مبادله ای، تسهیلات مشارکتی و افزایش سرمایه بر ارزش افزوده استان های ایران ( دوره 1399-1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصاد صنعتی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
107 - 124
در دهه 1390 تا 1399 اقتصاد ایران بدلیل تحریمهای اقتصادی، مدیریت ناکارآمد، بهره وری پایین و سیاستهای نامناسب اقتصادی بطور متوسط با نرخ رشد اقتصادی نزدیک به صفر مواجه بوده است. در این راستا سیاستگذاران پولی کشور تلاش کردند تا با استفاده از ابزار پرداخت تسهیلات از تولید حمایت کرده و سبب رشد ارزش افزوده کشور شوند. مسئله اصلی تحقیق حاضر این است که آیا پرداخت این تسهیلات توسط صنعت بانکداری باعث افزایش ارزش افزوده استانهای کشور شده است؟ از آنجایی که تسهیلات پرداختی در دو قالب عقود مبادله ای (مرابحه، فروش اقساطی، اجاره به شرط تملیک، سلف، خرید دین، جعاله و استصناع) و عقود مشارکتی (مشارکت مدنی، مشارکت حقوقی، مضاربه، مزارعه و مساقات) بوده آیا بین ضریب تأثیر این دو گروه تفاوت معنادار آماری وجود داشته است؟ آیا مطابق انتظارات نظری تسهیلات مشارکتی که از ماهیت بلند مدت، تامین سرمایه و اثر مستقیم بر تولید و عرضه کالاها و خدمات برخوردارند، تاثیر بیشتری بر رشد ارزش افزوده در استان های مختلف در مقایسه با تسهیلات مبادله ای که از ماهیت کوتاه مدت، واسطه ای با امکان تعیین نرخ سود از قبل و اثر بر تقاضای کالاها و خدمات برخوردارند، داشته است؟ براساس اختلاف دو دیدگاه کینزی و کلاسیک، آیا مطابق دیدگاه کلاسیک پول خنثی است و نمی تواند موجب رشد تولید شود بلکه صرفاً بر نرخ تورم اثر می گذارد و یا مطابق دیدگاه کینزی ابزار سیاستهای پولی و خلق و پرداخت اعتبارات بانکی در بازار پول می تواند از کانال مخارج سبب رشد تولید و ارزش افزوده گردد؟ برای پاسخ به این سوالات که همان فرضیه های تحقیق هستند از روش تخمین اقتصاد سنجی به شیوه پانل دیتا استفاده شده و یکایک آمارهای استانی شامل ارزش افزوده واقعی، سرمایه (سرمایه شرکتهای بورسی شده هر استان از سال 1390-1399) ، تعداد نیروی کار شاغل، مانده تسهیلات با عقود مشارکتی و مبادله ای گردآوری و در تخمین مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس نتایج تحقیق مهمترین عامل تأثیرگذار بر ارزش افزوده استانها متغیر Kt (حجم سرمایه انباشته شرکتهای بورسی) بوده است. برخلاف فرضیه تحقیق در مورد اثربخش تر بودن تسهیلات مشارکتی نسبت به مبادله ای، هیچ تفاوتی بین این دو گروه، نیست مگر زمانی که تبدیل به متغیر سرمایه ( Kt ) شده و در صورتهای مالی شرکتها بعنوان عامل تولید مؤثر ظاهر شود.