مطالب مرتبط با کلیدواژه

ایل سنگسر


۱.

نمادهای اسطوره ای در اشیا و دستینه های سنگسری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره میترا ایل سنگسر تداوم فرهنگی ایزد بهرام

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه آیین ها و باورها
تعداد بازدید : ۱۵۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۰۸
عشایر کوچنده سنگسری یکی از کهن ترین اقوام ساکن در ایران هستند که بخش عمده معیشتشان بر پایه دامداری مبتنی بر کوچ استوار است و هنوز برخی از آن ها به این شیوه زندگی وفادار مانده اند. هدف از این مقاله بررسی تداوم فرهنگی از طریق ریشه یابی تاریخی نقوش اسطوره ای و نمادینی است که زنان ایل سنگسری بر روی انواع صنایع به ویژه دست بافته ها و زیورآلات سنتی خلق کرده اند. هویت فرهنگی هر ملتی دراساس امری تاریخی است و بحث محوری در این فرض، مفهوم تداوم است؛ بنابراین بدون دیرینه شناسی عناصر فرهنگی نمی توان هر فرهنگ را کامل و جامع شناخت؛ زیرا شناخت فرهنگ هر قوم یا گروهی مستلزم پژوهش های ریشه ای و تاریخی است. روش مطالعه این پژوهش مبتنی بر بررسی اسناد و متون و مشاهده مستقیم صنایع دستی مردم سنگسر است.
۲.

گوت کِ مال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاه چادر ایل سنگسر گوت ک مال گوت عشایر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۲۳۵
سیاه چادر نوعی مسکن عشایری است که ساختار آن متناسب با عوامل جغرافیایی و فرهنگی هر ایل تعیین می شود. ساختار سیاه چادر ایل سنگسر(مشهور به گوت) ترکیبی از دستبافته ها با مصالح بنایی است. بسترسازی در سیاه چادرهای سایر ایلات نیز انجام می شود با این تفاوت که در زیرسازی سیاه چادر های ایل سنگسر(مشهور به گوت کِ مال) علاوه بر ایجاد حریم و بستری هموار با ایجاد دیواره ها و سکوهایی کوتاه با مصالح بنایی نوعی فضاسازی صورت می گیرد که پس از برچیدن سیاه چادر باقی می ماند و در سال بعد با مرمتهای جزئی مجدداً مورداستفاده قرار می گیرد. در دهه های اخیر با افزایش خانه سازی در ییلاقات استفاده از سیاه چادر کمرنگ شده، لذا شناسایی و مستندنگاری معدود نمونه های باقیمانده فی نفسه ارزنده است. در این مقاله با شناسایی و بررسی 5 نمونه ی موجود از زیرسازی سیاه چادرهای ایل سنگسر به روش توصیفی تحلیلی، یک دسته بندی از ساختار این زیرسازی ها ارائه شده است. متغیرهای بررسی شده شامل موقعیت و ویژگی استقرارگاه ها در منطقه، تأثیر توپوگرافی و شرایط جغرافیایی بر طراحی، ابعاد، کاربری، فرم، دسترسی و مصالح است. نتایج نشان می دهند تغییراتی در ابعادوفرم، نوع مصالح و فضاهای ارتباطی و جابه جایی کاربریها در نمونه های جدید به وجود آمده است. به نظر می رسد ادامه ی این روند، گوت ها را از کاربری و کارآمدی اصیل خود دور خواهد کرد.
۳.

پژوهشی در خاستگاه نمادین نقوش سرو و گلدان در پُشتی های معاصر ایل سنگسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایل سنگسر معاصر نقوش پُشتی سِرو گلدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۲
بافت فرش در ناحیه سنگسر به دلیل زندگی چادرنشینی، قدمتی کهن دارد. بافندگان سنگسری فرش های متنوعی را در ابعاد مختلف با طرح هایی همچون چهارفصل، لچک وترنج، زیرخاکی، بته ای، محرابی، تابلوفرش و مواردی مانند این ها، براساس نقشه و یا با الگوبرداری از پشتِ فرش های شهری در ابعاد مختلف، می بافند. در میان بافته های سنگسری، فرشی در ابعاد کوچک با نقوش متنوع جانوری و گیاهی بافته می شود که پُشتی نام دارد. نقوشی که بر روی پُشتی ها بافته می شود برخلاف آنچه در بین ایلات و عشایر مرسوم است، برگرفته از عناصر و تزیینات شهری است که مواردی مانند سرو، گلدان، محراب، گوزن، آهو یا پرنده را شامل می شود. بنابر آنچه بیان شد، سؤال های مطرح در پژوهش این است که بافندگان ایل سنگسر چه نوع ترکیب هایی از این نقش مایه ها را بر روی پُشتی های عشایری و روستایی ایجاد می کنند؟ و خاستگاهِ نمادین نقوش پُشتی های ایل سنگسر مربوط به کدام منطقه یا دوران تاریخی است؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه میدانی و اسنادی صورت گرفته است. هدف از انجام آن، دستیابی به خاستگاه نقوش موجود در پُشتی های سنگسری است. یافته ها نشان می دهند الگوی اصلی این نقش، گلدان بوده که عموماً با سه گلدان بافته شده اما تعداد و اندازه سرو متغیر بوده است. بقیه نقوش، جانبی بوده و به تناسب کم و زیاد شده اند. اولین نمود سرو و گلدان، در یک نقشِ برجسته آشوری مشاهده شده که بعدها در دوره هخامنشیان و بعد از اسلام در هنرهای مختلف به ویژه فرش در دوره صفوی، از آن استفاده شده است. نقش مایه گوزن و پاژن در آثار یافت شده از عیلام، املش، حسنلو، زیویه، لرستان، کلاردشت و هنرهای سکایی و هخامنشی نیز، به کار رفته است. الگوی نقش مایه جانوری در کنار درخت زندگی، از تمدن سومری تا عصر قاجار در آثار صناعی دیده می شود. این احتمال که بافندگان عشایری و روستایی سنگسر به این الگوها دسترسی داشته اند بسیار کم است. شاید با تأثیرپذیری از مناطق شهرهایی همچون اصفهان، کاشان یا کرمان، این نقوش در بافته هایشان رواج یافته است. این نیز ممکن است که بافندگان عشایری و روستایی ساکن در این نواحی، الگوی اصلی به ویژه نقش گوزن و قوچ را در مناطق خود یا جنگل های استان مازندران دیده و به طراحان مناطق شهری مورد اشاره، سفارش داده اند.